فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأمل در متون دینی، به ویژه قرآن کریم و چگونگی فهم گزاره های گوناگون این متون از مشغله های دیرین دین پژوهان است. تلاش های تفسیری دلیل بر این مدعاست. ازسویی توجه به قرآن به عنوان متن آسمانی تحریف نشده، فرصت بهره گیری از روش های نوین بررسی متون را فراهم می آورد. یکی از این روش های نوین، بررسی های معناشناسانه است که می تواند باتوجه به ظرفیت هایش در خدمت قرآن و فهم معارف آن قرار گیرد. یکی از تفاسیر در دست تألیف در سده حاضر، تفسیر تسنیم است. آیت الله جوادی آملی در این تفسیر، ضمن بررسی ترتیبی آیات، از روش تفسیر قرآن به قرآن مدد گرفته اند. گزینش این روش تفسیری و نیز نوع نگاه ایشان، باعث وجود برخی ملاحظه های معناشناسانه شده است؛ مانند توجه به شبکه های معنایی، روابط بینامتنی، سیاق آیات و مباحث لفظی. البته رسالت اصلی مفسر، تفسیر برمبنای اصول و قواعد معناشناسی، به ویژه معناشناسی شناختی نبوده است؛ ازاین رو به کارگیری آن پراکنده و نامنسجم است.
ارزیابی نظریه روان کاوی فروید از منظر معارف وحیانی به ویژه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه روان کاوی فروید، یکی از نظریات مهم در قرن نوزدهم بوده که تأثیر شگرفی در تربیت داشته است. این نظریه از منظر روش، بر روش تجربه گرایی در غرب تکیه دارد و از منظر ماهوی، با مکتب مادی گرای اومانیسم هم سان است. نظریه پیش گفته دو رکن اساسی دارد؛ یکی ساختهای سه گانه ذهنی و دیگری حالات سه گانه روانی. به باور فروید، از میان ساخت های سه گانه ذهنی، نهاد برترین و بنیادی ترین ساخت است و منبع انرژی های غریزی جنسی به شمار می آید. وی ناخودآگاه را عامل اساسی در تربیت معرفی می کند. نظریه فروید از منظر معارف دینی به ویژه نهج البلاغه، در هر دو رکن پیش گفته، مخدوش است: نخست، روش تجربه گرایی انحصارگرا، روشی درست در شناخت انسان نیست. دوم، اومانیسم مکتبی انحرافی در شناخت انسان است که به ابعاد مترقی انسان توجهی ندارد. سوم، انسان دارای ساختهای سه گانه ذهنی نیست و صرفاً یک ساخت ذهنی دارد و چهارم، برخلاف نظر فروید، ضمیر ناخودآگاه بیشترین تأثیر را در رفتارهای انسان ندارد.
بررسی تفسیری آیات انحصار و شمول علم غیب پیامبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسول و امام برگزیدگان خدای سبحان هستند و باید از ویژگی های خاصی چون عصمت و علم برخوردار باشند. در قرآن، دو گروه از آیات در باره علم غیب است؛ بخشی از آن بر انحصار و بخشی بر شمول علم غیب نسبت به غیر خدا دلالت دارد. بررسی این آیات نشان می دهد که آیات دال بر انحصار علم غیب به خدا با آیات دال بر شمول علم غیب تعارضی ندارد، به طوری که آیات شمول به اجمال، پیامبران الهی را آگاهان به غیب معرفی می کند و بر آگاهی پیامبر از غیب گواهی می دهد، این آیات با یک عنوان کلی، علم به غیب را به آنان نسبت می دهد یا علم به غیب را نسبت به موارد جزئی، اثبات می کند. نفی آیاتی که بر نفی علم غیب از غیر خدا دلالت دارد، مطلق نیست، بلکه نفی علم غیب ذاتی و استقلالی از غیر خدا می کند که به قطع علم غیب ذاتی، از آن خدا است. این نفی علم غیب، با علم بر حقایق عالم، به اذن الهی و افاضه حق نسبت به انبیا و امامان، منافات ندارد.
آراء معتزله در مطالعه تطبیقی بین گرایش تفسیری طوسی و طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ طوسی در تفسیر تبیان به مثابه متکلّمی بزرگ و تحت تأثیر اساتید برجسته ای مانند شیخ مفید و سید مرتضی وارد مباحث عقلی- کلامی شده است. مباحث کلامی در تفسیر تبیان برجسته است و این موضوع بیانگر جایگاه کلامی و ویژه شیخ طوسی است. از سویی دیگر تأثیر مبانی فکری و گرایش شیخ طوسی در مواجهه با آیات قرآن بر مفسّران بعدی هم چون طبرسی، نکته ای است غیرقابل انکار. بازتاب عقل گرایی در تفسیر تبیان به ویژه با توجه به پیوند فکری میان مکتب کلامی بغداد - که شیخ طوسی از آن بی بهره نبوده است – و مکتب عقلی اعتزال محسوس است. انعکاس چنین مباحثی در تفسیر مجمع البیانهم - البته نه به گستردگی تبیان- مشهود است. تحولات فکری قرن پنجم و ششم و مواجهه شیخ طوسی و طبرسی را با آنها می توان با توجه به جولان فکری – عقیدی گروه های مختلف کلامی در قالب احتجاجات، مناظرات، تبیین عقاید و نقدهای این دو مفسّر به آرای کلامی معتزله جستجو کرد. سه رویکرد تبیینی، تقریب گرایانه و نقّادانه با آرای تفسیری معتزله، محورهای اساسی این پژوهش است که با رویکرد توصیفی – تحلیلی و گزارش و بیان داده های تفسیری و همراه با شواهد و قرائنی سامان یافته است. هردو مفسّر از رهگذر این رویارویی ها به دفاع از مبانی کلامی شیعه پرداخته اند.
تنوع معنایی «عزم» نزد مفسران و مترجمان قرآن کریم و ارزیابی گونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماده عزم حامل مفهومی کلیدی در تاریخ فرهنگ اسلامی است که کاربردهای آن در 9 آیه از قرآن کریم، در حیطه های مختلف عقاید، اخلاق، احکام و اندیشه سیاسی اثر گذارده است؛ این در حالی است که در تفاسیر و ترجمه های قرآن، تشتت محسوسی در توضیح این ماده دیده می شود که تا حدی برخاسته از دور شدن از زبان عصر نزول و اختلاط میان زبان ها و گویش ها، و تا حدی مربوط به خلاقیت های مفسران و مترجمان در ارائه برداشتی رها از واژه شناسی است. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که ماده عزم در تفاسیر و ترجمه های کهن فارسی، در کاربردهای 9 گانه در قرآن کریم چگونه فهم شده است؟ این فهم ها چه همگرایی و واگرایی دارند و چه گونه شناسی از آنها می توان ارائه داد؟ روش به کار گرفته شده در مقاله، مطالعه تطبیقی متون و تحلیل محتوای آنها با الگوی داده بنیاد است؛ به طوری که اطلاعات به دست آمده از مقایسه و تحلیل، پس از به دست آمدن همگرایی ها و واگرایی ها، مقدمه دست یابی به یک گونه شناسی انتقادی گردد. برای پیشبرد بحث، مؤلف به طور غیر مستقیم از روش گونه شناسی ساخت معنا در حوزه زبان شناسی تاریخی نیز بهره گرفته است
تأثیر مراتب دینداری بر کاهش انحرافات اجتماعی درآموزه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تصریح بسیاری از آیات قرآن و یافته های جامعه شناسی، دینداری در برابر انحرافات اجتماعی مصونیت ایجاد می کند و زمینه کاهش آنها را فراهم می آورد؛ اما پرسش این است که با این ویژگی دینداری، چرا بخشی از دینداران، اهل کج رفتاری نیز هستند؟ چرا بعضی مواقع دینداری نه تنها مصونیت ایجاد نمی کند که به گسترش انحرافات و مسائل اجتماعی با اشکالی جدید می انجامد؟ بنابراین، هدف، تبیین این مسئله با مراجعه به آیات قرآن و تفاسیر است. این هدف با اتخاذ رویکردی تفسیری و پدیدارشناسانه و استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، میسر شده است. نتایج نشان می دهد راز مسئله تحقیق در سیالیت و مدرج بودن دینداری نهفته است. از آنجا که دینداری با نگاهی تقلیل گرایانه، دارای هفت مرتبه قابل سنجش تجربی است، در اولین مراتب به دلیل ضعف و سستی ایمان، احتمال بروز انحراف اجتماعی بسیار است و با عبور از مراتب اولیه و حرکت به مراتب بالاتر، دینداری تقویت می شود.
آسیب شناسی کاربست روایات نبوی در تفسیر کشاف با تکیه بر ساختارهای صرفی و نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموماً زمخشری در تفسیر کشاف برای فهم معنای آیه از روایات نبوی استفاده می کند؛ یکی از این موارد، در زمینه علوم ادبی است که از میان رسته های مختلف این علم می توان به ساختارهای صرفی و نحوی اشاره داشت. در این راستا، مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد انتقادی، به استخراج کاربست روایات پیامبرk برای تحلیل ساختارهای صرفی و نحوی آیات قرآنی در تفسیر کشاف پرداخته و در نهایت با واکاوی و ارزیابی دیدگاه زمخشری در این خصوص، این نتیجه حاصل شده که از یک سو، روایات مورد استناد وی، بجز لای نافیه در ساختار نحوی، ضعیف بوده و از سوی دیگر، کاربست روایت نیز در تمامی موارد صحیح نیست. . . . . . . . .. . . . .. . .. . . .. . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . . . . . .
نقد دیدگاه تفسیری قرضاوی با تاکید بر تفسیر آیات حرمت غناء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غنا از موضوعات فقهی است که در طول تاریخ، فقهای مسلمان از همه مذاهب اسلامی در باره آن نظر داده و ابعاد آن را واکاوی نموده اند، با این همه در پژوهش های آنان به ظرفیت قرآن در آن موضوع، کمتر توجه شده است، تنها کسی که تا حدودی برای اثبات نظر خود به آیات قرآن توجه کرده، یوسف قرضاوی است. او با تحلیل آیات قرآن، به حلیت غنا حکم کرده است. در این مقاله پس از نگاهی اجمالی به دیدگاه فقهای شیعه و سنی در باره حکم غنا، دیدگاه و ادله قرضاوی بررسی و نقد شده و با نگاهی قرآنی، حرمت ذاتی غنا ثابت گردیده است، همچنین با توجه به اینکه حکم حرمت ذاتی و یا عرضی غنا از موضوع های مهم و پیچیده فقه است، ظرفیت فقهی قرآن و روایات تفسیری، تبیین شده است.
اعتبارسنجی عقل تأویل گرا در روایات تفسیری مجاهد بن جبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دعوت های مکرر قرآن به تدبر، تفکر و تفقه، همه حاکی از این واقعیت است که نیروی ادراک انسان و حاصل تأملات منطقی او، دارای اعتبار و ارزش مثبت معرفتی است. به طور مسلم، یکی از مهم ترین منابع تفسیر قرآن، عقل است. کاربرد عقل در تفسیر قرآن به دو نوع تقسیم می شود: عقل مصباح و عقل منبع. مجاهد (متوفی 101هجری) که از صدر مفسران تابعی است، با عقل گرایی در آرای تفسیری اش، از دیگران مفسران صحابه و تابعین، متفاوت و ممتاز شده است. جریان تفسیری حاکم در عصر صحابه و تابعین، راهبرد تفویض، به معنای تسلیم در برابر ظواهر معارفی از آیات و روایات بود، به نحوی که درخصوص تأویل آیات و روایات، به ویژه آیات و روایات صفات خدا احتیاط می کردند، جمعی از تابعین مانند سعید بن مسیب، شعبی، نافع و دیگران براین اساس به تفویض گراییدند. مجاهد با استفاده از عقل تأویل بخش، براساس مخالفت ظواهر برخی آیات با قرینه قطعی عقلی، به تأویل ظواهر آن آیات پرداخته است. اعتبارسنجی آرای تفسیری مجاهد در حوزه عقل تأویل گرا، تا حدود قابل توجهی، همسو و هم جهت با بیانات تفسیری اهل بیتk است.
نقد رویکرد سید قطب به عامل شخصیت بخش سوره های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در زمینه شناخت سوره های قرآن، شخصیت مستقل آنهاست؛ بدان معنا که از لحاظ درونی کاملاً منسجم و از لحاظ بیرونی متمایز از دیگر سوره هاست. شاید بتوان گفت سید قطب اولین مفسری است که در این زمینه تلاش درخور توجهی به انجام رسانده و توانسته است شخصیت منسجم و متمایز هر سوره را تا حدودی نمایان سازد، اما در متن کاوی عبارات وی مشخص شد که تلاش وی از ضعف هایی نیز برخوردار است؛ چه آنکه مشخص نکرده است محور شخصیت بخش سوره از چه سنخی باید باشد. به همین دلیل گاه تلاش می کند شخصیت سوره را بر اساس موضوعی محوری سامان دهد، گاه بر اساس غرضی خاص، و گاه نیز بر مدار روش بیانی ویژه. این چندگانگی باعث شده که در برخی موارد در تبیین شخصیت از سوره ها، دچار اضطراب شده و نتیجه محصلی را در اختیار خواننده قرار ندهد. از تحلیل کلی اندیشه و عملکرد سید قطب می توان نتیجه گرفت که عامل حقیقی در تکوین شخصیت خاص سوره ها، غرض آنها می باشد، نه موضوع و نه سبک بیانی؛ زیرا زمانی که سید قطب سعی می کند شخصیت سوره را بر مدار یک موضوع سامان دهد، غالباً دچار کلی گویی و پراکنده گویی شده و نمی تواند انسجام سوره را به نیکی نمایان سازد، اما زمانی که تلاش می کند شخصیت سوره را بر مدار غرض خاص سوره شکل دهد، در غالب موارد، مقرون به توفیق می گردد. ادله دیگری نیز نقش یگانه غرض در شخصیت بخشی به سوره را تقویت می نماید.
ارزیابی مقایسه ایِ انسجام در سوره طارق و ترجمه آن از محمّدمهدی فولادوند: از دیدگاه نظریه هالیدی و حسن ( 1985.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران حوزه قرآن و ترجمه، ترجمه محمدمهدی فولادوند از قرآن کریم را در زمره بهترین ترجمه های معاصر قرآن به شمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن مبدأ، عنایت به قواعد زبانی و بیانی و نیز به کارگیری واژگان روان زبان فارسی که غالباً از عمده ترین مباحث انسجام بخشی به ساختار متن بوده، مُتقن و قابل استناد می دانند. از طرفی، یکی از سوره های کوچک قرآن که علیرغم حجم اندکی که دارد، از موضوعات متنوّعی سخن گفته، سوره ""طارق"" است. نظر به همین تنوع موضوع و حجم اندک آن، کیفیت انسجام در این سوره و ترجمه آن، می تواند مورد سؤال قرار گیرد. بدین روی، در این پژوهش، براساس نسخه تکامل یافته از نظریه نظام مندِ هالیدی و حسن 1985م و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984م مطرح نمود، عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی در سوره طارق و ترجمه آن از محمدمهدی فولادوند، به صورت گزینشی و استقرائی، به بوته نقد و ارزیابی توصیفی - تحلیلی و آماری گذاشته می شود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی فراجمله ای و متن بنیاد، با اتکا به نظریه مذکور، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی و نیز میزان این انسجام را در متن سوره طارق و ترجمه آن مشخص نموده، سپس هردو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کند. دستاورد پژوهش نشان می دهد که علیرغم وجود تفاوت هایی در نسبت عناصر دستوری و واژگانی متون مبدأ و مقصد، هر دو متن، منسجم بوده و نیز با توجه به درصد بالای مشابهت متن مقصد به متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام، مترجم توانسته است در بازتاب و انعکاس معانی و مفاهیم ترجمه تا حدود زیادی موفق عمل کند.
سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف این پژوهش عبارت است از یک بررسی تطبیقی میان سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته؛ سؤال اصلی این است که نقاط اصلی تمایز میان آن دو کدام است؟ به این منظور، با تکیه بر روش توصیفی−تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و رویکرد علمی−دینی به مطالعه آموزه های قرآن کریم و دیدگاه های اندیشمندان مدرنیته و آمارهای جوامع متأثر از آن، پرداختیم. دستاورد اصلی این تحقیق این است که هفت تفاوت عمده بین آن دو، کشف شد؛ بعضی از آن تفاوت ها عبارت است از: 1. سبک زندگی قرآنی، بر آزادی «خدامحور» و سبک زندگی مدرنیته، بر آزادی «انسان محور» مبتنی است؛ 2. خانواده، در سبک زندگی قرآنی، برخلاف سبک زندگی مدرنیته، جایگاهی والا دارد؛ 3. ساختار خانواده اسلامی بر ازدواج «شرعی و قانونی»، «خانواده دوجنسیتی» و «خانواده تک شوهری»، تأکید دارد، در حالی که در سبک زندگی مدرنیته، خانواده، از ارزش چندانی، برخوردار نیست و بشر در ساختار خانواده، آزادی کامل داشته و خانواده «هم بالینی»، خانواده «تک جنسیتی» و خانواده «چندشوهری» تجویز می گردد. براساس این تفاوت ها، تفاوت های دیگری نیز شکل می گیرد.
بازکاوى مقصود از «قتل نفس» در آیه «فَاقْتُلُوا أنْفُسَکُمْ» (بقره: 54)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره تعبیر «فاقْتلوا أنفسکم» در آیه 54 سوره «بقره»، دیدگاه هاى گوناگونى همچون خودکشى گوساله پرستان، کشته شدن آنها به دست مؤمنان، کشتار آنها به دست یکدیگر، آماده و تسلیم شدن براى مرگ بدون اجراى حکم قتل، و کشتن نفس از رهگذر «محروم نمودن آن از شهوات و وادار ساختن آن به انجام طاعات» مطرح شده است. بر این اساس، کوشش جهت دستیابى به فهمى استوار از آیه ضرورى مى نماید. در این پژوهش، دیدگاه هاى مفسران و قرآن پژوهان متقدم و متأخر مورد بازکاوى قرار گرفته و از رهگذر تبیین و تحلیل حقیقت جویانه و انتقادى آن دیدگاه ها و نیز در پرتو تفسیر روایى و با ملاحظه گزارش تورات از ماجراى گوساله پرستان، مقصود از «فاقْتلوا أنفسکم»، «کشتن برخى یا همه گوساله پرستان به دست یکدیگر یا به دست مؤمنان» معرفى شده است.
معناشناسی «اضلال الهی» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «ضلالت»، یکی از کلیدی ترین مفاهیم قرآنی است؛ به گونه ای که اغلب مفاهیم کلیدی قرآن به طور مستقیم یا غیرمستقیم در دو حوزه معناشناسی هدایت و ضلالت دسته بندی می شوند. میدان معناشناسی (هدایت - اضلال) نیز همچون تمامی مفاهیم کلیدی قران کریم حول محور «الله» در جریان است؛ به گونه ای که ضلالت حقیقی تنها زمانی محقق می شود که با «اضلال الهی» همراه گردد. این پژوهش در راستای کشف لایه های معنایی مفهوم «اضلال الهی» در قرآن و با هدف تبیین پیوستگی معارف قرآنی تدوین شده و با استفاده از روش نوین معناشناسی به تبیین مفهوم «اضلال الهی» و کشف حوزه های معنایی مرتبط با آن پرداخته است. با بررسی 32 آیه ای که در آن اضلال به خداوند اسناد داده شده است، با رویکرد هم زمانی و استخراج مفاهیم هم نشین و جانشین، این نتیجه حاصل شد که مفهوم «هدایت» در تقابل معنایی با این مفهوم قرار دارد و «اضلال الهی» به معنای تصرف در دستگاه های ادراکی انسان (سمع، بصر و قلب) گریبان گیر کسانی خواهد شد که از هدایت اولیه الهی رویگردان شده و با ویژگی هایی چون کفر، ظلم، فسق، نفاق و اسراف خود را مستحق اضلال الهی گردانده اند. مفاهیمی چون ازاغة، طبع، ختم، کر و کور کردن، دگرگون کردن، زیادکردن بیماری قلب و رویگردان کردن، جانشین مفهوم اضلال در ارتباط با خداوند به شمار می آیند. از آنجا که هدایت تنها از جانب خداوند متعال است، فرد با فراهم کردن اسباب «اضلال الهی»، خود را از هر نوع هدایت گر و ولی و یاوری محروم می کند و هرگز راهی به سوی هدایت نخواهد یافت.
بررسی و نقد شبهة ناسازگاری آیات مربوط به مدت آفرینش آسمان و زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغازین روزهای نزول وحی، دشمنان با طرح شبهاتی درصدد القای ناهماهنگی و تناقض آیات قرآنبودند، ولی در دو قرن اخیر، با گسترش مطالعات خاورشناسان دربارة اسلام که در رأس آنان گلدزیهر، نولدکه و... قرار دارند، به شبهة ناهماهنگی آیات دامن زده شد و این موضوع دستمایة انکار وحیانی بودن قرآنگردید. یکی از موارد توهم تناقض در قرآناین است که خداوند در هفت آیه از قرآن کریممی فرماید: زمین و آسمان در طول شش روز آفریده شده اند. امّا از آیات 9 تا 12 سورة فصلّت چنین برمی آید که آفرینش زمین و آسمان هشت روز به طول انجامیده است. مفسران در پاسخ این شبهه، شش پاسخ ارائه کرده اند که در پژوهش حاضر به سبک مسئله محور، با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی، دو مورد به عنوان جواب نهایی پذیرفته شده است: 1 مراد از چهار روز اندازه گیری اقوات در آیات چهارگانة سوره فصلت، تنها آفرینش گیاهان و حیوانات و غذاها نبوده است تا با چهار روز آفرینش زمین و آسمان، هشت روز شود، بلکه دو روز مربوط به آفرینش زمین و دو روز مربوط به آفرینش غذاها و گیاهان می باشد که به اضافة دو روز مربوط به آفرینش آسمان ها، مجموعاً شش روز (دوران) مى شود. 2 در آیات سورة فصلت، تنها به آفرینش زمین در دو روز تصریح شده است. لذا از واژة «خلق» استفاده شده، اما به آفرینش آسمان و میان آن اشاره ای نشده است و از این رو، از واژة «قضی» استفاده شده است.
بررسی تفسیری سیر تعامل پیامبراکرم| با اهل کتاب در مکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایتگری آیات وحی از دوران رسالت پیامبر در مکه و قراین متقن تاریخی، جملگی بر حضور اهل کتاب در مکه و تعامل پیوسته آنان با پیامبر و مسلمانان گواهی می دهد. تعاملی که با تجلیل از اهل کتاب آغازگشته، به سؤال های آنان پاسخ درخور داده و حتی مرجعیت علمی ایشان در بازگویی سرگذشت مردمان پیشین را پذیرفته است، اما در همان نیمه نخست دوران نزول وحی در مکه، به چند دستگی اهل کتاب و اختلاف و تردید آنان در فهم تورات اشاره کرده و گروهی را با تندترین بیان نقد نموده است. نقدی که در گذر سال ها با تیره شدن روابط این دو قطب توحیدی افزایش یافته و به تناسب آن از آیات تجلیل کاسته شده، چنان که در آخرین فقرات وحی که فضای مجادله میان مسلمانان و اهل کتاب شکل گرفته، امتِ پیامبر فرمان یافته اند تا از جدال با دشمنان موحد خود اعراض نمایند، با این همه نگاه قرآن به تعاملات میان این دو قطب توحیدی در سراسر سال های رسالت پیامبر در مکه مثبت بوده و آن گونه که با تجلیل از مؤمنان دیگر ادیان آغاز گردیده با فرمان مسلمانان به جدال احسن و تکیه بر مشترکات با اهل کتاب خاتمه یافته است.
مقایسه ارزش تفسیری «اخبار صحابه و تابعان» و «روایات اهل بیت (ع)» در «التفسیر الاثری الجامع»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های کتاب « التفسیر الاثری الجامع» آیت الله معرفت، گردآوری اخبار تفسیری صحابه و تابعان در کنار روایات معصومان (ع) است. جایگاه علمی مؤلف و تفسیر وی و حساسیت موضوع حجیت اخبار صحابه و تابعان، اهمیت و ضرورت شناخت و معرفی دیدگاه او در این عرصه را نمایان می سازد. تحقیق حاضر با عطف توجه به سه مسأله اساسی در آرای استاد معرفت (یعنی مبانی خاص حدیث شناسی وی، چگونگی و کمیت بهره گیری از اخبار صحابه و تابعان در « التفسیر الاثری الجامع»، و مقایسه کیفیت به کارگیری اخبار تفسیری صحابه و تابعان و روایات تفسیری اهل بیت (ع) در عملیات تفسیری)، مدعی است که ارائه معنایی خاص از معنای حجیت در اخبار تفسیری، و اصل دانستن نقد محتوایی حدیث نسبت به نقد سندی، تأثیر زیادی در حجت دانستن اخبار صحابه توسط استاد معرفت داشته است. از سویی در نگاه ایشان، اعتبار و ارزشمندی اخبار صحابه و تابعان به معنای هم طرازی آنها با روایات اهل بیت (ع) نیست، بلکه وی با این کار دو هدف علمی و ترویجی را در تفسیر اثری پی می گیرد: 1 پر کردن رخنه های ناشی از نبود روایات صحیح از اهل بیت (ع) در تفسیر برخی آیات، 2 نشر دیدگاه اهل بیت (ع) در میان دانشمندان اهل سنت و دفاع از دیدگاه های خاص شیعه.
بررسی دیدگاه مفسران فریقین درباره مصداق «ملک عظیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدای متعال در آیاتی از جمله آیه 54 نساء، نعمت هایی را که از روی فضل به آل ابراهیم × عطا نموده، یادآور می شود. خدا در آیه یادشده بیان می دارد که کتاب، حکمت و ملک عظیمی را به آل ابراهیم عطا نموده است. مفسران فریقین معانی یا مصادیق متعددی را برای ملک عظیم ذکر نموده اند که در برخی از این معانی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. روایات فریقین نیز معانی متعددی را برای ملک عظیم بیان کرده اند که در این رابطه روایات اهل سنت در بیان این معنا با یکدیگر اختلاف نظر زیادی دارند اما روایات شیعی در بیان معنای ملک عظیم همسو و هم مضمون هستند و با یکدیگر اختلافی ندارند. این مقاله به بررسی تطبیقی روایات و دیدگاه مفسران فریقین و دلایل درون متنی و برون متنی آنان در مورد مصداق ملک عظیم می پردازد و در پایان با توجه به سایر آیات و روایات نتیجه می گیرد که معنای ملک عظیمی که خدا آن را به آل ابراهیم × عطا نموده، امامت و به عبارت دیگر ولایت تکوینی از سوی خدای سبحان است.
نقد قرینه بودن سنت برای فهم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطه قرآن و سنت از مباحث مهم علوم قرآن است. بعضی در عین باطل دانستن نظریه قرآن بسندگی، معتقدند قرآن در بیان مراد خود کاستی ندارد و نیازمند غیر، ازجمله سنت نیست. در مقابل، گروهی سنت را قرینه ای برای فهم قرآن و درک مراد آن دانسته اند. اینان راه نشان دادن، بیان جزئیات و مصادیق، جری و تطبیق و تأویلات معصومان را که شأن تعیین شده برای آنان از سوی خداوند است، تفسیر خوانده اند. ناقدان این نظر پرسیده اند که اگر بنا بود قرآن نیازمند غیر برای ارائه مراد خود باشد، متشابهات قرآن اولویت داشتند، ولی خدای متعال راه فهم متشابهات را رجوع به محکمات خود قرآن قرار داده، نه سنت. همچنین براساس سنت قطعی، قرآن حاکم بر سنت است و میزان و معیار در صحت انتساب آن، پس چگونه نیازمند به سنت که محکوم آن است، باشد؟ صاحب این نظر به قرآن بسنده نمی کند و از جایگاه سنت در منظومه تعالیم اسلامی غافل نیست؛ زیرا قرآن به صراحت سخن پیامبر را وحی، یعنی حجت خوانده است، ولی این اعتقاد نه تنها دلیل نیازمندی قرآن به سنت نیست، که اثر عکس دارد. این پژوهشِ تحلیلی توصیفی با هدف نشان دادن قابل خدشه بودن نظریات ارائه شده در متون آموزشی در مورد تفسیر قرآن انجام شده و تلاشش براین است که اثبات کند آنچه در قرآن بیان نشده، طبق برنامه بوده و سنت در طول قرآن، ارائه کننده آن چیزی است که قرآن بر عهده اش گذاشته است و تنها در صورت روشن بودن مرادات قرآن، سنت پشتوانه مشروعیت خواهد داشت.