مطالب مرتبط با کلیدواژه

خودیابی


۱.

تحلیل روان کاوانة داستان «سیذارتا» اثر هرمان هسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد یونگ کهن الگو سیذارتا خودیابی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : ۴۷۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۴۲
نقد روان شناختی از شاخه های پویای نقد ادبی معاصر است که خود زیرشاخه های متعددی دارد. یکی از آن ها نقد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ است. آثار هرمان هسه را می توان از دیدگاه روان کاوانة یونگ به خوبی نقد و تحلیل کرد، زیرا اندیشه ها و افکار او در موارد زیادی به یونگ شبیه است. آن ها با هم ارتباط مستقیم داشتند. هردو به سمبل ها و نمادها علاقه مند بوده آن ها را تفسیر و تحلیل می کردند. هسه نیز مانند یونگ درون گرا بود و به حقایق روانی فرد توجه داشت و در آثارش جنبه های اجتماعی کم رنگ است. هسه و یونگ علاقه مند به عرفان شرق از جمله عرفان هندی اند. هند حلقة زنجیری بود که یونگ و هسه را به هم پیوند داد. هندی ها در جهان سمبل ها زندگی می کنند، بر سمبل ها تأثیر می گذارند و از آن ها تأثیر می گیرند، اگرچه علاقه ای به تفسیر آن ها ندارند. سمبل ها از موضوعات مورد علاقة یونگ و هسه اند و فراوانی آن ها در آثار هسه زمینة مناسبی برای نقد و تحلیل از دیدگاه یونگ فراهم می کند. تفحص در سمبل ها که به آن ها نماد و رمز نیز گفته می شود و نقد کهن الگویی آثار ادبی، به ویژه آن دسته از آثاری که از اعماق روح و روان انسان برخاسته و درون گرایانه اند، شیوه ای مناسب برای درک معانی پنهان و نهفته در لایه های روساختی و بیرونی است. این تحلیل ها مشترکات و حقایق موجود در روان بشر را نیز نمایان می کند. در این مقاله سعی می شود با دیدگاهی روان کاوانه به نقد کهن الگویی داستان «سیذارتا»ی هرمان هسه پرداخته شود. الگوهای کهنی مانند رؤیا، سفر، قهرمان، آب، رودخانه و گذار از آن، آنیما، درخت و پیر خرد از نمادهای مهمی است که به گونه ای هماهنگ در این داستان گرد آمده و بیانگر تلاش انسان در فرآیند خودیابی و تفرد هستند. در این مقاله به بررسی این نمادها پرداخته می شود.
۲.

ساخت و اعتباریابی مقیاس خودیابی (SDS) براساس نظریه های مختلف شخصیت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی پایایی تحلیل عاملی ساخت خودیابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۶۴۴
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی مقیاسی جهت سنجش خودیابی بر اساس نظریه های مختلف شخصیت در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. بدین منظور تعداد 350 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به ابزارهای محقق ساخته خودیابی، عزت نفس روزنبرگ، افسردگی و اضطراب بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس محقق ساخته خودیابی چهار عامل خودآگاهی، مجذوبیت، استعلا و رشد شخصی را اندازه گیری می کند. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که خودیابی با عزت نفس ، اضطراب و افسردگی رابطه معناداری دارد. علاوه بر آن اعتبار مقیاس خودیابی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 89/0 و هر کدام از خرده مقیاس ها شامل خودآگاهی 89/0، مجذوبیت 89/0، استعلا 84/0 و رشد شخصی 88/0 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که مقیاس SDS در جامعه دانشجویان از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روانشناختی استفاده کرد.
۳.

پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس تعهد اخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی در دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد اخلاقی تجربه معنوی روزانه خودیابی کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۴۱۰
هدف این مطالعه بررسی رابطه تعهداخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی در پیش بینی کیفیت زندگی دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی و مطالعات همبستگی از نوع پیش بینی بوده است. جامعه آماری 1098 نفر شامل تمام دانشجویان شاهد و ایثارگر شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 96-97 در دانشگاه آزاد اراک بود که از میان آنها 285 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی فرم کوتاه (1989)، مقیاس تعهد اخلاقی (هاشمی و همکاران، 1395)، مقیاس تجربه معنوی روزانه (اندروود و ترسی، 2002) و مقیاس خودیابی (اکبری بلوطبنگان و رضایی، 1393) بوده است. نتایج تحلیل آماری نشان داد بین متغیرهای تعهد اخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تجربه معنوی روزانه و خودیابی می تواند تغییرات مربوط به کیفیت زندگی را بین دانشجویان به گونه ای معنادار تبیین و پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد می توان با به کارگیری شیوه هایی برای افزایش تعهد اخلاقی، تجربه معنوی روزانه و خودیابی در دانشجویان به ارتقای سطح کیفیت زندگی بین آنها کمک کرد.
۴.

تبیین الگوی مفهومی "رشد خود" مبتنی بر آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی رشد خود خودیابی مثنوی معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۶۰۲
زمینه: مطالعات پیشین به تبیین رشد خود پرداخته اند. اما پژوهشی که به تبیین الگوی مفهومی رشد خود مبتنی بر آثار مولوی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: هدف این پژوهش تبیین الگوی مفهومی رشد خود مبتنی بر آثار مولانا بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه تأویل انجام شده است. آثار مورد مطالعه مولوی در این پژوهش ابیات مثنوی، دیوان شمس و گفتار های فیه ما فیه و ابیاتی از مولانا هماهنگ با عنوان پژوهش بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون انجام شد . یافته ها: مفاهیم رشدی ارائه شده توسط مولانا را می توان در 9 مؤلفه اصلی خلاصه کرد که عبارت اند از؛ خودیابی، رذیلت زدایی، اصالت خواهی، جهان بینی رشدی، پیشرانه های رشد، امساک های رشد دهنده، مؤلفه های اجتماعی رشد و بی تعلقی. نتیجه گیری: سیر"رشد خود" حرکت به سمتی غیر از درون شخص و خودیابی نیست. رشد کامل باید به خودیابی ختم شود و در مرکزی ترین نقطه دایره "رشد خود"، در بی زمانی و بی مکانی آرام گیرد تا بتوان آن را فتح چکاد رشد نامید. انسان ها در مراتب مختلفی از طیف گسترده ی رشد قرار دارند و رشد کامل نصیب افراد محدودی نظیر پیامبران و اولیا و اوصیاست. البته که راه رشد تا نهایی ترین حالت برای بشر قابل دسترسی است و هیچ گونه انسدادی به غیر از انسدادهایی که خود شخص برای خودش ایجاد می کند در آن وجود ندارد.
۶.

من» حقیقیِ انسان: مقوله پیونددهنده خداشناسی و اخلاق در اندیشه شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق «من» حقیقی ناخود خداشناسی خودیابی خودفراموشی شهیدمطهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۶
استاد شهید مرتضی مطهری از جمله متفکران مسلمان است که کوشیده است نشان دهد وجود و حجیت اخلاق متکی بر خداوند است. مسأله ی محوری ما در این مقاله آن است که با نگاهی جامع به آثار شهید مطهری و بازسازی بخش های مختلف این آثار نشان دهیم که وی ابتنای وجود اخلاق بر خداشناسی را چگونه و با چه ایده ی وحدت بخشی توضیح می دهد. پاسخی که از متن آثار شهید مطهری به این پرسش می دهیم آن است که «من» انسان یک حقیقت ذومراتب است که مراتب پایین آن را می توان «من» پنداری نامید و مرتبه ی عالی را «من» حقیقی یا برتر.«من» حقیقی زاینده ی اخلاق است و خداوند «من» برتر انسان است. بنابراین، در واقع خداوند مبدأ، غایت و پشتوانه ی اخلاق است. بر این اساس، می توان گفت که من حقیقی انسان، مقوله ی پیونددهنده ای است که شهید مطهری از طریق آن ابتنای اخلاق بر خداشناسی را توجیه می کند.