مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ذهنی
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۱۰
رهان صدیقین از براهینی است که فیلسوفان مسلمان در اثبات وجود خدا بدان اهتمام ویژه داشتهاند و تا کنون تقریرهای متعددی از سوی ابنسینا، ملاصدرا، حکیم سبزواری و علامه طباطبایی ارائه شده است. در میان این تقریرها برهان علامه (ره) در عین اتقان از پیچیدگی خاصی برخوردار است که برخی اندیشهها را به این پرسش کشانده که آیا این برهان از اعتبار منطقی برخوردار است یا در آن مغالطهای نفوذ کرده است؟ به نظر میرسد که این برهان از اعتبار لازم برخوردار است و روش علامه (ره) در این برهان به اموری دیگر مانند بیداری و خواب، خارجی و ذهنی و معناداری و بیمعنایی قابل تعمیم است و به موجب این روش خواب در پرتو بیداری خواب است و ذهنی در پرتو خارجی ذهنی است و بیمعنایی در پرتو معناداری بیمعنا است، بنابراین خواب مطلق، ذهنی مطلق و بیمعنایی مطلق خود متناقض است.
به سوی ترسیم مرزهای ناپیدای انسان شناسی و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با انگیزه پاسخگویی به یک پرسش بنیادین درباره نسبت انسان شناسی و ادبیات فراهم آمده است. بنابراین در فراز نخست ریشه های فلسفی این رابطه در قالب دو نظام فلسفی اثبات گرایی و تاویل گرایی واکاوی و به تغییرات آن توجه شده است. در فراز بعدی بعدی سرنوشت تاریخی این رابطه در ژانر رمان تعقیب گردیده و با تمرکز بر نویسندگان آمریکای لاتین توسعه یافته است. ماربو بارگاس یوسا در میان این نویسندگان از جایگاه ویژه ای برخوردار است به خصوص به خاطر شمار قابل توجه رمان هایی که او با توسل به پژوهش هایش نوشته به گونه ای که این رمان ها وی را به یکی از بزرگ ترین نویسندگان ژانر رمان پژوهشی تبدیل کرده اند. مردی که حرف می زند نمونه درخشان این ژانر است که به لحاظ انسان شناختی مورد تجزیه و تحلیل واقع می شود و در قالب عینی آن رابطه انسان شناسی و ادبیات بار دیگر نشان داده می شود. به هر تقدیر نتیجه این نوشتار تاکید بر مرزهای چند ناپیدای انسان شناسی و ادبیات است تا حدی که رمان های پژوهشی نویسندگانی همچون یوسا را در بهترین حالت می توان رمان انسان شناسانه نامید.
تداوم هویت در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه ""هویت"" در مفهوم عام و کل آن، قدمتی طولانی و هم پای تاریخ تمدن انسان دارد، اما پیشینه این بحث در منظر شهری چندان با سابقه نیست. سهل و ممتنع بودن مفهوم هویت منظرشهری در فرایند شناخت و ادارک، پدیده ای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار می دهد. از آنجا که شهر ویترین عرضه تفکرات جامعه به دنیای بیرون و بستر شکل گیری حیات مدنی است، ارتباط هویت و منظر شهری به مقوله ای تاثیرگذار در علوم مرتبط با این حوزه تبدیل شده و تلاش برای یافتن ماهیت و چیستی هویت منظر شهری جهت ارزیابی معیار سیاست های مداخله کلان در شهرهای امروز، امری ضروری است.نوشته حاضر درصدد است با تشریح تعاریف هویت و شهر، ضمن پرداختن به نظریه اخیرِ «هویت منظر شهری» و کمی نمودن هویت به عنوان یک امر کیفی با تحلیل ابعاد مختلف این دانش، ادبیات مختصر آن را بیافزاید. هدف این مقاله به سه دلیل، ارایه راهبردهای خرد و جزئی برای تداوم هویت منظرشهری نیست؛ اول اینکه مقوله شهر و منظر شهری به قدری گسترده است که امکان ارایه یک راهبرد قطعی برای آن وجود ندارد؛ دوم، لازمه رویکرد جزءنگر ارایه گزارشی حجیم است که از هدف این مقاله فاصله می گیرد و سوم، برای اولین بار است که این موضوع به صورت مقاله ای پژوهشی مطرح می شود و به نظر می رسد تحلیلی پایه ای و گسترده، مفیدتر از برنامه ریزی فنون جزیی است.
تعیین اعتبار وپایایی پرسشنامه خود توصیفی ورزشکاران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی روائی و پایائی پرسشنامه خود توصیفی ورزشکاران نخبه بود. آزمودنی ها: تعداد 245 ورزشکار نخبه از رشته های ورزشی انفرادی و تیمی شامل کشتی آزاد و فرنگی،تکواندو،بدمینتون، فوتبال،بسکتبال،دوومیدانی،ووشو،کاراته،جودو،شمشیربازی،وزنه برداری،تیراندازی(تیروکمان)،آمادگی جسمانی،اسکی،کبدی،اسکیت، والیبال و به تعداد پراکنده از سایر رشته ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ورزشکاران منتخب همگی از ورزشکاران نخبه بودند که سابقه قهرمانی و ورزشی آنها به طور میانگین6/5± 50/10 سال وسن7± 25سال بود.پرسشنامه پس از ترجمه به فارسی و تایید ترجمه توسط چند متخصص، به ورزشکاران ارائه و سپس تحلیل شد. یافته ها: تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقدار ویژه در عامل های اول 15.707، دوم2.175، سوم 1.696، چهارم1.337و پنجم 1.037 بود که عامل ششم بسیار پائین تر از یک مشاهده شد، یعنی مقدار ویژه آن 0.793بود که توانائی عامل شدن نداشت. درصد واریانس تراکمی در کل 821/75 بود، به طوری که درصد واریانس ها به ترتیب مربوط به آمادگی ذهنی با54 درصد،عامل بدنی با 5/7 درصد واریانس ، عامل توان هوازی با48/5 درصد واریانس،عامل غیر هوازی با 609/4 درصد واریانس و بالاخره عامل پنجم متغیر عملکردی با 699/3 درصد واریانس بود شاخص های برازش مدل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مشخص کرد که مقدار کای اسکوئر برابر 91/824 با سطح معنی داری 001/0 =p.بود که با درجه آزادی مدل مستقل (406) فاصله داشت. شاخص نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی 462/2 بود. بررسی وضعیت شاخص تطبیقی بالاتر از 90/0 شاخص های مقتصدنیز در مدل تدوین شده (825/0) بود.همچنین شاخص برازش هنجار شده مقتصد و شاخص برازش تطبیقی مقتصد به ترتیب برابر 728/0 و 764/0 بود. نتیجه گیری: به طور کلی تمامی شاخص های برازش مدل مطلوب بودند.پایائی درونی با آلفای کرونباخ 833/0 بود که قابل قبول و مطلوب می باشد.
ذهنی بودن زمان در فلسفة ملاصدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عمدة پژوهش هایی که در خصوص زمان در فلسفة اسلامی و تفکر مشایی و صدرایی صورت پذیرفته است عمدتاً به مقوله زمان از دریچة بحث حرکت نگریسته شده و معمولاً این پژوهش ها درصدد رمزگشایی از نسبت حرکت و زمان با یک دیگر در تفکرات و فلسفه های یاد شده بوده اند. اما در این تحقیق مسئلة رابطة زمان با ذهن و این که زمان امری عینی است یا ذهنی دغدغة اصلی است. از همین رو، ابتدا به دو مفهوم متفاوتی که از زمان می توان داشت و معمولاً از آن به سلسله زمانی پویا و سلسلة زمانی ایستا یاد می شود اشاره شده است و سپس نشانه داده شده که مفهوم زمانی در تفکر ارسطویی و مشایی و در تفکر متکلمان یک امتداد متصل و متصرم است و لذا باید پذیرفت نگاه ایشان به زمان به صورت یک سلسلة زمانی ایستا است.
در گام نهایی این تحقیق، نشان داده می شود زمان به معنای سلسلة زمانی ایستا و به صورت یک امتداد متصل در فلسفة ملاصدرا امری ذهنی است و هیچ منشأ انتزاع عینی ندارد. لذا این مقاله انگارة معقول ثانی فلسفی بودن زمان در تفکر ملاصدرا را مردود می داند
بررسی انواع فرایندهای نقش اندیشگانی در غزلیات سعدی (با رویکرد شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نقش گرایی از رویکردی شناختی نسبت به معانی و مفاهیم و تجربیات برخوردار است و اکتساب و بازنمایی تجربه های انسان را از طریق نظام گذرایی بیان می کند. هدف این بررسی دنیای تجربی یا جهان زندگی سعدی در غزلیاتش با استفاده از متغیرهای نقش اندیشگانی می باشد و فرضیه آن این است که از طریق فرایندهای نقش اندیشگانی می توان میزان ذهنی یا عینی بودن غزلیات را دریافت. ضرورت انجام این تحقیق فعل شناسی غزلیات سعدی و تشخیص و تعیین انواع آن بر اساس نقش و معنی است. پیکره ی تحقیق شامل9055 فعل است که بر مبنای نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فرایندهای اصلی مادی 23%، ذهنی 11%، رابطه ای 23% بوده و فرایندهای فرعی رفتاری 27%، بیانی 11% و وجودی 5% می باشد. همچنین فرایندهای اسنادی و هویتی شامل 87% به 13% بوده است. می توان از یافته های مذکور استنباط کرد که رفتارها، کنش ها و حرکات بیشتر مورد توجه بوده است و درصد بالای نسبت های توصیفی حاکی از آن است که روابط انتزاعی اکثرا از نوع ساده ی اسنادی بوده است و هویت بخشی خیلی کم مورد توجه بوده است.
فلسفه ی ملاصدرا و نظریه ی معنا؛ کاوشی معناشناختی در برخی دلایل نظریه ی وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
از آنجا که زبان، اندیشه و واقعیّت در ارتباط نزدیک باهم قرار دارند، هرگونه حکمی که در حیطه معرفت شناسی و هستی شناسی صادر شود، بازتاب و پیامدی نیز در فلسفه زبان دارد. در این مقاله کوشش کرده ایم تا از راه بررسی مبانی و لوازم فلسفه زبانی برخی از ادلّه وجود ذهنی ملاصدرا، نظریة او را دربارة معنا استخراج کنیم. به نظر می رسد که نظریة معنای ملاصدرا قرابت زیادی با نظریات تصوری معنا دارد؛ چون مطابق پیش فرض های ملاصدرا در ادلّه وجود ذهنی، معنای یک گزاره، همان تصوّر یا تصدیقی است که گزاره بر آن دلالت دارد؛ معنا، موجودی ذهنی است؛ الفاظ برای معانی وضع شده اند؛ زبان، تصویرِ عالم واقع است.
مفهوم منظر با تأکید بر نظر صاحبنظران رشت ههای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه منظر با مفاهیم پیچیده عینی و ذهنی و ابعاد گسترده فیزیکی و غیر فیزیکی همواره محل بحث صاحبنظران و نظری هپردازان حوزه های فکری مرتبط با محیط زیست، جغرافیا، طراحی شهری ، معماری منظر و سایر رشته های وابسته بوده و به همین علت، تعاریف متنوع و رویکردهای متفاوت به موضوع منظر از سوی آنها مطرح شده است. در این راستا گاه سعی شده تا با گزینش نظریات صاحبنظران خارجی به تعریف منظر پرداخته یا گاه دریافت خود را از منظر به مثابه تعریفی خود بنیاد از آن در نظر گرفت هاند. ارتباط انسان و محیط و تعامل بین این دو عنصر در مباحث منظرین، روابط پیچیده ای را در تعاریف منظر به وجود آورده است. گاه تعریف منظر را به سمت و سویی زیس تمحیطی سوق داده که با نگاهی اکولوژیک به آن توجه شده است ، گاه آن را عینیتی فارغ از انسان و ذهن او در نظر گرفته و گاه منظر را ذهنیتی مجرد تلقی کرده است. پیچیدگی وجوه عینی و ذهنی منظر باعث شده رشته های علمی که در جهان دو قطبی دکارت به وجود آمده و رشد کرده اند، منظر را به مفهومی تک بعدی تنزل داده و آن را به طور انتزاعی در وجوه عینی یا ذهنی جستجو کنند. تعاریف تصریح شده همواره بهترین شاخص و عیار برای ارزیابی نوع نگاه متخصصین به موضوع و نوع رویکرد آنهاست. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با گردآوری و دسته بندی اسناد کتابخانه ای شامل تعاریف داخلی و خارجی منظر در حوزه های و رشته های مختلف و تحلیل کیفی آنها به شیوه استنتاجی و استنباطی، به بررسی مفهوم منظر و شناخت رویکردهای مواجهه با آن دست یابد.
مقایسه خودتعیین گری و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه خودتعیینی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی در سنین 14 سال و بالاتراند که در سال تحصیلی 92- 91 در مدارس شیراز مشغول به تحصیل هستند. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر120 دانش آموز دختر و پسر (60 دانش آموز با کم توانی ذهنی و 60 دانش آموز بدون کم توانی ذهنی) سنین 14 سال و بالاتر بودند که به روش هدفمند از مدارس مربوط به دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی انتخاب شدند. در این پژوهش خودتعیینی و ابعاد آن توسط مقیاس خودگزارش خودتعیینی گومز - ولا و همکاران (2012) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس دو طرفه و تحلیل واریانس طرح های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان با کم توانی ذهنی نسبت به دانش آموزان بدون کم توانی ذهنی در خودتعیینی و ابعاد آن نمره پایین تری به دست آوردند. در این پژوهش تفاوت معنی داری بر اساس جنسیت در نمره کل خودتعیینی و ابعاد استقلال رفتاری و توانمندسازی روانشناختی مشاهده نشد و تنها در بعد تحقق خود بود که بین دختران و پسران تفاوت معنی دار مشاهده شد. از دیگر نتایج پژوهش که در بین ابعاد مختلف خودتعیینی در میان دو گروه دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی، بالاترین رتبه به توانمندسازی روانشناختی و کمترین رتبه به استقلال رفتاری تعلق گرفت. همچنین با توجه به سطح تحصیلات والدین بین دو گروه دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی در نمره کل خودتعیینی و ابعاد آن تفاوت معنی داری وجود دارد.
نقش تعدیل کننده احساس بهزیستی ذهنی در رابطه جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف هدف از این پژوهش، بررسی نقش تعدیل کننده احساس بهزیستی ذهنی در رابطه جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. مواد و روش ها طرح این پژوهش، طرح مقطعی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. نمونه ها شامل ۴۰۰ نفر (۲۰۰ دختر و ۲۰۰ پسر) بودند که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه جهت گیری اهداف پیشرفت، پرسش نامه حالت فراشناختی، پرسش نامه احساس بهزیستی ذهنی و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین احساس بهزیستی ذهنی، جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد (۰/ ۰۰۰۱ >P). یافته ها نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون تعدیلی مشخص کرد متغیر احساس بهزیستی ذهنی، توان تعدیل رابطه جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی را دارد. نتیجه گیری بر این اساس می توان نتیجه گرفت رابطه بین جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی رابطه ای خطی و ساده نیست و احساس بهزیستی ذهنی می تواند این رابطه را تعدیل کند.
تأملی پیرامون پیوستاری زیبایی و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی ، تاثیری خاص از برخی اشیا و یا افعال گوناگون است که تحت شرایطی خاص ما را به حالت معینی در می آورد . اگر به بررسی مواردی که منجر به برانگیختن احساس زیبایی در درونمان و تحسین ما شده اند بپردازیم در می یابیم که دریافت این حالت خاص نه منحصراً با ما ارتباط دارد و نه منحصراً با شی یا فعل مورد نظر . پیداست که شی مورد نظر باید پاره ای از صفات و ویژگی ها و هماهنگی لازم را جهت زیبا بودن دارا باشد و از طرفی ما نیز آمادگی دریافت زیبایی را داشته باشیم . زیبا لذتی است کیفی که به نحوی شهودی حاصل می آید و به ذهن متبادر میگردد. بی تردید زیبایی در خارج وجود دارد و ذهن انسان در درک و دریافت آن دخیل میباشد ، اما همه ی انسانها در زیبا دانستن یا ندانستن چیزی متفق القول نیستند و لذا تفاوت آراء در زیبا نامیدن بسیار محسوس است . حال پرسشی که در راستای موضوع این مقاله مطرح میباشد رابطه ی زیبایی با اخلاق است . با توجه به نظریات گوناگون پیرامون تقسیم زیبایی به محسوس و معقول ، عینی و ذهنی ، نسبی و یا مطلق دانستن زیبایی ، کدام نوع از زیبایی درباره ارزشهای اخلاقی صادق است ؟ و اینکه آیا ارزشهای اخلاقی را پس از درک زیبایی شان اخلاقی میدانیم و حکم به درست و خوب بودن آنها می نماییم؟
ارزیابی ادراک شهروندان از توسعه گردشگری شهری و اثر آن بر شادمانی ذهنی نمونه موردی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
107 - 120
حوزه های تخصصی:
ارزیابی ادراک شهروندان از توسعه گردشگری شهری و اثر آن بر شادمانی ذهنی نمونه موردی کلانشهر مشهد چکیده صنعت گردشگری به عنوان منبعی برای توسعه اقتصادی محسوب می شود. از سوی دیگر، توسعه گردشگری علاوه بر تاثیرات اقتصادی کلان بر شرایط محیطی، اجتماعی، اقتصادی و ... شهروندان اثرگذار خواهد بود. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ادراک از توسعه گردشگری بر شادمانی شهروندان شهر مشهد می باشد. این مطالعه یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. روش نمونه گیری غیرتصادفی بوده است. جامعه تحقیق شامل همه شهروندان مشهدی در اطراف مکان های توریستی در شهر مشهد می باشند. با توجه به نامحدود بودن حجم جامعه، حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 384 تن تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون میانگین و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار WARP PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که توسعه گردشگری شهری بر شادمانی ذهنی شهروندان مشهدی موثر است. همچنین از بین مولفه های موجود در متغیر ادراک از توسعه توریسم، تاثیرات اجتماعی و تاثیرات اقتصادی خرد بر شادمانی ذهنی شهروندان موثر هستند. همچنین باید تحقیقاتی در مورد ریشه های عدم حساسیت شهروندان به تاثیرات محیطی و فرهنگی و اقتصادی کلان توسعه توریسم انجام گیرد. واژگان کلیدی: گردشگری شهری، شادمانی ذهنی، توسعه گردشگری.
ذهنی (پیشینی) بودن تجرد و مادیت در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و دو پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
311 - 330
حوزه های تخصصی:
مسئله مجرد و مادی و معیار تمایز این دو از نگاه معاصرین در حوزه فلسفه ملاصدرا، بصورت امری تشکیکی و طیف گونه مطرح می شود و لذا مرز عینی و مشخصی به جز قابل اشاره حسی بودن یا نبودن بعنوان ملاک تمایز مجرد و مادی تعیین نمی گردد. این مقاله نشان داده است در فلسفه ملاصدرا تجرد و مادیت وابسته به مراتب وجودی موجودات است. و بر همین اساس نشان داده که هر موجودی متصف به مجرد بودن و مادی بودن، بصورت توأمان می شود. پس مرز خارجی ای میان تجرد و مادیت تحقق ندارد. پس عامل اتصاف موجودات به ایندو ذهن و نوع نگاه و اعتبار کردن آن می باشد و لذا تجرد و مادیت وابسته به ذهن هستند و از تقسیمات پیشینی ذهن در نگاه به واقعیت (وجود) می باشند. و لذا تقسیم موجودات به مجرد و مادی براساس مبانی حکمت متعالیه تقسیمی سوبژکتیو است و این نوع نگاه به مسئله تجرد و مادیت، بحث های بنیادین دیگر مانند ربط حادث به قدیم و رابطه نفس و بدن و بقای نفس و معاد را نیز تحت تأثیر مستقیم خویش قرار می دهد
تبیین رابطۀ کارکردهای غیر ذهنی واژه شبح با کارکردهای معرفت شناختی آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای پاسخ به پرسش «رابطه میان کارکردهای غیر ذهنی واژۀ شبح با مباحث معرفت شناختی در آثار ملاصدرا چیست؟» شکل گرفته و با روی کرد بررسی واژۀ شبح در شبکه واژگانی ملاصدرا به کند و کاو در آثار ملاصدرا پرداخته است؛ ایشان در مقام بحث از موارد غیر ذهنی و غیر معرفت شناسانه کارکردهایی از واژه شبح مانند روح حیوانی، تطابق وجود و ماهیت، بیان عوالم وجود و اختلاف آن ها و مشاهدات عرفانی را مطرح نموده اند، که در هریک از آن ها تطابق نسبی یا کلی شبح و حقیقت پذیرفته شده است، هرچند این موارد در نگاه اولیه معرفت شناسانه و ذهنی نیستند ولی در قریب به اتفاق موارد آثار معرفت شناختی دارند و در تمامی موارد ملاصدرا به دلیل نزدیکیِ زیاد، بین نظریه وجود ذهنی و تئوری شبح از عدم واقع نمایی شبح در موجودات خارج از مقولۀ کیف صرف نظر نموده، واقع نمایی شبح را با تسامح می پذیرد هرچند که در موارد شناختی به دقت این اختلاف را روشن نموده و آن را با نظریه وجود ذهنیِ خود حل می نماید.
مؤلفه های ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی از دیدگاه علّامه طباطبائی (ره)
حوزه های تخصصی:
انسان ها در ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽای ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪهاﻧﺪ زاده ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺑﺎز در درون ﺳﺎﻣﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻧﻬﺎدی ﮐﻪ ﺧﻮد ﻧﺴﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﺗحﺖ ﻓﺸﺎر ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎ، آداب، رسﻮم و ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﮥ اﯾﻨﻬﺎ ﺑﻪﻣﻨﺰﻟﮥ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻧﺪة «ﺧﻮد» ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ «ﻣﻦ» ﻫﻤﯿﺸﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ازﭘﯿﺶﺗﻌﯿﯿﻦﺷﺪه ﺑﻪ ﺷﯿﻮهای ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد واﮐﻨﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ؛ زﯾﺮا ﻗﻮاﻋﺪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺻﻮرتﻫﺎی ذﻫﻨﯽ و ﺗﺨﻠﻒﭘﺬﯾﺮﻧﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻪ آﻧﻬﺎ عمل کند ﺗﺤﻘﻖ ﺧﺎرﺟﯽ خواﻫﻨﺪ ﯾﺎﻓﺖ؛ این واقعیت درمورد کنش اجتماعی اخلاقی انسانها نیز مصداق دارد؛ ﭼﺮاﮐﻪ ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ اخلاقیات در جامعه ﺗﻨﻬﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﻋﻤﻞ افراد ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد. در این میان یکی از ﭘﺮﺳﺶهای اﺳﺎﺳﯽ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ چه مؤلفههای ذهنی، باعث بروز کنش اجتماعی - اخلاقی افراد میشود؛ سؤالی که دراین مقاله تلاش شد با بررسی و تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائی به آن پاسخ داده شود و آنچه که در پایان بهعنوان مؤلفههای ذهنی مؤثر در بروز کنش اجتماعی اخلاقی، شناسایی و تبیین شد شامل این موارد است:
ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر با استفاده از فنSAW (نمونه موردی: مرکز شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. از طرفی در تحولات جدید شهرسازی جهان و رشد فزاینده توسعه شهری، مراکز شهری به علت قدمت و سابقه تاریخی، فرهنگی، کالبدی و ...، بیشتر از سایر نواحی شهری در معرض عوارض نامطلوب توسعه شهری قرار گرفتند، به گونه ای که این فرایند کاهش کیفیت محیط زندگی را در این مراکز موجب شده است. ازاین رو در پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر سنندج با استفاده از شاخص های کمی (عینی) و کیفی (ذهنی) پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی هست و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برداشت های میدانی و اسناد و مراجع کتابخانه ای و هم چنین برای تحلیل داده ها از روش آنتروپی و فن Saw و نرم افزارهای Spss، Excel و Arcgis استفاده شده است. در این مقاله با ارزیابی شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی مرکز شهر در شش بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ارتباطی، زیست محیطی و زیبایی شناختی، 58% از شاخص های مورد بررسی در وضعیت نامطلوب و تنها 12% از شاخص ها در وضعیت مطلوب قرار دارند که سهم بیشتر شاخص ها با وضعیت نامطلوب، مربوط به شاخص های عینی هست. هم چنین کیفیت زندگی عینی و کیفیت زندگی عینی در مرکز شهر سنندج به جز در یک محله، باهم مطابقت ندارد، درنتیجه شرایط و موقعیت اقتصادی، اجتماعی و ... فرد با تصور خود فرد از زندگی اش، کاملاً متفاوت و حتی مغایر است.
عینیت گرایی در حسابداری
حوزه های تخصصی:
همه رشته های علوم اجتماعی از جمله حسابداری را می توان با توجه به مفروضات مرتبط با ماهیت علم و بر اساس دیدگاه مبتنی بر قضاوت عینی یا ذهنی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در این پژوهش، مساله عینیت و عینیت گرایی با کنکاش دیدگاه اندیشمندان به بسط متون در این زمینه می پردازد. این پژوهش از لحاظ روش، مروری و به ارزیابی پژوهش هایی که در گذشته انجام شده می پردازد. نتایج پژوهش حاضر موید این مطلب است که واکاوی عینیت، شناخت مناسبی از ابعاد ذهنی و عینی حسابداری را به همراه دارد. برخی از نظریه پردازان حسابداری با به کارگیری دیدگاه های موجود در فلسفه در پی پاسخ به این موضوع چالش برانگیز بوده اند. در این نوشتار با به کارگیری دیدگاه بازنماگرایی به ارائه عینیت گرایی در حسابداری مبتنی بر باورهای فلسفی پرداخته می شود.
ذهنی بودن زیبایی شناسی نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
741 - 763
حوزه های تخصصی:
کانت، زیبایی شناسی را در حکم ذوق منحصر می کند. قوه حاکمه، داوری زشت و زیبا را در نسبت با خوشایندی از صورت عین خارجی صادر می کند. وی حکم زیبا شناختی را نیز چون حکم شناختی، یک حکم پیشینی تلقی می کند و آنرا ذیل مقولات ماتقدم ذهنی «کمیت»، «کیفیت»، «نسبت» و «جهت» درج می کند. با این رویکرد، حکم زیبا شناختی در عین اینکه حکم «شخصی» است، باید طبق الزام پیشینی کمیت، از «کلیت» و اعتبار عمومی نیز برخوردار باشد و در همان صورت «غایت مند»ی اش، به دلیل درج در مقوله پیشینی «نسبت» باید فاقد «غایت» باشد. همچنین مقوله ماتقدم کیفیت، حکم ذوق را ملزم به عدم تعلق می نماید؛ بدین الزام، در فرایند صدور حکم زیبا شناختی هیچ علاقه مفهومی نباید دخیل باشد، حال آنکه قوه متخیله با همه امکانات مصوره اش صرفاً می تواند در بازی آزاد، به تحریض قوه فاهمه بپردازد و بدون مفهوم سازی آن به تنهایی نمی تواند حکم کلی صادر کند. این نوشتار درصدد تبیین آن است که کانت در نقد قوه حاکمه، علیرغم توفیق در برقراری نسبت میان ساحت ضروری طبیعت (نقد عقل نظری) و سپهر آزادی اخلاقی (نقد عقل عملی)، نه تنها در ژرفنای ذهنی گروی و موضوعیت نفسانی(subjectivity) درغلطیده است، بلکه تعارضات و ناسازگاری هایی را نیز بر زیبایی شناسی خود تحمیل کرده است، که در جای خود قابل نقد و بررسی است.
تأثیر دیدگاه های تفسیری هرمنوتیکی بر تفسیر قضایی قراردادها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
176 - 207
حوزه های تخصصی:
در اکثر نظام های قانونی هدف از تفسیر، کشف قصد و اراده مشترک طرفین است.اما گاهی عبارات متن قرارداد گویای قصد مشترک طرفین نبوده وگاه مفهومی را به ذهن متبادر می کندکه با قصد مشترک طرفین مغایرمی باشد.گاهی نیز شرایط حاکم براجرای قرارداد،به حدّی تغییر میکند که متن قرارداد را نمی توان ترجمان اراده طرفین دانست.در هرمنوتیک شیوه های تفسیری مبتنی برسه محورمی باشند؛متن محور،مؤلف محور،مفسّر محور.از این میان حلقه طلایی دررویکردهای تفسیر هرمنوتیکی با تئوری های مطرح در حقوق مدرن قراردادها و حقوق قراردادهای ایران،منطبق تر است:دراین شیوه،مفسر با درنظرگرفتن تمامی مؤلفه ها و پیش فرض های ذهنی طرفین قرارداددرزمان تنظیم متن،با عنایت به شروط ضمنی،مرتکزات ذهنی طرفین و عرفهای مسلّم، دست به بازتولید قرارداد می زند.این شیوه تفسیری نسبت به شیوه های سنتی از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است و با فاصله گرفتن از تقدس متن و جمود بر اراده ظاهری، به دلیل حاکم کردن معیارهای اراده باطنی بر روابط قراردادی با معیارهای عدالت و انصاف انطباق بیشتری دارد.در این مقاله ضمن بررسی شیوه های تفسیری مطرح در مکتب هرمنوتیک و برشماری مزایا و معایب هریک، و بررسی تئوری های مطرح در حقوق مدرن قراردادها همچون نئوفرمالیست و تئوری تفسیربرمبنای رابطه قراردادی،در نهایت روشی متعادل و به دور از هرگونه افراط و تفریط بر پایه مقتضیات روز و اصول مطرح در حقوق مدرن قراردادها مطرح شده است
ارزیابیِ دیدگاه انتقادی لوئیس پویمن در باب نسبی گرایی اخلاقیِ ذهنی و قراردادی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 71
حوزه های تخصصی:
لوئیس پویمن فیلسوف آمریکایی معاصر درآثارخود از زوایای مختلف به نقد و بررسی نسبی گرایی اخلاقی پرداخته است. در این مقاله با روشن ساختن مواضع و صورت بندیِ استدلال های وی سعی در ارزیابی دیدگاه انتقادی او در باب نسبی گرایی اخلاقی «ذهنی» و «قراردادی» داریم. در نظر پویمن تعارضی آشکار میان مفهوم بنیادین اخلاق و نسبی گرایی اخلاقی وجود دارد. نسبی گرایی ذهنی ما را به ورطه فردگرایی افراطی و زیبایی شناسیِ سلیقه ای فرو می غلطاند. نسبی گرایی قراردادی نیز در حل و فصل نمودن مناسبِ مشکلاتی مانند تعریف فرهنگ، اجتماع و پاره ای دیگر از انتقادات با شکست مواجه می شود. پویمن با تحلیلی دقیق، دو عنصر تنوع و وابستگی را که دو مدعا اصلی نسبی گرایی قراردادی اند به چالش کشیده و نارسایی های آن را آشکار می سازد. وی در نهایت پس از بررسی نسبی گرایی اخلاقی در دو شاخه مهم آن و ارزیابی جانانه استدلال ها و گزاره های نسبی گرایان، به این نتیجه می رسد که نسبی گرایی در قرائت های مختلف خود قابل دفاع نیست و در نتیجه باید به اخلاقی عینی که ساختاری منسجم و بارز داشته باشد پناه برد.