فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتباطی که بین عناصر و سازه های یک پاره گفتار وجود دارد، موجب معنامندی کلام می گردد. نظریه همکاری گرایس که از آن با عنوان «اصول همکاری» یاد می شود، شامل چهار اصل «کمیت»، «کیفیت»، «ارتباط» و «شیوه بیان» است که هِرْبِرت پِل گرایس، فیلسوف تحلیل زبان (1913-1988) مخاطب را در گفتگو به رعایت این اصول ملزم می داند. بر پایه این دیدگاه، اگر یک یا هر دو طرف گفتگو از این اصول عدول نمایند، کلام آن ها دارای معنای ضمنی و تلویحی می گردد. سوره مجادله که از برخی عناصر روایی از جمله مکالمه برخوردار است، قابلیت خوانش از منظر اصول چهارگانه گرایس را دارد. لذا پژوهش حاضر بر آن بوده تا به شیوه توصیفی- تحلیلی، نقض اصول مکالمه ای گرایس را در سوره مجادله بررسی کند و از این رهگذر، کارکرد آن نقض ها را در ایجاد معانی تلویحی و فرامتنی تحلیل نماید. نتایج حاصل از این جستار بیانگر این مطلب است که نباید چنین پنداشت که عدم رعایت اصول چهارگانه گرایس معنامندی کلام را در سوره مجادله خدشه دار می سازد، بلکه پیام های تلویحی و انگیزه های متفاوتی از جمله تعلیم آداب معاشرت، سنجش خلوص نیت اغنیا، هشدار و انذار، اهانت عامدانه، اشاره به صفت اعلمیت خداوند و غیره سبب نقض اصول گرایس در این سوره شده است که گوینده، این شیوه گفتمانی را ضمن کاربست سازوکارهایی همچون کنایه، اغراق، تناسی تشبیه و غیره، تأثیرگذارتر از رد و بدل کردن اطّلاعات با عنایت به ساختار ظاهری کلمات می یابد.
تحلیل اجتماعیِ تأثیر کنش های اخلاقی بر پیشرفت اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29 - 54
حوزههای تخصصی:
کنش های اخلاقی به دلیل اولویت هدف رسالت و ارتباط تنگاتنگش با پیشرفت اجتماعی، دارای اهمیت هستند. لذا شناسایی و تحلیل اجتماعیِ این دسته از کنش ها از میان آیات وحی، هدف این پژوهش است و به تأثیر کنش های اخلاقی در تولید سرمایه اجتماعی در فرایند پیشرفت، مبتنی بر تعالیم دینی پرداخته و به این پرسش ها بر اساس آموزه های قرآن پاسخ می دهد. کنش های اخلاقی چه تأثیری در شکل گیری پیشرفت اجتماعی دارند؟ کنش های اخلاقی چگونه مولّد سرمایه اجتماعی بوده و بر پیشرفت تأثیرگذارند؟ این دسته از کنش ها دارای چه مختصات، مصادیق و ابعادی هستند؟ آثار و پیامدهای این دسته از کنش ها چیست؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، آن دسته از کنش هایی که در گسترش تعاملات اجتماعی مطلوب و پیشرفت آفرین بوده، مورد بررسی و تتبع و تحلیل اجتماعی قرار گرفته اند. از راستگویی، امانتداری، وفای به عهد، ایثار، تواضع، استغفار، گذشت نسبت به دیگران، مهرورزی، عدم خشونت، عفت و پاکدامنی، صبر و صداقت و کنش های خیرخواهانه توأم با نظارت های اجتماعی بحث شده که منجر به صمیمیت، باهم بودگی، انسجام و گسترش تعاملات اجتماعی و روابط گرم و عاطفی به دور از کینه شده و در نتیجه سبب تولید سرمایه اجتماعی و ارتقاء آن گردیده و منجر به تراکم کنش های معطوف به هدف و تعالی که لازمه پیشرفت است، خواهد شد.
پاسخ به شبهه «نه به دین اجباری» با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی
حوزههای تخصصی:
برداشت های متعددی از آزادی در دین و میزان پایبندی به اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی در جامعه وجود دارد که عمدتاً به جمله «هیچ اجباری در دین نیست» استناد می شود. هر چند در منابع دینی به شبهات ناشی از این عبارت پاسخ داده شده است اما عده ای با شعار «نه به دین اجباری» سعی در انحراف عقاید دیگران دارند که بازترجمه «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» برای کاهش برداشت های ناقص و متناقض ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، هدف این نگارش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پاسخ به شبهه نه به دین اجباری با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی می باشد. سه جنبه یافته های این پژوهش عبارتند از: سوء برداشت ها، معادل یابی و پیامدهای تربیتی. به اتکای ترجمه تفسیری، معادل یابی این عبارت قرآنی عبارتست از: «اعتقاد به اصول دین، انجام اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی، بدون شوق و رغبت درونی، بی اعتبار است». بررسی آیات و روایات نشان می دهد که هرگونه سستی، ول انگاری، سهل انگاری و ریاکاری در چهارچوب دین، مذموم و وجه مشترک این عوامل، عدم رغبت است. از جمله نتایج این پژوهش این است که بی رغبتی در عرصه تعلیم و تربیت، کاهش ارزش دینیِ علم محسوب می شود و هر گونه موفقیت علمی اگر برای کسب منفعت مادّی، تثبیت موقعیت اجتماعی، فریفتن و یا تسلّط بر دیگران باشد، نزد پروردگار بی ارزش خواهد بود.
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
155 - 167
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی چکیده حقوق زن و جایگاه آن در ادیان الهی و بالاخص کتب آسمانی و مذهبیِ آنها، همواره محل مناقشه و تفسیرهای مختلف بوده است. مطالعه توصیفی - تحلیلیِ مفاد کتب آسمانی، نشان دهنده آن است که در زبور، نمی توان مقرره ویژه ای را در این خصوص یافت. با وجود اینکه در عهد عتیق، آفرینش زن به تبع آفرینش مرد تلقی شده لیکن این امر در عهد جدید، صورت تعدیل شده تری به خود گرفته و در قرآن کریم، به کلّی، خلقت آن دو، از نفس واحده دانسته شده است. اختصاص حق طلاق به مرد و جواز تعدد زوجات، از مشترکات قرآن و عهد عتیق درخصوص حقوق زنان است؛ در حالی که جواز فعالیت های اجتماعی، مذهبی و سیاسی زنان را می-توان از نقاط مشترک قرآن و عهد جدید برشمرد. منع استفاده ابزاری از زنان نیز مهمترین وجه مشترک در هر سه کتاب آسمانی و مذهبیِ اشاره شده می باشد. واژگان کلیدی : انجیل، تورات، حقوق زن، عهد جدید، عهد عتیق، قرآن کریم
What is the Futurological Understanding of the Revelatory Text? A Look at Presuppositions about the Concept of the Future(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the field of futurology research in the revelatory texts, various research works have been done in academic centers. What has been paid less attention in these researches is dealing with the presuppositions that should be taken into consideration. The futurological understanding of the revelatory text, as its name suggests, is based on the three pillars of the quiddity of understanding, the quiddity of future, and the quiddity of the revelatory text. In other words, depending on what understanding and perception we have of the phenomenon of understanding itself, what perception and imagination we have of the future, and how we consider the revelatory text as a text and what we should expect from it, makes our futurological understanding different. In this regard, in the first part of the article, an attempt is made to address the point that the researches that have been carried out in the futurological field are based on what perception and expectation of the Holy Qur'an and how this perception and expectation can be used in futurological studies. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurological understanding of the revelatory text. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurist's understanding of the revelatory text. This study shows that the concept of the future has been moving from something objective, rigid and external to something subjective and rooted in people's beliefs today.
کارکرد عقل برهانی در تفسیر اجتهادی جامع
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
223 - 252
حوزههای تخصصی:
تفسیر اجتهادی جامع تفسیری جامع نگر به لحاظ روش شناسی تفسیر است که در کشف مراد جدی خداوند از همه ی منابع تفسیری بهره می برد. از آنجا که در این تفسیر عقل از جایگاه مهم و اساسی برخوردار است، بررسی کارکردهای برهانی عقل ضروری می نماید. استفاده از عقل در برهان های قرآنی و قرائن عقلى در تفسیر براى کشف مفاهیم و مقاصد آیات قرآن، کارکرد برهانی عقل است که به عقل از جنبه ی مدرِک بودن نظر شده است. این پژوهش با گردآوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای و فیش برداری و با رجوع به اسناد و مدارک معتبر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی مهم ترین کارکردهای برهانی عقل در تفسیر اجتهادی جامع می پردازد. استفاده از عقل در رفع تعارض ظاهری آیات، استفاده از قرائن عقلی (معرفت های بدیهی و برهان های قطعی) در تفسیر، اجرای قاعده ی جری و تطبیق و کشف استلزامات عقلی موجود در آیات قرآنی از مهم ترین کارکردهای عقل برهانی است.
بررسی مصداقی انفکاک حق و باطل از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
7 - 24
حوزههای تخصصی:
تعالیم قرآن و احادیث بیانگر آن هستند که کارکرد جوامع و افراد، ترکیبی از حق و باطل و سرشار از رفتارهای نیک و زشت است. مشیت الهی بر آن استوار شده که انسان ها با بهره مندی از آموزه های پیامبران الهی و همچنین با رویارویی با امتحانات گوناگون، مرز میان «حق» و «باطل» را بشناسند؛ از هرگونه نماد باطل و رفتار ناپسند دوری گزینند و در زندگی فردی و اجتماعی خود، مدافع حق و مروج صفات نیک باشند. سوال این تحقیق این است که مصادیق انفکاک حق و باطل از منظر قرآن کریم، چیست؟ این پژوهش با هدف بررسی مصادیق انفکاک حق و باطل در قرآن کریم، به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم از طریق روایت داستان هایی مانند داستان حضرت نوحA، ماجرای طالوت و جالوت، جنگ احد و ده ها قصه ی دیگر، به تبیین مصادیق حق و باطل و پیامدهای هرکدام می پردازد. در این داستان ها، خداوند متعال، نیکوکاران را به تزکیه نفس و ارتقای اخلاقی و اعتقادی تشویق می کند و پاداش نیکوکاری را به آنان وعده می دهد. در مقابل، مجازات گناهکاران و انحراف شدگان از مسیر حق نیز به تصویر کشیده می شود.
نقد تحلیلی دلایل سید ابوالفضل برقعی در جهت اثبات نظریه قرآن بسندگی در حوزه تفسیر
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
85 - 105
حوزههای تخصصی:
نظریه ی «قرآن بسندگی در حوزه ی تفسیر»، یکی از دیدگاه های چالش بر انگیز در حوزه ی قرآن شناختی، و از شاخه های افراطی اندیشه ی کلان «قرآن گرایی» است. هدف اصلی طراحان این نظریه، طرد روایات ازحیطه ی تفسیر قرآن و بسنده نمودن به خود آیات در عرصه ی شناخت معانی آن ها است. از میان طیف قرآنیون ایرانی معاصر ، سید ابوالفضل برقعی، یکی از شاخص ترین آنان به شمار می آید. وی در بخش دوم حیات فکری اش، صراحتا به نظریه ی قرآن بسندگی گراییده، و سخت به دفاع از آن پرداخته است؛ این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای تدوین یافت؛ در پی پاسخ به این پرسش است که: نقد های تحلیلی وارده بر دلایل سیدابوالفضل برقعی در جهت اثبات نظریه ی قرآن بسندگی در حوزه ی تفسیر چیست؟ نتیجه ی برآمده از تحقیق پیش روی این است: سیدابوالفضل برقعی؛ با سوء استفاده از صفت «مبین» بودن قرآن، و ممدوحیت تدبر در آن، کافی بودن این کتاب آسمانی برای هدایت بشر، مرجعیت آن در جهت رفع اختلاف و برداشت نادرست از برخی از روایات مربوطه، و ... کوشیده است تا نظریه ی «قرآن بسندگی» را، امری مقبول جلوه دهد؛ ولی در پرتو نقد های تحلیلی مندرج در این تحقیق، روشن گردید که هیچ یک از دلایل و شگرد های او برای اثبات مدعایش صحیح نمی باشد.
بررسی تطبیقی رویکرد عقلی در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
93 - 116
حوزههای تخصصی:
اعتبار عقل و اعتماد بر آن در فهم کلام و کشف مراد الهی در ادوار مختلف سکه رایج مفسران بوده است، اما در قرن چهاردهم بی شک بارزه تفاسیر، کاربرد عقل و تکیه بر آن است. المنار و المیزان به عنوان مهم ترین تفاسیر قرن اخیر در ضمن گرایش به مسائل اجتماع، عقل گرایی را در تفسیر قرآن پیگیری کرده اند؛ با این تفاوت که المنار عقل را به عنوان منبع خود در تفسیر برگزیده، اما المیزان ظواهر دینی و فهم دین را که متوقف بر ظهور لفظ هستند، مستند به حکم عقل دانسته، ولی در تفسیر، به منبعیت قرآن برای تفسیر خود قائل بوده و عقل را به عنوان ابزاری برای فهم قرآن می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، با بررسی دو تفسیر المیزان و المنار، به بررسی تطبیقی عقل گرایی در نظر این دو مفسر تمرکز نموده و مختصات عقل را از این نظرگاه مقایسه خواهیم کرد. حاصل آنکه عقل در المنار به عنوان اﺑ ﺰاری ﺑ ﺮای هماهنگ کردن اﺣک ﺎم و ﻣﻌ ﺎرف دیﻨی ﺑﺎ ﻣﻘﺘﻀیات زﻣﺎن ﺑﻪ کﺎر بسته شده و ریشه در تجربه گرایی دارد، درحالی که علامه طباطبایی با تخطئه عقل گرایی تجربی، حرکت عقل ابزاری در مسیر فطرت سالم را لازمه تمییز و تشخیص درست حق از باطل معرفی می نماید.
بررسی مبحث تحریف قرآن از دیدگاه پطروشفسکی در کتاب اسلام در ایران
حوزههای تخصصی:
ایلیا پاولویچ پطروشفسکی، مستشرق و مورخ روسی، با نگاهی جدید، به مباحث تحریف درباره قرآن کریم پرداخته است. پطروشفسکی، با استناد بسیار به مستشرقان مشهور، همچون: نولدکه، هرشفیلد، گلدزیهر و... که درباره تحریف قرآن سخن رانده اند، مطالبی را عنوان کرده است که نشان از اعتقاد او به وقوع پدیده تحریف در قرآن دارد. پژوهش حاضر با بررسی کتاب اسلام در ایران و با توجه بیشتر به فصل سوم آن با عنوان «قرآن» به شیوه توصیفی - تحلیلی به نقل آرایی می پردازد که نزدیک به نظریه امکان وقوع تحریف در قرآن از نگاه پطروشفسکی است و سپس با نقد و تحلیل این موارد، درصدد اثبات عدم تحریف قرآن کریم است. ازجمله دیدگاه های این مستشرق روسی که در پژوهش حاضر بررسی و نقد شده اند عبارت اند از: ماهیت قرآن از نگاه پطروشفسکی، جمع قرآن، ناسخ و منسوخ در قرآن، حروف مقطّعه در قرآن و حذف نام علی× از آیات قرآن. نتایج بررسی نشان می دهد که نظرات این مستشرق، همچون بیشتر پژوهش های مستشرقین، به علت عدم آشنایی با زبان عربی، عدم دسترسی به منابع اصیل و صحیح، دارای ضعف هایی ساختاری و محتوایی درباره ماهیت و مفاهیم قرآن کریم است که یکی از نمودهای آن، اعتقاد به بروز تحریف در متن قرآن است. این موضوع در پژوهش پیش رو مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
تربیت عقلانی فردی و اجتماعی قرآن بنیان در نگره تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل موهبتی است الهی که کرامت انسان به آن وابسته است، این استعداد الهی با تربیت شکوفا شده و به فعلیت می رسد. تربیت عقلانی که موجب سعادت و پیشرفت فرد و اجتماع می شود بر اساس اصول و روش های صورت می گیرد. تفسیر المیزان به عنوان یکی از برجسته ترین تفاسیر معاصر برخی از مهم ترین این اصول و روش های را ذیل آیات برشمرده است. این تحقیق درصدد پاسخگویی به این سؤال است که اصول و روش های تربیت عقلانی از دیدگاه تفسیر المیزان در ابعاد فردی و اجتماعی افراد چگونه مطرح شده است. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله نشان می دهد تفسیر المیزان در تفسیر آیات مرتبط ازجمله اصول تربیت عقلانی را: توحید، آزادی و اختیار، اعتدال، برهان طلبی و...می داند. همچنین این تفسیر برای اجرای تربیت عقلانی روش هایی چون: روش تقوا، تذکر، مشورت، انذار و... را مؤثر می داند. همه این اصول و روش ها، انسان را در ابعاد فردی و اجتماعی اش، به شناخت حق و حقیقت و پیروی از آن رهنمود کرده تا انسان به شناخت مبدأ و سرچشمه همه حقایق هستی یعنی خداوند متعال دست یافته و در سایه این خداشناسی، سعادت و دنیوی و اخروی را نصیب فرد و جامعه خواهد نمود.
گونه های اثرگذاری هیجان بر گرایش های انسان از دیدگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
29 - 48
حوزههای تخصصی:
شناخت چگونگی اثرگذاری هیجانات بر گرایش های انسان، برای شناسایی روابط حاکم بر ابعاد درونی او و آگاهی از نحوه مدیریت آنها لازم است. پرسش اصلی مقاله این است که حالاتی مثل ترس، خشم، غم، شادی و... چه نوع تأثیراتی در گرایش های انسان دارند؟ تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا انجام شده است. ازآنجاکه قرآن کریم، منبع اصلی این پژوهش است، روش تحقیق در این مسئله تحلیلی- تفسیری به سبک موضوعی است و گرد آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای با ابزار فیش برداری بوده است.، یافته های پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم متناسب با اهداف تربیتی خود به تأثیرات متنوع هیجانات بر گرایشات انسان توجه نموده است. از نظر قرآن جهت دهی، فعال سازی، سرعت افزایی و مهارگری، مهمترین گونه های اثرگذاری هیجان بر گرایش های انسان هستند. یعنی هیجانات می توانند چیزی را برای فرد مطلوب یا نامطلوب جلوه دهند، با تکانه ای قوی، موتور محرّک امیال را به راه بیاندازند، بر سرعت فعالیت امیال بیافزایند و یا مانع تحریکات رفتاری آنها شوند.
بررسی و نقد کتاب آموزش قرآن پایه دوم ابتدایی (مطالعه موردی: ترجمه آیات قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
263 - 291
حوزههای تخصصی:
آموزش در سن کودکی چون نقشی بر سنگ و ماندگار است، از سویی قرآن برای مسلمانان، تنها کتابی به شمار می آید که از سوی خداوند و آن هم برای راهنمایی و خوشبختی انسان به وی هدیه شده است، ازاین رو معجزه ای است که آموزش آن بیش از سایر کتاب ها برای کودک لازم می نماید و آموزش آن به شیوه منطقی و به صورت ملایم و متناسب و پلکانی می تواند تأثیر تربیتی پایداری بر رشد و پرورش وی داشته باشد. با نگاه به این مهم و در راستای جایگاه ویژه ترجمه در انتقال درست مفاهیم، درصدد برآمدیم با روش نقدی و بررسی فنّی، ترجمه کتاب آموزش قرآن دوم ابتدایی را از دید چندوچون ترجمه و سازگاری آن با این رده سنی بررسی نماییم. نیز با نگاه به جایگاه تصاویر در رساندن پیام برای کودک که گاه بسیار بیشتر از جایگاه واژگان است، سازگاری تصاویر با ترجمه درست بررسی شده است. برآیندهای بررسی نشان می دهد که آیات، خوب و هماهنگ با نیاز مخاطب انتخاب شده و تلاش شده – هرچند به اسم مترجم خاصی اشاره نشده- ترجمه ها رایج باشد، هرچند انتظار است مرجع این ترجمه ها مشخص گردد. همچنین در مقدمه و در صفحه اول کتاب اشاره شده که: «کودک عزیز ما باید سادگی یادگیری قرآن را احساس کند»، اما ترجمه ها از جهت رده سنی مخاطب کودک هفت ساله و نوع و سطح واژگان، فارسی نویسی، نیازمحوری و ارتباط گیری سازگاری ندارد و نیازمند تطبیق و دلپذیر و روان سازی است.
بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن کریم با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
112 - 137
حوزههای تخصصی:
چگونگی ارتباط الفاظ با معانی همواره منشأ اختلافات تفسیر یک متن بوده است. این موضوع در تفسیر قرآن کریم به شدّت دیده می شود. خلأ پژوهشی در این زمینه نگارنده را بر آن داشت تا موضوع «بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم» را با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در پایان چنین حاصل گشت که می توان اختلاف اصلی را در دو نظریه «حقیقت و مجاز» و «روح معنا» پیگیری کرد. برخی همچون طبرسی با پذیرش نظریه «حقیقت و مجاز» تمامی استعمالات الفاظ در غیر موضوعٌ له را مَجازی در نظر گرفته اند اما پس از بوجود آمدن نظریه روح معنا و پذیرش آن توسط علامه طباطبایی وجود مَجاز در عبارت های قرآنی کاهش چشمگیری یافت زیرا ایشان معانی قرآن را دارای تأویل می دانست که در کاربرد مفاهیم به صورت حقیقی بر تمامی الفاظ دلالت می کنند ولی کاربرد آن معانی در محسوسات را مَجازی می دانست. در مقابل، جوادی آملی با انکار مَجاز در قرآن معتقد است که الفاظ برای ارواح معانی وضع شده اند و استعمالشان در مفاهیم عام و تطبیق آن مفاهیم بر هر مصداق محسوس یا معقول «حقیقی» است. ایشان قرآن را به حبل آویخته ای تشبیه می کند که روح معنا در تمامی مراحل از جمله؛ لفظ، معنا، مفهوم، حقایق خارجی و باطنی و تکوینی و... به صورت حقیقی بر آن ها دلالت می نماید.
واکاوی تطبیقی تفسیر واژه «رابطوا» از منظر علامه طباطبایی و مفسران معاصر اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
138 - 161
حوزههای تخصصی:
توجه به خوانش اجتماعی آیات قرآن کریم و تأثیر فراگیر آن در جامعه اسلامی، از رویکردهای اساسی برخی تفاسیر معاصر در سده اخیر است. پژوهش حاضر به روش تطبیقی و شیوه تحلیلی-توصیفی، دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی و مفسران معاصر اهل سنت را درباره واژه «رابطوا» در آیه 200 سوره آل عمران از آیات مهم اجتماعی قرآن است، به بوته نقد و بررسی گذاشته است. به نظر معاصران اهل سنت، «رابطوا» به معنای مطلق آمادگی نظامی؛ مرزداری زمینی و فکری؛ رفت وآمد به مساجد و انتظار نماز پس از نماز است؛ درحالی که علامه طباطبائی، تحلیلی اجتماعی از «رابطوا« ارائه نموده و این واژه را به معنای مرابطه اسلامی و ارتباط تمامی افراد، در جمیع شئون زندگی اجتماعی می داند. ضرورت و سؤال اصلی تحقیق آن است که کدام یک از دو دیدگاه یادشده، به تبیین نقش اجتماعی این آیه و به خصوص واژه «رابطوا» کمک می کند؟ با تطبیق دیدگاه ها، ذکر روایات تفسیری انتظار نماز بعد از نماز و همچنین رفت وآمد به مساجد، به عنوان نقاط اشتراک و تحلیل اجتماعی علامه درباره مرابطه اسلامی در مقابل تعیین مصادیق یادشده از سوی معاصران اهل سنت، نقطه افتراق نظر مفسران مذکور است. نتیجه آنکه بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی و بررسی هم نشینی واژگان، بهترین تفسیر، همان مرابطه اسلامی به معنای ارتباط امت اسلامی در جمیع شئون زندگی اجتماعی است که با استفاده از روایات در استنباطی بدیع، باید محور شکل گیری آن امامت و جایگاه تجلی آن مسجد باشد.
واکاوی تطبیقی عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» و اعتبارسنجی روایات ذیل آن در منابع فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
210 - 229
حوزههای تخصصی:
عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» (قلم/42) از متشابهات قرآنی است که محل اختلاف مفسران فریقین قرار گرفته و معنای آن به درستی تبیین نشده است. منابع تفسیری اهل سنت به استناد چند روایت منسوب به پیامبر (ص)، مقصود آیه را حمل بر تجسم خداوند در روز جزا دانسته اند و قایلند آن روز خداوند ساق پای خویش را آشکار می کند. معانی دیگری نیز در منابع فریقین آمده که در این نوشتار به روش انتقادی توصیفی با هدف نقد روایات ذیل آیه و یافتن معنایی مطابق با بافت آیات در جستجوی پاسخ به این پرسش است که مناسب ترین معنای عبارت «یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ» چیست؟ در نهایت مشخص گردید روایت منتسب به پیامبر (ص) از لحاظ سندی و محتوای درونی محل تردید بوده و احتمالات معنایی بیان شده مطابق سیاق و بافت دیگر آیات نبوده بلکه از آنجا که خطاب سخن با مشرکانی است که منکر حقانیت رسالت پیامبر (ص) هستند و به آنان وعده داده در روز قیامت واقعیت های آشکار شده را خواهید دید. نتیجه این که عبارت به کنار رفتن لباس و دیدن حقایق نهان اشاره دارد. این معنی با روایات معتبر و معنای واژگان سازگاری داشته و متناسب با مضمون دیگر آیات این سوره است.
نقدی بر انگاره ی غیراخلاقی بودن فعل «یَضحکون» در آیه ی 34 سوره ی مطففین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 28
حوزههای تخصصی:
بعضی از آیات قرآن می توانند در نگاه ابتدایی در ذهن مخاطب ایجاد اشکال نمایند. برخی از این موارد، آیاتی هستند که به بحث حسن و قبح عقلی مرتبط می شوند. حسن وقبح اعمال و پیامد ناشی از آن اولاً در بعد مسائل اخلاقی و ثانیاً به عنوان یک پیش فرض ذهنی و الگوی عملی نیازمند شالوده عمل و چارچوب است؛ لذا، به استناد ادله ی قطعی چون عقل، قرآن و سنت مطالعه ی حسن وقبح اعمال در دنیا و آخرت حائز اهمیت است. ضرورت این پژوهش ذیل رفع اشکال شکل گرفته در آیه توجیه می گردد، زیرا آیه 34 سوره ی مبارکه مطففین «فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» بدان معناست که مؤمنان در بهشت برین کفار را مسخره می نمایند، حال آنکه در بهشت بدی راه ندارد. این پژوهش در مقام گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و در مرحله ی پردازش داده ها به روش تحلیلی-توصیفی درصدد پاسخ به مجهولات و نقد اشکال موردنظر می باشد و در ضمن اثبات دلالت آیه بر استهزاء، با دو رویکرد اخلاقی و فلسفی اشکال را پاسخ می گوید.
واکاوی تاثیر وجوه زیبایی شناختی قرآن بر هدفمندی پیام های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
406 - 420
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق و بررسی جنبه های زیبایی شناختی قرآن کریم تأثیر بسیار شگفت و بسزایی در کاربردی شدن مفاهیم این کتاب الهی دارد به گونه ای که مخاطب قرآن با هر سطح از تفکر و درک و فهمی که باشد می تواند با هرچه بارورتر کردن اندیشه خویش به جلوه هایی جدید و جذاب از زیبایی های کلام الهی پی برده و از آن بهره مند گردد. از آنجا که اثر هنری، مبدأ هنرمند است و هنرمند، مبدأ اثر هنری، بنابر این با بهره گیری از این اصل در این پژوهش کوشش گردیده تا با پردازش زبانی نمونه هایی از آیات قرآن کریم به عنوان نمادی از خلق هنری، عناصر مشترک و موثر در باب زیبایی شناسی آیات وحیانی را به تصویر درآورد، البته بررسی تصویر از حیث بافت و سیاق و ارائه معنای مطلوب، وحدت تصویر هنری در وحدت متن را محقق می سازد.در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر آیات الهی و نظریات متقن در پایان ابعاد زیبایی شناسی قرآن را با نگاه به دو قطب عینیت و ذهنیت تبیین نموده و تلاش دارد تا نشانه های زیبایی گرایانه قرآن را همراه با انعکاس جمال آفرینش و بیدار سازی حس زیبایی دوستی در مخاطبین خویش نمایان سازد.
ارزیابی نظریه ی ظاهرگرایی جمال الدین قاسمی در تفسیر محاسن التأویل (مورد پژوهی: صفات الهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
436 - 458
حوزههای تخصصی:
مسئله ی ظاهرگرایی در آیات قرآن از جمله موضوعات مورد توجه میان برخی مفسران، به ویژه جمال-الدین قاسمی است. قاسمی از مفسران منسوب به جریان سلفیه است و همین امر سبب شده تا وی مبانی فکری خود را بخصوص درباره ی صفات خداوند، از پیشگامان این جریان وام گیرد. رؤیت بصری خداوند در قیامت، تکلم خداوند با موسی(ع)، استوای حقیقی خداوند بر عرش، استهزاء و غضب الهی در معنای حقیقی آن، صفاتی است که قاسمی معتقد به ظاهرگرایی آن است. اما با بررسی های انجام شده مشخص شد تفسیر قاسمی از این آیات صحیح نیست؛ زیرا در نظرگرفتن رؤیت، استواء، تکلم، استهزاء و غضب در معنای حقیقی برای خداوند مستلزم جسم است، از این رو می توان گفت رویکرد قاسمی با دلایل قطعی و یقینی ناسازگار است؛ لذا باید در ظاهر آیات صفات تصرف کرد و آن را تأویل نمود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به ارزیابی رویکرد ظاهرگرایانه ی قاسمی از آیات صفات خداوند پرداخته است.
A Critical Study of the Sources of the Holy Quran and Its Origin from the Perspective of Orientalists(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research is based on the role of Orientalists in undermining the holy scriptures, specifically the Quran. Many of them have been prejudiced against the Prophet Muhammad (peace be upon him) and have greatly exaggerated their hostility towards the Prophet and the Quran. According to their claims, the Quran owes its existence to previous heavenly teachings and religions that preceded it. They argue that Muhammad (peace be upon him) relied on these sources to compose his book. McDonald said: "The Quran is not from God," followed by, Charles Wells (1838), who suggested, "Muhammad created the Quran." Le Bon did not stray far from the previous Orientalists, stating, "The Quran is from Muhammad and authored by him." They further claimed that the divine revelation has multiple sources, including the Torah, the Gospel, the Hanif religion, and pre-Islamic poetry or Muhammad's intellectual and literary genius, which they say contributed to the formulation of the Quran. This research will expand on the discussion of the sources of revelation, focusing on the influence of pre-Islamic poetry and the Jewish and Christian religions. Despite over fourteen hundred years since the Prophet's mission, discussions on this topic continue, and Islam remains subject to distortion. One of the important results of this research is that the Quran is divine; there are many pieces of evidence and testimonies to this effect. It is the final heavenly message, and naturally, it is closely connected with previous scriptures. The claims of Orientalists were born out of deep-seated animosity towards the Prophet and Islam. We used descriptive, historical, and analytical methods to evaluate these sources from the perspective of Orientalists. We then attempt, by referring to the verses of the Quran - this divine and superhuman miracle - and other authentic sources, to critique some of the biased and unrealistic views of the Orientalists and to respond to the misconceptions they presented regarding the sources of divine revelation, whether they claimed it to be from pre-Islamic literature, Judaism, or Christianity.