مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
دانش آموزان متوسطه دوم
حوزه های تخصصی:
به منظور ارائه مدل علی جهت بررسی نقش واسطه گری کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز در رابطه خودتنظیمی تحصیلی، فرهنگ مدرسه و اشتیاق تحصیلی با تفکر خلاق در دانش آموزان از روش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه مدارس مناطق غرب شهر تهران در سال تحصیلی 97-1398 بود. تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 361 نفر لحاظ شد و به مقیاسهای خودتنظیمی تحصیلی زیمرمن و مارتینزپونز (1988)، کیفیت ارتباط معلم و دانش آموز QTI، فرهنگ مدرسه الساندرو و ساد (1997)، اشتیاق تحصیلی پینتریچ و همکاران (1991) و آزمون تفکر خلاق تورنس پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که خودتنظیمی تحصیلی، فرهنگ مدرسه و اشتیاق تحصیلی هم به شکل مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز قادر به پیش بینی تفکر خلاق هستند و متغیر کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز توانسته است بین خودتنظیمی تحصیلی، فرهنگ مدرسه و اشتیاق تحصیلی با تفکر خلاق نقش میانجی ایفا کند. نتایج نشان داد که 41 درصد از واریانس کیفیت ارتباط معلم-دانش آموز و 89 درصد واریانس تفکر خلاق در مدل پژوهش حاضر تبیین می شود.
چالش های زندگی اجتماعی نوجوانان با هویت اجتماعی خود به عنوان عضوی از کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانان تحت پوشش کمیته امداد تلاشی مضاعف برای مخفی کردن عضویت در این نهاد دارند و این به خاطر داغ ننگی است که به عضویت در این نهاد حمایتی در جامعه زده می شود. گویا تحت پوشش نهادهای حمایتی بودن، هویت اجتماعی فرد را تضییع می نماید. پژوهش حاضر به بررسی چالش های زندگی اجتماعی نوجوانان با هویت اجتماعی خود به عنوان عضوی از کمیته امداد در نوجوانان دانش آموز می پردازد. روش: این پژوهش با روش گراندد تئوری اجرا شد. بدین منظور تعداد 20 نفر از دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم تحت پوشش کمیته امداد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تئوریک تا اشباع داده ها و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری شده و در قالب مقوله های اصلی دسته بندی شدند و از طریق فنون کدگذاری کوربین و اشترواس به صورت کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: مجموعاً 50 و در نهایت 33 کد اولیه از مصاحبه ها به دست آمد و در مراحل بعدی تحلیل، پدیده اصلی بنام پنهان سازی هویت، زمینه ها، علل، راهبردها و پیامدها از مصاحبه ها استخراج شد. آسیب دیدن احترام، اجتناب از تمسخر و ممانعت از طرد از علل پنهان کاری است. زمینه بروز پنهان کاری قرار گرفتن در مقابل افراد طبقه بالادست است. محیط مدرسه جایی است که این دانش-آموزان برایشان حیاتی است که همکلاسی ها و معلمان متوجه نشوند. نتیجه گیری: مسائل پیش روی این شهروندان نشان می دهد که باید درجهت تغییر نگرش جامعه به فقرا به منزله افرادی بااعتبار اجتماعی اندیشید؛ چیزی درآموزه های دینی نیز یافت می شود.
رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سبک تربیتی والدین نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان انجام گردید. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که بر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان نوشهر استان مازندران و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه های سبک فرزندپروری شیفر، جهت گیری مذهبی آذربایجانی و سخت رویی کوباسا جمع آوری گردید. داده های به دست آمده نشان داد که بین سبک های چهارگانه فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی، رابطه معناداری وجود ندارد؛ در نتیجه فرضیه اصلی پژوهش تأیید نشد؛ اما بر مبنای یافته های جانبی، بین سخت رویی و جهت گیری مذهبی همبستگی مثبت وجود دارد.
اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به عواقب خطرناک و شیوع اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی و پیامدهای آنها در میان نوجوانان و دانش آموزان، هدف از مطالعه حاضر یررسی اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامیِ دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان تاکستان در سال تحصیلی 1400_1399 بود. نمونه مورد نظر شامل 30 دانش آموز پسر مقطه متوسطه دوم بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (PASS) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAQ) استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و اندازه گیری مکرر با نرم افزار 26 SPSS- استفاده شد. نتایج بیانگر این بود مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). همچنین مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اهمالکاری تحصیلی در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). باتوجه به یافته ها می توان بیان کرد که مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم موثر می باشد.
تاثیر آموزش سیره تربیتی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بر رفتار تخریب گرایانه و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش سیره تربیتی پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بر روی رفتار تخریب گرایانه و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر متوسطه دوم بود. این تحقیق به روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و دو گروه گواه انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی1400-1399 بود و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، چهار مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب شد و در برنامه شاد 43 نفر در دو گروه آزمایش و 49 نفر هم در دو گروه گواه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رفتار تخریب گرایانه افشانی و جواهرچیان (1395) و بهزیستی روانشناختی ریف (1989) استفاده گردید. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان موضوعی بررسی و تایید شد و پایایی پرسشنامه ها نیز توسط آلفای کرانباخ بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که آموزش سیره تربیتی پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) دارای تاثیر معنی دار بر روی کاهش رفتار تخریب گرایانه درون مدرسه ای و برون مدرسه ای دانش آموزان است و همچنین آموزش سیره تربیتی پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) موجب افزایش نمره کلی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان و همه مولفه های آن به جزء مولفه خودمختاری و تسلط بر محیط گردید. بنابراین با توسعه و ترویج برنامه های آموزشی مبتنی بر سیر پیامبر و ائمه اطهار (ع) در نهادهای آموزشی، می توان رفتار تخریب گرایانه دانش آموزان را کاهش و بهزیستی روانشناختی آنها را افزایش داد.
بررسی رابطه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری 96 نفر از دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر تهران در سال 1400 هستند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه کمال گرایی35 سوالی فراست است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از شاخص های توصیفی (میانگین، واریانس، انجراف استاندارد و نمودارهای فراوانی) و شاخص های استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) و جهت سنجش رابطه بین متغیرها از نرم افزار spss22استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بعد نگرانی درباره اشتباهات سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد. بعد تردید نسبت به اعمال سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ایی ندارد. بعد انتظارات والدینی سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه دارد. بعد انتقاد والدین سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه دارد. بعد استانداردهای فردی سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد و در آخر خود نظم و ترتیب (سازماندهی) سازه کمال گرایی با موفقیت تحصیلی رابطه ندارد. بنابراین توصیه میگردد جلساتی با موضوع خانواده و فرزند برای والدین به همراه فرزندشان برگزار شود تا والدین متوجه شوند که در صورت داشتن توقعات زیادی از فرزندانشان می توانند تاثیراتی منفی زیادی در آن ها ایجاد کند.
پیش بینی هوش هیجانی دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس باورهای معرف شناختی و ادراک از محیط سازنده گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۲۱۰-۲۰۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هوش هیجانی دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس باورهای معرف شناختی و ادراک از محیط سازنده گرایی اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان بابل در سال تحصیلی 1400-1401 بود. حجم نمونه 375 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش هیجانی(EIQ) برادبری و گریوز (2005)، پرسشنامه باورهای معرف شناختی (EBQ) شومر (1990) و پرسشنامه ادراک از محیط سازنده گرایی اجتماعی (PCLE) تیلور و همکاران (1996) بود. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که علاوه بر باورهای معرفت شناختی (003/0=P و 15/0=β)، از بین مولفه های محیط سازنده گرایی اجتماعی، مولفه های ارتباط فردی (02/0=P و 12/0=β)، تفکر تاملی (001/0=P و 36/0=β) و حمایت (05/0=P و 10/0=β) پیش بینی کننده معنادار هوش هیجانی بوده است، ولی مولفه های تعامل کلاسی (81/0=P و 01/0=β)، رهبری (17/0=P و 07/0=β) و همدلی (13/0=P و 07/0=β) پیش بینی کننده معناداری برای هوش هیجانی نبوده اند. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای پیش بین قادر به پیش بینی 33/0 از واریانس متغیر هوش هیجانی بودند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که توجه به باورهای معرفت شناختی و ادراک از محیط سازنده گرایی اجتماعی می تواند به تبیین هوش هیجانی در دانش آموزان کمک نماید.
غنی سازی محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار و بررسی تأثیر آن بر یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، غنی سازی محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار و بررسی تأثیر آن بر یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در درس شیمی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه دهم دوره دوم متوسطه منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 402-1401 تشکیل دادند که از میان آنها با روش نمونه گیری در دسترس، 80 نفر انتخاب و به طور تصادفی در ﮔﺮوه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 6 جلسه 45 دقیقه ای (هفته ای 1 جلسه) براساس محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار درس شیمی را آموزش دیدند. گروه کنترل نیز به شیوه متداول کلاسی آموزش دیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی ریو (2013) و آزمون محقق ساخته درس شیمی استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده آن بود که محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار در درس شیمی در افزایش یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان اثربخش بوده است؛ بنابراین با توجه به این یافته نتیجه گرفته می شود که چنانچه از فناوری در برنامه درسی شیمی به صورت هدفمند و هوشمندانه استفاده شود، نقش مهمی در افزایش یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان دارد؛ درنتیجه پیشنهاد می شود، از رویکردهای مبتنی بر فناوری به عنوان روشی فعال و نوین آموزشی در برنامه درسی مدارس استفاده شود.