فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
103 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی آموزش اقتصاد مقاومتی برای دوره ابتدایی بود. رویکرد پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی 15 نفر از متخصصان به شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. از مصاحبه فردی نیمه ساختمند ، بررسی پیشینه و اسناد بالادستی برای دستیابی به مفاهیم، عبارات و واژه های کلیدی مرتبط با برنامه درسی اقتصاد مقاومتی استفاده گردید. با روش تحلیل مضمون، چارچوب اولیه شکل گرفت و با روش های کیفی اعتبار یابی شد. در بخش کمّی، جامعه آماری متخصصان در حوزه ی اقتصاد مقاومتی و برنامه درسی و معلمان دوره ابتدایی بودند. تعداد 30 نفر از متخصصان و 100 نفر از معلمان به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی استفاده شد. برای سنجش روایی از روایی صوری و محتوایی و تحلیل عامل و برای محاسبه پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که این چارچوب از روایی و پایایی لازم برخوردار است و در نتیجه چارچوب نهایی با ابعاد منطق و چرایی، محتوا، مواد و منابع آموزشی، روش های تدریس و روش های ارزشیابی مورد تایید قرار گرفت.
طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
175 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسناد شامل قرآن و روایات، کتاب ها، مقالات، رساله ها و گزارش های کاری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بوده و در بخش مصاحبه، متخصصان تعلیم و تربیت که با کمک روش نمونه گیری هدفمند نظری و براساس قاعده اشباع با15 نفر از آنان مصاحبه شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش تحلیل و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها منجر به شناسایی شاخص های رشد اخلاقی دانش آموزان در چهار بعد ارتباط با خدا، ارتباط با خویشتن، ارتباط با دیگران و ارتباط با طبیعت شد که مؤلفه های آن براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در 6 ساحت تنظیم شد. برای رشد اخلاقی دانش آموزان بیش از 100 شاخص استخراج گردید و در نهایت با رویکردی سیستمی، مدل نهایی رشد اخلاقی دانش آموزان براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی طراحی گردید.
تبیین دلالت های تربیتی «رساله الحقوق»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات تربیتی در وجه رایج خود در زمان حاضر با غلبه رویکردهای سکولار و لیبرال مواجه است و لازم است تربیت پژوهی اسلامی و در دل آن هم زمان با رشد قلمروِ مطالعات فقه تربیتی، عرصه حدیث پژوهی تربیتی نیز رشد متوازنی را تجربه کند؛ همان طورکه لازم است ادبیات «حقوق تربیتی» با هدف ارتقای «تقنین تربیتی» و کمک به حوزه «حکمرانی تربیتی» مورد توجه قرار گیرد. براین اساس، نوشتار حاضر درصدد است «رساله الحقوق» امام سجاد(ع) را که نظامی از حقوق و تکالیف را ارائه کرده است، مورد شرح و تفسیر و دلالت یابی قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی و استنباطی است و مؤلف تلاش کرده است که در ابتدا مضامین و معانی مربوط به تربیت را براساس ضوابط فهم متن کشف کند؛ سپس با گردآوری، تجمیع و طبقه بندی مجموعه مدالیل و معانی تربیتی استنباط شده، آنها را در چهار محور صورت بندی نماید. برخی از نتایج مهم به شرح زیر است: تربیت بر والدین و حکومت واجب است و مردم در قبال همدیگر و بخصوص کودکان وظیفه اصلاحی و تربیتی به نحو رجحانی بر عهده دارند. محوری ترین مفهوم در حقوق معلم عبارت است از رعایت حریم شخصیت / نقش معلم (اکرام و احترام). تربیت براساس انگاره پدری (نسبت به همه کودکان و مردم) و انگاره امانت داری (نسبت به دانش) تصویرسازی می شود و تربیت ماهیتاً نوعی اعانه و احسان است که بر شبکه ای از حقوق و تکالیف طولی و عرضی و الزامی و غیرالزامی (واجب و مستحب) قوام یافته است.
روایت و تحلیل تجربه زیسته دانش آموزان دختر از ارتباط با جنس مخالف و ارائۀ راهکاری پیشگیرانه از آن ها از منظر فلسفۀ تربیت
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات اغلب پنهان و به ندرت آشکار اخلاقی نوجوانان نسل کنونی جامعه ما، رفتن به سوی میدان پرخطر روابط مذموم اخلاقی است. هدف این مقاله کندوکاوی در فهم علت ها، دلایل، زمینه ها و پیامدهای آسیب زای فردی و اجتماعی این نوع ارتباط ها در میان دانش آموزان دختر، براساس تجربه زیسته آنها، می باشد، تا از این رهگذر، راهکاری عملی و تربیتی، برای کاستن از این نوع روابط مذموم و پیامدهای آسیب زای اخلاقی آن ها ارایه نماید. از این رو، تلاش شده است تا با استفاده از روش پژوهش زیست نگاری و روایت، تجربه 10 نفر از دانش آموزان دختر مقطع اول و دوم دبیرستان از طریق مصاحبه، بازیابی، روایت و تحلیل شود. در متن پژوهش، ضمن مشخص نمودن برخی از عوامل و زمینه های پیدایش این گونه ارتباط ها، راهکاری پیشگیرانه برای عدم تحقق این نوع روابط، از منظر فلسفه تربیت در ساحت تربیت جنسی بیان شده است. واژه های کلیدی زیست نگاری – دانش آموزان- ارتباط مذموم اخلاقی- جنس مخالف- تربیت جنسی
بررسی تجارب معلمان دوره ابتدایی شهرستان مهاباد در باب تربیت دینی و عناصر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
57 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر، بررسی تجارب معلمان دوره ابتدایی شهرستان مهاباد در باب تربیت دینی و عناصر آن است. برای نیل به این هدف، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه پژوهش، همه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان مهاباد و روش انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند می باشد. تعداد افراد مصاحبه شونده 30 نفر و ابزار آن، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش تحلیل تفسیری مبتنی بر الگوی اسمیت، فلور و لارکین استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که در مورد اهداف تربیت دینی، مضامین فراگیر شناخت خدا به عنوان یکی از اصول دین، شناخت معاد به عنوان یکی از اصول دین، شناخت نبوت به عنوان یکی از اصول دین، شناخت و درک کلام خداوند، شناخت اخلاق دینی و راه های عمل به آن و شناخت فروع دین، در باب محتوای تربیت دینی دو مضمون فراگیر عدم رعایت اصول حاکم بر انتخاب محتوا و عدم رعایت اصول حاکم بر سازماندهی محتوا، در مورد روش تربیت دینی مضامین فراگیر تأکید بر روش فعال تدریس در آموزش مفاهیم دینی، تأکید بر روش های نوین تدریس در آموزش مفاهیم دینی، توجه به آموزش عینی مفاهیم دینی و استفاده از تکنولوژی های نوین در آموزش مفاهیم دینی، در مورد فعالیت های یادگیری تربیت دینی مضامین فراگیر تأکید بر روش های تعاملی و مشارکتی در فعالیت های یادگیری مربوط به مفاهیم دینی، توجه به اصل فعالیت دانش آموز در فعالیت های یادگیری، تأکید بر فناوری آموزشی در انجام فعالیت های یادگیری و حمایت از جستجوی در منابع اطلاعاتی فرادرسی برای انجام فعالیت های یادگیری و در باب شیوه های ارزشیابی تربیت دینی مضامین فراگیر سنجش مشاهده ای، ارزشیابی توصیفی، آزمون های عملکردی و آزمون های پیشرفت تحصیلی کتبی شناسایی شده اند.
تبیین فلسفی اخلاق معلمی از دیدگاه فیلسوفان تربیتی غرب و مربیان و اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
81 - 105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین فلسفی اخلاق معلمی از دیدگاه فیلسوفان تربیتی غرب و مربیان و اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن انجام شد. برای پاسخگویی به مسائل پژوهش از روش های توصیفی تحلیلی و گروه کانونی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد منشور اخلاق معلمی مورد نظر فیلسوفان و مربیان تربیتی را می توان در سه هسته ساحت ها، مؤلفه ها و شاخص ها ترسیم کرد. ساحت ها شامل جسمانی و ظاهری، اعتقادی و اخلاقی، علمی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حرفه ای بودند. مؤلفه های ساحت اول شامل «آراستگی ظاهری، آراستگی پوشش، قدرت و توانایی جسمانی، توانمندی کلامی و رفتاری»، مؤلفه های ساحت دوم شامل «خدابینی، باور و عمل به ارزش های معنوی، تواضع، سازواری کردار و گفتار، انصاف و بزرگ منشی، برابری، رفق و مدارا، عشق و محبت، انسان سازی»، مؤلفه های ساحت سوم شامل «دانش عمومی، دانش تخصصی، شایستگی در تدریس، شناخت تفاوت های فردی، آگاهی از مراحل رشد، هدایت و اصلاح گری»، مؤلفه های ساحت چهارم شامل «مسئولیت پذیری، هشیاری اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی، تعامل فرهنگی، انتقادگری» و مؤلفه های ساحت پنجم شامل «کفایت مالی و ساده زیستی» بودند. ذیل مؤلفه ها نیز صد و چهار شاخص جزئی شناسایی و معرفی شد. اعتبار درونی منشور طراحی شده و هسته های سه گانه آن توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر آموزش سیره تربیتی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بر رفتار تخریب گرایانه و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش سیره تربیتی پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بر روی رفتار تخریب گرایانه و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر متوسطه دوم بود. این تحقیق به روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و دو گروه گواه انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی1400-1399 بود و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، چهار مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب شد و در برنامه شاد 43 نفر در دو گروه آزمایش و 49 نفر هم در دو گروه گواه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رفتار تخریب گرایانه افشانی و جواهرچیان (1395) و بهزیستی روانشناختی ریف (1989) استفاده گردید. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان موضوعی بررسی و تایید شد و پایایی پرسشنامه ها نیز توسط آلفای کرانباخ بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که آموزش سیره تربیتی پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) دارای تاثیر معنی دار بر روی کاهش رفتار تخریب گرایانه درون مدرسه ای و برون مدرسه ای دانش آموزان است و همچنین آموزش سیره تربیتی پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) موجب افزایش نمره کلی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان و همه مولفه های آن به جزء مولفه خودمختاری و تسلط بر محیط گردید. بنابراین با توسعه و ترویج برنامه های آموزشی مبتنی بر سیر پیامبر و ائمه اطهار (ع) در نهادهای آموزشی، می توان رفتار تخریب گرایانه دانش آموزان را کاهش و بهزیستی روانشناختی آنها را افزایش داد.
چالش ها و موانع کارکردهای فرهنگی- تربیتی مدارس براساس تجارب زیستۀ مدیران مدارس در چهار دهۀ بعداز انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
65 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی چالش ها و کژکارکردهای فرهنگی- تربیتی مدرسه براساس تجارب زیسته مدیران مدارس در چهار دهه بعداز انقلاب اسلامی ایران (1358-1398) بوده است. پژوهش پیشِ روی، کیفی و ازنوع پدیدارشناسی تفسیری است و برای انجام دادن آن از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مطالعاتی تحقیق، شامل مدیران مدارس دخترانه و پسرانه از طبقات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مختلف از مناطق22گانه تهران بود و نمونه ها به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع مقوله ای انتخاب شد. اطلاعات براساس رویکرد تحلیلی و تفسیری دیکلمن درسطح کدهای باز، مؤلفه ها و تم های مضمونی تحلیل شد. یافته ها در بخش چالش ها و موانع کارکردها شامل دَه مؤلفه مالی، مذهبی و اخلاقی، فرهنگ پذیری و پرورشی، انگیزشی، رسانه ای، اجرایی- محتوایی، مدیریتی، شناختی، سخت افزاری و نرم ساختاری بوده است؛ همچنین هشت مؤلفه مضمونی با تقسیم بندی کژکارکردهای مشترک، شامل انواع اجتماعی، مذهبی و اخلاقی، هویت فرهنگی، اقتصادی و ساختاری، و کژکارکردهای اختصاصی تحت عناوین شناختی، شخصی و شخصیتی، و هدایت تحصیلی شناسایی شد. یافته های مقاله، بیانگر آن است که روند چالش ها، موانع و کژکارکردهای فرهنگی- تربیتی مدارس طی چهاردهه موردنظر، عرصه ای وسیع از فعالیت ها و برنامه های فرهنگی- تربیتی مدرسه را تحت الشعاع قرار می دهد و برای مواجهه وحل آن ها هوشیاری رهبران تربیتی و برنامه ریزی راهبردی در هریک از موارد ضرورت دارد.
اولویت سنجی شاخصه های دانش آموز تراز انقلاب اسلامی در نگاه مقام معظم رهبری با تمرکز بر روش تلفیقی تحلیل محتوای کمّی و کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رسالت اصلی آموزش و پرورش و همچنین سازمان های مردم نهاد تربیتی و فرهنگی که در حیطه تربیت نوجوان فعالیت می کنند، به وجود آوردن خصوصیات ویژه ای در جامعه هدف است؛ اما سؤال مهم اینجاست که این خصوصیات چه خصوصیاتی اند؟ و از این مهم تر اینکه کدام یک از آنها اولویت بیشتری دارند؟ در این مقاله بعد از محور قرار دادن بیانات مقام معظم رهبری و منظومه فکری ایشان، با استفاده از روش تلفیقی تحلیل محتوای کمّی و کیفی و تولید اصول استنباط چهارگانه، به استخراج نظام اولویت شاخصه های مذکور پرداخته شده است. با توجه به فرایند گفته شده، «ایمان» مهم ترین شاخصه برای دانش آموز تراز انقلاب اسلامی است. «اهل کار انقلابی و سیاسی بودن»، «باهویت»، «اهل علم» و «دارای مهارت» بودن نیز به ترتیب در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
واکاوی مفهوم مثبت اندیشی در قرآن به شیوه تفکر مراقبتی در برنامه تربیتی متیو لیپمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی مفهوم مثبت اندیشی در قرآن به شیوه تفکر مراقبتی در برنامه تربیتی متیو لیپمن می باشد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی اس ت. نمونه موردی، شامل آیات مرتبط با مثبت اندیشی در سوره های بقره، آل عمران، طه، انسان، طلاق، قصص، ضحی و تفاسیر مربوطه است که فاکتورهای تفکر مراقبتی، ازجمله تفکر قدردانی، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته ها و پیشینه های تحقیق، تفکر مراقبتی را مولود مثبت اندیشی برشمرده و هر دو را در آیات قرآن جاری و سرنوشت ساز یافته است؛ اما موضوع مثبت اندیشی را در برنامه تربیتی لیپمن خالی از حضور دانسته، آن را تکمیل کننده این برنامه تربیتی می داند. براساس نتایج به دست آمده، می توان آیاتی از قرآن را که حاوی مفاهیم مثبت اندیشی و تفکر مراقبتی است، به روش اجتماع پژوهی و از طریق برنامه تربیتی لیپمن، به منظور آموزش تفکر صحیح و تقویت نگرش مثبت برای کودکان و نوجوانان ایرانی مورد استفاده قرار داد و با این روش به دو نتیجه مهم در این خصوص دست یافت: نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدن خود باشیم.
واکاوی ابعاد تربیت یافتگی شخصیت مالک اشتر در نهج البلاغه به مثابه یک حاکم و زمامدار الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
7 - 28
حوزههای تخصصی:
مالک اشتر یک شخصیت تربیت یافته براساس آموزه های تربیتی اسلام در نهج البلاغه می باشد. تربیت یافتگی او باعث انتخابش به عنوان یکی از حاکمان و زمامداران دوره امامت امام علیj شده است. ازاین رو هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های شخصیتی تربیت یافتگی ایشان در ابعاد مختلف (جسمانی، دینی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، عقلانی، عاطفی) می باشد. بدین منظور از روش پژوهش تحلیل مضمون و شبکه معانی استفاده شده است؛ طبق این روش، ابتدا گزاره ها و مضامین ناظر به ابعاد شخصیت مالک اشتر از کتاب نهج البلاغه و کتب تاریخی مرتبط، شناسایی، کدگذاری و سپس تحلیل شده اند. نتایج پژوهش، نشان دهنده شخصیت تربیت یافته مالک اشتر در ابعاد مختلف تربیتی، چون: برخورداری از سلامت و صلابت جسمانی، داشتن اعتقادات و باورهای معنوی، مقیّد به اعمال صالح و فضایل اخلاقی، ظلم ستیزی و عدالت و تلاش برای وحدت و استواری حکومت، توجه به رفاه مادی مردم، عامل به تعاون و همکاری، اندیشه ورزی، شناخت و بصیرت، عطوفت و مهربانی و اعتدال در امیال می باشد که این امر می تواند، الهام بخش چگونگی تربیت حاکمان و زمامداران شایسته در جامعه اسلامی−ایرانی ما باشد.
سنتزپژوهی مقالات علمی سبک زندگی اسلامی در مطالعات ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیشتر تحقیقات محققان ایرانی در حوزه سبک زندگی در حالی براساس نظریات غربی انجام می شود که برساخت اجتماعی جامعه ایران و اسلام دارای غنی ترین منابع سبک زندگی است؛ بنابراین یکی از الزامات تحقق جامعه دینی، شکل گیری سبک زندگی اسلامی بر مبنای منابع دینی است و آنچه سبک زندگی اسلامی را از دیگر سبک ها و شیوه های زندگی متمایز می سازد، اصول بنیادینی است که به تعبیر قرآن، سپهر حیات طیبه را شکل می دهد. هدف از پژوهش حاضر سنتزپژوهی مقالات علمی سبک زندگی اسلامی در مطالعات ایران بود. پارادایم پژوهش، برساختی با رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا بود. جمع آوری داده ها با جست وجوی حرفه ای در پایگاه های استنادی از طریق نرم افزار publish or perish انجام شد. براساس معیارهای ورود، چهارده مطالعه برای تحلیل و کدگذاری با نرم افزار Max Qda12 انتخاب شد. براساس یافته ها در مطالعات مورد بررسی، 178 کد شناسایی شد که در قالب 134 شاخص و 44 مؤلفه دسته بندی شدند. همچنین دو بعد کلی برای سازه سبک زندگی اسلامی احصا شد که شامل سبک زندگی اسلامی در سطح فردی و اجتماعی بودند. مطالعه سنتزپژوهی حاضر مبنایی برای مطالعات کیفی آینده در حوزه اکتشاف مؤلفه های سبک زندگی اسلامی است که محققان را در راستای پرهیز از دوباره کاری یاری می کند.
فراترکیب مؤلفه های سرمایه اجتماعی و ارزیابی جایگاه آن در اسناد بالادستی و کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
197 - 230
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های سرمایه اجتماعی از معتبر داخلی و خارجی و ارزیابی جایگاه آن در اسناد بالادستی و کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی صورت گرفته است. نمونه های مورد مطالعه شامل سه دسته منابع خارجی و داخلی مرتبط با سرمایه اجتماعی، اسناد بالادستی(سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، سند برنامه درسی ملی و اهداف مصوب دوره ابتدایی تحصیلی) و متن کتب درسی مطالعات اجتماعی پایه های سوم تا ششم ابتدایی بود. روش پژوهش مورد استفاده فراترکیب بوده که در خلال آن برای ارزیابی اسناد بالادستی و کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. یافته های ناشی از فراترکیب بیانگر آن بود که سرمایه اجتماعی را می توان در قالب 10 کلان مؤلفه ارزیابی و گزینش منابع اطلاعاتی، ارتباط اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، عدالت اجتماعی، پذیرش تنوع فرهنگی، زبانی و مذهبی، حمایت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و 49 زیر مؤلفه دسته بندی کرد. تحلیل محتوای اسناد بالادستی نیز نشان داد چارچوب مفهومی مذکور در سند تحول و برنامه درسی ملی تا حد مطلوبی مورد توجه قرار گرفته لکن اهداف مصوب دوره ابتدایی نتوانسته در راستای آن ها حرکت کند و دچار غفلت هایی شده که در کتب درسی مطالعات اجتماعی تجلی یافته است. اصلی ترین غفلت ها در مؤلفه های ارزیابی و گزینش منابع اطلاعاتی(استفاده از رسانه ها، اطلاع از محیط پیرامون، سعی در کشف واقعی بودن اطلاعات) و انسجام اجتماعی(همبستگی با دیگران بر سر منافع کشور و تعهد به اجتماع) بوده است.
مبانی ضعف بینشیِ انسان و اصول و روش های تربیتیِ اصلاح آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
133 - 162
حوزههای تخصصی:
حقیقت جویی و طلب دانش از ویژگی های ذاتی و فطریِ بشر است که براساس موقعیت او و میزان بهره مندی اش از پرورش، به صورت های متفاوت در وجودش رشد می کند. شدت و ضعف این ویژگی بر بینش افراد اثر می گذارد و مسئله ای قابل بررسی است. بسیاری از شاخصه های رفتاری نیز در بینش انسان ها ریشه دارند. تحقیق حاضر به منظور تبیین مبانی ضعف بینشیِ انسان، و اصول و روش های تربیتیِ اصلاح آن براساس قرآن کریم صورت گرفته است. این پژوهش به لحاظ رویکرد درزمره پژوهش های کیفی قرار دارد و برای انجام دادن آن از روش تحلیلی با به کارگیری روش تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. جامعه مطالعاتیِ تحقیق، مشتمل بر نمونه هایی از آیات مرتبط با ضعف بینشیِ انسان بوده است. برای پاسخ گویی به سؤال ها داده های اولیه را کدگذاری کردیم و طبقه بندی مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر را در سه محور مبانی، اصول و روش ها انجام دادیم. طبق یافته های پژوهش، درحوزه مبانی ضعف بینشی، پنچ مبنا به دست آمد: ضعف قوای علمی از تولد تا پیری، تقلید کورکورانه، شرک ورزیدن به خداوند متعال، شک کردن به قرآن و تردیدداشتن در واقعی بودنِ عذاب های الهی. درحوزه اصول، پنج اصل، شامل ارتقای سطح معرفت متناسب با ظرفیت یادگیرنده، بصیرت، تعقل، تفکر و عدالت ورزی تعیین شد. درحوزه روش نیز هفت روش تربیتی، شامل گفت وشنود، بیان داستان های اخلاقی و ضداخلاقی، توجه دادن به منابع هوشیارکننده، تدبیر، تعلیم حکمت، تلاوت قرآن کریم توأم با تأمل در آن و انذار درباره مرگ شناسایی شد. براساس نتایج پژوهش، مبانی مذکور، خاستگاه اصول یادشده هستند و از اصولی که برشمردیم، روش های تربیتی استخراج شده اند که در شناخت و تسریع اصلاح ضعف های بینشی، مؤثرند.
وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
363 - 388
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی «وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی» طرح ریزی شده است. ویژگی بارز دوره نوجوانی استقلال طلبی است و از آنجایی که وظیفه تربیت فرزند برعهده والدین است، این سؤال مطرح می شود که میزان استقلال و حدود مداخله والدین در تصمیم گیری نوجوان به چه مقدار است؟ این پژوهش با گردآوری اطلاعات و بررسی آثار تربیتی و فقهی مربوط به تربیت نوجوان به روش تحلیلی- تفسیری و بررسی ادله ای همچون آیات، روایات، قواعد فقهی و عقل انجام شده است. مهمترین یافته های این تحقیق عبارت است از: 1. تربیت فرزندان برعهده والدین است؛ هرچند در چگونگی آن دو دیدگاه در فقه تربیتی مطرح است: الف. والدین برای تربیت فرزندان خود می توانند آنها را تنبیه بدنی کنند. ب. والدین اجازه استفاده از تنبیه بدنی را در تربیت فرزند ندارند. 2.قاعده های فقهی «سلطنت بر اموال و نفس» و «اکراه» هرچند شخص را مستقل در تصمیم گیری می داند اما مقید به انجام افعالی شده است که از دید عقلا با شأن انسانی مغایرتی نداشته باشد. 3. با توجه به محدودیت عقل در مسائل شرعی و مطرح شدن وظیفه تقلید، می توان نتیجه گرفت که عقل استقلال کامل در تصمیم گیری شرعی را ندارد. 4. والدین می توانند زمینه هدایت و راهنمایی نوجوان در تصمیم گیری درست را با تربیت صحیح و همه جانبه او فراهم کنند. در نتیجه، در مواردی که تصمیم گیری نوجوان موجب ترک واجب یا انجام فعل حرام یا ضرر و زیانی می شود که با کرامت انسانی تناسبی ندارد، والدین می توانند در فرآیند تصمیم گیری نوجوان مداخله کنند.
بازنمایی تجارب معلمان مدارس ابتدایی چندپایه روستایی از چالش های نظام دُوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
همگام با تغییرات صورت گرفته در نظام آموزشی کشورمان، پس از تدوین سند تحویل بنیادین آموزش وپرورش، در آموزش دوره ابتدایی نیز تغییراتی ایجاد شد که چالش هایی را درپی داشت. در همین راستا، هدف اصلی از تحقیق حاضر، بازنمایی تجارب معلمان مدارس ابتدایی چندپایه روستاییِ استان قم درخصوص چالش های نظام دوری بوده است. این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده و جامعه آماری آن، شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی چندپایه روستایی بوده است که به طور مداوم، بیش از سه سال پیاپی منتهی به سال تحصیلی ۱۴۰1-۱۴۰2 به دانش آموزان چندین پایه در یک مدرسه آموزش داده اند. نمونه گیری نیز با استفاده از شیوه هدف مند ملاک محور با رعایت اصل اشباع نظری ازطریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شده است و داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شده اند. برای اعتباربخشی به داده ها از دو راهبرد بازبینی اعضا و تحلیل همگنان استفاده شده و برای بررسی پایایی، نوشته ها واکاوی و سعی شده است طی فرایند رمزگذاری، معنای رمزها تغییر نکند. یافته ها نشان می دهند تجربه معلمان روستایی در نظام دوری، در سه مضمون کلی، شامل چالش های حرفه ای، چالش های سازمانی و چالش های رابطه ای مشخص شده است و این سه مضمون کلی به استخراج شانزده مضمون فرعی انجامیده اند. عرضه آموزش های ضمن خدمت تخصصی آموزش در نظام دوری، ایجاد بسترهای لازم، و ارتقابخشیدن سطح آگاهی والدین درخصوص تقویت رابطه خانه و مدرسه از توصیه های این پژوهش است.
روایت پژوهی پیامدهای تربیتی حضور در اجتماعات مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
33 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل پیامدهای تربیتی حضور در اجتماعات مذهبی بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و با استفاده از روش روایت پژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل افرادی بودند که به صورت مستمر در اجتماعات و هیئت های مذهبی شرکت می کردند. که به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری داده ها با 15 نفر از این شرکت کنندگان، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. بعد از انجام مصاحبه حضوری و ضبط مکالمات، مصاحبه ها به متن تبدیل شد؛ سپس داده ها با روش تحلیل مضمون از نوع تشکیل شبکه مضامین و با کمک نرم افزار(MAXQDA)، تحلیل شد. به منظور اعتبار بخشی به داده ها، از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافته ها از روش بازنگری به دست متخصصان استفاده شد. تحلیل یافته ها نشان دهنده 28 مضمون پایه و 4 مضمون سازمان دهنده شامل اخلاق بندگی، اخلاق اجتماعی، اخلاق زیست محیطی و اخلاق فردی بود. برخی از مضامین پایه نیز شامل تقویت ارتباط با خدا، انجام اعمال عبادی، رعایت حقوق دیگران، تنظیم روابط خانوادگی، مشورت، کار گروهی، حسن خلق، نوع دوستی، توجه به حیوانات، گیاهان و طبیعت، امیدواری، مسئولیت پذیری، صبر و مراقبه بود. همچنین یافته ها نشان داد که حضور افراد به طورِ مستمر در هیئت ها و اجتماعات مذهبی می تواند منجر به تقویت ارتباط با خداوند، اولویت یافتن کسب رضایت الهی، بهبود روابط با اعضای خانواده، خویشاوندان، همسایگان و دیگر افراد جامعه، احترام گذاردن به نظرات دیگران، تقویت روحیه مشارکت جویی و مسئولیت پذیری، تکریم و مواجه مسئولانه با مخلوقات هستی، عدم دلبستگی به لذایذ دنیوی و افزایش صبر و تحمل در برابر مشکلات گردد.
روابط ساختاری جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای معلمان: نقش میانجی گر تحول اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای با در نظرگرفتن نقش میانجی سطوح تحول اخلاقی در معلمان ابتدایی انجام شد. روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان ابتدایی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1401-1400 ( (N=500بود. به الگوی کلاین، نمونه ای به حجم 220 نفر از میان معلمان زن و مرد با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. افراد نمونه به سه پرسشنامه تحول اخلاقی (Ma,1981)؛ اخلاق حرفه ای ((Cadozier, 2002 و جهت گیری مذهبی (Allport & Ross, 1950 ( پاسخ دادند. به منظورآزمون مدل تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اخلاق حرفه ای در معلمان با درونی شدن جهت گیری مذهبی در آنها افزایش می یابد، به طوری که اثر مستقیم آن برابر با 570/0=β بود. همچنین جهت گیری مذهبی با تحول اخلاقی و تحول اخلاقی با اخلاق حرفه ای ارتباط دارد. همچنین بین جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای از طریق سطوح تحول اخلاقی ارتباط غیرمستقیم وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که با درونی شدن جهت گیری مذهبی و در نتیجه بالارفتن سطوح تحول اخلاقی، اخلاق حرفه ای در معلمان ابتدایی افزایش می یابد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشیِ ارزش آفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
141 - 168
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی ارزش آفرین صورت گرفته و بدین منظور، داده های موردنیاز در دو بخش کیفی (براساس تحلیل مضمون) و کمّی (برپایه روش پیمایشی) گردآوری شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، شامل متون و پژوهش های مرتبط و در بخش مصاحبه، مشتمل بر هجده نفر از معلمان متخصص با تحصیلات عالی بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری، تمام معلمان مدارس ابتدایی شهرستان صحنه به تعداد 250 نفر را شامل می شده است که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای، 150 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ با 66 گویه مستخرج از مصاحبه بوده است. برای تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است؛ سپس در بخش کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار AMOS داده ها تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد الگوی آموزش ارزش آفرین، هفت بُعد (اهداف، مربّی، متربی، محتوا، برنامه درسی، یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) و 26 مؤلفه دارد و از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه کلی به دست آمده از پژوهش، آن است که تحول در نظام آموزش وپرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و در این حوزه باید بر آموزش دهی ارزش ها تأکید شود؛ لذا بهتر است این مدل یاددهی- یادگیری در مدارس اجرا شود تا شکاف ایجادشده بین درک دانش آموزان و معلمان از ارزش های اسلامی کاهش یابد.
تبیین اسلامی و روان شناختی نقش خانواده در مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، نقش خانواده در مسئولیت پذیری فرزندان و راهکارهای خانواده در ارتقای مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان را بررسی می کند. خانواده به دلیل اینکه اولین بستر رشد و شکوفایی فرزندان است نقش بسزایی در شکل گیری رفتارهای مثبت و صفات پسندیده در آنها دارد. مسئولیت پذیری از رفتارهایی است که نه تنها به افزایش عزت نفس و اعتمادبه نفس فرزندان و سلامت روان آنها کمک می کند، بلکه آثار مثبت آن در سنین بالاتر ظهور و بروز پیدا می کند و آنها را در ایجاد خانواده ای پویا و مستحکم و جامعه ای سالم و رشدیافته یاری می کند. پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی-کاربردی است که باشیوه تفسیرگرایی و روش کیفی، آیات، روایات و متون روان شناسی را بررسی می کند. یافته های تحقیق بعد از تجزیه و تحلیل محتواهای دینی و روان شناختی بیانگر این است که برای موفقیت در این زمینه والدین باید رفتاری مقتدرانه داشته باشند؛ یعنی با تقسیم کار عادلانه، استفاده از تحسین و تشویق، صبر و بردباری و با رعایت اصل تدریج و درنظر گرفتن تفاوت های فردی در رشد و ارتقای مسئولیت پذیری ایفای نقش کرده و افراد متعادل و مسؤلیت پذیر را به جامعه تحویل دهند.