مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ارمیا
حوزه های تخصصی:
داستان های دفاع مقدس اکثراً با زبانی واقع گرایانه و به دور از تکلّف، در شرایط بحرانی جهت برجسته کردن ارزش های انسانی و تقویت روحیه ایثارگری نوشته شده اند. بعد از عصر دفاع مقدس، بتدریج دوران گذار از داستان های رئالیستی به داستان های تلفیقی( تخیّلی و واقع گرا) فرا می رسد. از این رو دهه هفتاد و هشتاد، توجه اهل قلم به خیال پردازی و ایجاد فضای ذهنی انتزاعی بر اساس آفرینش های ادبی و هنری معطوف می گردد. رضا امیرخانی از جمله نویسندگان جوانی است که در عرصه داستان نویسی تلاشی چشمگیر داشته است و بین رمان های او نوعی پیوستگی ساختاری وجود دارد. «ارمیا» و «بیوتن» به ترتیب رشد و تحوّل فکری و توانایی نویسندگی او را در عرصه رمان نویسی مدرن نشان می دهند. بین این دو رمان چه نشانه هایی مبتنی بر پیوستگی ساختاری وجود دارد و چه دلایلی رشد قدرت قلم او را در رمان «بیوتن» نسبت به « ارمیا» اثبات می کند؟ این نوشتار افزون بر جستجوی این پرسش ها به نشانه های رمان نو و ضد رمان نیز می پردازد و در کنار توصیف زیبایی ها و جذابیّت های هر دو رمان، به کاستی های رمان «بیوتن» متأثّر از نشانه های ضد رمان اشاره می گردد.
بررسی سبک شناسانة رمان «ارمیا» اثر رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک در هنر داستان نویسی به مانند سبک در سایر انواع ادبی، فراهنجاری در زبان است که نظام خاص احساسات و اندیشه های نویسنده و شیوة شخصی او را در نگریستن به جهان نمایش می دهد. در دوران معاصر، سبک شناسی اگرچه همانند گذشته مورد استفاده قرار می گرفته؛ امّا از لحاظ کاربرد زبانی و ویژگی های ادبی دچار تغییر و دگرگونی هایی شده است که نویسندگان معاصر را همچون گذشته صاحب سبکی شخصی ساخته است. سبک خاصی که امیرخانی در آثار خود به کار برده از حیث زبانی و ادبی قابل تأمّل است: کاربرد واژگان جنگی، جابه جایی ارکان جمله، استناد به آیات قرآن، جدا نوشتن کلمات متّصل و... از برجستگی های زبانی او به شمار می رود. همچنین کاربرد تشبیه، توصیف و تصویر از موارد دیگر سبکی او به شمار می آید. محوریت غالب فکری او، نشان دادنِ تضاد و تناقضی است که برخی از رزمندگان، پس از بازگشت از جبهه و جنگ به آن دچار می شوند و همین عامل، سبب کناره گیریِ آنان از مردم می شود. روش اتخاذ شده برای بررسیِ سبکیِ رمانِ ارمیا، رویکرد سبک شناسیِ لایه ای است. در این روش، متن داستان در سه لایة زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل سبک شناسانه قرارگرفته است. در سطح زبانی، عناصر لفظی و زبانی پرکاربرد، به عنوان موتیفِ لفظی یا دورن مایه نشان داده شده است. در سطح ادبی نیز عناصر ادبیِ متن که ایجاد کننده تصویر و موسیقی در متن شده اند و در نهایت در سطح فکری نیز، عناصر فکری و محتوایی غالب در متن رمان مشخّص شده اند. در این مقاله کوشیده ایم به بازنمایی سبکیِ این رمان در سه حیطة زبانی، فکری و ادبی دست یابیم.
بررسی و تحلیل مکتب اکسپرسیونیسم در رمان ارمیا از رضا امیرخانی
حوزه های تخصصی:
هنر قرن بیستم را به گونه ای عام اکسپرسیونیسم نامیده اند که در سال های جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. در این مکتب نویسنده بر آن است تا احساسات درونی خود را در پاسخ به واقعیت بیرونی منعکس کند. هسته مرکزی داستان های اکسپرسیونیستی انسان است. انسانی که در جست وجوی بهشت گمشده خویش، در مقابل ظلم و تجاوز می ایستد. این مبارزه و پایداری می تواند آثار اکسپرسیونیستی را تحت عنوان ادبیات مقاومت قرار دهد. رضا امیرخانی، نویسنده جوانی است که آثار وی در حوزه ادبیات مقاومت قرار دارد. در آثار وی همچون داستان های اکسپرسیونیستی انسان مبارز هسته مرکزی داستان است. این آثار که در قالب رمان مدرن نگاشته شده اند و نویسنده با درهم شکستن برخی از قراردادهای سنتی داستان نویسی ایرانی، از تکنیک های مدرن در پیشبرد داستان بهره برده است. در رمان ارمیا، شخصیت جوان و جویای عدالت داستان به کمک هم رزمانش در پی مبارزه با ظلم و دگرگونی دنیای فعلی است تا بتواند جامعه ایده آل مدّنظر اکسپرسیونیسم را پایه ریزی کند. مخالفت با نسل گذشته (پدر و مادر)، رد عقاید مادی گرایانه اطرافیان و نفی مدرنیته و قالب های سنتی با هم، بیان احساسات درونی شخصیت ها و فشار اجتماعی حاکم بر زندگی آنها در رمان ارمیا، همگی نشان دهنده تأثیر پذیرفتن امیرخانی از مکتب اکسپرسیونیسم است.
الگو های نوین ساختارگرایی و روایت شناسی در تحلیل پیرنگ رمان «ارمیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تحلیل ساختار پیرنگ و گونه روایت با تکیه بر الگوهای نوین ساختارگرایی و روایت شناسی در یکی از رمان های دفاع مقدس با عنوان ارمیا اثر رضا امیرخانی می پردازد؛ ازآنجاکه بیشتر پژوهش های انجام شده در حوزه آثار داستانی دفاع مقدس، به نوعی کلی گویی و یا حداکثر در حد معرفی عناصر داستان باقی مانده است، در این پژوهش بر آنیم تا برای نخستین بار با تکیه بر الگوهای نوین ساختارگرایی و روایت پردازی که از شیوه های نوپا در نقد ادبی به شمار می آید، ساختار پیرنگ و گونه روایت در این رمان را بررسی کنیم؛ بنابراین نخست، ضمن معرفیِ نظریه های ساختارگرایی به تاریخچه مختصری از این دو علم اشاره خواهد شد و پس ازآن دو الگوی ارتباطیِ (پیوندی و گسستنی) در ساختار پیرنگ مورد واکاوی و تحلیل قرار خواهد گرفت. در ادامه بر اساس نظریه پژوهش ضمن بررسی ساختار پیرنگ، بر آنیم تا با تکیه بر الگوهای نام برده، به واکاوی گونه روایت و کارکردهای آن نیز بپردازیم.
«براعت استهلال» یا «خوش آغازی»، در رمان های «ارمیا»، «بی وتن»، «ره ش»، «قیدار» و «من او» رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول مهم و سرنوشت ساز در داستان نویسی؛ نحوه ورود نویسنده به داستان است. جایی که اولین برخورد منطقی با اثر شروع می شود و منحنی های ادراکی و احساسی مخاطب در کوتاه ترین زمان برهم منطبق می گردند. انتخاب نقطه آغاز مناسب یا خوش آغازی داستان سابقه ای طولانی در ادبیات داستانی دارد لیکن با وجود تأثیر شگرف آن بر داستان، عناصر سازنده آن و نگاه و توجه خواننده؛ چندان مورد اقبال نبوده و در اکثر موارد حتی جزو عناصر اصلی و مهم داستان محاسبه نمی شود. حساسیت موضوع آنجاست که خواننده، باید در جملات ابتدایی تحت تأثیر داستان و فضای کلی آن قرار بگیرد، با داستان ارتباط برقرار کند و هیجانی در وجود خویش احساس نماید وگرنه ادامه مطلب را نخواهد خواند. «امیرخانی» یکی از نویسندگان موفق سال های اخیر است که با استفاده از شگردهای خاص و شیوه های نو؛ توجه مخاطبان بی شماری را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر؛ «آغاز» داستان، جملات آغازین آن و ساختار کلی «آغاز» در پنج اثر رضا امیرخانی را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار خواهد داد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که شروع داستان در رمان های امیرخانی، به عنوان ضرورتی قطعی، توانسته است با القای باورپذیری منطقی، مانند یک قلاب عمل کرده و خواننده را تا پایان داستان ب ه دام بیندازد. ضمن اینکه ارتباط منظم و منطقی شروع داستان با سایر عناصر و روند کلی روایت، کششی زیبا برای خواندن ایجاد کرده، از شکست داستان جلوگیری نموده است.
میثاق و تفسیرهای مختلف از آن نزد انبیای بنی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
287 - 307
حوزه های تخصصی:
یهودیانِ دوره تبعید به واسطه هشدارهایی که از انبیای پیش از تبعید دریافت کردند، از تنبّه و آگاهی نسبی برخوردار شده بودند. ظهور هشت تن از انبیای بنی اسرائیل به نام های عاموس، هوشع، اشعیاء، میکاه، زفنیا، ناحوم، حبقوق و ارمیا که به انبیای ماقبل تبعید معروف هستند و رواج تعالیم آن ها، موجد تحولات بسیاری در حیات دینی یهودیان شد. از میان این انبیا، عاموس، هوشع، اشعیاء و ارمیا، یهودیان را به درک عمیق خدا و رعایت نظام اخلاقی جدید دعوت نمودند و میثاق را با دلالت های روشن تری احیا کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی برداشت و تفسیر این چهار نبی از میثاق و تبیین شباهت ها و تفاوت های آن ها در تفسیر میثاق با استفاده از منابع مکتوب، به ویژه عهد عتیق، براساس تطبیق داده ها و تحلیل آن هاست. یافته ها حاکی از این هستند که در موضوع میثاق، باوجود توافق درباره اصل موضوع، این چهار نبی در تفسیر آن تفاوت و تنوع آراء دارند. عاموس، نخستین نبی از انبیای بزرگ دوره ماقبل تبعید، مفهوم میثاق را با عدالت الهی گره زده است. حال آنکه هوشع نبی این آموزه را براساس احساسات عاطفی، اشعیای نبی بر اساس قداست خداوند و ارمیای نبی، فراتر از این ها، بر بنیاد معنویت تفسیر کرده است. به عبارت دیگر، هوشع با مشکل عشق دست وپنجه نرم می کرد، عاموس و اشعیاء با عدالت و قداست هماوردی می کردند و ارمیا بخشی از مناقشه را با تجدید عهد قابل حل می دانست.
شیوه های تأثیرپذیری از قرآن در رمان های رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
133 - 160
حوزه های تخصصی:
کلام خداوند در جامع ترین کتاب آسمانی «قرآن» و در اوج بلاغت و فصاحت ادبی و محتوایی همواره از دیرباز الهام بخش شاعران و نویسندگان آشنا و مأنوس با این موهبت الهی بوده و بدون تردید سرچشمه بسیاری از متون ادبی، خصوصاً ادبیات تعلیمی بوده است. امیرخانی از نویسندگان جوان و توانای معاصر است که بیش از نویسندگان دیگر از قرآن به صورت های مختلفی در نوشته های خود بهره برده است و اصولاً آغازگر کاربرد نوین آیات قرآن در حوزه رمان نویسی است که پیش از وی سابقه نداشته است. وی افزون بر انس و الفت با قرآن، شیوه های بدیعی را در تأثیرپذیری از قرآن با خلاقیّت ادبی خود آفریده است. تنوّع روش های بهره گیری از آیات قرآن در رمان های او در دو بخش بررسی می شود: شیوه های سنّتی تأثیرپذیری از قرآن و نوآوری وی در تأثیرپذیری از آیات قرآن. نوآوری در رسم الخط، نوآوری در ترجمهواژه ها، تصویرآفرینی با واژه ها و آیات و نوآوری درکاربرد نشانه های قرآنی از جمله شیوه های منحصر به فرد او در بهره گیری از قرآن است. هدفِ اصلیِ رضا امیرخانی در به کارگیریِ این شیوه ها در رمان های خود، دستیابی به معانی جدید بوده و به هیچ عنوان قصد تحریف یا اهانت به ساحت مقدس قرآن را نداشته است. این جستار برمبنای تحلیل محتوای کیفی متن و جامعه متن پژوهش، مهم ترین رمان های امیرخانی است.