فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
39 - 66
حوزههای تخصصی:
کلاسیک ها و معاصران جامعه شناسی و اندیشه اجتماعی، در سه رهیافت اثباتی، ضداثباتی و پسااثباتی منطق و ساختار مفاهیم در علوم اجتماعی را حول این پرسش ها مورد بحث و تعمق قرار داده اند: مفاهیم علوم اجتماعی و مفاهیم علوم طبیعی ازحیث ساختار، هدف و کارکرد چه شباهت و تفاوتی با هم دارند؟ انواع مفاهیم علوم اجتماعی کدام اند؟ آیا مفاهیم علوم اجتماعی از نوع مفاهیم عام علوم طبیعی هستند یا از گونه مفاهیم فردی مورخان؟ آیا مفاهیم علوم اجتماعی ارزش بارند یا رها از ارزش؟ در پاسخ به این پرسش ها مقاله حاضر از طریق بررسی مبانی کانتی و نئوکانتی نظریه پسااثباتی وبر، ماهیت، ساختار و کارکردهای مفهوم سازی تیپ آرمانی را در قالب هشت گزاره مرتبط با هم صورتبندی کرده است. این مقاله به طور سلبی استدلال می کند که تیپ آرمانی متمایز از مفاهیم فردی مورد نظر ریکرت، مفاهیم کلی علوم طبیعی-ریاضی، مفاهیم طبقه بندی کننده و مفاهیم جمعی برگرفته از زندگی روزمره است؛ سپس به طور ایجابی استدلال می کند که تیپ آرمانی ارزش بار و از سنخ مفاهیم تکوینی است. تیپ آرمانی ابزاری ضروری برای امکان بررسی علمی واقعیت اجتماعی، فهم معنای کنش، تحلیل علّی پدیده های اجتماعی، تأمین و افزایش دقت مفهومی، راهنمای ساخت فرضیه، ارزیابی واقعیت ، ارزیابی سیاستگذاری ها و بررسی تطبیقی است.
اقتضائات پلتفرمی و چگونگی ابراز هواداری؛ با تمرکز بر هواداری موسیقی پاپ کُره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
195 - 161
حوزههای تخصصی:
هواداری، یکی از پدیده های اجتماعی متأثر از روندهای رسانه ای شدن و پلتفرمی شدن در جهان امروز است. در مطالعات رسانه غالباً توجه زیادی به ماهیت و اقتضائات رسانه نشده و این پدیده به مثابه نوعی جعبهٔ سیاه، نادیده گرفته می شود. درک ویژگی های خاص پلتفرم های گوناگون و شناخت امکانات یا محدودیت های این پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداریِ هواداران، هدف اصلی این پژوهش است. مبانی نظری این پژوهش بر دو مفهوم اصلی، یعنی جبرگرایی تکنولوژیک و پلتفرمی شدن تمرکز دارد. در اجرای روش پژوهش، با 10 نفر از هواداران گروه های کی پاپ مصاحبه شده است. یافته های حاصل از تحلیل مضمون مصاحبه ها در قالب 5 مضمون اصلی «انگیزه ها و دلایل هوادارشدن و هوادارماندن»، «ویژگی های خاص هر پلتفرم از منظر هواداران»، «پلتفرم هواداری»، «تغییر پلتفرم هواداری و نقش آن در ابراز هواداری»، و «موانع و محدودیت های پلتفرمی برای ابراز هواداری» تبیین شده اند. در مجموع می توان ادعا کرد آنچه هواداری در پلتفرم را شکل می دهد، ترکیبی از عوامل فناورانه و اجتماعی است. اقتضائات پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداری نقش دارند؛ اما تنها عامل تعیین کننده نیستند و نقش آفرینی شان در تعامل با عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ...، نتیجهٔ نهایی را رقم می زند.
برساخت هویت اجتماعی به میانجی الگوهای غذایی: مطالعه کیفی مشتریان 15- 65 ساله رستوران ها و کافی شاپ ها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
112 - 128
حوزههای تخصصی:
تأمل در الگوها و پسندهای غذایی کنشگران بدون در نظر گرفتن پیوند پیچیده ای که امروزه بین فرایندهای برساخت هویت و مصرفی شدن همه چیز شکل گرفته است امکان پذیر نیست. از این زاویه، مطالعه ذائقه و سلیقه مصرف کننده موضوع پژوهش های بسیاری در جامعه شناسی بوده است، به ویژه بدین جهت که در جامعه معاصر هویت کنشگران، با کم رنگ شدن سنت ها، به طرز روزافزونی حول و حوش فرایندهای مصرف شکل می گیرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که هویت اجتماعی افراد چگونه به میانجی انتخاب ها و پسندها و سلایق غذایی آنان برساخت می شود. برای تأمل نظری در این مسئله، از نظریه تمایز بوردیو و نیز از نظریه بازاندیشی گیدنز استفاده شده است. روش مورد استفاده از جنس پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، مشتریان 15-64 ساله رستوران ها و کافی شاپ های شهر تهران است که 400 نفر از آنان به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که تمایل به الگوهای غذایی لاکچری بیشترین فراوانی را در بین جامعه آماری دارد. هر اندازه که میزان سرمایه ها، به ویژه سرمایه اقتصادی، در میان مشتریان بیشتر باشد، این تمایل نیز بیشتر می شود. میل به انتخاب غذای لاکچری همچنین در میان مشتریانی که گرایش به نمایش پرستیژ و اعتبار اجتماعی فرهنگی خود دارند به وفور دیده می شود. این یافته مؤید آن مضمون نظری است که کنشگران در جامعه مصرفی تمایل دارند هویت اجتماعی خود را با اتکا به منطق مصرف لاکچری به نمایش بگذارند. در انتخاب الگوی غذایی، مشتریان می کوشند سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی خود را به نوعی سرمایه اقتصادی تبدیل کنند.
فلسفه فارابی در میانه انتزاعی و انضمامی؛ الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه فارابی به دقیق ترین معنای واژه، فلسفه ای مسئله محور و این جهانی است. این سخن در مقابل ادعایی قرار دارد که فلسفه فارابی را تماماً انتزاعی و بی ارتباط با موضوعات انضمامی دوره حیات فارابی می داند یا حتی اگر به چنین ارتباطی قائل است، الگوی فلسفی پیشنهاد شده را اساساً غیرقابل تحقق در این جهان می داند و آن فلسفه را در شئون متعدد انسان شناسی و سیاست و اخلاق و غیره را ناظر به عالی ترین پاره نفس آدمی، یعنی روح او متصور شده است. در مقابل این ادعا، که طرفداران بسیاری دارد، این نوشتار مدعی است نه تنها فلسفه فارابی اساساً مولود زمینه های انضمامی سیاسی و دینی و فرهنگی و اجتماعی زمانه حیات او است بلکه راه حل او برای مشکلات زمانه، برخلاف دیگر راه حل های تک سویه، بر دوگانه متمایز اما مرتبط ایدئال- واقعی مبتنی است. بنابه وجه اخیر، فارابی تلاش کرده است بین سنت قدمایی و اقتضائات زمانه جمع آورد و عقلای جهان را در حل مسائل جامعه اسلامی زمانه خود به مدد گیرد. در این مقاله تلاش می شود ضمن واکاوی این زمینه ها، و تحلیل پاسخ فارابی به مسائل و بحران های زمانه، این سنخ از اندیشیدن را به عنوان الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی پیشنهاد دهد که هم زمان دو وضعیت واقعی و ایدئال را به رسمیت می شناسد.
«هستی شناسی عملیات فرهنگی»، صورت بندی بافتواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پدیده های مختلف، فرهنگ و متعلقات آن، ازجمله محصولات و اقدامات فرهنگی، از اموری است که به اندازه وسعت و شدت تأثیری که دارد، مهم تلقی نمی شود. گواه این مدعا، کمبود و درواقع، نبود مدل ها و راهنماهای طراحی اقدامات و محصولات فرهنگی است. ازآنجاکه طراحی روش شناسی ها، روش ها، تکنیک ها و ابزارهای پشتیبان طراحی اقدامات فرهنگی، عمیقاً وابسته به مطالعات هستی شناسانه است، هدف این پژوهش، تولید ساختاری منسجم برای معرفی ارکان عملیات فرهنگی از بُعد هستی شناسی با رویکرد شبکه ای تعریف گردید. این پژوهش، مبتنی بر رویکرد پژوهشی تحلیل محتوای کیفی با اتخاذ استراتژی تجزیه وترکیب انجام گردید. در عملیاتی نمودن این استراتژی، برای مرحله گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و مرور نظام مند، برای مرحله تجزیه وتحلیل و ترکیب داده ها، از روش فراترکیب، برای اجرای روش فراترکیب، از الگوی سندلوسکی و باروسو، برای طی پیاده سازی این الگو از تکنیک کدگذاری و برای پیاده سازی این تکنیک از ابزار نرم افزاری مکس کیودی ای استفاده شده است. از بین مدل ها، روش ها و روش شناسی های بررسی شده، در مجموع، 10 گزینه برای انجام فراترکیب برگزیده شد. این پژوهش قائل است عملیات فرهنگی، صرفاً با اقدام سمت مجری به فرجام نمی رسد، بلکه تکمیل آن متوقف بر اقدام سمت مخاطب است. صورت بندی این نگاه با استفاده از استعاره نسج و بافت بدین گونه بیان می شود که هر عملیات فرهنگی، مانند تنیدن رشته تارهای بهره سازی در رشته پودهای بهره برداری است و درنهایت آنچه حاصل می شود، عملیات فرهنگی به مثابه بافته ای منسجم است. رشته تارهای بهره رسانی و رشته پودهای بهره برداری مبتنی بر پنج وجه تعریف شده برای هر حرکت، شامل پنج رشته «رانه»، «عامل»، «کارمایه»، «عمل» و «پایانه» است.
تحلیل معنایی نقوش ویژه سفالینه های هزاره های سوم تا چهارم ق.م. فرهنگ موسیان (با اتکاءِ بر جهان نگری و باورهای اجتماعی- فرهنگی مردمان پیش از تاریخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مستندات فرهنگی و هنری متعددی از بومیان فرهنگ موسیان، مردمانی که پیش از تاریخ در نقاطی از جنوب ایران قدیم زندگی می کرده اند، به جای مانده است. از این میان، نگاره های تصویرسازی شده ویژه ای بر روی سفالینه ها از این فرهنگ کشف شده است که بسیار جلب توجه می کند. آنچه باعث می شود این نگاره ها شاخص به نظر آید نقوش تجریدیِ بر روی آن سفال نگاره ها با محوریت انسان است. ترسیم این نقوش تجریدی و خاص نمی تواند بی معنا و مفهوم بوده باشد. سوال اساسی در اینجا این است که نقوش تصویرسازی شده این نگاره ها چه معنا، مفاهیم و پیام های پنهانی را در خود مستتر داشته و منتقل می کنند؟ با این توجه مسأله اصلی پژوهش حاضر، دریافت معنای پنهان در این نگاره ها با توجه به عناصر تصویری کاربردی در آنهاست. هدف پژوهش حاضر ضمن مطالعه بخش مغفول مانده از هنرهای تجسمی در فرهنگ ایران پیش از تاریخ، اثبات هم-گنی این نگاره ها در یک رسته و با یک نام موسومی بر اساس دریافت معنای پنهان نگاره-ها از جهان نگری اعتقادی_اجتماعی و فراروایت شده در فرهنگ پیشاتاریخ است. این مهم با اتکاء به شناخت و شناساندن زیست اجتماعی_فرهنگی مردمان پیش از تاریخ و تعمیم آن به عناصر تصویری نگاره های فرهنگ موسیان محقق خواهد شد. بر این اساس روش پژوهش حاضر کیفی_تحلیلی بوده که داده های آن با رویکرد تاریخی و با کاربست ابزار کتابخانه ای مهیا شده است. با تحلیل و تأویل متقن، معنای پنهان سفال نگاره های پیشاتاریخ موسیان آشکار و نگاره ها با عنوان و رسته نگاره های نمادین_اعتقادی فرهنگِ پیشاتاریخ موسیان موسوم می شود. این گزاره اخیر از نتایج بنیادین پژوهش است.
تأملی انتقادی بر زندگی اجتماعی افراد دارای معلولیت در ایران؛ یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
115 - 145
حوزههای تخصصی:
زیست افراد دارای معلولیت در جامعه، یکی از مهم ترین مسائلی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از محققین و خصوصاً صاحب نظران حوزه علوم انسانی قرار گرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی مسائل و مشکلات زیست اجتماعی افراد دارای معلولیت در جامعه ایرانی است. روش این پژوهش از نوع فراترکیب بوده و از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. بر این اساس با تکیه بر معیارهای روش فراترکیب، نتایج پژوهش های پیشین بین سال های 1380 تا 1402 مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، مطالعات گذشته شناسایی و از بین 317 سند علمی معتبر، در نهایت 56 مقاله علمی و پایان نامه با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. همچنین برای بررسی کیفیت و پایایی یافته های این مطالعه، از شاخص کاپا استفاده شده است که نتایج آن حکایت از کیفیت مناسب یافته های پژوهش دارد. یافته های این پژوهش منجر به شکل گیری کدهای متفاوتی شد و پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و اِدغام یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی؛ هشت زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارت اند از: خودمدیریتی، تاب آوری، نابرابری فضایی و مکانی، کنشگری رسانه ای، ناکارآمدی حقوقی، تبعیض، نابرابری شغلی و طردشدگی. درنهایت نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زمینه های یاد شده بیشترین تأثیر را بر زیست معلولین در جامعه ایرانی در دو دهه اخیر داشته است.
عمل محسنانه: پدیدارشناسی کار (مطالعه موردی نهضت سوادآموزی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
187 - 213
حوزههای تخصصی:
متناسب با هر صورتی از زندگی و نظریه ای درباره آن، «کار» نیز معنای متفاوتی می یابد. انقلاب اسلامی نیز جهان بینی و سبکی از زندگی را ایجاد کرد که طبیعی است معنای متفاوتی از کار را نیز رقم بزند. با توجه به نیاز جامعه بعد از انقلاب اسلامی به آموزش، نهضت سوادآموزی تحت تاثیر نیروی انقلاب اسلامی در سال 1358 شکل گرفت و در آن، معنایی از کار سربرآورد که ویژگی های خاص و متمایزی نسبت به دیگر معانی کار داشته است. سعی شده است تا این مفهوم و معنای کار که در نهضت سوادآموزی، با تمرکز بر نهضت سوادآموزشی در مشهد، به عنوان مبنای فعالیت اعضاء آن بوده است، مورد پژوهش قرار گیرد. به جهت اهمیت مبانی اسلامی-ایرانی، برای فاصله گرفتن از مبانی نسبی گرایانه سعی کرده ایم تا با تعدیل روش شناختی در روش پدیدارشناسی این پژوهَش به سرانجام برسد و در این راستا تلاش شده است از آموزه های کربن در پدیدارشناسی استفاده شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معنای حاضر در نزدِ اعضاء نهضت سوادآموزیِ مشهد که از طریق 50 مصاحبه و تحلیل دو کتاب تاریخ شفاهی در این زمینه به روش پدیدارشناسی به آن ها دست یافته ایم، متناظر با معنای قرآنی از کار در مفهوم عمل محسنانه بوده است.
جنسیت زدگی نشانه ها در خود - نگاره های زنان (مطالعه موردی: آثار هنرمندان پسامدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
14 - 25
حوزههای تخصصی:
کارکرد نظام های زبانی که یک پیام را توسط نشانه ها منتقل می کنند، تثبیت واقعیت و طبیعی سازی آن بوده که این امر خالی از ایدئولوژی و لایه های معنایی نمی باشد و افراد یک جامعه به جهت دریافت پیام، نشانه ها را در قالب قراردهای فرهنگی می آموزند. بازنمایی تصویری از طریق نظام زبانی بصری در طول تاریخ ایده ها و باورهایی از تمام امور، نظیر جنسیت و هویت را پدید آورده است و جامعه آن ها را فرا گرفته است. هنرمندان پست مدرن که همواره در پی ساختارشکنی و آشنایی زُدایی هستند، در آثار خود به نقد باور های طبیعی سازی شده در جامعه، از طریق بازنماییِ هنجارشکن و نامتعارف، می پردازند. در این پژوهش خودنگاره های عکاسان پست مدرن که توسط دال های بصری ، قراردادهای از پیش تعیین شده ی هویت و جنسیت را به چالش کشیدند، مورد توجه قرار گرفته و با اتکا به دیدگاه اُمبرتو اِکو تحلیل شده است. هدف از این کار کشف لایه های معنایی و وجوه اشتراکِ آثار و واسازی ایماژهای مسلط هویت و جنسیت در عصر حاضر است. نمونه مورد مطالعه، خودنگاره های سه عکاس پست مدرنِ زن، سیندی شرمن، کلود کائون و جیلیان ورینگ می باشد. نتایج نشان می دهد که خوانش عکس غالباً امری بین الاذهانی است و کیفیت خوانش به حلقه خوانندگان وابسته است. به علاوه، فهم متن همواره نوعی غیرطبیعی سازی آن است. نتایج همچنین بیانگر آن است که آثار مورد بحث صرفاُ ارجاع به خود نبوده و در آن ها از رمزگانی بهره برده شده که بر جنسیت زده بودن نحوه بکارگیری نشانه ها در بازنمایی زن تأکید دارد.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی و تنظیم هیجان بر اساس باورهای مذهبی و سبک زندگی مذهبی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر همدان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
119 - 136
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی و تنظیم هیجان بر اساس باورهای مذهبی و سبک زندگی دینی در دانش آموزان اجرا شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه این پژوهش 368 نفر (193 دختر و 175 پسر) دانش آموز مقطع متوسطه اول شهر همدان در سال 1401-1402 بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی، تنظیم هیجان و باور مذهبی پاسخ دادند. داده ها توسط شاخص آماری ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار spssنسخه 22 تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد باور مذهبیو سبک زندگی مذهبی ، بهزیستی روانشناختی و تنظیم هیجان را پیش بینی می کند و رابطه بین آنها از لحاظ آماری مثبت و معنادار می باشد. بدین معنی که دانش آموزانی که میزان باورهای مذهبی آنها بالاتر بود در فرایند مقابله با رویدادهای منفی زندگی، توانمندتر بودند و مولفه های شادکامی ، عزت نفس ،کنترل هیجان و رضایت از زندگی در انها تفاوت چشمگیری داشت . باور مذهبی، زمینه شکلگیری تعلق شخصی به منبع حمایتی متعالی است که به رفتار فرد، معنای دائمی و ویژه می بخشد و از این طریق سبک زندگی فرد را به شکل هدفمند، به سوی تحقق معنای بزرگ پیش خواهد برد.
ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل مدیران، معاونان و کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که عوامل علی دربرگیرنده: عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی؛ عوامل تشدیدکننده دربرگیرنده: نقصان در قوانین و مقررات سازمان، مدرنیته، رسانه ها و اینترنت، نوع سازمان(دولتی/ خصوصی)؛ عوامل محدودکننده دربرگیرنده: تقویت ارزش ها و اعتقادات دینی، تقویت نظارت سازمانی؛ مصادیق روابط عاشقانه دربرگیرنده: روابط کلامی، رفتاری، جنسی؛ مکانیزم های مدیریت عشق دربرگیرنده: نگرش و برخورد مدیران، اقدامات مدیریت منابع انسانی، حفظ حریم شخصی، برنامه های آموزش و مشاوره، رفتارهای اخلاقی و سازگارانه، منشور اخلاقی مکتوب؛ فرصت ها دربرگیرنده: افزایش رضایت شغلی، افزایش نشاط سازمانی، شکل گیری احساسات مثبت و چالش ها دربرگیرنده: مشکلات جسمی، تنش های عاطفی، تنش های جنسی، روابط ناسالم با سایر همکاران، اختلال در کارکرد شغلی، شکل گیری روابط غیراخلاقی، تضعیف اعتبار اجتماعی و تضعیف ارزش ها می باشد.
فرهنگ های مطالعاتی پژوهشگران علوم انسانی در مؤسسات تحقیقات سیاستیِ وابسته به وزارت عتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارها در سطح کلان و عادت واره های محققان، مانع از اثربخشی تحقیقات علوم انسانی در ایران می شود؛ اما این پایان داستان نیست. پژوهشگران با این محدودیت های ساختاری و زمینه ای کلنجار می روند و از این طریق فرهنگ های مطالعاتی متنوعی رقم می خورد. این مقاله با هدف فهمی از گره فروبستهٔ تحقیقات علوم انسانی در ایران به سراغ نظریه ای موقعیتی و خاص و زمینه مند رفته است. تجربه زیسته میان ذهنیِ 32 تن عضو هیئت علمی نهادهای سیاست پژوهی با تنوعات رشته ای شان، فهم نسبتاً عمیق تری از گوناگونی بسیار در فرهنگ های مطالعاتی آنها به دست می دهد. شش صد گزاره با تکنیک «CCDA» تحلیل شده و با یادداشت های فنی به مدلی برای توضیح امر منجر شده است. ما با یک وضعیت دوگانهٔ مرزی در تحقیقات مواجه هستیم. دوازده دسته شرایط اثرگذار، یازده وضعیت زمینه ای و دوازده گروه سنخ شناسی راهبردهایی که محققان در چنین شرایطی در پیش می گیرند و تنوع فرهنگ مطالعاتی آنها با آثار و نتایج اکتشاف شده است. گرچه به جای جذب دانش با حالاتی از دانش سرگردان، دانش معطل، دانش پرستیژی و یا دانش تصنعی مواجه هستیم، اما عرصه خالی از انواع ابتکارات بدیع در فرهنگ های مطالعاتی پژوهشگران ایرانی نیست.
معرفی و گونه شناسی نقوش دستبافت های سنتی و بومی تبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
105 - 129
حوزههای تخصصی:
درکتب تاریخی، تبرستان یکی از سه منطقه عمده تولیدات بافته های نفیس ایران به شمار می رود و هنر بافندگی آن تا امروز در ارتفاعات این منطقه ادامه دارد. ولی اطلاعات کمی درباره نقوشِ بافته های تبری وجود دارد. از آنجا که وضعیت جغرافیایی تبرستان و دوربودن از حکومت های مرکزی، سبب حفظ ویژگی های فرهنگی این منطقه، در دوران تاریخی بوده است، از این رو شناسایی نقوش بافته های تبرستان می تواند بستری برای شناخت عناصر تصویری و هویت فرهنگی منطقه باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقوش سنتی دستبافت های محدوده تبرستان است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه توصیفی-تحلیلی داده ها را مورد مطالعه قرار داده است. اطلاعات نقوش به صورت میدانی و با نمونه برداری از اصل دستبافت های سنتی حوزه های بافندگی در مناطق تاریخی تبرستان بدست آمد و برای تحلیل از منابع اسنادی استفاده گردید. یافته های پژوهش، 150 نقش با ارزش بافته های سنتی تبرستان را نشان می دهند که به لحاظ اشکال و مضمون قابل تقسیم به نقوش گیاهی، جانوری، نقوش هندسی و انتزاعی هستند و بن مایه های زیادی از نقوش باستانی مانند: اشکال ترنج مانند، گلهای چهارپر، پرندگان متقابل، درخت متقارن و نقش سواستیکا، در این نقوش دیده می شوند. با توجه به وجود نقوش کهن در بافته های تبری و مقایسه آنها با نقوش صنایع هنری قرون اولیه اسلامی در تبرستان، به نظر می رسد این نقوش قبل از اسلام و در دوره ساسانیان در بافته های تبرستان بکار میرفته اند و کاربرد آنها تا امروز دردستبافتهای سنتی ارتفاعات البرز در تبرستان استمرار داشته است.
بازخوانی جامعه شناختی "اخلاق عرفانی" با تکیه بر روایات سلوکی ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
187 - 212
حوزههای تخصصی:
یکی از بُعدهای اخلاق عرفانی، که عارفان به آن اهتمام داشته اند، جنبه اجتماعی آن است. برخلاف آنچه عموماً تصور می شود، عرفان اسلامی جریانی منفعل نسبت به جامعه نبوده است و مسولیت پذیری عارفان در فتوت نامه ها و توصیه های سلوکی آنان کاملا آشکار است. هدف از این تحقیق، بررسی ابعاد اجتماعی در سیره و احوال عارفان مسلمان است، که بهترین نمونه چنین زیست اجتماعی عرفانی را می توان در فتوت نامه ها و حکایات سلوکی ابوسعید ابوالخیر مشاهده نمود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که زیست اجتماعی ابوسعید ابوالخیر یکی از بهترین الگوها برای اخلاق اجتماعی عرفانی محسوب می گردد. وی عبادت را فقط عزلت نشینی نمی داند، بلکه یکی از مهم ترین جنبه های دین داری را در مسولیت اجتماعی، جستجو می کند و هیچ گاه بر رهبانیت و فاصله گرفتن از جامعه، تاکید نمی کند. از مهم ترین بُن مایه های حکایات ابوسعید، خدمت به خلق به عنوان یک وظیفه عبادی، توجه به حقوق دیگران، گذشت و ایثار، وفاداری و مسولیت پذیری وی نسبت به جامعه است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و مراجعه به کتب اخلاقی عرفانی و با استناد به اثر اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، در جهت مصداق یابی اخلاق اجتماعی عرفانی انجام یافته است.
سنجش رابطه بین مولفه های سرمایه اجتماعی شهروندان آذربایجان غربی با اعتماد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
55 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق «سنجش رابطه بین مولفه های سرمایه اجتماعی شهروندان آذربایجان غربی با اعتماد سیاسی» با روش پیمایشی، در بین کلیه شهروندان استان آذربایجان غربی بالای 18 سال به تعداد ۲,۲۸۴,۳۵۹ نفر، با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 384 نفر حجم نمونه با استفاده از پرسشنامه انجام شد. یافته ها نشان داد: برمبنای ضریب روایی آلفا کرونباخ، کلیه گویه های متغیرها، از قابلیتِ پایایی لازم و مطلوبی برخوردار می باشند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون حاکی از معناداری بین تمام متغیرها بود. طبق آزمون رگرسیون چندگانه، اعتماد سیاسی در استان آذربایجان غربی بستگی دارد به: افزایش 16 درصدی مشارکت سیاسی؛ افزایش 18 درصدی بخشش و روحیه داوطلبی؛ افزایش 15 درصدی مشارکت مذهبی و افزایش 35 درصدی عدالت در مشارکت مدنی. بنابراین هر چه میزان سرمایه اجتماعی در بین شهروندان افزایش پیدا کند، به همان نسبت میزان اعتماد سیاسی ایشان بیشتر شده و به موازات آن میزان مشارکت های مدنی و اجتماعی مردم نیز افزایش خواهد یافت.
نقش ادبیات داستانی در بررسی آثار هنری بر پایه نظریه جامعه شناسی واثنو (مطالعه موردی: نگارگری صفوی و رمان نام من سرخ اثر اورهان پاموک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر صفوی به عنوان یکی از درخشان ترین دوره های هنری در ایران، با حمایت پادشاهان از هنرمندان همراه بود. نقل و انتقالات سیاسی این دوره، باعث آشنایی بیشتر هنرمندان شرقی با هنر غرب شد. پژوهش حاضر ضمن بررسی جوانب بصری و نظری نگارگری صفوی از دیدگاه رمان «نام من سرخ» بر پایه جامعه شناسی واثنو، تفاوت های بین دو مکتب هرات و تبریز دوم را بررسی نموده و نتایج به دست آمده را با یک قطعه «شکار» صفوی، تطبیق داده است. پاموک از فلسفه حاکم بر نگارگری ایرانی و تفاوت آن با نقاشی غرب آگاهی داشته و در این رمان، وجودِ اختلاف نظر بین دو دیدگاه سنتی و مدرن در کارگاه نقاشی امپراتوری عثمانی را واکاوی کرده است. اینکه اثر مذکور، پیرو کدام یک از مکاتب نگارگری صفوی است و چگونگی ارتباط آن با این مکتب از منظر جامعه شناسی، سؤالاتی است که در این پژوهش به آن ها پاسخ داده می شود. طبق نتایج به دست آمده، این اثر از نظر ترکیب بندی، مربوط به مکتب تبریز دوم می باشد و هنرمند در عین وفاداری به اصول نهادینه شده در مکتب مدنظر، از نوآوری های هم عصر خود بهره برده است. نتایج این مقاله اهمیت ارجاع به ادبیات داستانی در نقد آثار هنری را به خوبی نمایش می دهد.
مقایسه نقش و راهبردهای روشنفکران معاصردر توسعه سیاسی ایران ( تحلیل اندیشه های سیاسی میرزا ملکم خان، فروغی، شریعتی و سروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
209 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه نقش و راهبردهای روشنفکران معاصر در توسعه سیاسی ایران است و جریان های روشنفکری ۲۰۰ ساله اخیر در دوره های زمانی مشروطه، پهلوی اول، پهلوی دوم و بعد از انقلاب اسلامی و گفتمان های روشنفکری با نحله های فکری گوناگون موردبررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و استفاده از ابزار کتابخانه ای و مقالات بوده که محقق با رویکرد استقرایی و کدگذاری سه گانه به استخراج و تحلیل مطالب پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر دو ضعف اساسی جریان روشنفکری است که راهبردهای آنان اثربخشی لازم در سیاست گذاری ها را نداشته باشد: الف. فقدان مبانی تئوریک و تحلیل درست از شرایط عینی جامعه ب. اختلافات و پراکندگی درونی جمعیت روشنفکران. نتایج پژوهش نیز نشان دهنده آن است روشنفکران معاصر راهبردهای متفاوتی داشته اند که می توان به سکولاریسم در روشنفکران عصر مشروطیت، صنعتی شدن در روشنفکران عصر پهلوی اول، پیشرفت در علم روشنفکران پهلوی دوم و رفع وابستگی به غرب در بین روشنفکران بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد. همچنین استنتاج تحقیق بیانگرد و رویکرد برون زا (نگرش تجددگرایانه) و رویکرد درون زا (نگرش بومی سازی) روشنفکران معاصر به توسعه سیاسی است. ملکم خان آزادی و مساوات را منشاء پیشرفت کشور دانسته و راهبردش برپایی حکومت قانون بود. فروغی توسعه فکری، ترویج ایده های مدرن و آشنایی با اصول دموکراسی را مهم دانسته، راهبردش آگاهی بود. شریعتی بر اساس اندیشه های اسلامی به توسعه سیاسی پرداخت و راهبردش توسعه دینی بود. سروش معتقد به جامعه مدنی بر پایه های حق و کثرت گرایی بوده و راهبردش اخلاق و قانون برای رسیدن به توسعه سیاسی است.
شناسایی راهبردهای فرهنگی جهت تبدیل بقاع متبرکه به قطب فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
85 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی به دنبال شناسایی راهبردهای فرهنگی جهت تبدیل بقاع متبرکه به قطب فرهنگی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و بعد از مطالعه مباحث نظری و تحقیقات پیشین در حوزه پژوهش به مطالعه اسناد بالادستی ازجمله، سند چشم انداز 20 ساله کشور، سند چشم انداز سازمان اوقاف و امور خیریه در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی، سند راهبردی بقاع متبرکه، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، سیاست های کلی نظام، قانون اساسی و قانون اوقاف پرداخته شد و پس از مصاحبه با 25 نفر از اساتید، کارشناسان و مدیران بقاع متبرکه با استفاده از نرم افزار Maxqda و از طریق روش تحلیل مضمون و ترسیم شبکه مضامین، تعداد 136 مضمون پایه و 23 مضمون سازمان دهنده استخراج گردید که در 8 دسته راهبردهای زائر محور، ارتباطی، میزبانی، محیطی، ادبی، رویدادی، رسانه ای و هنری ارائه شد.
حکمرانی گردشگری در تعاطیِ نظام دانایی و عقلانیت در عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وفور داده و اطلاعات موضوعی در حوزه گردشگری از یک سو و اهمیت تفکر سیستمی نظام مند جهت دست یابی به مزیت رقابتیِ حاصل از گردشگری از سوی دیگر علت اصلی شکل گیری این تحقیق بوده و بر این اساس هدف تحقیق توصیفی اکتشافی حاضر، ارائه الگوی شناخت توسعه گردشگری در ایران است. این مهم از طریق فرامطالعه یافته های کیفی 187 رساله های دکتری چهار دهه اخیر پس از انقلاب اسلامی دنبال شده است. در عمل با استفاده از تحلیل محتوای کمی به توصیف ویژگی ها و خصائص جامعه موردمطالعه پرداخته شد، سپس به منظور بازخوانی یافته های کیفی رساله ها، روش فراترکیب به کار گرفته شد. با مطالعه اسنادی، کدهای مربوط به مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری احصا و با بازخوانی های مکرر و در رفت و برگشت های استقرایی- قیاسی الگوی اولیه مفهومی به دست آمد. از ابزار سیاهه وارسی و نیز «برنامه مهارت های حیاتی ارزیابی» برای ارزیابی کیفی متون پژوهش به کار گرفته شد. با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مجموع مطالعات گردشگری در شش دسته یا مقوله شامل گردشگری شهری با بیشترین فراوانی (190 مورد)، گردشگری پزشکی (55 مورد)، گردشگری روستایی (41 مورد)، گردشگری ورزشی (36 مورد)، گردشگری مذهبی (9 مورد فراوانی) و گردشگری طبیعت (4 مورد) دسته بندی شد. همچنین ذیل این مقوله ها به تفکیک 33 مورد در بعد عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری و نیز 26 مورد در بعد موانع بازدارنده و درنهایت هشت مضمون شامل مدیریت و برنامه ریزی امور گردشگری، زیرساخت های فیزیکیِ مصنوع ، زیرساخت های فرهنگی یا زیرساخت های رفتاریِ مربوط به حُسن تعامل انسانی، زیرساخت های اجتماعی و تأمینی، زیرساخت های حقوقی قانونی، زیرساخت های طبیعی و تاریخی و زیرساخت های حرفه ای الگویی از شناخت حکمرانی گردشگری و چگونگی مواجهه با مسائل آن را به دست می دهند. ضریب کاپا در «اس پی اس اس» نسخه 24، به مقدار 71 درصد به دست آمده و پایایی احراز شد. درنهایت در انتها محقق ایده تعاطیِ اثربخش نظام دانایی و عقلانیت در عمل را در نظامی یکپارچه و شبکه وار به عنوان راهبردی مناسب برای دستیابی به الگوی شناخت گردشگری و حکمرانی مطلوب آن را پیشنهاد داده است.
تبیین شاخص های پیوست فرهنگی در معماری ساختمان های قضایی بر اساس جهان بینی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
187 - 219
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرهنگی قوه قضاییه، باید ابزارهایی داشته باشد که به وسیله آن ها به مدیریت راهبردی فرهنگی معماری ساختمان های خود بپردازد. شاخصه های معماری اسلامی ایرانی به عنوان مهم ترین بستر فرهنگ می تواند یکی از مهمترین این ابزارها تلقی گردد. بدینوسیله طراحی الگویی کارآمد با موضوع فرهنگ اسلامی ایرانی در معماری قضایی نیاز مبرم می باشد. در این پژوهش به تبیین مولفه های فرهنگی الگوی معماری قضایی ایرانی-اسلامی پرداخته شده است، همچنین پژوهش دارای فرآیندی کیفی می باشد و از نظریه داده بنیاد برای کدگذاری داده ها و بیان مدل های نظریه ای بصری، اﺳ ﺘﻔﺎده ﺷ ﺪه است. ﭘﺲ از ﺑﯿﺎن ﻣﻘﺪﻣﺎت و مفاهیم پیرامون پیوست فرهنگی، معماری ایرانی اسلامی و اشتراکات این مباحث با مفاهیم قضایی، پژوهش ﺑﺎ ﻃﺮاﺣﯽ اﻟﮕﻮی ﮐﺎرﺑﺮدی با جهان بینی اسلامی و محوریت پیوست فرهنگی ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد، سپس طی پرسش نامه ای با جامعه ای شامل نخبگان وابسته این مباحث، عناوین و شاخص ها مورد قضاوت واقع شدند. پس از ﺳ ﻨﺠﺶ رواﯾ ﯽ و ﭘﺎﯾ ﺎﯾﯽ پاسخ ها در نرم افزار R Project، تحلیل توصیفی توسط تحلیل عاملی صورت گرفت. در تحلیل فاکتورهای پرسشنامه عامل ها دارای انطباق کامل با معیارهای اولیه جهان بینی پژوهش هستند و این موضوع تاییدی بر درست بودن دسته بندی شاخص ها است. همچنین معیار عدالت با بیشترین تطبیق و تفکیک نظری اولین جایگاه اولویت را دارا می باشند.