فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۲شماره ۶۱
97 - 130
حوزههای تخصصی:
بحث در مورد دورکاری و قرنطینه خانگی زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه ها در ایام کرونا و مطالعه تجارب زیسته آن ها می تواند نقش مؤثری در شناخت و توسعه ادبیات اشتغال زنان ایفا نماید. این پژوهش پدیدارشناسانه، تجارب زیسته 30 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های مشارکت کننده، با هدف کشف و توصیف دورکاری و قرنطینه خانگی در ایام کرونا را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختارمند و با روش نمونه گیری هدفمند بهره برده است. بر اساس روش پدیدارشناسی فرایند تحلیل در سه سطح کلان انجام شد. در سطح سوم تحلیل، حاصل یکسان سازی افق های فکری: تعداد 5 افق مربوط به دورکاری، 9 افق مربوط به قرنطینه خانگی و 9 افق مربوط به استراتژی ها و راهکارها بود. در سطح دوم، توصیفات منسجم روایات به تفکیک دورکاری، قرنطینه خانگی و استراتژی ها و راهکارها شکل گرفت و در بالاترین سطح انتزاعی یا همان سطح اول تحلیل، ادغام ساختاری توصیف های منسجم انجام شد. بر اساس یافته های این پژوهش، وجود قرنطینه خانگی ناشی از ویروس کرونا و شیوع آن باعث ظهور فرهنگ قرنطینه در کشور و جهان شده است که این امر منجر به بازتعریف روابط و مناسبات اجتماعی، مسئله اخلاق، تعهدات اجتماعی، الگوهای روابط انسانی، اجتماعی، توجه به توازن میان نقش های شغلی و خانوادگی و اخلاق مراقبتی زنان در زندگی، تأکید شده است. در نهایت با توجه به نتایج، راهکارهایی در حوزه های، پژوهش، مدیریت و خانواده ارائه گردید.
فرهنگ همسرگزینی با تأکید بر روند تحول معیارهای گزینش همسر (مطالعه موردی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان پردیس خواهران فاطمه زهرا س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نهاد خانواده، ازدواج به عنوان امری که بنیان های تشکیل این نهاد را فراهم می سازد، اهمیتی همپای آن دارد، لذا سلامت خانواده در وهله اول در گرو سلامت ازدواج، معیارها و الگوهای حاکم بر نحوه تصمیم گیری در مورد این امر مهم است.پژوهش حاضر در تلاش برای یافتن معیارهایی است که دانشجو معلمان بر آن اساس زندگی خود را شکل داده یا خواهند داد.روش پژوهش به فراخور موضوع و شیوه انجام از نوع کمی،مقطعی و پیمایش می باشد و به لحاظ نوع تحقیق، همبستگی محسوب می گردد.جامعه آماری کلیه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان پردیس فاطمه زهرا می باشند که نمونه ای معادل 240 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد.شیوه جمع آوری اطلاعات مبتنب بر پرسشنامه محقق ساخته است که با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.مبانی نظری در این نوشتار مرتبط است با نظریه هایی از جمله روابط فردی آنجلیس، مثلث عشق استرنبرگ، مجاورت والر، نیازهای مکمل وینچ، تعادل هایدر و تبادل اجتماعی هومنز. نتایج حاصله از تحقیق نشان می دهد که معیارهای فرهنگی-اجتماعی، تحصیلات، ملاک های ظاهری در بین پاسخگویان شهری و روستایی و نیز سال اول و چهارم تفاوت معناداری دارند به این معنا که توجه به این ملاک ها در بین دانشجویانی که در محیط های شهری بودند با اهمیت تر از دانشجو معلمان روستایی می باشد وحال آن که ملاک مذهب برای همه افراد مورد بررسی مهم بوده و تفاوتی را نشان نمی دهد.
تأثیر «سیستم توصیه گر مبتنی بر هوش مصنوعی» در تحولات آموزشی
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک حوزه مطالعاتی و فناوری، از دهه 1940 میلادی مطرح شده است و این فرآیند تاکنون توانسته در مراحل مختلفی را از جمله، پردازش زبان طبیعی و یادگیری ماشین، شبکه های عصبی و عصب شناسی محاسباتی، پردازش تصویر و تشخیص الگو را پیشرفت و ... ارائه گردد. از همین رو، هوش مصنوعی به طور مداوم در حال تکامل است و این علم از ترکیب ریاضیات، علوم کامپیوتر، علوم اطلاعات و علوم شناختی بهره می برد و پژوهش ها و تحقیقات متعددی در این زمینه به ارتقاء هوش مصنوعی منجر شده است. در واقع هدف اصلی هوش مصنوعی، ایجاد سیستم هایی است که به طور خودکار و هوشمندانه عمل می کنند و وظایفی را به صورت کارآمد و توانمند انجام می دهند، که قبلاً نیاز به حضور انسانی داشته است. بنابراین از هوش مصنوعی در حوزه های مختلف صنعتی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، فرهنگی، آموزشی و ...، روز به روز پیشرفت و توسعه به سزایی را می توان شاهد بود. یکی از کاربردهای هوش مصنوعی در حوزه آموزش است که توانسته به سرعت پیشرفت داشته باشد و تحولات بسیاری را به وجود بیاورد. یکی از عوامل کلیدی هوش مصنوعی در تحولات آموزشی، پارادایم های آموزشی است. هوش مصنوعی در عرصه فناوری آموزشی به توانمندی ارائه روش های شخصی سازی شده و تجربه های آموزشی بهینه سازی شده، برای هر فرد پرداخته است. بنابراین با استفاده از تحلیل داده های حجیم و الگویتم های پیشرفته، هوش مصنوعی می تواند الگوی یادگیری هر فراگیر را شناسایی کرده و به ارائه محتوای آموزشی مناسب نیازهای او بپردازد. فناوری های آموزشی دارای ویژگی های منحصر به فرد و بسیار گسترده هستند، که در این میان می توان به استفاده از واقعیت مجازی و افزوده، هوش مصنوعی، پلتفرم های آموزشی آنلاین، رباتیک آموزشی به عنوان بهترین فناوری های آموزشی نام برد. در این راستا، کشورهای مختلفی از جمله: فنلاند، سنگاپور، کره جنوبی و ژاپن نقش برجسته ای در زمینه فناوری های آموزشی و نوآوری های آموزشی داشته اند و بسیار پیشرفته و فعال از تکنولوژی در سیستم آموزشی خود استفاده می کنند. هوش مصنوعی در تغییرات و پیشرفت های اصلی در حوزه آموزش، استفاده از سیستم های توصیه گر را معرفی کرده است، تا از این طریق روند آموزش تقویت یابد. زیرا این سیستم ها با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین و تحلیل داده ها به طور هوشمندانه می تواند، پیشنهاد دقیق ترین مطالب آموزشی را براساس تحلیل سابقه یادگیری، سلیقه، علایق و نیازهای فراگیر را در ارائه دوره های آموزشی و منابع مناسب را برای هر فرد به صورت شخصی سازی شده پیشنهاد دهند. هم چنین با استفاده از سیستم های توصیه گر مبتنی بر هوش مصنوعی، تنظیم محتوای درسی براساس عملکرد و پیشرفت فردی، با تحلیل پیشرفت هر فراگیر، تنظیم می کنند و محتوا را براساس نیاز و پیشرفت هر فراگیر تغییر دهند و در نهایت پیش بینی موفقیت را براساس پتانسیل و عملکرد فراگیر در دوره های قبلی و موفقیت آینده را پیش بینی کنند و برنامه ریزی را برای یادگیری فراهم کنند. بنابراین به طور کلی، این سیستم ها، براساس توانایی های هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل دقیق داده ها، با اقدام به جمعآوری اطلاعات کاربران، تحلیل و پردازش داده ها، پیشنهاد دوره های آموزشی، سفارشی کردن تجربه یادگیری، پیشنهاد منابع و مطالب آموزشی مرتبط، در بهبود فرآیند یادگیری نقش به سزایی دارند. از همین رو، پیاده سازی سیستم های توصیه گر مبتنی بر هوش مصنوعی، بر بهبود کیفیت آموزشی، رضایت فراگیران، افزایش تعامل میان مدرس و فراگیر، تأثیر مثبت و چشمگیری خواهد داشت و سطح دانش را ارتقاء می بخشد.
شناسایی عوامل اقتضایی تاثیر گذار بر مدیریت رسانه
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
50-31
حوزههای تخصصی:
رسانه ها با ایجاد تحول در ارزش ها، باورها و اعتقادات ، ادراک و تصاویر و ذهنیات جامعه زمینه را برای اقناع پذیرش فراهم می کنند و نقش مهمی در تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اقتضایی تاثیرگذار بر مدیریت رسانه انجام شده است. پژوهش، یک مطالعه توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از اسناد، کتب و پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی مرتبط بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رویکردهای مختلف همچون رویکرد سیستمی، رویکرد مدیریت عمومی، رویکرد مدیریت بر اساس مالکیت و رویکرد مدیریت استراتژی برای مدیریت رسانه ها ارائه و اجرا شده است که هر کدام دارای محدودیت های مختلفی است و نشانگر برداشت ناصحیح و محدود آنها از موضوع مدیریت رسانه است. محدود کردن مدیریت رسانه به مدیریت ارتباط با رسانه ها و تقلیل سطح آن به مدیریت روابط عمومی و حتی پایین تر از آن به مدیریت تبلیغات است. یکی از این محدودیت ها عدم توجه به شرایط و تغییرات مکرر در رسانه ها می باشد. از این رو در این پژوهش رویکرد اقتضایی نیز به عنوان یکی از رویکردهای خاص مدیریت استراتژیک بیان شد که با توجه به ویژگی رسانه ها و همچنین تغییرات گسترده در ساختار و سیستم انتقال پیام ها در رسانه ها یک رویکرد لازم و با اهمیت در زمینه مدیریت رسانه ها مطرح می شود و بر اساس آن لازم است مدیریت رسانه طرح های جامع و کاملی برای شرایط مختلف و تغییرات ناگهانی و سریع در زمینه رسانه ها و حتی شرایط سیاسی، اجتماعی تدوین و برنامه ریزی نموده باشند. برای دستیابی به یک رویکرد اقتضایی در رسانه باید عوامل اقتضایی تاثیر گذار بر مدیریت رسانه شناسایی شود. یافته ها نشان داد که این عوامل اقتضایی به دو دسته سازمانی و برون سازمانی قابل تقسیم است. همچنین نتایج نشان داد که راهبردها و استراتژی های سازمان، تغییر انتظارات کارکنان، پیشرفت فناوری اطلاعات یا تغییر تکنولوژی و حجم بالای کارها از مهمترین شرایط اقتضایی مدیریت رسانه می باشد. همچنین تغییر مقررات دولتی و مالیاتی، اقبال عمومی به رسانه و افزایش آگاهی اجتماعی از مهمترین عوامل برون سازمانی با رویکرد اقتضایی هستند.
راهبردهای توانمندسازی والدین در زندگی رسانه ای فرزندان بر اساس دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
285 - 312
حوزههای تخصصی:
ارتقاء سطح آگاهی در زندگی رسانه ای و در جامعه ایرانی به ویژه برای والدین در جهت هوشیار سازی فرزندانشان در استفاده از فضاهای رسانه ای، یک نیاز و ضرورت محسوب می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. داده ها پس از جمع آوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضامین اصلی، دسته بندی شدند. درنهایت جهت تعیین اعتبار یافته ها 15 نفر از صاحب نظران مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده های کیفی مشخص کرد، مضمون های: توجه به انواع مختلف تفکر (مراقبتی، نقادانه، خلاقانه، معاشرتی مشارکتی)، کسب انواع مهارت (مهارت های فناورانه، مهارت خودکنترلی، مهارت میانجیگری والدین و توجه به ارزش های اخلاقی و هویت بخش در فضای مجازی)، توجه به مدیریت مصرف رسانه ای (توجه به کیفیت مصرف رسانه ای فرزندان، تأکید بر نقش والدین در مقام یاددهنده و در مقام یادگیرنده، توجه به طبیعت، جامعه پذیری رسانه ای فرزندان) به عنوان راهبردهای توانمند سازی والدین در زندگی رسانه ای فرزندان شناخته شد.
طراحی چهارچوب حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
37 - 64
حوزههای تخصصی:
با فراگیر شدن اینترنت پرسرعت و تبعات ناشی از آن، همچون همگرایی رسانه ای، صنعت صوت و تصویر با تحولی شگفت آور در زمینه های فنی و محتوایی، مواجه شد. این تحولات باعث شدند کشورها در حوزه حکمرانی رسانه ای خود بازنگری کنند. این پژوهش در پی ارائه چهارچوبی مناسب برای حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در زمان کنونی- با توجه به تحولات متنوع صنعت و شیوه های مصرفی کاربران- است. برای دستیابی به این هدف، چهارچوب نظری حکمرانی رسانه گینوسار (2013) که به تفاوت های نظام سیاسی توجه می کند، انتخاب و با استفاده از نظرات خبرگان، تکمیل شده است. متناسب با این یافته ها، اجزای حکمرانی صوت و تصویر فراگیر مطلوب در نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی پیشنهاد شد. با استفاده از روش پژوهش دلفی، پنل خبرگان شامل 15 نفر از اساتید و مدیران حوزه حکمرانی و صوت و تصویر فراگیر تشکیل شد. در نتیجه پیشنهادات اعضای پنل، سبک حکمرانی ارزش محور به چهارچوب اضافه شد و بازار، فرهنگ و ارزش های جامعه و کاربران نیز به عنوان ذی نفعان حکمرانی صوت و تصویر فراگیر شناسایی شدند. همچنین خبرگان در این پژوهش پیشنهاد دادند برای تحقق شرایط مطلوب در حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در جمهوری اسلامی ایران باید به سمت یک حکمرانی مشارکتی حرکت کرد.
جستاری فقهی در حمایت از گردشگران خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
713 - 734
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در دنیای امروز یکی از عرصه هایی که به دلیل زمینه سازی برای پیشرفت و نقش مهمی که در روابط و مناسبات اجتماعی بشر ایفا می کند، مورد توجه قرار گرفته است. از آنجاییکه فقه اسلامی در عرصه های مختلف زندگی انسان ورود کرده و تکلیف مکلفین را مشخص می کند، سؤال پژوهش پیش رو این است که از منظر فقهی در حکومت اسلامی چه موضعی را نسبت به این صنعت باید داشت. نگارنده با پژوهشی میان رشته ای از نوع تحقیقات تحلیلی- اسنادی با روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای در پی بررسی فقهی مواجهه حکومت اسلامی با صنعت گردشگری در پرتو مستندات قرآنی و روایی و دیدگاه های فقها در این زمینه است. بررسی آیات و روایات اسلامی مبین اهمیت دادن دین اسلام به این موضوع مهم است، مهمترین مؤلفه های مطرح شده در این زمینه در قالب قاعده تکریم انسان ها، قاعده فقهی شروط و لاضرر و قرارداد امان رخ می نماید. بنابراین دانش فقه ضمن پذیرش این صنعت، به دلیل اقتضای مصلحت عمومی در زمینه شکوفایی فرهنگی و اقتصادی حکومت اسلامی، به قلمرو اختصاصی آن نزدیک شده و راهکارهایی نیز برای نحوه حضور گردشگران و جهانگردان خارجی برای حفظ کیان دینی و فرهنگی جامعه اسلامی پیشنهاد کرده است. واژگان کلیدی: گردشگری، قاعده امان، تکریم انسان، قاعده شروط، قاعده لاضرر،
رابطه ساختاری بین سیستم های مغزی رفتاری با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجی گری گری نظم جویی شناختی هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
243 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ساختاری بین سیستم های مغزی رفتاری و نظم جویی شناختی هیجانی با وابستگی به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه می باشند. برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده (17 متغیر) و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر مشاهده شده تعداد 261 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه وابستگی به شبکه های اجتماعی خواجه احمدی و همکاران (۱۳۹۵) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و Amos 24 انجام شد. یافته ها نشان داد سیستم فعال ساز رفتاری با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار و سیستم بازداری رفتاری با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه منفی و معنادار و نظم جویی شناختی هیجانی منفی با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنا دار و نظم جویی شناختی هیجانی مثبت با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه منفی و معنا دار دارد. همچنین نظم جویی شناختی هیجانی میانجی گر رابطه سیستم های مغزی رفتاری و وابستگی به شبکه های اجتماعی است. مدل پژوهش نیز تأیید شد و به طورکلی 75 درصد از واریانس وابستگی به شبکه های اجتماعی توسط سیستم های مغزی رفتاری و نظم جویی شناختی هیجانی قابل تبیین می باشد.
نقش آموزش مجازی در توسعه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: دانشگاه مجازی المصطفی(صلی الله علیه وآله وسلم))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
373 - 406
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، درسال 1357 باداعیه یک گفتمان مستقل استکبارستیز ودارای ریشه اسلامی، درعرصه جهانی صورت پذیرفت.بااین حال، پس ازگذشت بیش ازچهل سال ازعمراین انقلاب، مفهوم وگفتمان اصلی نظام برآمده از آن، به بسیاری ازنقاط جهان شناسانده نشده است. اهمیت اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر از یک سو و پیدایش اینترنت، و افزایش میزان و سرعت ارتباطات بین المللی از سوی دیگر، باعث شده تا اقتدار جهانی در اختیار کشورها و دولت هایی قرار گیرد که دسترسی بیشتری به اطلاعات و داده های جهانی داشته باشند. مقوله آموزش نیز همراه با این جریان دچار تحولاتی شده و پیدایش آموزش های مجازی فصل جدیدی را پیش روی فراگیران، اساتید، مدیران و تصمیم گیران عرصه آموزش باز کرده است. به همین جهت گسترش آموزش های مجازی به یکی از راه های افزایش قدرت نرم و توسعه دیپلماسی فرهنگی کشورها بدل شده است. تحقیق حاضر، با رویکرد پژوهشی کیفی به دنبال پاسخ به این سؤال برآمده است که نقش آموزش مجازی در توسعه دیپلماسی فرهنگی کشور جمهوری اسلامی ایران چیست؟ در ادامه دانشگاه مجازی المصطفی (ص) به عنوان موردمطالعه ازاین جهت بررسی و فعالیت های آن شرح داده شده است. در پایان، با استفاده از روش مصاحبه با متخصصان داده های موردنیاز جمع آوری گردید و تحلیل آن ها با روش تحلیل مضمونی، 5 مضمون فراگیر با عناوین «سازندگی یا مخرب بودن آموزش مجازی در بعد روابط میان فرهنگی»، «چالش های به کارگیری آموزش مجازی در بعد بین المللی»، «مزایا و فرصت های به کارگیری آموزش مجازی در بعد بین المللی»، «بایسته های فعالیت آموزشی مجازی در بعد بین الملل» و «نقش دانشگاه مجازی المصطفی» احصا شد و شرح و تفصیل هرکدام متناسب با نقش آموزش های مجازی در توسعه دیپلماسی فرهنگی کشور و با تأکید بر دانشگاه مجازی المصطفی (ص) بیان گردید.
تبیین مؤلفه های سبک زندگی دینی در سریال های خانوادگی ماه رمضان سال 1397 سیمای جمهوری اسلامی ایران ( شبکه های ۳- ۲- ۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
473 - 504
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مفهوم محوری تحلیل های جامعه شناختی در بازنمایی تشابه ها و تمایزهای دنیای مدرن می باشد. هویت های امروزی علاوه بر اینکه از تمایزها و تشابه های ساختاری قدیمی مثل طبقه، قوم و مذهب تأثیر می پذیرند، به شدت توسط انواع سبک های زندگی در فرآیند بازشناسی مداومی مورد توجه قرار می گیرند. روش این پژوهش ترکیبی (کیفی- کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل صاحب نظران و کارشناسان حوزه سبک زندگی و رسانه شامل اساتید دانشگاه، حوزه، مدیران و مسئولان رسانه ملی می باشد که در نهایت پس از مصاحبه با 11 نفر اشباع نظری حاصل شده است. علاوه براین، در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل کلیه سریالهای پخش شده در ماه رمضان سال 1397 از شبکه های یک، دو و سه می باشد که تعداد آن برابر با 90 قسمت است که به منظور نمونه گیری از روش تمام شمار استفاده شده است و از اینرو کلیه قسمتها مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های کیفی پژوهش مبین آن است که نوع پوشش، دینباوری، ارتباطات اخلاقی اسلامی، خویشتنداری، کمک به دیگران، توجه به ارزشهای اقتصادی همراه با گذشت و ... مولفه هایی از سبک زندگی دینی هستند که در سریالهای خانوادگی ماه رمضان سیمای جمهوری اسلامی بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. نتایج بدستآمده در بخش کمی پژوهش نیز بیانگر آن است که لباس و پوشش، خوردن و آشامیدن، مسکن و امکانات زندگی و خواب و بیداری بالاترین درصد فراوانی را در میان مولفههای تعامل انسان با خود در سبک زندگی دینی دارا میباشند.
چالش های حکمرانی پلتفرم های جهانی آنلاین و دلالت های آن برای جامعه ایران (مطالعه موردی: رسانه اجتماعی فیس بوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
95 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل شیوه های حکمرانی و چالش های اعمال حکمرانی پلتفرمهای آنلاین-به طور خاص فیس بوک- و پیامدها و دلالتهای آن برای اکوسیستم پلتفرمی در ایران است. است. آنچه تحت عنوان تعدیل محتوا شناخته می شود، شامل تحلیل سازوکارهای نظارت بر محتوای کاربرساخته توسط پلتفرم رسانه اجتماعی فیس بوک است. یک موضوع دیگر، تحلیل حکمرانی بر پلتفرم فیس بوک در زمینه اجتماعی-سیاسی آمریکا و چالش های اعمال حکمرانی بر پلتفرم های آنلاین است. نتایج این مطالعه نشان داد که برخی قوانین همانند عدم مسئولیت پلتفرم دربرابر محتواهای کاربران طبق قوانین آمریکا، افشای اطلاعات کاربران و درآمدزایی از داده های کاربران و انحصارگرایی این پلتفرم شرکتی مهمترین چالش های حکمرانی بر پلتفرم ها در اکوسیستم آمریکا است. پلتفرم ها تاکنون سازوکارهای مختلفی را برای نظارت بر محتوا به اجرا گذاشته اند که شناخته شده ترین آنها شرایط ارائه خدمت است. اقدامات خودحکمرانی پلتفرم ها همیشه در حال تحول و بهبود بوده است. گواه آن سند استانداردهای اجتماعی فیس بوک است. بر اساس مدل فعالیت پلتفرم های بزرگ جهانی، ضرورت دارد پلتفرم های ایرانی نیز اقداماتی برای تعدیل محتوای همزمان محتوای کاربرساخته با ملاحظه ارزش های محلی انجام دهند. طیفی از اقدامات گوناگون از توسعه پلتفرم های بومی، مذاکره برای فعالیت قانون مند پلتفرم های جهانی در ایران و توسعه حکمرانی داده ها و حاکمیت دیجیتال را می توان برای مواجهه با پلتفرم هایی همانند فیس بوک پیشنهاد کرد.
شبکه های اجتماعی: رسانه جامعه شبکه ای غیر رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
125 - 152
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به پرسش از موقعیت جامعه شناختی «شبکه های اجتماعی» در جامعه پساتلویزیونی ایران قرن بیست و یکم، دو پاسخ عمده از سوی پژوهشگران ایرانی مطرح شده است: شبکه های اجتماعی به مثابه حوزه عمومی ایرانی و شبکه های اجتماعی به عنوان آنومی و هرج ومرج. دیدگاهی که اولی از پیاده سازی منظر ارتباطیِ هابرماسی-کاستلزی بر ایران برمی خیزد و دومی از پیاده سازی رویکرد آماری-رفتاری پژوهشگران کلان داده های مؤسسه تحقیقات اینترنت آکسفورد. مقاله حاضر اما بر این باور است که تحلیل موقعیت جامعه شناختی شبکه های اجتماعی در ایران دو دهه اخیر تنها با قراردادن تحلیل ارتباطی در زمینه نظریه اجتماعی- تاریخی تحولات ایران معاصر ممکن است. در همین راستا نگارنده با بهره گیری از آراء رفیع پور، میگدال و سربرنی-محمدی نشان می دهد که بر خلاف ذهنیت غربیِ تازگی داشتنِ گذار از جامعه توده ای به جامعه شبکه ای با انقلاب ارتباطاتی، جامعه غیررسمی ایرانی در دو سده اخیر جامعه ای شبکه ای با ساختار مقاومت تار عنکبوتی دائمی در برابر ساخت و هژمونی قدرت حاکم و استفاده از رسانه های کوچک بوده است و بر سیاق تاریخی خود شبکه های اجتماعی را با امکانات شبکه ای و خودانگیزِ هماهنگی که دارد در جهت بسط ارتباطی خود به کار گرفته است. در نتیجه پیشنهاد راهبردی نگارنده این است که تحقیقات کمّی و کیفی بر روی شبکه های اجتماعی در ایران و همینطور سیاستگذاری آن در چارچوب جامعه شناسی منحصر به فرد جامعه غیررسمی و کهن ایرانی دنبال شود.
تحلیل نقش وابستگی سیاسی رسانه های ایرانی بر بازنمایی عملکرد آنها در شرایط آغازین شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
یکی از ایده های رایج برای ارتباطات بحران این است که اجماع رسانه ها بر نقش دولت موجب همدلی مردم با دولت شده و به دولت در پیشبرد کنترل بحران کمک می کند. با توجه به نقش کلیدی این موضوع در شرایط آغاز بحران، مقاله حاضر نقش وابستگی سیاسی خبرگزاری های ایرانی را در بازنمایی عملکرد دولت در شرایط بحران همه گیری کووید 19، طی هفت ماهه نخست شیوع این بیماری مطالعه می کند. برای این منظور چارچوب مفهومی مبتنی بر سه مدل رابطه دولت و رسانه یعنی هژمونی، پروپاگاندا، و مشخص سازی تنظیم شده است. همچنین رویکرد کیفی و روش تحلیل چارچوب استقرایی برای تحلیل 794 خبر استفاده شده که از دو خبرگزاری نزدیک به اصلاح طلبان یعنی ایرنا و ایلنا، و دو خبرگزاری وابسته به اصول گرایان یعنی فارس و مهر انتخاب شده اند. یافته ها ضمن نشان دادن روند کاهشی تولید اخبار مرتبط با ویروس کرونا در بازه مورد مطالعه، نشان می دهند که سه خبرگزاری ایرنا، مهر و فارس از چارچوب <کرونای تهدیدآمیز اما مهارپذیر با پیشگیری و حمایت دولت> استفاده کرده اند. همه خبرگزاری ها، چارچوب <انتقاد از دولت> را به کار گرفته اند، ولی ایلنا برخلاف سایر خبرگزاری ها هرگز از چارچوب حمایت از دولت استفاده نکرده است. نتایج نشان می دهند که در خیز اول ویروس کرونا، همه خبرگزاری ها مبتنی بر مدل هژمونیک عمل کرده اند و روی موضوع های مهمی چون مدیریت پذیر بودن ویروس کرونا و شرایط ناشی از همه گیری آن با هم توافق داشته اند. اما طی خیز دوم، شاهد عدم توافق بین خبرگزاری ها هستیم، به طوری که خبرگزاری مهر رویکرد هژمونیک و سایر خبرگزاری ها رویکرد مشخص سازی را برگزیده اند.
پنجره های تعاملی و قطعه های کوچک صمیمیت: مطالعه ی کیفی روابط و تعاملات غیررسمی جوانان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
337 - 360
حوزههای تخصصی:
یکی از بسترهای زمینه ساز شکل گیری و تقویت اعتماد متقابل بین مردم، روابط اجتماعی است. در صورتی که روابط غیررسمی، بر پایه ی نوعی تعاملات عمیق عاطفی و دور از منفعت طلبی های فردی باشد، نه تنها تلطیف گر فضای اجتماع است بلکه شرایط ارتقای اعتماد اجتماعی را تسهیل می کند. پژوهش حاضر به بررسی نوع روابط و تعاملات، نحوه ی تداوم و کیفیت آن در روابط غیررسمی در بین مصاحبه شوندگان پرداخته است. در این راستا، مصاحبه-هایی عمیق با استفاده از روش کیفی و بر اساس رویکرد تفسیری انجام گرفت. در طراحی روش شناسی نیز، نظریه زمینه ای استفاده شد که با رویکرد عینی گرایی اشتراوس و کوربین، روایت ها تحلیل شد. جامعه ی هدف پژوهش، جوانان شهر یزد بودند که 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق مصاحبه، اطلاعات مورد نیاز استخراج شد. «قطعه های کوچک صمیمیت در روابط» عنوان پدیده ای است که بازنمای روابط و معاشرت های صورت گرفته در بین مصاحبه شوندگان بوده است. این اصطلاح بازگو کننده ی فقدان وسعت و ژرفای روابط و عمق صمیمیت در آن می باشد. به عبارت دیگر، بازگو کننده ی رابطه هایی خرد شده و بسط نیافته با خانواده، دوستان و آشنایان بوده است که علی رغم ارتباط با هر کدام از گروه ها، روابط منفک و جدا بوده و ارتباط زنجیره ای شکل نیافته است. ضمن آن که صمیمیت در ابعاد کوچک، فاقد وسعت قلمرو و ژرفای عاطفی بوده و عمق این ارتباط با دوستان چندان تعریف نشده و معاشرت با دوستان و آشنایان در یک خلأ صمیمیت با مراوده های سطحی، به مراتب ضعیف تر و کمرنگ تر از ارتباطات خانوادگی دیده شده است.
تدوین مدل مضامین عوامل و مولفه های ارتباطی و راهبردی رضایتمندی مشتریان از خدمات پس از فروش خودرو شرکت ایساکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
317 - 347
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تدوین مدل مضمونی عوامل و مولفه های ارتباطی و راهبردی رضایتمندی مشتریان از خدمات پس از فروش خودرو شرکت ایساکو می پردازد. رویکرد تحقیق کیفی و راهبرد اصلی آن مصاحبه اکتشافی با خبرگان است که داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 17 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند وگلوله برفی، بدست آمد. برای تحلیل داده ها از الگوی تحلیل مضمون اترید- استرلینگ استفاده شد و بر اساس فرآیند مصاحبه و سه نوبت کدگذاری، مدل نهایی تحقیق ارائه گردید. یافته ها حاکی از آن است که عوامل تبلیغات، عوامل راهبردی، عوامل زنجیره توزیع، عوامل سرمایه اجتماعی شرکت، عوامل قطعات و خدمات، مولفه های ارتباطی و راهبردی محسوب می شوند. در نهایت مؤلفه های عوامل راهبردی و ارتباطی موثر در شکل گیری رضایتمندی مشتریان از خدمات پس از فروش خودرو ایساکو در تعداد 145 مضمون پایه، 26 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی و دسته بندی شد.
مطالعه نحوه میانجیگری والدین در مواجهه با فضای رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳۵
397-444
حوزههای تخصصی:
رسانه های نوین،از طریق ترویج الگوهای متفاوت تعامل اجتماعی وامکان دسترسی به اطلاعات وسیع، چشم اندازهای جدیدی به روی اعضای خانواده گشوده وبافراهم کردن فرصت های جدید برای فعالیت مشترک، تأثیرات شگرفی برارتباطات اعضای خانواده گذاشته است.هدف اصلی این مقاله،مطالعه نحوه میانجیگری وتعاملات والدین دربکارگیری واستفاده فرزندان ازامکانات فضای مجازی،حدودو مرزهای فعالیت بافناوریهای ارتباطی ومهارتهای لازم در فضای رسانه است.این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است.نمونه تحقیق،مشارکت کنندگان بالقوه ازوالدین درسطح شهرکرج بودند.بادر نظر گرفتن اهمیت حداکثرتنوع درنمونه تحقیق ومحدودیت های موجودبرای انجام مصاحبه،ملاک هایی برای انتخاب چارچوب نمونه درنظر گرفته شد.بااستفاده ازنمونه گیری هدفمند(برمبنای معیارهای انتخاب)ونظری،بعدازمصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نمونه والد،اشباع مضمونی حاصل شد.یافته های این پژوهش از57 اظهار مهم غیرتکراری وغیرهمپوشان،ذیل4 "مضمون کلی"شامل توانمندی رسانه ای والدین،"میانجیگری محدود کننده"،"میانجیگری دیده بان"،"میانجیگری فعال"،10"مضمون فرعی" و43 "واحد معنایی فشرده" به دست آمدند.نتایج نشان داد مهارتهای رسانه ای والدین شامل راهبردهایی است که به آنان امکان می دهد به طورموثربامحیط رسانه ای واستفاده کودکان و نوجوانان روبرو شوند.باتوجه به انواع استراتژی های میانجیگری های محدود کننده،دیده بانی و فعال،در تعاملات پیچیده والد-کودک،بسیاری از عوامل زمینه سازفردی مداخله کرده واستراتژی های میانجی گری،باتغییرات رفتارهای دیجیتالی کودکان متغیربوده،وتابعی ازرشدوفعالیت آنان درفضای مجازی است.بنابراین نحوه مواجهه والدین بافضای رسانه،منحصربه یک استراتژی میانجی گری نبوده،وممکن است به منظورمداخله رسانه ای،والدین ازچندروش استفاده کنند.نه تنهاوالدین بررفتارهای کودک تأثیرگذارند،بلکه رفتارواقعی کودک یا تواتمندیهای دیجیتالی وی نیزرفتارآنان رامتأثرنموده،به نحوی که رویکردمیانجیگری خودرا،باتوجه به فعالیتی که کودک انجام می دهد،اتخاذ می کنند.
تحلیل فرهنگی - ارتباطی اختلاط جنسی؛ مبتنی بر دیدگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
407 - 436
حوزههای تخصصی:
با بررسی منابع دینی به دو سنخ خط روایی و سیره ای در سلوک اهل بیت (ع) در رابطه با موضوع اختلاط بر می خوریم. بر همین اساس، سؤال اول این مقاله آنست که: اختلاط جنسی از منظر اسلام چه حکمی دارد؟ پاسخ به این سؤال به نحو مطلق است یا مشروط؟ با توجه به پاسخی که به این سوال مقدماتی داده می شود، سؤال اصلی دوم مطرح می شود که با توجه به مبنای اسلامی اختلاط جنسی اجتماعی، با چه صورت بندی فرهنگ و ارتباطی می توان بین خطوط مختلفی روایی جمع کرد؟ به بیان دیگر، چارچوب اسلامی اختلاط جنسی از حیث فرهنگی و ارتباطی، چگونه صورت بندی می شود؟یافته های این تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده نشان می دهد که دوگانگی موجود در روایات ظاهری بوده و از منظر فرهنگی و ارتباطی قابل جمع اند؛ با این تفسیر که اصل اختلاط به معنای شکل گیری ارتباط کلامی و غیرکلامی بین دو یا چند زن و مرد در یک فضای مشترک فیزیکی یا مجازی در اسلام مذموم و ممنوع نیست، بلکه در چهار موقعیت فرهنگی و ارتباطی، این نوع اختلاط مذموم خواهد بود: 1-اشتراک معنای متلذذ 2-انتقال پیام نامتعارف 3-اختلاط مستقر مکانمند 4-اختلاط مستمر زمان مند. این صورت بندی فرهنگی-ارتباطی از چارچوب اسلامی اختلاط، می تواند مبنای سیاست گذاری در مواجهه با آن قرار گیرد.
مباحثه انتقادی در شبکه های اجتماعی فضای سایبر: استدلال، مغالطه، تخطی از قاعده، نقض قاعده، و بازی های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
50 - 1
حوزههای تخصصی:
مباحثه، مطالبه بحث از دیگری است؛ پس ارتباط یکسویه صرف طرح ادعاهای خود نیست، بلکه ارتباط (حداقل) دوسویه (تعاملی) است که ارتباطگر و ارتباطگیر، نقش و نوبت خود را مستمر در مکالمه تغییر میدهند و به ادعاهای یکدیگر واکنش نشان میدهند. وقتی مباحثه در شبکه های اجتماعی فضای سایبر واقع شود، فرآیند ارتباطی چندسویه (تراکنشی) خواهد بود؛ زیرا دیگر فقط پرسش و پاسخ دو نفر نیست، بلکه گردبادی از بازخوردها و پیش خوردها از دیگران کاربران نیز درمیگیرد. مباحثه فقط شامل استدلال آوری برای متقاعدسازی طرف مقابل نیست، بلکه شامل مغالطه، ادعاهای بدون تضمین، و البته ترفندهای بلاغی برای اقناع مخاطب است. این مقاله، به زیرفرآیندهای مباحثه (استدلال، مغالطه، و مانور راهبردی بین آنها) توسط کاربران ایرانی در دو جماعت مجازی شبکه اجتماعی فیسبوک میپردازد. در این مقاله از الگوی جدل تولمن استفاده شد تا شیوه استدلال کاربران ایرانی در مباحثه انتقادی بازشناسی شود و مغالطههای آنها تحلیل شود. سپس از الگوی مباحثه فان ایمرن استفاده شد تا کیفیت نقض قواعد بیان و البته انسجام ریسمانهای مباحثه مطالعه شود. در پایان بحث شد این روندهای مباحثه، بیش از آنکه مصداق اصل همیاری گرایس باشند، تداعیکننده مفهوم بازیهای زبانی ویتگنشتاین هستند.
شناسایی مولفه های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
390 - 363
حوزههای تخصصی:
بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار به مشارکت کاربران با نفوذی اطلاق می شود که اعتبار، دنبال کننده و انگیزه انتشار دهان به دهان مثبت تبلیغات در وبلاگ ها و رسانه های اجتماعی را دارند و به عنوان یکی از اجزای کلیدی استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها اهمیت دارد. هدف این پژوهش شناسایی مولفه های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون مطالعات گذشته انجام شده است. مولفه ها با استفاده از ماتریس اهمیت- کارکرد و جمع آوری نظر خبرگان از طریق پرسشنامه اولویت بندی شده است. مولفه-های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار در 8 دسته مضمون سازمان دهنده و 59 مضمون پایه شناسایی شده است و شامل مولفه های ویژگی های مخاطب، ویژگی های افراد تاثیرگذار، ویژگی های محتوا، ویژگی های پلتفرم، ویژگی های صنعت، افق زمانی، نگرانی های اخلاقی و شبکه سازی همکاری است. از نتایج پژوهش حاضر می توان برای توسعه استراتژی های بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار متناسب با شرایط کسب و کارها استفاده نمود.
بازنمایی سوژه زن مطلقه در سینمای دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد فهم شیوه های برساخت و بازنمایی سوژه زن مطلقه در سینمای دهه اخیر ایران است که با بهره گیری از روش نشانه شناسی و تلفیق رویکردهای بارت و فیسک و سلبی و کاودری و چارچوب نظری مبتنی بر ایدئولوژی از منظر آلتوسر و نظریه بازنمایی «هال» صورت گرفته است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 3 فیلم (ناهید، رگ خواب و اینجا بدون من) برای تحلیل گزینش شد. نتایج نشان می دهد که طبقه اجتماعی پایین، در معرض قضاوت قرار داشتن، نگاه مغرصانه مردم به زنان مجرد مطلقه، بی توجهی و سوء ظن جامعه نسبت به زنان مستقل و مطلقه، بازتولید چرخه خشونت از جانب آنها و جامعه، وضعیت رفتاری، معیشتی، اقتصادی و رفتاری نامطلوب و در نهایت نمایش بازیابی زنانگی در محیط هایی مثل آشپزخانه از جمله مهمترین رمزگان ایدئولوژیکی است که در فیلم ها معنا یافته است. همچنین پیروی از ایدئولوژی (مردسالاری) باعث می شود زنان نیز آن را درونی کنند و عامل بازتولید آن گردند مانند زن صاحب خانه در فیلم رگ خواب. همچنین کنش های سوژه زنان مطلقه و پذیرفتن نقش های تحمیلی از جانب جامعه به عنوان یک زن و یک مطلقه آن را تبدیل به سوژه ای از درون تهی شده می کند که نقش های مختلف او را دچار یاس می کند. همچنین ایدئولوژی مردسالارانه چنان در افراد جامعه و مناسبات روزمره مردم، سنت و خانواده ریشه دوانده است که زن مطلقه تبدیل به سوژه منقادشده ایدئولوژی می شود و کنش خلاف جهت آن منجر به بازخواست شدن از جانب افراد مسحور آن ایدئولوژی می شود.