فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
53 - 84
حوزههای تخصصی:
مسئله کمال انسان و انسان کامل از مباحث موردتوجه همه ادیان و مکاتب فلسفی، اخلاقی و تربیتی است. کمال نهایی مرتبه ای از وجود انسان است که در آن همه استعدادها و قابلیت های ذاتی، معنوی و انسانی با سیروسلوک به فعلیت می رسد. هدف اصلی این پژوهش بررسی کمال انسان از دیدگاه ابن سینا و ابن عربی است. برای دستیابی به این هدف از روش تطبیقی بهره گرفته شده است. در روی کرد معرفتی ابن سینا تنها شهود عقلانی کاربرد دارد و نمی توان از معرفت عرفانی و شهود قلبی سخن گفت. ابن سینا هدف نهایی معرفت و سعادت را شناخت عقلی و علمی، و اتصال به عقل فعال می دانست که مبتنی بر عقل نظری و شهود عقلانی است؛ اما در نظام فکری ابن عربی هر موجودی به لحاظ هستی شناختی، مظهر اسم یا اسمائی از حق تعالی است و از حیث معرفت شناختی درک او از حق به میزان استعداد او در دریافت تجلیات الهی وابسته است. در نظام معرفتی و فکری ابن عربی حقایق متعالی با استمداد از کشف وشهود دریافت می شوند و از سنخ علم حضوری اند. در نظام معرفتی و فکری ابن عربی کمال انسان مبتنی بر عشق و کشف وشهود به تصویر کشیده شده است؛ ازاین رو انسان کامل سینوی در کمال عقل برهانی شهودی و با انسان کامل عرفانی ابن عربی منطبق است؛ بنابراین کمال عقل نظری در چارچوب مشّائی اتصال به عقل عملی است و بدون آن ناقص است. در هر دو دیدگاه بیان شده که انسان ها دارای مراتبی از کمال اند. کسب این مراتب تدریجی است و انسان پس از طی این سیر استکمالی و صعود در مدارج کمال، در نهایت سلوک خود، به مقام رفیع کمال نهایی خود نائل می شود. مراجعه به متون دینی و عرفانی ابن عربی نشان داد که او به هیچ وجه از اجتماع منفصل نبود؛ بلکه در متن آن قرارداشت و انزوای عارفان و جامعه گریزی را ناصواب می دانست. انسان کامل سینوی در نگرش فلسفی عرفانی همان انسان کامل عرفانی ابن عربی است و هیچ برتری ای بر انسان کامل عارفان ندارد؛ ازاین رو تنها انسان کامل سینوی به انسان اسلام و قرآن نزدیک نبوده؛ بلکه انسان کامل عرفانی عارفان الهی باتوجه به خدانمایی کامل وی، همان انسان کامل قرآنی و اسلامی است.
یافته هایی نو درباره «الإنصاف» برپایه «المباحثات» شیخ الرئیس ابوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
229 - 252
حوزههای تخصصی:
به منظور تقریر و تبیین جامع منظومه فکری شیخ الرئیس ابوعلی سینا، به ویژه تشخیص میزان و کیفیت ابداعات فلسفی او، ارجاع و استناد به آثار کمتر شناخته شده وی ازجمله کتاب «الإنصاف» ضروری است. این ضرورت نه فقط به لزوم تکمیل هندسه «حکمت مشرقی» وی، بلکه به تقریر درست مبادی و مبانی اندیشه فلسفی عالم اسلام و میزان استقلال و هویت پدیده ای به نام «فلسفه اسلامی» بازمی گردد. وجه دیگر اهمیت این ارجاع و پژوهش آن است که ابن سینا در کتاب یادشده با بررسی و سنجش انظار شارحین قدیم و جدید ارسطو، میان سنت های فلسفی متعارف تا زمان خود به محاکمه و قضاوت می پردازد؛ چیزی که در کمتر آثاری از این دست می توان مشاهده کرد. باوجود قطعیت انتساب تألیف اثر به ابن سینا، پرسش های متعددی حول مضامین و مطاوی این کتاب وجوددارد؛ علاوه برآنکه درمورد زمان پیدایش و تألیف اثر، کمیت و کیفیت محتوا و مسئله بازنویسی آن بحث هایی مطرح شده است. در نوشتار حاضر تلاش شده با استفاده از منابع و مصادر تاریخی و فلسفی و قسمت هایی از متن کتاب «المباحثات» به عنوان شاهد و قرینه ای مهم، به برخی پرسش های مذکور پاسخ داده شود. درمجموع باید گفت «الإنصاف» دارای یک نسخه ابتدایی و یک نسخه بازنویسی شده است و ابن سینا در هرکدام، پرداختی متفاوت نسبت به شرح های کتب ارسطو داشته است. تلاش او این بوده که درضمن قضاوت منصفانه میان انظار مختلف، با تعیین اصولی که آن ها را از کتاب های اصلی حِکمی به دست آورده، ابهامات موجود در کتاب های ارسطو را بر پایه ملاکات عقلی و قطعی برطرف کند. در این میان کیفیت مراودات علمی ابن سینا و شاگردان او با اندیشمندان زمان نیز، به خصوص اهل بغداد، حول موضوعات و مسائل فلسفی تا حدی روشن گردیده است. به منظور استشهاد به آثار و ادبیات خود ابن سینا در این زمینه، ترجمه بخشی از متن و ملحقات المباحثات به این نوشتار پیوست شده است.
حضرت عیسی(ع) در گفتمان حدیثی شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از احادیث شیعه درباره ی شخصیت حضرت عیسی(ع) و تعالیم، اقوال و مناقشات پیرامون ایشان وارد شده اند. در این میان، تصویر یا انگاره ی این شخصیت الهی، در احادیث شیخ صدوق جلوه ی ویژه تری دارد و توسط روایات نقل شده از جانب او، بیش ازپیش وارد گفتمان حدیثی شیعه شده است. پژوهه ی حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی تصویر ارائه شده از شخصیت حضرت عیسی(ع) را در ضمن احادیث نقل شده توسط عالم اخباری مکتب قم، یعنی ابن بابویه، نشان دهد و در ضمن، ارتباط و پیوند برخی از اندیشه های شیعه با حضرت عیسی(ع) را نمایان سازد. نتایج نشان می دهد که این احادیث از سویی برای شناختن هویت عیسی(ع) وارد شده اند و ازسویی دیگر در پیوند وی با مسائل و اصول مهمی همچون توحید، نبوت و امامت مطرح گشته اند؛ ازهمین رو ارتباط آن حضرت با مسئله ی وصایت، مهدویت، فترت، بشارت به آمدن پیامبر اسلام(ص)، مسئله ی غلو و پاسخ به برخی شبهات مطرح شده از جانب برخی فرقه ها و مسائل دیگر، ازجمله موضوعاتی هستند که از طرفی هویت حضرت عیسی(ع) و ازطرف دیگر هویت بخشی ایشان به برخی آموزه های شیعی را در احادیث نقل شده توسط ابن بابویه نمایان می سازد.
امکانات آموزه های ابن عربی در بسط طریقی نو در تفکر وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
35 - 54
حوزههای تخصصی:
تفکر متافیزیکی تفکری است که از موجود بماهو موجود سخن می گوید و با کاوش های مفهومی سعی در جستجوی حقیقت دارد. این تفکر ، تفکر اصیلِ انسان نزد فیلسوفان دانسته می شود، اما نمی توان "تفکر" را منحصر به آن کرد؛ بلکه می توان از تفکری وجودی سخن گفت که ماهیت متافیزیکی- مفهومی ندارد و به جای موجود، پروای "حقیقت وجود" را دارد و از آن پرسش می کند. این تفکر تفکر وجودی خوانده می شود در فضای سنت فکری-عرفانی اسلامی قابل طرح است. از این رو، مسئله اصلی این مقاله «بررسی امکانات آموزه های ابن عربی در بسط نوعی تفکر وجودی- نامتافیزیکی است. ما به روش، کتابخانه ای- تحلیلی و با به کارگیری روش اصل موضوعی سعی در ارائه تحلیلی نو از تفکر وجودی براساس مبانی عرفانی ابن عربی داریم. از این رو، با بررسی آموزه های وی از قبیل: محوریت حقیقت وجود در عرفان،تمایز وجود و موجود، کشف المحجوب، تجلی،آیینه گی موجودات نسبت به وجود، گشودگی و معرفت حضوری به وجود، ظرفیت اندیشه وی برای بسط نوعی تفکر وجودی روشن می شود که از طریق مواجهه و انسی حضوری (پیشامفهومی) با وجود و روشی غیر از تعقل مألوف متافیزیکی، مدعی فهم هستی است. بر این اساس، «تفکر وجودی» با محوریت حقیقت وجود و از گشودگی به آن آغاز می شود. در ادامه با التفات و تذکر به فقر وجودی و وقوف بر آن، انسان حیثیت ایویت و نسبت بی واسطه خود به وجود را درمی یابد، و با کشف حجاب ها از تجلیات وجود، به تجلی و ظهور حقیقت وجود در عرصه نفس انسانی سیر می کند.
مالیخولیا و شیوه درمان آن از دیدگاه ابن سینا (رویکردی فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
5 - 23
حوزههای تخصصی:
مسئله رابطه نفس ناطقه با بدن و واسطه بودن روح بخاری، به شکل گیری مباحث فلسفی فراوانی در این زمینه منجر شده است. یکی از این مواردْ علل و نشانه های بیماری های روانی، مانند افسردگی مالیخولیائی است که از دیدگاه ابن سینا مهم ترین دلیل به وجود آمدن آن و مؤثرترین شیوه درمان آن را باید در رابطه نفس ناطقه با بدن جست و جونمود. افسردگی مالیخولیا به معنای انحراف افکار و صورت های ذهنی انسانی از مسیر صحیح است که در این حالت انطباق مفاهیم علمی با خارج مختل می شود و لذا شخص در افکار و پندارهای نادرست خود غرق می گردد. این بیماری روانی دارای مراتب مختلفی است که در شدیدترین حالت آن، یعنی مانیا، ادراکات فرد بیمار تا حد زیادی از عالم واقعیت منحرف می گردد، دائماً به مردگان می اندیشد و ممکن است خود را فوت شده تلقی نماید. ازنظر ابن سینا علت اصلی این بیماری را باید در ضعف روح بخاری جستجوکرد که این ضعف موجب ضعف ارتباط نفس با بدن می شود. ریشه این ضعف نیز غلبه مزاج سودائی در مغز است که باعث اختلال در عملکرد روح بخاری به عنوان رابط نفس و بدن می شود. درمجموع نحوه مواجهه ابن سینا با افسردگی مالیخولیا نشان دهنده روی کرد جامع وی در مواجهه با اختلالات روانی است. روی کردی که هم در مبانی فلسفی وی و هم شواهد و مطالعات تجربی ریشه دارد.
تحلیل و نقد سلوک عرفانی و رهایی انسان منهای خدا در آیین جَیْنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
147 - 163
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های مشترک آیین جَیْنه با دیگر ادیان هندی، باور به رنج بار (دوکْهه) بودن زندگی دنیوی و قاعده عمل و عکس العمل (کَرْمَه) و همچنین گردونه زاد و مرگ های پیاپی (سَمْساره) است؛ ولی آیین جَیْنه برخلاف بیشتر ادیان هندی، انسان را در این گردونه رنج بار، تنها و محروم از یاور و مددکاری آسمانی می داند که بتواند با استمداد از او به مقام رهایی نائل آید. این انسان برای رسیدن به مقام رهایی (مُکشه)، کاملاً تنهاست و باید به توانایی های خود متکی باشد. براساس آموزه های این آیین، فرد سالک تنها با کمک دو اصل «ریاضت های سخت جسمانی» (تَپَس) و «رعایت اصل عدم خشونت» (اهیمْسا) می تواند اثرات کَرْمَه بر روح (جی وَه) خود را نابود کند و کمالات ذاتی روح را که از ازل در آن نهفته بوده است، آشکار سازد. اکنون چگونگی این سلوک به شیوه توصیف و تحلیل در راستای دانش افزایی دین پژوهان در این عرصه ارائه خواهد شد و به اجمال براساس سلوک عرفانی مطرح در آیین جَینه می توان گفت که سالک در تلاش است تا روح خود را با طی چهارده مرحله رشد معنوی از تأثیرات منفی آثار کردار گذشته رهایی بخشد و به جایگاه رهایی نهایی (کِولین) دست یابد.
انقراض کیسانیه و گرایش به امامیه؛ نقدی بر دیدگاه های وداد القاضی درباره تعاملات امامیه و کیسانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کیسانیه» از نخستین انشعابات شیعی است که پس از قیام مختار به وجود آمد و تا نیمه های قرن دوم در صحنه فعالیت های کلامی و سیاسی جهان اسلام حضور داشت. این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، چگونگی انقراض کیسانیه را بررسی می کند. این فرقه پس از ایجاد انشعابات درون گروهیِ متعدد در بین کیسانیه، آرام آرام از صحنه روزگار محو شد؛ برخی از هواداران آن به غلو کشیده شدند و راه خود را از شیعیان به کلی جدا کردند و برخی، متمایل به تفکرات امامی شدند و اندک اندک به سوی امامیه برگشتند. ودادالقاضی در کتاب «الکیسانیه فی الأدب و التاریخ» در بحث از تعاملات کیسانیه و امامیه می کوشد منکر گرایش کیسانیه به امامیه شود. او گزارش های مربوط به تغییر مذهب چهره های شاخصی مانند سیدحمیری و کُثیر عِزَه را ساخته امامیه برای تأیید مذهب خود می داند، درحالی که براساس یافته های نوشتار حاضر، گروهی از کیسانیه پس از محمد حنفیه، امامت امام سجاد(ع) و گروهی دیگر پس از وفات ابوهاشم، امامت امام باقر(ع) را پذیرفتند. شواهد کافی درباره تغییر مذهب سیدحمیری در دست است، درحالی که این شواهد درباره تغییر مذهب کُثیرعِزَه به اندازه کافی نیست، بلکه دلایل کافی برای حکم به کیسانی بودن او تا آخر عمر وجود دارد.
نقد و بررسی فرایند واژه گزینی و اشکال آن در نیایش های امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
165 - 185
حوزههای تخصصی:
آثاری که از خاندان اهل بیت پیامبر(ص) در میان ما به ودیعه نهاده شده، از برجسته ترین و زیباترین متون در هر عصر و زمانی به شمار می رود؛ بنابراین می طلبد هر یک از پژهشگران به فراخور توان علمی خود به کشف زیبایی ها و بیان جنبه های متعدد این میراث بزرگ اسلامی بپردازند. از آنجا که واژگان سهم بسیاری در شناخت سبک نویسنده، ارزیابی صناعت و فصاحت متن ادبی و شناخت اندیشه ها و مضامین درونی و پنهانی متن دارند، واکاوی آن ها به عنوان مؤلفه یک متن ادبی کمک شایانی به پژوهشگر می کند تا جهات مختلفی از اثر تنها با بررسی در یک مقوله کاوش شود. در میان انواع مختلف عناصر زبانی، شناخت واژه ها راهی برای تشخیص دقیق هنرنمایی ها و فصاحت و بلاغت نوشته های معصومین (ع) و تمایز آن با سبک غیر معصومین است. از آنجا که نیایش ها و ادعیه معصومین(ع) به عنوان یکی از مهم ترین انواع ادبی و دینی به شمار می رود که از جهت زبانی و گفتاری از اهمیت ادبی بالایی برخوردار است؛ این مقاله به روش توصیفی تحلیلی مقوله واژه گزینی و اشکال مختلف آن در نیایش های امام رضا (ع) بررسی کرده است. هدف پژوهش پاسخ به پرسش هایی همچون چگونگی نحوه کاربست واژگان و انواع و کارکردهای مختلف آن در نیایش های امام رضا (ع) و میزان بسامد آن ها در تنوع سبک ها و تناوب مضامین است. ایشان در دعاهایشان از واژگان انتزاعی، نشاندار، صریح و خاص بیشتر بهره گرفته و به اصل سازگاری واژگان با موضوع نیایش و موقعیت ها و مضامین به کار رفته در آن ها توجه کرده است.
تحلیل رویکرد ارتباطات امام باقر (علیه السلام) با سران فرقه غلات (با الگوگیری از روش تحلیل گفتمان روایی پدام (PDAM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
295 - 324
حوزههای تخصصی:
دوران امام باقر (علیه السلام) یکی از دوره های پرفرازونشیب اسلام است. در این روزگار جریان ها و فرقه های مختلفی در میان شیعه و اهل سنت شکل گرفت. این فرقه ها تلاش می کردند حقانیت خود را اثبات و جایگاه رقیب را تضعیف نمایند. مطالعه و تحلیل رویارویی امامان معصوم علیهم السلام – به ویژه در دوران صادقین علیهم السلام- با این فرقه ها از جایگاه مهمی برخوردار است. تحلیل رویکردشناسی امام باقر علیه السلام با فرقه های منحرف از ضروریات تاریخ اسلام به شمار می رود، زیرا گفتمان امام با مسئله امامت و حاکمیت مرتبط است. هدف این پژوهش، تحلیل مواجهه امام باقر علیه السلام، با یکی از مهم ترین فرقه های انحرافی شیعه یعنی، فرقه غلات، بر اساس رویکردی نوین است. در مقاله پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام و با بهره گیری از توانایی های این گفتمان در قالب متغیرها و مقوله های عملیاتی، نحوه برخورد امام باقر (علیه السلام) با غلات، بررسی و تحلیل شده است. در این تحلیل رویکردهای: جذبی، دفعی، تدافعی، استحفاظی و تهاجمی، بیشتر مشاهده می شود. دال های اصلی و فرعی در این گفتمان، نهی از غلو و تقصیر در مورد اهل بیت (علیه السلام)، نهی از زیاده روی در ولایت اهل بیت (علیهم السلام)، نفی علم غیب از خود، رد سخنان سران غالی، لعن و نفرین ابوالخطاب و برائت از او، بدتر دانستن غالیان از مجوس، کافر دانستن غالیان و بیرون کردن غالیان از نزد خود است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد، در رویکردهای امام علیه السلام، روش تحلیل گفتمان پدام، به وضوح قابل کشف است.
بررسی انتقادی پاسخ کریستوفر فرانکلین به صورت بندی تبیینی از استدلال بخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
7 - 24
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این پژوهش بررسی پاسخ کریستوفر فرانکلین به «صورت بندی تبیینی از استدلال بخت» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نقد مبنایی صورت بندی تبیینی و پاسخ فرانکلین به آن، با توجه به نادرستی «علت انگاری دلیل» است. بر اساس صورت بندی تبیینی، با پذیرش ناتعین گروی، نمی توان تبیین کرد که چرا عامل به جای عمل «الف»، «ب» را انجام داده است و این به «بخت» می انجامد. فرانکلین ضمن صورت بندی تبیینی از استدلال بخت، از دو نوع تبیین تقابلی نوع اول و نوع دوم نام می برد. بر این اساس، تبیین تقابلی نوع اول مقدمه دوم استدلال، و نوع دوم مقدمه اول استدلال را کاذب می گرداند. در نتیجه، هیچ خوانشی از تبیین تقابلی تمام مقدمات استدلال بخت را صادق نمی کند. اصرار طرفداران تعین گروی بر ارائه تبیین تقابلی نوع اول، مبتنی بر پذیرش پیشین تعین گروی روان شناختی است که علاوه بر مصادره به مطلوب بودن، مقبول اکثریت سازگارگروان هم نیست. هرچند پاسخ فرانکلین به این معضل قابل قبول است، اما اختیارگروی مد نظر فرانکلین و همچنین صورت بندی تبیینی از معضل بخت، مبتنی بر علت پنداشتن دلیل است، درحالی که اشکال هنجارمندی نشان می دهد که اساساً دلایل روانی کنشگر نمی توانند نقش علّی را در پیدایش کنش ایفا کنند و در نتیجه، پیش فرض صورت بندی تبیینی از معضل بخت و پاسخ فرانکلین از بنیان نادرست است.
خیال و کارکردهای آن نزد فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
بسیاری گمان کرده اند بحث از خیال، بعد از شیخ اشراق و بعدتر، نزد ملاصدرا بطور جدی مطرح شده است، اما حقیقت اینست که بسیاری از ایده های مهم در زمینه خیال را فارابی پیش کشیده و در میان مباحث وجودشناختی و معرفت شناختی، به مبحث خیال نیز پرداخته است. برخلاف سنت یونانی که خیال در آن وجه معرفت شناسانه نداشت، فارابی برای نخستین بار، و برخلاف افلاطون و ارسطو، به وجه معرفتی آن نیز التفات اساسی پیدا کرده و بسیاری از ساحتها را در پیوند با خیال تبیین و تحلیل کرده است. بنابرین، خیال در منظومه معرفتی فارابی کارکردهای متنوع دارد؛ ازجمله: حفظ صور محسوس، تجزیه و ترکیب صور، محاکات، مقایسه، تنظیر، تقلید، تفکر استعاری، تعلیم و تربیت و تأدیب، تحریک بر عمل، رساندن مردم به سعادت، ادراک معانی، بویژه در مسئله رؤیا، وحی و مکاشفات. برخی از این موارد، امروزه در علوم متعدد مورد توجهند. البته اگر خیال ما را از تعقل بازدارد یا جایگزین عقل گردد، نگاه فارابی به آن منفی است، اما سایر کارکردهای خیال در آثار فارابی مثبتند.
تبیین نقش اندیشه مهدویت در جهت دادن به آرمان های نسل جوان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
65 - 84
حوزههای تخصصی:
آرمان خواهی یکی از برجسته ترین ویژگی های جوانان شمرده می شود. وجود موانع مختلف و فراهم نبودن شرایط کافی در عصر کنونی سبب شده است؛ جوانان با معیارهای آرمان های واقعی، آشنایی کافی نداشته باشند. از این رو جوان امروزی باید با معیار تشخیص آرمان های واقعی آشنا بوده و برای تحقق آنها، نقش آفرینی کند. در این نوشتار که با روش توصیفی _ تحلیلی نگاشته شده است، بر آنیم که نقش آموزه مهدویت را در جهت دهی آرمان های واقعی نسل جوان تبیین نمائیم. جوان آرمان خواه است؛ اما آرمان خواهی او باید با شکلی مناسب و جهتی درست، سرعت رسیدن جوان به قله های سعادت را تنظیم نماید. اندیشه مهدویت از بالاترین ظرفیت ها برای جهت دادن به آرمان خواهی نسل جوان برخوردار است. ظرفیتی که می تواند بذر بالاترین آرمان ها را دردل جوانان بیفشاند و این بذر را در مناسب ترین زمان ممکن و با بهترین شیوه ها رشد داده، ثمرهای بی نظیر و فراوان آن را به دیگران معرفی نماید. آرمان ها اگر در کارگاه مهدویت رنگ آمیزی شوند، در تمامی عرصه های زندگی یک جوان اثرگذار خواهند بود؛ در عرصه بینش ها، معرفت یک جوان را با جهشی بی نظیر مواجه خواهد کرد. چنان که در عرصه انگیزشی، انگیزه های لازم برای تلاش و تکاپو را به جوانان ارزانی خواهند کرد. تنها این اندیشه است که می تواند، تمامی اعمال یک جوان را در مسیر هدایت قرار داده و از هر جهت سعادت دنیا و آخرت او را تأمین و تضمین نماید. آرمان سازی مطلوب، جهت دهی مطلوب، شکل دهی صحیح، سرعت بخشی، امیدآفرینی، انگیزه سازی و رفتارآفرینی از جمله مواردی هستند که این آموزه به خوبی می تواند در آنها نقش آفرین باشد.
نشاط، اخلاق و انتظار منجی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
270 - 285
حوزههای تخصصی:
عنصر نشاط با توجه به آثار مطلوبی که در زیست انسان دارد، همواره مورد توجه بوده است. نشاط را می توان به عنوان ابزاری برای زیست اخلاقی بکارگرفت. زندگی اخلاقی توام با معیارهای انسانی و الاهی از آرمان های بشر است. در منابع دینی وعده ی تحقق کامل زیست اخلاقی با دوران ظهور منجی گره خورده و از سویی تحقق وضعیت بسامان ظهور علاوه بر خواست و اراده خداوند به بسترسازی از سوی انسان مشروط است. اکنون مسئله ای که مطرح می شود، چگونگی استفاده از نشاط در زیست اخلاقی انسان و بسترسازی برای انتظار منجی است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه می توان از ابزار نشاط در اخلاقی زیستن و سپس زمینه سازی ظهور منجی بهره برد؟ فرضیه نگارنده این است که می توان از ابزار نشاط در جهت زیست اخلاقی و زمینه سازی ظهور منجی استفاده کافی را برد. پژونده در این نوشتار از روش جمع آوری داده ها، توصیف و تحلیل آنها، جهت دستیابی به جواب مسئله بهره برده است. دستاورد های پژوهش حکایت از وجود سه مدل نشاط در حوزه مهدویت دارد که سبب زیست اخلاقی هدفمند، امیدوارنه و ... خواهد شد. نشاط معطوف به اخلاقی زیستن با ایجاد آرامش، رضامندی، امید به گذر از وضعیت نامطلوب، گذار غیر منعطفانه از محنت ها، سازگاری همگرایانه و حسِّ موفقیت و پیشرفت و ... انتظار منجی را سامان داده و موجب زمینه سازی ظهور خواهد شد.
بررسی اعتبار سندی دعای عهد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
286 - 306
حوزههای تخصصی:
دعا در فرهنگ اسلامی، به ویژه در میان شیعه جایگاه برجسته ای دارد؛ دعاهایی که از معصومین(ع) صادر شده است بخش مهمی از میراث حدیثی شیعه را تشکیل می دهد و بخشی از این دعاها، مربوط به آموزه های دعایی برای عصر غیبت امام زمان(عج)، به جهت آمادگی معرفتی و عقیدتی برای ظهور آن حضرت می باشد. یکی از این دعاها، دعای عهد است که توصیه شده است در صبحگاهان بعد از نماز خوانده و بر خواندن آن مداومت شود. هر چند در مستحبات نیاز چندانی به اعتبارسنجی سندی به جهت عمل به آنها نیست، اما از آن جا که صحت سند بر اعتماد برای مداومت بر خواندن دعا می افزاید؛ در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به کتب رجالی معتبر و برررسی احوال راویان سند دعای عهد، اعتبار سندی آن مورد بررسی قرار گرفته است. سند دعای عهد با وجود فقها و محدثان بزرگ و اصحاب و یاران ائمه؟عهم؟ در ابتدا و انتهای آن به دلیل وجود دو راوی مجهول الحال در میانه سند دچار ضعف شده است؛ که وجود این دعا در کتب معتبر بزرگان شیعه و این که پذیرش آنها مبتنی بر قرائن و شواهدی بوده که دلالت برصحت آن داشته است و این قرائن به دست ما نرسیده است؛ ضعف سند آن جبران می شود.
بررسی وقوع عذاب استیصال در امت رسول خاتم (ص) و سنجش رابطه آن با استخلاف صالحان از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
180 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت های جاری در طول تاریخِ امّت های رسولان، سنّت عذابِ استیصال است. خدای سبحان با نزولِ عذاب های آسمانی و زمینی، مجرمان و مفسدان را ریشه کن ساخته و صالحان را از عذاب نجات داده و آنان را جانشین در زمین کرده است. همه ی امّت ها در این امر یکسان اند و هیچ امّتی، از جمله امّت رسولِ خاتم؟ص؟، از این قاعده مستثنا نیست. در آیاتِ فراوانی به این همسانی تصریح شده است، چنان که در آیاتِ متعددی از حتمیتِ آن در این امّت نیز خبر داده شده است. براساس یافته های این پژوهش، از آن جا که سنّت عذابِ استیصال در این امّت قطعی است و با جانشینی صالحان تلازم دارد، لذا جانشینی و وراثتِ صالحان در این امّت نیز، مانند امّت های رسولانِ پیشین، با نزولِ عذاب بر کفّار رقم خواهد خورد. در این پژوهش، ادلّه ی مخالفان بررسی و به آنها پاسخ داده شده و همچنین شیوه ها و ابزارهای عذاب در امّت خاتم مورد تحلیل قرار گرفته است. پژوهشِ حاضر از روش های توصیفی، بنیادی، توسعه ای و اکتشافی بهره برده است.
مؤلفه های عقل گرایی حداکثری و نسبت آن با ایمان/وحی؛ با تمرکز بر آثار آیه الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
77 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریاتی که پیرامون ارتباط عقل و ایمان مطرح شده، دیدگاه عقل گرایی حداکثری است. بر اساس دیدگاه عقل گرایی حداکثری، باور انسان هرگز نمی تواند فاقد استدلال باشد. عقل گرایان حداکثری به دو گروه ملحد و دیندار تقسیم می شوند؛ گروه دوم معتقدند باور دینی کاملا استدلالی و عقلانی است. این پژوهش عناصر اصلی نظریه عقل گرایی را در عبارات و آثار آیت الله جوادی آملی جستجو کرده است. این یافته ها عبارتند از: الف: تاکید بر این که ایمان و باور باید مبتنی بر عقل و برهان باشد و از حدس و گمانه زنی فاصله بگیرد. ب: ایمان گرایی مصلحت اندیشانه که اساس باور را بر مصلحت های عملی می داند، قابل پذیرش نیست. ج: مبنای استدلالات عقلانی در راه وصول به باور، قرینه گرایی است، به این معنا که باور یا باید بدیهی باشد یا این که به بدیهیات ختم شود. د: عقل ذاتا بی طرف است و مبتنی بر پیش فرض های جانب دارانه پیشین نیست، بلکه با استدلال و برهان می توان حقیقت را یافت. ه: باور دینی نمی تواند بر دلایل احتمالاتی تکیه کند، بلکه مبنای باور، باید دلایل یقینی و برهانی باشد. نتیجه این که دیدگاه آیه الله جوادی آملی در ارتباط میان عقل و ایمان – در شکل کلی تر آن: نسبتِ عقل و وحی- را می توان عقل گرایی حداکثری دانست.
هایدگر و سکنی گزینی دازاین در عصر تصویر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هستی شناسی بنیادین «در بودن» یکی از کانون های اصلی کلمات هایدگر است. این کلمه با مکمل خود یعنی جهان، معنا می گیرد. مارتین هایدگر فیلسوف و پدیدارشناس آلمانی تحلیل معنای سکنی گزینی را در اندیشه متقدم خود از در-جهان-بودن هرروزینه می آغازد و آن را در رسالات متاخرش با مفاهیم دیگر پیوند می زند. نگارنده در این مقاله با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی-تحلیلی نشان می دهد سکنی گزینی از نظرگاه هایدگر به چه معناهایی است و همچنین در عصر تصویر جهان چطور می تواند رخ دهد. با مطالعه در آثار هایدگر می توان نتیجه گرفت از مفهوم کلی سکنی گزینی، دو نحو وجودی و عدمی قابل برداشت است که به مفاهیم در-مکان-بودن و در-آنجا-بودن قابل تعمیم هستند. نحو اول یعنی سکنی گزینی وجودی، قابلیت مواجهه با «هستی» را دارد و نحو دوم آن که سکنی گزینی عدمی است، اگرچه گریزپاست و به مواجهه نمیاید اما «Da» است و در طلب «عدم» است. این نحو اخیر از سکنی گزینی قابل فراخواندن می باشد.
تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن انقلاب اسلامی
منبع:
موعودپژوهی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
37 - 55
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن مهدوی دو مقوله مفهومی است که هریک مختصات و ویژگی های خاص خود را ازمنظر متفکران این دو حوزه مفهومی دارد. پژوهش پیش رو با هدف کشف تأثیر تمدن مهدوی بر تمدن نوین انقلاب اسلامی بانام تأثیر تمدن مهدویت بر تمدن انقلاب اسلامی انجام شد. مسئله اصلی پژوهش حاضر چگونگی تأثیرگذاری تمدن مهدوی و اثرگیری تمدن انقلاب اسلامی از آن است که با روش تطبیقی و براساس مقایسه شعارها، شاخص ها و نسبت بین تمدن مهدوی و تمدن انقلاب اسلامی دیدگاه امامین انقلاب یعنی، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (دامت برکاته) انجام شد. تشابهات زیادی از جمله شباهت شعارها، شاخص ها، اهداف و فرضیه های نسبت سنجی بین این دو تمدن مانند همسانی مطلق و همسانی غایت شناختی بر محور رابطه طولی و امتدادی که همان همسانی غایت شناختی است، بین این دو تمدن وجود دارد.
پیامدهای کلامی تشکیک در وجود: مطالعه موردی توحید ذاتی و توحید صفاتی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
35 - 52
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسئله ای که در فلسفه اسلامی، به ویژه در حکمت متعالیه، بعد از اصالت وجود موردتوجه قرارگرفته است، مسئله «تشکیک در وجود» است. این مسئله در منطق و عرفان هم سابقه دارد. در راستای لزوم بهره گیری از مسائل فلسفی در مباحث کلامی، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحلیلِ عقلانی، پیامدهای کلامی تشکیک در وجود را واکاوی کند؛ ازاین رو با پیش فرض قراردادن بحث تشکیک در وجود، توحید ذاتی و صفاتی اثبات می شود. درنهایت، باتوجه به تأثیرگذاری تشکیک وجود در نفی تسلسل و اثبات عله العلل بودن خداوند، وجود محض و واجب بودن خداوند استنتاج می شود.
برهان زیبایی از منظر رابین کالینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
207 - 227
حوزههای تخصصی:
زیبایی و ماهیت آن یکی از بحث برانگیزترین مباحث فلسفیِ فیلسوفان است. در میان فلاسفه یونان باستان، کلیمی ها و قرون وسطایی ها نیز زیبایی، خیر، حقیقت، و عدالت، مطرح شده است. برخی از متفکران غرب، زیبایی و حقیقت آن را به نحوی مطرح کرده اند که یکی از براهین اثبات وجود خدا به این عنوان نام گرفته است. ماهیت زیبایی و چگونگی اثبات وجود خداوند از طریق زیبایی های جهان و ارتباط بین زیبایی و علوم موفق مسئله ای است که رابین کالینز به آن پرداخته و این پژوهش سعی به بررسی و تحلیل نظرات وی دارد. بر این اساس نگارنده با طرح پرسش های فرعی تر و با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد، تا ابعاد این مسأله را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می-دهد: این استدلال با دو طریق معرفت شناختی و هستی شناختی سعی بر اثبات وجود خداوند دارد. این شیوه ها به توانایی ما در شناخت زیبایی یا بر وجود فی نفسه زیبایی متمرکزاند. دیدگاه کالینز در باب زیبایی، از غنا و برجستگی خاصی برخوردار است و روشن گردیده که ایشان سادگی همراه با تنوع را معیار زیبایی می داند. همچنین کالینزمعرفت شناختی و هستی شناختی را کنار هم قرار می دهد و به همسویی بین زیبایی شناختی انسان و نظریه هایِ موفقِ علوم معتقد است. وی با شناخت جهان به عنوان اثرِ خالق و با تأکید بر انسان محور بودن زیبایی، به اثبات وجود خداوند، خالقِ زیبایی ها می-پردازد. اگر چه چالش هایی چون شتابزده عمل کردن، عدم وضوحِ استدلال، بر این برهان وارد شده است. اما همچنان این برهان به عنوان ابتکاری نو در قرن معاصر مرکز توجه است.