مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
امکان اشرف
حوزه های تخصصی:
عالم عین از منظر افلاطون به دو دسته تقسیم می شود:?. عالم مثل، ?. عالم محسوسات. ارائه نظریه مثل از سوی افلاطون مبتنی بر همین مبنا بوده است. به طور قطع می توان گفت افلاطون با ارائه این نظریه درصدد بود که به گمان خود بتواند پیدایی عالم محسوسات را با نظر به ناپایداری آن و قابل شناخت نبودن یقینی آن توجیه کند.
نقادی های ارائه شده علیه نظریه مثل عمدتا از سوی فلاسفه مشاست. ارسطو شاگرد و هم عصر افلاطون در مواجهه با این نظریه معتقد است: «قائل شدن به این نظریه نتایج غیرمنطقی در پی خواهد داشت.»
ابن سینا نیز با ارائه ارزیابی منفی از این نظریه، «آن را محصول دوره خامی اندیشه یونانی دانسته است و برای آن پشتوانه ای برهانی قائل نیست». نگارنده درصدد است که با توجه به جایگاه نظریه مثل در اندیشه افلاطون، ضمن تقریر و ترسیم ناکارآمدی آن نزد ارسطو و ابن سینا در تبیین نظام پیدایی عالم، با گریز به براهین موید دیدگاه مثل، نشان دهد که نقدهای ارسطو و به ویژه ابن سینا تا چه اندازه موجه اند
هفت نکته درباره نبوّت و امامت
حوزه های تخصصی:
نگارنده از چند دیدگاه در باب نبوّت و امامت سخن مى گوید : نارسایى بشر در کسب فیض الهى؛ مستقلّات عقلیّه مبناى قبول دین؛ تفاوت درجات انسانها؛ برهان امکان اشرف؛ عبودیّت کامل و عبد کامل. پیوند میان عقل و نقل در این گفتار، قابل توجّه است.این گفتار، برگرفته از درس گفتارهاى شیخ محمود حلبى خراسانى در سال 1383 قمرى است.
بررسی مسئلة تشکیک خاصی در اندیشة میرفندرسکی با نگاهی بر آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک مسئلة تشکیک در وجود از مباحث بنیادین فلسفی است. شاید بتوان گفت که این مسئله، مرزی است میان حکمای صدرایی و غیر صدرایی. به گونه ای که این مسئله عموماً با انکار حکمای قبل صدرا و اقبال حکمای صدرایی مواجه شد. اما از میان حکمای قبل صدرا برخی موضع صریحی در قبال این بحث نشان نداده اند که از آن جمله میرفندرسکی است. جستار حاضر به دنبال آن است که با بررسی و تطبیق آرای میرفندرسکی با آرای صدرالمتألهین، به تبیین موضع خاص این فیلسوف در خصوص مسئلة تشکیک خاصی بپردازد.
بررسی و نقد ادله فخر رازی وامامیه بر چگونگی تعیین امام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشاعره و اکثر معتزله نصب امام را شرعاً بر مردم واجب می دانند. براین اساس تفسیر آنها از ضرورت امامت، دو قید دارد: اولاً وجوب را شرعی می دانند و نه عقلی و ثانیاً آن را از باب «وجوب علی الناس» می انگارند و برای اثبات این مدعا به ادله ای تمسک کرده اند.
در این مقاله برخی از ادله امامیه بر وجوب نصب امام از جانب خداوند تبیین شده است، همچون: 1. قاعده امکان اشرف؛ 2. نیاز شرع به حافظ؛ 3. واسطه فیض؛ 4. هدایت عمومی و اتمام حجت و 5. قاعده لطف. سپس برخی ازاستدلال های فخر رازی مبنی بر وجوب نصب امام توسط مردم بیان شده اند؛ همچون: 1. امام موجب دفع ضرر از نفس؛ 2. نصب امام مقدمه واجبات مطلق. سعی شده است که ناکافی بودن استدلال های فخر رازی تبیین واز تمامیت ادله امامیه دفاع شود.
معناشناسی و هستی شناسی ملائکه در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
73-89
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم نزد متفکرین اسلامی مسأله ملائکه و تحلیل و واکاوی مرتبت وجودی آن است؛ تحلیل صدرایی ملائکه در راستای طرح کلان ملاصدرا، یعنی هماهنگی عقل و نقل است. او در مواضعی از دریچه فلسفی از ملائکه یاد کرده و آنها را عقل می نامد و گاه نیز با لسان شریعت سخن گفته و با عنوان ملائکه از آنان یاد می نماید. دو پرسش اساسی این جستار عبارتند از: ملاصدرا چه تلقی ای از ملائکه دارد؟ او چگونه وجود ملائکه را اثبات می کند؟ بر این اساس برخی از نتایج این پژوهش به این قرار است: از نظر ملاصدرا، ملائکه طیف های گوناگونی دارند که از آن جمله اند: ملائکه مقرب، ارواح مهیمن، ملائکه مدبر و ملائکه زمین. ویژگی مشترک میان آنها عبارت است از بساطت، تجرد، وجود بالفعل، مجرای فیض و رسالت؛ و همچنین تدبیر امور فلکی و دنیایی برخی از خصیصه های مختص ملائکه است. همچنین، گزارش ادله دوازده گانه ملاصدرا در اثبات ملائکه و ارائه آنها با چینش برهانی و نقد و بررسی آنها از برجستگی های این مقاله است که مسبوق به سابقه نیست.
تحلیل و بررسی نظام احسن از منظرحکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام احسن به معنای بهترین و کامل ترین نظامی است که خدا آفریده است. پرسش این است که آیا نظام آفرینش فعلی، کامل ترین جهان ممکن است؟ آیا با وجود علم، قدرت و خیرخواهی خدا، آفرینش دنیایی کامل تر از این عالم ممکن نبود؛ آفرینشی که در آن هیچ شر و زشتی نباشد؟ ملاصدرا با توجه به صفات کمالی خداوند (مانند: علم، حکمت، قدرت و رضایت الهی)، و نیز وجود مقتضی و نبود مانع در آفرینش، با تبیین و تحلیل عقلی، اثبات می کند که کامل تر از آفرینش کنونی قابل تصور نیست. از این رو، نظام آفرینش فعلی (با وجود شر قلیل) کامل ترین نظام ممکنی است که خدای تعالی آفریده است، چرا که اگر کامل تر از آن شدنی بود، با وجود مقتضی و نبود مانع، آن را می آفرید. آنچه در این پژوهش خواهد آمد مبانی و دلایل عقلی و وحیانی حکمت متعالیه در اثبات کامل بودن جهان موجود، علی رغم وجود برخی شرور، و تحلیل و بررسی آن با توجه به آثار فلسفی و تفسیری صدرالمتألهین و برخی پیروان حکمت متعالیه است.
نقدی بر گزارشی انتقادی از رساله «حشر الاشیاء» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاد [جسمانی] یکی از اصول و ضروریات دین اسلام است و همه مسلمانان طبق نص صریح آیاتی که در کتاب آسمانی آمده به روز رستاخیز ایمان دارند. از این میان حکمای اسلامی کوشش کرده اند این اصل اعتقادی را با دلایل فلسفی نیز اثبات کنند. گرچه برخی از آنان مانند ابن سینا از اثبات جسمانیت معاد اظهار ناتوانی کرده اند ولی ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول فلسفی حکمت متعالیه مانند اصالت وجود، حرکت جوهری و تجرد خیال و ... آنرا مدلّل نموده است. ملاصدرا نظریه خود درباره معاد جسمانی را علاوه بر اینکه در آثار مبسوط خود بیان کرده، یک رساله تک نگاره یی نیز تحت عنوان «حشر الاشیاء» در اینباره تألیف نموده است. مصحح محترم این رساله برخی از اظهارات ملاصدرا را مورد مناقشه قرار داده که بنظر بنده بدور از تحقیق است و این مناقشات، در مقاله حاضر مورد نقد قرار گرفته است.
تبیین مبانی وجودشناختی، جایگاه تکوینی و آثار حقیقت محمّدیه در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله صدور عقل اول بعنوان نخستین مخلوق بیواسطه حق تعالی، یکی از مسائل مهم حکمت اسلامی است. عقل یا صادر اول در حکمت متعالیه، ذات و روح متعالی نبی اکرم(ص) یا همان «حقیقت محمّدیه است که با شواهد نقلی و قواعد عقلی تأیید میشود. این جُستار با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بیان معنا و مصداق حقیقت محمدیه در حکمت و عرفان اسلامی، به تبیین مبانی وجودشناختی این نظریه در حکمت متعالیه میپردازد. برخی از این مبانی فلسفی که فهم و تبیین حقیقت محمّدی(ص) مبتنی بر آنهاست، عبارتند از: اصالت وجود، قاعده الواحد، قاعده امکان اشرف، بساطت وجود یا قاعده بسیط الحقیقه و اصل انبساط و سریان وجود. سرانجام با تکیه بر آثار ملاصدرا به تبیین جایگاه تکوینی حقیقت محمدیه در نظام هستی پرداخته ایم و برخی از مهمترین آثار و برکات وجودی این حقیقت متعالی همچون وساطت در فیض و رحمت الهی، حفظ اساس و نظام عالم، هدایت به صراط مستقیم و وصول به سعادت، و وساطت در تقرّب و شفاعت را بیان میکنیم.
خوانشی بر رویکرد هستی شناسانه ضرورت امامت براساس مبانی فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
447 - 466
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ شیعی در کنار معرفت به توحید، نبوت و معاد هیچ اصلی به اهمیت و عظمت اصل امامت نمی رسد. در این میان مسئله ی ضرورت هستی شناسانه ی وجودامام از جمله موضوعات کلامی- فلسفی است که مورد توجه برخی اندیشمندان اسلامی قرارگرفته است. صدرالمتالهین به عنوان یک حکیم متأله شیعی، بر پایه استدلال و شهود، در مهم ترین آثار فلسفی و کلامی خویش به بررسی ابعاد مسأله امامت پرداخته است. ایشان با تکیه بر مبانی فلسفی خویش جایگاه امام را در مراتب هستی مورد تحقیق قرار داده و برمبنای اصالت وجود و حرکت جوهری به تبیین رابطه ی خداوند، انسان کامل و عالم هستی می پردازد و با رویکردی هستی شناسانه براساس قاعده امکان اشرف، قوس نزول و قوس صعود و حرکت جوهری ضرورت وجود امام را به اثبات رسانده و امام را واسطه ی فیوضات حق نسبت به ممکنات معرفی و بر مبنای تداوم واستمرار فیض الهی جایگاه ایشان را مشخص می سازد. این پژوهش تلاش دارد با رویکرد توصیفی – تحلیلی، ضرورت وجود امامت را در حکمت متعالیه براساس مبانی فلسفی و هستی شناسانه آن مورد تشریح و تبیین قرار دهد.
تحلیل انتقادی ادله اثبات خیال منفصل و نقش آن در تضعیف نظریه معاد جسمانی صدر المتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در جلد نهم اسفار در اثبات معاد جسمانی اصول یازده گانه ای را بیان می کند. او در اصل نهم بیان می کند: عالم خیال عالمی است که وابسته به بدن نیست و جوهری مجرد است که بین عالم مفارقات عقلیه و عالم ماده قرار دارد. او برای اثبات این عالم، به شهودات عرفا و قاعده امکان اشرف بسنده می کند. البته عالم خیال منفصل، به منفصل صعودی و منفصل نزولی تقسیم می شود که هر یک کارکرد مخصوص خود را دارد. پس صدرا از اثبات عالم خیال منفصل در بحث معاد جسمانی بهره می گیرد. توضیح مطلب این است که، ازآنجایی که نفس قادر بر خلق موجودات در عالم خیال منفصل است و با توجه به حرکت جوهری و اشتداد وجودی نفس، که از مبانی اثبات معاد جسمانی است؛ نفس قادر است در عالم خیال منفصل، بدنی را ایجاد کند که میان آن بدن و بدن دنیوی عینیت برقرار باشد. زیرا عینیت و تشخص هر چیزی به صورت آن موجود است. پس چون نفس یک نفس است، چه به بدن دنیوی تعلق گیرد و چه به بدن خیالی، باز یک بدن است؛ زیرا که عینیت از آن نفس است. با توجه به مطالب ذکر شده این نتیجه گرفته می شودکه صدرا از عالم خیال منفصل برای اثبات عینیت بدن دنیوی و اخروی استفاده می کند. حال اگر در ادله صدرا برای اثبات وجود عالم خیال منفصل، تشکیک وارد شود، استدلال او بر عینیت بدن دنیوی و اخروی زیر سوال می رود.
ولایت در حکمت شیعی فردوسی و ملاصدرا بر اساس نظریه امکان اشرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
155 - 171
حوزه های تخصصی:
ولایت از مفاهیم مشترک همه متفکران شیعی است. نگاهی تحلیلی به مفهوم ولایت در منظومه فکری ملاصدرا و تطبیق آن با اندیشه فردوسی در شاهنامه ، به خوبی رگه های مستمر این تفکر و پیوستار اندیشگی این دو حکیم مسلمان را نشان می دهد. تحلیل محتوای آثار این دو حکیم متأله، نشانگر این حقیقت است که در کنار روش غالباً استدلالی صدرالمتألهین و پیش کشیدن برهان هایی همچون قاعده امکان اشرف، فردوسی نیز با سه شیوه مختلف بیان صریح اعتقاد به ولایت علی (ع)، تمثیل مستقیم دریا و هفتاد کشتی و تمثیلات غیرمستقیم، به ویژه با ایجاد یک رمزگان اسطوره ای فراگیر در شاهنامه با طرح شخصیت هایی همچون فریدون و ایرج و کیقباد و کیخسرو و... به تبیین مبحث ولایت و تفسیر تمثیلی اعتقادات شیعی و ولایی خود بر اساس همان قاعده امکان اشرف پرداخته است. تفکیک ولایت و شهریاری صالحان از ولایت طاغوت و پادشاهی ناصالحان نیز بر مبنای همین قاعده، قابل تفسیر است.
نگرش فلسفی ملاصدرا به مفهوم "ولایت" و کارکرد های آن
منبع:
کاوش های عقلی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 167
مسئله "ولایت" از مهم ترین مسائل عرفانی است که ملاصدرا بر اساس ابتکارات فلسفی خود رنگ فلسفی به آن بخشید و آن را به یک مسئله متقن فلسفی – عرفانی تبدیل کرد، هرچند فیلسوفان قبل از ملاصدرا نیز کم وبیش سعی در فلسفی و برهانی کردن مسئله ولایت کردند؛ اما ملاصدرا با زیر بنایی که بر اساس اصول خود بنیان نهاد، بیش از همه در این امر توفیق یافت و این مسئله را بر بنایی استوار بنا کرد. او مسئله ولایت را در دو قوس صعود و نزول تبیین کرد. مبانی وجود شناختی سریان حقیقت ولایت در قوس نزول و مبانی انسانشناختی مسئله ولایت را در قوس صعود بررسی می کند. مبانی انسان شناختی در قوس صعود بیانگر مقدمات وصول به مقام ولایت است. بر اساس نظر ملاصدرا، مقام ولایت در قوس صعود اکتسابی است. این مقام مقامی است که انسان به قدر وسع و تلاش خود، به مرتبه ای از مراتب این حقیقت در قوس صعود خواهد رسید و شرط صعود به این مرتبه در مرحله اول این است که انسان حقیقت وجودی خود را بشناسد. حقیقت وجودی او که نفس اوست، ودیعه و نفخه ای از روح الهی است که خداوند در آن استعدادهایی فراوانی به صورت بالقوه قرار داد و این نفس شئون و مراتب گوناگونی دارد که در هر مرتبه اش، توان ارتباط و اتحاد با مرتبه خاصی از این عالم را دارد، این است که انسان سعی خود را برای رسیدن به مقامِ قرب الهی معطوف می دارد.
مبانی حکمی شفاعت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شفاعت واعتقاد به آن از جمله ضروریات آموزه های دین اسلام محسوب می شود. حصول شناخت کافی از این ضروری دین ومبانی حکمی و عقلی آن امکان برخورداری از این جریان رحمت الهی را فراهم می آورد. از دیدگاه حکمای اسلامی، شفاعت طبق قاعده امکان اشرف تبیین و در جهت تتمیم قابلیت قابل، مطرح شده است و از دیدگاه عرفای مسلمان از طریق انسان کامل در قوس نزول و صعود و همچنین اسماء حسنای الهی و ارتباط این اسماء با رحمت و غفران الهی و واسطه گری انسان کامل به عنوان مظهریت اسماء الهی در عالم ناسوت به وقوع می پیوندد. اعتقاد به خلیفه اللهی انسان کامل و اشرفیت و ولایت او بر سایر موجودات راه دستیابی به شفاعت را سهل و آسان می نماید. زیرا قلب انسان کامل آینه تجلیات ذاتی و اسمائی حق تعالی است که پس از تجلی بر آن وساطت او بر عالم، تجلی می نماید.