مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تجارب معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تجارب معلمان از طرح ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی بوده است. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 23 نفر از معلمان مجری طرح در نواحی 2 و 3 و 4 و 5 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 88 ـ1387 بودند که با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری شد و با به کارگیری روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار گرفت. از مجموع یافته های این پژوهش بعد از حذف کدهای مشترک 100 کد مفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان بود، استخراج گردید که در سه مفهوم محوری: 1ـ فرایند یاددهی ـ یادگیری، یادگیری: (میزان یادگیری، کیفیت یادگیری، کاربرد یادگیری)، تدریس: (روش تدریس، نقش معلم، مشارکت فراگیر)، ارزشیابی: (هدف ارزشیابی، شیوه ارزشیابی، زمان ارزشیابی)، 2ـ بهداشت روانی: (تعادل روحی و روانی در روابط فردی، شناخت تواناییها و محدودیت های فردی، شادابی محیط یادگیری)، 3ـ حیطه های مختلف شخصیت دانش آموزان: (حیطه عاطفی و حیطه اجتماعی) دسته بندی شد. معلمان در جریان آموزش و اجرای طرح تجارب مثبت و منفی زیادی را به دست آورده اند که بر ادراک آنها از طرح تاثیر داشته است. آشنایی برنامه ریزان با تجربیات معلمان، به عنوان مجریان برنامه و تاکید بر این مهم که آنان اهداف این طرح را چگونه درک کرده و برای خود معنادار ساخته اند، نقش مهمی در رفع نواقص طرح و بالا بردن اثربخشی آن دارد.
تجارب معلمان شرکت کننده در آزمون اعزام به مدارس خارج از کشور: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان شرکت کننده در آزمون اعزام به مدارس خارج از کشور برای شناخت این پدیده است.مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدار شناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 14 نفر ازمعلمانی انجام گرفت که در مصاحبه پس از قبولی در آزمون سال تحصیلی 92-91شرکت کرده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه بود. مصاحبه ها به دقت ثبت و در همان جلسه، با شرکت کنندگان مرور می شد و در صورت تایید مورد پذیرش قرار می گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفته است.یافته های حاصل ازتجارب معلمان در چهار مضمون اصلی شامل: عوامل انگیزه بخش برای شرکت در آزمون، فعالیتهای قبل از شرکت در آزمون، نگرانیهای قبل از قبولی، ویژگیهای افراد اعزام شونده و 23 مضمون فرعی شامل: کسب تجربه جدید، لذت بردن از سفرو آشنایی با فرهنگ وآداب ورسوم کشورهاوتنوع در زندگی،حقوق و مزایا،رضایت و اشتیاق همسر،کسب موقعیت اجتماعی،یادگیری زبان برای خود و فرزندان،افزایش اعتماد به نفس،احساس وظیفه نسبت به دانش آموزان هم وطن،یافتن دوستان جدید از استانهای گوناگون، اشاعه فرهنگ دینی و معرفی انقلاب اسلامی، شناخت بیشتر جایگاه کشور خود،حج تمتع و عمره مفرده از طریق کشور میزبان، خرید منابع مطالعه و آمادگی برای شرکت در آزمون، مشورت و تحقیق و بررسی پیرامون نحوه برگزاری آزمون ومصاحبه،تحقیق و بررسی پیرامون امنیت کشورها،نگرانی قبول نشدن در آزمون، نگرانیپیرامون تحصیل فرزندان درخارج ازکشور،نگرانی پیرامون مسائل فرهنگی واخلاقی فرزندان،نگرانی دوری از پدر و مادر، نگرانی ازذبح اسلامی در کشورهای غیر مسلمان،نگرانی ازعدم رعایت عدالت در پذیرش معلمان، داشتن شخصیت علمی،حجاب اسلامی، ظاهر مناسب و اخلاق خوب استخراج شده است.نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند برای مسئولان آموزش و پرورش و سایر پژوهشگران علاقه مند در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد و تصویری روشن از ادراکات معلمان شرکت کننده در آزمون ارائه نماید.
مطالعه پدیدار شناختی از تجارب معلمان برخوردار از تحصیلات دکتری تخصصی از مواجه آنان با خدمات مبتنی بر نگهداری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
133 - 160
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجارب معلمان با شرایط تحصیلات آکادمیک بالا درخصوص خدمات مبتنی بر نگهداری نیروی انسانی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناختی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش معلمان با تحصیلات دکتری تخصصی شاغل در مدیریت آموزش و پرورش شهرستان مرند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها (8 نفر) ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی بود. روایی پژوهش حاضر از نوع روایی درونی بود که بدین منظور آنالیز داده ها توسط هر دو نویسنده مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسیر از آن را تایید بکنند. برای افزایش پایایی پژوهش، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام می گرفت. از تحلیل داده ها، تعداد 16 زیر درون مایه استخراج شد و این زیردرون مایه ها به ترتیب در 4 درون مایه اصلی (رضایت شغلی، شایسته سالاری، ارتقای شغلی، تعهد سازمانی) طبقه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد عدم توجه به بهبود ارتقای شغلی، عدم شایسته سالاری و عدم رضایت شغلی نقش مثبتی در خروج این معلمان به رغم داشتن تعهد سازمانی و علاقه به شغل معلمی از سیستم آموزش و پرورش داشت. بنابراین می توان گفت بایستی تحولی در ساختار و تشکیلات و مقررات فعلی آموزش و پرورش متناسب با نظام شایسته سالاری و کاهش بوروکراسی و تقویت مدیریت مشارکتی صورت گیرد.
پدیدارشناسی تجارب معلمان ابتدایی از اجرای کامل طرح ارزشیابی کیفی-توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
60-85
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان ابتدایی در خصوص اجرای کامل طرح ارزشیابی کیفی- توصیفی در مدارس ابتدایی بود. به منظور شناخت بیشتر پدیده ارزشیابی کیفی – توصیفی، مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه با 12 نفر از معلمان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 97/96 که تجربه اجرای این طرح را در هر شش پایه تحصیلی ابتدایی دارند، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند بود که به دقت ثبت و در همان جلسه، با شرکت کنندگان مرور می شد و در صورت تایید مورد پذیرش قرار می گرفت. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی بادقت و تا رسیدن به مرحله ی اشباع نظری صورت پذیرفت و در پایان به منظور اعتباربخشی یافته ها مجددا 2مصاحبه انجام گرفت که اطلاعات جدیدی به دست نیامد. تحلیل عمیق روایت های معلمان و نتایج حاصل از آن، موجب شناسایی و دسته بندی شش مزیت"پویا شدن فرایند ارزشیابی"، " کاهش منطقی استرس و افزایش اعتماد به نفس"، "مطابقت با معیارهای سنجش اصیل"، "حل مشکل مردودی" ، " رشد مهارت قضاوت"، "تقویت روحیه ی همکاری"و هفت نقطه ضعف" کاهش انگیزه دانش آموزان مستعد"، " مشکل زمان"، " نامشخص بودن مفهوم و نتایج ارزشیابی توصیفی"، " مشکلات در اجرا به دلیل افزایش حجم فعالیت ها "، " عدم ارائه اطلاعات دقیق از وضعیت تحصیلی دانش آموزان "، " نبود امکانات لازم" و "کاهش یادگیری عمیق و معنادار" شد. یافته ها نشان داد که معلمان، پیامدهای مثبت و منفی را از اثرات اجرای برنامه ارزشیابی توصیفی، تجربه کرده اند و پیشنهاد می شود این طرح مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرد .
پدیدارنگاری تعاملات آموزشی معلمان و دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتظارات ذینفعان آموزش (یادگیرندگان، خانواده ها و بخش های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه) هرساله بسی متنوع تر و گسترده تر می گردد و این امر باعث شده که معلمان با دسته های بسیار گوناگون تر از فرهنگ ها، علایق و خواسته ها مواجه شوند و در محیطی از شک و تردید و ابهام کار کنند. تغییرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این رویه را ایجاد کرده است و معلمان به دنبال یافتن راه های جدید برای مواجهه با این تنوع ها و ایجاد تعامل سازنده و انطباق درست در امورات آموزشی هستند. در این پژوهش سعی شده تا با روش کیفی پدیدارنگاری به جستجوی گونه های روابط متقابل بین معلم و دانش آموز در امور آموزشی پرداخته شود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 20 نفر از معلمان دارای تجربه آموزشی حداقل 15 سال و بالاتر هستند که در مدارس متوسطه شهر سنندج به فعالیت آموزش و تدریس مشغول هستند. این تعداد با روش نمونه گیری ملاکی انتخاب و تا حد اشباع نظری جمع آوری اطلاعات ادامه داشت. روش گردآوری داده ها و اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش استقرایی انجام شد. با ترسیم افق های درونی و بیرونی، در نهایت، فضای نتیجه پژوهش طراحی گردید. نتایج پژوهش، شش روش متفاوت را نشان می دهد که در آن معلمان امور آموزشی را در ارتباط با دانش آموز تجربه می کنند؛ که آن ها را در طبقات توصیفی آموزش دهنده مهارت ها، فراهم کننده و ارائه دهنده اطلاعات؛ تسهیل گر یادگیری؛ حضور مشارکتی و هدایت کننده؛ مربیگری (ناظر و راهنما) و روشنگری اندیشه ورزانه دسته بندی کردیم. نقش معلمان در یک پیوستار از «انتقال دهنده دانش» شروع و با «روشنگری اندیشه ورزانه» که در آن معلمان به عنوان اشخاص خاصی در زندگی دانش آموزان ظاهر می شوند که نفوذشان فراتر از دیوارهای کلاس و سال های تحصیل در مدرسه، در کل زندگی اجتماعی آنان ادامه می یابد. همچنین هر کدام از این سبک های تعامل دارای ویژگی های خاص در ارتباط با نقش معلم، یادگیرنده، جو کلاس، برنامه درسی و ... هستند.
پدیدار شناسایی راهبرد های بهبود تجارب معلمان در مواجهه با تغییر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
75 - 84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پدیدار شناسایی راهبرد های بهبود تجارب معلمان در مواجهه با تغییر برنامه درسی انجام گرفت. داده های این پژوهش به روش پدیدار شناسی که یک رویکرد کیفی است، به دو صورت مشاهده ای و مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. در بخش مصاحبه ی از 20 نفر از معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه(دوره اول و دوم) شهرستان نظرآباد در استان البرز که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، استفاده شد. پس از جمع آوری و تحلیل داده ها که از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت ، نقشه مفهومی از تحلیل داده ها ارائه گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادهای این پژوهش در 3 مقوله اصلی که شامل مقوله های فرعی نیز هستند، بیان گردید که عبارتند از: 1) پشتیبانی دانشی - مهارتی تغییر(دوره های دانش افزایی،بسته های یاددهی – یادگیری)، 2) تقویت نقش معلمان در تغییر(شایستگی معلم در نهادینه ساختن تغییر، علاقه و انگیزه معلم، مشارکت معلمان) و 3) بهبود محیط یاددهی - یادگیری متناسب با تغییر(تراکم فراگیران در کلاس، تناسب معماری فضای یادگیری با تغییر).
واکاوی تجارب معلمان دوره ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، با هدف واکاوی تجارب معلمان دوره ی ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا انجام گرفت. میدان پژوهش، معلمان ابتدایی شهرستان تهران می باشند که تعداد10نفر با نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر یک از معلمان به طور میانگین 50 دقیقه مصاحبه شد. در تحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های این پژوهش که برگرفته از اظهارات معلمان می باشد در 5 مقوله اصلی شامل بعدآموزشی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی و بعد فنی طبقه بندی شدند. مهم ترین مضامین موجود در بعد آموزشی شامل: تداوم تحصیل، فرصت بازبینی آموزش ها برای دانش آموزان، پایین بودن سطح سواد اولیا، کاهش انگیزه دانش آموزان و زمان بر بودن آموزش مجازی می باشند.
تجارب معلمان دورۀ ابتدایی از چالش های اجرای طرح جابر بن حیان: یک مطالعۀ کیفی
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
281 - 255
حوزه های تخصصی:
در راستای پرورش تفکر کودکان و به منظور تحقق مشارکت دانش آموزان در عرصه پژوهش، طرح ها و برنامه هایی وجود دارد. در آموزش و پرورش ایران، طرح جابربن حیان نیز یکی از این طرح های پژوهش محور در راستای پرورش تفکر و مهارت های پژوهش در دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه معلمان دوره ابتدایی درباره چالش های اجرای طرح جابربن حیان است. با استفاده از روش کیفی پدیدارشناسی از طریق نمونه گیری هدفمند 20 نفر از معلمان ابتدایی در مدارس شهرستان سبزوار انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته های پژوهش، با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای منسوب به استراوس و کوربین تحلیل شد. یافته های پژوهش در هشت دسته عوامل شامل عوامل مربوط به فرهنگ آموزشی، عوامل مربوط به اهداف برنامه درسی، عوامل مربوط به معلمان، عوامل مربوط به راهبردهای یادگیری، عوامل مربوط به دانش آموز، عوامل مربوط به خانواده، عوامل مربوط به امکانات آموزشی و ارزیابی طرح دسته بندی شد. عدم آمادگی ساختاری و فرهنگی برای اجرای طرح جابر نیز به عنوان کد انتخابی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد برای پیاده سازی و بهره گیری از طرح جابر در مدارس باید در جهت رفع و کاهش چالش های مطرح شده در مسیر پژوهش زمینه سازی های مختلفی صورت گیرد.
بررسی تجارب معلمان دوره ابتدایی شهرستان مهاباد در باب تربیت دینی و عناصر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
57 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف نوشتار حاضر، بررسی تجارب معلمان دوره ابتدایی شهرستان مهاباد در باب تربیت دینی و عناصر آن است. برای نیل به این هدف، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه پژوهش، همه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان مهاباد و روش انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند می باشد. تعداد افراد مصاحبه شونده 30 نفر و ابزار آن، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش تحلیل تفسیری مبتنی بر الگوی اسمیت، فلور و لارکین استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که در مورد اهداف تربیت دینی، مضامین فراگیر شناخت خدا به عنوان یکی از اصول دین، شناخت معاد به عنوان یکی از اصول دین، شناخت نبوت به عنوان یکی از اصول دین، شناخت و درک کلام خداوند، شناخت اخلاق دینی و راه های عمل به آن و شناخت فروع دین، در باب محتوای تربیت دینی دو مضمون فراگیر عدم رعایت اصول حاکم بر انتخاب محتوا و عدم رعایت اصول حاکم بر سازماندهی محتوا، در مورد روش تربیت دینی مضامین فراگیر تأکید بر روش فعال تدریس در آموزش مفاهیم دینی، تأکید بر روش های نوین تدریس در آموزش مفاهیم دینی، توجه به آموزش عینی مفاهیم دینی و استفاده از تکنولوژی های نوین در آموزش مفاهیم دینی، در مورد فعالیت های یادگیری تربیت دینی مضامین فراگیر تأکید بر روش های تعاملی و مشارکتی در فعالیت های یادگیری مربوط به مفاهیم دینی، توجه به اصل فعالیت دانش آموز در فعالیت های یادگیری، تأکید بر فناوری آموزشی در انجام فعالیت های یادگیری و حمایت از جستجوی در منابع اطلاعاتی فرادرسی برای انجام فعالیت های یادگیری و در باب شیوه های ارزشیابی تربیت دینی مضامین فراگیر سنجش مشاهده ای، ارزشیابی توصیفی، آزمون های عملکردی و آزمون های پیشرفت تحصیلی کتبی شناسایی شده اند.
طراحی مدل ساختاری-تفسیری تجارب معلمان از جایگاه هوش های چندگانه در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری-تفسیری تجارب معلمان از جایگاه هوش های چندگانه در برنامه درسی بود. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بوده، در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی رویکرد توصیفی- پیمایشی بکار گرفته شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و آموزش و پرورش در سال تحصیلی 01-1400 استان آذربایجان شرقی بوده که به شیوه هدفمند انتخاب و اشباع آن در نفر 20م بدست آمد. در بخش کمّی نیز شیوه نمونه گیری لحاظ شده تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. دستاورد بخش کیفی حاکی از آن بود که تجارب معلمان از جایگاه هوش های چندگانه در خصوص عناصر برنامه درسی برای عنصر روش شامل دو نوع روش زبانی و روش فعال؛ در عنصر هدف شامل نیازسنجی، سازگاری فرهنگی و تفاوت های فردی، انعطاف پذیری، در عنصر محتوا، شامل چالش برانگیزی، متناسب و سهولت در دسترس معرفی؛ در عنصر مدرس، شامل دانش، مهارت و نگرش و معرفی و در عنصر ارزشیابی، شامل تناسب سنجش و ارزشیابی با اهداف، محتوا و منابع یادگیری، وضوح و شفافیت معیارهای سنجش، استفاده از روش های سنجش و ارزشیابی و سنجش انعطاف پذیر معرفی شدند. که روایی موارد شناسایی شده با استفاده از طرح چهار بخشی گوبا و لینکلن مورد بررسی و تایید واقع شد. برای بررسی اعتبار نیز از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده گردید که مقدار شاخص آن بالاتر از 7/0 بدست آمد که دال بر تایید اعتبار بوده است. در ادامه نیز اقدام به مدل سازی تفسیری در نرم افزار میک مک شد که در نهایت ساختار آن مورد تایید واقع شد.