مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مهارت حرکتی درشت
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلات بههنگام روانشناختی و آموزشی خانواده محور بر رشد حرکتی کودکان با نشانگان داون زیر 5 سال در شهر اصفهان انجام گرفت. روش بررسی: در این پژوهش تجربی و مداخلهای، والدین 36 کودک مبتلا به نشانگان داون که بهصورت تصادفی ساده انتخاب و بهطور تصادفی تعادلی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند، با استفاده از مدل مشاورهای «هورن بی» تحت مداخلات روانشناختی و با حضور در جلسات آموزشی تحت مداخلات آموزشی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از نماگر رشد حرکتی ویندرز و مقیاس رشد روانی- حرکتی گزل استفاده شد. دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از روشهای آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: با تحلیل دادههای بهدست آمده مشخص شد که عملکرد کلی فرزندان با نشانگان داون زیر ۵ سال، بین دو گروه مداخله و کنترل در مقیاسهای رشد و تحول حرکتی، هم در زمینه رشد روانی- حرکتی و هم در زمینه مهارتهای حرکتی درشت، تفاوت معناداری دارد (001/0> p). نتیجه گیری: مداخلات بههنگام روانشناختی و آموزشی خانواده محور در والدین کودکان مبتلا به نشانگان داون، موجب افزایش رشد روانی – حرکتی و مهارتهای حرکتی درشت فرزندان آنها میشود.
بررسی رابطه بین پایگاه اجتماعی خانواده و میزان رشد حرکتی کودکان 3-4ساله شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تغییر و پیشرفت در رفتارهای حرکتی فرد در نتیجه تاثیر متقابل عوامل ارثی و محیطی حادث می شود. در این میان خانواده به عنوان یک عامل محیطی که علاوه بر اینکه تعیین کننده نژاد و قومیت کودک است می تواند با انتخاب شیوه های تربیتی و نوع سبک زندگی شرایط متفاوتی را برای رشد حرکتی کودکان فراهم کند. این تحقیق سعی کرده است به بررسی رابطه بین پایگاه اجتماعی خانواده ومیزان موفقیت کودکان در اجرای مهارت های درشت و ظریف بپردازد. برای دستیابی به هدف مذکور تعداد 245کودک از شهر اصفهان با روش نمونه گیری ترکیبی احتمالی – خوشه ایی- سیستماتیک انتخاب شدند و اطلاعات لازم از طریق آزمون رشد دنور 2 در دو حیطه مهارت های حرکتی درشت و ظریف و پرسشنامه محقق ساخته مربوط به ویژگی های والدین به دست آمد. نتایج بدست آمده حاکی از رابطه بین پایگاه اجتماعی خانواده و میزان موفقیت کودکان در مهارت های حرکتی ظریف و مهارت های حرکتی درشت بود.
تأثیر تمرینات تعادلی با توپ سوئیسی بر مهارت حرکتی درشت کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت های حرکتی پایه، عنصر اصلی رشد حرکتی اند و به دو گروه مهارت حرکتی درشت و ظریف تقسیم می شوند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرینات تعادلی با توپ سوئیسی بر مهارت حرکتی درشت کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی بود. شرکت کنندگان در پژوهش سه کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی نوع ترکیبی، در رده سنی 8-6 سال بودند. این پژوهش یک مطالعه موردی با طرح خط پایه چندگانه بود. شرکت کنندگان به مدت 9 هفته تحت تمرین با توپ سوئیسی قرار گرفتند. با کاربرد طرح خط پایه چندگانه، تغییر در مهارت حرکتی درشت شرکت کنندگان در توالی های یک هفته ای بررسی شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه کانرز فرم 48 سؤالی والدین و آزمون تبحر حرکتی برونینکس - اوزرتسکی بود. یافته های پژوهش براساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی تجزیه وتحلیل شد. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد مداخله مورد نظر در بهبود مهارت حرکتی درشت سه شرکت کننده اثربخش بوده است (با درصد داده های ناهمپوش (PND) برابر با 100 درصد برای هر سه شرکت کننده). نتایج پژوهش حاضر بیانگر تأثیر مثبت تمرینات تعادلی با توپ سوئیسی در بهبود مهارت حرکتی درشت کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی است.
تأثیر مداخلات رایانه ای حرکتی (ایکس باکس کینکت) بر مهارت های حرکتی درشت کودکان دارای تأخیر حرکتی: تاکید بر تمرینات مدرن
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
75-84
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه اثر مداخلات رایانه ای حرکتی مبتنی بر ایکس باکس بر مهارت های حرکتی درشت کودکان دارای تاخیر حرکتی بود. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بوده و همچنین با توجه به نوع پژوهش در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه شرکت کننده در این پژوهش کلیه دانش آموزان دبستانی شهرستان دلفان در سال 95- 94 مشغول تحصیل بودند را شامل شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه های در دسترس استفاده شد و پس از انجام پیش آزمون با استفاده از چک لیستی که بر مبنای آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ (2000) تهیه شده بود 30 نفر که دارای تأخیر رشدی بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در 2 گروه 15 نفری (تجربی و کنترل) گزینش شدند. گروه تجربی مداخلات بازی های ایکس باکس کینکت را به مدت سه ماه اجرا کردند در حالیکه گروه کنترل تمرین استاندارد شده و خاصی نداشت. نتایج: بعد از آنکه نمونه های پژوهش با استفاده از آزمون الریخ-2 همگن شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین میانگین باقیمانده نمرات مهارت های حرکتی درشت (جابجایی و دستکاری) آزمودنیها بر حسب عضویت گروهی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0 = P). نتیجه گیری: می توان با طراحی برنامه متناسب رشدی ( برای مثال، ایکس باکس کینکت) و غنی سازی محیط آموزشی، فرصت رشد حرکات پایه که اساس رشد مهارت های ورزشی هستند را در کودکان دارای تأخیر حرکتی بهتر کنیم.
ارتباط بین مهارت های حرکتی ظریف و درشت با پیشرفت تحصیلی در کودکان: نقش واسطه هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
239-256
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه مهارت حرکتی ظریف و درشت با پیشرفت تحصیلی در کودکان هفت ساله بود. همچنین در یک مدل واسطه رابطه مهارت حرکتی و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری هوش هیجانی مورد آزمایش قرار گرفت. شرکت کنندگان 200 نفر کودک (100 دختر و 100 پسر) هفت ساله از شهر تهران بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. مهارت حرکتی ظریف و درشت با استفاده از آزمون برونینکس اوزرتسکی-2، هوش هیجانی با پرسش نامه هوش هیجانی شوت و پیشرفت تحصیلی با آزمون موفقیت فردی وکسلر ارزیابی شد. نتایج نشان داد مهارت حرکتی ظریف و درشت، هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی با یکدیگر رابطه مثبت دارند. تجزیه و تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مهارت حرکتی از طریق یک مسیر غیرمستقیم و به واسطه هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی تأثیر مثبت دارد. این نتایج حاکی از اهمیت حیاتی تأکید بر مهارت های حرکتی ظریف و درشت برای موفقیت تحصیلی سال های ابتدایی مدرسه است.
مقایسه تاثیر مداخلات مبتنی بر فعالیت حرکتی، مشارکت ورزشی، تبحر حرکتی و تعادل نوجوانان با اختلال هماهنگی رشدی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
349 - 360
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این تحقیق بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات گروه محور بر مهارت های حرکتی درشت و انگیزه مشارکت ورزشی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی 8-10 ساله بود. روش شناسی: 30 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند و گروه تجربی به مدت 8 هفته در تمرینات ورزشی و بازی گروه محور شرکت نمودند. قبل و بعد از 8 هفته، از هر دو گروه آزمون رشد حرکتی درشت الریخ که دارای دو خرده مقیاس جابجایی و کنترل شیء می باشد، و پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی گرفته شد. نتایج: نتایج آزمون t نمره های تفاوت نشان داد که انجام تمرینات ورزشی و بازی گروه محور، تاثیر معنی داری بر هر دو خرده مقیاس رشد حرکتی درشت و انگیزه مشارکت ورزشی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد تاکید بر گروه محور بودن تمرینات ورزشی و بازی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی، می تواند مهارت های حرکتی درشت آنان را ارتقا بخشده و انگیزه مشارکت ورزشی آنان را افزایش دهد.
تاثیر دوروش تدریس کودک محور و معلم محور بررشد حرکتی درشت دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
17 - 36
حوزه های تخصصی:
توجه به رویکرد آموزش مهارت حرکتی نشان می دهد که نوع و ماهیت نحوه تدریس یکی از مهم ترین متغیرهای مؤثر در آموزش مهارت های حرکتی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو روش تدریس کودک-محور و معلم-محور بر رشد حرکتی درشت دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بود. 53 نفر از دانش آموزان دختر مبتدی با میانگین سنی 16/0±11/9 برای اجرای پژوهش داوطلب شدند که پس از اجرای پیش آزمون به صورت تصادفی به سه گروه آزمایشی (تمرین عمدی، بازی عمدی و رقابت سازمان یافته) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه ها به مدت 12 هفته و دو جلسه در هفته مطابق با روش آموزشی تمرین کردند. در پایان هفته ششم، میان آزمون و در پایان هفته 12، پس آزمون انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون تبحر حرکتی برونیکس-اوزرتسکی (1978) و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 0.05≥P استفاده شد. نتایج نشان داد که روش تدریس در بهبود مهارت بنیادی درشت دانش آموزان تاثیرگذار و اثربخشی آن در گروه رقابت سازمان یافته بیشتر ازبقیه گروه ها بوده است. همچنین بین خرده مقیاس های دویدن، تعادل، هماهنگی دوسویه و هماهنگی اندام فوقانی درمرحله میان و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود نداشته و میزان قدرت در مرحله پس آزمون در گروه رقابت سازمان یافته بالاتر از بقیه گروه ها بوده است.
نقش هماهنگی حرکتی در پیش بینی کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
29 - 37
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کارکردهای اجرایی به عنوان بالاترین سطح از عملکرد شناختی برای فعالیت های ذهنی و رفتار هدفمند ضروری است. علاوه براین، نقش فعالیت های جسمانی و تمرینات هماهنگی در ایجاد تفاوت های عصب شناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، پیش بینی کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در ارتباط با هماهنگی حرکتی بود. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره ابتدایی (12-7 ساله) شهرستان سرپل ذهاب بود که از بین آنها 150 آزمودنی (88 پسر و 62 دختر) با رعایت ملاک های ورود یعنی مشارکت داوطلبانه، عدم سابقه آسیب و بیماری، و عدم تکرار پایه تحصیلی به صورت هدفمند از چهار مدرسه انتخاب شدند. داده های مربوط به هماهنگی حرکتی، کارکردهای اجرایی و وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب با استفاده از آزمون تبحر حرکتی برونینکز-اوزرتسکی، پرسشنامه رفتاری کارکردهای اجرایی بریف و کارنامه تحصیلی دانش آموزان جمع آوری شد و سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون بررسی گردید. هماهنگی حرکتی به عنوان متغیر پیش بین و متغیرهای کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی به عنوان ملاک درنظر گرفته شدند. نتایج: نتایج نشان داد که بین هماهنگی حرکتی با کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی ارتباط معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: می توان گفت که هماهنگی حرکتی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی محسوب نمی شود و نقش چندان مهمی در آنها ندارد.
مقایسه مهارت های حرکتی کودکان سندروم داون، کم توان ذهنی و اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مهارت های حرکتی در چهار گروه کودکان کم توان ذهنی، سندروم داون، طیف اوتیسم و گروه کودکان عادی اجرا شد. روش پژوهش: راهبرد پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش کودکان 7 تا 12 ساله مراکز استثنایی شهر رشت در سال 1401 بودند. 100 نفر (برای هر گروه 25 نفر) به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. خرده آزمون های عملکرد حرکتی درشت و ظریف از فرم کوتاه شده ابزار اندازه گیری تبحر حرکتی برونینکس اوزرتسکی-نسخه دوم جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس در سطح معناداری0/05 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در خرده آزمون های سرعت حرکت و چابکی، تعادل، قدرت، زمان واکنش، چالاکی اندام فوقانی و نمره کل تبحر حرکتی، عملکرد کودکان دارای اوتیسم و نشانگان داون، ضعیف تر از دو گروه دیگر بود (0/001=P). در خرده آزمون های تعادل و قدرت تفاوت معناداری بین دو گروه کودکان عادی و کم توان ذهنی وجود نداشت. همچنین، در خرده آزمون های هماهنگی دوسویه و کنترل بینایی-حرکتی، کودکان اوتیسم عملکرد ضعیف تری نسبت به هر سه گروه دیگر داشتند (0/001=P) و بین سه گروه دیگر تفاوت معنا داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به مهارت های حرکتی ضعیف کودکان اوتیسم و نشانگان داون و تأثیر مهارت های حرکتی با مهارت های اجتماعی، تحصیلی و یادگیری به نظر می رسد گنجاندن آموزش و تمرینات مهارت های حرکتی در کودکان با نیازهای ویژه در سنین پایین تر در روتین برنامه های آموزشی در مدارس و مراکز کاردرمانی ضروری است.
اثر خود تنظیمی بر تبحر حرکتی و مهارت اجتماعی کودکان پیش دبستانی با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
51 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر خود تنظیمی بر تبحر حرکتی و مهارت اجتماعی کودکان پیش دبستانی بااختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان بادامنه سنی 7-4 سال دارای اختلال هماهنگی رشدی شهرستان بابل بود که 30 نفر از آنها به روش هدفمند انتخاب و پس از اجرای پیش آزمون به روش تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی ویلسون (2007)، برونینکس- اوزرتسکی (1978) و مهارت اجتماعی گرشام والیوت (1990) استفاده شد. گروه ها به مدت 16 جلسه، دو جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه مطابق با روش آموزشی تمرین کردند و در پایان هفته هشتم پس آزمون انجام شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار اس پی اس اس (نسخه22) در سطح معنی داری P≤0.05 انجام شد. نتایج نشان داد که خودتنظیمی بر مهارت حرکتی درشت (0.002p= و F=0.434)، مهارت حرکتی ظریف (0.001p= و F=0.820)، مهارت حرکتی ظریف و درشت (0.0031p= و F=1.153) و مهارت اجتماعی (0.0046p= و F=0.056) اثر معنی داری داشته است. در نتیجه خودتنظیمی بر رشد حرکتی و مهارت اجتماعی موثر بوده و پیشنهاد می شود از این راهبرد برای بهبود مهارت های حرکتی و اجتماعی درکودکان پیش دبستانی دارای اختلال هماهنگی رشدی استفاده شود.