مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
شبستری
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تا کنون و تا عرصه آخرین تئوری های پیچیده زبان شناسی، بشر در پی یافتن الگویی فراگیر در معناشناسی بوده است؛ الگویی که با اتقان و صحت بتواند به مثابه یک پارادایم در گستره وسیعی از علوم، تاثیرگزار باشد. این چنین الگویی در گلشن راز شبستری وجود دارد و این مقاله ضمن کشف آن، سعی نموده لوازم و مبانی زیرساختی آن را در سه ساحت هستی شناسی، معرفت شناسی و معناشناسی بیان نماید. برخی از این مبانی عبارتند از: اصل تشکیک در عوالم، اصل نظام احسن و تفاوت تجلیلات جلال و جمال، اصل وجود معرفت های حضوری و پیشین، اصل تفکیک مدلول لفظ از مراد لافظ، و امکان مشهود واقع شدن معانی معقول و... . این الگو می تواند در بهینه سازی تبیین دلالت الفاظ بر معانی باطنی، بی نیاز شدن از ارتکاب به مجاز در تفسیر متون دینی و جدا نمودن حقیقت معنا از امور زاید بر علم معناشناسی، بسیار تاثیرگزار باشد. این الگو به مفاد قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی در اندیشه امام خمینی (ره) نزیک است که به تعبیر ایشان می تواند کلید اسرار معرفت و باب الابواب فهم رموز زبان قرآن شود.
بررسی مقایسه ای مفهوم اومانیسم در اندیشه سید حسین نصر و محمد مجتهد شبستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی وجوه معرفت شناختی دو اندیشمند معاصر ایران که می توان نظرات آن دو را به مثابه دو رویکرد متفاوت به مقوله معرفت و شناخت محسوب کرد، می پردازد و از این رهگذر دریافتی که هر یک از دو متفکر نسبت به نقش انسان دارند را مورد توجه قرار می دهد. به میزانی که سید حسین نصر تحت تاثیر قرائت های عرفانی از دین، به سوی وحدت در شناخت و رسیدن به کنه و حقیقت شریعت گرایش دارد، شبستری با ارایه قرائتی امروزین از دین و با در نظر آوردن تعلقات امروزین بشری به عنوان مفروضاتی غیر قابل اغماض، سعی دارد به «نقد قرائت رسمی از دین» پرداخته و تفسیری از شریعت ارایه دهد که حل کننده مشکلات انسان مدرن نیز باشد.این مقاله سعی دارد از نقطه نظری متفاوت، اندیشه های نصر را به عنوان فیلسوفی جهانی که دغدغه های او شامل جامعه ایرانی نیز می شود، با متفکری دیگر که اساسا زاده فکری جامعه ایران معاصر است مقایسه کند
طور ماورای عقل با نگاهی به منظومه های «سعادت نامه» و «گلشن راز» شیخ محمود شبستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ اندیشه اسلامی جستجو برای دست یابی به معرفت حقیقی تحت چهار عنوان، فلسفه، کلام، حکمت اشراق و عرفان و تصوف صورت گرفته است.طریق اندیشندگان اشراقی با اندکی تفاوت به طریق عرفا و صوفیه نزدیک است.حکمای اشراقی و عارفان و صوفیان پاکدل، تمام هم خویش را صرف تصفیه دل از رذایل و تحلیه آن به فضایل نموده و کوشیده اند تا آینه دل را از خار انکار و نقوش اغیار به آب ذکر، شست و شو دهند تا بتوانند جمال محبوب ازلی را در آن تماشا کنند.از نظر عرفا و صوفیه و اندیشندگان اشراقی، «طور ماورای عقل» یکی از راههای نیل به معرفت حقیقی است. «طور» کلمه ای قرآنی است و مفهوم طور ماورای عقل را در آثار قدمای بزرگ صوفیه، قبل از قرن پنجم می توان یافت. این تعبیر ظاهرا نخستین بار از آثار غزالی وارد عرصه شعر و ادب عرفانی فارسی شده است و سپس آن را در آثار عین القضات همدانی، عطار نیشابوری، و حتی فلاسفه عصر صفوی، می توان یافت.شیخ محمود شبستری که در آثار خود تحت تاثیر افکار و اندیشه های امام محمد غزالی است. در نوشته های خویش، برای اثبات هر حقیقتی از حقایق و نیل به معرفت یقینی، علاوه بر عقل و نقل، به کشف و شهود و ذوق نیز قایل است. از نظر او انسان، ورای طور عقل و استدلال، اطوار دیگری دارد که به کمک آنها می تواند به اسرار نهفته و بیرون از حیطه عقل نظری، دست یابد و به معرفت واقعی برسد. شبستری برترین و بالاترین مرتبه معرفت رایگانگی عارف و معروف و از میان رفتن وهم اثنینیت و تمییز میان آنها می داند که در زبان صوفیه و عرفا از آن به «بقا بعد الفنا» نیز تعبیر می شود.
خوانش شارحان گلشن راز از اعیان ثابته و تطبیق آن با آرای ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «اعیان ثابته» از برساخته های ذهن وقّاد محی الدین بن عربی است که پس از او، پیروان وی، مانند شیخ محمود شبستری از آن استفاده کرد ه اند. اعیان ثابته صورت های معقول اسمای الهی و حقایق اعیان خارجی، و به تعبیری، واسطة میان خدا و جهان محسوس اند؛ به بیانی دیگر، وقتی مشیت الهی بر آفرینش جهان و خلقت موجودات عالم قرار گرفت، ابتدا بر اعیان ثابته تجلی نمود و سپس، کائنات و موجودات از عالم علم الهی به جهان مادی قدم نهادند.
صاحب گلشن راز با اقتدا به شیخِ اکبر، ضمن به کارگیری امکان های اندیشة وی و ابزار بیانی و همچنین تمثیل های وی، به تبیین ماهیت اعیان همت گماشته است. این مقاله با هدف تبیین جایگاه اعیان ثابته درمنظومة هزاربیتی گلشن راز بر اساس خوانش پنج شارح و تطبیق آن با آرای شیخ اکبر شکل گرفته است؛ زیرا مفسران این منظومه توانسته اند بیان اجمالی و موجز شیخ دربارة اعیان ثابته را شرح و تفصیل دهند، و به خوبی از عهدة انجام دادن این مهم برآمده اند.
راه های دستیابی به معرفت حقیقی از دیدگاه شیخ محمود شبستری
حوزه های تخصصی:
شیخ محمود شبستری، عارف شاعر و اندیش مند بزرگ سدة هشتم هجری در آثار خویش، راه های دستیابی به معرفت یقینی را عقل و نقل و ذوق (کشف و اشراق) میداند. وی میکوشد منقولات دینی را با استدلال های اهل فلسفه و با ذوقیات اندیش مندان اشراقی درهم آمیزد و رسالت یک فیلسوف مسلمان و عارف و اندیش مند اشراقی را ایفا کند. شبستری هم چون غزّالی معتقد است، ورای عقل نظری، انسان را طوری و طریقی دیگر هست که به آن طور، اسراری را که از عقل پنهان و محجوب است، میشناسد.
او هم چون همة شاعران عارف ایرانی مخالفت صریح خود را با فلسفه و عقل یونانی ابراز میدارد، اما خرد ستیز و فلسفه گریز نیست. از این رو در عین آنکه در مقام معرفت تمایل به اشراق دارد، در مقام علم، به حکمت و استدلال گرایش نشان میدهد. خرد مورد ستایش شیخ، خرد دینی است، همان خرد و اندیشه ای که به قول او مبحث انبیاست و هزارواند آیه از آیات قرآن اختصاص بدان دارد. شیخ در عین حال، در طریق معرفت حق به داشتن پیر و انسانی کامل که واسطة هدایت حق باشد، معتقد است. از نظر او شاه راه معرفت حق «تفکّر» و سیر دوسویه (قوس صعودی و نزولی) است که در این سیر دیالکتیک و حرکت از کثرت به وحدت، از وحدت به کثرت، از بسیار به یک، از یک به بسیار، از نمود به بود، از بود به نمود، از قطره به دریا، از دریا به قطره، جان آدمی صفا مییابد و نقوش اغیار از لوح دل او محو میگردد و انسان کامل، به شناسایی حقیقی میرسد.
کمال انسان و انسان کامل در نظر شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در جست و جوی پاسخ مستدل و برهانی به پرسش های مطرح پیرامون کمال انسان و انسان کامل در عرفان اسلامی است؛ کمال انسان در چیست؟ انسان کامل کیست و چه ویژگی هایی دارد؟ این کمال چگونه تحقق می پذیرد و از کجا آغاز شده و به کجا می انجامد؟ در این باره از اشعار مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری به عنوان الگوی کاربردی استفاده شده است. شیخ محمود شبستری با استفاده از مسئله حرکت به بیان مبحث تکامل می پردازد. به عقیده او حرکت بنیادی در هستی غیر قابل انکار است. در پی این حرکت همه چیز می خواهد به اصل خود بر گردد. در پایان همه هستی به تعادل می رسد و در نتیجه وحدت به جای کثرت می نشیند.
این حرکات شامل حرکت جوهری ، تجدد امثال ، و حرکت حُبّی بوده و در همه این حرکات انسان قافله سالار است که با نام های مختلف انسان کامل، ولی، امام و ... نمود می یابد و انسان تنها موجودی است که به غایت کمال که همان اتحاد با خداست دست می یابد. به عقیده شبستری کامل ترین انسان، پیامبر اکرم (ص) می باشد که هم ولی است و هم نبی؛ این سیر از ازل آغاز شده و تا ابد ادامه خواهد داشت و در تمام موجودات قرار دارد و همگی دنباله روی تکامل انسان اند،
الگوشناسی و بازشناسی انتقادی دموکراسی نزد جریان ایرانی متمایل به لیبرالیسم در دوره جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر کاوش دموکراسی در اندیشه و نظر جریان سیاسی ایرانی متمایل به لیبرالیسم دوره جمهوری اسلامی بوده است. از این رو این پرسش مطرح شد که آیا می توان تلقی این جریان را از دموکراسی به شکل الگو وار نیز عرضه نمود. از متن مطالعاتِ کنش و نظر این جریان، با کاربست الگوی نظری-روشی جریان-گفتمان، الگوی «دموکراسی کثرت گرا» تئوریزه شد، الگویی که انگاره اصلی و جریانی دموکراسی این دوره لیبرالیست ها نیز بوده است. دموکراسی کثرت گرا، دموکراسی ای است که کثرت گرایی آن را گذار از تصلب ایدئولوژی گرایی، گذار از گفتار تک گویه، گذار از دوره انسان مکلف، گذار از هستی شناسی های کلان و فراروایت ها و رسیدن به عصر تجربه آزادانه امور از جمله ایمان و خصلت تحول یابنده جامعه امروزین تئوریزه می کنند. دین در این انگاره، ذیل نظم متکثر ِآن، در کنار سایر منابع معرفتی قرار دارد و از آنجا که مستعد قرائت های فزون است، حیث مرجعیت خود را از دست می دهد. دموکراسی هم، مقوله ای فرادینی تلقی می شود، که چون انسانی ترین و حقوق بشری ترین شکل حکومت است، هموزن دلایل دینی و حتی مقدم بر ادله دینی به حساب آمده است. مطالعه کنش و نظر این جریان سیاسی، نشان داد که دموکراسی در بین عناصر لیبرالیستی دوره جمهوری اسلامی، جایگاه برجسته ای داشته، مطمح نظرورزی بوده و به خاطر نتایج سکولاریستی آن، در غیریت و ضدیت با نظم سیاسی مستقر، مفصل بندی شده است.
بررسی تطبیقی وحدت وجود از دیدگاه جامی و شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به تطبیق وحدت وجود در اندیشه ابن عربی با آرای جامی و شبستری در این باره پرداخته است. ابن عربی، در نضج و کمال نظریه وحدت وجود بسیار تأثیرگذار بوده است. شبستری و جامی، در میان نویسندگان وشاعران ایرانی پس از سده هفتم وهشتم هجری، از جمله کسانی هستند که در انتقال اندیشه های او نقش مهمی ایفا کرده اند. هم صدا با ابن عربی، بیانگر این اندیشه شدند که در هستی، جز حق چیز دیگری وجود ندارد و هر آنچه به عنوان مظاهر کثرت مشاهده می شود، در واقع چیزی جز تجلی های گوناگون حضرت وجود، نیست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که شبستری و جامی چون ابن عربی، حق را متجلی در جمیع اشیاء به تجلیات اسمایی می دانند و برای تبیین نظریه وحدت وجود، همچون ابن عربی، از ابزارهای بلاغی نظیر تمثیل «دریا و مظاهر آن»، «عدد»، «آینه و نور» و «تابش نور از پس آینه های رنگارنگ» بهره برده اند.
نقد اندیشه هرمنوتیکی «مجتهد شبستری» با تطبیق بر هرمنوتیک فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مجتهد شبستری تفسیر متون وحیانی را مشمول قاعده عام هرمنوتیکی، یعنی «توقف فهم بر منطق پرسش و پاسخ» می داند و معتقد است: این پرسش و پاسخ مبتنی بر پیش دانسته ها، علایق و انتظارات مفسر است و فرایند فهم را تابع دور هرمنوتیکی می داند که همه این نکات بر محورهای اساسی نظریه «هرمنوتیک فلسفی» منطبق است. این پژوهش بر اساس روش «توصیفی –تحلیلی»، ضمن بررسی تطبیقی اندیشه هرمنوتیکی شبستری و هرمنوتیک فلسفی، به این نتیجه رهنمون شده است که اندیشه هرمنوتیکی مجتهد شبستری به سبب جمع خطوط اساسی تحلیل هرمنوتیک فلسفی و اصولی، مثل «قصدگرایی»، «جست وجوی معنای متن در زمینه تاریخی تولید اثر»، «ضرورت تنقیح پیش دانسته ها»، و «تفکیک فهم معتبر از فهم نامعتبر»، با تهافت و ناسازواری درونی مواجه است. همچنین آن بخش از نظرات هرمنوتیکی شبستری، که همسو با هرمنوتیک فلسفی است، به بوته نقد گذاشته شده است.
بررسی و نقد باورهای انسان محورانه حقوق بشر از دیدگاه برخی نواندیشان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
87 - 106
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با روش برون دینی و رویکرد نقدی تحلیلی، مبانی حقوق بشر در دیدگاه روشنفکران نومعتزلی را می کاود. برخی از روشنفکران نومعتزلی داخلی، هم صدا با حامیان حقوق بشر غربی مدعی فرادینی بودن حقوق بشرند و مبنای حقوق بشر را انسان و باورهای انسان محورانه می دانند نه دین. لذا با اصل قراردادن حقوق بشر دین را تفسیر می کنند. در نوشتار حاضر ضمن نقد ادعای روشنفکران نومعتزلی، با اقامه ادله استوار، اوّلاً ناتوانی علوم بشری از شناخت تامّ و جامع حقوق انسان را تبیین می کنیم. وانگهی ادعای محوریت باورهای انسان محورانه برای حقوق بشر را نقض می کنیم و مبانی تعالی حقوق بشر را در گرو تعالیم اسلامی می دانیم که پاسخ گوی نیازهای حقوقی جوامع است.
تأثیر پذیری شیخ شبستر از کلام، تعابیر و اندیشه های شیخ نشابور
حوزه های تخصصی:
نقش پیش فهم ها و پیش فرض ها در تفسیر از منظر شبستری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای نگارش یافته است و نقش پیش فرض ها و پیش فهم ها در تفسیر از منظر مجتهد شبستری را بررسی می کند. همچنین تبیین علم هرمنوتیک و نقش پیش داوری ها و پیش دانسته ها و میزان دخالت آنها در تفسیری صحیح و نزدیک به واقع از اهداف پژوهش حاضر است؛ زیرا تفسیر از مهمترین مباحثی که در باب قرآن مطرح است و با تدبر و تدقیق بر متن، نقش و تأثیر مولفه هایی چون افکار و علایق راوی، مکان و زمان حاکم بر جامعه که بر فضای فکر و اندیشه و تفسیر یک متن در ذهن مفسر رخ می دهد از پیش فرض ها و پیش فهم های منطبق است. یکی از افرادی که این ادعا را تأیید می کند آیت الله مجتهد شبستری است. ایشان معتقد است که صرف قرائت قرآن و تدبر و تعمق در آیات آن نمی تواند آدمی را به حقیقت و اسرار نهفته در پس آیات رهنمون شود. بنابراین، با نواندیشی خود دستاویز دانش هرمنوتیک شد و پیش فهم و پیش فرض ها را در صدر تفاسیر خود قرار داد. مؤلفه های به کار رفته در پژوهش حاضر عبارتند از: مفهوم تفسیر، هرمنوتیک و تاریخچه آن، پیش داوری و نقش آن در فهم متن، نقش یش فرض ها و یش داوری ها در تفسیر، نقش پیش فهم ها و پیش فرض ها در تفسیر از منظر شبستری، روش های تفسیر قرآن ، تفاوت پیش فرض و تفسیر به رأی و ابهامات موجود در فهم متن، زمینه، زمانه و تأثیر آن بر تفسیر مجتهد شبستری از دین. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مجتهد شبستری در تفاسیر خود از پیش فهم ها و پیش فرض های صواب بهره جسته است؛ زیرا ایشان معتقد است که در دنیای پیشرفته کنونی، چارچوب تفکر فقهی سنتی برای کسانی که کشور را هدایت می کنند راهگشا نیست و مانع حرکت به سوی زندگی مدرن و متناسب با عصر حاضر می شود. بنابراین با تمسک به پیش فهم ها و پیش فرض ها در پی آن است تا ابهامات موجود در متون گسسته دینی را شفاف سازی کند و رده های حجاب و ظلمت را درهم شکند و تفسیری قریب به نظر امامان معصوم (ع) ارائه دهد.
بررسی و تحلیل تطبیقی انسان کامل در اندیشه شیخ محمود شبستری و عبدالرحمان جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
153-176
حوزه های تخصصی:
واژه انسان از جمله مقوله هایی است که همواره مورد مطالعه و تفحص در ادیان، مکاتب و معارف بشری واقع شده است. در پژوهش حاضر انسان کامل و ارزش های وجودی وی در مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری و سلسله الذهب عبدالرحمان جامی به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. از آنجا که هر دو شاعر، تحت تاثیر عرفان نظری و آراء محیی الدین ابن عربی هستند، در حقیقت آثار مذکور از منظر عرفان نظری که زاییده تفکرات ابن عربیست، مورد بحث قرار می گیرد. در عرفان نظری، مقصود اصلى از ایجاد عالم، انسان کامل است و انسان کامل نیز، محل جمیع نقوش اسماء الهى است و در حقیقت عالم به سبب او خلق شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تشابهات بسیاری در مباحث فوق، از جمله در مضامین حقیقت محمدیه، اتصاف انسان کامل به صفات حق تعالی، وحدت وجود، مرتبه و مقام انسان کامل در اندیشه های عرفانی حاکم بر گلشن راز در قرن هشتم و سلسله الذهب در قرن نهم هجری یافت می شود.
هرمنوتیک، فهم و تفسیر: بازخوانی تطبیقی در مبانی آرای شبستری و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک آوردگاه نظریه های جدید در حوزه فهم و تفسیر است. شناخت مبانی نظریه های هرمنوتیکی از آن رو اهمیت دارد که بستر مناسبی برای نقد و تحلیل فراهم می کند. فهم و تفسیر به عنوان محور کانونی مباحث هرمنوتیکی بر ارکان چهارگانه مؤلف، متن، مفسر و زمینه استوار است. تمایز رویکرد های هرمنوتیکی به میزان نقش هریک از ارکان چهارگانه در فرایند فهم و تفسیر بستگی دارد. در این مقاله مبانی آرای هرمنوتیکی اندیشمند معاصر اسلامی، محمد مجتهد شبستری، و هرمنوتیست معاصر غربی، هانس گئورگ گادامر، بررسی و تحلیل شده است. بررسی تطبیقی در محور های چهارگانه یادشده نشان می دهد اختلاف آرای شبستری و گادامر در اولین رکن از ارکان چهار گانه فهم و تفسیر، یعنی نقش مؤلف، قطعی و مطلق است؛ ولی مبانی آن دو در سه رکن دیگر، هم وجوه اشتراک دارد و هم افتراق. اهم اشتراکات شبستری و گادامر در مقوله های قرائت پذیری متن، تاریخ مندی فهم، ضرورت استنطاق، دور هرمنوتیکی و تأثیر پیش دانسته ها در فرایند فهم و تفسیر است و اهم اختلافاتشان بر سر تأثیر نقش قصد مؤلف یا حذف آن در فرایند فهم و روش مندی یا ناروش مندی فرایند فهم است.
برخی از کاستی ها در رازهایی از گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گلشن راز شیخ محمود شبستری از آثار مشهور عرفانی است. شبستری این اثر عرفانی را تحت تأثیر عرفان ابن عربی در قرن هشتم سروده است. بازتاب فکر و اندیشه و شعر شبستری در این اثر را می توان آشکارا در منابع بعد از او دید؛ به همین سبب در گذر زمان، نزدیک به پنجاه شرح و حاشیه بر آن نوشته اند. دکتر محمدرضا برزگر خالقی نیز اخیراً به شرح و توضیح گلشن راز پرداخته و آن را رازهایی از گلشن راز نام گذاری کرده است. نوشتار حاضر بر آن است که به معرفی اجمالی شاعر و کتاب و مسلک عرفانی شبستری بپردازد. هدف عمده این مقاله گزارش کاستی ها و نقص های مندرج در کار برزگر خالقی است. اثر برزگر خالقی از سه بخش عمده تشکیل شده است: مقدمه، متن گلشن راز و شرح و توضیحات برزگر خالقی؛ برزگر خالقی به تصحیح متن نپرداخته و کوشیده است با زبانی ساده و به طور فشرده و مختصر به شرح ابیات گلشن راز بپردازد. برزگر خالقی در بخشِ شرح و توضیحات توانسته است مسائل مبهم و شطح گونه را تاحدّی معنی کند و معنی مقبول و متناسب دینی از آن به خواننده ارائه دهد؛ شارحان سنتی نگرشی مریدگونه در برابر شبستری و ابن عربی داشته اند؛ اما او برخلاف آنان چنین نگرشی ندارد. با این حال، گاهی به نظر می رسد می توان بر معنی درج شده در بخش توضیح و شرح برزگر خالقی نقادانه نگریست و از آنها خرده گرفت. این نوشتار تاحدّ امکان و مجال محدود، آنها را بیان کرده است. روش تحقیق در این مقاله، مقایسه ای، توصیفی و تحلیلی است که از شیوه های اسنادی، کتابخانه ای و یادداشت برداری در گردآوری آن بهره برده شد.
بررسی اصل معرفت و خداشناسی از دیدگاه مولانا در مثنوی و مقایسه آن با جهان بینی شبستری در گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت و خداشناسی شرط اساسی ورود به طریقت و نیل به حقیقت است. در واقع تلاش انسان همواره بر این مبنا بوده است تا حقانیّت ذات خداوند را از راه های مختلف شناخته و از این رهگذر حسّ فطری پرستش را در درون خویش ارضا نماید، هرچند که هنوز هم بعد از گذشت قرون متمادی نتوانسته است به کنه ذات حق تعالی پی ببرد و تلاش وی در این زمینه در حدّ و مرز اندیشه محدود مادیتاحدودی ناکام مانده است. اگرچه در طول تاریخ افراد بسیاری این اصل و جنبه های مختلف آن را بررسی کرده اند، امّا به نظر می رسد صوفیّه ژرف تر به این موضوع پرداخته اند؛ خاصّه عارفان بزرگی نظیر مولانا جلال الدین محمّد بلخی و شیخ محمود شبستری. این مقاله کوششی در جهت بررسی جهان بینی این دو عارف در حیطه مسأله معرفت و چگونگی رسیدن به شناخت بهتر خداوند است.
بررسی تطبیقی مفهوم تجلی در اندیشه وحدت گرای مولانا و شبستری با استناد به مثنوی و گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان طور که می دانیم اصل جهان بینی مولانا بر محور وحدت وجود است؛ اینکه ذات حق به جلوه های گوناگون در کثرات و تعینات تجلی کرده و آن ها را آینه تمام نمای حق نموده است. با توجه به تأثّر شبستری از مکتب مولانا، این مفهوم در ایدئولوژی عرفانی وی نیز وارد شده است. در این مقاله برآنیم تا به بررسی تطبیقی مفهوم «تجلی» که یکی از مفاهیم اساسی در مبحث وحدت مطلق است بپردازیم. هدف عمده ما در مطالعه حاضر، در اصل بررسی شباهت ها و تفاوت های دیدگاهی مولانا و شبستری نسبت به مسأله تجلی ذات حق در کثرات و تعینات است.
بررسی تطبیقی رویکردهای اندیشه اسلامی به قیامت و بازتاب آن در مثنوی مولوی و گلشن راز شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزدیک بودن عرفان با دین اسلام و ارتباط گسترده آموزه های عرفانی با مسائل شرعی و اصول خاصّ این دین و تأثیرپذیری شاعران، نویسندگان و به ویژه عرفا از مکاتب اسلامی و مبانی اعتقادی آن در طول تاریخ شعر و ادب پارسی همواره منجر به پیدایش آثاری جامع در حوزه عرفان ایرانی- اسلامی شده است. توانمندی خاصّ عرفا و بزرگان علم فلسفه و کلام سبب تلفیق این دو حوزه (عرفان و آموزه های اسلامی) با یکدیگر شده و بر شمول کلّی این آثار نیز افزوده است. در این میان، مولانا و شبستری، صرف نظر از وجوه مشترک اعتقادی در ایدئولوژی و سبک شخصی خویش، با بهره گیری از مشرب عرفانی و اسلامی، توانسته اند در آثار برجای مانده از خویش، سیمایی کامل از اصول اعتقادی خود را ارائه دهند که اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی، از موضوعات مشترک در جهان بینی این دو عارف است. اگرچه میزان توجّه به مسائل اعتقادی و نگرش فکری در مثنوی معنوی (به دلیل حجم بالای مطالب) بیشتر و در گلشن راز (به دلیل حجم محدود مطالب) بسیار کمتر از سایر موضوعات و مسائل متشابه است؛ امّا می تواند پژوهش های تازه و بی نظیری را به خود اختصاص دهد که نگارندگان در این جستار، مسأله قیامت را در اندیشه مولانا و شبستری با استناد به اصول و آموزه های اسلامی به طور تطبیقی بررسی می کنند تا از این رهگذر برخی از اعتقادات و شالوده های فکری این قبیل شاعران عارف مشرب، بر مخاطبان آشکار شود.
بررسی نقش زیبایی شناختی درتأثیرگذاری اشعار صوفیانه ابن فارض و شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
195 - 216
حوزه های تخصصی:
برای رسیدن به یک بینش درست و شناخت کامل از سرایندگان، می توان از دریچه زیباشناسی به عمق افکار، عوالم درونی و احساسی سرایندگان دست پیدا کرد و از این طریق به زوایای ذهن آنها وارد شد و با درک و بصیرت بیشتری در اشعارشان تأمّل کرد. اشعار شیخ محمود شبستری از عرفای بزرگ قرن هشتم از جمله آثار برجسته ادب فارسی است که جایگاه ویژه ای در پاسخگویی به ابهامات معرفتی و عرفانی دارد. از طرفی دیگر ابن فارض مصری نیز از شاعران عرب عصر عباسی است که در سرودن اشعار عرفانی بی مانند است. در این جستار ادبی، اشعار عرفانی ابن فارض و شیخ محمود شبستری از منظر زیبایی شناختی در چند شاخه وحدت، کمال و جمال، تناسب، انسجام واژگانی، عاطفه و خیال مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو شاعر با اسلوبی منحصربفرد با توجّه به اصول تعادل و توازن، وحدت، حدّ معین، نظم و ترتیب و تصویرپردازی های هنری در استعارات و تشبیهات اشعاری زیبا سروده اند که رعایت این امور باعث تاثیرگذای بیشتر اشعار عرفانی آنان بر مخاطب گردیده است.