فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۴۱ تا ۵٬۸۶۰ مورد از کل ۱۳٬۴۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
فص لوطی مشتمل بر حکمتی است که بر قلب حضرت لوطA به حسب اسم غالب بر او، افاضه شده است. این حکمت مستفاد از تمنای قوت و شدتی است که قرآن کریم به او نسبت می دهد. قیصری اهم مطالبی را که این فص به آنها می پردازد، سه مطلب می داند: 1. ذاتی بودن ضعف برای انسان و دیگر مخلوقات؛ 2. مانع شدن کمال معرفت در تصرف انسان کامل به همت؛ 3. بیان اسرار قدر. از جمله مطالب مهم دیگری که این فص به آنها می پردازد، تبیین تضاد تکوینی اشیاء و نزاع تشریعی مؤمنان و کفار است. در این تبیین با حفظ جایگاه شهود وحدت، دلایل شکل گیری نزاع تشریعی در موطن کثرت توضیح داده می شود.
مطالب این نوشتار مطابق متن فص لوطی و شرح قیصری سامان یافته و با همان نظم و ترتیب پیش رفته است، این فص به مسائلی می پردازد که در بیشتر حوزه های علوم انسانی، محل بحث و گفت وگو است.
عوامل و زمینه های ناپوشیدگی زنان در اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
175 - 196
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در صدد بررسی«عوامل و زمینه های ناپوشیدگی زنان در اندیشه اسلامی» است که به عامل درونی و شخصیتی همانند بی هویتی و بی هدفی در زندگی، عزت نفس پایین و احساس کهتری، کمبود عاطفی و یأس از آینده و عامل بیرونی و اجتماعی مانند حقوق محوری، عدم پایبندی خانواده ها به ارزش های دینی، آشفتگی و نابسامانی خانواده و بیکاری ... می پردازد. اگر در روابط اجتماعی، معیارهای اخلاقی و عقلانی در پوشش و ارتباط با نامحرم رعایت نشود، امنیت جامعه به طور جدی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. مقاله حاضر به عوامل روانی و شخصیتی و همچنین عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر رفتار زنان می پردازد. این تحقیق با روش کتابخانه ای و استفاده از قرآن کریم و روایات معصومان (ع)، در پی پاسخ گویی به پرسش های موجود در این تحقیق است.
تأثیر گناه بر معرفت به قبح فعل قبیح از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت با موانع و آفاتی مواجه است که ازجمله آنها گناه است. از آیات و روایات چنین برمی آید که محرومیت از دستیابی به معرفت، زوال و وارونگی آن از آثار سوء و تبعات منفی گناهان است. گناه باعث می شود انسان با یک چرخش معکوس، نیک را بد و بد را نیک و افعال زشت خود را زیبا بپندارد.
درباره چگونگی وارونگی معرفت، تبیین های مختلفی قابل ارائه است. براساس معارف اسلامی شیطان از طریق نفوذ در عواطف و احساسات در افکار تصرف می کند و با به کارگیری ابزار ادراکی به تدبیر باطن فرد می پردازد و معارف و حقایق را وارونه جلوه می دهد.
انجام مکرر گناه باعث می شود قوه عاقله به اسارت هوای نفس درآید و ابزار دست شیطان شود. در این حالت، قوه واهمه و خیال در جایگاه عقل قرار می گیرند و آدمی دچار مغالطه بینشی می گردد و امر باطل، موهوم و خیالی را حق می انگارد که این همان وارونگی شناخت است.
در اوصاف قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
کارگاه حل مسئله
حوزههای تخصصی:
مصداق سنجی مباحث سهروردی در رابطه با اصالت وجود و ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با به میان کشیدن مسئلة اصالت وجود و اعتباریت ماهیت توسط ملاصدرای شیرازی، عالم حکمت اسلامی چنان تحت تأثیر این بحث قرار گرفت که متفکرانِ حوزة فلسفه همواره میکوشیدند اندیشة فیلسوفان پیش از صدرا را نیز بر اساس این مسئله تفسیر و توجیه کنند. شیخ شهاب الدین سهروردی نیز بعنوان یکی از بزرگترین حکیمان مسلمان از این حکم در امان نماند. در مورد اینکه آیا وی اصالت را از آنِ ماهیت میداند یا نور یا وجود، دیدگاه های فراوانی بیان شده است. گروهی او را اصالت ماهیتی دانسته اند و دیگر گروه او را اصالت نوری انگاشته اند.
امّا هیچیک از این دو انگاره با بحثهای سهروردی هماهنگی کامل ندارد. از اینرو با توجه به این نکته که در زمان شیخ اشراق مسئلة اصالت بگونهیی که در زمان صدرالمتألهین و در آثار او مطرح بوده، محل بحث نبوده است، باید دید مبانی سهروردی با اصالت وجود هماهنگی بیشتری دارد یا اصالت ماهیت؟ سهروردی سخنانی درباره نور دارد که با بحثهای متناظر آن در حکمت متعالیه در باب وجود قابل مقایسه و تطبیق است که بایسته است بتحلیل آنها پرداخته شود. از سوی دیگر دیدگاههایی را پیرامون وجود مطرح کرده است. با مورد توجه قرار دادن این مطالب و جستجوی نظیر آنها در سخنان صدرالمتألهین، کیفیت و کمیت این هماهنگی بیشتر آشکار میگردد. همچنین شیخ اشراق بیاناتی دارد که ظهور در اصالت ماهیت دارد. از آن جمله میتوان به اعتباری دانستن وجود و مجعول بودن ماهیت اشاره کرد. نگارنده در آن بیانات بتأمل پرداخته، به بررسی و تحلیل ابعاد گوناگون آنها مبادرت ورزیده است. در پایان نیز آشکار شده است که آراء سهروردی با اصالت وجود هماهنگی بیشتری دارد.
وجوه و توسعه معنایی آیات قرآن در اندیشة علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از منظر علامه طباطبائی، آیات قرآن دارای وجوه معنایی است که در دو جهتِ معناشناسانه و آسیب شناسانه توسعه می یابند. در بُعد معنا شناسانه وجوه و بطون معنایی، امری نسبی و در گرو متغیرهای مرتبط با متن و فرد مفسر است. اما بعد آسیب شناسانه ناظر به مسئلة تفسیر به رأی و شامل وجوه معنایی گوناگونی است که مبتنی بر ضوابط و مبانی صحیح فهم و مستند به دلایل نقلی یا عقلی نیست. از نظر علامه، تفسیر به رأی و ارائة وجوه ناصواب معنایی از آیات، محصول به کار نبستن مبانی و قواعد صحیح تفسیری و دوری از آموزه های قرآن و عترت است. در اندیشة علامه، وجوه پذیری قرآن به معنای کثرت قرائت ها و برداشت ها از متن ـ آن گونه که برخی از اندیشوران غربی می انگارند ـ نیست؛ بلکه ناظر به دو بعد معناشناسانه و آسیب شناسانه است که پذیرش اوّلی و نفی دومی بر اساس سیری روشمند و با توجه به اصول و قرائن لفظی، نقلی و عقلی صورت می پذیرد.
موضوع شناسی گزاره های اخلاقی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گزاره های اخلاقی موجود در متون، که در قالب جمله یا جمله ها بیان شده اند، به لحاظ ساخت، از موضوع و محمول ترکیب یافته اند. محمول این گزاره ها، از مفاهیم اخلاقیِ خوب و بد، باید و نباید، درست و نادرست و «وظیفه» تشکیل یافته است. در خصوص موضوع این گزاره ها، با توجّه به اختلافات موجود در اخلاق فضیلت و اخلاق وظیفه، دیدگاه های متفاوتی ارایه شده است. پیروان اخلاق فضیلت، بر اساس اعتقاد به فضایل و رذایل نفسانی، بر صفات پایدار نفسانی به عنوان موضوع اخلاق و گزاره های اخلاقی تأکید دارند، در حالی که طرفداران اخلاق وظیفه، با نظر به اصول و قواعد رفتار، بر افعال اختیاری انسان اصرار می ورزند. در این جستار، دیدگاه قرآن را درباره ی موضوع گزاره های اخلاقی بررسی کرده و با ذکر شواهدی از آیات الهی، به این نتیجه دست یافته ایم که، احکام اخلاقی در قرآن، گستره ای فراتر از صفات و افعال اختیاری انسان را در بر می-گیرد و موضوع گزاره های اخلاقی عبارت است از انسان و ابعاد وجودی او. به بیان دیگر، در قرآن، مفاهیم هفت گانه یِ «خوب و بد»، «باید و نباید»، «درست و نادرست» و «وظیفه»، به ابعاد پنج گانه یِ «معرفتی»، «عاطفی»، «ارادی»، «فعلی» و «شخصیت و منش انسانی»، نسبت داده شده است.
انسجام مضمونی آیات و سوره های قرآن؛ رهیافتی برای فهم بهتر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رهیافت های مهم در برخی تفاسیر متقدم و متأخر، انسجام مضمونی قرآن است. این مقاله ضمن معرفی معیارهای انسجام مضمونی، این نکته را بررسی میکندکه هریک از آنها تا چه میزان و با چه اسلوبی، پیوستگی محتوایی قرآن را تحلیل میکنند. گرچه برخی نظریه های وحدت مضمونی از نوعی ابهام و ناهماهنگی رنج میبرند و دچار پیش داوری و در مظان تفسیر به رأیاند؛ اما این رهیافت با دفاع از معناداری ترتیب فعلی قرآن، توقیفی بودن آیات سوره ها، تأکید به روش تفسیر قرآن به قرآن و نیز به کارگیری بجا و باقاعده معیارهای انسجام مضمونی، گویای امکان توسعه و سازگاری درونی معانی قرآن و وحدت مضمونی آن است، ازاین رو میتواند رهیافتی برای فهم بهتر قرآن و ناظر به غرض تفسیر به کار گرفته شود.
مفاهیم جدید: هرمنوتیک در قرآن کریم (بررسی تأویل در حوزه های متون اسلامی، مکاتب باطنی، فقه و اصول)
ساختار و تفسیر سوره مومنون
منبع:
حسنا بهار ۱۳۹۰ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی داستان حضرت سلیمان (ع) در قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
197 - 218
حوزههای تخصصی:
یکی از ره آوردهای ادبی قرآن ابتکار و آفرینش داستان های هنری واقعی است. خداوند متعال با اسلوبی متین و مستحکم عناصر داستانی رخدادها را به نمایش می کشد. از جمله داستان هایی که در آیات شریفه به تصویر کشیده شده داستان حضرت سلیمان است. از آنجا که داستان امرزه اهمیت دارد، داستان حضرت سلیمان هم به عنوان یکی از زیباترین داستان های قرآن رویکرد تفسیری ادبی و هنری جدید می طلبد. آنچه در مورد سلیمان نبی در قرآن ترسیم شده مجموعه داستان کوتاه پیرامون مورچه، اسبان، اطلاع رسانی هدهد، ایمان آوردن ملکه سبا و ... می باشد. این داستان ها به دلیل حضور شخصیت های غیر بشری چون جن، هدهد، مورچه و باد و نیز تسخیر آنها در خدمت پیامبر پادشاه همچنین دانستن زبان پرندگان تفاوت بارزی با سایر داستان ها دارد. هریک از این عناصر- آنچنان که مستلزم شیوه یگانه قرآن است، در محور شکر و اخلاص نمود یافته و شگفت انگیزی پدیده ها را متجلی می کند.
سازمان دارالقرآن الکریم آماده همکاری با آموزش و پرورش است (گفت وگو با مهدی قره شیخلو، مدیر سازمان دارالقرآن)
حوزههای تخصصی:
گفتارى کوتاه در باب عالم ذرّ و رجعت در قرآن (میرزا ابوالقاسم اردوبادى (1274ـ1333 ق))
حوزههای تخصصی:
چکیده: نویسنده به پاره اى از آیات مربوط به عالم ذرّ و رجعت در قرآن پرداخته، اعتبار احادیث مربوط به آنها را نشان داده، به اشکالهاى کسانى که آن آیات و احادیث را انکار یا تأویل کرده اند، پاسخ مى گوید. این گفتار، بخشى از کتاب چاپ ناشده «شهاب مبین» نوشته میرزا ابوالقاسم اردوبادى (1274ـ1333 ق.) است.
مواجهه با مرگ از دیدگاه قرآن و روانشناسی
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه قرآن و روانشناسی درباره شیوه های مواجهه، اهداف درمانی و رویکردهای درمانی– مراقبتی با بیماران در حال مرگ می باشد. مرگ مفهوم پیچیده ای دارد که می تواند با درد و رنج زیادی همراه باشد. مقایسه دیدگاه روانشناسان درباره نحوه مواجهه و مقابله با درد و رنج مرگ، با قرآن کریم که به اعتقاد مسلمان توصیف کننده جامعترین)مائده/ 3( و معتدل ترین)بقره/ 143 ( روش زندگی است که اصول اساسی تمامی ادیان الهی را تایید می نماید)نساء/ 162 (، بسیار قابل توجه خواهد بود. نتایج نشان داد که هر دو دیدگاه بر تمایل انسان به جاودانگی و ترس از مرگ تاکید می کنند و توافق دارند که نوع واکنشهای هیجانی افراد در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی به رفتار، ساختار شخصیتی و توان مقابله ای او با مسائل و مشکلات گذشته در طول زمان حیات دارد. اما مهترین تفاوت این دو دیدگاه در اعتقاد یا عدم اعتقاد به حیات پس از مرگ است که باعث تفاوت در تعریف عملیاتی کیفیت مرگ، اهداف درمانی، و نوع مواجه با مرگ می شود. روانشناسی با تکنیکهای مختلف روانش ناختی و توصیه به کاهش سطح هوشیاری و مراقبتهای تسکینی موقتی، در کاهش درد و رنج بیماران در حال مرگ تلاش می نماید، هرچند در کاهش درد جسمانی موفق بوده اند، اما در کاهش رنج روانشناختی به دلیل نداشتن نظریه هایی برای حیات جاوید، همیشه با مشکل مواجه بوده اند. در مقابل؛ قرآن کریم ضمن موافقت با مراقبتهای تسکینی برای کاهش درد جسمانی، به نظریه پردازی برای حیات جاوید پرداخته است و با وجود آنکه کاهش درد و رنج بیماران را در مقایسه با عظمت جهان آخرت)زمر/ 13 (، از درجه چندم اهمیت برخوردار می داند و هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ را -با توصیه به وصیت و انجام معوقات شرعی- آماده کردن آنها برای سفر آخرت می داند؛ قادر است، در کاهش رنج روانشناختی بهتر از دیدگاههای روانشناسی معاصر که بر اساس اصل لذت گرایی و فرهنگ سکولار بنا شده اند، عمل کند.
بررسی قاعده تفسیری جری و تطبیق (با تأکید بر به کارگیری آن در سیرة اهل بیت (ع) )
حوزههای تخصصی:
تعمیم مفاهیم مطرح شده در آیات قرآن و تطبیق آن بر مصادیق نوپیدا، از دغدغه های اساسی بزرگان اسلام و اندیشمندان مسلمان است. اصطلاح جری و تطبیق یکی از ابزارهای تحقق این هدف والا محسوب می شود. هر چند از دیرباز توجه و نگاه پژوهشگران معطوف به جری و تطبیق بوده است اما در بیشتر موارد کلی و اجمالی است. نوشتار پیش رو، پژوهشی کتابخانه ای و اسنادی است که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته و می کوشد تا با دقت، ابعاد مختلف این قاعده تفسیری را بررسی و نیز نمونه های به کارگیری آن را در سیرة معصومان (ع) گزارش، تبویب و تحلیل نماید. برخی از مهم ترین گونه های به کارگیری جری وتطبیق در سیرة تابناک اهل بیت(ع) عبارتند از؛ نمایاندن جایگاه فرازمند معصومان(ع)، ارزیابی منحرفان و گمراهان، تحلیل و نقد اوضاع اجتماعی و نیز بیان اخبار غیبی.
آشنایی با تفسیر صافی
حوزههای تخصصی: