فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۰۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مصرع از شاهنامه، «یکی بورِ ترکی چو گوری به تن» در اواخر پادشاهی بهرام پسرِ اورمَزدِ (Urmazd) ساسانی از جامِ مَیِ بزرگی سخن رفته است که نام آن به صورت های «بورِ ترکی» bur-e torki، «پور ترکی» pur-e torki و «تورِ ترکی» tur-e torki تصحیف شده اند. در این جستار نشان داده شده است که در پشتِ این صورت های تصحیف شده، واژه دشوارِ تَکوک takuk (Pah. takōk; Av. gaō-dana)، به معنی «ریتون» (rhyton)، جامِ باده به اشکالِ حیواناتی چون اسب و شیر و جز آنها، به کار رفته است که کاتبان آن را نشناخته و به صورت های بالا ساده کرده اند. در این جستار به جای این صورت های تصحیف شده، سه فرض پیشنهاد شده است: «بُورْ تکوکی» bur (bōr?)-takuki (تکوکی به شکل اسبِ بور)، «زَرْ تکوکی» zar-takuki (تکوکی زرّین) و «پُرْ تکوکی» por-takuki (تکوکی پر از مَی) که فرض سوم محتمل تر است.
سرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه (معرفی و توصیف دو هنرسازه تازه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره انواع هنرسازه ها در آثار ادبی گوناگون نوشته های بسیاری به چاپ رسیده است، اما ازآنجاکه هنر و هنرسازه ها را نمی توان محدود کرد، پژوهشگر ادبی هنوز هم می تواند انواع دیگری از این ابزارها را کشف و توصیف کند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند به دو هنرسازه بپردازند که ظاهرا تاکنون توجه ادب پژوهان را به خود جلب نکرده اند. این دو ابزار عبارت اند از سَرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه. در سرنام پنداری (تسامحا سرواژه پنداری)، شاعر/ نویسنده می کوشد هر یک از واج ها یا تک نگاره های یک واژه را واج یا تک نگاره آغازینِ واژه ای دیگر بپندارد و با این کار واژه بسیط را سرنام تلقی کند. درواقع با این حسن تعلیل، به صورتی هنری معانی دیگری به معنای اصلی واژه افزوده می شود که در ساختمان و ریشه آن واژه وجود ندارد. در ریشه شناسی شاعرانه (هنجارگریزی ریشه شناختی)، شاعر/ نویسنده برای واژه ریشه ای می سازد تا معنای موردنظر خود را بدان واژه تحمیل کند. برخلاف ریشه شناسی عامیانه، ریشه شناسی شاعرانه کاملا آگاهانه است. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق نگارندگان توصیفی تحلیلی است.
دستوری شدگی ساخت آینده در برخی زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
43 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل درونی دگرگونی های زبانی فرایند دستوری شدگی است و منظور از آن اعطای ماهیت یا نقشی دستوری به واژه ای است که پیش تر آزاد و مستقل بوده است. بررسی های تاریخی بیانگر آن است که اکثر فعل های کمکی در بسیاری از زبان های دنیا قبلاً فعل واژگانی بوده اند و کاربرد ثانوی آنها در نقش فعل کمکی نتیجه موردی از دستوری شدگی با عنوان معین شدگی است. این مقاله با بررسی شواهد و نمونه هایی از برخی از زبان های ایرانی میانه و نو، به ویژه زبان ها و گویش های مرکزی ایران، مشخص می سازد که به موازات و مشابه با آنچه در تحولِ زبان فارسی میانه به نو رخ داد و فعل واژگانی «خواستن» با تبدیل شدن به فعل کمکی برای بازنمایی مفهوم آینده مورد استفاده قرار گرفت، در این زبان ها نیز فعل جعلی «کامیدن» دستخوش تغییر شده و به فعل کمکی آینده ساز تغییر یافته است. ولی با این تفاوت اساسی که در این زبان ها فعل مذکور با از دست دادن کاربرد واژگانی خود به عنوان یک واژه مستقل، به طور کامل به فعلی کمکی یا در مواردی حتی به ادات کمکی تبدیل شده است.
تحلیل انتقادی منظومه های «آقادار» و «فوخوس» شیون فومنی براساس ویژگی های گفتمانی و دال های ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های نمادین شیون فومنی مملو از دال های هدفمند ارزشی گفتمان ساز مؤلف است. در دو منظومه «فوخوس» و «آقادار» شاعر از انواع نمادها جهت برجسته سازی گفتمان ها بهره می برد. کثرت گفتمان ها در این منظومه ها با بهره گیری از دال های ارزشی، محققان این پژوهش را به این امر ترغیب می کند که با برشمردن ویژگی های گفتمانی هریک از این آثار به ابعاد وسیعی از جهان بینی های ادراکی دست یابند. ازاین رو، رویکرد انتقادی لاکلائو و موفه، مدل پیشنهادی جهت بررسی دال شناسی ارزشی شخصیت های نمادین در این دو منظومه است. با استناد به داده های متنی منظومه ها، انواع دال های هدفمند با بهره گیری از روش کیفی شناسایی شد و در نهایت، کاربست مدل انتقادی نامبرده بر دو منظومه، یافته هایی را دربر داشت: منظومه آقادار علاوه بر پنج گفتمان اصلی از دو گفتمان فرعی انسان شناختی و طبیعی نیز بهره می برد. از نتایج دیگر این پژوهش، چرخش های گفتمانی است که در این دو منظومه یافت می شود. همچنین با بررسی انواع دال های مرکزی و شناور دو منظومه فوخوس و آقادار، دو دال مرکزی اصلی به ترتیب بختک و ازگیل هستند؛ دال اصلی منظومه فوخوس تک مدلولی، اما دال اصلی منظومه آقادار از منظر دو شخصیت اصلی، دومدلولی است.
بررسی اثر رقابتی بار هیجانی و پدیده شکل - زمینه بر یادآوری واژگان با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
86 - 67
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش پراهمیت یادآوری ، این موضوع از ابعاد متعدی مورد بررسی قرار گرفته است؛ برای مثال هیجانات که بار هیجانی را شامل می شود و پدیده شکل – زمینه یا مفهومی که در آن یک موجودیت غالب بوده و«شکل» نامیده می شود در حالی که موجودیت دیگر در پس زمینه قرار گرفته و به عنوان «زمینه» شناخته می شود. پژوهش حاضربا استفاده از از فن آوری ردیابی چشم در پی پاسخ به سوالاتی از این قبیل است که آیا پدیده ی شکل-زمینه(محل قرارگیری واژگان به صورت مرکز و اطراف) در به خاطر سپاری واژگان نیز صدق می کند؟در به یادآوری واژگان «بار هیجانی واژگان» یا «محل قرارگرفتن واژگان» مؤثرتر هستند؟ مقدار زمان تثبیت چشم با میزان یادآوری واژه ارتباط دارد؟ جنسیت در به خاطرآوردن واژگان تاثیر دارد؟ حجم نمونه 30 نفرزن و مرد بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است. تحلیل آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار Spss نسخه ۲۶ صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد قرارگرفتن واژه در جایگاه «شکل» به تنهایی تأثیر معناداری بر یادآوری آن ندارد (p > 0.05) ؛ واژه های دارای بار هیجانی منفی بالا، حتی در جایگاه «زمینه» با درصد بیشتری نسبت به واژه های خنثی در جایگاه «شکل» یادآوری شدند. این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (p < 0.01) به عبارتی بار هیجانی منفی نسبت به جایگاه واژه نقش برجسته تری در یادآوری دارد. واژه های خنثی در جایگاه «شکل» نسبت به سایر واژه های هیجانی (مثبت تر، مثبت و منفی) در جایگاه «زمینه» در اولویت یادآوری بودند (p <0.05) . بین مدت زمان تثبیت چشم و میزان به یادآوری واژه همبستگی معناداری مشاهده نشد. ، تفاوت معناداری بین زنان و مردان در انتخاب نخستین واژه نبود و هر دو گروه عمدتاً واژه های دارای بار هیجانی منفی بیشتر را به یاد آوردند. مردان بیشتر واژه های خنثی را در جایگاه «شکل» و زنان واژه های هیجانی با بار مثبت را در جایگاه «زمینه» به عنوان دومین واژه به خاطر آوردند.
بررسی گسترش معنا و بافت کاربردی واژه ها و اصطلاح ها به/ از حوزه خودرو در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه ها و اصطلاح های بسیاری درباره حوزه خودرو دستخوش انواع گسترش معنا یا گسترش بافت کاربردی شده اند. پیکره زبانی این پژوهش مجموعه واژه ها و اصطلاح هایی است که با تغییر معنا یا گسترش بافت کاربردی به حوزه خودرو راه یافته یا از حوزه خودرو به گنجینه واژگان زبان فارسی افزوده شده است. هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی ارائه و تعریف این واژه هاست. سپس به چگونگی رخداد این تغییرها و گسترش ها با بهره گیری از نظریه «ربط» اسپربر و ویلسون پرداخته شده است. طبق نتایج گویشوران زبان فارسی با توجه به دانش ها، تجربه ها و اطلاعات زمینه ای مشترکشان هم معنای اولیه این دست واژه ها و اصطلاح ها را می دانند، هم به معانی و کاربرد گسترش یافته آنها دسترسی دارند. مطابق نظریه «ربط» هنگامی که شنونده واژه یا اصطلاحی درباره حوزه خودرو دریافت می کند، با در نظر گرفتن بافت موقعیت، آن را با اطلاعات زمینه ای خود می سنجد و تطبیق می دهد و سرانجام درک می کند منظور گوینده معنی اولیه آن واژه و اصطلاح، یا معنی گسترش یافته آن است. دلیل این بده بستان واژه ها و اصطلاح ها جدایی ناپذیری حوزه ترابری از زندگی انسان و بهره بردن از ویژگی های خودرو در توصیف برخی از ویژگی های بدن و رفتار انسان است.
تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری، به کوشش ایرج افشار و مهران افشاری است که به دو بخش تقسیم می شود: بخش نخست نقد ضبط و تصحیح ابیاتی از شاعران مختلف، در لابه لای قصه که در آن، این ابیات به سه بخش تقسیم شده اند: ابیات با ضبط درست و سراینده مشخص که مصححان به سرایندگان یا مأخذ اشعار اشاره نکرده اند؛ ابیاتی که از نظر وزن و قافیه اشکالی ندارند، اما سراینده آنها نامعلوم است؛ ابیاتی که در ضبط و تصحیح آنها اشکال یا اشکالاتی وجود دارد و ضبط ناصحیح، اختلالاتی در وزن و قافیه آنها به وجود آورده که مصححان اثر، آنها را تصحیح نکرده اند یا در شعر شاعر تصرف شده و درنتیجه، بیت یا ابیات دیگری عرضه شده است. این ابیات بیشتر با مراجعه به آثار شاعران و توجه به سنت ادبی فارسی تصحیح شد. در بخش دوم این مقاله ضبط برخی کلمات، به ویژه کلمات و جملات ترکی، بررسی و تصحیح شده و تعلیقات روشن کننده بر آنها افزوده شده است؛ در این بخش با مراجعه به دو نسخه خطی، فرهنگ های ترکی به فارسی، یافتن قرائن کمک کننده در متن و متون دیگر و همچنین توجه به بافت داستان و متن، کلمات و جملات، از حیث تلفظ و معنی، تصحیح و تعلیقاتی بر آنها نوشته شد.
واژگان، جملات و عبارات ترکی اقتضا می کرد مصححان نگاه دقیق تری به این مقوله ها می کردند که متأسفانه چنین نیست و در مقاله حاضر، تمرکز بر روی آنها بوده است. با افزودن این تصحیحات و تعلیقات می توان متن منقح تری از قصه حسین کرد شبستری به دست داد.
تحلیل رایانشی زبان گونه براهویی رایج در جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
21 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کمّی-رایانشی و با بهره گیری از روش های نوین گویش سنجی به تحلیل انبوهه زبان گونه براهویی رایج در شهرستان رودبارجنوب واقع در استان کرمان می پردازد. در این راستا به مدد امکانات بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری، پراکنش جغرافیایی متغیرهای زبان شناختی موجود در این گونه زبانی را ارائه می دهد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای حاوی 208 واژه و 10 جمله پایه بر اساس پرسشنامه های «طرح ملی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل و پردازش داده ها نشان داد این زبان گونه دارای وجوه اشتراک و افتراقی با گویش رودباری رایج در منطقه رودبارجنوب است. وجه اشتراک این زبان گونه با گویش رودباری کاربرد همخوان های لبی /gʷ/ و /χʷ/، واج چند زنشی /r/ و واکه های مرکب /Iə/ و /ʊə/، سخت کامی شدگی و سایشی شدگی است و وجه افتراق آن با گویش رودباری مواردی همچون کاربرد واژگان خاص براهویی، وندهای مصدرساز /-eng/، جمع ساز æk/ و /k/، نمود استمراری æ/-/، نهی /pæ/ و /fæ/، نفی /pæ/، /piə/، /p/، /fæ/، /f/، /to/، /t/ و درنهایت کاربرد خاص زمان، وجه و نمود است.
بررسی، نقد و تحلیل واژگان معادل یابی شده درسنامه زیست شناسی دوره متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
139 - 158
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به مطالعه موردی واژه های معادل یابی شده در درسنامه زیست شناسی پرداخته شده و سنجش میزان مقبولیت واژه های تخصصی معادل یابی شده به زبان فارسی در درس زیست شناسی دوره متوسطه اول و دوم، بر اساس مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بر پایه معیارهای واژه سازی و واژه گزینی نقد و بررسی شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی است. در روش کیفی، پرسش نامه ای از نوع نگرش سنجی بسته به صورت جداگانه به 50 دانش آموز داده شده است و در روش کمی، داده ها با تحلیل آماری بیان شده اند تا تأثیر واژه های معادل یابی شده بر استقبال کاربران سنجیده شود. نتایج تحقیق با توجه به ساخت واژه های معادل یابی شده از نظر بهره وران تفاوت معناداری را نشان می دهد؛ یعنی دانش آموزان با همان اصطلاحات و واژگان تخصصی لاتین بهتر می توانند معنی واژگان را مفهوم سازی و درک کنند. به همین دلیل واژه ها به سه دسته (آشنا، نسبتاًآشنا و ناآشنا) تقسیم شده اند و نظر دانش آموزان در مورد کل واژه های معادل یابی شده بررسی و تحلیل گردید که نتیجه منفی بود. نظر دانش آموزان به این اشاره دارد که معادل های ارائه شده برای واژه های ناآشنا مناسب نیستند؛ اما معادل های ارائه شده برای واژه های آشنا و نسبتاًآشنا از نظر ایشان مناسب تر هستند.
کارکرد وجهی فعل ماضی در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی میانه کتابی، ابزارهای مختلفی برای بازنمایی مفاهیم وجهی به کار رفته است. فعل ماضی یا همان صفت فعلی گذشته که نمود تام را نشان می داده، در برخی جملات برای دلالت بر امری به کار رفته است که در آینده اتفاق می افتد، اما وقوع آن از نظر گوینده کامل است. در چنین بافت هایی، فعل ماضی بر مفهوم وجهی قطعیت دلالت کرده است. در این مقاله، نمونه هایی از ساخت های شرطی نقل شده که در آنها فعل ماضی در بند جواب شرط، برای دلالت بر مفهوم قطعیت به کار رفته است. در برخی دیگر از ساخت های شرطی نیز، فعل ماضی همراه با فعل کمکی baw ē d ، این مفهوم وجهی را بازنمایی کرده است. در جملات مقایسه ای، فعل ماضی تمنایی در بند پیرو به کار رفته و بر تردید و گمان کمتر و قطعیت بیشتر دلالت داشته است.
واج آرایی پایانه ی هجا در زبان ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
109 - 137
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اصول واج آرایی حاکم بر زبان ترکی آذربایجانی گویش اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی می پردازد. هدف این است بر اساس محدودیت های واجی حاکم بر این زبان تعیین شود ساختار مجاز هجا در این زبان چگونه است؟ همچنین مشخص شود آیا توالی واکه ها در ترکی گونه اردبیلی مجاز است یا خیر؟ در تحقیق حاضر از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در مطالعات مربوط به پیشینه نظری و توصیفی به طور عمده از روش کتابخانه ای استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه و مصاحبه با گویشوران اردبیلی بدون دخالت دادن متغیر جنسیت صورت گرفته است. گویشوران از افراد مسن انتخاب شده اند، تا افرادی باشند که کمتر تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته اند و به زبان اصیل صحبت می کنند. اصول واج آرایی عبارتند از چهار اصل: اصل توالی رسایی، اصل مرز اجباری، قانون مجاورت هجا و اصل آغازه بیشینه. این اصول در زبان ترکی گونه اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی موردبررسی قرار گرفته است. با بررسی داده های زبان ترکی گونه اردبیلی مشخص شد هر چهار اصل در این زبان فعال بوده و از اصول حاکم بر این زبان هستند؛ بدین صورت که اصل توالی رسایی از اهمیت و اولویت بسیار بالایی در این زبان برخوردار است. همچنین، اصل مرز اجباری نیز در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و اگر به هنگام وند افزایی، التقای واکه ها رخ دهد، با اعمال فرآیند درج همخوان بین دو واکه، از نقض اصل مرز اجباری پیشگیری می شود. علاوه بر این، قانون مجاورت هجا در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و پایانه هجای قبلی از آغازه هجای بعدی رسا تر است. با توجه به الگوی هجایی گونه ترکی اردبیلی که وجود آغازه ضروری است، به هنگام وند افزایی و هجابندی مجدد این اصل رعایت می شود و حتماً یک همخوان در جایگاه آغازه قرار می گیرد. اگر در مواردی مانند وام واژه هایی که وارد این زبان شده اند، این اصول نقض شوند، با اعمال فرآیند های واجی از قبیل درج و حذف از بروز ساختار های غیر مجاز در این زبان پیشگیری شده و ساختار مجاز در این زبان را به خود می گیرند.
برگردان فارسی مقدمه دادستان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
18 - 42
حوزههای تخصصی:
دادستان دینی نام کتابی به زبان پهلوی، شامل مقدمه و 92 پرسش و پاسخ است. مقدمه کتاب با حمد و سپاس دادار اورمزد و همه ایزدان و آفریدگان نیک آغاز می شود. سپس منوچهر، نویسنده کتاب، به تقدیر مؤمنان زردشتی می پردازد و با فروتنی آزردگی خود را به سبب القاب و صفاتی که در مدح او به کار برده اند بازگو می کند. او با اشاره به فرصت اندک برای پاسخ گویی، به بیان دیدگاه های خود در برابر احکام و اقوال مختلف دینی می پردازد. مقدمه با دعای خیر منوچهر پایان می یابد. نثر مقدمه دادستان دینی همچون متن کتاب بسیار پیچیده و خوانش آن دشوار است. سال ها پس از ترجمه وست (1882)، کرینبروک در 1995، مقدمه دادستان دینی را، براساس متن مُصَحَح تهمورث دینشاه انکلساریا، بررسی و به انگلیسی ترجمه کرد. در مقاله پیش رو، با نگاهی به کارهای پیشین، براساس همان متن مُصَحَح انکلساریا، آوانویسی و ترجمه ای به فارسی ارائه شده و اختلاف قرائت ها، ترجمه ها و یادداشت های دیگر در پانویس درج شده است. در پایان مقاله، گزیده ای از واژه ها همراه با برگردان فارسی فهرست شده است.
مشخّصه های آکوستیکی و نرخِ تغییراتِ واکه های دوگانه گویشِ خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
127 - 111
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پس از معرّفی و بررسی واکه های دوگانه گویشِ خوافی و ذکر نمونه هایی از کلماتِ دارایِ این نوع واکه ها، نتایج آزمایشی که برای اندازه گیری مشخّصه های آکوستیکی این واکه ها انجام پذیرفته، ذکر، بررسی و تحلیل شده است. مقاله حاضر بخشی از تحقیق مفصلی است که با هدف آوانگاری دقیق و علمی واحدهای واژگانی این گویش صورت گرفته و نتایج آن برای تألیف فرهنگ گویشِ خوافی و نیز گردآوری ادبیاتِ عامیانه آن ضروری است. در این مقاله، مشخّصه های آکوستیکی واکه های مذکور در واژه های تک هجایی بررسی گردیده است. این پژوهش مطابقِ روش سوکَده (2008) صورت گرفته است؛ براساس این شیوه، نخست میانگینِ بسامدِ سازه هایِ اول و دومِ آغازه و پایانه واکه هایِ دوگانه خوافی محاسبه و بررسی شده و سپس فضای واکه های مرکب این گویش ترسیم گردیده است. در ادامه مقاله، نرخِ تغییراتِ بسامدِ سازه هایِ اول و دومِ واکه هایِ دوگانه خوافی محاسبه و تحلیل شده است. مقاله با اندازه گیری دیرش این واکه ها به پایان می رسد. نتیجه کلّیِ این پژوهش نشان می دهد که حرکتِ سازه اوّلِ واکه هایِ دوگانه خوافی از واکه ای باز به سمت واکه ای بسته است و حرکتِ سازه دوم آن ها، غیر از [ou]، در جهت پیشین شدگی است.
حرکت تکواژ به عنوان راهکار رفع التقای واکه ها در کردی کلهری: تحلیلی در نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
110 - 87
حوزههای تخصصی:
حرکت تکواژ پدیده ای بسیار کمیاب است که در کردی کلهری بر پی بست ضمیری سوم شخص مفرد اعمال می شود، و انگیزه آن رفع التقای واکه هاست. فتاحی و کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۹۲) به بررسی یک نمونه از این روش از رفع التقای واکه ها در کردی کلهری پرداخته اند. در این پژوهش، افزون بر معرفی نمونه ای متفاوت از نمونه پژوهش مذکور، یافته های جدیدی به دست آمده و با یافته ها و نتایج پژوهشی پیشین در این زمینه مقایسه گردید. همچنین، در این مطالعه تحلیل های مربوط به حرکت تکواژ در چارچوب نظریه بهینگی موازی انجام شده است، تا از طریق کشف محدودیت های مرتبط و رتبه بندی آن ها مشخص گردد که چرا باوجود روش های رایج تری همچون حذف و درج، این مورد از التقای واکه ها در کردی کلهری صرفاً با حرکت تکواژ رفع می شود. پژوهش به صورت واج نگاری و بررسی داده هایی انجام شد که از طریق ۲۰ ساعت مصاحبه با ۱۵ گویشور کردی کلهری گردآوری شده بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حرکت تکواژ علاوه بر بافت افعال پسوندی در مجاورت با پی بست تأکیدی نیز حرکت می کند و این حرکت نه فقط در مواجهه با التقای سه واکه، بلکه در التقای دو واکه نیز رخ می دهد. تحلیل های بهینگی نیز وجود محدودیت های فعالی را در این گویش آشکار کرد که رفع التقای واکه ها در این مورد خاص را با روش های رایج تر مجاز ندانسته و به همین سبب، راهکار حرکت تکواژ اعمال می گردد.
بررسی نصاب های گویشی فارسی در سده های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نصاب های زبانی و گویشی به عنوان نمونه ای از شعر تعلیمی در سده های اخیر با هدف کمک به حراست از واژه های زبانی و گویشی تنظیم شده اند. از واژه نامه های گویشی کهن می توان به «نصاب جامع اللغات» (قرن دهم هجری)، «نصاب صبوحی» و «نصاب طبری» (قرن سیزدهم هجری) اشاره کرد که اغلب براساس الگوی «نصاب الصبیان» ابونصر فراهی (قرن هفتم هجری) تدوین شده اند. در ایران با گستره وسیعی از زبان ها و گویش های محلی مواجه هستیم و از دیرباز یکی از راه های مؤثر حفظ و کمک به رونق آنها بهره گیری از زبان شعر برای ساده سازی به خاطرسپاری واژه های گویشی بوده است. وزن و قافیه و سادگی مضامین می تواند کمک شایانی به حفظ لغات و اصطلاحات گویشی کند. با وجود این برای بسیاری از زبان ها و گویش های کشورمان فرهنگ لغت منظومی در قالب «نصاب» در اختیار نداریم. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن ارائه نمونه هایی از اشعار نصاب های گویشی موجود به ویژگی های ساختاری آنها اشاره نماید تا انگیزه ای برای احیای این سنت شعری به عنوان یکی از رویکردهای فرهنگ نویسی در ایران باشد.
پسوندهای فریب کار زبان فارسی (ناگفته هایی درباره ساخت واژه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این گفتار ساخت واژه در زبان فارسی است. در این گفتار به واژه های مشتق پسوندداری پرداخته می شود که مطابق قاعده معمولی ساخت واژه زبان فارسی، قابل تحلیل نیستند، بلکه شیوه و روش خاصی را دنبال می کنند، درواقع جزئی از واژه های تاریخی زبان فارسی هستند و روش تاریخی ساخت واژی بر آنها حاکم است. این پسوندها عبارت اند از: -ار، -سار، -یار و -مان. ازآنجایی که تشخیص کارکرد این پسوندها در واژه های مشتق در تجزیه و تحلیل کار چندان آسان نمی نماید، در اینجا با عنوانِ «پسوندهای فریب کار» نام گذاری شده اند. طرح کردن این نمونه ها به پژوهشگران زبان فارسی کمک می کند تا از مسائل جزئی و ساده زبان، چشم پوشی نکنند و آنها را در کار بررسی زبان و به ویژه ساخت واژه و واژه سازی زبان فارسی هوشیار کند. اساساً بررسی های زبانی نیازمند این چنین ریزبینی های دقیق است.
گِل یا آهو؟ (پیشنهادی درباره تصحیح واژه ای در کتاب نهم دینکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس گواهی های متون ایرانی، فرّه کیانی به شکل های مختلف، ازجمله عقاب یا شاهین، قوچ یا رنگ، غُرم و گور تجلّی می یابد و شاه قانونی ایران را همراهی می کند؛ امّا در کتاب نهم دینکرد ، در ذکر اخبار گمراهی کی کاوس بر اثر فریبِ دیو خشم و تاختن آن شاه ورجاوند تا لبه تاریکی، فرّه کیان برخلاف موارد مذکور به صورت «گِل» (با املایِ تک غ [TYNA]) ظاهر می شود؛ لیکن چنین قالبی نه تنها مناسبتی با تجلیّات دیگرِ فرّه ندارد، بلکه با تفکّرات ایرانیان درباره ماهیّت فرّه نیز سازگار نیست. به همین سبب و نیز برمبنای پاره ای از قراین دیگر، به نظر می رسد املای مذکور در اینجا تصحیفی از ت ثب غ [TYBA] باشد که در متون پهلوی، هزوارشی برای āhūg «آهو» است. با اعمال چنین تصحیحی، از یک سو گزارش دینکرد درباره تجسّم مادّی فرّه کیانی هم سو و هماهنگ با گزارش متن های دیگر می شود و از دیگر سو مفاد این گزارش، تناقضی با تفکرات ایرانیان درباره ماهیّت فره کیانی نخواهد داشت.
بررسی جنبه های اجتماعی و ارتباطی استعاره در مناظره های انتخاباتی: کاربست نظریه نظام های پویا در تحلیل گفتمان استعاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نظام های پویا چارچوبی را جهت توصیف استعاره در گفتگوهای رودررو ارائه می دهد که در آن استعاره نگاشت ثابت میان حوزه ها نیست؛ بلکه نوعی پایداری موقت است که از فعالیت نظام های در هم تنیده و مرتبط با کاربرد اجتماعی زبان و فعالیت شناختی حاصل می شود. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی کاربرد و درک عبارات استعاری در مناظره های انتخاباتی در زبان فارسی در چارچوب نظریه نظام های پویا می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده های تحقیق از طریق مشاهده مناظره های مردمی مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1402 و از برنامه تلویزیونی به اضافه یک جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که در کنش استعاری به عنوان فرایندی خودسازمانده، جنبه های بدنمند مربوط به تجارب پرتکرار زیستی از قبیل طرحواره های ذهنی دوری-نزدیکی (دور شدن از بحث) یا استعاره های اولیه ای نظیر مقاومت، ایستادن به صورت عمودی است(قد عَلم کردن) نقطه تعادل و بستر ظهور عبارات استعاری محسوب می شوند. به علاوه، تنوع در مفهوم سازی یک موضوع واحد (انتخابات) با استفاده از واژه های حامل متفاوت (قمار، حق)، باعث فهم و استدلال متفاوت از دنیای پیرامون و ظهور عبارات استعاری متنوع (تغییر فاز) در گفتمان می شود. ضمناً، بکارگیری استعاره های مفهومی(سیستان جسد نیمه جان یک انسان است)، استفاده از طرحواره نیرو (سنگین کردن بار طرح) و کاربرد عبارات استعاری بدیع (تقدیم کادو به مخالفین شرکت در انتخابات یا رقیب انتخاباتی) در کنار مؤلفه های فرهنگی و عناصر بافتی-شناختی به صورت غیرخطی و در مقیاس های زمانی و اجتماعی متفاوت شرایط مقتضی برای بیان نگرش و اقناع مخاطبین جهت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را فراهم می آورد.
کاربرد تمثیل در قطعه ای تعلیمی به زبان ختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
3 - 17
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از سبک های مهم ادبی و از شاخه های پربار انواع ادبی محسوب می شود که با بیان هنرمندانه و با استفاده از ابزارهای کارآمد ادبی همچون تمثیل به طرح مباحث تعلیمی می پردازد و پیام خاص خود را به مخاطبش انتقال می دهد. آنچه در آثار ادبی تعلیمی می تواند پند و اندرزهای اخلاقی را پررنگ تر کند، کاربرد ابزارهای بلاغی برای ملموس کردن برخی مفاهیم انتزاعی و غیرحسی است. در این پژوهش به بررسی آرایه های ادبی در متنی به زبان ختنی می پردازیم. زبان ختنی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که در مقایسه با سایر زبان های ایرانی باستان و ایرانی میانه غربی کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، مقاله حاضر بر آن است که به بررسی آرایه های ادبی موجود در فصل دوم کتاب زمبسته بپردازد. کتاب زمبسته حاوی مطالب تعلیمی و آموزه های بودایی مکتب مهایانه است. بنابراین، می توان آن را در زمره آثار تعلیمی به شمار آورد و به کارگیری این ابزارها در این فصل از کتاب شاید بیانگر این است که نویسنده با استفاده از آنها سعی در تفهیم بهتر مطالب تعلیمی به مخاطبان خود داشته است. همچنین، این مطالعه نشان می دهد که زبان ختنی نیز مانند دیگر زبان ها از چنین ابزارهای بلاغی بی بهره نبوده است.
تبیین مرکبهای گروهی در فارسی در چارچوب صرف توزیعی و رویکرد هارلی (2008) و صدیقی (2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
50 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مرکب های گروهیِ زبان فارسی در چارچوپ صرف توزیعی و رویکرد هارلی ( 2008) و صدیقی( 2009) پرداخته است. هدف این جستار مشخص کردن وجود یا نبود این عناصر در زبان فارسی و توصیف و تبیین شیوه ساخته شدن آنها بر اساس ساخت و کار موجود در نظریه مذکور بوده است. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان دو نوع مرکب دیده می شود که مرکب نوع اول دارای ساخت های دارای N/A [N/A + NP] و N[S + NP] و مرکب نوع دوم دارای ساخت N/A[N/A + PP] است. در ساخت هایی مانند «بادمجان دور قاب چین» و «دست از جان شسته» مشخص شد که در این زبان یک مرکب گروهی در جایگاه غیر هسته مرکب گروهی دیگری واقع می شود که تایید کننده نظر پفل(2017) است. همچنین نتایج نشان می دهد که ساخت مرکب های گروهی در فارسی به روش اشتقاق سطح صفرِ هارلی(2008) است، به این صورت که یک هسته نقشیِ اسم ساز یا صفت ساز از طریق وند افزایی به گروه نحوی ضمیمه می شود و از طریق قانون درونداد- بروندادِ پفل(2015-2017) در درون بافت به اسم یا صفت تبدیل می شود. بر اساس این مشخص شده است که مرکب های گروهیِ فارسی دارای ساخت NN و AN هستند. داده های این پژوهش که برگرفته از شّمِ زبانیِ نویسندگان و طباطبایی (1387) است و تحلیلی که برای آنها ارائه شد موید این باور زیربنایی موجود در صرف توزیعی است که صرف ساختِ متناسبی از نحو است که در چارچوب برنامه کمینه گرا شکل می گیرد. به بیانی دیگر، در صرف توزیعی توصیف صریحی از ساخت واژه ارائه می شود.