مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
رضامندی زوجیت
ارزیابی اثربخشی مداخلات روانشناختی خانواده محور بر رضامندی زوجیت در مادران باردار و وزن تولد نوزادان ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی مداخلات روانشناختی خانواده محور بر رضامندی زوجیت مادران باردار و وزن تولد نوزادان آنها بود. در این پژوهش شبه آزمایشی جامعه آماری را کلیه زنان بارداری تشکیل دادند که در سه ماه اول بارداری بوده و برای مراقبت های دوران بارداری به بیمارستان مدائن مراجعه نمودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس30 مادر برای گروه مداخله و گواه انتخاب شدند. کلیه مادران مقیاس رضامندی زوجیت افروز را بعنوان پیش-آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و وزن نوزاد آنها نیز پس از تولد اندازه گیری شد. برای گروه مداخله، 16 جلسه پی در پی مداخلات روانشناختی خانواده محور بصورت هفته ای یکبار اجرا شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از ANCOVA و MANCOVAنشان داد که مداخلات روانشناختی خانواده محور موجب بهبود رضامندی زوجیت زنان باردار (05/0>p) و همچنین وزن تولد نوزادان آنها (05/0>p) شده است. نظر به نتایج پژوهش، توجه به آموزش مداخلات روانشناختی خانواده محور در دوران بارداری و داشتن برنامه های آموزشی در راستای بهبود ویژگی های روانی زنان باردار و افزایش وزن تولد نوزاد ضرورت می نماید.
بررسی اثربخشی برنامه روان شناختی خانواده محور بر رضامندی زوجیت والدین شاغل و وابستگی فرزندان نوجوان آنان به بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف بدون شک، خانواده نخستین و مهم ترین بستر رشد همه جانبه انسان محسوب می شود و توجه به نظام خانواده اهمیت بسیاری دارد؛ بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه روان شناختی خانواده محور بر رضامندی زوجیت والدین شاغل و وابستگی فرزندان نوجوان آنان به بازی های رایانه ای انجام شد. مواد و روش ها این پژوهش در حیطه تحقیقات شبه آزمایشی با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان متأهل شاغل در ستاد سازمان ثبت احوال کشور (۶۱۰ نفر) بودند که از بین آنان ۳۰ نفر واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایشی در روند برنامه مداخله روان شناختی تدوین شده (۱۲جلسه آموزش گروهی، هفته ای یک جلسه و هر جلسه ۹۰ دقیقه) تحت آموزش قرار گرفتند. گروه گواه در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار های این پژوهش شامل پرسش نامه رضامندی زوجیت افروز (۱۳۸۹) و پرسش نامه وابستگی به بازی های رایانه ای آیاس و همکاران (۲۰۱۱) بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و اندازه گیری های مکرر انجام گرفت. یافته ها نتایج این پژوهش نشان داد برنامه مداخله روان شناختی خانواده محورِ استفاده شده در این پژوهش، موجب ارتقای رضامندی زوجیت و کاهش وابستگی به بازی های رایانه ای فرزندان نوجوان آنان می شود و این نتایج در پیگیری سه ماهه نیز پایدار بود. نتیجه گیری بسته مداخله ای این پژوهش را می توان برای افزایش رضامندی زوجیت و کاهش وابستگی فرزندان به بازی های رایانه به کار برد.
بررسی مقایسه رضامندی زوجیت مادران دارای یک فرزند با آسیب بینایی با مادران دارای بیش از یک فرزند با آسیب بینایی و مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه رضامندی زوجیت مادران دارای یک فرزند با آسیب بینایی با مادران دارای بیش از یک فرزند با آسیب بینایی و مادران کودکان عادی بود. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع علّی- مقایسه ای بود و جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل مادران کودکان عادی و مادران دارای دانش آموزان با آسیب بینایی شهر تهران و کرج در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 537 نفر بودند. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 224 نفر به دست آمد. از این تعداد در مجموع 120 نفر دارای یک فرزند با آسیب بینایی و 104 نفر نیز دارای بیش از یک فرزند با آسیب بینایی و 120 نفر نیز مادران کودکان عادی بودند. ابزار این تحقیق پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز (1395) بود. روش آماری مورد استفاده در پژوهش، تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) بود. نتایج نشان داد که بین سه گروه مادران در رضامندی زوجیت (نمره کل) در سطح معناداری (01/0>p) اختلاف معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین سه گروه مادران در خرده مقیاس های رضامندی زوجیت در سطح معناداری (01/0> p) اختلاف معنی داری وجود دارد. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که بین رضامندی زوجیت مادران دارای یک فرزند با آسیب بینایی با مادران دارای بیش از یک فرزند با آسیب بینایی و مادران کودکان عادی تفاوت معنادار وجود دارد و محققان می توانند با بررسی ویژگی های فوق، زمینه مداخلات روانشناختی را فراهم آورند.
اثربخشی مداخله های روانشناختی خانواده- محور در رواندرستی و رضامندی زوجیت زنان باردار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
61-84
حوزه های تخصصی:
نتایج پژوهش ها نشان می دهد که توانمندسازی خانواده، به گونه ای است که نقش خانواده در قالب گروه بتواند اعضایش را در موقعیت های مختلف زندگی به شکل های گوناگون دچار تحول کرده و به سطحی از رضامندی برساند. پس الگوسازی مبتنی بر سازوکارهای روانشناختی خانواده می تواند در تغییر و ایجاد رواندرستی و رضامندی زوجین از طریق برنامه های آموزشی خانواده محور مؤثر باشد. بنابراین بی توجهی به این مسأله می تواند بار زیادی از مشکلات را بر فرد و جامعه تحمیل کند. از این رو بررسی متغیرهای روانشناختی می تواند به فهم بهتر تأثیر مداخلات خانواده محور و افزایش رواندرستی اعضای خانواده و رضامندی زوجین بینجامد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی مداخله روانشناختی خانواده محور بر رواندرستی و رضامندی زوجیت مادران باردار شهر تهران بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری را کلیه زنان باردار سه ماه اول تشکیل می دادند که برای مراقبت های دوران بارداری به بیمارستان مدائن تهران مراجعه نمودند، که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس30 مادر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله ای و گواه جایگماری شدند. مادران مقیاس رضامندی زوجیت افروز و رواندرستی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. سپس آموزش روانشناختی خانواده- محور برای گروه مداخله در مدت 16 هفته و هر جلسه120 دقیقه ای ارائه شد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آموزش روانشناختی بر افزایش رواندرستی و رضامندی مادران باردار گروه مداخله ای نسبت به گروه گواه بود (0/05> P ). نتایج: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که، آموزش مادران می تواند تأثیر به سزایی در بهبود شاخص های متعدد باروری، بارداری و نیز سلامت نوزاد به شکل مثبت داشته باشد.
بررسی تحلیلی رابطه ویژگی های زیستی، شناختی و روانی - اجتماعی والدین و رضامندی زوجیت با وزن هنگام تولد نوزادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وزن هنگام تولد یکی از شاخص های اصلی سلامتی نوزادان در زمان تولد است، که می تواند از یک سو نشانه چگونگی رشد درون رحمی جنین و از سوی دیگر نحوه مراقبت از مادر در دوران بارداری باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ویژگی های زیستی و رضامندی زوجیت با کم وزنی هنگام تولد نوزادان، در شهرستان چالوس بوده است. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای و در سال 1395 بر روی 100 نوزاد تازه متولد شده و مادران آنها انجام گرفت. در انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند، 50 مادر و نوزاد زیر وزن 2500 گرم و 50 مادر و نوزاد با وزن بالای 3800 گرم مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با پرسشنامه ویژگی های زیستی، شناختی، روانی - اجتماعی والدین افروز و پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز جمع آوری شدو سپس داده ها با آماره های توصیفی، آزمون مجذور کای و تحلیل رگرسیون لوجستیک، نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل گردیدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، فراوانی تولد نوزادان کم وزن (با سن 37 هفته و بالاتر) در شهرستان چالوس 3/7% بوده است. 3/33% مادران باردار سن زیر 20 سال و 11% آن ها سن بالای 35 سال داشتند. 23/8% از والدین نوزادان کم وزن نسبت خویشاوندی نزدیک داشتند. تحلیل ها نشان داد که بین ویژگی زیستی (سن مادر) و رضامندی زوجیت با کم وزنی هنگام تولد ارتباط معناداری وجود داشت. اما بین ویژگی شناختی و روانی اجتماعی مادران و کم وزنی هنگام تولد نوزادان رابطه ی معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که برخی از ویژگی های زیستی و روانی مادران بر کم وزنی هنگام تولد نوزادان، تأثیر قابل توجهی داشتند و می توانند در برنامه های پیشگیری از تولد نوزادان کم وزن مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
تأثیر آموزش برنامه تعاملات درون خانوادگی مادران بر رضامندی زوجیت و مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
278-289
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اوتیسم اختلالی است که با مشکلاتی در تعامل اجتماعی، برقراری ارتباط، و الگوهای رفتار تکراری و محدود همراه است. بر اساس نتایج مطالعات مختلف، بعضی از مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم نسبت به مادران دارای کودک بهنجار، سطوح بالاتری از نشانه های افسردگی و تنیدگی را نشان می دهند و حتی رضایت کمتری از رابطه زناشویی دارند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر تأثیر آموزش تعاملات درون خانوادگی مادران بر رضامندی زوجیت و مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون- پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ساکن تهران در سال 1396 بود. نمونه پژوهش شامل 24 مادر دارای کودک مبتلا به اوتیسم از جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 12 نفر) جای دهی شدند. برنامه مداخله ای به مدت 12 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه گواه این آموزش را دریافت نکرده است. در پایان هر دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس درجه بندی اوتیسم گیلیام (1994) و پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز (1391) بود که در سه مرحله توسط افراد نمونه تکمیل شدند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که برنامه مداخله ای باعث افزایش میانگین خرده مقیاس های رضامندی زوجیت، تعاملات درون خانواده، و مهارت های ارتباطی کودکان اوتیسم درگروه آزمایش شده است (0/05> P )؛ درحالی که افراد گروه گواه در تمام خرده مقیاس ها ی پس آزمون، تغییر قابل توجهی نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه درون خانوادگی به کار گرفته شده در این مطالعه با افزایش سطح خودآگاهی والد و بهبود تعامل مناسب با کودک و همسر توانسته است سطح مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اوتیسم را ارتقا داده و همچنین به بهبود رضامندی زوجیت منجر شود.
رابطه ویژگی های شخصیتی، رضامندی شغلی و رضامندی زوجیت در معلمان دانش آموزان نابینا و عادی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، رضامندی شغلی و رضامندی زوجیت در معلمان دانش آموزان نابینا و عادی شهر همدان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان دانش آموزان نابینا و عادی شهر همدان می باشند که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به فعالیت بودند. حجم نمونه به تعداد 16 نفر معلم دانش آموزان عادی و 16 نفر معلم دانش آموزان نابینا است که معلمان عادی به شیوه خوشه ای چندمرحله ای و از آنجایی که تعداد معلمان دانش آموزان نابینا محدود می باشد، لذا انتخاب نمونه از این جامعه به صورت تصادفی ساده انجام شد. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه نئو فرم کوتاه 60 گویه ای (1991)، پرسشنامه رضامندی شغلی JDI (1969) و پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز (1387) می باشد. روش های تجزیه و تحلیل داده ها آزمون های تی مستقل و همبستگی پیرسون بود. نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی به غیر از روان نژندی، ارتباط مستقیم و مثبت با رضامندی زوجیت و رضامندی شغلی معلمان دارند. در حالی که روان نژندی رابطه ای معکوس با رضامندی زوجیت و رضامندی شغلی نشان داد. از طرفی بین رضامندی شغلی و رضامندی زوجیت در معلمان دانش آموزان نابینا و عادی شهر همدان رابطه وجود دارد. همچنین مولفه های روان نژندی، دلپذیر بودن و مسئولیت پذیری در بین معلمان دانش آموزان نابینا و عادی دارای تفاوت معنی داری می باشد و نیز رضامندی شغلی و رضامندی زوجیت در بین دو گروه از معلمان دارای تفاوت معناداری بود.