مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
عینی
حوزه های تخصصی:
یکی از جریانهای عظیم ادبی و اجتماعی فرهنگ و تمدن ایران، که نزدیک به یک و نیم قرن، یعنی از اواخر قرن دوازدهم تا ابتدای قرن چهاردهم هجری قمری، بخش بزرگی از جهان ایرانی را در ماوراءالنّهر تحت نفوذ خود قرارداده بود، بیدلگرایی و رسوخ افکار و آثار، شکل بیان و اسلوب گفتار میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی ( 1054-1133 هـ.ق/1644-1721م ) شاعر جغتایی نژادِ فارسی گوی هندوستان بود. صدرالدین عینی ( 1878-1954م ) بنیانگذار ادبیات نوین تاجیک، نقش بسیار مهمی در معرفی این جریان بزرگ و تأثیرگذار ادبی و اجتماعی داشته است. در این مقاله، چشم انداز روشنی از وضعیت این جریان با تکیه بر آثار عینی در ماوراءالنّهر ترسیم، و در شش بخش تنظیم شده است: 1. پیشگامان و طراحان نظریه بیدلگرایی در ماوراءالنّهر 2. آشنایی عینی با بیدل 3. نخستین تحقیق عینی دربارة بیدل 4. عینی و بیدل در نمونه ادبیات تاجیک 5. بررسی و تحلیل کتاب میرزا عبدالقادر بیدل 6. بیدل در یادداشتها
به سوی ترسیم مرزهای ناپیدای انسان شناسی و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با انگیزه پاسخگویی به یک پرسش بنیادین درباره نسبت انسان شناسی و ادبیات فراهم آمده است. بنابراین در فراز نخست ریشه های فلسفی این رابطه در قالب دو نظام فلسفی اثبات گرایی و تاویل گرایی واکاوی و به تغییرات آن توجه شده است. در فراز بعدی بعدی سرنوشت تاریخی این رابطه در ژانر رمان تعقیب گردیده و با تمرکز بر نویسندگان آمریکای لاتین توسعه یافته است. ماربو بارگاس یوسا در میان این نویسندگان از جایگاه ویژه ای برخوردار است به خصوص به خاطر شمار قابل توجه رمان هایی که او با توسل به پژوهش هایش نوشته به گونه ای که این رمان ها وی را به یکی از بزرگ ترین نویسندگان ژانر رمان پژوهشی تبدیل کرده اند. مردی که حرف می زند نمونه درخشان این ژانر است که به لحاظ انسان شناختی مورد تجزیه و تحلیل واقع می شود و در قالب عینی آن رابطه انسان شناسی و ادبیات بار دیگر نشان داده می شود. به هر تقدیر نتیجه این نوشتار تاکید بر مرزهای چند ناپیدای انسان شناسی و ادبیات است تا حدی که رمان های پژوهشی نویسندگانی همچون یوسا را در بهترین حالت می توان رمان انسان شناسانه نامید.
خدمات اجتماعی از منظر وجوب کفائی
حوزه های تخصصی:
به طور طبیعی ، ساماندهی و حل مشکلات اجتماعی ، از قدرت انگیزشی همسن با منافع زندگی فردی برخوردار نمی باشد ؛ از این رو ، ممکن است ابتدائا تصور شود که فقه اسلامی در این زمینه دارای نقص است ؛ در حالی که واقعا این طور نیست . اسلام در این رابطه ، راه حل هایی را رائه کرده است که یکی از این راهکارها ، استفاده از حکم « وجوب کفائی » است . بررسی عمومیت این حکم ، شرط بودن بلوغ در واجبات کفائی توصلی و نیز تبدیل وجوب کفائی به عینی از مسائل زیر مجوعه این مبحث می باشد .
مقایسه تاثیر روشهای سنجش (عملکردی، تشریحی و عینی) بر عملکرد دانشجویان رشته مشاوره و راهنمایی در درس روش تحقیق، دانشگاه آزاد اسلامی شبستر
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر روش های مختلف سنجش (تشریحی، چهار گزینه ای و عملکردی) بر میزان یادگیری در درس روش تحقیق در دانشجویان رشته مشاوره و راهنمایی بوده است. در این پژوهش 69 نفر از دانشجویان که به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی متناسب با سطوح متغیر آزمایشی (روش سنجش) جایگزین شده بودند، شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها در خصوص میزان یادگیری دانشجویان از آزمونهای تکوینی متناسب با متغیر آزمایشی مربوطه و همچنین آزمون جامعی که متشکل از سوالات چند گزینه ای، تشریحی و عملکردی بود، استفاده شد. آزمون جامع تهیه شده در دو نوبت (پیش و پس از شروع نیمسال تحصیلی) به اجرا در آمد و آزمونهای تکوینی در هر گروه در سه نوبت اجرا شد. تمامی آزمونهای مورد استفاده محقق ساخته بودند. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری آزمون t، آزمون ANOVAهمراه با مطالعات تعقیبی و همچنین تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در آزمون جامع (ارزشیابی بر اساس ترکیبی از سوالات سه نوع روش سنجش)، تفاوت میانگین های گروههای آزمایشی عملکردی و تشریحی-هردو-با گروه آزمایشی چند گزینه ای معنی دار، ولی با هم غیر معنی دار بود. در کل بهترین نتایج از نظر میزان یادگیری (با توجه به میانگین نمرات) برای گروه آزمایشی عملکردی و ضعیف ترین نتایج برای گروه آزمایشی چهار گزینه ای به دست آمد. مقایسه های درون گروهی نشان داد که برای گروه آزمایشی عملکردی پاسخگویی به سوالات چهار گزینه ای آسانتر از سوالات تشریحی و برای گروه آزمایشی تشریحی پاسخ گویی به سوالات چهار گزینه ای آسانتر از عملکردی بود. (تفاوت میانگین ها به ترتیب در سطح اطمینان 99 و 95 درصد معنی دار بود). معادله رگرسیون پیش بینی نمرات دانشجویان در آزمون جامع بر اساس آزمونهای تکوینی، نوع روش سنجش اعمال شده و همچنین پیش آزمون به عمل آمده از ایشان نشان داد که در این ارتباط آزمونهای تکوینی اول و دوم و همچنین روش سنجش (به ترتیب با 99 و 95 درصد سطح اطمینان) اندازه های پیش بینی معنی دار بوده ولی آزمون تکوینی سوم و پیش آزمون به عمل آمده از این لحاظ معنی دار نبودند.
تداوم هویت در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه ""هویت"" در مفهوم عام و کل آن، قدمتی طولانی و هم پای تاریخ تمدن انسان دارد، اما پیشینه این بحث در منظر شهری چندان با سابقه نیست. سهل و ممتنع بودن مفهوم هویت منظرشهری در فرایند شناخت و ادارک، پدیده ای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار می دهد. از آنجا که شهر ویترین عرضه تفکرات جامعه به دنیای بیرون و بستر شکل گیری حیات مدنی است، ارتباط هویت و منظر شهری به مقوله ای تاثیرگذار در علوم مرتبط با این حوزه تبدیل شده و تلاش برای یافتن ماهیت و چیستی هویت منظر شهری جهت ارزیابی معیار سیاست های مداخله کلان در شهرهای امروز، امری ضروری است.نوشته حاضر درصدد است با تشریح تعاریف هویت و شهر، ضمن پرداختن به نظریه اخیرِ «هویت منظر شهری» و کمی نمودن هویت به عنوان یک امر کیفی با تحلیل ابعاد مختلف این دانش، ادبیات مختصر آن را بیافزاید. هدف این مقاله به سه دلیل، ارایه راهبردهای خرد و جزئی برای تداوم هویت منظرشهری نیست؛ اول اینکه مقوله شهر و منظر شهری به قدری گسترده است که امکان ارایه یک راهبرد قطعی برای آن وجود ندارد؛ دوم، لازمه رویکرد جزءنگر ارایه گزارشی حجیم است که از هدف این مقاله فاصله می گیرد و سوم، برای اولین بار است که این موضوع به صورت مقاله ای پژوهشی مطرح می شود و به نظر می رسد تحلیلی پایه ای و گسترده، مفیدتر از برنامه ریزی فنون جزیی است.
ذهنی بودن زمان در فلسفة ملاصدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عمدة پژوهش هایی که در خصوص زمان در فلسفة اسلامی و تفکر مشایی و صدرایی صورت پذیرفته است عمدتاً به مقوله زمان از دریچة بحث حرکت نگریسته شده و معمولاً این پژوهش ها درصدد رمزگشایی از نسبت حرکت و زمان با یک دیگر در تفکرات و فلسفه های یاد شده بوده اند. اما در این تحقیق مسئلة رابطة زمان با ذهن و این که زمان امری عینی است یا ذهنی دغدغة اصلی است. از همین رو، ابتدا به دو مفهوم متفاوتی که از زمان می توان داشت و معمولاً از آن به سلسله زمانی پویا و سلسلة زمانی ایستا یاد می شود اشاره شده است و سپس نشانه داده شده که مفهوم زمانی در تفکر ارسطویی و مشایی و در تفکر متکلمان یک امتداد متصل و متصرم است و لذا باید پذیرفت نگاه ایشان به زمان به صورت یک سلسلة زمانی ایستا است.
در گام نهایی این تحقیق، نشان داده می شود زمان به معنای سلسلة زمانی ایستا و به صورت یک امتداد متصل در فلسفة ملاصدرا امری ذهنی است و هیچ منشأ انتزاع عینی ندارد. لذا این مقاله انگارة معقول ثانی فلسفی بودن زمان در تفکر ملاصدرا را مردود می داند
ظرفیت سنجی فرایند ایجاد قاعده حقوقی به عنوان مبنایِ قواعد متکثرِ حقوقی در دوران جهانی شدن (آیا مبنای قاعده حقوقی عینی شده است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمانی قاعدهسازی حقوقی از حاکمیتیترین و انحصاریترین وظایف حکومت فرض میشد و دخالت غیر حکومت در آن نامتصور بود. در چنین اوضاعی پرسش از چرایی الزامآوری قاعده با پاسخهای محلی مانند مشروعیت دولت موجود، انطباق قاعده با باورهای دینیِ تابعان، انطباق قاعده با اراده دولت وضعکننده و مواردی دیگر از این دست، مواجه میشود . اول بار بین المللی شدن حقوق این اصل را شکست و توافقات دولتها را تبدیل به یکی از منابع حق و تکلیف کرد. روند غیر انحصاری شدن صلاحیت دولت در وضع قاعده حقوقی به شکل شتابنده ادامه یافت تا ج ایی که وضع کنونی چنین است: قواعد حقوقی در درون مرزهای دولت الزام آور تلقی می شوند که دولت و به تبع آن شهروندان بعضاً حتی نقش غیرمستقیمی نیز در ایجاد قاعده ندارند . چه تحولی در مبنای قاعده (یا همان چرایی الزامآوری) ایجاد شده است که چنین قواعدی محترم فرض میشوند؟ توجیه این وضعیت را میتوان به امر فراحقوقی جهانی شدن نسبت داد . ویژگی اصلی جهانیشدن ازجاکندگی است. ازجاکندگی با غیرشخصی و انتزاعی شدنِ امور یا گذار به عینیت قابل توضیح است، در نتیجه در این دوران انتقال قواعد حقوقی با مبانیِ ذهنی و شخصیِ و محلیِ پیشین ناممکن است. آنچه میتواند به مبنای قواعد حقوقی عینیت کافی ببخشد (یا انتقال قواعد حقوقی را توجیه کند )، اعمال اصول حکمرانی خوب (مانند شفافیت، مشارکت پذیری، وفاقگرایی) در فرایند ایجاد قاعده حقوقی از یک طرف و پایبندی به اصل تضمین و رعایت حقوق بشر به عنوان یکی از مؤلفههای حکمرانی خوب و نیز بدیل اخلاق در تعاملات جهانی از طرف دیگر است.
چیستی زمان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة زمان و چیستی آن از جذاب ترین و پیچیده ترین مسائل فلسفی است. در طول تاریخ، فلاسفه برای کشف حقیقت زمان، آن را به دقت و تفصیل بررسی کرده اند. فیلسوفان یونان و ایران باستان، متکلمان، عارفان، فیزیک دانان و دیگر متفکران به این مسئله توجه کرده اند. نوشتار حاضر نگاهی است اجمالی به آرای مختلف دربارة حقیقت زمان که سعی دارد با بیان دیدگاه های گوناگون متفکران از سویی، و با توجه به نتایج به دست آمده از نظریات جدید در علم فیزیک از سوی دیگر، حقیقت و چیستی زمان را تا حدی روشن سازد.
مفهوم منظر با تأکید بر نظر صاحبنظران رشت ههای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه منظر با مفاهیم پیچیده عینی و ذهنی و ابعاد گسترده فیزیکی و غیر فیزیکی همواره محل بحث صاحبنظران و نظری هپردازان حوزه های فکری مرتبط با محیط زیست، جغرافیا، طراحی شهری ، معماری منظر و سایر رشته های وابسته بوده و به همین علت، تعاریف متنوع و رویکردهای متفاوت به موضوع منظر از سوی آنها مطرح شده است. در این راستا گاه سعی شده تا با گزینش نظریات صاحبنظران خارجی به تعریف منظر پرداخته یا گاه دریافت خود را از منظر به مثابه تعریفی خود بنیاد از آن در نظر گرفت هاند. ارتباط انسان و محیط و تعامل بین این دو عنصر در مباحث منظرین، روابط پیچیده ای را در تعاریف منظر به وجود آورده است. گاه تعریف منظر را به سمت و سویی زیس تمحیطی سوق داده که با نگاهی اکولوژیک به آن توجه شده است ، گاه آن را عینیتی فارغ از انسان و ذهن او در نظر گرفته و گاه منظر را ذهنیتی مجرد تلقی کرده است. پیچیدگی وجوه عینی و ذهنی منظر باعث شده رشته های علمی که در جهان دو قطبی دکارت به وجود آمده و رشد کرده اند، منظر را به مفهومی تک بعدی تنزل داده و آن را به طور انتزاعی در وجوه عینی یا ذهنی جستجو کنند. تعاریف تصریح شده همواره بهترین شاخص و عیار برای ارزیابی نوع نگاه متخصصین به موضوع و نوع رویکرد آنهاست. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با گردآوری و دسته بندی اسناد کتابخانه ای شامل تعاریف داخلی و خارجی منظر در حوزه های و رشته های مختلف و تحلیل کیفی آنها به شیوه استنتاجی و استنباطی، به بررسی مفهوم منظر و شناخت رویکردهای مواجهه با آن دست یابد.
ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر با استفاده از فنSAW (نمونه موردی: مرکز شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. از طرفی در تحولات جدید شهرسازی جهان و رشد فزاینده توسعه شهری، مراکز شهری به علت قدمت و سابقه تاریخی، فرهنگی، کالبدی و ...، بیشتر از سایر نواحی شهری در معرض عوارض نامطلوب توسعه شهری قرار گرفتند، به گونه ای که این فرایند کاهش کیفیت محیط زندگی را در این مراکز موجب شده است. ازاین رو در پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر سنندج با استفاده از شاخص های کمی (عینی) و کیفی (ذهنی) پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی هست و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برداشت های میدانی و اسناد و مراجع کتابخانه ای و هم چنین برای تحلیل داده ها از روش آنتروپی و فن Saw و نرم افزارهای Spss، Excel و Arcgis استفاده شده است. در این مقاله با ارزیابی شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی مرکز شهر در شش بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ارتباطی، زیست محیطی و زیبایی شناختی، 58% از شاخص های مورد بررسی در وضعیت نامطلوب و تنها 12% از شاخص ها در وضعیت مطلوب قرار دارند که سهم بیشتر شاخص ها با وضعیت نامطلوب، مربوط به شاخص های عینی هست. هم چنین کیفیت زندگی عینی و کیفیت زندگی عینی در مرکز شهر سنندج به جز در یک محله، باهم مطابقت ندارد، درنتیجه شرایط و موقعیت اقتصادی، اجتماعی و ... فرد با تصور خود فرد از زندگی اش، کاملاً متفاوت و حتی مغایر است.
هم گرایی یا واگرایی موجبات سقوط پاسخ های تنبیهی درحقوق کیفری و اداری؛ بررسی تطبیقی نظام حقوقی ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی معاصر سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۴
193 - 220
حوزه های تخصصی:
عوامل زوال مجازات کیفری، اسبابی هستند که ولو با اثبات وقوع بزه،مانع اجرای مجازات می گردند. عوامل عینی سقوط مجازات عبارتند از مرور زمان کیفری، اعتبار امر مختوم،عفو عمومی،نسخ قانون جزا و عوامل شخصی عبارتند از توبه،فوت ، گذشت متضرر از جرم و جنون. نوشتار حاضر به بررسی عوامل زوال مجازات انتظامی در حقوق اداری ایران و فرانسه می پردازد و در پی پاسخ به این سوال است که آیا تمام عوامل مسقط مجازات در حقوق جزا عینا سبب سقوط مجازات اداری می گردند؟یا اینکه بین اسباب سقوط مجازاتهای تنبیهی در حقوق کیفری و اداری تفاوت هایی در نظام های حقوقی مزبور وجود دارد؟با بررسی قوانین مربوط به نظر می رسد گرچه صراحتا در هیچ مقرره قانونی اشاره نشده که اسباب سقوط مجازات کیفری قابل تسری به تخلفات اداری می باشدو اگر سکوت قانون گذار را عامدانه بدانیم باید بپذیریم هیچ یک از عواملی که سبب زوال مجازات کیفری می شوند باعث اسقاط مجازات انضباطی نمی گردند چراکه قانون گذار در هیچ یک از مواد قانونی اشاره ننموده است ولی با توجه به روح حاکم بر نظام حقوقی کشورهای مورد مطالعه و قیاس اولویت بدین نحو که جرم از درجه اهمیت بیشتری نسبت به تخلف دارد لذا وقتی عاملی سبب زوال مجازات کیفری می گردد به طریق اولی سبب زوال مجازات انتظامی می شود همچنین اصل تفسیر مواد قانونی به صورت هماهنگ با یکدیگر می توان ادعا کرد، قواعد عمومی حاکم بر زوال پاسخ های تنبیهی کیفری می توانند اسباب سقوط مسئولیت انتظامی نیز باشند، هرچند که قواعد متفاوتی متناسب با هر حوزه باید در نظر گرفته شود.
ذهنی بودن زیبایی شناسی نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
741 - 763
حوزه های تخصصی:
کانت، زیبایی شناسی را در حکم ذوق منحصر می کند. قوه حاکمه، داوری زشت و زیبا را در نسبت با خوشایندی از صورت عین خارجی صادر می کند. وی حکم زیبا شناختی را نیز چون حکم شناختی، یک حکم پیشینی تلقی می کند و آنرا ذیل مقولات ماتقدم ذهنی «کمیت»، «کیفیت»، «نسبت» و «جهت» درج می کند. با این رویکرد، حکم زیبا شناختی در عین اینکه حکم «شخصی» است، باید طبق الزام پیشینی کمیت، از «کلیت» و اعتبار عمومی نیز برخوردار باشد و در همان صورت «غایت مند»ی اش، به دلیل درج در مقوله پیشینی «نسبت» باید فاقد «غایت» باشد. همچنین مقوله ماتقدم کیفیت، حکم ذوق را ملزم به عدم تعلق می نماید؛ بدین الزام، در فرایند صدور حکم زیبا شناختی هیچ علاقه مفهومی نباید دخیل باشد، حال آنکه قوه متخیله با همه امکانات مصوره اش صرفاً می تواند در بازی آزاد، به تحریض قوه فاهمه بپردازد و بدون مفهوم سازی آن به تنهایی نمی تواند حکم کلی صادر کند. این نوشتار درصدد تبیین آن است که کانت در نقد قوه حاکمه، علیرغم توفیق در برقراری نسبت میان ساحت ضروری طبیعت (نقد عقل نظری) و سپهر آزادی اخلاقی (نقد عقل عملی)، نه تنها در ژرفنای ذهنی گروی و موضوعیت نفسانی(subjectivity) درغلطیده است، بلکه تعارضات و ناسازگاری هایی را نیز بر زیبایی شناسی خود تحمیل کرده است، که در جای خود قابل نقد و بررسی است.
تحلیل ارتباط کیفیت زندگی شهری و عامل طبقه اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: مناطق 1، 6 و 20 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و مسایل متعددی را ایجاد کرده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری بر اساس مدل های نظری ذهنی و عینی شهروندان و ارتباط آن با عامل طبقه اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها با دو روش اسنادی و میدانی بوده است و در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مختلف، اعم از آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه درون گروهی و چند متغیره (MANOVA)، و آزمون تعقیبی LSD استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان مناطق 1، 6 و 20 شهر تشکیل می دهند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره MANOVA نشان دهنده وجود اختلاف میانگین ها در سه گروه انجام شده در تحقیق است. بر این اساس، سطح معناداری برای شاخص های ذهنی کیفیت زندگی برابر با 39/0 و برای شاخص های عینی آن، 21/0 بوده است و فرض محقق تایید می شود. نتایج آزمون تعقیبی LSD بیانگر این است که بین شاخص های ذهنی کیفیت زندگی، حقوق شهروندی؛ در بین شاخص های عینی کیفیت زندگی، فضاهای سبز شهری به طور معنی داری بالاتر از سایر شاخص ها قرار گرفته است. سایر شاخص ها در وضعیت پایینی قرار دارند. و در نهایت بر اساس آزمون T تک نمونه ای، مشخص شد که بین میانگین شاخص های عینی کیفیت زندگی و مقدار متوسط آن در گروه اول تفاوت وجود دارد؛ در گروه های دوم و سوم تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
واکاوی تاثیر وجوه زیبایی شناختی قرآن بر هدفمندی پیام های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
406 - 420
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق و بررسی جنبه های زیبایی شناختی قرآن کریم تأثیر بسیار شگفت و بسزایی در کاربردی شدن مفاهیم این کتاب الهی دارد به گونه ای که مخاطب قرآن با هر سطح از تفکر و درک و فهمی که باشد می تواند با هرچه بارورتر کردن اندیشه خویش به جلوه هایی جدید و جذاب از زیبایی های کلام الهی پی برده و از آن بهره مند گردد. از آنجا که اثر هنری، مبدأ هنرمند است و هنرمند، مبدأ اثر هنری، بنابر این با بهره گیری از این اصل در این پژوهش کوشش گردیده تا با پردازش زبانی نمونه هایی از آیات قرآن کریم به عنوان نمادی از خلق هنری، عناصر مشترک و موثر در باب زیبایی شناسی آیات وحیانی را به تصویر درآورد، البته بررسی تصویر از حیث بافت و سیاق و ارائه معنای مطلوب، وحدت تصویر هنری در وحدت متن را محقق می سازد.در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر آیات الهی و نظریات متقن در پایان ابعاد زیبایی شناسی قرآن را با نگاه به دو قطب عینیت و ذهنیت تبیین نموده و تلاش دارد تا نشانه های زیبایی گرایانه قرآن را همراه با انعکاس جمال آفرینش و بیدار سازی حس زیبایی دوستی در مخاطبین خویش نمایان سازد.