مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مذهبی بودن
حوزه های تخصصی:
"چکیده: مجموعه در حال رشدی از پژوهش، اثرات مثبت رفتارها و باورهای مذهبی را بر سلامت جسمانی و روانی نشان دادهاند. همچنانکه شواهد افزایش مییابد، عناصر مذهبی و معنوی در مدلهای نظری پذیرش بیشتری مییابد. اگرچه مطالعات اخیر حکایت از خلاقیت فزایندهای دارد، باید برای روشن شدن روابط درونی میان سازههای مذهبی و اثرات همبسته آن با سلامت، مطالعات بیشتری صورت گیرد.
مقالة حاضر ضمن ارائه تعاریفی از مفاهیم سلامت و مذهب که با چهارچوب روانشناسی سلامت متناسب است، رابطه مشارکت مذهبی و جهتگیری مذهبی با سلامت روانی را مورد بحث قرار داده است. سپس مفهوم مقابله مذهبی را بررسی و به کنکاش در مدل مقابله مذهبی پارگامنت پرداخته و تلاش کرده است تا مکانیزمهای شناختی و رفتاری را که نقش واسطهای در ارتباط میان مذهب و سلامت روانی ایفا میکنند، مورد بررسی قرار دهد. این مقاله با ذکر مزایا و معایب مقابله مذهبی برای سلامت و ارائه پیشنهادهایی برای تلفیق متغیرهای مذهبی در عرصه پژوهشهای آتی به ویژه در قلمرو روانشناسی سلامت بالینی خاتمه مییابد. "
بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی با ازخودبیگانگی نوجوانان موردمطالعه: دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز در سال 91-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از علائم بیماری روحی و روانی در بین انسان ها است که موجب می گردد تا آن ها نتواند نقش هایشان را در ارتباط با خود و یا جامعه به خوبی انجام دهند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی نوجوانان با ازخودبیگانگی آن ها پرداخته است. نمونه موردمطالعه 381 دانش آموزان )دختر و پسر)دبیرستانی شهر شیراز می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی استفاده شده است. اطلاعات موردنیاز با شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به دست آمد.نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای مناسک مذهبی، هویت مذهبی، سبک زندگی و مشارکت فرهنگی رابطه منفی با ازخودبیگانگی نوجوانان دارد و بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. بیشترین همبستگی بین دو متغیر انجام مناسک مذهبی و هویت مذهبی با متغیر ازخودبیگانگی می باشد. مهم ترین متغیری که بیشترین تغییرات ازخودبیگانگی جوانان را تبیین می کند مناسک مذهبی است. این متغیر به تنهایی نزدیک به 19 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهد. دومین متغیر واردشده در مدل، متغیر هویت مذهبی می باشد که 7/2 درصد تغییرات ازخودبیگانگی نوجوانان را توضیح می دهد. سبک مشارکت فرهنگی سومین و آخرین متغیر واردشده در مدل است که با دو متغیر پیشین بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند.
بررسی عوامل موثر در شکل گیری سبک های فرزند پروری در خانواده های شهرستان اندیمشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش بررسی عوامل فرهنگی، دینی، مذهبی و اقتصادی مؤثر در شکل گیری سبک های فرزندپروری در خانواده های شهرستان اندیمشک است. پژوهش، با به کارگیری رویکرد ترکیبی (mixed method)، به روش آمیخته اکتشافی انجام شده است، که شامل روش های کمی و کیفی است. ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامة بامریند و در بخش کیفی مصاحبة نیمه ساختاریافته است. مراحل پژوهش شامل انتخاب جامعه، نمونه گیری تصادفی ساده، اجرای پرسشنامه، تحلیل نتایج و جمع بندی است. جامعة پژوهش 95 نفر از دانش آموزان دختر یکی از دبیرستان های شهرستان اندیمشک است که یک نمونة 75 نفری، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، از میان آن ها انتخاب و سپس با والدین پانزده نفر از آن ها مصاحبه شده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی با استفاده از توزیع فراوانی و درصد، و قسمت کیفی با استفاده از روش کدگذاری و مقوله بندی انجام گرفته است. نتایج پژوهش عبارت اند از: 1- سبک غالب فرزندپروری در بین والدین شهرستان اندیمشک سبک مقتدرانه است؛ 2- باورهای مذهبی والدین در تعیین سبک های فرزندپروری آن ها مؤثر است؛ 3- فضای فرهنگی خانواده ها در تعیین سبک های فرزندپروری آن ها مؤثر است؛ 4- وضیعت اقتصادی خانواده ها در تعیین سبک های فرزندپروری آن ها مؤثر است. در کل، نتایج نشان می دهد که همة این عوامل جزء عوامل تأثیرگذار در تربیت فرزندان به شمار می آیند.
خشونت علیه زنان در خانواده (مطالعه موردی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
149-163
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان و انواع خشونت اِعمال شده علیه زنان در خانواده ها و تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت انجام یافته است. این پژوهش به روش پیمایش و با کمک پرسش نامه بر روی 384 نفر از زنان متأهل شهر اردبیل که حداقل یک سال از ازدواج آن ها می گذرد، انجام گرفته است. با توجه به ناهمگنی اقتصادی و اجتماعی شهر اردبیل، از شیوه چند مرحله ای برای نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، متغیرهای تصور فرمانبردارانه زن از نقش خود در خانواده، تصور سلطه گرایانه مرد از نقش خود در خانواده و تفکیک نقش های جنسیتی زن و مرد، تأثیر مستقیم و معناداری بر خشونت علیه زنان دارند و سطح زندگی خانواده، مذهبی بودن زن و تحصیلات زن و مرد بر خشونت علیه زنان تأثیر معکوس و معنی داری داشته است. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، کل متغیرهای مستقل 45/6 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. جامعه پذیریِ نقش های جنسیتی (سه متغیر تصور فرمانبردارانه، تصور سلطه گرایانه و تفکیک نقش های جنسیتی) بیش ترین تأثیر را در خشونت علیه زنان در جامعه ایفا می کنند.
بررسی تطبیقی وضعیت دین در ایران، ترکیه و مصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقش دین به ویژه در کشورهای ایران، ترکیه و مصر به عنوان کشورهایی در حال توسعه که مواجهه با فرایندهای مدرن داشته و سنت های مؤثر فرهنگی و دینی در این زمینه داشته اند، از جمله زمینه های شکل گیری یکی از پرسش های تحقیق در خصوص کیفیت وضعیت دین در این سه زمینه فرهنگی بوده است. پرسش دیگر، به تطابق الگوی نظری اینگلهارت با یافته های مربوط به پیمایش بین المللی او درباره وضعیت دین در سه کشور مذکور بازمی گردد. در این پژوهش، آخرین موج از این پیمایش ها، مبنا قرار گرفته و مقولات شش گانه مرتبط با حیات دینی که داده های آنها درباره سه کشور مذکور، موجود است و همچنین مقایسه پذیر می باشند، به بررسی این موضوع به صورت تطبیقی مقایسه ای پرداخته شده است. متناسب با سطح سنجش متغیرها، آماره ها و میزان معناداری، تفاوت میانگین ها ارزیابی شده است. گرچه میزان اهمیت مذهب و خدا در زندگی و مذهبی بودن مصر نسبت به ایران و ترکیه و ایران نسبت به ترکیه بیشتر است، اما اهمیت سنت با اهمیت مذهب ضرورتاً وضعیت مشابهی ندارد. همچنین تفاوت معناداری میان میزان عبادت و تأمل در معنا و غایت زندگی در سه کشور مشاهده نشده است.
سلامت معنوی؛ مفاهیم و چالشها
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع چهارگانه سلامت، سلامت معنوی است که ابزارهای مختلفی برای سنجش آن در مورد افراد و گروه های مختلف و بررسی ارتباط سلامت معنوی با دیگر انواع سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) ساخته شده است. علی رغم گستره عظیم پژوهش های انجام شده، مشکلات بسیاری همچون ابهام در تعریف سلامت معنوی، عدم توافق کلی بر مفاهیم اساسی مربوط به مسأله، عدم تبیین مرزهای سلامت معنوی و معنویت، عدم دستیابی به ابزارهایی مناسب جهت سنجش سلامت معنوی (عدم طراحی صحیح سؤالات، سنجش دیگر حیطه های سلامت به جای سلامت معنوی، عدم اعتبار و پایایی برخی ابزارهای سنجش و...) و استفاده از نمونه های کوچک و غیر قابل تعمیم، همچنان به چشم می خورد. با توجه به نفس مسأله، به نظر می رسد انجام پژوهش های متقن علمی مبتنی بر «منبع زلال معنویت»، از جمله اقداماتی است که ممکن است در پاسخگویی به مشکلات فوق کمک کند.
رابطه ی علّی مذهبی بودن و معنویت با سازگاری روانشناختی با میانجی گری دلبستگی به خدا در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل رابطه علّی مذهبی بودن و معنویت با سازگاری روانشناختی با توجه به نقش واسطه ای دلبستگی به خدا می باشد. براین اساس، 144 نفر (82 دختر و 62 پسر) از دانشجویان دانشگاه جندی شاپور اهواز به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجربه معنوی روزانه (2002)، مقیاس درونی-بیرونی عصر جهانی (1990)، مقیاس کوتاه افسردگی-شادکامی (2004)، مقیاس دلبستگی به خدا (2003)، سیاهه دلبستگی به خدا (2004) و مقیاس رضایت از زندگی (1985) بود. برازندگی مدل پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری آزمون شد. اثرات غیرمستقیم نیز با استفاده از روش بوت استراپ مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که رابطه مذهبی بودن و معنویت با سازگاری روانشناختی از طریق متغیر میانجی دلبستگی به خدا برقرار بوده است. همچنین، الگوی پیشنهادی از برازش خوبی بهره مند بوده و سازگاری روانشناختی از طریق مذهبی بودن، معنویت و دلبستگی به خدا پیش بینی و تبیین شده است (93/0GFI =) و (02/0RSMEA =).