فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابن سینا با آن که به تمایز میان «جهت حمل» و «جهت سور» تصریح کرده است، در عمل، تنها به جهت حمل و تقسیمات آن پرداخته و از جهت سور و اهمیت آن در فلسفه اسلامی غافل مانده است. یکی از کاربردهای جهت سور، حمل نوع بر جنس است. به نظر ابن سینا، در گزاره «حیوان انسان است» اگر نظر به افراد حیوان باشد، جهت گزاره جهت ضرورت یا امتناع خواهد بود، اما اگر نظر به حقیقت و ماهیت حیوان باشد، جهت آن امکان است. گزاره دال بر امکان حمل نوع بر جنس (مانند «حیوان انسان است به امکان») گزاره ای است که در منطق قدیم نامی برای آن وضع نشده است و از این رو، آن را «گزاره ماهوی» می نامیم. گزاره ماهوی در قالب هیچ یک از تقسیم بندی های رایج منطق قدیم نمی گنجد؛ زیرا این گزاره نه شخصیه است، نه طبیعیه، نه مهمله و نه محصوره، چنان که نه حمل اولی است و نه حمل شایع. راز بیرون ماندن گزاره ماهوی از تقسیم بندی های رایج این است که این تقسیم بندی ها تنها برای گزاره های مطلقه و گزاره های موجهه به «جهت حمل» هستند در حالی که گزاره ماهوی را اصولا نمی توان جهت حمل دانست، بلکه باید آن را «جهت سور» به شمار آورد.
شک و عقلانیت: غزالی، هیوم و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
با بررسی سه متفکر، یعنی غزالی، هیوم و کانت، ملاحظه می کنیم که هر سه با شک مواجه بودند اما با نگرش هایی متفاوت با آن رویارو شده اند. در حالی که هیوم در فضای شکاکیت باقی می ماند، غزالی و کانت، راه حل هایی برای شکاکیت فراهم می آ ورند، هر چند راه حل های آنان با یکدیگر تفاوت اساسی دارد. محور بحث ما در باب شکاکیت و نظر این سه متفکر، رابطه علت و معلولی است. غزالی با نقد دیدگاه ارسطو در باب ضرورت ماهوی، راه ابن سینا را در تاکید بر تجربه توسعه بخشیده و در نتیجه، رابطه ضروری بین علت و معلول را نفی کرده است. غزالی در این خصوص از هیوم سبقت جسته و جان مایه اندیشه وی را در حدود 6 قرن پیش از او مطرح کرده است. اما در حالی که کانت برای غلبه بر شکاکیت هیومی، به عقلانیت و زمینه های پیشینی عقل توسل جسته، غزالی مشیت و اراده خدا را مطرح کرده و به تجربه مستقیم درونی بها داده است.
ارسطو از نگاه فیلسوفان مسلمان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران کلاسیک
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تجلی توحید در نفس انسانی از منظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام بر توحید حق تعالی تاکید می کند و از آن جا که متفکران مسلمان غالباً انسان را خلیفه خدا می دانند که مجلای صفات الهی و دارای صورت الهی است و از طرفی حقیقت انسان را « نفس ناطقه» می دانند، بنابر این نفس انسـانی –گرچه قوای متعدد دارد- همانند حق تعالی دارای وحدت است. البته از این توحید نفس تفاسیرمتعددی که مبتنی بر مبنای فکری خاص هر متفکری است ارائه شده است. ابن عربی معتقد است چنان که حق تعالی واحدی است که در کثرات تجلی یافته است و کثرت ها نمایشگر وحدت اویند،نفس انسانی نیز واحدی است که در قوای مختلف که بمنزله اسباب و آلات او هستند تجلی کرده است. ملاصدرا رابطه نفس با قوا و افعالش را مانند مساله توحید افعالی می داند. از نظر وی نفس انسانی، تمام قوای حسی، وهمی، خیالی و عقلی است و هر که عارف به حقیقت وجود و اطوار آن باشد، این مطلب دقیق را خواهد فهمید.
روایت «لا تسبوا الدهر» و تأویل های کلامی، حکمی و عرفانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت مشهور «لا تسبوا الدهر فان الله هو الدهر» که با تفاوت هایی در متن و اختلاف هایی در سند به پیامبر اکرم| نسبت داده شده، مورد تأویل های گوناگون اندیشمندان مسلمان، اعم از متکلمان، حکیمان و عارفان قرار گرفته است. دیدگاه های مطرح درباه این روایت را می توان در سه دسته کلامی، حکمی و عرفانی دسته بندی نمود. دیدگاه کلامی در توضیح این روایت، آن را نوعی بیان مجازی دانسته و با در تقدیر گرفتن الفاظی، آن را بدین گونه معنا می کند که خداوند گرداننده و تدبیرکننده دهر و یا خالق و فاعل حوادثی است که از روی عادت به دهر نسبت داده می شود. عارفان مسلمان «الدهر» را از اسمای خدا دانسته اند و رابطه آن را با الازل، الابد، السرمد و المانع تبیین نموده و نقش آن را در تعین بخشیدن به موجودات و حوادث عالم توضیح داده اند. اما ملاصدرا برای یافتن دیدگاهی جامع تر تلاش نموده است براساس باور به ذومراتب بودن فهم ما از متون دینی، به جمع دو نوع تأویل کلامی و عرفانی بپردازد. همچنین برخی اندیشمندان این روایت را در رد باور دهریه و عده ای آن را تأیید بخشی از عقاید آنان دانسته اند. این مقاله ضمن اشاره به سند و متن این روایت، به بررسی تأویل های گوناگون آن و تحلیل مبانی و نتایج آنها می پردازد.
فرا اندیشه ها
تحلیل هستی شناختی ابن سینا از اوسیای ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ابن سینا نخستین فیلسوف مسلمان است که به طور دقیق به پیوند عمیق مفهوم ارسطویی اوسیا با وجود و ناهمگونی های معنا شناختی آن، توجه نموده است و کوشیده تا از طریق تحلیل هستی شناسانه معنای ارسطوئی اوسیا، نقصان اندیشه ارسطو را ترمیم نماید. ابن سینا از مفهوم ماهوی اوسیای ارسطو به «ما کونه فی الواقع لا فی موضوع» تعبیر می کند و مفهوم غیر ماهوی آن را در خود وجود منحصر می سازد. به این طریق، ابهام در موضوع و مسائل متافیزیک مرتفع می گردد و ظرفیت فلسفه ارسطو در تاسیس یک نظام فلسفی وجودشناختی نمایان می گردد. از نظر این قلم، ژرف نگری و دقت نظر ابن سینا در فهم درست این مفهوم محوری ارسطو حاکی از قوت و اعتبار نظرات او در ارسطوشناسی است.
بررسی تعریف مابعدالطبیعه از دیدگاه فارابی (بر اساس کتاب های تحصیل السعادة، فلسفة أرسطوطالیس، الحروف و فصول منتزعة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آن که فارابی در برخی از آثار مشهور خود مانند أغراض مابعدالطبیعه، مابعدالطبیعه را بر اساس موجودبماهوموجود تعریف می کند، ولی در چهار کتاب تحصیل السعاده، فلسفه أرسطوطالیس، الحروف و فصول منتزعه، تعریفی متفاوت از مابعدالطبیعه ارائه می کند که از جمله تمایزات فلسفی او به شمار می رود. از دیدگاه فارابی در این آثار، مابعدالطبیعه شاخه ای از علوم نظری است که پژوهش و مطالعه در حوزه آن، متأخر از مطالعه در سایر حوزه های علوم نظری یعنی ریاضیات و طبیعیات و علم مدنی است. پژوهشگر در حوزه مابعدالطبیعه باید موجودات الهی و نیز سایر موجودات را از آن جهت که موجودات الهی، مبدأ و سبب وجود آن ها هستند، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. هر چند این تعریف، ناظر به تعاریف ارسطو در کتاب های آلفای بزرگ و اپسیلن است؛ ولی از آن دو متمایز است؛ زیرا بر خلاف تقریر این دو کتاب، مابعدالطبیعه را شایسته بررسی همه موجودات عالم می داند.
شرح و نقد روش انی ملاصدرا، در اثبات نظام احسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای اثبات «نظام أحسن»، به عنوان یکی از پاسخ های فلسفه اسلامی به مساله شرور، براهین لمی متعددی در فلسفه اسلامی و غرب مطرح شده است؛ اما ابتکار برهان إنّی نظام أحسن از ملاصدراست. در مقاله حاضر پس از شرح برهان إنّی ملاصدرا، نقدهایی مطرح شده است که در صورت وارد بودن آنها، برهان یاد شده توان اثبات نظام أحسن را نخواهد داشت. مهم ترین نقد شکلی به تقریر ملاصدرا، عدم رعایت ارکان برهان إنی است. در نقد محتوایی نیز به عدم توان تجربه و احساس بشر برای اثبات أحسن بودن تدابیر عالم ماده اشاره شده است؛ افزون بر اینکه ادعای نظام أحسن، فراتر از عالم ماده است. روش محقق لاهیجی، با دقتی که در انتخاب تعابیر داشته ، تایید شده است. تقریر علامه طباطبایی ظاهرا نقدی ندارد؛ اما تقریری که برخی شاگردان وی ارایه کرده اند، نقد شده است
مقایسه انسان شناسی ملاصدرا و یاسپرس
منبع:
سروش اندیشه ۱۳۸۲ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
نظریه اخوان الصفا درباره چگونگی پیدایش کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخوان الصفا در رسایل خود بعد از پیشینة تاریخی بحث نظام فیض، دربارة چگونگی پیدایش کثیر از واحد، دو نظریه بیان کرده اند. بر مبنای نظریة اول، مراتب طولی فیض عبارتند از: خدا= عقل فعال = عقل منفعل (نفس کلی) = هیولای اولی= جسم مطلق (هیولای ثانیه). بر مبنای نظریة دوم، بین مراتب طولی فیض و سلسلة اعداد (از 1 تا 9) تناظر وجود دارد و این سلسلة طولی عبارتند از: خدا= عقل=نفس=هیولی= طبیعت= جسم فلک=ارکان چهارگانه و طبایع چهارگانه= مولّدات سه گانه. نظریة اول، مبین وامداری اخوان الصفا از افلوطین، و نظریة دوم ترتیب منطقی بیان تاریخچة نظام فیض، مبین وامداری اخوان الصفا از فیثاغوریان است. اخوان الصفا با ایجاد تغییراتی در نظریة افلوطین وفیثاغوریان آن را پذیرفتند. بین نظریة اول و دوم آنان، از جهاتی مشابهت و از جهاتی تمایز وجود دارد. اخوان الصفا از باب تسامح و تقارب با فیلسوفان نظریة اول را مطرح کردند. نظریة دوم احتمالاً به جهت برخورداری از زبان رمزآلود و تناظر بین سلسله مراتب فیض و سلسلة اعداد و شواهد دیگر از رسائل اخوان الصفا و مجمل الحکمه، نظریة نهایی اخوان الصفا است.
باز هم مبانى خداباورى
حوزههای تخصصی:
چکیده
نخستین نقد مهم به معرفتشناسى پلانتینگا، به دست فیلیپکوین - فیلسوف وابسته به کلیساى کاتولیک - صورت گرفت . پلانتینگا به نقد کوین پاسخ داد که در آن به چهار مسئله پرداخته بود . مقاله حاضر، پاسخى استبه آن پاسخ . در این نوشته، کوین مسائل چهارگانه پلانتینگا را یکایک مطرح مىکند و نظر خود را در باب آنها بازمىگوید . به نظر کوین، این چهار مسئله موارد اختلاف وى با پلانتینگا است . با این حال، وى معتقد است که در باب دو مسئله نخست مىتوان به توافقى دستیافت، لیکن در دو مسئله بعدى چنان با پلانتینگا اختلاف نظر دارد که امیدى به توافق بر سر آنها ندارد . این چهار مسئله که در عین حال چهار قسمتساختار مقاله را تشکیل مىدهند عبارتند از:
1 . شیوه جزئىنگرانه توجیه معیارهاى معرفتى; 2 . بنیانانگارى کلاسیک بازبینى شده; 3 . توجیه اعتقادات خداباورانه; 4 . مسئله ابطال اعتقادات خداباورانه
تبیین و بررسی بداء از نظر ملاصدرا و امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بداء در اصطلاح به معنای ارادة جدید الهی است و از مراتب علم خداوند می باشد. لیکن تفسیر نادرست بداء و ارتباط آن با خداوند، منجر به نسبت دادن جهل به ذات الهی می شود. این مقاله با بررسی دیدگاه دو حکیم ملاصدرا و امام خمینی نشان میدهد ارتباط بداء با علم الهی چنین است که خداوند بر همة رویدادهای گذشته و حال و آینده آگاه است و جهل به علم الهی راه ندارد. و علم خداوند بر اشیاء پیش از آفرینش و پس از آفرینش تغییری نمی کند. در واقع آنچه تغییر می کند تقدیر است نه قضا و قدر حتمی. از نظر ملاصدرا، در مرتبه ذات و مرتبه قضای الهی، تغییر راه ندارد. ولی مراتب پایین تر که در دسترس انبیا و اولیای الهی است و از آن به عنوان «لوح محو و اثبات» یاد می کند، دستخوش تغییر می شود. امام خمینی نیز بداء را در علم منتخبی که حصول آن در عالم شهادت و خارج می باشد، جاری می داند. و آن را از عوالم غیبی و حقایق کلیه و اصول خارج می داند. از نظر ایشان، بداء از متعلقات اراده و مشیت است و به معنای تغییر اراده و پشیمانی نیست، بلکه به معنای ایجاد و دگرگونی است.
مفهوم امانت الهی در آیة امانت با استناد به دلایل علاّمه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت می باشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداق های متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر می کند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة احزاب، بسیاری از مصادیق مذکور را رَد می کند؛ زیرا این امانت، امری مربوط به دین حقّ و مقسّم انسان ها به سه دستة منافق، مشرک و مؤمن است، امّا بسیاری از مصادیق بیان شده برای امانت الهی مقسّم انسان ها نیست. از این رو، قابل اثبات نمی باشد. از سویی، استعداد تحمّل امانت الهی فقط در انسان وجود دارد. بنابراین، مواردی که در سایر موجودات وجود دارد؛ مانند عقل در فرشتگان یا تکلیف در جنّیان، قابل حذف از مصادیق امانت است. به نظر می رسد مصداقی که با شواهد مذکور تناقضی ندارد و می تواند مصداق امانت الهی باشد، کمال دین، یعنی ولایت کلّیّة الهی است که تنها انسان قابلیّت پذیرش آن را دارد. از این رو، خلیفةالله گشته است. این استعداد در انسان کامل، یعنی ائمّه(ع) به اوج کمال خود رسید. لذا به اوّلین آنان، «امین الله» خطاب می شود.
سخن سردبیر: یا واهب العقل لک المحامد الی جنابک انتهی المقاصد
حوزههای تخصصی:
پارادوکس تعیین حد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متافیزیک توصیفی استراوسن، همانند رئالیسم تجربی کانت، با توصیف ساختار واقعی اندیشه ما از جهان، به تعیین محدودیت های شناخت تجربی ما از جهان می پردازد. در این صورت، ایدئالیسم استعلایی کانت همچون آموزه نا منسجمی می ماند که گرویدن به آن به معنای باز گشت مجدد به شکاکیتی است که فلسفه انتقادی خواهان حل آن بود. مطابق نظر استراوسن، کافی است فقط درباره حد، فکر کنیم و نه اینکه همانند آموزه ایدئالیسم استعلایی کانت به هر دو طرف حد فکر کنیم، چرا که اندیشیدن درباره هر دوطرف حد منجر به پیدایش پارادوکس تعیین حد می گردد. اما آیا متافیزیک توصیفی او می تواند محدودیت های شناخت ما را توصیف کند بدون اینکه به هر دوطرف حد فکر کند؟ ظاهراً او به هنگام توصیف محدودیت شناخت ما٬ زبان باور را اتخاذ کرده و ما را مقید به نوعی الزام متافیزیکی می کند که مخالف با طرح کلی متافیزیک توصیفی اش است. به این ترتیب٬ او نیز مرتکب همان پارادوکسی می شود که آنرا در کانت کشف کرده بود. به نظر می رسد تفکر درباره حد اصولاً پارادوکسیکال است و ما نمی توانیم براساس آن شکاکیت را حل کنیم. در نتیجه راه برای مطالعات آتی در متافیزیک همواره باز است.