مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
پیوست فرهنگی
پیوست فرهنگی مفهوم جدیدی است که به دنبال واژگان راهبردی «مهندسی فرهنگ»، «مهندسی فرهنگی» و «مدیریت فرهنگی» مقام معظم رهبری در تاریخ 17/9/86 طرح کرده و علاوه بر اینکه دستور کار مراکز عمده سیاستگذاری قرار گرفته، اذهان بسیاری از پژوهشگران مراکز علمی و تحقیقاتی را به خود معطوف کرده است. سؤال اساسی این است که اجرای پیوست فرهنگی، فرهنگ عمومی کشور اسلامی را تا چه اندازه متحول می کند؟ پیوست فرهنگی مدیریت راهبردی کشور را با مدیریت اجرایی پیوند می دهد. در واقع از این پس بدون این ابزار هیچ یک از زمینه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور قابلیت اجرایی نخواهند یافت.
تحلیل ضرورت های پیوست فرهنگی از منظری جامعه شناختی از یک سو و تبیین مدل مفهومی پیوست فرهنگی از سوی دیگر، به عنوان ابعاد «چرایی» و «چیستی»، محورهای موضوعی مقاله حاضر را شکل می دهند.
بررسی موانع تحقق طرح پیوست فرهنگی (براساس مقایسه میان نظر نخبگان و مدیران ارشد اجرایی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی موانع تحقق طرح «پیوست فرهنگی» است. بر اساس ادبیات موجود و مصاحبه، موانع موجود بر سر راه اجرایی شدن طرح مذکور در حوزه های مفهومی، ساختاری و عملیاتی شناسایی شده است. نمونه آماری این پژوهش، دو گروه (هرکدام 25 نفر) و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. یافته ها حاکی از آن است که از نظر اساتید، اولویت موانع به ترتیب عملیاتی، ساختاری و مفهومی و از نظر مدیران، به ترتیب مفهومی، ساختاری و عملیاتی است. بر اساس نتیجه به دست آمده از آزمون t، هر دو گروه پاسخگو در موانع مفهومی و عملیاتی هم نظرند، ولی در مورد موانع ساختاری، تفاوت معناداری دارند.
اطلس فرهنگی ایران؛ مؤلفه محوری در پیوست نگاری و مهندسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های تحلیل پدیده های فرهنگی در حوزه سیاست گذاری فرهنگی تهیه اطلس فرهنگی است. در کشورهای توسعه یافته مانند فرانسه، آمریکا، انگلستان و روسیه داده های پایه فرهنگی و مردم شناختی در مهندسی فرهنگی (کلان) کشورشان به طور مستمر مورد استفاده قرار می گیرد و نتایج آن در اطلس فرهنگی ارائه می شود. به هر حال، هر گونه اقدام و فعالیتی در دایره ارزیابی تأثیرات اجتماعی و یا پیوست نگاری فرهنگی و در نگاهی کلان تر تدوین چارچوب سیاست گذاری فرهنگی در کشور مانند تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور، نیازمند خوانشی فرهنگی در قالب شاخص ها و مؤلفه هایی فرهنگی است که یکی از آن ها اطلس فرهنگی می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تدوین اطلس فرهنگی در سیاست گذاری ها و مهندسی فرهنگی کشور است. ازاین رو، سؤال تحقیق این است که شرایط و شاخصه های فرهنگ ملی و منطقه ای تا چه اندازه می تواند در بازنمایی ابعاد مختلف فرهنگ مؤثر باشد و این امر تا چه میزان در چرخه سیاست گذاری و مهندسی فرهنگی نقش دارد. همچنین، آیا می توان در این زمینه با تدوین اطلس فرهنگی ایران به نتایج مطلوبی در ارائه الگوی مهندسی کشور دست یافت؟ لذا با این پرسش ها می توان به تفاوت های فرهنگی در نواحی جغرافیای فرهنگی کشور که در نظرگاه هافستد مطرح شده به میان آورد. در این تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای و سندپژوهشی در کنار فراتحلیل پژوهش های ملی و بین المللی صورت گرفته، ابعاد و مؤلفه های اطلس فرهنگی ایران را که مبنایی برای پیوست نگاری ها و ارزیابی تأثیرات اجتماعی است، تبیین می شود. این پژوهش با تصویر بایسته هایی از آمارها و مطالعات صورت گرفته مانند مطالعات هافستد، گلوب و ... ، نشان می دهد که توجه به این عناصر می تواند، علاوه بر ارائه تعریفی جدید از اطلس فرهنگی، حیطه پیوست نگاری و ارزیابی های فرهنگی و اجتماعی در ایران را متحول و ابعاد جدیدی را بر آن بگشاید.
ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پروژه های متفاوت، پیامدهای متفاوتی بر زندگی مردم دارند که این پیامدها باید بررسی و مشخص شوند. مطالعات تأثیرات فرهنگی پروژه ها، به منظور تحلیل پیامدهای یک طرح توسعه ای جهت تعدیل و تخفیف پیامدهای منفی و افزایش پیامدهای مثبت صورت می پذیرد و در عین حال چارچوبی برای مدیریت تغییرات فرهنگی و ابزاری برای تصمیم سازی درباره این عوامل است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها، ابعاد و مؤلفه ها، برای ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان می باشد. در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی، و روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی در بخش کمی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، ابعاد پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان، ذیل هشت موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی (تنوع قومی و گروهی، و تعاملات اجتماعی)، خلاقیت (زیرساخت های شهری نوآورانه)، آینده نگری (شهر آینده، و شهر هوشمند)، هویت (هویت ایرانی، هویت اسلامی، هویت انقلابی و مزیت رقابتی شهر اصفهان «گردشگری»)، امنیت (امنیت فیزیکی، و امنیت ذهنی)، عدالت، جذابیت (عناصر طبیعی و عناصر غیر طبیعی) و نمادها و نشانه ها (تأثیر عناصر عینی، و الهام پذیری از فرهنگ غالب). مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همه متغیرها بزرگ تر از 7/0 بود و همچنین مقدار روایی همگرا نیز برای همه متغیرها بزرگ تر از 5/0 محاسبه شد، و در نهایت بر اساس شاخص های برازش، الگوی نهایی تأیید شد. با توجه به اهمیت مفهوم پیوست فرهنگی در زمینه آکادمیک و همچنین به کارگیری آن در زمینه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، نتایج پژوهش حاضر، بستری نظری و شناختی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه مطالعاتی فراهم می آورد.
بررسی پیوست تاریخی و فرهنگی در مناطق روستایی شهر کهنوج
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به عنوان جهت دهنده به تصمیمات کلان، در تصمیم های اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و یا تولید نقش اساسی دارد. فرهنگ مثل روحی است که در کالبد همه فعالیت های گوناگون کشور حضور و جریان دارد. از طرفی علیرغم اهمیت بسیار زیاد مقوله فرهنگ در توسعه جوامع انسانی به ویژه سکونتگاههای روستایی، این موضوع در اهداف، دستورالعملها و ضوابط انجام مطالعات توسعه روستایی مغفول مانده است. به همین دلیل تحقیق حاضر با هدف بررسی توجه به پیوست فرهنگی در روستاهای شهرستان کهنوج، انجام شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. داده های بدست آمده از پرسشنامه به وسیله نرم افزارهای آماری Excel و Spss16 و با آزمون تی تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در توجه به پیوست فرهنگی در روستاهای شهرستان کهنوج بسیار کم است. از طرف دیگر نتایج پرسشنامه بیانگر این مطلب است که هرچه به پیوست فرهنگی بیشتر توجه شود به همان نسبت مشارکت روستاییان برای رسیدن به توسعه بیشتر شد.
تعیین ابعاد برنامه ریزی شهری با تاکید بر پیوست فرهنگی در پروژه های عمرانی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نوع مداخله در فضای شهری دارای پیامدهایی است. پیوست فرهنگی به دنبال شناسایی تاثیرات اقدامات یا سیاست های توسعه ای بر ابعاد فرهنگی محیط است. پیوست فرهنگی در حوزه طرح های عمرانی، نقشی مهم در توسعه پایدار و همه جانبه شهری ایفا می کند. بر این اساس، چشم انداز توسعه پایدار مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی، ایجاب می کند که برنامه توسعه متوازن و همه جانبه اجتماعی با محوریت فرهنگ در طرح های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد. پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی مقالات علمی-پژوهشی و کتاب های تخصصی مرتبط پرداخت و در نهایت،348 مقوله از موضوعات مرتبط با پیوست فرهنگی در پروژه های عمرانی استخراج شد که با حذف و ادغام مقوله های دارای مضامین یکسان و مشابه، شاخص های اصلی به 50 مورد تقلیل یافت. این شاخص ها براساس ابعاد مختلف، ذیل 8 موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی، خلاقیت، آینده نگری، هویت، امنیت، عدالت، جذابیت، و نمادها و نشانه ها. نتایج این پژوهش دربردارنده دستاوردهای نظری و کاربردی برای سیاست گذاران و مدیران شهری است.
مهندسی فرهنگی در شکل گیری الگوی معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
29 - 48
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به عنوان شکوه هنجارهای جامعه از جایگاه بالایی در نظام جمهوری اسلامی ایران برخودار می باشد. همچنین معماری به عنوان نمونه بصری قابل رویت، می تواند مهم ترین بستر اصلی فرهنگ یک ملت باشد. بدینوسیله الگویی کارآمد با موضوع فرهنگ اسلامی ایرانی در معماری نیاز مبرم می باشد. در این پژوهش به تبیین مولفه های فرهنگی الگوی معماری اسلامی - ایرانی پرداخته شده است. این مولفه ها سبب ایجاد فضاهای معماری بر اساس الگوی فرهنگ اسلامی – ایرانی و افزایش کیفیت فرهنگی فضا می شوند. ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﻃﯽ ﺷﺪه در پژوهش، ﭘﺲ از ﺑﯿﺎن ﻣﻘﺪﻣﺎت و مفاهیم ﺿﺮوری پیرامون موضوع معماری اسلامی ایرانی و اشتراکات این مباحث با مفاهیم فرهنگی، ﺑﺎ ﻃﺮاﺣﯽ اﻟﮕﻮی ﮐﺎرﺑﺮدی و ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ با رویکرد پیوست فرهنگی ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد، برای تایید علمی این الگو و مولفه ها توسط جامعه متخصص از تکنیک دلفی استفاده شد و طی پرسش نامه ای به روش مقیاس لیکرت با جامعه آماری شامل نخبگان وابسته این مباحث، عناوین و شاخص ها اولویت بندی امتیازی شدند. پس از ﺳ ﻨﺠﺶ رواﯾ ﯽ و ﭘﺎﯾ ﺎﯾﯽ پاسخ ها در نرم افزار spss، که شامل تحلیل توصیفی واریانس، میانگین و آزمون کرونباخ است، مقدار آمار ها نشان می دهد که اولا سوال های پرسش نامه که شامل ارتباط مولفه های معماری و شاخص های فرهنگی هستند، همبستگی بالایی با یکدیگر دارند و دوما پرسشنامه از پایایی بالایی برخوردار است. اهداف پژوهش: 1. تبیین مولفه های فرهنگیالگوی معماری اسلامی- ایرانی (مهندسی فرهنگی در معماری اسلامی ایران) 2.تبیین استانداردی برای طراحان و همچنین معاونت های مدیریتی معماری جهت ﻧﯿﻞ ﺑﻪ اﻫﺪاف و ارزیابی طرح های معماری سوالات پژوهش: 1. خصوصیات مشترک معماری اسلامی ایرانی و فرهنگ ایران اسلامی چیست؟ 2. مولفه های فرهنگی الگوی معماری اسلامی ایرانی بر اساس شاخصه های پیوست فرهنگی چیست؟
ارزشیابی پیوست نگاری فرهنگی حوزه فاوا و پیشنهاد روش شناسی برای اصلاح آن(مقاله پژوهشی حوزه)
طی سالهای 1390 تا 1395 حدود 8 طرح پژوهشی پیوست فرهنگی در حوزه پروژههای بزرگ و ملی فناوری اطلاعات و ارتباطات، بخصوص شبکه ملی اطلاعات و همچنین ارتباطات باندپهن اجرا شد که این مقاله با رویکرد «فراارزشیابی بررسیکننده روششناسی» میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که مطالعات پیوستنگاری فرهنگی مذکور، از منظر روششناختی تا چه حد از کیفیت علمی لازم برخوردار بوده است و ضعف آنها با چه رویکردی قابل جبران میباشد. مقاله به ارزشیابی آن پژوهشها برمبنای الگوی تیپ پیوستنگاری فرهنگی دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی با استفاده از روش آمیخته به شیوهتحلیل محتوای کیفی جهتدار اسناد پژوهشهای مذکور پرداخته است. براساس نتایج به دست آمده در اغلب موارد الگوی تیپ پیوستنگاری به طور کامل پیروی نشده است، بلکه روش تحقیق آنها عمدتا متکی بر مطالعات کتابخانه-ای و اخذ نظرات خبرگی اشخاص غیرذینفع بوده است که میتوان آن را روش «گردآوری ارتکازی آرای صاحبنظران» نامید. در نهایت، این مقاله پس از ارزشیابی علل ضعفهای کلی حاکم بر این مطالعات و الگوی تیپ پیوستنگاری فرهنگی، روششناسی اصلاح شدهای را پیشنهاد میدهد که مبتنی بر تلقی فرهنگ به عنوان عامل مؤثر نه متأثر در طراحی فناوری، رابطه سیستمی به جای رابطه مکانیستی بین ابعاد مختلف پدیده و بهرهگیری از سازه مفهومی «سیستم اجتماعی-فنی» میباشد. بر این اساس استفاده همزمان از دو روششناسی که عبارتند از «مدل شبکه کارآمدی سیستم»، «چشماندازهای چندگانه» پیشنهاد میشود و علاوه بر آن دو روششناسی و «برنامهریزی تعاملی» و «روششناسی سیستمهای نرم» برای تحلیل و برنامهریزی برای پیوستنگاری فرهنگی سیستمهای اجتماعی پیچیده پیشنهاد میشود.
پیوست فرهنگی توسعه آموزش عالی علوم انسانی در ایران؛ بایسته های راهبردی
حوزههای تخصصی:
توسعه آموزش عالی در دو دهه اخیر، با تمرکز بر مقاطع ارشد و دکتری رشته های علوم انسانی در جمهوری اسلامی ایران، موضوع این پژوهش است. در این راستا دو محور پیوست فرهنگی در دستور کار این پژوهش قرار دارد: «احصاء پیامدهای فرهنگی مرتبط با این سیاست» و «توصیه های سیاستی برای رفع پیامدهای منفی و تقویت پیامدهای مثبت احتمالی». علاوه بر این ، پژوهش ما «انگیزه های سیاست گذاران» از این توسعه را نیز بررسی می کند. برای چهارچوب مفهومی، سیزده شاخص توسعه آموزش عالی علوم انسانی، بر طبق نظریه «الگوی چهاروجهی توسعه علوم انسانی» بازخوانی و بازسازی شده است. مرحله جمع آوری داده با دو روش «مصاحبه با نخبگان و اساتید» و «اسنادی مبتنی بر منابع کتابخانه ای» انجام گرفت. در نهایت، داده های بدست آمده ، با رهیافت «داده بنیاد» در سه مرحله، تحلیل و طبقه بندی شد. پیامدها در چهار سطح طبقه بندی می شود: «سطح سازمانی و سیاست گذارانه»، «سطح جامعه علمی»، «سطح فرهنگ عمومی» و «سطح خانواده و فرد». توصیه های سیاستی نیز در چهار سطح «فعالیت های تربیتی، پژوهشی و آموزشی درون دانشگاهی»، «ارتباط دانشگاه و جامعه»، «فرهنگ عمومی» و «خانواده» به دست آمد. در سطح دیگری از تحلیل، پیامدها از سه جنبه واکاوی شده اند: 1. پیامدهای مطلوب در برابر پیامدهای نامطلوب 2. پیامدهای مستقیم در برابر پیامدهای غیرمستقیم 3. پیامدهای قابل انتظار و برنامه ریزی شده در برابر پیامدهای غیرمنتظره. پیامدها از حیث مستقیم/غیرمستقیم نیز به سه طبقه تقسیم شده اند: متغیر مستقل، متغیر مداخله گر و متغیر وابسته.
ملاحظه های جغرافیایی در پیوست فرهنگی طرح های توسعه ملی و نقش آن در سازمان های نظارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ملاحظه های جغرافیایی در تدوین پیوست نگاری فرهنگی در طرح های توسعه ملی کشور و تبیین آن به سازمان های نظارتی. از این رو، سؤال تحقیق این است که شرایط و ملاحظه های جغرافیایی چه تأثیری در بازنمایی و تدوین پیوست فرهنگی طرح های توسعه ملی در سازمان های نظارتی دارند؟ و این امر تا چه میزان در چرخه سیاستگذاری و پیوست نگاری فرهنگی سازمان های نظارتی نقش دارد؛ و همچنین امنیت، مشارکت، اقتدار، انسجام و چالش های فرهنگی در سازمان های نظارتی کدام اند؛ بنابراین، با این پرسش ها می توان به تفاوت های فرهنگی در نواحی جغرافیای فرهنگی کشور و سازمان های نظارتی رسید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا با روش توصیفی- همبستگی و ابزار گردآوری داده ها منابع اسنادی و کتابخانه ای و همچنین ارائه پرسش نامه به جامعه آماری شامل استادان و دانشجویان رشته های جغرافیا (سیاسی)، مدیریت فرهنگی و علوم سیاسی انجام گرفته است. در تحقیق حاضر به این نتیجه می رسیم که ملاحظه های و مؤلفه های جغرافیایی در پیوست نگاری طرح های توسعه ملی یا جایگاهی ندارند یا جزء اولویت های تهیه پیوست فرهنگی نیستند همچنین مؤلفه های فرهنگی در سازمان های نظارتی تشریح، سپس چالش ها، آثار و نتایج برنامه ریزی فرهنگی مطرح و در پایان ضمن نتیجه گیری به ارایه پیشنهادهای لازم پرداخته می شود. در این تحقیق که در کنار فراتحلیل پژوهش های ملی و بین المللی صورت گرفته، ابعاد و مؤلفه های جغرافیایی را که مبنایی برای پیوست نگاری ها و ارزیابی آثار اجتماعی است، تبیین می کند.
پیامد شناسی فرهنگی توسعه هوش مصنوعی در رسانه های اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
95 - 125
حوزههای تخصصی:
چالش آفرینی هوش مصنوعی در آینده، به ویژه در نسبت انسان با سیستم های هوشمند و قدرتمندیِ کارکردهای آن در رسانه های اجتماعی، دغدغه ای است که به دنبال بررسی بیشتر آن از طریق توجه فرهنگی به فناوری، پیامدشناسی فرهنگی را پیش روی ما قرار داده است. هدف اصلی مقاله واکاوی پیامدهای فرهنگی توسعه هوش مصنوعی در رسانه های اجتماعی است و اینکه کاربرد و توسعه هوش مصنوعی در رسانه های اجتماعی چه پیامدهای مثبت و منفی فرهنگی دارد. این مقاله با روش های اسنادی، توصیفی-تحلیلی، مصاحبه و تحلیل مضمون مصاحبه های انجام شده با خبرگان انجام شده است. یافته ها نشان می دهد هوش مصنوعی در رسانه های اجتماعی باعث تغییرات گسترده ای می شود که باید مورد توجه ذی نفعان توسعه و کاربرد فناوری قرار بگیرد. در اکثر حوزه های فرهنگی، پیامدهای هم زمان مثبت و منفی دارد؛ یعنی هم فرصت آفرین و هم تهدیدزا است و توجه به هر دو وجه مذکور در حوزه سیاست گذاری توسعه هوش مصنوعی مهم و اساسی است. از مهم ترین پیامدهای فرهنگی کاربرد و توسعه هوش مصنوعی در رسانه های اجتماعی می توان به مقیاس پذیری (گسترش دامنه) اثربخشی تصمیمات و اقدامات انسانی، ساختاردهی جدید به نظام ارتباطی انسان ها، دگرگونی در نحوه مصرف فرهنگی، کاهش قدرت انتخاب انسان ها و تفویض آن به هوش مصنوعی، اختلال در کارکرد بازنمایی حقیقت در رسانه ها، برهم خوردن تعادل بین مزایای محتوای شخصی سازی شده و حفظ حریم خصوصی، تأثیرات ضدفرهنگی طراحان و صاحبان فناوری بر کارکرد سیستم های هوشمند، تحول در شیوه تعامل انسان و فناوری، عدم شفافیت تبعات به کارگیری هوش مصنوعی، محدود شدن قدرت حکمرانی سنتی و عدم امکان نظارت و قانون گذاری موثر و... اشاره کرد.
تبیین شاخص های پیوست فرهنگی در معماری ساختمان های قضایی بر اساس جهان بینی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
187 - 219
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرهنگی قوه قضاییه، باید ابزارهایی داشته باشد که به وسیله آن ها به مدیریت راهبردی فرهنگی معماری ساختمان های خود بپردازد. شاخصه های معماری اسلامی ایرانی به عنوان مهم ترین بستر فرهنگ می تواند یکی از مهمترین این ابزارها تلقی گردد. بدینوسیله طراحی الگویی کارآمد با موضوع فرهنگ اسلامی ایرانی در معماری قضایی نیاز مبرم می باشد. در این پژوهش به تبیین مولفه های فرهنگی الگوی معماری قضایی ایرانی-اسلامی پرداخته شده است، همچنین پژوهش دارای فرآیندی کیفی می باشد و از نظریه داده بنیاد برای کدگذاری داده ها و بیان مدل های نظریه ای بصری، اﺳ ﺘﻔﺎده ﺷ ﺪه است. ﭘﺲ از ﺑﯿﺎن ﻣﻘﺪﻣﺎت و مفاهیم پیرامون پیوست فرهنگی، معماری ایرانی اسلامی و اشتراکات این مباحث با مفاهیم قضایی، پژوهش ﺑﺎ ﻃﺮاﺣﯽ اﻟﮕﻮی ﮐﺎرﺑﺮدی با جهان بینی اسلامی و محوریت پیوست فرهنگی ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد، سپس طی پرسش نامه ای با جامعه ای شامل نخبگان وابسته این مباحث، عناوین و شاخص ها مورد قضاوت واقع شدند. پس از ﺳ ﻨﺠﺶ رواﯾ ﯽ و ﭘﺎﯾ ﺎﯾﯽ پاسخ ها در نرم افزار R Project، تحلیل توصیفی توسط تحلیل عاملی صورت گرفت. در تحلیل فاکتورهای پرسشنامه عامل ها دارای انطباق کامل با معیارهای اولیه جهان بینی پژوهش هستند و این موضوع تاییدی بر درست بودن دسته بندی شاخص ها است. همچنین معیار عدالت با بیشترین تطبیق و تفکیک نظری اولین جایگاه اولویت را دارا می باشند.