ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۲۸۱.

دروغ در اخلاق و الهیات عملی بر اساس دیدگاه پیتر کریفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیتر کریفت کانت دروغ شهود اخلاقی عقل گرایی ارسطویی - توماسی الهیات عملی اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۵۳
بنا بر برخی تعاریف، وظیفه الهیات عملی در وهله نخست تحلیل و تفسیر الهیاتی از واقعیات اجتماعی و فرهنگی و اعمال فردی و اجتماعی انسان ها و سپس ارائه راهکار الهیاتی متناسب با آن است. بر این اساس، دروغ که در اشکال متنوعی در زندگی روزمره متبلور می شود موضوعی درخور توجه است. پیتر کریفت، فیلسوف تومیست و مؤلف کتاب الهیات عملی ، معتقد است که دروغ گاهی نه تنها بد نیست، بلکه خوب و لازم است؛ اما این را که در چه شرایطی دروغ گفتن بهتر از دروغ نگفتن است می توان با رجوع به شهود و وجدان دریافت. او با توسل به عقل گرایی ارسطویی-توماسی به نقد مکتب نام گرایی، فلسفه دکارت و کانت می پردازد و معتقد است اینان شهود را، که در فلسفه ارسطو و آکویناس ذیل عقل بود، به کناری نهادند و تعریفی از عقل ارائه کردند که گویی عقل صرفاً به مثابه کامپیوتری است که از قبل برنامه به آن داده شده و بر اساس آن عمل می کند. این در حالی است که در عقل گرایی ارسطویی-توماسی، شرایط و موقعیت و قصدْ اهمیت قابل توجهی دارد. در جواز صحت دروغ، کریفت و همفکران او بر آنند که شرایط، قصد خوب و شهود اخلاقی عواملی هستند که می توانند گاهی جواز صحت دروغ باشند. اما در مقابل نقدهایی بر دیدگاه ایشان وارد شده، از جمله این که این دیدگاه با آموزه های کلیسا و الهیات کاتولیک تنافی دارد و به نوعی شهود اخلاقی را جایگزین حقیقت مطلق موجود در آموزه های عیسی مسیح (ع) کرده است.
۱۲۸۲.

واکاوی تجربه الهیات مدرسی در مواجهه با پدیده های اقتصادی: رهیافت هایی از نظریه قیمت عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات عملی الهیات مدرسی متفکران مدرسی قیمت عادلانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۶۱
مدرسیان مجموعه ای از متکلمان مسیحی بودند که عمدتاً طی قرون دوازدهم تا هفدهم میلادی کنشگری فعالی در اروپا داشتند. از جمله آموزه های چشمگیر در ادبیات مدرسی نظریه قیمت عادلانه است، که می توان آن را یکی از پربسامدترین نظریه ها در تاریخ عقاید اقتصادی نیز برشمرد. این مطالعه در تلاش است تا با مراجعه به متون کلاسیک مدرسی به بازخوانی نظریه قیمت عادلانه در اندیشه اقتصادی متفکران مدرسی بپردازد و از این روزن تجارب عمومی الهیات مدرسی در مواجهه با پدیده های اقتصادی را بررسی کند. برای این منظور، نظریه قیمت عادلانه از ریشه های شکل گیری آن در حکمت عملی مدرسی تا سطحی ترین صورت آن به عنوان یک نهاد اقتصادی بررسی می شود تا بتوان به این سؤال پاسخ گفت که چگونه الهیات می تواند در ساحت عملی خود تا سطحی ترین اعتبارات اقتصادی نقش آفرینی کند. نتایج این مطالعه نشان می دهد متفکران مدرسی در ساحت نظریِ الهیات عملی دستاوردهای چشمگیری برای ترویج الهیات از طریق تألیفات و آموزش های خود در مدارس داشتند و در ساحت عملی آن نیز سعی در عملی سازی الهیات در بنیادهای انسانی جامعه از طریق ساخت اعتبارات و نهادهای مختلفی همچون قیمت عادلانه داشتند. در این راستا نظریهٔ سعادت دوگانهٔ انسان در الهیّات مدرسی تأثیر مهمی در شکل گیری موضوعات اقتصادی به مثابهٔ بخشی از حکمت عملی مدرسی داشته است. به رغم این دستاوردها، عدم فهم نظام مند ایشان از پدیدهای مدرنی چون نظام سرمایه داری و نیز عدم تلاش برای تحقق عملی آموزه های خود در ساخت اجتماعی و اقتصادی جامعه از جمله کاستی های مواجهه ایشان به شمار می آید.
۱۲۸۳.

تحلیلی بر اتوس اخلاق نگار در هنر ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو اتوس هنر اخلاق نگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۴۹
اصطلاح اتوس نخست در قرن ۵ پ.م، در معنای «سرشت»، «عادت» و «عرف»، در شخصیت قهرمانان متجلی شد. این واژه به تدریج جای خود را در آرای فیلسوفانی همچون افلاطون و ارسطو به توصیه ها و دستورات اخلاقی ای داد که هدفش ترغیب جامعه پذیری افراد بود. ارسطو هنرمندان را به رعایت فضیلت در آثارشان فرامی خواند و این گونه هنرمندان را اخلاق نگار می نامد. اتوسِ اخلاق نگار ارسطویی نه تنها به عنوان معیاری برای نقد هنر به کار می رود، بلکه به وحدت میان هنرهای تجسمی و غیرتجسمی می انجامد و از طریق آن است که هنرمند می تواند با مخاطب ارتباط برقرار کرده و بر وی تأثیر گذارد و امکان بازشناسی دیدگاه ها ی گوناگون را به او بدهد. اتوس اخلاق نگار، عملکرد هنر را از حیطه محدود سوژه- ابژه فراتر برده و به آن نقشی با کارکردی اجتماعی می دهد و به این طریق به محیط مادی اش حیات می بخشد و درکِ مفاهیمِ دست نیافتنی هستی شناسی را هم در بُعد مکانی و هم در بُعد انسانی امکان پذیر می سازد و به توافقی عام و همگانی می انجامد.
۱۲۸۴.

بررسی تطبیقی زبان دینی در افلوطین و اریوگنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اریوگنا افلوطین آنالوژی رهیافت سلبی رهیافت تفضیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۴۵
فیلسوفان بنابر مبانی فلسفی خود و مفهومی که از خدا داشتند، راه های مختلفی برای سخن گفتن از خدا مطرح کردند. برخی از آن راه ها ایجابی، سلبی، تفضیلی و گاهی نیز تلفیق سلب و ایجاب است. افلوطین که روش او به الهیات سلبی مشهور است، آنالوژی را نیز در بیان منظور خود استفاده می کند. جان اسکات اریوگنا با تأثیرپذیری از پیشینیان خود، راهی التقاطی از رهیافت سلبی با رویکردی دیالکتیکی برگزید و مسئله پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی روش برگزیده افلوطین و اریوگنا باتوجه به مبانی آنها است. با این پرسش ها که: آیا روش این دو می تواند بر هم همپوشانی یابد و به یک روش تقلیل یابد یا اینکه دو روش مختلف هستند و به نتایج متفاوت می رسند؟ روش مدنظر افلوطین سلبی تفضیلی است؛ اما برای بیان مقصود خود استعاراتی به کار می برد. روش اریوگنا نیز رهیافت تفضیلی است که از هماهنگی سلبی ایجابی به دست آمده است. افلوطین و اریوگنا در مواردی، در تلقی متعالی و تفضیلی که از الهیات سلبی دارند، با همدیگر همپوشانی دارند و در به کارگیری استعارات و آنالوژی روشی مختص به خود پیش می گیرند. روش ایجابی در افلوطین حامل معنایی سلبی است و آنالوژی افلوطینی شناختی از «احد» به انسان می دهد؛ اما نزد اریوگنا روش ایجابی معنای استعاری می یابد و حجابی برای خدا است.
۱۲۸۵.

تحلیلی بر رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی: با تأکید بر واقع نمایی قضایای ارزشی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی ارزش ارزش شناسی واقع نمایی رئالیسم ارزش شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۹۷
از مسائل مهم در حوزه علم َشناسی، ارزش باری علوم، به ویژه علوم انسانی است. با پذیرش این اصل، مسئله رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی مطرح می شود. در این زمینه، رویکردهای مختلفی در غرب و جهان اسلام وجود دارد. برخی مکاتب فلسفی، نظیر پوزیتیویست ها بر پایه اصل بی معنایی ارزش ها و بی طرفی علم، از اساس منکر ارزش باری علم شده و آن را ناقض عینیت و کاشفیت علم می دانند. در مقابل، طرفداران پارادایم تفسیری و انتقادی، محدودنمودن ارزش ها را در علم، غیرممکن می دانند و معتقدند، علوم، مملو از ارزش های مختلف است. آنان به جهت اینکه نتوانستند از رئالیسم معرفت شناختی و ارزش شناختی دفاع کنند؛ با  نسبیت گرایی معرفت شناختی مواجه شدند؛ اما بر اساس اندیشه اسلامی، ضمن پذیرش اصل ارزش باری علم و تبیین آن، می توان از واقع نمایی و عینیت، به ویژه رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی، دفاع نمود. مقاله حاضر می کوشد با روش تحلیل عقلی، بر اساس منظومه فکری اسلام، به رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی اسلامی بپردازد. از یافته های مقاله حاضر، واقع نمایی ارزش شناختی علوم انسانی و به تبع آن، برخی نتایج معرفت شناختی و روش شناختی نظیر ثبات و جاودانگی ارزش های پایه، نقش تسهیل گری ارزش ها در فرایند علم و تعیین منابع معرفتی است.
۱۲۸۶.

Natural Community and the Limits of Laws in Aristotle

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
In his interpretation of Aristotle, Heidegger points out that Aristotle's natural community is part and parcel of his more general attempt to account for the presencing (ousia) of things in nature (physis). That is, in order for things in nature to be they need to fulfill their definitions. Consequently, for humans, community is the place where humans as life-possessing-logos (zoōn logon ekhon) and at the same time life-in-the-polis (zoōn politikon) can reveal their genuine definition (horismos). This will render possible the first formulation of the community as a natural community. Yet, just like the status of abnormalities and accidents in nature, prioritizing the fulfillment of justice as laws of the society over the singular expression of individuals would eventually complicate the status of justice with regard to the abnormal and unprecedented cases. Derrida’s critique of the laws shed a good light on the limitation of all laws with a universal claim which will be applied here to the Aristotelian formulation of them. Finally, this essay highlights the moments that Aristotle’s admission of the impossibility of universal laws provides the possibility of alternative comportment towards otherness and alternative ethics. In effect, it is Aristotle's mistake or "missing the mark" (hamartia) that opens the door for a new mode of following the laws, I call nomadic following.
۱۲۸۷.

تببین فلسفی – روان شناختی حقیقت نفس و رابطه آن با بدن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس بدن ارتباط نفس و بدن علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۷۷
.پژوهش حاضر با هدف تبیین فلسفی - روانشناختی - ارتباط نفس با بدن بر اساس اندیشه اسلامی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی انجام شد. یافته ها به روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی – تحلیلی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بررسی ها نشان داده است که علامه طباطبایی در مباحث قرآنی نیز مبانی فلسفی را تکیه گاه اصلی بحث قرار داده است و در برخی از موارد از روش تفسیر قرآن به قرآن فاصله گرفته است. علامه طباطبایی به تبعیت از حکمت متعالیه، اعتقاد دارد تعلق و ارتباط نفس و بدن از دیدگاه علامه طباطبایی ذاتی و حقیقی بوده به گونه ای که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. نفس و بدن با تمام ساختار عصبی و هورمونی دو جوهر با ماهیت متفاوت است. نفس غیر مادی و بدن جسمانی و دارای فعل و انفعالات مادی می باشد. واقعیت آدمی همان نفس او است و بدن نقش ابزاری برای نفس دارد. فعل و انفعالات در قلمرو موجود انسانی فعالیت های نفسانی است و فعالیت های جسم به عنوان ابزار و علت های زمینه ساز با فعالیت های نفس همراه می شوند نه اینکه امر مستقلی به نام فعالیت بدن وجود داشته باشد. در تحلیل روانشناختی رابطه نفس و بدن نیز، موارد متعدد تأثیرات نفس بر بدن و بدن بر نفس ذکر شد. فهم درست در این مقوله به علت یابی در پدیده های رفتاری و کنترل آنها کمک می کند. تفسیر و تحلیل درست از رابطه نفس و بدن و بررسی نظریه های متفاوت می تواند مبنای پایه گذاری اصول علمی در این زمینه باشد.
۱۲۸۸.

آزادی و خودتعین بخشیِ فرد در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتعین بخشی آزادی فرد فرد و سیستم سیستم ارگانیستی ضرورت هگلی عقلانیت هگلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
مسئله آزادی همواره یکی از مهم ترین مسائل در طول تاریخ فلسفه بوده است. با ظهور مدرنیته، آزادی فرد به طورخاص به امری محوری و چالش برانگیز بدل شد. زیرا آزادیِ مطلقِ فرد، تکثری به همراه دارد که لاجرم ضرورت سیستم را به چالش می کشد. ادعای این مقاله این است که با تعریف آزادیِ فرد برحسب خودتعین بخشی در فلسفه هگل می توان آزادی فرد را به نحوی حفظ کرد؛ تا در آشتی با نظم و ضرورت سیستم قرار داشته باشد. درهمین راستا در بخش نخست ضمن تقریر نظریه خودتعین بخشی می کوشیم مفاهیم و لوازم مختلف آن را استنباط و تحلیل کنیم و به اشکال مختلفی که فرد در سیستم پدیدار می شود بپردازیم، بنابراین نشان می دهیم افراد می توانند در اصل وجود سیستم، در حفظ آن، در چگونگیِ صورت بندیِ آن و دگرگونی سیستم مشارکت داشته باشند. سپس می کوشیم تا به کمک تجمیع شواهد، براهینی را بر عدم مصادره فرد از سوی سیستم اقامه کنیم و به ارزیابی این نظریه بپردازیم. در بخش دوم نیز به برخی از اشکالات پاسخ می دهیم. نتیجه این است که با نظریه آزادی برحسب خودتعین بخشی تنش میان آزادی فرد با ضرورت سیستم به میانجیِ عقلانیت در روش دیالکتیکی مبتنی بر وابستگی متقابل آزادی فرد با ضرورتِ سیستم پاسخ داده می شود و برهمین اساس، آزادی فرد تا حدود قابل اعتنایی در برابر ضرورت سیستم حفظ می شود.
۱۲۸۹.

ناهم سنجگی تامس کوهن و نسبی انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ناهم سنجگی روش شناختی ناهم سنجگی معناشناختی نسبی انگاری صدق نسبی انگاری معرفت انتخاب نظریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۹۵
یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشه تامس کوهن (1922-1996)، فیلسوف و مورخ علم شهیر آمریکایی، «ناهم سنجگی» (incommensurability) است. به طورکلی، ناهم سنجگی به دو دسته روش شناختی (methodologic) و معناشناختی (semantic) تقسیم می شود. ناهم سنجگی روش شناختی ناظر به تغییر معیارهای (Standard Variance) ارزیابی و توجیه نظریه، از نظریه ای به نظریه دیگر است و ناهم سنجگی معناشناختی ناظر به تغییر معناشناختی (Semantic Variance) اصطلاحات به کاررفته در نظریه از نظریه ای به نظریه دیگر است. این انگاره کوهن منبع الهام تازه ای برای آموزه های نسبی انگارانه در فلسفه درباره صدق و معرفت بوده است. تمرکز این مقاله بر ارتباط های ممکن میان ناهم سنجگی و آموزه های نسبی انگارانه برحسب رابطه استلزام منطقی است. ازاین رو، پرسش اساسی آن است که آیا اِمکان برقراری ارتباطی منطقی میان این انگاره و نسبی انگاری وجود دارد یا خیر. در بخش آخر، انواع ارتباط های منطقی میان ناهم سنجگی معناشناختی و روش شناختی با نسبی انگاری صدق و معرفت برحسب شرایط لازم و کافی با استفاده از استلزام منطقی ارائه می شود. سپس تلاش می شود هرکدام از گزاره های حاصل شده تحلیل و بررسی شود.
۱۲۹۰.

بررسی راه کارهای نهفته در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی به منظور دستیابی به صلح و زندگی مسالمت آمیز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعتباریات علامه طباطبایی صلح جنگ فرهنگ اخلاق دین تمدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۴۳
صلح پایدار همواره خواستگاه ملتها بوده اما همیشه اینگونه نبوده که حکومت ها اهتمامی بر خواسته ملت ها داشته باشند بلکه برای تحقق اهداف خود، جنگ را بر صلح اولویت بخشیده اند. پرسش این است که چگونه میتوان زمینه های صلح پایدار را فراهم نمود؟ ایده هایی از سوی برخی متفکران ارائه شده، اما به نظر می رسد علامه با اعتباری دانستن فرهنگ، تمدن، اخلاق و دین که میتوان گفت از عوامل اصلی شکل گیری نهادهای اجتماعی و سیاسی هر جامعه هستند، توانسته یک ایده پیشگیرانه و کاربردی در دفع جنگ و تحقق صلح ارائه نماید. ابتکار علامه در اعتباریات، یک ابتکار فلسفی است. با این نگاه می توان نقش اعتباریات را در تقویت اشتراکات و عبور از افتراقات تبیین کرد. علامه چندان وارد ساختارهای حکومتی نمی شود، اما نظر ایشان در اداره نهادهای اجتماعی وسیاسی، با رویکرد صلح پایدار بسیار موثر است. ایشان اعتباریات را نوعی احساسات تلقی نموده که برحسب منافع فردی وجمعی اعتبار شده است. این اعتباریات ثبات ندارند بلکه انسان با توجه به تغییر زمان، نوع نیازهای جدید مفاهیم تازه ای را اعتبار نموده است. موضع منحصر به فرد در نظریه ایشان اعتباری دانستن زبان دین است. نظر به وسعت جمعیت دینداران و نقش دین در مسائل اجتماعی وسیاسی از یکسو و وجود اختلافات در ادیان از طرف دیگر، به نظر میرسد اعتباری دانستن زبان دین، میتواند نقش بنیادی در وحدت ادیان ایفا نماید. تاکید علامه بر این است که دین اعتبار انسان نیست بلکه برای پیوند انسان با ورای عالم طبیعت، به زبان اعتباری بیان شده تا قابل فهم باشد. دراین مقاله چگونگی فراهم شدن زمینه های صلح پایدار براساس دیدگاه علامه مورد بررسی قرار می گیرد. شماره ی مقاله: ۱۳
۱۲۹۱.

نگاهی به ریشه های فلسفه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه های معاصر کثرت و تفاوت کانت هگل نیچه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۴۱۱
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که فلسفه های معاصر و جریان های فلسفی اصلی آن ریشه در اندیشه های فیلسوفان شاخص مدرن دارد و نفوذ این فیلسوفان کماکان با فراز و نشیب هایی هنوز در قرن حاضر نیز قابل فهم است هرچند نقدهای کوبنده ای به فلسفه های مدرن از جانب فیلسوفان معاصر صورت گرفته است. در این نوشته به نقش اندیشه های فلسفی کانت، هگل، نیچه، مارکس، داروین در تکوین فلسفه های معاصر مثل پساختارگرایی، اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی و پراگماتیسم آمریکایی به طور خلاصه اشاره می کنیم. فهم مبانی فلسفی فلسفه های معاصر مستقیماً در ارتباط با مبانی فلسفی فیلسوفان مذکور قابل فهم است. می توانیم در سه محور نقش این فیلسوفان در فلسفه های معاصر را ارزیابی کنیم. نخست به می توان به جنبه های تاریخ گرایانه تفکر این فیلسوفان و استقبال معاصرین از چنین نگرشی اشاره کرد. تقریباً اکثر فیلسوفان تأثیرگذار بر فلسفه معاصر در این نوشتار در فلسفه های به نقش زمان و تاریخ اشاره کرده اند و در این میان هگل به عنوان شاخص ترین فیلسوف تاریخ گرا فضایی برای تفکر تاریخ گرایی در روزگار ما گشوده است. دوم این که این فیلسوفان بانفوذ مدرن مورد شماره ی مقاله: ۱۶
۱۲۹۲.

بررسی مفهوم خدا و گناه در فلسفه نیچه و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرانسان اراده به قدرت خدا رام سازی گناه نیچه نیست انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۴۲۳
در فلسفه های تعلیم و تربیتِ مبتنی بر معرفت دینی، دو مفهوم مهم و بنیادین خدا و گناه به مثابه ی دو عنصر انگیزشی و بازدارنده بالاترین کارکرد تربیتی را در این نظام ها دارند.. اگرچه از نظر نیچه خدا و هر مفهوم دیگر در ارتباط با او برساخته اندیشه های بیمارگونه انسان های حقیر و به منظور تخدیر و تحمیق نوع بشر است، اما او با نفی ارزشگذاری های پیش از خود ارزش هایی را بنیاد نهاد که بر اساس آن اراده به قدرت گرانیگاه آن است. ابرانسان نیچه نه به مثابه محصول که بر قامت یک فرهنگ، صدر و ساقه تعلیم و تربیتی است که نه بر بنیاد رام سازی که بر اصولی چون ایثار، انضباط و فرمان دهی استوار است. در فرهنگ پیشنهادی نیچه، خدا سرچشمه قدرت و سرشاری است و قرب به او، نفی من ضعیف و یافتن خود در منی برتر است. در پژوهش پیش رو نخست با روش تحلیل مفهومی، معنای گناه و خدا ابتدا در تفکر مسیحیت و سپس در منظومه فکری نیچه بررسی شده است و در گام بعدی با توجه به چرخش فکری که نیچه در معنای این دو واژه دارد با استفاده از روش استنتاج، هدف غایی خلق ارزش های جدید، اصل تبدیل اراده معطوف به بقا به اراده معطوف به قدرت و همچنین توصیه های عملی فرمان دهی درونی و توجه به همه ابعاد زندگی استخراج شد. شماره ی مقاله: ۱۹
۱۲۹۳.

اثبات وحدت شخصی وجود به روش اصل موضوعی بر مبنای فلسفه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش اصل موضوعی اصطلاحات تعریف نشده اصول موضوعه وحدت شخصی وجود علیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۷۳
روش اصل موضوعی، شیوه ای در استدلال و پایه ریزی علوم قیاسی است که با مبنا قرار دادن تعداد معدود و محدودی مبادی اولیه تصوری و تصدیقی تحت عناوین اصطلاحات تعریف نشده، تعاریف، اصول متعارفه و اصول موضوعه و با استفاده از ابزار منطق، در سایه گریز همیشگی از تناقض و دوری از خطا در جریان استدلال، بستر یک ساختار علمی متقن را ایجاد می نماید. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا به روش اصل موضوعی می توان اثبات یکی از مسائل حکمت متعالیه یعنی «وحدت شخصی وجود» را بازسازی نمود؟ و فرضیه موردنظر این است که می توان با لحاظ مقدماتی ازجمله چهار اصطلاح تعریف نشده که اولین آنها «وجود» است و نیز هفت تعریف، همچون تعریف اصیل و اعتباری، همچنین اصول متعارفه ای مانند «ما اشیای کثیری را ادراک می نماییم» و در نهایت تنها اصل موضوعه یعنی «اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت» که هرچند خود در حکمت متعالیه اثبات گردیده، ولی در این سیر استدلالی خاص به عنوان یک اصل موضوعه پذیرفته شده، با شیوه ای در حد امکان نزدیک به این روش، این اثبات را انجام داد.
۱۲۹۴.

بررسی تطبیقیِ کاربست «منابع معرفتی غیرهمگانی» نزد صدرالمتألهین و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شهود عقل وحی فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۸۴
چگونگی و روش به کارگیری منابع معرفتی به تناسب علوم مختلف، نقش مهمی در اعتبار و گستره آن دانش دارد. صدرالمتألهین و علامه طباطبایی علی رغم استفاده از مقدمات بدیهی و روش برهانی برای اثبات گزاره های فلسفی، از دیگر منابع معرفتی نیز بهره می برند؛ اما در نحوه استفاده از این منابع یکسان نیستند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی در صدد مقایسه روش به کارگیری «منابع معرفتی غیر همگانی» نزد ملاصدرا و علامه طباطبایی است و به این پرسش پاسخ می دهد که دو فیلسوف در نحوه به کارگیری منابع مذکور چه اشتراکات و افتراقاتی با یکدیگر دارند؟ رهیافت حاصل از پژوهش نشان می دهد دو اندیشمند در بهره گیری از منابع معرفتی غیر همگانی جهت مسئله سازی، روشن سازی مسئله و کشف حد وسط برهان، با یکدیگر اشتراک دارند؛ اما از این منابع در جایگاه مقدمات برهان و تأیید استدلال به نحو یکسان استفاده نمی کنند. ملاصدرا در هر دو مقام، از منابع و ابزارهای وحیانی و شهودی بهره می برد؛ اما علامه طباطبایی نه تنها در مقدمات بلکه جهت تأیید براهین فلسفی نیز از این منابع استفاده نمی کند. به این وسیله علاوه بر پرهیز از تفسیر به رأیِ وحی، نظامی ریاضی وار با قابلیت دستیابی به یقین منطقی ارائه می دهد.
۱۲۹۵.

تأملی در گونه های ارتباط علوم شناختی با علم کلام(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم کلام علوم شناختی رابطه ذهن و بدن اختیار آزاد رابطه محتوایی استعاره مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۶۰
علوم شناختی به عنوان دانشی نوین و میان رشته ای در باره فرایند شناخت و ذهن بشر بحث می کند و از جهات مختلف در علم کلام و الهیات تأثیرگذار است و نیز می تواند از آن تأثیر بپذیرد. نوشتار حاضر تلاش کرده است به انواع روابط علوم شناختی و علم کلام در قالب رابطه محتوایی، روشی و مدلی بپردازد. در محور اول در سه ساحت خداشناسی، دین شناسی و انسان شناسی از اموری مانند اثبات، توصیف خدا و تعریف اسماء و صفات الهی، وحی و تجربه دینی، رابطه علم و دین، کارکردهای دین ، مسئله ذهن و بدن، مشکل هوش مصنوعی، یگانگی خرد انسانی و امور فطری و نیز اراده آزاد به عنوان حوزه مشترک محتوایی نام برده شد. در محور دوم با توجه به بهره گیری علم کلام از روش های متعدد، به وحدت روشی با علوم شناختی اذعان شد. در محور سوم با عنایت به مباحث زبان شناسی شناختی در باب استعاره، از گونه ارتباط ساختاری و مدلی یاد شد که می تواند تأثیرات فراوانی در علم کلام داشته باشد.
۱۲۹۶.

«هویت فردی» و مبانی انسان شناختی آن در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا مبانی انسان شناختی نفس بدن هویت فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۹۶
امروزه «هویت فردی» یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین مسائل در حوزه علوم انسانی به شمار می رود. در میان فلاسفه ای که به این مسئله پرداخته اند، بررسی دیدگاه ابن سینا از اهمیت والایی برخوردار است؛ چرا که با اهتمام ویژه به «نفس» و «بدن» و عدم غفلت از یکی به نفع دیگری، ساختار وجودی انسان را هم به لحاظ بالینی و هم به لحاظ مباحث نظری مطالعه کرده است. در پژوهش حاضر از زاویه ای بدیع مبانی انسان شناختی ابن سینا از جمله «ترکیب ساحت وجودی انسان از نفس و بدن»، «حدوث نفس»، «دوگانگی نفس و بدن» و «ارتباط متقابل نفس و بدن» در جهت استنباط مباحث پیرامون هویت فردی بازخوانی می گردد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مبانی انسان شناختی مذکور، ظرفیت مناسبی برای تبیین مباحثی چون «مفهوم شناسی هویت فردی»، «مباحث مربوط به "خود" و تفاوت آن با هویت فردی»، «ویژگی های ایجابی و سلبی هویت فردی»، «شرح هویت منسجم»، «مؤلفه های سازنده هویت فردی» و «فرآیند شکل گیری آن» را دارد و می تواند مباحث مذکور را به شیوه عقلانی ، تفهیم نماید.
۱۲۹۷.

رویکرد اگزیستانسیالیستی به مفهوم تنهایی در جریان شعری رمانتیک سیاه: دهه سی و چهل خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمانتیسیسم سیاه تنهایی اِگزیستانسیالیسم مرگ اندیشی دهه سی و چهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۹۶
در این مقاله با بررسی جریان شعری رمانتیسیسم سیاه در دو دهه سی و چهل شمسی، بازنمایی موضوع تنهایی در اشعار شاعران این جریان مورد تحلیل قرار می گیرد. مسئله اصلی ارتباط میان مولفه های فکری و اندیشگانی جریان شعری رمانتیسیسم سیاه این دو دهه با بروز مفهوم تنهایی در معانی شعری ایشان است. عمده دلایل پدید آمده جریان رمانتیسیسم سیاه سرخوردگی از کودتای 28 مرداد 1332 شمسی است که منجر به مضامین سیاه و سیاه نمایی در این جریان شعری شده است و سراسر اندیشه های نهیلیستی را در خود می پروراند. بحث تنهایی نیز به شدت همین سویه پوچ گرایانه را مد نظر قرار داده است. عمده شاعران این جریان بر اساس تأثیرپذیری آنها از نگرش اگزیستانسیالیستی و اومانیستی که در این مقاله آثار آنها بررسی شده است، حسن هنرمندی، فروغ فرخزاد و احمد شاملو هستند. نتایج این تحقیق نشان داد با اینکه سویه تأثیرپذیری اندیشه های متفکران فرانسوی درباره تنهایی در این جریان فکری بارز است اما این امر با تأثیر ناخودآگاه پیشینه اندیشه ایرانی در شعر فارسی همراه بوده و مفاهیمی نظیر انسان گرایی، فردگرایی، بدون غایت بودن زندگی، آزادی مبتنی بر فردیت را بازتولید کرده است.
۱۲۹۸.

نظریۀ تشابه سوآرز و قرابت آن با اشتراک معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشابه اشتراک معنوی موجود تشابهِ تناسب تشابهِ حمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۸۱
 در این مقاله برآنیم تا به بررسی نظریه تشابه نزد سوآرز بپردازیم. سوآرز، از یک سو، به وحدت مفهوم «موجود» باور دارد و آن را حافظ وحدت موضوع دانش مابعدالطبیعه می داند، چون که بر اساس اصلی ارسطویی هر دانشی باید درباره موضوعی واحد باشد و بدان سبب که سوآرز خداوند، عقول و مخلوقات را ذیل مفهوم «موجود به ماهو موجودِ واقعی» از موضوعات مابعدالطبیعه برمی شمرد، به وحدت مفهوم «موجود» نیاز دارد. از سوی دیگر، نظریه تشابه در فلسفه مدرسی و به ویژه توماسی موجب آن می شود که فاصله وجودشناختی میان خدای خیر محض و جهانی که ثمره گناه نخستین و ذاتاً شرّ است، حفظ شود، زیرا مفهوم موجود را در باب خداوند و مخلوقات نه مفهومی یکسان، بلکه صرفاً متشابه می داند. ازاین رو سوآرز قرائت سنّتی کاژتانی را کنار می نهد تا بتواند هم وحدت مفهوم موجود را حفظ کند و هم تشابه را رد نکند. او تشابه حمل ذاتی را برمی گزیند که در آن نخست، تشابهِ یک مفهوم با مفهومی دیگر و نه تشابه دو مفهوم با مفهومی سوم مطرح است و دوم این که مفهومِ موجود به طور ذاتی در هر دو سوی تشابه وجود دارد. در این مقاله خواهان آنیم تا اثبات کنیم که این رویکرد موجب آن می شود که تشابه حملِ ذاتی سوآرز همان اشتراک تشکیکی ابن سینا و اشتراک معنوی اسکوتوسی شود و سوآرز ضمن استفاده از خصایص اشتراک معنوی، مانند وحدت مفهوم «موجود» در مابعدالطبیعه خود، صرفاً به طور صوری و در عنوان قائل به تشابه است و کاملاً از آن دور می شود.
۱۲۹۹.

ارسطو و اصل ماخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو مکان اصل نسبی بودن حرکت اصل ماخ فضای مطلق حرکت مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۳۴۴
از آنجا که ارسطو امکان وجود فضایی مستقل از اجسام (فضای مطلق) را نفی کرده است، بنابراین روشن است که به عقیده وی، حرکت نسبت به فضای مطلق (حرکت مطلق) امری غیرممکن است. اما آیا ارسطو توانسته است بدون استفاده از مفاهیم فضا و حرکت مطلق، تبیینی سازگار از حرکت ارائه کند—آن چه که در نظریه نسبیت عام نیز محقق نشده است؟ آیا تبیین ارائه شده از سوی وی برای حرکت با اصل ماخ (نسبی بودن حرکت) سازگار است؟ جهت پاسخ به این پرسش ها ضرورت دارد تا نسبت نظریه ارسطو با اصل ماخ بررسی گردد. این نوشتار نشان می دهد که تبیین ارسطو از «حرکت»، اصل ماخ را ارضا نمی کند. به علاوه، روشن می شود که علی رغم تلاش ارسطو جهت حذف مفاهیم فضا و حرکت مطلق از فیزیک، نظریه ایشان به طور کامل عاری از این مفاهیم نیست. به عبارت دیگر، نشان داده می شود که نظریه ارسطو در تبیین حرکت وضعی (چرخشی)، دچار ناسازگاریِ درونی است. پژوهش حاضر، داده ها را به صورت کتابخانه ای جمع آوری و به صورت توصیفی-تحلیلی بررسی می نماید.
۱۳۰۰.

تحلیل انتقادی ایمان سرسختانه (ایمان گرایی به خوانش لوئیس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان گرایی سرسختی در باور عقلانیت قراین سی. اس. لوئیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۵۱
ایمان گرایان ایمان را امری خودبنیاد و مبتنی بر مؤلفه های درونی می دانند که حجیت خود را از منابع معرفتی غیر از عقل برمی گیرد. حال چه ایمان بی نیاز از عقل باشد یا در ستیز با عقل باشد یا حوزه معرفتی و متافیزیکی ایمان و عقل از هم جدا باشد. سی. اس. لوئیس گونه ای دیگر از ایمان گرایی را پیش می نهد که بر اساس آن، اگرچه ایمان در گام نخست، امری خردپذیر و مبتنی بر استدلال عقلی است، پس از تحقق ایمان و دل سپردگی فرد به خدا، او دیگر دل در گرو عقل ندارد و به قراین و شواهد مخالف ایمان هیچ توجهی نمی کند و در این امر برحق است؛ چراکه آنجا دیگر باید گوش به غیب سپرد و ایمان دیگر از سنخ باورهای علمی نیست که دانشمند باید همیشه متوجه شواهد موافق یا مخالف باشد. مهم ترین چالش این رهیافت در خردگریزی ایمان، ناکامی در تبیین دو مرحله ایمان است و روشن نیست ایمان مبتنی بر خرد با ایمان از روی لجاجت چه رابطه ماهوی و وجودی دارند. اگر حقیقت ایمان همان اعتقاد از روی عقلانیت باشد، ایمان مرحله دوم، حقیقت مستقلی ندارد. اگر هم حقیقت ایمان به بی اعتنایی به قراین مخالف است، خردپذیری اولیه آن بدون وجه است. مقاله حاضر در پی تبیین و تحلیل نگره لوئیس با بازخوانی مبانی و مدعیات اوست. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل انسجام درونی نظریه و نیز میزان همخوانی آن با مبانی پیشین فلسفی سامان یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان