مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
روح المعانی
منبع:
حسنا بهار ۱۳۹۰ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
آلوسی یکی از مفسرین بنام اهل سنت است که تفسیر او در میان تفاسیر عامه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او به تعصب مشهور بوده؛ اما به نقل روایات اهل بیت علیهم السلام همت گماشته و از این آبشخور هدایت بهره برده است.
مقاله حاضر ضمن استخراج روایات اهل بیت علیهم السلام از تفسیر روح المعانی آلوسی، گونه به کارگیری آنها را بررسی و تقسیم بندی میکند و چنین نتیجه میگیرد که این بهره وری به گونه های مختلفی نمود یافته است. گاهی آلوسی روایت امام را بر سایر احادیث ترجیح میدهد و زمانی از آن بهره وری تأییدی میکند . در این گونه بهره وری ممکن است کلام امام با سخن رسول خدا، صحابه و تابعین تأیید شود و یا روایت معصوم را به عنوان مؤید سخن خود نقل کند و ... بر این اساس نگارنده مهم ترین این کاربردها را عرضه نموده تا والایی جایگاه عترت در این تفسیر نمایان شود.
رویکرد آلوسی به تفسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالثناء شهاب الدین محمود آلوسی بغدادی از مفسران سده سیزدهم هجری و وابسته به طریقت نقشبندیه و مؤلف تفسیر روح المعانی است. یکی از جنبه های مهم این تفسیر، رویکرد مفسر نسبت به سنت تفسیر عرفانی است. آلوسی از گرایش های عرفانی استقبال کرده و در مواضعی بر اساس تخصص و دانش، روحیات و ذوقیات و احوال بیرونی و نیازهای مخاطبان، به بازتاب آراء مفسران منتسب به عرفان نظری و عرفان سیر و سلوکی اقدام نموده است. دربرابر جریان و سنت تفسیر عرفانی، مواجهه آلوسی با آراء تفسیری عارفان گزینشی است. بر این اساس، کوشش برای توافق بین شریعت و عرفان و برمبنای آموزه های طریقت نقشبندیه روح حاکم بر این نگرش را در سنت تفسیر عرفانی تشکیل می دهد. افزون براین، نباید از مواجهة انتقادی و محققانة وی با برخی آرای دیگر تفسیر عرفانی در روح المعانی، همچون مواجهه با نظریة وحدت وجود ابن عربی غفلت ورزید. این نوع رویارویی ها که در جای خود از استقلال و قوت اجتهادی وی در تفسیر به معنای اعم و تفسیر عرفانی به معنای اخص آن حکایت می کند، تنها در پرتو رویکرد ویژة او و با عنایت به مؤلفة دانش و تخصص آلوسی قابل تبیین و تشخیص است.
ارزیابی آراء آلوسی درباره شخصیت حضرت زهرا (س)در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره یکی از مسائل مهم در قرآن، توجه به شخصیت و جایگاه اهل بیت (ع) است. با توجه به اینکه حضرت زهرا (س) نیز یکی از اهل بیت پیامبر(ص) است و باتوجه به ویژگی های مهم شخصیتی ایشان، جایگاه خاصی نزد قرآن پژوهان دارد. مقاله حاضر با هدف بررسی آراء آلوسی درباره شخصیت حضرت زهرا(س) در قرآن، با استخراج آیات نازله در شأن آن حضرت و بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، شخصیت ایشان را در تفسیر روح المعانی مورد واکاوی قرار داد. منابع مورد استفاده در این تحقیق در محدوده سال های 1402 الی 1434 هجری قمری است. طی مطالعات صورت گرفته و جستجو در نشریات و پایگاه های اطلاع رسانی توسط محقق، اثر پژوهشی که موضوع مورد مطالعه پژوهش حاضر را بررسی کرده باشد، یافت نشد. محقق در پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافت که آلوسی در تصویرپردازی شخصیت حضرت زهرا (س) دچار تذبذب و سرگردانی شده است. وی شخصیت حضرت زهرا(س) را در تفسیر برخی از آیات با الفاظی همچون «دارای حرمت، همراهی با پیامبر(ص) در روز مباهله و برترین زن جهان» دارای فضیلت معرفی کرده است، در مواردی دیگر، آن بزرگوار را «غیر معصوم و طلبکار ناحقّ» نشان داده است، در پاره ای تردید کرده و در برخی آیات نیز خود دچار تردید شده است. دراین میان، وی در توضیح بسیاری از آیات مربوط به حضرت زهرا (س)، هیچ گونه سخنی (در نفی یا اثبات حضرت زهرا(س)) ذکر نکرده است.
بررسی تطبیقی رویکرد آلوسی و سلفیه در مسأله علم غیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد حس گرایانه سلفیه در تفسیر مفاهیم ماورائی همچون علم غیب را می توان به مثابه اساس هستی شناسی این جریان فکری تلقی نمود. در نوشتار حاضر بررسی تطبیقی اندیشه کلامی سلفی ها و آلوسی به عنوان یکی از منتسبان به این مکتب، با محوریت مبحث علم غیب با روش توصیفی تحلیلی مورد کاوش قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهد آلوسی فی الجمله تفکرات سلفی را در حوزه تفسیر علم غیب می پذیرد، ولی تأثیرپذیری انکارناپذیر وی از مشرب صوفیانه، وجوه افتراقی را بین دیدگاه وی و جریان سلفی گری رقم زده است. آلوسی از یک سو همسو با سلفی ها، ضمن تأکید بر مباحثی چون ضرورت عدم تزاحم تفسیر علم غیب با الوهیت و ربوبیت تام ذات الهی، بر غیر استقلالی بودن آگاهی به غیب توسط اولیای الهی تأکید نموده و گستره علوم غیبی را محدود می داند. همچنین تقید و جمود بر ظواهر برخی آیات مشتمل بر مسائل غیبی و لزوم وجود وسایط در افاضه علوم غیبی به اولیای الهی نیز می تواند دلیل قرابت وی با مبانی سلفی ها باشد. از سوی دیگر عدم اعتقاد به عناوینی مانند فراست، توسم، الهام و تحدیث و اثبات کرامت برای اولیا بر اساس آیات 26 و 27 سوره جن، از نقاط تمایز وی با دیگر سلفیه است.
بررسی روایات امام رضا(ع) در تفسیر روح المعانی آلوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
125 - 152
حوزه های تخصصی:
تفسیر آیات قرآن کریم با کمک روایات به ویژه احادیث اهل بیت(ع) پیشینه ای به قدمت قرآن دارد و مفسران فریقین برخی از روایت تفسیری را برای تبیین معارف قرآن ذکر کرده اند. از این رو بررسی روایات نقل شده توسط علمای اهل تسنن برای تقریب دیدگاه ها و بیان نکات اشتراک و افتراق دارای اهمیت است؛ ازجمله مفسرانی که روایات اهل بیت را مورد استناد قرار داده است، سید محمد آلوسی از علمای سلفی قرن سیزدهم در تفسیر «روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم» است؛ پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی روایات نقل شده از امام رضا(ع) در این تفسیر می پردازد؛ لذا با معرفی مختصر تفسیر روح المعانی و نویسنده آن به بیان تعابیر گوناگون وی از حضرت رضا(ع) پرداخته و منابع مورد استفاده وی در این روایات را بر می شمارد. آن گاه روایات سیزده گانه رضوی نقل شده در تفسیر مذکور را مورد مداقه قرار داده و با بررسی سندی آن ها و ذکر منابع احادیث مورد اشاره از کتب حدیثی و تفسیری فریقین، ضمن اشاره اجمالی به محتوای روایات، اشتباهات احتمالی آلوسی را تذکر می دهد.
ارتباط علوم ادبی و قرآن(بررسی علم بیان با نگاهی بر آرای علامه طباطبایی و آلوسی)
حوزه های تخصصی:
علوم ادبی از مهم ترین مباحث مرتبط با علم تفسیر است که آگاهی از آن بر هر مفسری لازم می آید، علم بلاغت یکی از انواع علوم ادبی است که از جایگاه ویژه ای در تبیین مفاهیم قرآنی برخوردار است اثبات بلاغت زیبایی قرآن کریم با مقایسه آرای دو مفسر مطرح اهل تسنن و تشیع یعنی آلوسی و علامه طباطبایی برای عمق بخشیدن به فهم کلام وحی الهی هدفی است که در این پژوهش می کوشیم با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق بررسی و ذکر نمونه هایی از قرآن کریم بدان بپردازیم. لذا ، نمونه هایی را مبتنی بر نظر هر دو مفسر مورد بررسی قرار می دهیم برخی از دستاوردهای حاصل از پژوهش را اینگونه می توان بیان داشت: حجم وکمیت استفاده از علم بلاغت در دو تفسیر المیزان و روح المعانی یکسان نیست ومیزان بهره مندی از این علم در تفسیر روح المعانی بیش تر از المیزان است. با توجه به این مطلب که تفسیر المیزان، تفسیری فلسفی- اجتماعی است، نگاه مفسر به این علوم، نگاهی ابزاری برای بیان بهتر تعالیم الهی است در حالیکه در تفسیر روح المعانی از جایگاه ویژه و مستقلی برخوردار است .
تحلیل عبارات متضمّن تحقیر در آیات قرآن با تأکید بر آراء ادبی تفسیری آلوسی
حوزه های تخصصی:
نزول معجزه خاتم در جغرافیای عربی، بستر تلاش حداکثری دین پژوهان و اهل تفسیر در دریافت لطایف معنایی قرآن کریم با ابزار ادبیات عرب را فراهم آورد. کوششی که در تمام عرصه های هدایتی کلام وحی با گستره ی اعتقادات، احکام، اخلاق و مسائل فردی و اجتماعی نمود یافته است. پژوهش کتابخانه ای حاضر که به شیوه ی توصیفی تحلیلی سامان یافته با بررسی تفسیر «روح المعانی» به عنوان یکی از تفاسیر ارزشمند سده های متأخر اسلام با رویکرد جامع و جلوه های ادبی ویژه، این مهم را در مورد مطالعاتی آیات متضمّن تحقیر دنبال کرده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تحقیر اسلوبی غیر قابل انکار در قرآن کریم بوده که با جهت گیری و اهدافی چند به کار گرفته شده است. کاربرد حداکثری و هدفمند سیاق و پیوند آن با اسالیب معنابخشِ مفردات قرآنی، مهم ترین شیوه ای است که نگارنده روح المعانی در تبیین آیات دربردارنده ی تحقیر بکار برده است. این رویکرد پراکنده در تفسیر آلوسی از این قرار است: کاربرد ما موصول بجای من، یادکرد اسم ظاهر بجای ضمیر، استفاده از اسم اشاره دلالت کننده بر نزدیک، نکره آوردن اسم، کاربست معنادار حرف جر مِن، ذکر حرف زائد ما، خروج استفهام از معنای حقیقی به معانی مجازی، خروج فعل امر به معانی مجازی و ابهام و پیچش معنایی بجای ایضاح و بیان.
بازشناسی تطبیقی پردازش اشاری تفاسیر عارفان در تفسیر روح المعانی
حوزه های تخصصی:
دریافت لطایف معنایی قرآن کریم در تمام عرصه های هدایتی کلام وحی با گستره ی اعتقادات، احکام، اخلاق و مسائل فردی و اجتماعی کوششی فراگیر از سوی دانشمندان مسلمان است. تلاش هایی که گاه به صورت مستقل و در عنوان تفسیر انجام گشته و گاه در خلال آثار اخلاقی و عرفانی متبلور شده است. تفسیر روح المعانی به عنوان یکی از تفاسیر ارزشمند سده های متأخر اسلام با رویکرد جامع و جلوه های اشاری قابل توجّه است. نسبت صوفیانه به آلوسی، تأثیر باورهای صوفیانه او در تفسیر روح المعانی، جایگاه تفسیر او در میان تفاسیر قرآن، تأثیری که تفاسیر پس از او از روح المعانی پذیرفته اند و کاربرد رویکرد صوفیانه در تفسیر او، مطالعه روی این تفسیر با نگاه تأثیرپذیری از رویکرد صوفیانه را ضروری می کند. بررسی هایی که بر تفاسیر انجام می شود در دو قالبِ بررسی پیشاتفسیری و از نوع روش تفسیری، منبع و مبانی در تفسیر و مسائلی از این دست است. گونه دیگر بررسی محتواهای تفسیری است. نوشتار پیش رو که موضوع بازشناسی پردازش اشاری تفاسیر عارفان در تفسیر روح المعانی را دنبال کرده از جنس مطالعه نوع دوم است و قصد دارد تا چگونگی بازتاب و تبیین تفاسیر عارفانه توسط آلوسی را بررسی کند. در راستای این هدف با رویکردی توصیفی تحلیلی ابتدا شیوه های بیان اقوال عرفانی در تفسیر روح المعانی را استخراج می کنیم. پس از آن مفاهیم و اصطلاحات مهم نزد صوفیه را استخراج و بررسی می کنیم که کدام یک در تفسیر آلوسی به کار رفته و در آخر نیز خوانش آلوسی از این گزاره ها را بیان خواهیم کرد. در راستای رسیدن به این هدف گزاره هایی را توصیف و بخشی را تحلیل می کنیم.
کاربست سیره در تفسیر قرآن کریم، مطالعه ی موردی تفسیر روح المعانی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
189 - 221
حوزه های تخصصی:
کاربست سیره در تفسیر قرآن کریم در ارتباط با آیاتی که به طور مستقیم به سیره ی پیامبر (ص) مربوط می شود، از اصول تفسیر محسوب می گردد. به علاوه سیره باید در تبیین آیات دیگر نیز مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که سیره، ابعادی از بیان لازم در تفسیر آیات را که دیگر مدارک از ارائه ی آن ناتوان اند، میسر می سازد. آن سان که شناخت سیره ی پیامبر (ص)، ما را از تحریفات معنوی و خرافات راه یافته به ساحت قرآن و سردرگمی هایی که ممکن است در مقام شناخت و تفسیر قرآن با آن روبه رو شویم، رها می کند. در میان تفاسیری که به سیره ی پیامبر (ص) نیز عنایت داشته «روح المعانی» است که به عنوان یکی از منابع مهم تفسیری اهل سنت و در حکم دائره المعارف تفسیری و جامع آراء پیشینیان در نظر گرفته می شود. اما به این مسئله که کاربست سیره در تفسیر روح المعانی تا چه حد به درستی صورت گرفته، تاکنون در مطالعات پیشین پرداخته نشده است؛ لذا در این پژوهش به شیوه ی توصیفی - تحلیلی و با مطالعه ی موردی، آیات تطهیر، مباهله و شرح صدر که عدم توجه به سیره در فهم آن ها تفسیر ناقصی از این آیات ارائه می دهد، در روح المعانی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن نشان می دهد که آلوسی با وجود عنایت به سیره ی پیامبر (ص)، شیوه ی علمی صحیحی در پیش نگرفته و علاوه بر گزینشی عمل کردن در بهره گیری از سیره با نگاه غیرجامع خود، تفسیری ناصحیح و غیرعلمی از این آیات ارائه کرده است.