فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع ازدواج مسلمان با غیر مسلمان در آیات مختلفی مانند: نور / 3، بقره / 221 و ممتحنه / 10 مطرح شده است، همچنین قرآن کریم در آیه 5 سوره مائده بحث نکاح مسلمانان با اهل کتاب را بیان فرموده است. مفسران فریقین در ذیل این آیه شریفه، دیدگاه های مختلفی را بیان کرده اند که می توان در چهار دسته تقسیم نمود؛ گروهی ازدواج مسلمان با اهل کتاب را به طور کلی ممنوع دانسته اند؛ برخی نیز آن را به صورت کلی جایز شمرده اند و برخی آن را به گونه ای محدود پذیرفته اند که این قسم اخیر به دو دسته تقسیم می شوند. در این نوشتار این اقوال به طور مبسوط با شرح دلایل بیان شده و سپس تحلیل و نقد شده است و در نهایت قول به جواز نکاح با اهل کتاب، ترجیح و تقویت گردیده است .
بررسی تفسیری «د ﻫ ن» در آیه «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی قرآن محور و با استفاده از روش معناشناسی، در چهارگام از طریق مطالعه بافتی یا متنی، توجه به واژگان جانشین و مترادف، کاربردهای متضاد و موازنه ساختمان دستوری، مدلول لغوی و مراد تفسیری دو کاربرد فعلی ماده «د ﻫ ن» را در آیه « وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ » بررسی کرده است. بر اساس نتایج این پژوهش، منظور از مداهنه درخواستی مشرکان از پیامبر | ، فرمانبرداری، سازش، تسامح و تساهل در اصول اساسی و بنیان های دینی و اعتقادی است، به طوری که به کفر پیامبر | بینجامد. مشرکان دوست دارند، نیرنگ زده، پیامبر | را بفریبند و با دوستی و روی خوش نشان دادن به ایشان، در کفر از او پیروی کنند تا بر همگان روشن شود که پیامبر | نیز منادی دروغین دین الهی است.
بررسی تعارض آیات مرتبط با خلقت جهان در شش دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آیات قرآن در مورد ادوار زمانی خلقت آسمان ها و زمین تناقضی ظاهری دیده می شود؛ این ادوار زمانی در آیات 12 9 سوره فصلت هشت روز و در آیات دیگر شش روز است. در این رابطه، برخی مفسران تعارض مذکور را مطرح نکرده و در نتیجه به دنبال پاسخ نبوده اند و سایر مفسرانی که تلاش کرده اند این تعارض را حل کنند بر این اساس که هدف خدای متعال در این سوره بیان تفصیلی شش روز بوده است یا نه، راه حل هایی ارائه داده اند. این مقاله از یک سو سعی دارد به نقد آراء مفسران بپردازد و از سوی دیگر این تعارض ظاهری را بر مبنای تمایز عالم «خلق و امر» بزداید. بنابراین بر اساس اینکه در آیه دهم «جعل رواسی» و «تقدیر اقوات» که در چهار روز انجام شده است، مکمل خلقت است نه اصل خلقت، دو دوره ای که در ادوار آفرینش آسمان ها و زمین از سوی خدای سبحان مسکوت مانده و مورد اختلاف مفسران است، به اتیان آسمان ها و زمین مربوط است که در آیه یازدهم بدان اشاره شده است.
تحلیل و تبیین ماهیّت استدلالِ «خَیْرٌ وَ أَبْقی» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام دینی مبتنی بر برهان، منطق و استدلال عقلی است، از این رو معارف آن در قرآن کریم، به صورت استدلال هایی عقلی و منطقی بیان گردیده که هر فطرت سالمی پذیرای آن است. از جمله این استدلال ها، استدلال « خَیْرٌ وَ أَبْقی » است. استدلال مذکور در مواضع تقابل دنیا و آخرت، آن جا که انسان باید یکی از دو طرف را بر دیگری ترجیح دهد ، به کار می آید. این استدلال از چهار مؤلفه تشکیل شده است: مواجه شدن با پدیده های متعارض، ارزیابی موقعیّت، تشخیص خیر پایدار و شرّ ناپایدار و ترجیح و انتخاب خیر پایدار. همچنین این استدلال بر سه مبنای خداشناختی، جهان شناختی و انسان شناختی تنظیم شده است.
بررسی آیات غلبه حق بر باطل از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت های عام الهی که در سراسر تاریخ و در همه جوامع جریان دارد، سنّت نزاع حق و باطل است. بر اساس آیات قرآن کریم مانند: 18 انبیاء، 81 اسراء، 17 رعد، 48 و 49 سبأ، حق و باطل به طور مستمر با هم درگیر می شوند و این درگیری به غلبه حق بر باطل منتهی می شود. در باره چیستی ساحت های غلبه حق بر باطل و سلطه سیاسی، نظامی و اقتصادی حداکثری اهل باطل در جوامع مختلف، نظرهایی از سوی مفسران در مطرح شده است؛ آنان در تفسیر آیات مذکور، به نحله های گوناگونی تقسیم شده اند؛ برخی از آنان سعی کرده اند با مقید کردن معنای حق و باطل در آیات مربوطه، دایره غلبه حق بر باطل را در ساحت خاصی مانند: حجت، باور یا رفتار حق و باطل محدود نمایند، اما علامه طباطبایی این غلبه را در همه عرصه های ظاهری و باطنی حیات اجتماعی بشر می داند. در این مقاله مفهوم و دامنه غلبه حق بر باطل و سرانجام تفسیرهای غلبه حق از منظر تفسیر المیزان بررسی شده است.
جستاری در آیات فقهی «کتب ضلال»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واژه «کتب ضلال» در قرآن و روایات به کار نرفته است، بلکه اولین بار شیخ مفید به آن اشاره نموده و صاحب جواهر برای اولین بار درباره حکم آنها، به آیاتی استناد نموده است. پس از صاحب جواهر، به دلیل اختراع صنعت چاپ و ظهور رسانه های گروهی جدید، فقهای زیادی به آن توجه نموده و به آیاتی پیرامون آنها استناد کرده و برخی نیز حرمت استفاده از ماهواره را از آنها نتیجه گرفته اند. از همین رو گرچه واژه «آیات فقهی کتب ضلال» توسط فقها به کار نرفته، اما به دلیل استناد فقها به آن آیات، اصطلاح مزبور درست است. آیات مزبور جهت حفظ کتب ضلال، تألیف و نگارش آنها و تکسب به آنها مورد استناد قرار گرفته اند. اما قصد اضلال به وسیله آن کتاب ها و وقوع گمراهی، شرط حرام بودن حفظ کتب ضلال هستند، ازاین رو حفظ کتب ضلال به خودی خود حرام نیست. از سویی قرآن مسلمانان را به شنیدن سخنان دیگران و پیروی از بهترین سخنان (قرآن) فرا خوانده است. با این وجود، نگارش و نشر کتب مزبور و تکسب به آنها حرام بوده و پاسخ به شبهات آن کتاب ها ضروری می باشد.
تحلیل و بررسی روش تفسیری ملاحویش آل غازی در تاریخ گذاری قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین ترتیب زمانی نزول قرآن یا تاریخ گذاری آن عبارت از این است که به کمک روایات مختلف مکّی و مدنی، اسباب نزول، ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ، تاریخ[زندگی] پیامبر(ص) و بهره گیری ازتلویحات یا تصریحاتی که در قرآن راجع به رویدادهای زمانمند تاریخ رسالت آن حضرت(ص) وجود دارد؛ زمان و ترتیب تاریخی هر یک از واحدهای نزول قرآن، شناسایی و معین گردد. ملاحویش آل غازی در «بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول» با توجه به روش تفسیری و صبغه تاریخی خود، بیش ترین تلاش را در این مورد با استفاده از آیات قرآن، فهرست های ترتیب نزول و منابع روایی انجام داده است. تحلیل و بررسی رویکرد خاص مفسر نسبت به تاریخ گذاری قران از مهم ترین اهداف این نوشتار است. او با اعتقاد به اصول و مبانی خاص خود که از باورهایش در زمینه علوم قرآنی و مباحث تاریخی به دست آمده، روش هایی را در تاریخ گذاری قرآن به کار می گیرد و به نتایج جدیدی پیرامون زمان وقوع و چگونگی حوادث تاریخ صدر اسلام دست یافته است. مهم ترین شیوه های او را می توان تحت عناوین: طبقه بندی و اوّلویت بندی منابع، مرتب کردن سوره ها بر مبنای آیات آغازین آن ها، تکیه بر مستندات تاریخی، استناد به روایات اسباب نزول آیات، دقت در مراحل تاریخی تشریع احکام شرعی و دقت در زمان نزول آیات متشابه در یک موضوع خاص، بیان و تحلیل کرد.
نقدی بر نظرات فایرستون در مقاله «تناقض در آموزه های قرآنی جنگ و راهکارهای حلّ آن»*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فایرستون اعا می کند که آیات جهاد تناقض دارند؛ زیرا روش های مختلفی را پیشنهاد کرده اند. او با تکیه بر «نظریه تکاملی تدریجی جنگ» که خود از منظر عالمان مسلمان ترسیم کرده، بر این باور است که به رغم استفاده آنان از روایات اسباب نزول و نسخ، این روایات به علت ناسازگاری، امکان بازسازی ترتیب زمانی آیات را ندارند و در اثر تناقض بین آیات، دو گروه صلح طلب و جنگ طلب با تمسک به یک دسته آیات در جامعه نبوی به وجود آمدند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر سیاق و تاریخ سامان یافته و این نتایج به دست آمده است: با اعتقاد به نظریه سیر تکاملیِ آیات جهاد و نیز بدون اعتقاد بدان، آیات جهاد با یکدیگر تنها تعارض ظاهری دارند که از طریق جمع عرفی قابل حل است و نیز مستند گروه ها آیات نبوده و عدم اتفاق نظر مفسران در تفسیر آیات، دلیلی بر اثبات تناقض در آن ها نخواهد بود.
نقد دیدگاه ها در تعیین مصداق «سائل» درآیه نخست سوره معارج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کوشیده است با تمرکز حداکثری بر منابع اهل سنت و بررسی دیدگاه های احتمالی درباره مصداق «سائل» و دلایل آنان، برای این سؤال که چرا اخبار و روایات سبب نزول در این باره مختلف است و این اختلاف، به چه میزان در تعیین مصداق سائل دخیل بوده، پاسخی را جست وجو کند، ازاین رو با واکاوی روایات و توجه به اشتراک آنها در بیان ارتباط آیه 32 انفال با آیه نخست سوره معارج، محل نزول عذاب یا سکوت برخی نسبت به آن، شواهد تاریخی، سیاق آیات و ترتیب تاریخی نزول، آنها را مورد بررسی سندی و متنی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که ضمن صورت گرفتن تصحیفی نسبت به نام «سائل»، انگیزه های کلامی در تحریف برخی حقایق و تعیین مصداق سائل بسیار مؤثر بوده است و همین انگیزه ها در بین متأخرین موجب شده است که برخی ارتباط بین این آیه و آیه 32 انفال را نفی کنند.
پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با نقد و بررسی قرآنی و روایی، از بین رویکردهای مختلف اشتمال قرآن بر تمام نیازهای بشر را برگزیند. بی شک کافی بودن مستدلات این بخش، آراء دیگر را خدشه دار می سازد. نگارنده در این باره، آیات مربوطه را بررسی و با توجه به اِشکال ادبی و تحلیلی دو واژه «تبیان» و «کل»، در مهم ترین آیه مورد استناد مطلق گرایان، استدلال به این آیه را برای اثبات جامعیت بالجمله مورد تردید جدی قرار داده است. نویسنده کوشیده است اولاً دلائل قائلان به جامعیت مطلق را خدشه دار سازد؛ سپس با استفاده از آیه «لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ»، به طورقطع جامعیت نسبی در رفع نیازهایی که بشر در شرایط عادی توان رسیدن به آنها را ندارد، را مستدل نماید. محقق جهت تأیید نگرش خود، از روایات بسیار و همچنین حمل مطلق آنها بر مقید، سود جسته است. در این باره روایات به دو گروه تقسیم شده اند و دسته ای که قول جامعیت کلی را پوشش می دهد برای بررسی بیشتر به پنج صنف جزئی تر تقسیم و بازبینی شده است و نویسنده در نهایت دلالت آنها بر این قول با توجه به قیود دسته بعد ناکافی دانسته است. حمل روایات مطلق بر دسته دوم یعنی احادیثى که به آنچه در قرآن نیست، اشاره دارد، این نگرش را تقویت می بخشد. نهایت اینکه محقق با مخدوش ساختن دلائل قائلان به جامعیت مطلق، با استفاده از آیات قرآن و تحلیل عقلی و با کمک این روایات بر مبنای خود یعنی جامعیت فی الجمله قرآن در رفع نیازها، پای فشرده است.
گستره مفهوم «جهاد به مثابه قتال» در اندیشه سید قطب و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابلاغ وحی و دعوت به پذیرش آن، دو محور اصلی وظیفه انبیاء است. در باره تمسک پیامبران به جهاد در راستای انجام وظیفه خود، دو دسته آیه وجود دارد؛ دسته ای به مبارزه و جهاد ابتدایی دعوت می کند و دسته ای دیگر عدم اکراه و پذیرش دین توسط مخالفان را توصیه می نماید. مفسران در حل تعارض آیات جهاد پاسخ های متفاوتی داده اند. مقاله حاضر به دنبال توصیف، تبیین و تحلیل انتقادی آراء دو مفسر معاصر سید قطب و علامه طباطبایی در این زمینه است. نتیجه مقاله آن است که سید قطب به کمک نظریه مرحله ای بودن آیات، در حل این تهافت ظاهری کوشیده است و جهاد را نوعی مبارزه انقلابی با هدف نابودی نظام های بشری و استقرار حاکمیت خدا بر زمین دانسته و به جهاد ابتدایی معتقد شده است؛ علامه طباطبایی با پذیرش عدم اکراه در دین، آیات جهاد را از محکمات قرآن دانسته و به حل این تعارض پرداخته است.
واکاوی واژه سفیه در آیه «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاما»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله آیاتی که به عنوان دستاویزی برای مخالفان اسلام و مدعیان دفاع از حقوق زنان جهت شبهه پراکنی قرار گرفته آیه: « وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاما » است. موضوع این آیه ندادن اموال خویش به سفیهان است. مفسران در بیان چیستی مصداق سفیه در تفسیر آیه، تلاش هایی نموده اند اما با توجه به اقوال تفسیری صحابه و تابعین، برخی مفسران موفق عمل نکرده اند و همین امر سبب شده تا مخالفان، زن را مصداق سفها در آیه دانسته و از این طریق به اسلام طعنه زنند. بر اساس تحقیق انجام شده در این زمینه می توان گفت: با توجه به سیاق آیات، معنای لغوی «سفه» و کاربرد این واژه در قرآن و روایات مربوطه، سفیه در آیه شریفه دارای معنای عام بوده و هر فرد کم خرد و غیر رشید اعم از زن و مرد و کودک را شامل می شود. این مقاله ضمن گزارش و نقد دیدگاه های مفسران، در صدد پاسخگویی به شبهه مذکور و ارائه نظر صحیح است.
نظریه ی «حیّ متأله» در سنجه ی آموزه های قرآن و عترت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم ترین ویژگی های ذاتی انسان، با مسیر پیموده شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم بهره مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده اند.
تحلیل و بررسی مبانی لغوی مصطفوی در «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معاجم لغوی از جمله کتاب التحقیق فی کلمات القرآن بر پایه مبانی لغوی خاصی نگاشته شده که نیازمند تحلیل و بررسی است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، مبانی لغوی نویسنده کتاب تحلیل و بررسی می شود. اصل عدم ترادف، ارجاع کلمه به اصل واحد و مفهوم اصیل، نفی تجوّز یا حصر استعمال کلمات قرآنی در معانی حقیقی، از جمله مبانی مصطفوی در التحقیق است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مٶلف در برخی موارد بر خلاف مبنای خود، وجود مجاز در بین واژگان قرآنی را پذیرفته و حتی به آن تصریح نموده است. همچنین کنایه را استعمال لفظ در معنای حقیقی و اراده معنایی که ملازم آن است، می دانند، اما بسیاری از قدما و دانشمندان نه تنها کنایه بلکه تشبیه را هم از انواع مجاز دانسته اند. بنابراین از تعریف مصطفوی چنین به دست می آید که در کنایه، معنایی که ملازم معنای اصلی است، اراده می شود و اگر این نوع کاربرد را خروج از معنای اصلی بدانیم، تلویحاً باید وجود مجاز را در میان واژگان قرآنی پذیرفت.
بررسی تطبیقی نظریه روح معنا در دیدگاه علامه جوادی آملی با توجه به انگاره های زبان شناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
فهم آیات قرآن مستلزم داشتن مبانی درست برای فهم متن است. بررسی تطبیقی از روش هایی است که می تواند مزیت ها و نقایص روش های مختلف را نشان دهد. براساس پژوهش های جدید، زبان شناسی مدرن در شاخه معناشناسی شناختی کارایی خود را در درک مفهوم آیات قرآن نشان داده است. نظریه شناختی پیش نمونه با نظریه سنتی روح معنا هر دو می تواند در تحلیل معنای واژگان متشابه یا واژه هایی که در کاربردهای گوناگون و معانی متفاوت به کار می روند، استفاده شود؛ ازاین رو مقایسه این دو در یک دامنه مناسب می تواند موارد رجحان و کاربردی بودن هریک را روشن کند. علامه جوادی آملی در تفسیر خود، از این نظریه بسیار استفاده کرده است؛ ازاین رو از تحلیل ایشان برمبنای نظریه روح معنا برای مقایسه آن با تحلیل زبان شناسی شناختی استفاده کردیم. با مثال هایی از واژه های کاربردی در دو نظریه مانند میزان، عرش، تقوی، ذوق و تحلیل آیات در دو روش، تفاوت ها و شباهت های این دو نظریه در عمل روشن می شود.تفاوت ها بیشتر شامل اختلاف در معنای واحد است و نیز در میزان انعطاف معنایی در موقعیت های مختلف در این دو نظریه.
معناشناسی توصیفی واژه""عزم""در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزم از واژگان کلیدی قرآن کریم است. میزان اثرگذاری ""عزمِ قرآنی"" بر سرنوشت انسان، آن را به یک واژه اساسی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر، واژه ""عزم"" را از نگاه معناشناسی ساخت گرا و براساس روابط هم نشینی و جانشینی بررسی می کند. با توجه به آیات ""عزم""، دو واژه ""امر"" و ""صبر"" پربسامدترین هم نشین ""عزم"" است. واژگان ""توکل""، ""طلاق""، ""عقده النکاح""، ""شاورهم""، ""عهدنا""و ""نسیان"" دیگر همنشین های عزم است که هر کدام فقط یک بار با این واژه هم نشینی داشته اند. در میان همنشین های عزم، صبر جایگاه ویژه ای دارد، تا آنجا که برخی این دو را مترادف دانسته اند. سیاق هم نشینی عهد با عزم نیز بر جایگاه مقدماتی عهد الهی نسبت به""عزم قرآنی"" دلالت دارد. بررسی همنشین های عزم نشان می دهد، در چارچوب قواعد هم نشینی و جانشینی واژه مناسبی برای جانشینی ""عزم"" وجود ندارد. با توجه به همنشین های واژه ""عزم""، چهار مؤلفة معنایی برای آن مشخص شد. تعریف ""عزمِ قرآنی""، بر اساس مؤلفه های معنایی آن چنین است: در فرهنگ قرآن، ""عزم""، ارادة حکیمانة قاطع، بر بندگی خداوند متعال است. انسان مؤمن با کسب و حفظ چنین اراده ای بر عهد الهی استوار و از وسوسه نفس و شیطان در امان خواهد بود .
هدف غایى تربیت اخلاقى در قرآن از منظر تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تربیت اخلاقى» عبارت از فرایند زمینه سازى و آموزش و به کارگیرى راه کارهاى معرفتى و انگیزشى و عملى و رفع موانع به منظور تزکیه نفس و رشد و شکوفایى انسان براى نیل به کمال نهایى است. براى تربیت اخلاقى، اهداف متعددى در ابعاد بینش، گرایش و رفتار آدمى ترسیم مى شود که در مجموع، همه این اهداف در راستاى هدف نهایى واحدى قرار مى گیرد. هدف پژوهش حاضر ارزیابى برخى دیدگاه هاى مطرح شده براى هدف غایى و تبیین تعابیر ناظر به آن و واکاوى ارتباط و نسبت بین آنها و در نتیجه، بیان هدف غایى براى تربیت اخلاقى در قرآن کریم از نگاه تفسیر المیزان است. پژوهش حاضر با روش توصیفى و تحلیلى، به این موضوع پرداخته است. عناوین «هدایت»، «عبادت»، «سعادت»، «فوز» و «فلاح»، «رحمت»، «قرب» و «رضوان الهى» در قرآن کریم، مشیر به هدف واحد نهایى است. با بررسى نسبت این تعابیر با یکدیگر و تبیین نقش مقدمى بودن برخى از آنها نسبت به برخى دیگر، نیل به قرب و رضوان الهى به عنوان هدف غایى تربیت اخلاقى، حاصل پژوهش حاضر است.
مبانی انسان شناختی علوم انسانی اسلامی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تولید علم در هر یک از رشته های علوم انسانی ویژگی های انسان، ظرفیت های خاص او و عوامل تکامل و انحطاطش باید روشن شود. این ها همه می تواند در نوع ، کیفیت و نتایج علوم انسانی اثرگذار باشد. به همین دلیل مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی با مبانی انسان شناسی علوم انسانی اسلامی متفاوت است. علوم انسانی نشات گرفته از غرب، نتایج و عواقبی را برای فراگیران و دانشمندان این کشورها خواهد داشت که در موارد زیادی با فرهنگ، دین ، ارزش ها و هنجارهای جامعه اسلامی در تعارض است. برای حل این مساله، پژوهش حاضر بخشی از مبانی علوم انسانی را که به شناخت انسان و ویژگی های او مربوط می شود و می تواند دستاوردهای علوم انسانی را تغییر دهد و درعین حال در آثار موجود به طور نظام مند به آنها پرداخته نشده، با استناد به قرآن کریم مورد بررسی قرار داده است. نوشتار پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی دیدگاه چندین دانشمند معاصر ازجمله امام خمینی و پیروان مکتب فکری علامه طباطبایی، شش مبنا را که از مهم ترین مبانی انسان شناختی در علوم انسانی اسلامی هستند و می توانند سرنوشت علوم انسانی موجود را تغییر دهند مورد بحث قرار می دهد.
آلیة الجملة الفعلیة فی القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ القرآن الکریم کتاب سماویّ تمّ فیه توظیف آلیات متعدّدة للهدایة والإرشاد،کما تعتبر آلیة القصّ من الآلیات المعتمدة فی هذا الصدد، حیث نجد فیه قصصا کثیرة یختلف بعضها البعض فی ناحیة الموضوع والطول، فمن قصص طویلة تستغرق صفحات، إلی قصص قصیرة، وقصیرة جدّاً تختزل فی سطر أو سطرین. إنّ عنصر التکثیف من العناصر الرئیسة لجنس القصّة القصیرة جدّاً، مما یعنی اتّساع هذا النوع القصصیّ لمفاهیم عمیقة واحتواءها لمعانٍ کثیرةٍ علی الرغم من حجمها القصیر جدّاً،وقد تبین لنا بمناقشة دور الجملة الفعلیة فی نخبة من القصص القرآنیة القصیرة جدّاً، برز فیها عنصر التکثیف،وباتباع منهج الدراسات الوصفی– التحلیلی،إنّ الجملة الفعلیة ساعدت علی إعطاء القصّةالقرآنیةالقصیرة جدّاً طابع التکثیف، کما أثّرت علی سرعة وتیرة القصّة، وذلک من خلال مقارنة الجمل الفعلیة الموجودة فی نماذج من القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً بجمل اسمیة تحتوی علی نفس المضامین، ثمّ مقارنة طولهما لتبیین أثر فعلیة الجمل الموظّفة فی هذه النماذج علی اتّصافها بالقصر الشدید وظهور عنصر التکثیف.
آزادی یا اجبار عقیده در موازنه میان «لا اکراه فی الدین» با آیات قتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات متعددی در قرآن بر این مطلب تصریح دارند که تحمیل عقیده بر دیگران نامطلوب بوده پذیرش دین امری اختیاری است. در مقابل، آیات فراوانی وجود دارد که به قتال با کافران تا فراگیر شدن دین الهی فرمان می دهد. از آیات چنین برداشت شده است که قرآن، کفار و به ویژه مشرکان را بین اسلام و قتل مخیر کرده است. این مطلب، افزون بر آن که در تعارض ظاهری با آیات دسته نخست است، خاستگاه شبهاتی قرآنی و دست مایه اتهام بر مسلمانان مبنی بر توسل به خشونت و تحمیل عقیده شده است. برداشت هایی از سایر احکام فقهی همچون حکم مرتد و برخی روایات نیز بر این گونه شبهات دامن زده است. این تحقیق، به نوع توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای، پس از مروری بر دیدگاه ها پیرامون نفی اکراه در دین، به دسته بندی آیات قتال پرداخته و با کمک ظهور و سیاق آیات و شواهد تاریخی تلاش کرده است به پرسش های مطرح پاسخ دهد. تحلیل صحیح این آیات گویای آن است که اجبار در دین و تحمیل عقیده بر دیگران، نه ممکن است و نه مطلوب، و در این حکم، تفاوتی بین اصناف کفار وجود ندارد. با این حال، بر اساس قرآن، بر پا داشتن آیین توحیدی و نگهداری از آن جزء مهمترین حقوق مشروع انسانی می باشد. بدین جهتهم جهاد دفاعی و هم جهاد ابتدایی، در حقیقت دفاع از حق انسانیت در حیات خویش بودهمبارزه اسلام با «مظاهر شرک و بت پرستی» کاملا منطقی می نماید، بی آن که به اجبار در عقیده بیانجامد.