فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۳٬۹۸۲ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
287 - 307
حوزههای تخصصی:
یهودیانِ دوره تبعید به واسطه هشدارهایی که از انبیای پیش از تبعید دریافت کردند، از تنبّه و آگاهی نسبی برخوردار شده بودند. ظهور هشت تن از انبیای بنی اسرائیل به نام های عاموس، هوشع، اشعیاء، میکاه، زفنیا، ناحوم، حبقوق و ارمیا که به انبیای ماقبل تبعید معروف هستند و رواج تعالیم آن ها، موجد تحولات بسیاری در حیات دینی یهودیان شد. از میان این انبیا، عاموس، هوشع، اشعیاء و ارمیا، یهودیان را به درک عمیق خدا و رعایت نظام اخلاقی جدید دعوت نمودند و میثاق را با دلالت های روشن تری احیا کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی برداشت و تفسیر این چهار نبی از میثاق و تبیین شباهت ها و تفاوت های آن ها در تفسیر میثاق با استفاده از منابع مکتوب، به ویژه عهد عتیق، براساس تطبیق داده ها و تحلیل آن هاست. یافته ها حاکی از این هستند که در موضوع میثاق، باوجود توافق درباره اصل موضوع، این چهار نبی در تفسیر آن تفاوت و تنوع آراء دارند. عاموس، نخستین نبی از انبیای بزرگ دوره ماقبل تبعید، مفهوم میثاق را با عدالت الهی گره زده است. حال آنکه هوشع نبی این آموزه را براساس احساسات عاطفی، اشعیای نبی بر اساس قداست خداوند و ارمیای نبی، فراتر از این ها، بر بنیاد معنویت تفسیر کرده است. به عبارت دیگر، هوشع با مشکل عشق دست وپنجه نرم می کرد، عاموس و اشعیاء با عدالت و قداست هماوردی می کردند و ارمیا بخشی از مناقشه را با تجدید عهد قابل حل می دانست.
مقایسه خمریه ابن فارض مصری با اشعار مولانا و غزلیات سعدی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن مطالعه و بررسی خمریّه ابن فارض و تطبیق آن با اشعار مولانا، غزلیّات سعدی و حافظ به عقاید مشترک عرفانی برمی خوریم که همگی به مشرب عشق و مستی و نیز اندیشه های وحدت گرایانه متمایل بودند.ابن شاعران گرانقدر، جهان بینی، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خودرا بر شالوده عشق بنا نهاده اند؛ به گونه ای که در باور آنها عشق، مهم ترین موضوع هستی، مبدأ و معادشناسی، انسان شناسی و بزرگ ترین انگیزه برای تعالی آدمی است.
ابن فارض در خمریّه خود که در حقیقت یک توحیدیه عرفانی است بیشتر به توصیف باده و حالات عرفانی آن پرداخته است که عاشق از جمال حقیقت و زیبایی آن که باعث لقا و وصل حضرت دوست می شود مست می شود. کلام سعدی صرف عشق و مستی است و در این رهگذر گاهی به عشق زمینی برای گداخته شدن نفوس مقربان اشاره می کند تا ناخالصی ها فرو ریزد و افرادشایستگی وصال ودیدار جمال یار را پیدا کنند. کلام مولانا بیشتر بر وجد و غلبه هیجانات روحی و عرفانی است که مبتنی بر تجربه های روحانی است اما حافظ که بیشترین بسامد درباره باده و عشق را در غزلیّات خود به کاربرده، حکایت از آن دارد که تحت تأثیر مضامین ابن فارض بوده و با زبان رمزی و نمادین به بیان اندیشه های خاصّ عرفانی می پردازد.
جایگاه اعیان ثابته در هستی شناسی ابن عربی با تکیه بر آراء قیصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
114 - 127
حوزههای تخصصی:
اعیان ثابته از مهمترین اصطلاحات عرفانی ابن عربی است. هرچند که مفاهیم دیگری قریب به این اصلاح در سنت فکری اسلامی وجود داشته است لیکن ابن عربی خود مبدع این اصطلاح است. شارحان و صوفیان متاثر و به تبعیت از وی آن را بکار بسته اند و از آن در مسائل متعدد در تبیین هستی شناسی عرفانی، بهره برده اند. داود قیصری را میتوان مهمترین شارح محی الدین خواند که با دقت فکری کم نظیری به شرح و تبیین آراء وی پرداخته است. بنابراین این مقاله با تکیه به شرح قیصری استوار گشته است. در اندیشه ابن عربی اعیان ثابته از لوازم اسماء و صفات الهی و علم ثبوتی حق تعالی است. نقش واسطه ای اعیان ثابته در پدیداری عالم کارکردی ویژه به آن می بخشد که بدون پرداختن به آن، فهم عرفان نظری ممکن نیست. لذا از جایگاه مهم هستی شناختی در نظام عرفانی برخوردار است. این مقاله جایگاه هستی شناختی اعیان ثابته در نظام وحدت وجودی که اساس آن بر تجلی الهی استوار است را تبیین می کند و به لوازم وجودشناختی نظریه اعیان ثابته می پردازد.
سیمای عرفانی پهلوانان در چندی از روایت های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
317 - 339
حوزههای تخصصی:
بر این باوریم که شاهنامه فردوسی، یکی از شاهکارهای عمده ادبیات جهان است که نه تنها ایرانیان بلکه اغلب محققان منصف در عرصه ادبیات جهانی به ارزش و عظمت آن معترفند و در این اثر سترگ، ما با پهلوانانی با سیمای عرفانی مواجهیم به طوری که شاهنامه جلوه گاه تمام نمای انسان آرمانی- عرفانی در سه حوزه اجتماعی، فردی و عرفانی است. بر این اساس در این پژوهش با اذعان به این نکته که فردوسی به هیچ وجه اصطلاح انسان کامل و یا ایده آل و آرمانی را صراحتاً در شاهنامه مطرح نکرده است، با تکیه بر چندی از روایت های شاهنامه و شخصیت های ایدآل آنها به معرفی سجایای عرفانی پهلوانان ایرانی و انیرانی می پردازیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که فردوسی به موضوعات متعددی به عنوان ابعاد عرفانی پهلوانان اشاره کرده است و ویژگی های انسان عرفانی در این اثر در سه حوزه: رابطه انسان با خدا (اخلاق عرفانی)، رابطه انسان با خود (اخلاق فردی) و رابطه انسان با خلقت (اخلاق اجتماعی) نمود یافته است.
مبانی حکمی شفاعت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شفاعت واعتقاد به آن از جمله ضروریات آموزه های دین اسلام محسوب می شود. حصول شناخت کافی از این ضروری دین ومبانی حکمی و عقلی آن امکان برخورداری از این جریان رحمت الهی را فراهم می آورد. از دیدگاه حکمای اسلامی، شفاعت طبق قاعده امکان اشرف تبیین و در جهت تتمیم قابلیت قابل، مطرح شده است و از دیدگاه عرفای مسلمان از طریق انسان کامل در قوس نزول و صعود و همچنین اسماء حسنای الهی و ارتباط این اسماء با رحمت و غفران الهی و واسطه گری انسان کامل به عنوان مظهریت اسماء الهی در عالم ناسوت به وقوع می پیوندد. اعتقاد به خلیفه اللهی انسان کامل و اشرفیت و ولایت او بر سایر موجودات راه دستیابی به شفاعت را سهل و آسان می نماید. زیرا قلب انسان کامل آینه تجلیات ذاتی و اسمائی حق تعالی است که پس از تجلی بر آن وساطت او بر عالم، تجلی می نماید.
رویکرد عرفانی و تعلیمی برون و درون قصه ای مثنوی معنوی براساس نظریه تداعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تداعی، یکی از توانمندی های ذهنی است. این مقوله، به عنوان یک سبک در تعلیم، جایگاه ویژه ای در متون ادبی و عرفانی، خاصه متون عرفانی دارد. در سبک آموزشی تداعی، امر آموزش از پیش تعیین شده و ساختگی نیست. این سبک، باعث تولید متن می شود، یا به سخن دیگر متن نویسا تولید می کند. مسیر و جهت آموزش را در جریان تعلیم مفاهیم عرفانی، مشخص می سازد. اصل و جوهر تداعی، حرکت و پویایی است. موضوع این پژوهش، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درون قصه ای مثنوی معنوی بر اساس نظریه تداعی است. پژوهش ما نشان می دهد که تداعی یک سبک آموزشی، تعلیمی و شیوه مولوی در مثنوی است. از جمله ویژگی های تداعی در مثنوی: پروردگی مضامین عرفانی، تنوع اندیشگانی، پویایی و چندلایگی متن و عدم یکنواختی تعلیم را می توان نام برد. خلاقیت مولانا مقوله تداعی را- که فرایندی غیر ارادی است- در استخدام تعلیم که جنبه ارادی است، قرار داده و تعلیم را در خدمت تغییر درآورده است.
رابطه بینامتنی مضامین صفوه الصفا و اسرارالتوحی (براساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
1 - 22
حوزههای تخصصی:
ژرار ژنت از محققان برجسته عرصه بینامتنیت، هر متن را با متون پیش از خود مرتبط دانسته و در نظریه بیش متنیت، رابطه هر بیش متن را با پیش متن خود مطرح کرده است. از آنجا که در طول ادوار عرفانی، بحث عارفان هم مشرب با دیدگاه های مشابه قابل توجه بوده است و ساختار تذکره های عرفانی همچون صفوه الصفا و اسرارالتوحید نیز بر مبنای کرامات، اندیشه ها و گفتار عارفان خاصی تدوین شده است؛ این پژوهش با هدف روشنگری زوایای عرفانی قرن هشتم، برآن است که کرامات و آرا و اندیشه های شیخ صفی الدین اردبیلی را با دیدگاه ها و کرامات عارفانی هم چون ابوسعید ابوالخیر از منظر نظریه ژنت بسنجد. چنان که این پژوهش جهت گیری بینامتنی صفوه الصفا را در استقبال از اندیشه های ابوسعید ابوالخیر هویدا می کند؛ تشابه مضامین صفوهالصفا با اسرارالتوحید از حیث کراماتی همچون طی الارض، فراست، مسائل مربوط به مرگ، نجات مردم و همانند آن ها و همچنین مفاهیم اخلاقی و تربیتی متصوفه، نظیر تربیت نفس، رفع حجاب و مسائل دیگر، رابطه بینامتنی بین این دو اثر را تأییدمی کند.
بازتاب مضامین عرفانی و اخلاقی در حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
297 - 314
حوزههای تخصصی:
نسخه خطی حدائق الانوار، رساله مفصّلی است در عرفان و توحید. با نثری ساده و مرسل که مؤلف در فصل اول مقدّمه، شرح حال خودش را ذکرنموده است. نویسنده، کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه در چند گلزار و شجره تنظیم کرده و در آن اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده است. حکایت های حدائق الانوار، نمونه ای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده است. در این مقاله برآنیم تا برجسته ترین آموزه های عرفانی و اخلاقی قومشمی از جمله طلب، عشق، معرفت، توحید، فقر و فنا، مبارزه با نفس، نکوهش دنیا و دنیاپرستان، ریاضت، یقین، قرب، انسان کامل و ...را بنمایانیم. بررسی ها نشان می دهد که قومشمی در حدائق الانوار، برای تبیین موضوعات عرفانی، به استفاده از اساطیر مختلف ملی و مذهبی دست زده است. بیشترین توجّه نویسنده، به اساطیر مذهبی بعد از اسلام است که در این بین، شخصیّت هایی چون پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام زمان(عج) بن مایه اصلی نوشته او را تشکیل می دهند. اساطیر دینی قبل از اسلام، در درجه دوم استفاده قراردارند و اساطیر ملی با فاصله ای کم در درجه سوم اهمیّت قرارمی گیرند. قومشمی از اساطیر ملی نیز برای تبیین مفاهیم مذهبی و عرفانی بهره جسته است. وی گاه برای برجسته تر کردن مفاهیم عرفانی، به بازگویی اساطیر گذشته پرداخته است.
ویژگی های سبکی شعر عارفانه شمس مغربی (عارف قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
100 - 122
حوزههای تخصصی:
شمس مغربی شاعر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، شاعری است صوفی مسلک با کشش و تمایل به ساحت عرفان اسلامی. سبک او در ژرف ساخت متاثر از سنائی غزنوی و عطار است. او تحت تاثیر مکاتبی چون پانته ایسم، بودائیسم، مسیحیت و وحدت وجود قرار گرفته و از شخصیت هایی مانند ابن عربی بهره برده است. همین تاثیرها یکی از عمده ترین ویژگی های سبکی او را رقم می زند. غزل های عارفانه شمس مغربی از نظر نقد ساختاری یک دست و یک پارچه است. میان بیت های غزل، مفهومی فراگیر وجود دارد به گونه ای که ارتباط و همبستگی های معنادار در غزل های عارفانه او مشهود است. زبان مغربی در پاره ای از قافیه ها متکلف و در سطح غزل آمیختگی فراوان با واژه های عربی و گاه ترکیب های نامأنوس دارد. از نظر فکری مغربی متمایل به عرفان ابن عربی و از نظر هنر شاعری می توان او را میان سنائی و عطار دانست. ویژگی های دیگر سبکی او کاربرد واژه هائی است که مبین ذوق صوفیگری و عارفانه شاعر است مانند: تجلی، آینه، خورشید، فنا و... از دیگر ویژگی های سبکی او، عبور از تصوف زاهدانه به سوی عرفان عاشقانه است.
انطباق انسان کامل و صراط مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صراط مستقیم هدف و مقصدی است که انسان به تعلیم الهی، هدایت به آن را حداقل ده بار در شبانه روز از خداوند طلب می کند. صراط مستقیم راهی است که خود مقصد است و کمال و حقیقت انسان، در آن راه بودن است. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی در متن آیات قرآنی است که اثبات انطباق حقیقت عرفانی انسان کامل (همان امام معصوم در تفکر شیعی) با صراط مستقیم را بدون ارجاع مستقیم به آراء عرفا می نماید. دراین راستا از روش تفسیری قرآن به قرآن وتدبر در آیات با استناد به منابع کتابخانه ای استفاده می شود. در نهایت با 9 دلیل به این نتیجه می رسد که لطف و رحمت خاص خداوند تعلق گرفته تا از میان بشر بندگان حقیقی خویش را که در ذات خدا فانی و در بقاء او باقی شده اند، برگزیده و با علمی از جنس علم خود، آنان را مخصوص و به زیور عصمت مُتصف ساخته تا عموم بندگان را برای وصول به ولایت خویش؛ به تبعیت و اطاعت و ولایت آنان امر فرماید. این واصلان حقیقی که دارای جاذبه ولایی شده و قدرت تصرف یافته و شاهدان بر اعمال و قلوب اند، دارندگان مقام امامت و هادیان به امر الهی هستند. فقط اینان اند که هادی بشر به سوی ولایت الهی می باشند.
بررسی تطبیقی مفهوم تجلی در اندیشه وحدت گرای مولانا و شبستری با استناد به مثنوی و گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان طور که می دانیم اصل جهان بینی مولانا بر محور وحدت وجود است؛ اینکه ذات حق به جلوه های گوناگون در کثرات و تعینات تجلی کرده و آن ها را آینه تمام نمای حق نموده است. با توجه به تأثّر شبستری از مکتب مولانا، این مفهوم در ایدئولوژی عرفانی وی نیز وارد شده است. در این مقاله برآنیم تا به بررسی تطبیقی مفهوم «تجلی» که یکی از مفاهیم اساسی در مبحث وحدت مطلق است بپردازیم. هدف عمده ما در مطالعه حاضر، در اصل بررسی شباهت ها و تفاوت های دیدگاهی مولانا و شبستری نسبت به مسأله تجلی ذات حق در کثرات و تعینات است.
واکاوی قلندریّات و مباحث مربوط به آن در آثار منظوم و منثور شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
225 - 248
حوزههای تخصصی:
شیخ احمد جام از جمله عارفان نامی حوزه خراسان بزرگ است. آثارش در دو دسته منثور و منظوم جای می گیرد. در این پژوهش، مباحث قلندری در آثار منثور و دیوان اشعار بررسی شده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بسامد موضوعات قلندری در دیوان اشعار از تنوّع بیشتری برخوردار است و شامل مواردی چون: تظاهر به فسق، بی اعتباری دین و ردّ مظاهر شریعت، تظاهر به آیین های غیراسلامی، تعریض به زاهدان و صوفیان، حضور در اماکن بدنام و بی اعتنایی به نام و ننگ می شود. درحالی که شیخ جام در آثار منثور خود تنها به مواردی چون انتقاد از صوفیان مرائی و عاریتی بودن نام جویی اشاره کرده است. در مجموع، تفاوت آشکار سطح ایدئولوژیک آراء شیخ جام در آثار منثور و دیوان اشعار، این فرضیّه را تقویّت می کند که این سروده ها منسوب به اوست.
نفس واحده در عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
132 - 151
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بحث برانگیز در قرآن کریم که محل مناقشه برخی از عرفا قرار گرفته است تقدم در خلقت مرد بر زن و عاملیت واسطه بودن مرد در خلقت زن می باشد. در واقع این گروه از عرفا با مطرح نمودن اولویت در خلقت مرد، از زن با عنوان جنس دوم و طفیل وجود مرد نام برده و اساس خلقت زن را امری بی ارزش و صرفا جهت کامجویی، ازدیاد نسل و... معرفی نموده اند. در حالی که در بینش اسلامی و با تکیه بر تعالیم وحیانی اگر چه زن و مرد دو جنس متفاوت محسوب می شوند اما هر دو دارای وحدت نوعی و ماهیت انسانی یکسان و منقسم از یک گوهر وجودی می باشند. و ملاک و معیار ارزش گذاری بین زن و مرد را در تقوا و پارسایی قرار می دهد. هدف از نگارش این مقاله نگاهی تحلیلی-تطبیقی نسبت به جایگاه زن در هستی شناسی از منظر عرفا می باشد تا با تکیه بر آیات قرآن کریم به رفع تبعیض بین مرد و زن و متعاقباً به اثبات جایگاه وجودی زن به عنوان نوع انسانی منجر شود.
چند و چون نظریه وحدت وجود در هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمان جامی بزرگ ترین شخصیت فرهنگی و ادبی قرن نهم است که در عمر پر برکتش بر سراسر جریانات ادبی و اجتماعی قرن نهم سایه افکنده است. ویشارح بزرگ نظریه وحدت وجود ابن عربی و جزو بزرگ ترین تأثیرپذیران از وی است و در شمار کسانی از جمله شیخ فخرالدین عراقی و شیخ محمود شبستری قرار می گیرد. جامی با دریافت دقیق و شرح درست وحدت وجود ابن عربی، اتهام حلولیت را از افکار مولانا جلال الدین بلخی زدود ودرهای ابتذال و سوء استفاده از نظریه عرفانی وحدت وجود را بست. او از شاعران و عارفان کثیر التألیف زبان پارسی است و از وی آثار متعددی به یادگار مانده که هفت اورنگ ازبرجسته ترین آن ها، با بن مایه های عرفانی است. جامی هفت اورنگ را با تفسیر ضمنی از «وحدت وجود» آغاز می کند و پس از آن به طور صریح، دو جهان را مظهری از حق می داند که درک آن کار منتهیان است نه مبتدیان. از نظر او محمد عربی(ص)به عنوان رسول و پیر کامل و راهنمای کاملان است. ابزار مهم جامی در هفت اورنگ برای رسیدن به وحدت، مراتب ولایت از جمله قرب فرایض و قرب نوافل می باشد. در این مقاله موضوع وحدت وجود و چند و چون آن از دید گاه جامی، بر اساس هفت اورنگ بررسی و تحلیل شده است.
معروف و منکر از منظر تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
381 - 400
حوزههای تخصصی:
معروف و منکر از جمله اموری است که همواره مورد توجه شریعت قرارداشته و بر هیچ اندیشمندی جایگاه و نقش کلیدی آن ، به منظور تحقّق احکام و فرامین الهی پنهان و پوشیده نیست. در این میان ، آنچه بیش از پیش مورد توجه محققان و اهل قلم قرارگرفته است ، نگاه سنتی به مسئله امر به معروف و نهی از منکر و ذکر مصادیق مختلف و بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی آن بوده است و اما آنچه نادیده انگاشته شده، تأویل معروف و منکر و به عبارت دیگر مصداق اتّم و اکمل و به دیگر سخن تأویل اعظم این دو پدیده می باشد .بدین منظور، این مقاله درصدد بررسی معروف و منکر از منظر تأویل خواهدبود. نگارندگان بر این باورند که محقّق گشتن معروف- با تعریف و تأویلی که از آن ارائ می شود- خود زمینه ساز بروز و ظهور تمام مصادیق معروف خواهدبود و در مقابل، انکار چنین معروفی، به انکار دیگر معروف ها و امر به تمام منکرها خواهدانجامید. بدین منظور ابتدا بحثی کوتاه درباره تأویل و رسوخ در علم خواهیم داشت و به دنبال آن به بررسی تأویل از منظر عرفا و فلاسفه و انواع تأویل به روایت نعمانی و به نقل از امیرالمؤمنین (ع) همت خواهیم گمارد و پس از آن بخشی از این انواع تأویل را که در ارتباط با موضوع مورد بحث است، مورد توجه قرارخواهیم داد.
بازشناسی تطبیقی پردازش اشاری تفاسیر عارفان در تفسیر روح المعانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریافت لطایف معنایی قرآن کریم در تمام عرصه های هدایتی کلام وحی با گستره ی اعتقادات، احکام، اخلاق و مسائل فردی و اجتماعی کوششی فراگیر از سوی دانشمندان مسلمان است. تلاش هایی که گاه به صورت مستقل و در عنوان تفسیر انجام گشته و گاه در خلال آثار اخلاقی و عرفانی متبلور شده است. تفسیر روح المعانی به عنوان یکی از تفاسیر ارزشمند سده های متأخر اسلام با رویکرد جامع و جلوه های اشاری قابل توجّه است. نسبت صوفیانه به آلوسی، تأثیر باورهای صوفیانه او در تفسیر روح المعانی، جایگاه تفسیر او در میان تفاسیر قرآن، تأثیری که تفاسیر پس از او از روح المعانی پذیرفته اند و کاربرد رویکرد صوفیانه در تفسیر او، مطالعه روی این تفسیر با نگاه تأثیرپذیری از رویکرد صوفیانه را ضروری می کند. بررسی هایی که بر تفاسیر انجام می شود در دو قالبِ بررسی پیشاتفسیری و از نوع روش تفسیری، منبع و مبانی در تفسیر و مسائلی از این دست است. گونه دیگر بررسی محتواهای تفسیری است. نوشتار پیش رو که موضوع بازشناسی پردازش اشاری تفاسیر عارفان در تفسیر روح المعانی را دنبال کرده از جنس مطالعه نوع دوم است و قصد دارد تا چگونگی بازتاب و تبیین تفاسیر عارفانه توسط آلوسی را بررسی کند. در راستای این هدف با رویکردی توصیفی تحلیلی ابتدا شیوه های بیان اقوال عرفانی در تفسیر روح المعانی را استخراج می کنیم. پس از آن مفاهیم و اصطلاحات مهم نزد صوفیه را استخراج و بررسی می کنیم که کدام یک در تفسیر آلوسی به کار رفته و در آخر نیز خوانش آلوسی از این گزاره ها را بیان خواهیم کرد. در راستای رسیدن به این هدف گزاره هایی را توصیف و بخشی را تحلیل می کنیم.
تکالیف بیماران روانی ازدیدگاه فقه فریقین و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
212 - 239
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود بیماران روانی و افزایش روز افزون آن بخصوص در شهرهای بزرگ یکی از معضلات جدی جامعه جهانی به حساب می آید که مورد توجه روان شناسان و جامعه شناسان قرارگرفته است. اگرچه در فقه امامیه، عامه و نیز حقوق موضوعه ایران از بخش از جامعه به عنوان محجورین یاد شده و حقوق و تکالیف آنان بطور کامل بیان شده است اما وضع بیماران روانی که معمولا چنین طیف از جامعه در شرایط غیرطبیعی به سر می برند و با مشکلات گوناگون دست و پنجه نرم می کنند، از لحاظ حقوقی مبهم است و هیچ حکم فقهی و قانونی در این زمینه وجود ندارد. و اما در حوزه معارف اسلام با توجه به ملاک های اخلاقی- عرفانی و دغدغه حرمت انسانی که در اسلام وجود دارد، به حقوق بیماران روانی وکسانی که دچار نقایص روحی هستند، بذل عنایت گردیده است. برخی از این بیماران دارای ناهنجاری های شدیدی روانی هستند به گونه ای که مانند دیگر افراد جامعه قادر به زندگی عادی نبوده وبا پدیده های پیرامون خود واکنش غیر عادی نشان می دهند واز این رو ممکن است خود و اطرافیان خود را مورد تهدید قرار دهند و بر هر انسان متعهد به با ور های اخلاقی و انسانی لازم است تا با توجه به وضعیت روحی وشأنیت اینگونه افراد رفتار کنند. پژوهش حاضر سعی کرده است تعریف روشنی از بیماران روانی ارائه دهد و نیز به برخی آن ها از لحاظ میزان تشخیص ودرک که دارند اشاره کند در این نوشتار نیز ضرورت محجوریت آنان با استناد به دلایل فقهی و حقوقی مورد کنکاش قرار گرفته و به میزان محجوریت آنان اشاره شده است.
«انسان آرمانی در اندیشه عطار نیشابوری با رویکرد به عرفان اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار عارفان بزرگ ، هدف نهایی از ارائه داستان ها و تمثیلات چیزی جز بیان و توجیه صفات ارزشمند انسان کامل نیست . عارفان بزرگ به درستی انسان را «عالم اکبر» می دانند، عالمی که خداوند در سرنوشت او استعداد های شگفت به ودیعت نهاده است . انسان می تواند به مدد اراده و کوشش خویش راه تکامل وعروج معنوی را طی کند .عطّار به عنوان یکی از قلّه های رفیع عرفان اسلامی، محور آثار خویش را انسان و سعادت او قرار داده و همواره در سراسر مثنوی هایش سیر ترقی انسان را تا مرتبه کمال و رسیدن به مرحله انسان کامل به تصویر کشیده است.آثارعطار همانند بسیاری از شعرای پارسی گوی دیگر سرشار از مضامینی است که می توان سیمای انسان آرمانی را از طریق آن ترسیم نمود . بررسی اشعار عطار نشان می دهد که آثار او آکنده از مفاهیم مذهبی و عرفانی است که می توان با بررسی آن مفاهیم دیدگاه عطار در باره انسان آرمانی را استنباط کرد.در این مقاله بر آنیم با بررسی مفهوم انسان آرمانی و جایگاه آن در اشعار و اندیشه های شبه آن پی ببریم.
تجلی اشارات عرفانی و اسطوره ای در سروده های محمد بیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
128 - 149
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی متأثر از پشتوانه های تاریخی، عرفانی و اسطوره ای است. تأثیر این عناصر را در اشعار شاعران معاصر، بیش از دوره های دیگر می توان دید و دلیل آن مردمی بودن شعر امروز است. شعر و اسطوره جدایی ناپذیرند و اسطوره سبب بارور شدن واژه ها و شکوفایی شعر می شود. در قرآن کریم، بخش زیادی از مفاهیم در قالب نماد و تمثیل بیان شده است. وجود این تمثیل ها در حقیقت نزدیک کننده هر چه بیشتر مفهوم به ذهن مخاطب است. داستان های عرفانی نیز که غالباً صورتی تمثیلی یا تأویلی دارند، از این سبک قرآن به ویژه در تأویل داستان های قرآنی بهره برده اند. معروف ترین داستان های رمزی در قرآن کریم، داستان پیامبران است که شاعران در آثار خویش به اشارات آن توجه کرده اند و به طور صریح یا غیرصریح به رمزگشایی از آن پرداخته اند. هدف اصلی این مقاله، پژوهش پیرامون تجلّی اشارات عرفانی و اسطوره ای در آثار محمد بیابانی است. بیابانی در آثارش در عین هنجار گریزی و سنّت شکنی، رگه هایی از عرفان را دخیل می سازد. با همه اصالت و نجابت و سنّت ایرانی بودن، اشعار وی رنگ و بوی تجدد و مرزشکنی و تازگی به خود می گیرد و مفاهیم، مضامین و پیام هایش حتی با درون مایه های عرفانی رنگ تازگی دارد. این مقاله به روش پژوهشی، توصیفی-تحلیلی، به درون مایه های عرفانی اشعار بیابانی می پردازد.
تجلی ولایت خلیفه الله ازمنظرعرفانی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
289 - 306
حوزههای تخصصی:
بر اساس بینش عرفانی انسان کامل آیینه تام و تمام خداوندی و مبین یک موجود کامل است که اراده شهود ذاتی، صفاتی و افعالی خداوند را جلوه گری می کند و در واقع تجلی اسما و صفات الهی است. از این روست که می توان از انسان کامل به تعبیری به خداگونگی تمثیلی نام برد به این معنا و مفهوم که اگرچه او خدا نیست و شانیت و فعلیت رب العالمین را ندارد، ولی به سبب استخلاف الهی و خلیفه وِیژه بودن خداوند در جهان هستی دارای ویژگی ها و برجستگی های نابی است که به حق می توان او را جانشین شایسته پروردگار عالم در جهان دید. این مقاله بر این فرض استوار است که از منظرحضرت امام خمینی(س) می توان یک خداگونگی تمثیلی برای انسان کامل در جهان استنباط و استخراج کرد که از مجرای آن انسان کامل می تواند در امور عالم دخل و تصرفی نماید. از این رو برای رسیدن به این موضوع در ابتدا لازم است که این مقوله به صورت اجمال از منظر عرفاو اندیشمندان عرفان اسلامی به بحث و بررسی گذارده شود و سپس به بیان و بررسی اندیشه امام خمینی (س) در این زمینه پرداخته شود.