مطالب مرتبط با کلیدواژه

تپس


۱.

موتیف چیست و چگونه شکل می گیرد؟

کلیدواژه‌ها: کهن الگو ناخودآگاه درونمایه موتیف تپس شگرد ادبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی روش های بررسی سبک شناختی متون
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
تعداد بازدید : ۱۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۱۹۶۸
موتیف یکی از اصطلاحات رایج در هنر و ادب و همچنین علم و فن است. بحث از موتیف در نقد و تحلیل جنبه های ساختاری و محتوایی آثار ادبی فواید و کارایی های بسیاری دارد. از این رو اطّلاع از جوانب معنایی و تعاریف آن برای پرداختن به آثار و تحلیل آنها ضروری است. با توجّه به این ضرورت، در این مقاله سعی شده علاوه بر معانی و تعریف های چندگانه موتیف، اصطلاحات نزدیک به آن نیز مورد بحث قرار گیرد و نسبت و دایره کاربرد آنها روشن شود. موتیف در نقّاشی و هنرهای تجسّمی و نمایشی و ادبیات به کار می رود و مهمترین ویژگی آن در این هنرها خصلت تکرار شوندگی و برانگیزندگی آن است. در ادبیات نیز کم و بیش همین ویژگی ها در اجزا و عناصر ادبی، گوناگونی موتیف را شکل می دهند. با توجّه به تنوّع عناصری که می توانند کارکردِ موتیف داشته باشند( شامل: موقعیّت، واقعه، عقیده، تصویر، شخصیّت نوعی، ویژگی بارز یک شخصیّت، مضمون مکرّر و...) این اصطلاح با اصطلاحات دیگری ارتباط می یابد که عبارتند از: درونمایه، تپس، لایت موتیف، کهن الگو. در این مقاله پس از ارائه تعاریف و نسبت های این اصطلاحات به نحوه شکل گیری و کاربرد و کارکرد موتیف در آثار ادبی پرداخته شده است.
۲.

تحلیل و بررسی جبرگرایی و نفی کَرمَه در اندیشه آجیویکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آجیویکا کرمه تپس جبرگرایی هندی نیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
آجیویکا، یکی از صورت های ناستیکایی و بدعت گذار دیانت هندی است که به رغم همنوایی تقریبی با آیین جین و آیین بودا، طریقتِ اثربخش جداگانه ای را در قرن ششم قبل از میلاد در برابر برهمنیسم ایجاد کرده است. «دین مفقوده هندی»، تعبیری در وصف آجیویکاست؛ زیرا آن از قرن چهاردهم میلادی ناپدید شد و احتمالاً در نحله های متأخرتری چون دیگمبره جینیسم و ویشنوپرستی جذب گردید. اندیشه کانونی و متمایز آجیویکا، «جبرگرایی» است که به عنوان گرایشی نادر در فضای فکری هندویی، در یک قرائت حداقلی ظاهراً در تضاد با انگاره فراگیر «کَرمَه» قرار می گیرد. پژوهش پیش رو با تمرکز بر «جبرگرایی» در بیان ابعاد نظری و عملی آجیویکا، می خواهد احتمال هماهنگی نسبی یا تعارض کامل انگاره تقدیرِ مقدّر (نیاتی) را با آموزه کَرمَه بررسی و تحلیل کند. در این جستار، تحلیل ها نشان می دهند که پذیرش مطلق تقدیر و مآلاً نفی اراده آزاد انسان توسط آجیویکا با سایر انگاره های این مکتب، همچون «قول به طبقات شش گانه وجود»، «اتم باوری»، «پیشگویی با توجه به قول به جبر طبیعت» و نیز «باور به کارآمدی ریاضت (تَپَس) در نیل به رستگاری (مُکشه)» ظاهراً سازگار به نظر می رسد. بااین حال از منظری انتقادی، می توان اظهار داشت که اندیشه های آجیویکا با وجود برخورداری از انتظام صوری، بر پیش فرض های پیشینی تجربه ناپذیر و در پاره ای موارد بر پنداره های ظنی استوار است.
۳.

تحلیل و نقد سلوک عرفانی و رهایی انسان منهای خدا در آیین جَیْنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جَینَه جی وَه اَجی وَه تپس اهیمسا کِولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۲
یکی از آموزه های مشترک آیین جَیْنه با دیگر ادیان هندی، باور به رنج بار (دوکْهه) بودن زندگی دنیوی و قاعده عمل و عکس العمل (کَرْمَه) و همچنین گردونه زاد و مرگ های پیاپی (سَمْساره) است؛ ولی آیین جَیْنه برخلاف بیشتر ادیان هندی، انسان را در این گردونه رنج بار، تنها و محروم از یاور و مددکاری آسمانی می داند که بتواند با استمداد از او به مقام رهایی نائل آید. این انسان برای رسیدن به مقام رهایی (مُکشه)، کاملاً تنهاست و باید به توانایی های خود متکی باشد. براساس آموزه های این آیین، فرد سالک تنها با کمک دو اصل «ریاضت های سخت جسمانی» (تَپَس) و «رعایت اصل عدم خشونت» (اهیمْسا) می تواند اثرات کَرْمَه بر روح (جی وَه) خود را نابود کند و کمالات ذاتی روح را که از ازل در آن نهفته بوده است، آشکار سازد. اکنون چگونگی این سلوک به شیوه توصیف و تحلیل در راستای دانش افزایی دین پژوهان در این عرصه ارائه خواهد شد و به اجمال براساس سلوک عرفانی مطرح در آیین جَینه می توان گفت که سالک در تلاش است تا روح خود را با طی چهارده مرحله رشد معنوی از تأثیرات منفی آثار کردار گذشته رهایی بخشد و به جایگاه رهایی نهایی (کِولین) دست یابد.