فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳٬۱۴۲ مورد.
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
133 - 154
حوزههای تخصصی:
روحانیت به دلیل مسئولیت اجتماعی خویش در قبال افراد جامعه، باید چون طبیبی دوّار به دنبال آسیب دیده گان اجتماعی بگردد و دردهای معنوی آنان را مداوا کند؛ مشکل اصلی که ما را به سوی این پژوهش سوق داد، چگونگی مواجهه اخلاقی روحانیت با معنویتهای نوظهور به دلیل ویژگیهای خاص این معنویتها است. مواجهه با این معنویتها دارای دو بعد است: مسئله دینی و مسئله اجتماعی؛ مسئله دینی به این معناست که به عنوان مبلغ دین، چه رویکردی را در مواجهه با افرادی که جذب این گروه ها شده اند در پیش گیریم؟ مسئله اجتماعی نیز ناظر به این است که گروه ها نوپدید دینی و معنوی در راستای فرهنگ رسمی جامعه نیستند، از این رو معمولاً تعارضاتی را ایجاد می کنند که به ویژه در خانواده ها نمود می یابد. این کشمکش ها و تعارض ها گاه حتی به سطح حکومت، نهادهای رسمی و… رسیده و جنبه امنیتی می یابد. اما در اینجا مقصود ما از آسیب، آسیب اجتماعی و مقصود از آسیب اجتماعی، بی نظمی اجتماعی و اختلال در روابط اجتماعی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که مواجهات اخلاقی روحانیت با معنویتهای نوظهور(با تأکید بر جریان پائولوکوئیلو) چگونه باید باشد؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای است و یافته پژوهش آن است که روحانیت باید همزمان از دو رویکرد ایجابی و سلبی برای مواجهه با معنویتهای نوظهور به ویژه جریان پائولوکوئیلو بهر ه جوید.
تبیین مؤلفه ها و الزامات اخلاق اسلامی در صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
119-146
حوزههای تخصصی:
اعتقادات، احکام و اخلاق، را به عنوان سه رکن اسلام، می توان در شهر ایرانی۔اسلامی نیز تبیین کرد. صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی نیز مؤلفه هایی دارد که در هر کدام تحقّق احکام و اخلاق اسلامی ضروری است. عدم توجه به اعتقادات، احکام و اخلاق اسلامی به آشفتگی و انحراف جسم و روح شهر و تغییر هویت اسلامی می انجامد. کم توجهی به احکام اسلامی در معماری و شهرسازی در ایران معاصر، به تولید بناها و فضاها و بافت های شهری ناسازگار با آموزه های اسلامی انجامیده است. هدف این پژوهش استخراج مؤلفه های صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی و الزامات اخلاق اسلامی در شکل گیری آن است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متون و به شیوه کتابخانه ای و اِسنادی انجام شده است. صورت شهر دارای مؤلفه های شهروندان، بناها و فضاها و زیرساخت های شهری و طبیعت شهر است. سیرت شهر نیز مؤلفه های اعتقادات و باورها، احساسات و عواطف، سنت ها و آیین ها، معانی و پیشینه شهر را در بر می گیرد. اخلاق اسلامی مشتمل بر اصول و آموزه هایی چون قصد قُرب الهی، پای بندی به فرائض، کرامت انسانی، تعظیم شعائر الهی، خیرخواهی، و اعتدال است که در صورت و سیرت شهر امکان تجلّی و تبلور دارند.
جایگاه اخلاقِ مدارا با فراگیران و بررسی مؤلفه های آن در تربیت قرآنی با تأکید بر نقش اسوه ای انبیای الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
63 - 80
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با توجه به نیاز جامعه به تعلیم و تربیت و رویکرد جامع قرآن کریم، در صدد ارائه و تبیین الگوی مدارای انبیای الهی با امت بوده ایم و در این راستا، داده ها پس از اخذ و استخراج، با روش کتابخانه ای و با تمرکز بر رویکرد قرآنی، به شکل توصیفی– تحلیلی، بررسی و تبیین شده اند. دستاورد این پژوهش بر محور نقش اسوه ای انبیای الهی در تبلیغ دین، ترسیم جایگاه مدارا و کارکرد آن در جذب فراگیران و نیز تبیین مؤلفه های اخلاق مدارا است. طبق دیدگاه قرآن کریم، صبر، تقوای الهی، خِرد و دانایی، و محبّت و شفقت الهی، عناصر جدانشدنی از مدارای انبیای الهی با مردم بوده اند که می توان از آنها به عنوان مؤلفه های اخلاق مدارا در فرایند تعلیم و تربیت قرآنی یاد کرد. انبیا به واسطه سرسپردگی و عشق و علاقه به خداوند، در تعامل با خلقِ خدا مداراگونه محبّت ورزیده و از هر گونه خشونتی پرهیز می نمودند. بنا براین، در نظام تربیتی قرآن، اصل مدارا از جمله راهکارهای بهینه سازی فرایند تربیت انسان ها بوده و زمینه انس و اطاعت پذیری و جذب فراگیران را مهیا می سازد. دانشوران حوزه تعلیم و تربیت، با به کارگیری این اصل، می توانند یاددهی و تربیت را در راستای نمو و بالندگی فراگیران به شکل صحیح پیش برده و از بروز آسیب های تعاملات خشونت زا که مانع تعالی فراگیران است پیشگیری کنند.
نقد و بررسی مبانی نظری و پیش فرضهای «مونتگمری وات» پیرامون قرآن، وحی و پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
هر علمی دارای اصول و مبانی می باشد . محققان قرآنی به این واقعیت توجه دارند که فهم قرآن به مبانی مشخص نیاز دارد و بی توجهی به آنها موجب برداشتهای نادرست خواهد شد. با مقایسه و نقد و بررسی نظرات اندیشمندان در حوزه قرآن پژوهی می توان به رشد و گسترش مطالعات قرآنی و شناخت عظمت وحی دست یافت. براساس مبانی نظری مسلمانان وحی کلام الهی می باشد. وحی منشا الهی داشته و از اختلاف ، تناقض و تحریف به دور است وحی توسط پیامبر امی که دارای مقام عصمت در دریافت ، حفظ و ابلاغ آن بوده به مردم رسانده شده است. بر اساس مبانی نظری مستشرقان از جمله «مونتگمری وات» وحی منشا الهی نداشته و ساخته پیامبر بوده که از کتب مقدس عهدین اخذ نموده و یک شخصیت نابغه بوده که با توجه به شرایط محیطی و زمانه خود قرآن را تالیف و دیگران را تحت تاثیر قرار داده است. در بررسی این دیدگاه باید گفت دلایل و شواهد تاریخی و معتبر بر این ادعاها وجود ندارد. بکارگیری مبانی نظری و پیش فرضهای شخصی محقق در حوزه های که تسلط علمی و کافی در آنها ندارد مسیر تحقیق را به اشتباه می کشاند. در این پژوهش با طرح دیدگاههای «وات» پیرامون قرآن، وحی و نبوت به نقد و بررسی آن پرداخته و با استناد به منابع معتبر به شبهات وارده به درستی پاسخ و قرآن را از این انحرافات منزه نمود.
تطور معنایی و کارکرد اجتماعی واژه اطمینان در فرهنگ ادبی قران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی بر اساس مکتب بن با کشف ارتباط معنائی واژگان در یک شبکه معنائی گسترده به نظام معنائی قرآن دست می یابد. از آنجا که در این روش چهره روشنی از معانی به دست می آید که با روش معناشناسی کلاسیک قابل دستیابی نیست در این نوشتار از آن برای بررسی معنائی واژه «اطمینان» استفاده شده است. این واژه ارتباط وثیقی با مباحث کلامی مانند ایمان، توکل، توسل داشته و فهم درست آن برداشت های نادرست از این واژه را اصلاح می نماید. حال در این پژوهش نخست مفهوم واژه اطمینان در فرهنگ عرب جاهلی، سپس میدان های معناشناسی آن در قرآن بررسی و در نهایت شبکه معنایی و واژه های کلیدی و کانونی اطمینان در قرآن تبیین می گردد. نتیجه آن که با توجه به فرهنگ عصر جاهلی و خوی تند اعراب، این واژه در قرآن بیشتر در مفهوم امنیت جسمانی و آرامش مادی توسعه معنایی یافته و بر اساس جهان بینی اسلامی ارزش های دنیوی و اخروی برای آن ترسیم شده است.
رویکردی کیفی به خاستگاه «آسیبهای کنشگری بانوان مبلغ بر ایفای نقش های خانوادگی آنان» و ارائه راهکار(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
155 - 187
حوزههای تخصصی:
بانوان مبلغ دین، کنشگرانی هستند که برای گسترش معارف دین، میان دختران و زنان جامعه اسلامی تلاش می کنند. فعالیت بهینه این بانوان، مستلزم آن است که اخلاق تبلیغ به مثابه اخلاق حرفه ای رعایت شود. یکی از آسیب های شناسایی شده در زمینه اخلاق تبلیغ دینی بانوان، ضعف برخی بانوان مبلغ در ایفای نقش های خانوادگی به دلیل فعالیت های تبلیغی است. پژوهش حاضر با تمرکز بر این آسیب ها و توجه به اخلاق تبلیغ دین، این سوال را از جامعه بانوان مبلغ، پی گرفته است که آنان مطابق با تجربه زیسته شان، منشأ آسیب های کنشگری تبلیغی در عرصه خانواده مبلغ را جه می دانند و برای برون رفت از این آسیب ها، چه راهکارهایی دارند؟ هدف پژوهش، برداشتن گام های نخستین در تنظیم اخلاق حرفه ای زنان مبلغ است. روش این مقاله کیفی است که با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون نوشته شده است. داده ها با روش مصاحبه به دست آمده و با تکنیک تحلیل مضمون تحلیل شده است. یافته ها می رساند، منشأ آسیب های اخلاقی بانوان مبلغ در عرصه خانواده به وجود آمدن تنگناهای زمانی، عملیاتی، احساسی و مالی است که بر اثر تلاقی وظائف مربوط به کنشگری تبلیغی و مناسبات درون خانواده ایجاد می شود.
تبیین و بررسی حب ذات به عنوان منشأ مطلوبیت در نظریه قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
29 - 50
حوزههای تخصصی:
شناخت منشأ مطلوبیت، تأثیر ویژه ای در شناخت صحیح از نظام اخلاقی و تربیتی دارد. از این رو صاحب نظران متعددی به این مباحث پرداخته اند. علامه مصباح یزدی منشأ مطلوبیت را منحصر در حب ذات دانسته و بازگشت همه گرایشات را به این گرایش می دانند. هدف از این پژوهش تبیین و بررسی حب ذات به عنوان منشأ مطلوبیت در دیدگاه علامه مصباح ره و پاسخ به سوالات و اشکالات در این خصوص با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش این که منشأ مطلوبیت بودن حب ذات، مسئله ای در مقام ثبوت بوده و این دیدگاه با خودگرایی روانشناختی و اخلاقی در غرب متفاوت است. همچنین این دیدگاه کاملا قابل تطبیق با توحید و خداگرایی بوده و با آن منافاتی ندارد. این معیار با دیگرگرایی منافات ندارد و مستلزم خودخواهی و تبعیت از نفس که نوعا در مباحث اخلاقی ناپسند دانسته می شود، نیست.
نمودهای تأثیر گذار بر رفتار شهری در داستان های معاصر با محوریت داستان های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی سیمای شهر و ویژگی ها و نمودهای شهری در پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ است. بدین منظور، پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ (دفاع مقدس)، گزینش شد. محتوای آن ها از نظر عناصر و نمودهای شهری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد، در این آثار جنگ در شهرها، بمباران، فقر و قحطی، ویرانی و نابودی فضای ظاهری شهرها و عناصر شهری در اثر جنگ از بیشترین بسامد برخوردارند. در تمامی این آثار، شهر سیمایی تیره و غم آلود دارد. گورستان ها و بیمارستان ها مملو از شهید و مجروح است. اغلب مردم شهر، یا مهاجرت کرده اند یا آن ها که مانده اند فقر مانع رفتن آن ها گردیده. عناصر مدرنیته شهری ابزاری هستند در بستر جنگ. همچنین رویکرد به ادبیات داستانی جنگ از بعد عناصر شهری، حاکی از آن است که اغلب نام شهرهای درگیر جنگ بیشترین کاربرد را داشته اند.
ترسیم فضای فرهنگی-اجتماعی تونس در رمان های چهارگانه (عایشه، عادل، علی، ناصر) البشیر بن سلامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
251 - 268
حوزههای تخصصی:
رمان، یکی از انواع ادبی جدید است که در اوایل قرن بیستم، به عنوان یک فن ادبی مستقل، جایگاه خود را در ادبیات عربی محکم کرد، از اینرو، تصویری عینی از چشم انداز و برداشت نویسنده از زندگی است که اوضاع فکری- فرهنگی هر عصری را به تصویر می کشد، تحقیق حاضر تلاش کرده است با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین نقد ادبی بر رمان های چهارگانه ابن سلامه نگارش یافته است، نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که: ابن سلامه در رمان خود با استفاده از شیوه زبانی نمادین، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه تونس پرداخته و بحران روحی قهرمان داستان، مصیبت های روشنفکران و تعارض های درونی آنان را به تصویر کشیده است. همچنین، البشیر بن سلامه، با به کارگیری فن توصیف و شیوه ها و ابزارهای گوناگون آن، علاوه بر توفیق در انتقال عواطف و حالات درونی شخصیت های رمان به خواننده، وی را به خوبی در جریان حوادث رمان قرار داده و تصویر بسیار ملموسی از فضای رمان ارائه کرده است.
تحلیل فلسفی ملالت بر اساس حکمت متعالیه(چیستی، چرایی، ارزش اخلاقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
63 - 91
حوزههای تخصصی:
حس ملالت را می توان ویژگی فراگیر جوامع مدرن و ریشه ی بسیاری از تحولات مثبت یا منفی در انسان دانست. هدف ما این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه، حس ملالت را تحلیل نماییم. ملالت چیست؟ چرا ایجاد می شود؟ و در مواجه با آن چه باید کرد؟ روش کار این بود که ابتدا ملالت و علت ایجاد آن را بر اساس این مبانی توصیف و تحلیل نماییم و سپس بر اساس همان مبانی، اخلاق مواجه با آن را بیان نماییم. نتیجه تحقیق این است که اگر عمل ارادی را دارای سه رکن مهم یعنی تصور مقصود، تصدیق به فایده آن و شوق و اراده برای رسیدن به آن بدانیم، آنگاه ضعف یا عدم شوق و اراده را می توان تعریف ملالت دانست. عدم تصور صحیح مقصود و عدم تصدیق به فایده آن را می توان دو دلیل برای ایجاد ملالت دانست. اولی می تواند ناشی از دید محدود ما در مرتبه حسی و خیالیِ هستی باشد و دومی می تواند ناشی از عدم تطبیق آن مقصود با مراتب عمیق ترِ نفس ما باشد. رنج ناشی از ملالت، در ابتدا، موجب روی گردانی انسان از یک ظهور به ظهوری دیگر در یک مرتبه و سرگردانی و پوچی می شود؛ اما با داشتن دید تشکیکی به هستی و انسان می تواند موجب روی گرادنی از مرتبه پایین تر وجود و سایه های ماهوی و هم سطح آن و ایجاد حرکت اشتدادی انسان به سوی مرتبه بالاتر شود.بنابراین باید ملالت را نشانه عدم رسیدن به مقصود یعنی جامعیت بین وحدت و کثرت دانست و در پی رفع آن بر آمد.
بررسی تسلیحات کشتار جمعی با محوریت توجه به ارزش های اخلاقی در اسلام و حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
219-240
حوزههای تخصصی:
در امتداد امواج خروشان رشد تکنولوژی نوین معاصر، شاهدپیدایش تسلیحات کشتارجمعی از قبیل سلاح های هسته ای، بیولوژیک و...،با شاخص ویژه قدرت تخریب بسیارزیادو تفکیک ناپذیری در اهداف است، فقهادربیان حکم اولیه به اتفاق به حرمت تولید واستفاده ازاین تسلیحات فتوا داده اند،ازجمله عناوین ثانویه که تغییردهنده حکم خواهدبود، قاعده الضرورات تبیح المحذورات است که با پیدایش آن، تکلیف ازعهده مکلف برداشته می شود ونتیجه ی آن جواز ارتکاب فعل حرام است.از دیگر عناوین ثانویه قاعده ی مقابله به مثل دردفاع مشروع است. طبق دستاوردهای پژوهش، استفاده از تسلیحات کشتار جمعی ذیل عناوین ثانویه نیز مجازنیست. لکن درمنابع حقوق بین الملل مانند معاهده(NPT)، منشور ملل متحد ورای مشورتی دیوان بین الملل دادگستری درسال 1996 دلیلی صریح درمنع به کارگیری سلاح کشتار جمعی وجود نداشته واستفاده ازاین نوع سلاح برای دفاع مشروع از کشور مجاز شمرده شده است. بنابراین به استناد ادله اربعه وعمومات مفاد معاهدات حقوق بین المللی وبه منظور دفاع مشروع وخنثی سازی سلاحهای نوین جنگی، با تحقیق وتوسعه وکسب فن آوری مدرن درراستای بسترسازی مناسب جهت پیشگیری از درمان،حفظ وحراست ازحکومت اسلامی، تأمین امنیت ملی ،کرامت انسانی، به مصداق «واعدولهم ماستطعتم بالقوه » اقدام نموده تا میهن اسلامی در شرایط خاص به ویژه به شکل دفاع مشروع و واجب به سلاح های نوین جنگی امروزی وپادزهرهای مربوطه ، مسلط و مجهز گردیده باشد . همچنین آنچه از اخلاق اسلامی می توان استنباط نمود این است که بر اساس تعالیم اسلام از کتاب آسمانی گرفته تا روایات مستنداتی در زمینه سلاح های کشتار جمعی یافت می شود که همگی بر منع کاربرد سلاح های کشتار جمعی تاکید دارند و کاربست چنین سلاح هایی در هر صورت غیر انسانی و غیر اخلاقی است.
رویکرد روان شناسی فرهنگی به درک اخلاق و ظرفیت های آن در تولید دانش اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
105-123
حوزههای تخصصی:
مطالعات بینارشته ای میان اخلاق و علوم دیگر از جمله روان شناسی، زمینه های مناسبی برای تولید دانش اخلاقی فراهم آورده و البته، در این راستا، توجه به ظرفیت های نو و کارآمد دانشهای گوناگون از جمله روان شناسی ضروری است. تبیین تحوّل فهم اخلاقی از منظر روان شناسی فرهنگی که اندکی بیش از یک دهه از عمر آن می گذرد، حاوی نکات و ظرفیت های قابل توجه و ساختارشکنانه در تولید دانش اخلاق است. پرسش اصلی مقاله این است که رویکرد روان شناسان فرهنگی به فهم افراد از اخلاق چیست و این رویکرد چه ظرفیت هایی را برای تبیین اخلاق و تحوّل آن به همراه خواهد داشت. ابعاد مطالعات تحوّل اخلاقی از منظر روان شناسی فرهنگی آن چنان که باید و شاید تبیین نشده اند و از همین رو - در این مقاله - با روش توصیفی۔تحلیلی، مهم ترین ظرفیت های نوآورانه این نظریه تبیین و تحلیل شده است. نتایج این تحقیق، بر پنج ظرفیت بسیار مهم و کلان در رشد اخلاقی - از منظر روان شناسی فرهنگی - تأکید دارد که عبارتند از خوانش نمادین از فرهنگ، نقد دوگانه های پایدار، نقد روش شناسی غالب، پیوند دین و معنویّت در اخلاق، و نسبیّت گرایی عملی.
تأثیر اخلاق بر شناخت ، از منظر علامه طباطبایی و ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
49 - 72
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت انسان ، همواره از مسائل مهم در حوزهٔ معرفت شناسی بوده است. در نگاه برخی (کلیفورد) این اثرپذیری در تقابل با اخلاقِ باور به حساب آمده و در نگاه برخی دیگر ، اثرگذاری عوامل غیر شناختی و از جمله احساسات بر معرفت ، موافق منطق و تجربهٔ انسانی انگاشته شده است. ویلیام جیمز با تکیه بر انگارهٔ پراگماتیسم و علامه طباطبایی از منظری واقع گرایانه به این مسئله و موضوع مهم نگریسته اند. در این پژوهش ، دیدگاه های این دو متفکر بررسی و با هم مقایسه شده است. علامه طباطبایی - بر خلاف جیمز که تجربهٔ زیسته و کارکرد مفید را معتبر دانسته و خواست ها را منشأ و موجِد باورها می داند - تطابق با واقع را شرط معرفت دانسته و بر اثرگذاری اخلاق و امور باطنی بر معرفت تأکید دارد. علامه همچنین شرور اخلاقی را حاصل افراط و تفریط در قوای شهویه یا غضبیه می داند ، اما جیمز آنها را برآمده از احساس گناهکاری در «خودهای بیمار» به شمار آورده است.
بررسی تطبیقی جایگاه ایثار درتربیت اخلاقی از نگاه اسلام و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
95 - 126
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی، به معنای فرایند نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در وجود انسان، یکی از مهم ترین رسالت های ادیان الهی به شمار می رود. شاکله کلی این ارزش ها در ادیان مختلف یکسان است اما آموزه های اخلاقی که بروز عملی این ارزش ها هستند، در برخی جزئیات متفاوتند. «ایثار» به عنوان یک آموزه اخلاقی مهم، چه جایگاهی در تربیت اخلاقی دارد؟ این نوشتار، با مراجعه به منابع کتابخانه ای و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی جایگاه این آموزه را در تربیت اخلاقی بر اساس تعالیم دو شریعت اسلام و یهود بررسی می کند . هردو شریعت، ازخودگذشتگی و ایثار نسبت به دیگران را از مهم ترین آموزه های تربیتی خود مطرح می کنند، اما در تعیین معیارهای آن-به عنوان عمل اخلاقی- تفاوت دارند. توجه به نژاد افراد در تعیین مصادیق ایثار، مهم ترین معیاری است که در آیین یهود -به شکل امروزی آن- وجود دارد؛ به این معنا که ایثار در برابر یک فرد غیریهودی می تواند ارزش منفی پیدا کند. در مقابل، تنها ملاکی که در اسلام، برای ایثار نسبت به دیگران مطرح می شود، این است که بر محور بندگی خداوند باشد. توجه به این محور در مقام عمل باعث می شود تنها دشمنان خداوند و افرادی که مبتلا به آفات اخلاقی ای مثل عجب و تکبر هستند، در گستره ایثار قرار نگیرند.
رابطه عقل با احکام اخلاقی دین با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
5 - 32
حوزههای تخصصی:
تحقیق در حوزه منابع اخلاق اسلامی از جمله مسائل ضروری است در همین راستا بررسی عقل به عنوان یک منبع و رابطه آن با احکام اخلاقی دین از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مسئله پژوهش پیش رو قرار گرفت و با روش توصیفی تحلیلی بررسی گردید و یافته ها و نتایج پژوهش نشان داده شد: از جمله مبنای مسئله تحقیق حاضر این است که عقل بدون نیاز به چیز دیگر از خارج گزاره اخلاقی و مبانی حسن عدل و قبح ظلم و قضایای اخلاقی دیگر که از آن متفرع می شود را ادراک می کند و شرع مقدس نیز اذعان دارد که انسان بالوجدان حسن و قبح بسیاری از امور اخلاقی را ادراک می کند. بعد از اثبات مبنای ادراک اخلاقیات توسط عقل، مسئله رابطه شرع و عقل در تعیین احکام اخلاقی مطرح است که به دو صورت کلی تطابق و تعارض بیان می شود: به عنوان مثال بر مبنای دیدگاه آیت الله جوادی آملی در تطابق عقل با شرع، عقل معیاری برای احکام اخلاقی است و احکامی که به نحو کلی مخالف عقل هستند، کنار گذاشته می شوند، همچنین عقل با نقش مصباحی خود در دریافت احکام اخلاقی به عنوان یک راهنما مسیر تخلق به اخلاق را تشخیص می دهد. در فرض تعارض عقل با حکم اخلاقی شرع، به عنوان نمونه گاهی تعارض عقل با ظاهر ادله نقلی است که به دلیل عقلی قطعی عمل می شود.
چرایی ایثار اخلاقی در متون مقدّس ادیان ابراهیمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چرا باید انسان عملی انجام دهد که نه تنها برای او سودی ندارد، بلکه زیان بار است و تنها برای دیگران مفید است؟ در متون مقدّسِ ادیان ابراهیمی، در پاسخ به این پرسش، سه ضلع مثلثِ «خدا»، «انسان» و «دیگران»، برجسته می شود. انسان باید برای خدا به دیگران نیکی کند تا خداوند به او پاداش دهد. بنابراین، در نهایت، «خودِ» واقعی و اصیل انسان است که از اخلاقی زیستن سود می برد. سخن این است که این پاسخ با اینکه مبنایی برای عمل اخلاقی فراهم می آورد، ولی همه مشکل را حل نمی کند. درست است که در این متون مقدّس، مثلثی این گونه وجود دارد، اما اینکه انسان برای خود، حتی خودِ واقعی و اصیل، اخلاقی زندگی کند، مطلوب اصلی و آرمانی نیست، بلکه مطلوب آرمانی آن است که انسان به خاطر خودِ خوبی، خوبی کند؛ زیرا در انسان بارقه ای از الوهیت وجود دارد و نیز به تعبیر قرآن مجید، آدمی فطرتاً حق پرست است.
نقش اصول اخلاقی در تعهدات آب و هوایی از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
علی رغم وجود رژیم حقوقی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی در عصر کنونی، پیامدهای گوناگون تغییرات آب و هوا به سرعت در حال افزایش است و بیشترین تاثیرات منفی آن بر روی مردم فقیر و حاشیه ای اطراف جهان است. با توجه به ناکارآمدی نهاد مسئولیت حقوقی دولت ها در رعایت تعهدات آب و هوایی چه راهکار عملی می توان برای مقابله با این چالش در نظر گرفت؟ به نظر می رسد با توجه به مسیر ناهموار نظام حقوقی مسئولیت بین المللی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی، از کنوانسیون ساختاری تا پاریس، می توان با اعتبار بخشیدن به اصول اخلاقی به مسئولیت اخلاقی دولت ها متوسل شد. در این نوشتار، با روش توصیفی و تحلیلی پس از بررسی رژیم حقوقی تغییرات آب و هوایی و چالش های آن، به اصول اخلاقی و ارتباط آن با تعهدات مرتبط با تغییرات آب و هوایی بعنوان راهکاری عملی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی پرداخته می شود.
بررسی تاثیر اینترنت و ماهواره بر هویت فرهنگی و اخلاقی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه روستای نور علیبیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
193 - 206
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر اینترنت و ماهواره بر هویت فرهنگی و اخلاقی دانشجویان ساکن در روستای نورعلی بیگ شهرستان ساوه استان مرکزی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات، علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه تشکیل می دهد(4000=N) این انتخاب به دو دلیل است اول این که همجواری دانشگاه آزاد واحد ساوه با روستای نور علی بیگ و از طرفی تعداد بسیار زیادی از دانشجویان ساکن این روستا و روستاهای مجاور آن هستند. حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 380 نفر برآورد شد و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هویت فرهنگی طاهری (1392) در قالب 30 گویه و ضریب آلفای 91/0 و پرسشنامه هویت اخلاقی آکویینو و رید (2002) در قالب 10 گویه و ضریب آلفای 75/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون K-S و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد بین هویت فرهنگی و اخلاقی دانشجویان بر اساس میزان استفاده آنها از اینترنت و ماهواره تفاوت معناداری وجود دارد.
تحقق قانون طلایی اخلاق؛ بررسی موانع و راهکارهای بینشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
قانون طلایی به عنوان یک قانون عام اخلاقی توصیه می کند که؛ با دیگران بگونه ای رفتار کن که در همان موقعیت رضایت می دهی با تو چنان رفتار شود. علیرغم تصدیق این قانون از سوی تمام انسان ها، به نظر می رسد نوعی شکاف بین نظر و عمل به این قانون وجود دارد. بخشی این شکاف، در موانع مربوط به ساحتِ بینشی انسان ریشه دارد که نیازمند واکاوی است. از این رو، مساله اصلی در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، این است که عمده ترین موانع مربوط به ساحت بینشیِ انسان بر سر راه تحقق این قانون چیست و چه راهکارهایی در جهت رفع این موانع می توان ارائه داد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که؛ ضعف قوه تخیل، عدم داشتن تصویر دقیق از برابری انسان ها، و نیز متاثر بودن شناختِ پسند و ناپسند از عواطفِ انسانی، از عمده ترین موانع بینشیِ انسان در جهت تحقق این قانون است. بر همین اساس، تقویت قوه تخیّل، درک همسانی انسان ها در ساختار وجودی، و مهار و جهت دهیِ عواطف و احساسات را می توان از جمله راهکارهای ناظر به موانع بینشی دانست. در حقیقت ضعف انسان ها در تخیّل و عدم درک ساختار مشترک موجب شده است تا تصویر دقیقی از این قانون نداشته باشند و در تعاملات اجتماعی، آن را بکار نبندند. از این رو، لازمه تحقق این قانون رفع موانع مذکور بر اساس راهکارهای بیان شده در این مقاله است.
ارزیابی تعاریف رایج سلبی از حسن و قبح اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
35 - 63
حوزههای تخصصی:
خوبی و بدی یا حسن و قبح چیست؟ این از مهم ترین پرسش ها در فرااخلاق است. متکلمان معتزله و امامیه پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده اند، اما پرتکرارترین تعاریف آنها از حَسَن و قبیح را می توان در سه گروه اصلی جای داد: تعاریف سلبی، تعاریف ایجابی و تعاریفِ مشتمل بر عناصر ثواب یا عقاب الاهی. این سه گروه از تعاریف را به اختصار «تعاریف رایج» می خوانیم. در این مقاله گروه اول از تعاریف رایج، یعنی تعاریف سلبی، صورت بندی و سپس بررسی و ارزیابی شده اند. نخست، اختلاف نظرها و ابهامات موجود در این گروه از تعاریف حَسَن و قبیح را در قالب خوانش های مختلف از تعریف سلبی، صورت بندی کرده، سپس هر یک را بررسی و ارزیابی کرده ایم. از جمله اشکالات خوانش های مختلف می توان به این موارد اشاره کرد: 1) تعاریف سلبی فاقد شرط کافی برای حَسن بودن هستند. 2) این تعاریف متضمن این فرض نادرست یا بحث انگیز است که هیچ فعل آگاهانه و اختیاری فاقد ارزشِ اخلاقی نیست. 3) در بسیاری از این تعاریف، حُسن و قبح فعلی با حسن و قبح فاعلی خلط شده است. 4) این تعاریف حَسَن و قبیح را براساس نکوهش و عدم نکوهش تعریف می کنند، درحالی که ستایش و نکوهشِ یک فعل لزوماً اخلاقی نیست و ممکن است برای مثال، بر بنیاد معیارهای معطوف به اهداف غیراخلاقی، مصلحت جویانه یا زیبایی شناختی باشد. در آخرین بخش نیز اشکالات مضاعفی بر تعاریف سلبی فاقد عنصر استحقاق وارد شده است.