فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین وضعیّت شاخص روابط خانواده به عنوان یکی از شاخص های نیم رخ سلامت خانواده های نیروی انتظامی استان یزد و رابطة آن ها با کیفیت عملکرد کارکنان انجام شد. پژوهش حاضر در قالب یک طرح پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از پرسش نامة عملکرد شغلی پاترسون (PJPQ) و شاخص روابط خانواده (IFR). نرخ شیوع نارسایی در شاخص روابط خانواده بالا بود (59%). تفاوت معناداری میان خانواده های دارای مشکل در روابط خانواده و خانواده های فاقد مشکل در روابط خانواده از نظر کیفیت عملکرد کارکنان وجود داشت (05/0 < P). وضعیّت نیم رخ سلامت خانواده های منتخب نیروی انتظامی استان یزد از نظر شاخص روابط خانواده، مطلوب و رضایت بخش نبوده و نرخ شیوع نارسایی در شاخص روابط خانواده نسبتاً بالا بوده است. با توجّه به این که شاخص کیفیّت روابط در خانواده تأثیر بسزایی بر کیفیّت عملکرد شغلی کارکنان نیروی انتظامی استان یزد دارد. بنابراین، اقدامات مداخله ای با هدف ارتقای شاخص های سلامت خانواده ها به منظور بهبود کیفیّت عملکرد شغلی کارکنان ضروری به نظر می رسد.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر در نگرش منفی به ازدواج (مطالعه موردی شهروندان شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش به ازدواج یکی از مکانیسم های کلیدی برای پیش بینی رفتار واقعی در ازدواج بوده و متأثر از عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی عوامل مختلفی که بر نوع نگرش جوانان به ازدواج تأثیر گذارده و موجبات افزایش سن ازدواج را فراهم می سازد، صورت گرفته است. به دلیل خصلت چندبعدی پدیده های اجتماعی و انسانی و تکثر نظریه های متعدد در خصوص زوایای گوناگون ازدواج، در این تحقیق سعی شده است با تلفیق نظریه های نوسازی، مبادله و نظریه اقتصادی به شناخت و تبیین بهتری از نگرش منفی به ازدواج و دلایل افزایش سن ازدواج دست یابیم.
این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت فعال (65-15 سال) شهرستان کاشان در سال 1391 است. با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 620 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش تصادفی افراد مورد مطالعه انتخاب گردیده اند.
یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای خانواده، وضعیت اقتصادی، افزایش توقعات، بیکاری، سنگینی مخارج ازدواج، انحرافات اجتماعی و اخلاقی، کارکرد نامناسب رسانه ها، ترس از آینده و تضعیف باورهای دینی با متغیر نگرش منفی به ازدواج رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، مقدار آماره F محاسبه شده در رگرسیون تک متغیره نیز نشان می دهد هر یک از عوامل فوق در پیش بینی نگرش منفی به ازدواج مؤثر می باشد. به گونه ای که عوامل تضعیف باورهای دینی (15.57=F) قوی ترین پیش بینی کننده و بعد از آن عوامل سنگینی مخارج ازدواج (10.49=F)، و افزایش توقعات (7.34=F) قرار دارند.
نقش فانتزی در وقوع طلاق (مطالعه هفت زوج جوان طلاق گرفته در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های آسیب شناسانه به پیروی از فلسفه آگاهی برآنند که کجروی افراد؛ یعنی سوژه های انسانی را متأثر از تعیّنات اجتماعی بیرونی و انگیزه های درونی تبیین و تفسیر کنند. این نظریه ها عموماً سوژه آگاه را به عنوان پیش انگاشت در تحلیل خود قرار می دهند. هدف مقاله حاضر آن است که با پیش فرض قرار دادن بُعد ناآگاهِ هستی وجودی سوژه ها و یکی از مصادیق آن؛ یعنی امرخیالی، وقوع طلاق را تفسیر کند. بدین منظور، مفهوم فانتزی در نظریات ژاک لکان به عنوان ابزار مفهومی استفاده شده است تا وجه ناخودآگاه وقوع طلاق را در بین هفت زوج طلاق گرفته تحلیل کند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده است و پژوهش تفسیری راهبر این مقاله خواهد بود. نتایج نشان می دهد که سه نوع آسیب در وقوع طلاق قابل دسته بندی هستند: 1- آسیب های ناشی از فانتزی تحقق نیافته که در بردارنده این موضوع هستند که سوژه ها فانتزی ای برای خود برساخته اند که در آن فرد مقابل قرار نداشته است؛ یعنی فرد مقابل در چارچوب فانتزی دیگری جایی از پیش موجود نداشته است؛ 2- آسیب های مرتبط با تخریب فانتزی توسط فرد مقابل که مشخص می کند یکی از زوجین عناصری از فانتزی طرف مقابل را نادیده گرفته و آن را ویران کرده است؛ به معنای دیگر، فرد مقابل با نگاه خیره غیرممکن فانتزی همسو نشده است؛ 3- آسیب های متأثر از فانتزی هیستریک که طی آن یکی از زوجین با گرفتن میل دیگری بزرگ یا دیگری کوچکی بیرون از رابطه به صورت ناخودآگاه به تخریب رابطه پرداخته است.
پیش بینی گرایش به سیگار براساس شیوه های فرزندپروری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق پیش بینی گرایش به سیگار در دانشجویان با توجه به شیوه های فرزندپروری است. جامعه مورد بررسی همه دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر هستند که تعداد۳۵۷ نفر بصورت نمونه گیری دردسترس مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق از پرسشنامه نگرش نسبت به سیگار کشیدن شور سال (2000)، پرسشنامه فرزند پروری بامریند (1972) استفاده شد. که با استفاده از روش آماری رگرسیون گام به گام نتایج مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین گرایش به سیگار وشیوه های فرزندپروری رابطه وجود دارد (05/0>p).
بررسی نقش میزان تحصیلات و جنسیت بر عدم تمایل زوج های شهر اصفهان به تعدد فرزند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی کیفی و کمی عوامل عدم گرایش زوجین شهر اصفهان به تعدد فرزند است. جمعیت آماری در بخش کیفی شامل متخصصان و صاحبنظران و زوجین ساکن در شهر اصفهان است. در بخش کمی زوجین ساکن در شهر اصفهان که دارای یک تا دوفرزند بوده و تمایل به تعدد فرزند ندارند مورد تحقیق قرار گرفته اند. تعداد حجم دربخش کیفی 42 نفر و در بخش کمی200 نفر است. جمع آوری اطلاعات پژوهشی در بخش کیفی از طریق مصاحبه و در پژوهش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتیجه بخش کیفی منجر به شناسایی 13 عامل عدم گرایش زوجین به تعدد فرزند شد. این نتایج نشان داد عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی وعدم مسئولیت پذیری، بیشترین تاثیر را درعدم گرایش زوجین به تعدد فرزند دارند. در پژوهش کمی نتایج بدست آمده از زوجین اصفهانی نشان داد عوامل اشتغال زنان درخارج ازمنزل، تحصیلات زوجین، عدم آگاهی از مضرات تک فرزندی وتشویق یاعدم تشویق دولت بیشترین تاثیر را در عدم گرایش زوجین به تعدد فرزند داشته اند. همچنین درخصوص مقایسه نظرات پاسخ گویان به سوالات از نظر جنسیت، در مورد دو عامل تحصیلات وعدم مسئولیت پذیری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین از نظرمقایسه نظرات پاسخ گویان به سوالات از حیث سطح تحصیلات درمورد سه عامل اشتغال زنان خارج از منزل، عدم مسئولیت پذیری و ترس از بارداری تفاوت در سطح معنی داری بوده و در مورد بقیه عوامل تفاوتی نشان داده نشده است.
تأثیر احساس نابرابری جنسیتی بر سرمایه اجتماعی زنان تحصیلکرده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تحصیلات، ورود به حوزه اشتغال، بالا رفتن آگاهی و مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، از عواملی است که احساس و باور آنان به نابرابر بودن شرایط را در جامعه فراهم می آورد؛ احساسی که می تواند فرصت ها و عرصه های اجتماعی را به عنوان کالای فرهنگی- اقتصادی- اجتماعی که سرمایه اجتماعی نام دارد، تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف چگونگی تأثیر احساس نابرابری جنسیتی بر وضعیت سرمایه اجتماعی زنان تحصیلکرده شهر اصفهان انجام شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش، بر مبنای نظریات چافتز، بلوم برگ و پیر بوردیو تدوین شده است. روش این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته، دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری پژوهش، زنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، شش منطقه از مناطق چهارده گانه شهر اصفهان است. حجم نمونه 385 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. با استفاده از نرم افزار spss برای آزمون فرضیات و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داده است که بین احساس نابرابری اجتماعی، نابرابری خانوادگی و احساس نابرابری اقتصادی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار آماری وجود دارد.
«مطالعه برخی عوامل جریان مدرنیته مؤثّر بر گرایش زنان به طلاق» (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات عدیده ای روبه رو کرده است که در نتیجه آن، خانواده ها بیش تر در معرض از هم پاشیدگی قرار گرفته اند. لذا مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از دیدگاه های نظری و توجّه ویژه به آسیب پذیری خانواده در پی جریان مدرنیته، برخی تأثیرات این جریان را بر گرایش زنان متأهل شهر زنجان به طلاق، که نشان دهنده میزان تمایل زنان برای جدا شدن از همسرشان است، در ابعاد رفتاری، عاطفی و شناختی بررسی نماید . روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی است که به صورت مقطعی در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جمعیّت زنان مناطق سه گانه شهر زنجان است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده است. نهایت امر این که داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بررسی ها نشان داد که؛ بین فردگرایی و ابعاد آن، بعد اوّل رشد عقلانیّت (انتخاب آزادانه) و مجموع این سازه و نیز بعد اوّل و سوّم متغیّر تغییر هنجارهای جامعه (نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و تغییر نگرش های افراد نسبت به روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) با گرایش به طلاق و ابعاد آن، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
بررسی و شناخت الگوها و فرایند های شکل گیری روابط جنسی پیش از ازدواج
حوزههای تخصصی:
موضعگیری وحساسیت موجود در جهان درباره برقراری روابط جنسی خارج از ازدواج درحال تغییر و دگرگونی است . تحقیقات نشان میدهند که جامعه ی ایران نیز در چند سال اخیر شاهد تغییر در الگوهای غالب روابط جنسی بوده و این امر ناشی از علل متعدد اجتماعی، خانوادگی و فردی است. هدف تحقیق حاضر بررسی و شناسایی علل و فرایند های شکل گیری روابط جنسی خارج از ازدواج در میان زنان می باشد. روش بکار گرفته شده در تحقیق حاضر گراند تئوری است و نمونه تحقیق شامل 10 زن مجرد دارای روابط دوستی با جنس مخالف میباشد. چهار الگوی اصلی شکل گیری روابط جنسی پیش از ازدواج که در تحقیق حاضر شناسایی شده اند عبارت است از؛ روابط دوستی سنتی، رابطه جنسی پیش از ازدواج مبتنی بر روابط عاشقانه، رابطه جنسی پیش از ازدواج مبتنی بر عشق سیال و رابطه جنسی پیش ازدواج مبتنی بر روابط ضد عاشقانه (فریب). یافته های تحقیق نشان میدهد روابط دوستی سنتی روابطی با حداقل رابطه جسمی است و در میان زنانی دیده میشود که از پایبندی های مذهبی بیشتری نسبت به سایرین برخوردار بوده و به ارزشهای جنسی سنتی باور دارند. روابط جنسی عاشقانه روابطی است میان یک زن و مرد که دارای محتوای جنسی و عاطفی میباشد. دو عامل اثر گذار در برقراری رابطه جنسی در این تیپ شیفتگی طرفین به نسبت یکدیگر و دارا بودن رویکردی تفسیری نسبت به دین می باشد. نسبی گرایی در عشق، تعدد شرکای جنسی، لذت طلبی جنسی، دوستانه و سطحی بودن روابط جنسی محوری ترین عناصر در روابط مبتنی بر عشق سیال است. تریبیت جنسی در دوران کودکی و نوع روابط والدین نیز مهم ترین شرایط اولیه ای شکل گیری این نوع روابط هستند. و بالاخره نفاق، فریب و شکست عشقی در اولین رابطه با جنس مخالف مهم ترین شرط شکل گیری روابط مبتنی بر فریب می باشد. در تحقیق حاضر هدف از روابط مبتنی بر فریب انتقام گیری از جنس مخالف است.
بررسی رابطه تفکر انتقادی و میزان و زمینه تبعیت از گروه های مرجع دینی در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور روحانیت در عرصه های مختلف زندگی دینی، اجتماعی و اقتصادی جامعة ایران هم با مبانی نظری اسلامی (با تکیه بر امامت و ولایت) مشروعیت یافته و هم بر بستری از ضرورت تاریخی توجیه شده است. بررسی ها نشان می دهد که منزلت روحانیون پس از انقلاب اسلامی به خصوص در بین جوانان دچار تغییراتی شده است. با توجه به قوت گرفتن رویکردهای نقادانه در نظام آموزشی کشور و گسترش تفکر انتقادی، در این مقاله بر آنیم که با روش کمّی پیمایش به بررسی رابطة تفکر انتقادی و میزان تبعیت از روحانیت در بین دانشجویان بپردازیم. جامعة آماری این پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی تهران در سه دانشگاه الزهرا، دانشگاه امام صادق (ع) و دانشگاه شهیدبهشتی تشکیل می دهد. نمونة آماری نیز با استفاده از فرمول کوکران و با نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر انتخاب شدند. نتایج حاکی از آن است که بین تفکر انتقادی و میزان تبعیت از روحانیت رابطة معناداری وجود ندارد. اما خرده مقیاس های کنجکاوی و ذهن باز رابطه ای منفی با تبعیت از روحانیت دارد و حقیقت جویی رابطة مثبتی با تبعیت از روحانیت دارد. همچنین بر اساس نتایج کسب شده بین تفکر انتقادی و مراجعة دانشجویان به متخصصان دینی غیرروحانی رابطة مثبتی وجود دارد.
مطالعه نقش واسطهای اعتماد بین زوجین در تاثیرگذاری دخالت خویشاوندان بر شوهر آزاری(مورد مطالعه: مردان متاهل کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی از قدیم الایام، موضوع چالش برانگیزی در بین خانواده ها بوده است، آنچه که عمدتا بیشتر از گذشته مطمح نظر بوده، خشونت علیه زنان است، ولی واقعیت این است که شوهر آزاری نیز به مجموعه خشونت های خانگی اضافه شده است؛ چیزی که گهگاه نمود آن به نوعی در سپهر اجتماعی شهری مشهود است. به همین خاطر این مقاله در نظر دارد ضمن سنجش میزان شوهر آزاری در بین مردان متاهل شهر تبریز، به برخی از عوامل موثر بر آن پرداخت نماید. روش تحقیق با رویکرد کمی نگاشته شده و از این حیث با اتکا به پارادایم پوزیتویستی تلاش داشته است با کاربرد پرسشنامه، هدف یاد شده را در بین 270 نمونه آماری منتخب از شهر تبریز به روش نمونه گیری چند مرحله ای بررسی نماید. نتایج یافته ها حکایت از وجود شوهر آزاری در جامعه آماری مورد بررسی ( ولو متوسط به پایین) داشته است. هم چنین در بین متغیرهای مهم تاثیر گذار ضمن اینکه متغیر دخالت خویشاوندان بیش ترین تاثیر را بر میزان شوهر آزاری داشته ، متغیر اعتماد اجتماعی بین زن و شوهر نیز با تاثیر پذیری از متغیر یاد شده، اثر شایان توجهی را بر متغیر وابسته گذاشته است؛ طوری که در مجموع متغیرهای مورد استفاده توانسته اند 56 درصد از واریانس تغییرات متغیر شوهر آزاری را تبیین کنند. این مورد می تواند زنگ خطر را برای متولیان امور فرهنگی و اجتماعی در ارتباط با احتمال ایجاد خدشه در ثبات خانوادگی به صدا در آورد.
بررسی ساختار عاملی، اعتبار و پایایی فرم فارسی پرسشنامه مقیاس های روابط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
325-352
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، اعتبار و پایایی پرسش نامه مقیاس های روابط در یک نمونه غیر بالینی از دانشجویان ایرانی بود. به منظور هنجاریابی این ابزار، از بین جامعه دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس، 355 دانشجو به پرسش نامه های مقیاس های روابط (RSQ)، اضطراب بک (BAI)، افسردگی بک (BDI)، سبک های دلبستگی هازن و شاور (ASQ) و مقیاس تجدید نظر شده پنج عاملی نئو (NEO-FFI) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار لیزرل (8/8) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از میان 4 مدل نمره گذاری، مدل دو عاملی (سیمپسون و همکاران، 1992) برازندگی قابل قبولی نسبت به دیگر مدل ها دارد. محاسبه ضریب همسانی درونی نشان داد خرده مقیاس های اضطراب و اجتناب این الگوی نمره گذاری RSQاز پایایی مطلوبی برخوردار است. هم چنین، اعتبار همگرا و واگرا با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون بین نمره های این دو خرده مقیاس با پرسش نامه های اضطراب و افسردگی بک، هازن و شاور و فرم کوتاه پنج عاملی نئو مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحلیل ها از اعتبار همگرا و واگرای مقیاس مورد مطالعه حمایت کرد. طبق نتایج این پژوهش، مقیاس RSQ واجد ویژگی های روانسنجی مورد نیاز برای کاربرد پژوهش های روان شناختی و تشخیص های بالینی است.
تأثیر احساس استیگما (داغ اجتماعی) در سلامت روان مادران کودکان با اختلالات طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
123-139
حوزههای تخصصی:
مراقبت از کودک اتیسم طاقت فرسا است و استرس زیادی برای والدین ایجاد می کند. یکی از منابع مهم استرس که سهم قابل ملاحظه ای در پایین آوردن سلامت روان دارد، شدت علائم اتیسم (اتیسم بهر) و احساس استیگما است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر احساس استیگما، سن و اتیسم بهر کودک در سلامت روان مادران با کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم (ASD) بود. 94 تن از مادران کودکان اتیسمی که در مراکز آموزشی و توانبخشی ویژه کودکان اتیسم آموزش می دیدند. پرسش ن امه های سلام ت روان ی عموم ی (GHQ)، احساس استیگما که توسط محققان تهیه و هنجاریابی شد و مقی اس درج ه بندی اتیسم گیلیام (GARS) را پر کردند. مدل معادله ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که احساس استیگما تأثیر مستقیم و اتیسم بهر و سن کودک تأثیر غیرمستقیم به واسطه احساس استیگما بر سلامت روان مادران داشت. بر اساس این مدل 70% تغییرات فردی در سلامت روان مادران را می توان بر اساس احساس استیگما پیش بینی کرد. طبق یافته های این تحقیق، به منظور بالا بردن سطح سلامت روان مادران کودکان اتیسم، برنامه های آموزشی برای قدرتمندسازی در برابر استیگما به شدت توصیه می شود.
بررسی رابطه ی بین سبک زندگی و سبک فرزندپروری مادران شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه رابطه ی بین سبک فرزندپروری والدین و سبک زندگی مادران شهر ایلام را مورد بررسی قرار داده است. والدین برای به ثمر رسیدن فرزندان هر یک وظایفی را بر عهده دارند، که در این میان بیش ترین سهم در تربیت و تأثیرپذیری بر فرزندان را مادران بر عهده دارند؛ مادر از ابتدایی ترین مراحل پیدایش به عنوان مربی همراه انسان است. بنابراین سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی مادران که بر گرفته از سبک زندگی آنها است برای تربیت فرزندان سالم لازم و ضروری است.
در این پژوهش ابتدا مطالعات انجام شده در این حوزه مرور گردید، سپس بر اساس نظریه ی مبتنی بر آراء بوردیو و گیدنز شش فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها 400 نفر از مادران شهر ایلام به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بوده است. نتایج حاصل از آزمون اتا نشان دهنده همبستگی بین متغیر های ابعاد سبک زندگی و سبک فرزندپروری والدین است؛ از همه مهم تر همبستگی بین سبک زندگی مادران با سبک فرزندپروری مقتدرانه می باشد. و هم چنین نتایج بدست آمده در سطح تحلیل رگرسیون لجستیک، آماره های سبک فرزندپروری نشان می دهد که سبک های زندگی به ترتیب 7/72، 6/76، 6/79، 1/74 درصد به درستی سبک های فرزندپروری مقتدرانه، آسان گیر، مستبدانه و بی توجه را پیش بینی می کنند. بنابراین این پژوهش تایید کننده این موضوع است که انتخاب سبک های زندگی مختلف، سبک های فرزندپروری متفاوت را رقم می زند.
خشونت علیه زنان در خانواده (مطالعه موردی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
149-163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان و انواع خشونت اِعمال شده علیه زنان در خانواده ها و تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت انجام یافته است. این پژوهش به روش پیمایش و با کمک پرسش نامه بر روی 384 نفر از زنان متأهل شهر اردبیل که حداقل یک سال از ازدواج آن ها می گذرد، انجام گرفته است. با توجه به ناهمگنی اقتصادی و اجتماعی شهر اردبیل، از شیوه چند مرحله ای برای نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، متغیرهای تصور فرمانبردارانه زن از نقش خود در خانواده، تصور سلطه گرایانه مرد از نقش خود در خانواده و تفکیک نقش های جنسیتی زن و مرد، تأثیر مستقیم و معناداری بر خشونت علیه زنان دارند و سطح زندگی خانواده، مذهبی بودن زن و تحصیلات زن و مرد بر خشونت علیه زنان تأثیر معکوس و معنی داری داشته است. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، کل متغیرهای مستقل 45/6 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. جامعه پذیریِ نقش های جنسیتی (سه متغیر تصور فرمانبردارانه، تصور سلطه گرایانه و تفکیک نقش های جنسیتی) بیش ترین تأثیر را در خشونت علیه زنان در جامعه ایفا می کنند.
بررسی پذیرش تمایز موقعیت جنسی بر نابرابری قدرت در خانواده (نمونه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین پذیرش تمایز موقعیت جنسی و نابرابری قدرت در بین خانواده هاست. چارچوب نظریه پژوهش، نظریات تفاوت جنسی، نابرابری جنسی و ستمگری جنسی است. روش تحقیق پیمایش، جامعه آماری زنان شهر خرم آباد، حجم نمونه صد نفر از زنان و مردان خرم آبادی شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند و روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که نابرابری قدرت در بین خانواده های خرم آبادی وجود دارد و زنان تحت سلطه مردان قرار دارند؛ به گونه ای که زنان این نابرابری را همسان و تقریباً مانند مردان پذیرا هستند و تنها بین متغیر تحصیلات، با نابرابری قدرت در خانواده رابطه منفی وجود دارد و دیگر متغیرهای سن، شغل و مدت زندگی مشترک، هیچ یک بر ساختار قدرت اثرگذار نیست.