مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق)
مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات دوره 35 تابستان 1403 شماره 2 (پیاپی 138) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: اشاعه اطلاعات از مهم ترین خدمات هر کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی است. دلیل اهمیت آن فزونی انفجارگونه اطلاعات، لزوم روزآمد نگاه داشتن دانش متخصصان حوزه های مختلف علمی، توجه به صرفه جویی در وقت و هزینه استفاده کنندگان، تلاش به منظور افزایش تقاضا و بازاریابی برای خدمات اطلاع رسانی و کسب منابع مالی برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مرغوبیت ارائه خدمات در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مهارت کارکنان کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، ارائه خدمات مرجع مدار در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، تغییر مفاهیم کتابخانه و کتابداران از منظر داخلی و خارجی، استفاده خلاقانه و ابتکاری از منابع در دسترس، اشتراک منابع با استفاده از فناوری و ابزارهای اطلاعاتی است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود.روش: پژوهش ازنظر نوع داده، کیفی و ازنظر روش اجرا، فرامطالعه و به روش فراترکیب (متاسنتز) و مبتنی بر هفت گام ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. این روش یکی از روش های مدرن تحلیل داده های کیفی است که با استفاده از فنون آماری، نتایج چندین مطالعه مرتبط را باهم ترکیب می کند و به ایجاد یک دیدگاه جامع و یکپارچه از موضوع موردمطالعه می پردازد. جامعه پژوهش شامل مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط با موضوع و منتشرشده در پایگاه های علمی داخلی و خارجی بود که در جستجوی اولیه تعداد 5116 مقاله بازیابی شد و با استفاده از روش برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، تعداد 37 مقاله کاملاً مرتبط جهت تحلیل انتخاب شد. سپس با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری منابع منتخب مورد تحلیل قرار گرفت، جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها، از طریق توافق بین دو کدگذار استفاده شد که مقدار توافق،77/. به دست آمد که این مقدار نشان دهنده سطح بالای اعتبار و روایی یافته های پژوهش است.یافته ها: براساس یافته های فراترکیب 7 مؤلفه و 34 شاخص و زیرشاخص درحوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی شناسایی شد. مؤلفه های اصلی عبارت اند از: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی. پرونده پژوهشی شامل شاخص هایی مانند اطلاعات فردی، علاقه مندی ها و نوع منبع مورد تقاضای پژوهش است. منابع اطلاعاتی شامل شاخص هایی مانند منابع دیجیتالی و منابع دیجیتال شده است. مجموعه سازی شامل شاخص هایی مانند گردآوری، حفظ و نگهداری، سازمان دهی، اشتراک منابع و روزآمدسازی منابع اطلاعاتی است. استانداردسازی شامل شاخص هایی مانند استاندارد خدمات، استاندارد نیروی انسانی، استاندارد منابع دیجیتالی، استاندارد کتابخانه های دیجیتالی و استاندارد کتابشناختی است. خدمات اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند خدمات امانی، خدمات گزینشی اطلاعات، آگاهی رسانی جاری، خدمات مرجع، خدمات اطلاعی، نمایش و نمایشگاه، همایش الکترونیکی، تحویل الکترونیکی منابع دیجیتال و پایگاه های اطلاعاتی است. ابزارهای اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند پست الکترونیکی، شبکه جهانی وب، ابزارهای تلفن همراه، سرویس ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات چندرسانه ای است. ارزیابی شامل شاخص هایی مانند سیاهه وارسی ارزیابی، شیوه نامه ارزیابی، بازخورد، بازنگری، فرم نظرسنجی و امتیازدهی است.ن تیجه گیری: تحلیل مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده به درک عمیق تر از جوانب مختلف اشاعه اطلاعات دیجیتالی کمک می کند. مهم ترین دستاورد این پژوهش ایجاد یک فرهنگ اطلاعاتی جدید که قابل استفاده برای ارزیابی وضعیت خدمات این حوزه است. این اطلاعات به کتابخانه ها امکان می دهد تا سطح کیفی خدمات را بهبود بخشند و ضمن ارتقاء خدمات اطلاعاتی، اشاعه دانش را گسترش دهند. این پژوهش می تواند برای پژوهشگران، کتابداران، مدیران و سیاست گذاران حوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی مفید واقع شود.
کاربرد داده کاوی در سامانه توصیه گر کتابخانه های دیجیتال بر اساس قوانین انجمنی (مطالعه موردی: کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تحلیل و بررسی کاربرد فن داده کاوی در سامانه توصیه گر (پیشنهاددهنده) کتابخانه های دیجیتالی و مراکز اطلاعاتی بود. رویکرد داده کاوی در این سامانه، از طریق تحلیل الگوهای رفتاری کاربران کتابخانه های دیجیتال و ارائه پیشنهادهای دقیق، آنان را از مرور داده های غیر مرتبط در حین جستجو بی نیاز می سازد که منجر به افزایش درخواست های اطلاعاتی کاربران و جلب و جذب رضایتمندی آنان از ارائه خدمات کتابخانه های دیجیتالی می شود.روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی از نوع پیمایشی مقطعی و تحلیل محتوا بود. در این روش طی چهار مرحله، داده های موردنیاز، جمع آوری و خروجی آن با استفاده از فن داده کاوی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در مرحله اول، با تحلیل محتوا، سیا هه ای از تعداد تراکنش درخواست های کاربران از کتاب، شامل شناسه کاربران، عناوین نسخ، شماره کد شناسایی نسخ در سامانه کتابخانه دیجیتال (پایگاه نسخ خطی)، سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی مورد بررسی قرار گرفت و داده ها به صورت ستون کاربر و سطر آیتم (کتاب) مرتب شد. مرحله دوم، داده های خام پیش پردازش شده به ماتریس کاربر-آیتم که همان صفر و یک است، تبدیل شد. مرحله سوم، خروجی داده ها با کمک فناوری داده کاوی و اجرای کاوش قوانین انجمنی و الگوریتم FP-Growth بر روی نرم افزار رپیدماینر پیاده سازی و اجرا شد. خروجی به دست آمده، در این نرم افزار با تغییر درجه پارامترهای پشتیبان (میزان پشتیبانی از تکرار شدن منابع درخواستی) و اطمینان (میزان اعتماد به نتیجه موردنظر) مورد آزمون قرار گرفت. مرحله چهارم، صحت و درستی طرح پیشنهادی سامانه ارائه شد.یافته ها: برونداد این پژوهش نشان داد که قواعد انجمنی با درجه اطمینان بالای 50% بوده و قادر به تعیین الگوهای دسترسی کاربر است که بهترین حالت دسترسی به مجموعه داده های تولیدشده با تنظیم درجه حداقل پشتیبانی 2% و حداقل اطمینان 95% است که منجر به ایجاد 1081 قوانین جدید با الگوریتم های شرطی (اگر – آنگاه) شد. چنانکه اگر کاربری در زمان جستجوی در نرم افزار کتابخانه دیجیتال موضوعاتی همچون (علم اصول، اجتهاد، سنت و...) را انتخاب نماید، به دلیل سابقه جستجوهای پرتکرار کاربران پیشین با همین موضوعات، از سوی سامانه توصیه گر، آنگاه عناوین مرتبطی با موضوع اصول فقه پیشنهاد خواهد شد. همین طور، اثبات درستی الگوی پیشنهادی نشان داد که مقدم و مؤخرهای ایجادشده از قوانین جدید با یکدیگر مشابهت موضوعی داشته است.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، فنون مختلف داده کاوی با کاربرد قوانین انجمنی و اجرای الگوریتم FP-Growth دارای کارایی و دقت بالا بوده و در تجزیه و تحلیل داده های کتابخانه های دیجیتالی و مراکز اطلاع رسانی برای ایجاد سامانه های توصیه گر به منظور پیش بینی درخواست های کاربران و پیشنهاددهی مؤثر، مناسب است و از مفاهیم کاربردی آن، فراهم نمودن بستری برای بهبود کیفیت تعامل دوسویه میان کتابداران و کاربران در جهت ارائه خدمات بهینه و سودمند است و همچنین ایجاد فرصت مناسبی برای ارتقاء نگرش و دیدگاه مدیران در جهت تأمین منابع اطلاعاتی موافق با نیازهای واقعی کاربران خواهد بود.
تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری نظام های اطلاعاتی کتابخانه ای از دیدگاه کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: الزامات کاربردپذیری رابط های کاربری در وبگاه ها برای افراد بینا و نابینا تا حد زیادی متفاوت است. این الزامات شامل کفایت وظیفه، توازن ابعادی، هم ارزی رفتار، اجتناب از ضرر معنایی و استقلال دستگاه است. برای حصول کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی در نظر گرفتن این الزامات مهم است. هدف پژوهش حاضر تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه های مطرح در کشور از دید کاربران با آسیب بینایی است.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش کیفی انجام شده است. در این پژوهش از طریق مشاهده اکتشافی 33 کاربر با آسیب بینایی و با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه)، مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری وبگاه ها مشخص شد. داده ها با استفاده از آزمون رسمی کاربردپذیری و پروتکل بلنداندیشی جمع آوری شد. کاربران در حین استفاده از یک وبگاه کتابخانه ای و انجام وظایف تعریف شده مورد مشاهده قرار گرفتند و افکار، احساسات و نظرات خود را در مورد تجربه تعامل به صورت کلامی بیان می نمودند. در این پژوهش رابط های کاربری (کتابخانه دیجیتال، اُپک و مرجع مجازی) سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران به عنوان کتابخانه های مطرح در کشور موردمطالعه قرار گرفتند. کاربران با آسیب بینایی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی از استان های مختلف کشور انتخاب شدند. داده های مشاهده با نرم افزارهای ضبط صفحه (Faststone و Ocam) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوا ( مقوله بندی و گروه بندی کدها) و کدگذاری (مشخص کردن کدهای اولیه و ثانویه) و از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. رونوشت های داده ها حداقل سه بار خوانده و چندین بار دوباره کدگذاری شدند. این کدها در حین بررسی رونوشت ها به طور مداوم گسترش و بازنگری می شدند. یک پژوهشگر دیگر در تحلیل محتوا شرکت کرد و رونوشت ها و مقوله های مستخرج چندین بار موردبررسی قرار گرفتند تا روایی داده ها تأیید شد.نتیجه گیری: برای طراحی وبگاه های کاربردپذیر داده هایی از احساس واقعی کاربران ویژه درباره نظام های بازیابی اطلاعات کتابخانه ای لازم است. تجربیات کاربران به کتابداران، طراحان و مدیران کتابخانه ها کمک می کند تا هدف استانداردهای دسترس پذیری و تأثیر کلی آن را بر کاربران با آسیب بینایی بیشتر درک کنند. نتایج پژوهش حاضر، پژوهشگر را در شناسایی مشکلات کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای کمک کرد و سرنخ هایی را در مورد مسائل کاربردپذیری ارائه داد.
مطالعه تطبیقی معیارهای ارزیابی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در حوزه علوم انسانی در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان بالاترین سطح نظام آموزشی جامعه، به منظور افزایش کیفیت و پاسخگویی به مسائل موجود، راهبردها و تصمیمات گوناگونی اخذ می کنند که در این میان نقش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها قابل توجه است. توسعه مداوم فردی اعضای هیئت علمی و ارزیابی وظایف آن ها، از شاخصه های یک دانشگاه موفق است. نظام ارزیابی و ارتقاء اعضای هیئت علمی یکی از ابزارهای تنظیم عملکرد کلی آموزش عالی است که روزآمدسازی و بازنگری در ابعاد و شاخص های آن از الزامات است. در ایران این نظام که تحت عنوان آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی شناخته می شود علی رغم بازنگری های متعدد، همچنان نقدهای مختلفی بر آن وارد است که یکی از مهم ترین آن ها عدم توجه به تفاوت در ماهیت حوزه هاست که در علوم انسانی بیشتر نمود پیدا می کند و نیازمند تدوین سیاست هایی راهبردی است. لذا هدف این مطالعه بررسی سیاست های ارزیابی اعضای هیئت علمی حوزه علوم انسانی در دانشگاه های منتخب جهان با رویکرد سیاست پژوهی، استخراج معیارها و شاخص های ارزیابی و مقایسه آن ها با ابعاد و شاخص های آیین نامه ارتقاء در ایران بود.روش: پژوهش از نوع مطالعات کیفی با رویکرد تطبیقی است که با بهره گیری از روش سندکاوی، سیاست های ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی در زیرگروه های حوزه علوم انسانی در دانشگاه های منتخب استخراج و با معیارهای داخلی مقایسه شدند. جامعه پژوهش اسناد و مدارک مرتبط در دانشگاه های جهان بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و نیز آیین نامه ارتقاى مرتبه اعضاى هیئت علمی در ایران بودند. برای بررسی اسناد خارجی، ابتدا دانشگاه هایی انتخاب شدند که طبق نظام رتبه بندی دانشگاه های تایمز 2022 در حوزه علوم انسانی و هنر، ممتاز محسوب می شوند؛ و سپس مراکزی که ازنظر نظام آموزش عالی و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با کشورمان قرابت دارند؛ که برای این منظور کشورهای منطقه و جهان اسلام و فراتر از آن کشورهای آسیایی برگزیده شدند که درنهایت برمبنای دسترسی به اسناد و مدارک مدنظر 25 دانشگاه را شامل شدند.یافته ها: معیارهای نظام ارزیابی اعضای هیئت علمی علوم انسانی دانشگاه های جهان در سه بعد آموزش (با 9 شاخص و 59 سنجه)، پژوهش (با 8 شاخص و 83 سنجه) و خدمت (با 3 شاخص و 30 سنجه) طبقه بندی شدند. مقایسه با آیین نامه داخلی نشان داد که بعد آموزش از اهمیت بالایی برخوردار است و سنجه های مربوط به هر شاخص بسیار جزئی تر و جامع تر بوده و اساتید در دانشگاه های جهان برای طیف وسیعی از فعالیت های حرفه ای خود امتیاز آموزشی دریافت می کنند. تنوع شاخص ها در بعد پژوهش برای دانشگاه های جهان نسبت به آیین نامه داخلی بسیار بیشتر است. آیین نامه داخلی در بعد پژوهش بر بروندادها تأکید دارد درحالی که شاخص بروندادها با قریب به 30 سنجه تنها یکی از شاخص های پژوهش در جامعه موردبررسی است. بعد خدمات دانشگاه های منتخب به نسبت آیین نامه داخلی چندجانبه بوده و از انجام فعالیت های ترویجی در جامعه تا ایفای مسئولیت در دولت و مجامع حر فه ای را شامل می شود. مواردی مانند حضور در رسانه ها، ارائه سخنرانی، مشارکت در نهادهای مدنی، خدمات مشاوره ای به دانشجویان و همتایان و غیره ازجمله خدماتی هستند که در آیین نامه داخلی لحاظ نشده اند.نتیجه گیری: نظر به ماهیت متفاوت علوم انسانی و عدم کارایی پژوهش های این حوزه در سال های اخیر ضرورت بازنگری در آیین نامه ارتقا و تدوین نظامی مختص حوزه علوم انسانی بیش ازپیش احساس می شود و به روزرسانی آیین نامه فعلی براساس یافته های این پژوهش برای اعضای هیئت علمی حوزه مذکور می تواند غنی تر، متناسب تر و منطبق تر با مأموریت های آموزشی، پژوهشی و اجرایی مورد انتظار از این حوزه باشد.
ارزیابی اضطراب اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اضطراب اطلاع یابی حالتی است که به دلیل زیادی اطلاعات یا عدم معنای درست اطلاعات به وجود می آید که می تواند نقش نامطلوبی بر توانایی افراد در کاوش اطلاعات و رفع نیازهای اطلاعاتی آن ها داشته باشد. لذا، هدف اصلی این پژوهش شناسایی وضعیت اضطراب اطلاع یابی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان است.روش: این پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه موردبررسی در این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان شامل 3862 نفر است. حجم نمونه برای پژوهش بر اساس جدول مورگان تعداد 350 نفر است. روش نمونه گیری طبقه ای جهت انتخاب نمونه آماری مورداستفاده قرار گرفت. از پرسشنامه سنجش اضطراب اطلاع یابی عرفان منش، آبریزه و کریم برای گردآوری داده ها استفاده شد. این پرسشنامه با تأکید بر 6 مؤلفه اصلی اضطراب اطلاع یابی یعنی موانع مربوط به منابع اطلاعاتی؛ موانع مربوط به رایانه و اینترنت؛ موانع مربوط به کتابخانه؛ موانع مربوط به جست وجوی اطلاعات؛ موانع مربوط به مسائل فنی و موانع مربوط به موضوع تدوین شد. برای بررسی تفاوت میانگین و پاسخ به پرسش های پژوهش از آزمون تی تک جمله ای و فریدمن استفاده شده است.یافته ها: با توجه به مقدار آزمون کای اسکوئر که برابر با (290/244) و مقدار معناداری که برابر با (000/0) و کوچک تر از سطح معناداری است، درنتیجه، می توان بیان کرد که میانگین شش مؤلفه اضطراب اطلاع یابی تفاوت معنا داری دارد. همچنین تفاوت معناداری در مؤلفه ها بر اساس یافته های به دست آمده، نشان می دهد عامل «موانع مربوط به منابع اطلاعاتی» بیشترین تأثیر و موانع مربوط به «جست وجوی اطلاعات» کمترین تأثیر را بر اضطراب اطلاع یابی گذاشته است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با آگاهی از اهمیت هر یک از مؤلفه ها نشان می دهد که میزان اضطراب اطلاع یابی در میان دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی کرمان از حد متوسط تفاوت معناداری دارد و در حد بالاست. عامل «موانع مربوط به منابع اطلاعاتی» در این پژوهش نقش مهمی دارد و لازم است تا برنامه ریزی مناسب برای بهره گیری بهتر از آن ها انجام شود. دانشجویان برای انجام پاره ای از فعالیت های خود ممکن است با نگرانی، ترس و دلهره روبرو شوند. آن ها ممکن است درزمینه ی چگونگی استفاده از منابع اطلاعاتی، استفاده از کتابخانه، بهره گیری از رایانه و اینترنت، جست وجوی پاره ای از اطلاعات، شیوه های انتخاب موضوع و یا حتی بسیاری از مسائل فنی با ترس و نگرانی روبرو شوند. آموزش مهارت های کاوش اطلاعات، در دسترس قرار دادن منابع اطلاعاتی به صورت مستقیم، تقویت توانایی بازیابی اطلاعات، آموزش سواد اطلاعاتی و تعامل مناسب کتابداران با کاربران از زمره راهکارهای کاهش اضطراب است.
بررسی نقش هستی شناسی و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد متنی: مروری بر مطالعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: باتوجه به افزایش نرخ استفاده از اینترنت و افزایش حجم اسناد الکترونیکی قابل مشاهده در وب، طبقه بندی خودکار متن تبدیل به یکی از روش های کلیدی برای ارتقای بازیابی اطلاعات و مدیریت دانش مجموعه های متنی دیجیتالی شده است. افراد با طبقه بندی متون می توانند اطلاعات موردنیاز خود را با دقت بیشتر و سرعت بالاتر جستجو و بازیابی کنند. آن چیزی که در بحث طبقه بندی خودکار اسناد حائز اهمیت است، برچسب گذاری اسناد به کلاس های از پیش تعریف شده است، به گونه ای که اسنادی که در یک طبقه جای می گیرند بیشترین شباهت و با اسناد سایر طبقه ها بیشترین تفاوت را داشته باشند و قابلیت استفاده از روابط معنایی را داشته باشد. در ای ن راس تا، پژوه ش حاض ر به بررسی نقش هستی شناسی و نمودار دانش در طبقه بندی خودکار اسناد متنی می پردازد.روش: این مطالعه به مرور پژوهش ها و اسناد مرتبط با کاربرد ابزارهای معنایی مانند هستی شناسی ها و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد متنی پرداخته است. به منظور جمع آوری متون، سه پایگاه اطلاعاتی داخلی شامل «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرجع دانش» و سه پایگاه استنادی خارجی یعنی «وب آو ساینس»، «اسکوپوس» و «گوگل اسکالر» بدون درنظرگرفتن بازه زمانی در هر دو دسته بررسی شده است.
یافته ها: نتایج واکاوی متون نشان داد در مدل فضای برداری ارتباط معنایی بین کلمات در نظر گرفته نمی شود و ترتیب کلمات در جملات از بین می رود. با نادیده گرفتن روابط معنایی و نحوی مختلف بین کلمات در زبان طبیعی، بازنمایی متفاوتی از اسناد فراهم می شود؛ اما هستی شناسی ها و نمودار دانش با دریافت معنای موجودیت ها و کلاس ها به تقویت مدل های یادگیری ماشینی کمک می نمایند. استفاده از این ابزارها به عنوان یک مرجع خارجی در حین فرایند طبقه بندی عمل می کند و دانش زمینه را برای مدل های طبقه بندی فراهم می نماید. به طورکلی استفاده از این ابزارها به ماشینن ها اجازه می دهند معنای داده هایی را که با آن ها کار می کنند، درک کنند.نتیجه گیری: کاربست هستی شناسی ها و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد متنی می تواند موجب تقویت نتایج الگوریتم های یادگیری ماشین از طریق بهره برداری از دانش زمینه شود. این ابزارها می تواند معانی کلمات را از جملات دارای ابهام آزاد نموده و مشکلات مرتبط با زبان طبیعی را حل کند. استفاده از هستی شناسی و نمودار دانش می تواند به طور مؤثری در طبقه بندی اسناد متنی کمک کند و باعث ارتقای دقت و کارایی مدل های طبقه بندی شود؛ اما ساخت و ادغام هستی شناسی و نمودار دانش امری خسته کننده، زمان بر و پیچیده است که امکان پذیری و ارزش عملی آن ها را محدود می کند. در زبان فارسی علاوه بر مشکل مطرح شده در به کارگیری هستی شناسی ها و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد، محدودیت هایی مانند ویژگی های خاص زبان فارسی در نگارش و محدودیت فنی وجود دارد؛ لذا استفاده از هستی شناسی و نمودارهای دانش عمومی و یا دامنه در بحث طبقه بندی اسناد نیازمند توجه به این محدودیت ها و پیچیدگی های فنی است و علاوه بر این مستلزم توسعه و تلاش های بیشتری بالأخص در زبان فارسی است.