فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آسیب شناسی آموزش و نهادینه سازی مفهوم حجاب و عفاف در دوره دوم ابتدایی است، که از نظر هدف کاربردی است . روش:روش این پژوهش کیفی می باشد و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیان انجام پذیرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با روش نمونه گیری هدفمند و بکار گیری معیار اشباع نظری با 39 نفر از ﻣﻌﻠﻤﺎن دوره اﺑﺘﺪایی شهر تهران، کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺎرکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ مصاحبه انجام شد. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کد گذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده ی استخراج بالغ بر 298 کد باز از مصاحبه ها و نیز احصاء 50 کد محوری و 7 کد انتخابی است. یافته ها:نتایج نشان دهنده آسیب های آموزشی-درسی، عرفی-اجتماعی، پرورشی- تربیتی، روانی-عاطفی، حاکمیتی-قانونی، فرهنگی-هویتی و فلسفی - اعتقادی می باشد که لازم است مورد توجه سیاستگذاران این حوزه قرار گیرد. نتیجه گیری : لازمه مواجهه با آسیب ها توجه به آسیب ها و راهکارهای احصاء شده است .
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا: مدل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی دوره اول و دین و زندگی دوره دوم متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» بود. جامعه آماری، شامل 9 کتاب درسی پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه چاپ 1402 بود که به روش نمونه گیری سرشماری، علاوه بر متن دروس، تصاویر، جملات، شعر ها، داستان ها و آیات نیز تحلیل شد. واحد تجزیه و تحلیل متون نوشتاری، جمله بود و برای بررسی تصاویر از تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار پژوهش، فرم وارسی مؤلفه های هفت گانه هوش اخلاقی نظریه بوربا بود. روایی پژوهش بر اساس دیدگاه اساتید و صاحبنظران دانشگاهی بدست آمد و و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 73/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Excel، از جدول توزیع فراوانی، درصد و ضریب اهمیت استفاده شد. یافته ها: در کتاب های مورد بررسی، مؤلفه خویشتن داری (216/0WJ=)، از بیشترین ضریب اهمیت برخوردار است و در مراتب بعدی به ترتیب مؤلفه های: انصاف (188/0WJ=)، بردباری (176/0WJ=)، همدلی (164/0WJ=)، احترام (122/0WJ=)، وجدان (106/0WJ=) و مهربانی (025/0WJ=) قرار دارند. بیشترین ضریب اهمیت مؤلفه ها در کتاب پیام های آسمانی هفتم و دین و زندگی دهم (170/0WJ=) است و در مراتب بعدی به ترتیب کتاب های: دین و زندگی دوازدهم (167/0WJ=)، پیام های آسمانی نهم (165/0WJ=)، دین و زندگی یازدهم (164/0WJ=) و کمترین ضریب اهمیت نیز در کتاب پیام های آسمانی هشتم (162/0WJ=) است. نتیجه گیری: در مجموع مؤلفه های هوش اخلاقی در مقایسه با یکدیگر توزیع متوازنی ندارند و کتاب های مورد بررسی در پایه های مختلف نیز به صورت نامتوازنی به مؤلفه ها پرداخته اند.
تبیین اسلامی و روان شناختی نقش خانواده در مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، نقش خانواده در مسئولیت پذیری فرزندان و راهکارهای خانواده در ارتقای مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان را بررسی می کند. خانواده به دلیل اینکه اولین بستر رشد و شکوفایی فرزندان است نقش بسزایی در شکل گیری رفتارهای مثبت و صفات پسندیده در آنها دارد. مسئولیت پذیری از رفتارهایی است که نه تنها به افزایش عزت نفس و اعتمادبه نفس فرزندان و سلامت روان آنها کمک می کند، بلکه آثار مثبت آن در سنین بالاتر ظهور و بروز پیدا می کند و آنها را در ایجاد خانواده ای پویا و مستحکم و جامعه ای سالم و رشدیافته یاری می کند. پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی-کاربردی است که باشیوه تفسیرگرایی و روش کیفی، آیات، روایات و متون روان شناسی را بررسی می کند. یافته های تحقیق بعد از تجزیه و تحلیل محتواهای دینی و روان شناختی بیانگر این است که برای موفقیت در این زمینه والدین باید رفتاری مقتدرانه داشته باشند؛ یعنی با تقسیم کار عادلانه، استفاده از تحسین و تشویق، صبر و بردباری و با رعایت اصل تدریج و درنظر گرفتن تفاوت های فردی در رشد و ارتقای مسئولیت پذیری ایفای نقش کرده و افراد متعادل و مسؤلیت پذیر را به جامعه تحویل دهند.
الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ودلالت های تربیتی آن می باشد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و استنتاجی انجام شده است. منظور از تحوّل وجودی صیرورت و حرکت استعلایی وجود انسان به سوی خداگونگی در قوس صعود و عروج نفس انسان از سلسله مراتب عالم برای دستیابی به مقام فنای فی الله و بقای بالله می باشد. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست. براساس نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، آدمی موجودی همواره در حرکت و بالتبع هستیِ سلسله مراتبی اش، موجودی ذومراتبی است که در سیر استکمالی خویش و با تغییر و دگرگونی در جوهر خود، قادر به طی مراتب مختلف وجودی و در نهایت قرب الی الله خواهد بود. پس از تبیین مفهوم تحول وجودی، مبانی فلسفی تحول وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ارائه شده ؛ سپس به کمک روش استنتاجی پیش رونده دلالتهای تربیتی (اهداف، اصول و روشهای تربیتی) ناظر بر تحوّل وجودی انسان استخراج شدند.این اصول تربیتی شامل کسب معرفت و بینش توحیدی، محبت و عشق ورزی، تبعیت، مراقبت، ملازمت یاد خدا با انسان، کمال گروی، کفایت الهی، عقلانیت و وحدت می باشد. در نهایت براساس موارد بدست آمده، الگوی تحول وجودی انسان ترسیم گردید.
شناسایی عوامل اجتماعی - تربیتی موثر بر تمایل دانش آموزان به حضور در مسجد بر اساس طرح شهید بهنام محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
141 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر تمایل دانش آموزان به مسجد بر اساس طرح شهید بهنام محمدی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش آمیخته است که در بخش کیفی از بررسی اسنادی و در بخش کمی از روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مربیان و دانش آموزان شهر تهران است. نمونه نحقیق حاضر بر اساس جدول مورگان تعداد 103 نفر بوده که پرسشنامه محقق ساخته بر روی آنان اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (T تک نمونهای، طیف مطلوبیت نانلی، T دو گروه مستقل، و آزمون فریدمن) استفاده شد. یافتهها نشان داد که بر اساس دیدگاه مخاطبین طرح شهید بهنام محمدی موانع جدی از لحاظ عوامل تأثیرگذار درونی طرح مبنی بر عدم جذب نوجوانان وجود ندارد. در رابطه با اولویت بندی مقوله ها از منظر میزان تأثیر آن ها بر عدم جذب مخاطبین به مسجد از دیدگاه مخاطبین نیز اولویت بندی مقوله ها در نمونه به ترتیب بدین قرار است: برنامه ریزی و محتوای آموزشی (با میانگین 2.75)، مقوله بی توجهی به نسازها و اقتضائات سنی (با میانگین 2.71)، امکانات و تسهیلات (با میانگین 2.56)و همچنین و در نهایت مقوله نیروی انسانی تأثیرگذار (با میانگین 2.52). همچنین یافتهها نشان داد که در مقوله های امکانات، نیازها و اقتضائات، و نقش خانواده، میانگین امتیاز در بین مربیان بیشتر از مقدار آن در مخاطبین است. به بیان دیگر مربیان طرح در مقایسه با مخاطبین در رابطه با مقوله های ذکر شده معتقدند این عوامل در عدم جذب نوجوانان به مسجد بیشتر تأثیر داشته است. نتایج کل بیانگر آن است که بیشتر عوامل جذب دانش آموز نوجوان به مسجد مربوط به عوامل مؤثر خارج از مسجد است.
فضای مجازی و نقش آن در دگرگونی های باورهای دینی دانش آموزان: پژوهشی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: باورمندی و عاملیت عقلانی به ارزش های الهی، اکسیر حرکت بالنده، تاب آور، تعالی بخش و ارزش آفرین زندگی فردی و جمعی انسان ها، در عصر دیجیتال است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ادراک و تجربه زیسته دانش آموزان دوره دوم متوسطه از نقش فضای مجازی در دگرگونی باورهای دینی شان انجام شده است. روش: بدین منظور از رویکرد کیفی، روش پدیدارشناسی توصیفی و فنون مصاحبه با رایانامه و سؤال های باز پاسخ استفاده شد. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری گلوله برفی در میدان پژوهش متشکل از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در رده سنی 15 تا 18 سال در شهر تهران در مناطق 1و16و20 انتخاب شده و با رسیدن به حالت اشباع در مصاحبه پانزدهم، فرایند مصاحبه های نیمه ساختارمند به پایان رسید. داده ها مبتنی بر راهبرد کُلایزی و نرم افزار MAXQDA تحلیل گردید. به منظور افزایش اتکاپذیری، تأییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، و «درگیری طولانی مدت» استفاده کردیم. یافته ها به شناسایی 85 عبارت مهم، و دسته بندی 13 زیرمضمون و 5 مضمون شامل مضامین شناختی، اعتقادی، رفتاری، عاطفی، عملی منجر گردید. یافته ها: با بررسی دیدگاه ها و تجارت دانش آموزان در مواجهه با فضای مجازی و گسترش استفاده آن در دوران کرونا و پس از آن، دگرگونی های قابل توجه و بعضاً نگران کننده ای در باورهای دینی دانش آموزان در هر پنج بُعد اصلی شناختی، اعتقادی، رفتاری، عاطفی، عملی رخ داده است. نتیجه گیری: مسئله پرورش صحیح و زمینه سازی برای ارتقای باورها و عاملیت به آموزه های دینی در دانش آموزان مورد مطالعه، نه تنها از وضعیت رضایت بخشی برخوردار نبوده، بلکه با تاثیرپذیری از عوامل متعدد و متنوعی به ویژه محتوا و ارزش های رایج و غالب در فضای مجازی، با دگرگونی های گسترده و در جهت معکوس باورهای مورد انتظار دینی همراه شده است. به نظر می رسد، ادامه روند موجود در مواجه و دسترسی بدون مدیریت هوشمندانه نوجوانان با تمامی سطوح محتوایی و کم توجهی نزدیک به انفعال، به محتواها ارائه و منتشر شده در فضای مجازی که بر طبق شواهد موجود از واقعیت های میدانی و رسمی در مدارس، موثرتر عمل کرده است، می تواند بنیاد باورهای اعتقادی دانش آموزان را با مخاطرات بنیان برافکنی مواجه سازد. این مهم ضرورت توجه جدی در آموزش سواد رسانه ای به والدین و نوجوانان از یکسو، ایجاد زمینه برای عاملیت بخشی به انگیزه ها و اقدامات تمامی فرهیختگان و دغدغه مندان تربیتی اعم از معلمان، مدرسان، استادان، مربیان، مشاوران، روان شناسان، جامعه شناسان و مروجان فرهنگی به تولید همگانی و بازنشر محتواهای فاخر و اصیل متناسب با آموزه های فرهنگی کشورمان و به ویژه انتشار و اشاعه آن براساس سرگرم آموزی و اصول تعلیم و تربیت تفریحی، هر چند دیرهنگام، اما می تواند زمینه ای را برای کاهش مخاطرات دم افزون این فضای بشدت اثرگذار و اصیل موسوم به مجازی را فراهم نموده و جامعه را از بخشی از مخاطرات آن برهاند.
کاوش الگوی تربیت مدنی از دیدگاه ابونصرفارابی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
71 - 88
حوزههای تخصصی:
تربیت مدنی به عنوان یکی از کارکردهای مهم تعلیم و تربیت شناخته می شود، که لزوم آموزش و فراگیری آن مستلزم وجود الگوی تربیت مدنی است. یکی از نظریه های مهم در رابطه با تربیت مدنی مربوط به فارابی که فیلسوف ایرانی−اسلامی است. هدف پژوهش حاضر کاوش الگوی تربیت مدنی از دیدگاه فارابی می باشد. رویکرد پژوهش مطالعه کیفی و روش تحلیل محتوا است. کلیه منابع ترجمه شده ی دست اول و دوم مربوط به فارابی که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک در دسترس انتخاب شده بودند، مورد کاوش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل مضمون در قالب 50 مقوله، 34 مضمون پایه، 7 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر سازماندهی شد. نتایج پژوهش حاکی از این امر بود که بایستی موضوع تربیت مدنی و ابعاد آن که متناسب با فرهنگ و ارزش های جامعه است را وارد سیستم آموزشی نمود. همچنین این پژوهش به معرفی برخی روش های تعلیم مدنی فعال و مشارکتی و نحوه کاربرد آنها از دیدگاه فارابی پرداخته است.
شناسایی مولفه های تربیتی دانش آموزان یتیم از منظر رهبران آموزشی: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، دست یابی به مؤلفه های تربیتی دانش آموزان یتیم با بهره گیری از تجارب زیسته رهبران آموزشی در مدارس شاهد بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری و به کارگیری ابزار مصاحبه انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل 11 تن از رهبران آموزشی مدارس شاهد در مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 01-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل یافته ها از روش پدیدارشناسی تفسیری اسمیت استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با رهبران آموزشی در قالب (5 مضمون کلی، 19 مضمون جزیی و 57 مضمون پایه) شامل راهبردهای تربیتی (توجه به اصول تربیتی، تقویت مهارت های شناختی-اجتماعی، توجه به تفاوت های فردی، تربیت چندبُعدی، احسان به یتیم و اکرام یتیم)، سیستم حمایتی (حمایت همه جانبه از دانش آموزان و خانواده)، تقویت عملکرد پرورشی رهبران آموزشی (هم افزایی گروهی مربیان، حساسیت تربیتی رهبران آموزشی، آموزش مربیان و توجه به اهمیت گزینش مربیان و کادر آموزشی)، تقویت شبکه ارتباطی (تقویت احساس تعلق به مدرسه، انعطاف در روابط و استحکام در روابط) و تقویت شبکه حمایتی (ضعف برنامه ریزی در زمینه های پرورشی وآموزشی مربیان، ضعف در حمایت مالی و شبکه ارتباطی) بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیان گر خلاء توجه به موضوع ایتام در اسناد بالادستی نظام آموزش وپرورش و ضرورت توانمندسازی رهبران آموزشی در میزان و نوع توجه به نیازهای آموزشی و پرورشی دانش آموزان یتیم به ویژه در مدارس شاهد است.
الگوی ایجاد نگرش مثبت به سبک زندگی ایمانی در دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
51 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کلی ارائه الگوی ایجاد نگرش مثبت به سبک زندگی ایمانی در دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. پژوهش از حیث هدف، اکتشافی و کاربردی و از حیث گردآوری داده ها و چارچوب حاکم بر فضای آن، کیفی محسوب می شود که برپایه رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین در روش داده بنیاد انجام شد. در زمینه مطالعات اسنادی، از امکان حداکثری و در دسترس بودن پژوهش ها، مطالعات، مقالات و کتاب های مرتبط به گونه ای هدفمند استفاده شد؛ و از بین صاحب نظران، متخصصان و صاحبان تجربه در زمینه تعلیم و تربیت، تعدادی به روش نمونه گیری هدفمند، نظری و گلوله برفی شناسایی، انتخاب و بر پایه قاعده اشباع نظری با عنوان اطلاع رسان در این پژوهش، مشارکت داده شدند. از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. متن مصاحبه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مفهوم پرداز دلالتی لازم انجام پذیرفت که در نتیجه، تعداد 406 جمله کلیدی، 30 خرده مقوله ، 40 بعد یا مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی به دست آمد و الگو ارائه شد. پژوهش حاضر نشان داد که اگر نگرش افراد نسبت به دین و سبک زندگی ایمانی از سنین پایین تر به ویژه در دوره حساس نوجوانی، به گونه ای مناسب، مثبت و کارآمد شکل گیرد، احتمال انتخاب این نوع از سبک زندگی در دوره های سنی بعدی و میزان پایبندی به آن نیز بالا خواهد بود؛ به همین منظور، شرکای تربیتی در امر تربیت دینی بایستی در برنامه ریزی و فعالیت ها با آموزش و پرورش همسو و هم افزا باشند.
اثر بخشی هوش معنوی تربیت محور بر سبک رهبری تحول آفرین مدیران و اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و تحلیل اثر بخشی ابعاد هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین پرداخته شده است. این پژوهش با توجه به هدف آن کاربردی بوده و در زمره تحقیقات توصیفی، از نوع تحقیق همبستگی قرار دارد. جامعه آماری آن را مدیران و اساتید بسیجی دانشگاه با تعداد ۱۰۶ نفر تشکیل داده اند. برای تعیین سطح ابعاد هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران (۱۳۸۹) و برای تعیین امتیاز سبک رهبری تحول آفرین از پرسشنامه چند عاملی رهبری بس و آولیو (۱۹۹۰) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و از بین ابعاد هوش معنوی، بعدهای تفکر کلی و اعتقادی، سجایای اخلاقی و خود آگاهی و عشق از سطح متوسط بالاتر می باشند، به عبارتی در سطح مطلوب هستند. ولی بعد توانایی مقابله با مشکلات در سطح متوسط پایین تر است. همچنین سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن از سطح متوسط بالاتر است. به عبارتی سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن در بین مدیران و اساتید در سطح مطلوب می باشد.
مرزگشایی مفهوم قرآنی تربیت: در تکاپوی ارائه تبیینی بدیع از تربیت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
231 - 252
حوزههای تخصصی:
مفهوم تربیت در عصر کنونی یکی از دشوارترین مفاهیمی است که مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و هنوز با ابهاماتی روبه روست. باوجوداینکه در باب ضرورت و اهمیت تربیت مناقشه ای جدی وجود ندارد اما تحلیل های متفاوت و گاه متناقضی که از این مفهوم صورت می گیرد نشان می دهد این مفهوم نتوانسته معنای واقعی خود را در جوامع دینی و غیر دینی پیدا کند؛ لذا تأمل و تدقیق در آن همچنان ضروری به نظر می رسد. به این سبب مقاله حاضر با روش استنتاجی و معناشناسی توصیفی بر آن است که ضمن ایضاح مفهوم تربیت با واژگان بدیع بر اساس آیات قرآن، دلالت های تربیتی آن را واکاوی کند. داده های حاصل از پژوهش نشان می دهد که واژگانی مانند: اِصْطَنَاع، اِستِطاعت، وُدَّ با سازه اصلی تربیت قرآنی پیوند معنایی وثیقی دارد که علی رغم اهمیت بالای تربیتی مورد بی توجهی پژوهش های انجام شده قرار گرفته است. اهمیت بالای تربیت در قرآن، بسط حدود و ثغور مفهوم تربیت، استطاعت به عنوان پیش نیاز یادگیری، جایگاه وُدَّ در فرآیند هدف گذاری و تدوین محتوا از مهم ترین دلالت های تربیتی برآمده از واژگان مورد بررسی می باشد.
طراحی الگوی بالندگی سازمان های آموزشی مبتنی بر مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
269 - 300
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بالندگی سازمان های آموزشی مبتنی بر مکتب شهید سلیمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی از شاخه اکتشافی-پیمایشی بود. اجرای پژوهش به صورت ترکیبی(کیفی-کمی) و در دو مرحله انجام شد. جمع آوری داده ها در مرحله اول(کیفی) مبتنی بر مصاحبه با 18 نفر از خبرگان علمی و اجرایی از دانشگاه تهران و تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر روش تحلیل مضمون انجام گرفت. روایی و پایایی بخش کیفی مبتنی بر چهار عنصر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، تلفیق و ترکیب و قابلیت اتکاء مورد تایید واقع شد. در مرحله دوم(کمی) 343 نفر ازکارکنان دانشگاه تهران به پرسشنامه حاصل از مرحله اول پاسخ دادند و تجزیه و تحلیل داده ها نیز مبتنی بر روش های آماری و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، الگوی بالندگی سازمان های آموزشی مبتنی بر مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی دارای چهار بعد بالندگی فردی، حرفه ای، خدماتی و مدیریتی است که به ترتیب بالندگی فردی شامل پنج مؤلفه، بالندگی حرفه ای شامل چهار مؤلفه، بالندگی خدماتی شامل چهار مؤلفه و بالندگی مدیریتی شامل شش مؤلفه است. نتایج پژوهش نشان داد که مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی می تواند به عنوان الگویی مناسب در خدمت بالندگی سازمان های آموزشی کشور قرارگیرد.
دشمن شناسی در تربیت سیاسی از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
در سپهر سیاست و در مطالعات سیاسی بحث از دشمن و دشمنی و نفی و اثبات آن مباحث دنباله داری را درپی دارد. در برخی دیدگاه ها از تطهیر دشمن و تئوریزه کردن تسلیم و نفی مقاومت در مقابل دشمن سخن گفته می شود و تلاش می شود برنامه درسی در تربیت سیاسی حاوی معرفی دشمن و دشمنی وی نباشد. نوشتار حاضر از افق فلسفه برنامه درسی و براساس روش تحقیق اجتهادی درصدد است به این سؤال پاسخ دهد که «حکم دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) و میزان مطلوبیت درج دشمن شناسی در برنامه درسی از منظر فقه تربیتی چیست؟» برای این منظور، هشت دلیل قرآنی و حدیثی اقامه شد و به صورت اجتهادی مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) از باب وقایه، امربه معروف، دعوت و نیز از باب وظایف حکومت اسلامی و نیز از باب إعداد قوا و آمادگی برای جهاد و دفاع و تحریض بر آن واجب است.
شناسایی پیامدهای حفظ آیات قرآن کریم بر عملکرد حافظان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
333 - 360
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی پیامدهای حفظ آیات قرآن بر عملکرد حافظان قرآنی است. روش پزوهش کیفی از نوع فراترکیب است. جامعه تحقیق یافته های پژوهشی دو دهه یعنی از سال 1380 تا 1400 می باشد که تعداد 25 مقاله به طور هدفمند بر مبنای اهداف پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری است که همزمان با فرایند جمع آوری اطلاعات، یافته های حاصله دسته بندی، کدگذاری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصله حاکی از این است که پیامدهای حفظ آیات قرآنی بر حافظان قرآن کریم را بر اساس مطالعات منتشر شده می توان به سه دسته پیامدهای شناختی ، فراشناختی و روان شناختی تقسیم کرد. پیامدهای شناختی با سه مضمون اصلی با نام های ارتقاء هوش شناختی (با دو مولفه فرعی)، ارتقاء راهبردهای شناختی(با سه مولفه فرعی) و ارتقاء سواد قرآنی با (سه مولفه فرعی)، پیامدهای فراشناختی با سه مضمون اصلی با نام های دانش فراشناختی( با یک مولفه)، تجربه فراشناختی (با سه مولفه فرعی) و راهبردهای فراشناختی (با دو مولفه فرعی) و پیامدهای روان شناختی با سه مضمون اصلی با نام های ارتقاء سلامت روان با 5 مولفه فرعی، کاهش رفتارهای خشونت آمیز با سه مولفه فرعی و ارتقاء کیفیت زندگی با 4 مولفه فرعی همراه است. نتیجه این که حفظ قرآن دارای پیامدهای قابل توجهی در زندگی است که لازم است مورد توجه قرار گیرد.
ارائه الگوی شایستگی مدیران فرهنگی از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار تمدن نوین اسلامی، باید توجه ویژه ای به فرهنگ، خصوصا مدیران فرهنگی که نقش آن ها کارساز و حساس است داشته باشد؛ از مهم ترین کتاب هایی که می تواند به مدیران فرهنگی جهت دهد، نهج البلاغه است. در نهج البلاغه عرصه های مدیریت، شیوه های حکمرانی و رسالت های آنها در کلام امیر المومنین(ع) به نحو شایسته تبیین شده است. از این رو هدف این پژوهش ارائه الگوی شایستگی مدیران فرهنگی از دیدگاه نهج البلاغه می باشد.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی ازنوع روش، کیفی وچارچوب نظری به روش کتابخانه ای از نهج البلاغه شامل خطبه ها، نامه ها، حکمت های امام علی(ع)به وسیله فیش برداری استخراج و با تحلیل مضمون، داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، سپس جهت اعتبار بخشی داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته از جامعه مشارکت کنندگان، شامل 15 نفر از خبرگان فرهنگی و اساتید دانشگاهی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، دسته بندی و تحلیل نهایی داده ها انجام شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر از نهج البلاغه که مستخرج از نرم افزار اطلس تی آی 8 می باشد، حاکی از آن است که تعداد 3 بُعد شامل: بُعد فرهنگ فردی، با مولفه های خود مدیریتی وخود کارآمدی، دینمداری، تقویت اخلاقی، تقویت معنوی ومثبت اندیشی بُعد مهارت های تخصصی با مولفه های آینده نگری، توانایی و هنر مدیریت، مهارت وحمایت از کارکنان و بُعد ارزش های دینی با مولفه های شجاعت وقاطعیت داشتن مدیران آینده، درست کاری، حق الناس و مردم دوستی و آرمان داشتن از طریق مصاحبه با جامعه خبرگان پژوهش دسته بندی و تحلیل نهایی گردید.
نتیجه گیری: براس اس تحلیل وترکیب داده های نظ ری و تجربی مدل مفهومی آن در انتهای پژوهش آورده شده است.
مطلوبیت های نظام راهنمایی و مشاوره نهاد آموزش و پرورش در افق تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
141 - 167
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از مهم ترین سیاست ها و تدابیر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در حرکت پیش روی انقلاب اسلامی است که نظام تعلیم و تربیت در تحقق افق ترسیم شده آن، نقش مهم و اساسی دارد؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مطلوب نظام راهنمایی و مشاوره آموزش و پرورش در افق تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. پژوهش حاضر با هدف توسعه ای، پژوهشی کیفی و توصیفی از نوع تحلیلی استنباطی است. روش گردآوری داده ها، مطالعات اسنادی و ابزار پژوهش، فیش برداری بود. نمونه مورد مطالعه برای احصاء شاخص ها، تمام خوانی متن سند بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. برای احصاء شاخص های توصیفی تفسیری از دیدگاه 4 متخصص راهنمایی و مشاوره تحصیلی که سابقه فعالیت در آموزش و پرورش داشتند، استفاده شد و در حوزه سیاست های جهت دهنده از بیانات امام خامنه ای(مدظله العالی) مصداق یابی گردید. محققان برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا استفاده کردند. در این پژوهش، بر اساس خوانش دقیق و کامل متن بیانیه گام دوم، احصاء و کدگذاری داده ها انجام شد. در مرحله اول، مؤلفه ها، احصاء و در مرحله دوم، طبقه بندی مؤلفه ها و دستیابی به مقوله های اصلی صورت گرفت. در مرحله اول 33 مؤلفه شناسایی شد که در دو طبقه شاخص های مرتبط با نظام راهنمایی و مشاوره و بایسته ها و سیاست های جهت دهنده نظام راهنمایی و مشاوره قرار گرفتند. در مرحله دوم ، نظام راهنمایی و مشاوره حائز شش مقوله اصلی پرورش دهنده، کمک کننده، شناساگر (آینده سازی)، معنویت محور، تمهیدگر و ارائه دهنده خدمات تخصصی شد و بایسته ها و سیاست های کلان و جهت دهنده به نظام راهنمایی و مشاوره در قالب پنج مقوله اصلی تأمین کننده و تضمین کننده، تعمیق بخش و نهادینه ساز، جامعه پرداز، مروج و گفتمان ساز و تبدیل کننده طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر در حوزه تدوین الگوهای مورد نیاز آموزش و پرورش در جهت پاسخگویی به نیازهای روز کشور و حرکت تمدنی انقلاب اسلامی در حوزه راهنمایی و مشاوره، می تواند مورد استفاده متخصصان و متولیان این بخش از خدمات باشد.
بررسی مفهوم عدالت وچگونگی تحقق آن دردیدگاه ملا صدرا با تکیه بر نقش حکمت در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی چگونگی تحقق عدالت طبق دیدگاه ملا صدراصورت گرفت. برای دستیابی به هدف پژوهش، آثار ملاصدرا به عنوان جامعه و مواردی در آثار ملا صدرا درارتباط با اهداف پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت.رویکرد بکار گرفته شده در پژوهش بنیادی وکیفی است. درپژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید.به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای (استقرائی-قیاسی) استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مفهوم عدالت دردیدگاه ملا صدرا عبارت است از حرکتی مستمر ، پیوسته ومشکک تا نفس، آنچه که صلاحیت و استعدادش را دارد،دریافت نمایدو تجلی صفات الهی گردد. استعداد حقیقی انسان همان خداگونه شدن است وبرای اینکه انسان در مسیر خدا گونه شدن قرار بگیرد، آموزش او در ساحت های چهار گانه او درارتباط با خدا ، خود، مردم وهستی در جهت خدا گونه شدن وهمینطور پاسخ به نیاز های اساسی انسان ها درراستای تحقق عدالت در جامعه اهمیت دارد . ملا صدرا معتقد است که حکمت انسان را متصف به عدل می کند، با عدالت در ابعاد وجودی ،انسان متصف به حکمت می شود و فرد حکیم عادل است و عدالت را در جامعه برپا می کند.
ارائه مدل مفهومی فرهنگ مراقبت مهدکودک: موردمطالعه مهد مادر-کودک حسنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
105 - 131
حوزههای تخصصی:
نقش مهدهای کودک در اجتماعی شدن و رشد کودکان، بر هیچ کس پوشیده نیست. در ایران اغلب این مراکز تربیتی و آموزشی براساس الگوی غربی جدایی مادر و کودک طراحی شده و با فرهنگ اصیل ایرانی، اسلامی همخوانی ندارد. مهد حسنات باهدف تحقق همراهی و تعامل مادر و کودک در تربیت اسلامی شکل گرفته و ارائه الگوی مطلوب از طریق بررسی ابعاد مختلف فعالیت مهد حسنات هدف پژوهش حاضر است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شده و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری، دو گروه شامل مادران و کارکنان مهدکودک بودند. نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس الگوی 5w1h بود که روایی محتوایی سؤالات مصاحبه از نظر اساتید مرتبط، مثبت ارزیابی شد و مصاحبه ها تا حد اشباع اطلاعات به تعداد 11 مصاحبه انجام شد. داده ها با روش اشتراوس و کوربین با کدگذاری باز و محوری و در بستر نرم افزار maxqda تجزیه وتحلیل شد . یافته ها نشان دهنده فعالیت این مهد منطبق بر سیره تربیت فاطمی مادرمحور، برای بقای ارتباط اصیل و سالم مادر با کودک است. همچنین در حسنات تأکید بر کیفیت آموزش است و کودک محوری در طراحی داخلی لحاظ می شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که فعالیت مهد حسنات، براساس خلاقیت مداری، تدوین سه.
تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
89 - 104
حوزههای تخصصی:
فرایند تکامل انسان و سیر شکوفایی استعدادهای او، حرکتی است که از یک جهت روبه سوی باطن و حقیقت هستی دارد و از جهت دیگر حقایق کسب شده را در ظاهر عالم آشکار می سازد. این پژوهش با هدف تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری صورت پذیرفته است. برای این منظور تمامی آثار مکتوب شهیدمطهری با روش تحلیلی توصیفی بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه شهید مطهری نسبت های «باطن؛ حقیقت ظاهر»، «ظاهر؛ نماد باطن» و «ظاهر؛ وسیله باطن» میان ظاهر و باطن برقرار است. ایشان فرایند تربیت را به یک معنا چرخه ای میان ظهورات عملی متربی و باطن وی دانسته و از طرفی تربیت صحیح را حرکت به سمت باطن و از پوسته به مغر عنوان می کنند. لذا وظیفه مربیان در این نگاه، آشنایی کامل با این چرخه و تصمیم گیری برای اصلاح متربیان براساس آن است. چراکه برای رسیدن به باطن متربی راهی جز ظهورات باطن او در عمل وجود ندارد. همچنین مربی می تواند از این چرخه با تکرار عمل ظاهری صحیح و دریافت بازخورد آن، برای تثبیت و تقویت ملکات متربی استفاده کند.
نقش نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و حالات خلقی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
155 - 178
حوزههای تخصصی:
اینترنت در زندگی امروزی، جاری و با توجه به محاسنی چون دسترسی آسان و ضرورت کاربرد آن، عوامل متنوعی اثربخشی مطلوب و مخرب آن را تحت کنترل دارند. در پژوهش حاضر، با توجه به تبعات اعتیاد به فضای مجازی، به نقش نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و حالات خلقی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مقطع متوسطه پرداخته شد. این پژوهش از نظر شیوه تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و بر حسبِ هدف از نوع مطالعات کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل نوجوانان دختر و پسر مقطع دوم متوسطه منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 217 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، نگرش سنج مذهبی سراج زاده (1377)، حمایت اجتماعی زیمت، داهلم و فارلی (1998) و مقیاس حالات خلقی لاوی باند و لاوی باند (1995) بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از روش تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی، افسردگی، اضطراب و استرس قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان بوده و ابعاد حمایت اجتماعی و نگرش مذهبی، خصوصاً بُعد پیامدی نگرش مذهبی، سهم بیشتری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانش آموزان مقطع دوم متوسطه نشان دادند. همچنین بین نگرش مذهبی و افسردگی در دختران و پسران، تفاوت معناداری وجود نداشت، امّا تأثیرحمایت اجتماعی در پسران و اضطراب و استرس در دختران به صورتِ معنادار بیشتر مشاهده گردید.