سید محمد منافیان

سید محمد منافیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

معناشناسی «ماهیت» در مابعدالطبیعه میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت ماهیت تقدیری ماهیت تحقیقی تقرر حمل اولی ذاتی میرداماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۳۰۹
شناخت دقیق و شفاف مقصود و معنای اصطلاح هایی که فیلسوفان به کار می برند، یکی از گام های اساسی در شناخت نظریه ها و فهم متون فلسفی است که راه غلتیدن در مغالطه اشتراک لفظ را سد می کند. میرداماد در شمار فلاسفه ای است که از یک سو، واژه های جدیدی را به مجموعه اصطلاحات فلسفه اسلامی افزوده و از دیگرسو، برخی واژه های قدیمی و پرکاربرد فلسفه را در معانی جدیدی به کار گرفته است. «ماهیت» یکی از واژه های مهم در اندیشه میرداماد است که بدون شناخت مقصود میرداماد از کاربردهای آن، نمی توان درک و توصیف درستی از نظام فلسفی میرداماد ارائه کرد. در نظر میرداماد، مقصود از «ماهیت»، «ما به الشیء هو هو» است. لذا ماهیت، ملاک این همانی شیء است و هر آنچه در حمل اوّلی بر یک شیء منطبق می شود، همان ماهیت آن را شکل می دهد. مقام ذات ماهیت، مرتبه تقدیر و فرض است و هنگامی که ماهیت فعلیت دارد، بدون هیچ تغییر و تبدلی، از مرتبه تقدیری خارج شده و حقیقی یا متقرر گردیده است. معنای مصدری وجود، تنها از مرتبه تقرر ماهیت انتزاع می شود.
۲.

جعل بسیط ماهیت در اندیشه میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود میرداماد امکان جعل بسیط ماهیت تقدیری ماهیت متقرر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۹ تعداد دانلود : ۴۴۵
دیدگاه میرداماد دربارة مجعول بالذّات، نظریة جعل بسیط ماهیت است. مطابق با توصیف وی، چون شیء ممکن (ماهیت) در حدّ ذات خود محتاج به علّت است، پس آنچه در فرآیند جعل، حقیقی و بالفعل می شود همانا خود و ذات ممکن الوجود است؛ نه اموری بیرون از ذات چون وجود یا اتّصاف. فهم منسجم و دقیق این دیدگاه، در گرو التفات به اصطلاح «وجود» و «ماهیت» و نیز دو ویژگی تقدیر و حقیقت ماهیت در اندیشة میرداماد است. به باور میرداماد، فرآیند جعل چیزی جز سیر ماهیت از مقام تقدیر به مقام حقیقت و تقرّر نیست؛ و در تحقّق ماهیت، هیچ چیزی بر آن افزوده نمی شود. پس از فعلیّت ماهیت، وجود به مثابة معنای انتزاعی محض از خود ماهیت متقرّر انتزاع می شود و اتّصاف ماهیت به موجودیّت، مفاد جعل ترکیبی است. از آن جا که میرداماد در مقدّمات استدلال خود بر جعل ماهیت، از عینیّت معنای سلبی امکان با ماهیت متقرّر بهره برده، جعل ماهیت در اندیشة وی ملازم با اصالت ماهیت مصطلح در حکمت متعالیه نیست.
۳.

شناخت یقینی مبدأ هستی؛ بازخوانی دیدگاه میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا یقین میرداماد برهان لمی برهان إنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۵۰
پرسش از امکان شناخت یقینی خدا، به عنوان مبدأ هستی، در شمار پرسش های مهم مابعدالطبیعه است. میرداماد بر این باور است که خدا، از حیث وجود فی نفسه، در شمار امور بدیهی و بی نیاز از برهان است؛ اما از حیث وجود رابط، می توان شناخت یقینی خدا را از طریق برهان إنّی مرکّب تحصیل کرد. برهان إنّی مرکّب به گونه ای شکل می گیرد که ملاک حصول یقین نیز در آن رعایت می شود. طرح برهان إنّی مرکّب، از ابتکارهای منطقی میرداماد است؛ و علاوه بر شناخت یقینی خدا، در توضیح چگونگی اقامة برهان در فلسفة اولی کاربرد دارد.
۴.

ابن سینا و موضوع مابعدالطبیعه؛ بازخوانی یک مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا تخصص فلسفه اولی موجود چونان موجود مفارق از ماده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۷ تعداد دانلود : ۶۱۶
فلسفه» أولی یا مابعدالطبیعه یکی از دانشهای کهن در عرصه» تفکّر و اندیشه بشری است که از هنگام نظم و نسق گرفتن خاصّ آن در کتابهایی مشخّص و ممتاز تا به امروز، نظریّات آن همواره در معرض بررسی و نقد دانشمندان این حوزه بوده است؛ بگونهیی که بررسی و تحقیق درباره» چیستی موضوع این دانش نیز از نگاه نقّاد و موشکافیهای فیلسوفانه مصون نمانده است. پس از ارسطو، بسبب برخی از عبارات بظاهر متعارض وی، نزاعی درباره» چیستی موضوع مابعدالطبیعه درگرفت که در یکسو، برخی امور مفارق الهی را بعنوان موضو ع تأملات مابعدالطبیعی معرفی میکردند و در طرف دیگر، عدهیی نیز بررسی موجود بصورت مطلق را موضوع این دانش تلقّی میکردند. اما در این میان، برخی از متفکّران بسوی نظریهیی وحدتبخش سوق یافتند که بر مبنای آن میتوان گفت هیچگونه تعارض و تفاوتی در میان عبارات گوناگون ارسطو یافت نمیشود. یک تقریر و تحریر بینظیر از این نظریه» وحدتبخش، بصورتی منسجم در آثار ابن سینا مشاهده میشود. ابن سینا از یکسو بر این باور است که موضوع و محور تأملات مابعدالطبیعی، موجود من حیث انّه موجود است و از سوی دیگر، موجود چونان موجود را همان امور الهی و مفارق معرفی میکند و بر این باور است که حدّ و تعریف علم کلّی همان تعریف علم الهی است. در نظر ابن سینا، فلسفه» أولی علم یگانهیی است که تنها یک موضوع دارد و آن موجود مطلق است اما حیطه» شمول و گستره» این موضوع، به امور مفارق از مادّه اختصاص دارد. دقّت در عبارات ابن سینا مبیّن آنست که اختصاص خود و ذات «موجود» به مفارقات در تغایر با مادی دانستن برخی از موجودات نیست و این، تنها هنگامی میسر است که به مسئله مهم و کلیدی تخصّص «موجود» در اندیشه» ابن سینا دقت شود. تخصص موجود بمعنای تنزّل آن از مقام اطلاق خود و ظهور خصوصیّات طبیعی یا تعلیمی است که آن نیز تنها با همراهی عدم میسّر میگردد. امر مادی، موجودی است که از مقام ذات «موجود» بشدّت تنزّل یافته و به مرزهای عدم نزدیک شده است. در نظر ابن سینا، موضوع فلسفه امری ذهنی نیست، بلکه امری خارجی است که در عین تحقّق خارجی، برخوردار از سعه و شمول است؛ نظریهیی که بروشنی، مبیّن دیدگاه اصالت وجودی ابن سیناست.
۵.

تاملی بر «هستی» در اندیشه شهرزوری و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت شهرزوری محمول منطقی هستی مابعدالطبیعه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۸۰۸ تعداد دانلود : ۹۷۷
در نظر بسیاری از متفکران، مساله بنیادی مابعدالطبیعه پرسش از «هستی» است. اما شهرزوری به عنوان یک فیلسوف آشنا با سنت فلسفه سینوی و کانت فیلسوف آلمانی از جمله متفکرانی به شمار می روند که ضمن انتقاد از «هستی» به مثابه امر عینی و واقعی، ابتنای مابعدالطبیعه بر «هستی» را انکار می کنند. البته، شهرزوری در مرزهای مابعدالطبیعه سنتی باقی می ماند و کانت- با انتقاد از مابعدالطبیعه سنتی- نوعی مابعدالطبیعه معرفت شناختی را طرح می کنند، اما میان انتقادهای آنان به «هستی»، قرابت و همسویی ویژه ای مشاهده می شود. در این نوشتار، با بررسی، تحلیل، و مقایسه اندیشه های این دو فیلسوف، به اشتراک ایشان در فضای عمومی حاکم بر مابعدالطبیعه شان اشاره خواهیم داشت. به نظر می رسد که چگونگی انتقاد و تحلیل این دو فیلسوف از هستی، بیان کننده نوعی نگاه منطقی به این مقوله است، نگاهی که راه را برای طرح و پذیرش اصالت ماهیت در سنت فلسفی هر یک از آن دو هموار می کند.
۶.

مقدمه یی بر «فلسفه اخلاق ملاصدرا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان