درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
۴۴۱.

بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه اینترنت اشیاء مدارس آینده پژوهی مدیریت دانش صلاحیت حرفه ای اثربخشی نظام آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۹
هدف: پس از وقوع شبکه جهانی وب، اینترنت اشیا با توجه به افزایش چشمگیر اینترنت میتواند انقلاب بعدی باشد و این سازه به دنبال ایجاد پلی بین دنیای واقعی و مجازی است که توانمندی ایجاد شبکه ای یکپارچه از میلیاردها اشیاء با قابلیت اتصال بیسیم به یکدیگر جهت تبادل اطلاعات را دارد لذا با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس امروزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کمّی بود. جامعه پژوهش مدیران و برنامه ریزان آموزش وپرورش و مسئولان دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 281 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی با 26 گویه بود که داده های آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی دارای 26 گویه در 7 مولفه حذف محدودیت زمان (با سه گویه اتصال در هر ساعت، استفاده بدون محدودیت و بهره گیری آفلاین)، حذف محدودیت مکان (با چهار گویه استفاده در هر مکان، استفاده در مدرسه و خانه، بهره گیری بدون تجهیزات خاص و قابلیت استفاده با رایانه)، کاهش هزینه های زیرساختی (با چهار گویه اشتراک گذاری آموزش ها، انتقال بی واسطه آموزش، حذف امکانات زیرساختی ویژه و اتصال بی واسطه به سیستم)، مدیریت دانش (با سه گویه خلق دانش، انتقال دانش و توزیع دانش)، صلاحیت حرفه ای (با سه گویه صلاحیت شناختی، صلاحیت دانشی و صلاحیت مهارتی)، فناوری اطلاعات (با سه گویه خودکارسازی جریان اطلاعات، دسترسی راحت به اطلاعات و تغییر شکل سازمان) و اثربخشی نظام آموزشی (با شش گویه آموزش کارآمد، الگوهای رفتاری متناسب با زمان، استعدادمحوری متناسب با نیاز آینده، تطابق درون داد مدارس با انتظارهای آینده، رضایت بخشی فرآیند آموزشی و ارائه خدمات آموزشی رضایت بخش متناسب با نیاز آینده) بود. در این مطالعه، بار عاملی هر 26 گویه بالاتر از 40/0، بار عاملی هر 7 مولفه بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، یافته های آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که میانگین هر 7 مولفه به طورمعناداری بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود (P<0.001). نتیجه گیری: با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس و از آنجایی که میزان همه مولفه های آن اندکی بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود، پیشنهاد می شود که بر اساس پرسشنامه پژوهش حاضر برنامه های کارآمد و کاربردی برای توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی طراحی و اجرا شود.
۴۴۲.

ارائه الگوی تدریس دوره های فنی و عملی دانشکده هنر در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدریس دوره های فنی و عملی نظام آموزشی برنامه ریزی راهبردی تدریس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۹
هدف: این مطالعه با هدف ارائه الگوی تدریس دوره های فنی و عملی دانشکده هنر در عراق انجام شده است.   روش: این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش غیرآزمایشی (توصیفی) است که با شیوه پیمایش مقطعی انجام است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح پژوهش کیفی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید، معلمان، مدیران مدارس و متخصصان آموزش هنر عراق بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در نهایت پس از 10 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان استفاده گردید. روایی بخش کیفی براساس پیشنهاد لینکلن و گوبا، چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری از دیدگاه داوران ارزیابی و تایید شد. برای بررسی پایایی بخش کیفی و کدگذاری مصاحبه های انجام شده ضریب هولستی 712/0 برآورد شد که مورد تایید است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری در نرم افزار MAXQDA استفاده شد که با استخراج مقوله های اصلی و فرعی پژوهش با استفاده از نتایج تحلیل کیفی داده بنیاد، مدل نهایی ارائه گردید.   یافته ها: براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید که شرایط علی شامل عوامل محیطی، سازمانی، آموزشی و انسانی می باشند. شرایط مداخله گر شامل نظام آموزش سنتی و شرایط زمینه ای شامل بسترهای آموزش فنی و عملی شناسایی شد.   نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد پدیده محوری شامل تدریس دوره های فنی و عملی، راهبرد ها شامل برنامه ریزی راهبردی تدریس و در نهایت پیامدها شامل پیامدهای آموزشی، فردی، اجتماعی می باشند.
۴۴۳.

سنجش تأثیر تجربه شغلی بر شکاف خود واقعی و آرمانی دانشجویان و دانش آموختگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه شغلی خود واقعی خودآرمانی جامعه پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
شکل گیری خودواقعی و آرمانی در مسیر تجربه شغلی یکی از مهم ترین مراحل جامعه پذیری شغلی است. هدف این مطالعه سنجش شکاف بین خودواقعی و آرمانی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه، پیش و پس از تجربه شغلی است. روش این مطالعه کمی از نوع پیمایش است. شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی است و 354 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران از 4 رشته تحصیلی بر اساس تقسیم بندی بچر، از علوم مختلف نرم محض، نرم کاربردی، سخت محض و سخت کاربردی انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان می دهد به طور میانگین ارزیابی پاسخگویان از وضعیت خود واقعی نمره 70/94 و ارزیابی از خود آرمانی نمره 86.9 به دست آمده است. تحلیل میانگین نمره شکاف بین خود واقعی و خودآرمانی حاکی از آن است که متغیر دانش آموختگی و گذراندن دوره جامعه پذیری دانشگاهی از یک سو و شاغل بودن به ویژه اشتغال مرتبط با رشته تحصیلی و جامعه پذیری شغلی مرتبط از سوی دیگر، عوامل مهمی در درک واقعیت ها و کاهش شکاف است، همچنین یا دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های نرم (روان شناسی و حقوق) کمتر از شاغلان به تحصیل در رشته های سخت (شیمی و مهندسی کامپیوتر) شکاف خود آرمانی تا خود واقعی را تجربه می کنند. این مطالعه تأثیرات مثبت جامعه پذیری دانشگاهی و شغلی بر کاهش شکاف خودواقعی و خود آرمانی در طول تجربیات تحصیلات دانشگاهی و شغلی در بین دانشجویان و دانش آموختگان مطالعه شده را تأیید می کند.
۴۴۴.

زمانه پسااستعماری و بازاندیشی در هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعمار شالوده شکنی دیگری هویت شرق شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۶
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رهیافت پسااستعماری و ظرفیت سنجی امکانات نظری آن برای بازاندیشی و تأمل در هویت ایرانی در دوران معاصر است. روش مطالعه: مطالعه حاضر از نوع کیفی و بر اساس تحلیل انتقادی و مقایسه ای نظریه پسااستعماری با تأکید بر هویت و در خصوص مسائلی که در دوران متأخر هویت ایرانی را همپای دیگر جوامع به موضوعی مسأله ساز تبدیل کرده، است. گستره مطالعه نیز با نگاهی به مهم ترین ابعاد نظریه پسااستعماری، بخشی از آرا و نظریات مهم در حوزه هویت معاصر در ایران را که از حیث دغدغه های مشترک قابل تطبیق و مقایسه هستند، دربرمی گیرد. یافته ها: با آنکه ایران جزو معدود کشورهایی است که به طور مستقیم مستعمره نشده، فارغ از معضلات دوران استعمار نبوده و در هویت یابی دوران اخیر کمابیش با همان معضلاتی مواجه بوده که در رهیافت پسااستعماری مطرح شده اند. نظر به هویت چندلایه و نسبت همواره بغرنج ارتباط آن ها، موضوع مهم در این مطالعه، کیفیت برقراری نسبتی بین اجزای هویت ایرانی با یکدیگر از یک سو و در عین حال، مواجهه با دیگری در وضعیت جدید است. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد پسااستعماری، بازتعریف هویت ایرانی مستلزم بازاندیشی نوینی در اقتضائات هویتی نوظهوری است که از سویی نیازمند اتخاذ موضعی نقادانه در قبال سیطره مفروضات گفتمان شرق شناسی و تمایل منفعلانه نسبت بدان بوده و در عین حال، باید تلاش نماید از گرایش به قطب سلبی محتمل در این خصوص یعنی بومی گرایی واکنشی و منفعلانه نیز اجتناب ورزد. بدین ترتیب در متن زمانه و زمینه پسااستعماری به دور از دوگانه سازی های ذاتی معرفتیِ، امکان طرح تأسیس نظام دانایی جدیدی بر اساس باور به برساخته بودن و نیز ترکیبی و به اصطلاح هیبریدی بودن هویت مسأله مهم بازتعریف هویت ایرانیان در دوران جدید است به ویژه اینکه چنین بازاندیشی جدیدی برای تعامل فعالانه در جهان کنونی و اتخاذ موضعی فراتر از حبّ و بغض های تاریخی ضرورت دارد.
۴۴۵.

مطالعه عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر اقدام به خودکشی در استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ناکامی اجتماعی اقتصادی انتقام از خانواده فشار هنجارهای سنتی تعلق اجتماعی اقدام به خودکشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
خودکشی به مفهوم اقدام به اتمام حیات انسانی، از زندگی روزمره و جهان هستی و قدم گذاشتن در جهانی دیگر است، علت این امر بسیار پیچیده و نیازمند واکاوی جامعه شناختی است و در ایلام میزان و آمار اقدام به خودکشی بسیار بالا است، هدف پژوهش، مطالعه عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر اقدام به خودکشی در استان ایلام (شهرستان ایلام) است. روش پژوهش از نوع کمی پیمایش، ابزار آن پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد (ترکیبی) است. حجم نمونه ۳۸۴نفر به روش فرمول کوکران انتخاب و به صورت خوشه ای تصادفی بین شهروندان توزیع شده است نتایج نشان می دهد که کاهش تعلق اجتماعی (0.156)، فشار هنجارهای سنتی (0.234)، انتقام از خانواده (0.125)، احساس ناامنی شغلی (0.281) و ناکامی اجتماعی-اقتصادی (0.123) با اقدام به خودکشی رابطه معنا داری وجود دارد. نتایج نشان می دهد که انتقام از خانواده (فشار بر خانواده) با بتای 0.200، ناکامی اجتماعی-اقتصادی با بتای 0.177، احساس ناامنی شغلی با بتای 0.156، کاهش تعلق اجتماعی با بتای 0.115 و فشار هنجارهای سنتی با بتای 0.100 درصد از تغییرات اقدام به خودکشی را تبیین نماید و (شاخص کلی)، توانسته 0.174 درصد از وضعیت اقدام به خودکشی را پیش بینی کنند. می توان نتیجه گرفت که بهبود فضای کسب وکار خانگی، کارآفرینی شغلی اجتماع، تقویت نظام خانواده از طریق اشتغال زایی پایدار؛ تقویت بینه های نظام خانواده و ایجاد فضای صمیمت محور و ارتقای نشاط اجتماعی استان، از مناسب ترین سازوکارها برای کاهش خودکشی محسوب می شود.
۴۴۶.

تحلیل کیفی توسعه سواد محیط زیستی شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل کیفی سواد محیط زیستی شهروندی محیط زیستی فرصت های حمایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۲۸
هدف از آموزش توانمندسازی افراد در تصمیم گیری صحیح، تغییر رفتار و عملکرد افزایش استفاده بهینه از منابع می-باشد. بنابراین ارتقای سواد محیط زیستی شرط لازم و راه حل علمی جهت مقابله با تخریب ها و آلودگی های رو به افزایش محیط زیست است. هدف این مقاله درک چگونگی توسعه سواد زیست محیطی شهروندان شهر مشهد با رویکرد کیفی است. از دو روش مطالعه اسنادی و مصاحبه ساخت نیافته برای گرداوری داده ها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش مطالعه اسنادی مجموعه مطالعات داخلی و خارجی انجام شده درباره سواد محیط زیستی مطالعه شد و سپس با استفاده از نمونه گیری هدفمند 14 مصاحبه انجام شد تا اشباتع نظری حاصل شود. در بخش استخراج و کد گذاری، 33 مفهوم اولیه حاصل شد که در 10 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی (ابزارهای توسعه سواد محیط زیستی، وجود بسترهای قانونی و حاکمیتی، ایجاد فرصت های حمایتی، توسعه شهروندی محیط زیستی یا وجود بسترهای مشارکت و موانع توسعه سواد زیست محیطی) جای گرفتند. بسترهای قانونی، فرصت های حمایت و بسترهای مشارکت در قالب مقوله هسته ی الزامات توسعه سواد محیط زیستی قرار گرفتند. در قالب دو مفهوم کلی آموزش جامعه محور و اجتماع کمحور برای افزایش سواد محیط زیستی شهروندان پیشنهاداتی برای کمک به توسعه مهارت های فردی و لازم برای حل مشکلات زیست محیطی، توانمندسازی مردم برای مشارکت در تصمیم گیری و ارزیابی راهبردهای مختلف توسعه از منظر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی ارائه شد.
۴۴۷.

بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری شهروندی زیست محیطی (نمونه مورد مطالعه، مقوله عدم تفکیک زباله در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهروندی زیست محیطی تفکیک از مبدا نظم اجتماعی زباله گردی شهر مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۲۰۹
در حوزه شهروندی زیست محیطی، هر شهروند بایستی وظایف و مسئولیت های خود را پذیرا باشد. بی توجهی به این امر، نمونه روشنی از ناهنجاری اجتماعی است. یکی از مسئولیت های اساسی شهروندان، تفکیک و تحویل به موقع زباله ها است. چرا که اگر شهروندان به این وظیفه خود عمل نکنند، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی فراوانی ایجاد خواهدشد که یکی از مهمترین آنها، آلودگی محیط و حضور زباله گردها در سطح شهر می باشد. برای بررسی وضعیت شهروندی زیست محیطی، در حوزه مشارکت در مدیریت پسماندهای شهری بر اساس معیار میزان تفکیک زباله در شهر مشهد، این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و در قالب رویکرد تلفیقی ارزش، باور و هنجار استرن به انجام رسید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تهیه شده توسط محقق بهره برداری به عمل آمد. جامعه آماری ساکنین شهر مشهد(3 میلیون و 600 هزار نفر) بودند. بر این اساس، حجم نمونه آماری 385 نفر برآورد شد. نتایج تحقیق نشان داد که شهروندی زیست محیطی در این شهر حداقل بر اساس معیار تفکیک زباله و تحویل به موقع آن، شکل نگرفته و این عامل با متغیرهایی چون نگرش منفی نسبت به زباله، اعتقاد به برتری انسان، ضعف آگاهی و شناخت، نظارت های جمعی اندک، مسئولیت گریزی، خودخواهی، منش فردی نامناسب، مسکن ویلایی، دسترسی نامناسب به امکانات و زیرساختهای شهری و حاشیه نشینی، رابطه معناداری دارد. تحلیل نهایی نشان داد که متغیرهای وارد شده به مدل، تقریبا نیمی از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
۴۴۸.

Identifying Dimensions and Components for the Enhancement of Virtual Educational Leadership in the Islamic Azad University Branches of Tehran Province Using Thematic Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: leadership Educational Leadership Virtual Educational Leadership Islamic Azad Universities

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۶
Purpose: The primary objective of this article is to identify the dimensions and components for the enhancement of virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province using thematic analysis. Methodology: The research method employed is mixed (qualitative-quantitative). In addition to document analysis, the thematic analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify factors and components. The study population included all faculty members with at least an assistant professorship in educational management, higher education management, and educational technology, as well as administrators of Islamic Azad Universities, with theoretical saturation achieved after 15 interviews. Ultimately, base, organizing, and comprehensive themes were extracted, and in the quantitative section, structural equation modeling was used to determine the impact and ranking of the dimensions and components. Findings: Based on semi-structured interviews, four dimensions (knowledge of educational leadership in virtual environments, performance management and coaching in virtual environments, team leadership ability in virtual environments, ethical behaviors in virtual environments) and 24 components (organizing themes) were identified for virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province. Subsequently, based on a researcher-made questionnaire, it was determined that the dimension of ethical behaviors in virtual environments with a coefficient of 0.905, team leadership ability in virtual environments with a coefficient of 0.879, performance management and coaching in virtual environments with a coefficient of 0.877, and knowledge of educational leadership in virtual environments with a coefficient of 0.805 are prioritized from first to fourth, respectively. Conclusion: The findings underscore the significance of adaptability, digital proficiency, and effective communication as pivotal traits for successful virtual leaders. Notably, the study also sheds light on the potential for gender to influence leadership effectiveness in virtual environments, with female leaders possibly having an edge in fostering collaboration and inclusivity.
۴۴۹.

Identifying Contextual and Moderating Components Affecting the Implementation of the Primary Mathematics Curriculum(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Curriculum Primary Education social theme cultural theme advantages of learning mathematics

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۶۲
Purpose: Given the importance of proper implementation of the primary mathematics curriculum, this study aimed to identify the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum. Methodology: This study was applied in purpose and qualitative in approach. The research population consisted of expert teachers in the field of primary mathematics curriculum in Tehran during the academic year 2020-2021, from whom 16 were selected based on theoretical saturation using purposive and snowball sampling methods. The research tool was a semi-structured interview, the face validity of which was confirmed by experts, and its reliability was obtained with a Cohen’s Kappa coefficient of 0.86. The data were analyzed using thematic analysis in MAXQDA-2020 software. Findings: The findings revealed that in the model of effective components in the implementation of the primary mathematics curriculum, for contextual components, 17 basic themes were identified under 4 organizing themes including social, cultural, economic, and structural, and for moderating components, 20 basic themes were identified under 3 organizing themes including advantages of learning mathematics, barriers to learning mathematics, and facilitators of learning mathematics. Ultimately, a model of effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum was illustrated. Conclusion: According to the results of this study and considering the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum, it is necessary for specialists and curriculum planners to utilize strategies compatible with the identified components to improve the educational system.
۴۵۰.

طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگِ دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه منابع انسانی دانشی منابع انسانی دانشی مدیریت دانش فرهنگ دانش محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۹
در سالهای اخیر و با گذر از عصر صنعت و ورود به عصر اطلاعات، منابع انسانی دانشی به عنوان ارزشمندترین دارایی و مهمترین عامل مزیت رقابتی سازمانها معرفی شدند.لذا ابعاد سنتی مدیریت منابع انسانی و وظایف آنان، دچار دگرگونی شده و تلاش مدیریت برای حفظ، نگهداری و پرورش این دسته از منابع انسانی، اهمیت بیشتری یافته است. بنابراین پژوهش حاضر در همین راستا و با هدف، طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگ دانش محور انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ هدف، توسعه ای - کاربردی و از لحاظ ماهیت روش، توصیفی– اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از ابزار مصاحبه و جهت ارائه این مدل از استراتژی گراندد تئوری با رهیافت استراوس و کوربین استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی، 20 نفر از مسئولان و خبرگان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و در بخش کمی، 150 نفر از منابع انسانی دانشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند که در انجام این تحقیق مشارکت داشتند. نتایج حاصل از کدگذاری سه مرحله ای، در نرم افزار مکس کیودا، با 253 کد اولیه،34 مفهوم و 5 مقوله اصلیِ علی، زمینه ای ، موانع(مداخله گر)، راهبردها و پیامدها حول پدیده محوری(توسعه منابع انسانی دانشی) در قالب مدل پارادایمی نشان داده شده است. همچنین نتایج آزمون مدل سازی معادلات ساختاری، از طریق نرم افزاراسمارت پی.ال.اس، نشان داد که روابط میان مقوله های مدل توسعه منابع انسانی دانشی و تاثیر مقوله ها بر روی یکدیگر قابل تایید است.
۴۵۱.

سیر حافظه جمعی در شکل گیری فرهنگ سوگواری در جامعه دینیِ ایران مبتنی بر نظریه «حافظه جمعی» موریس هالبواکس با مطالعه موردی «مراسم عاشورا و سیاووشان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سوگواری حافظه جمعی دین سیاوش هالبواکس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۶۲
انسان در چهارچوب یک فرآیند تحول بزرگ تاریخی و اجتماعی زیست می‌کند و در امتداد نسل‌هایی از گذشته قرار دارد که همگی از والدین خود آموزه‌های زیستی و آیینی را آموخته و از تجربه خود نیز در موقعیت‌های مختلف اجتماعی، دینی و تاریخی نیز بهره برده‌ است. لذا دلیل ایجاد یک جامعه یکپارچه می‌تواند ذهن هرکس را به سمت‌وسوی فرایندی قاعده‌مند هدایت کند که از حافظه‌ای جمعی نشأت گرفته است. موریس هالبواکس ازجمله فیلسوفانی است که نظریه خود در باب حافظه جمعی را بر اساس سه مرحله توصیف کرده است. 1-بومی‌سازی حافظه 2- یادبود بر اساس یک داستان تاریخی و3- تشکیل حافظه دینی طبق باورهای پیشینیان؛ درواقع حافظه انسان می‌تواند ظرفیت کامل ذهنی را برای یادآوری حوادث و تجربیات گذشته بازیابی کند. هدف از این پژوهش، بررسی سیر حافظه جمعی در شکل گیری آیین سوگواری با استعانت از حافظه جمعی بر اساس نظریات هالبواکس است که به روش تحلیلی-توصیفی و با منابع کتابخانه‌ای انجام‌شده و در پایان به این نتیجه رسیده است که جامعه دینی همواره از منشاء دینی خود پیروی می‌کند و در هر مرحله با تغییراتی به همان ماهیت اصلی خود رجوع کرده و با یک اندیشه دینی و محوری، همبستگی یک جامعه را تضمین می‌کند.
۴۵۲.

تیپ شناسی روان شناسان اینستاگرامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی عامه پسند تیپ شناسی اینستاگرام شبه علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۰
امروزه رسانه های اجتماعی نقشی پررنگ در زندگی ما یافته اند و از جهاتی گوناگون ما را تحت تأثیر قرار می دهند؛ یکی از رسانه های اجتماعی محبوب در ایران اینستاگرام است و یکی از موضوعات محبوب طرح شده در اینستاگرام ادعاهای روان شناختی هستند. وقتی گزاره های روان شناسی در رسانه ای اجتماعی برای عموم مردم مطرح می شوند با پدیده ای تحت عنوان روان شناسی عامه پسند طرف هستیم. به رغم انتشار گستردیه ادعاهای روان شناختی در اینستاگرام، ما هیچ مطالعه ای در باب روان شناسان اینستاگرامی یا تیپ شناسی آنان نیافتیم؛ بنابراین بر آن شدیم تا در این مطالعه بر مبنای معیارهایی توصیفی، انواع تیپ های مختلف روان شناسان عامه پسند اینستاگرامی را شناسایی کنیم. شیویه مطالعیه ما نتنوگرافی بود. نتنوگرافی، نوعی مردم نگاری در بستر اینترنت است که تکنیک اصلی مورداستفاده در آن، مشاهدیه مداوم و عمیق است. ما از طریق مشاهدات مداوم و عمیق و نیز با اتکا به اصول منطقی و شواهد علمی، درنهایت شش تیپ از روان شناسان عامه پسند اینستاگرامی را شناسایی کردیم که عبارت اند از: روان شناسان شواهدمحور اینستاگرامی، روان شناسان عقل سلیم اینستاگرامی، روان شناسان شبه علمی نهان اینستاگرامی، روان شناسان شبه علمی آشکار اینستاگرامی، روان شناسان زرد اینستاگرامی و روان شناسان تیپ آمیختیه اینستاگرامی؛ بدین ترتیب ما نشان دادیم که روان شناسی عامه پسند اینستاگرامی ابداً پدیده ای یکدست نیست، نمی توان همیه روان شناسان اینستاگرامی را زرد یا غیر علمی تلقی کرد، بلکه روان شناسی اینستاگرامی در قالب تیپ هایی متفاوت نمود می یابد، همچنین نشان دادیم برخی از این تیپ ها سودمندی بیشتری دارند و برخی نیز به شدت زیان بارند. پژوهشگران بعدی می توانند به اعتبارسنجی کمّی این تیپ ها بپردازند، تیپ های احتمالی دیگری را شناسایی کنند یا مشخصه ها و پیامدهای مثبت و منفی هر تیپ را به نحوی ژرف تر مورد واکاوی قرار دهند.
۴۵۳.

درک و تجربه دینداری در نسل زد؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دینداری معنویت عادتواره دینی دنیوی شدن فردیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۴۰
درک و تجربه دینی، از مهمترین موضوعات در زیست روزمره ایرانی بخصوص نسل جدید است. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی درک و تجربه دینی در میان دانشجویان نسل زد در رشته های علوم انسانی است. بر این اساس و با معیار اشباع داده ها 21 دانشجو وارد مطالعه شده و داده های مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مشارکت کنندگان در پی نوعی بازاندیشی از دین و مفاهیم آن، ناظر به درک و تجربه دینی در سطح فردی و اجتماعی هستند. این بازاندیشی از سطوح شناختی و ادراکی گرفته تا سطوح عملی و کاربردی تجربه دینی را شامل می شود. پنج مضمون برساخت شده عبارتند از شناخت عادتواره ای، فردیت گزینشگر، داوری های دین گریزانه، و بازاندیشی معنویت گرا. مطابق نتایج می توان گفت که نوعی بازاندیشی گاهاً حاد و تند در میان بعضی مشارکت کنندگان وجود دارد. نگاه کلی آن ها به دین، بر اساس قضاوت در مورد کیفیت حضور دین در جامعه است که تا حدود زیادی بار انتقادی جدی دارد. با وجود این، اگر چه مشارکت کنندگان به شکلی بازاندیشانه با دین مواجهه دارند، اما هنوز مرزهای اعتقادی در این زمینه محکم و پابرجاست. در واقع، بیشترین محور محاجه دینی، تأکید بر فردیت و گریز از دین عادتواره ای است. در واقع، عاملیت، ضمن داشتن اعتقاد دینی (بخصوص در اصول)، اما در مرز بین دین، عادتوارگی، و معنویت سرگردان است. در پایان، پیشنهاد می شود که مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود تا مفاهیم مربوط به درک و تجربه دینی نسل جدید به طور کامل تر و دقیق تر تبیین شود. این پژوهش ها می توانند به درک بهتر پویایی های دینی در جامعه معاصر ایران کمک کنند و راهکارهایی برای پاسخگویی به چالش های پیش روی دین و نسل جوان ارائه دهند.
۴۵۴.

«نظام آموزش و پرورش توسعه گرا و سطح تحقق «آن در ایران، مالزی، ترکیه و کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش توسعه گرا اصلاحات توسعه گرا توانمندسازی انسان عدالت آموزشی موانع سیاسی اصلاحات توسعه گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۴
حلقه مفقوده توسعه اقتصادی اجتماعی جوامع، عمدتاً فکری- فلسفی است که آن را باید در بازسازی اندیشه ها و بهسازی فرآیندهای عمل و بازنگری در سیاست گذاری فرهنگی، آموزشی و اقتصادی جستجو نمود. پس بازنگری در سیاست گذاری فرهنگی، بخصوص توسعه محور نمودن شکل و محتوای سیستم های آموزشی، از الزامات جهانی زندگی در هزاره سوم است. مسئله این پژوهش، چیستی این اصلاحات آموزشی توسعه گرا برای ایران است. بینش نظری پژوهش «رویکرد قابلیت سازی یا توانمندسازی» می باشد. سه شاخص اساسی این رویکرد؛ مشارکت و آزادی انتخاب، عدالت اجتماعی - آموزشی و شایستگی، معرف مولفه های ساختاری و محتوایی نظام آموزش پرورش توسعه گراست؛ که تحقق آن در یک بافتارفرهنگی سیاسی منسجم و هماهنگ بین اجزاء و زیرنظام های آن در جامعه امکان پذیر است. رویکرد پژوهش، کیفی، روش آن اسنادی و تطبیقی است. راهبرد تحلیلی، شامل تحلیل اسنادی و الگوی تطبیقی جرج بردی است. سه کشور مورد بررسی (کره جنوبی، مالزی و ترکیه) می باشند. نتایج نشان می دهد که فاصله نظام آموزش پرورش ایران، در مولفه های ساختاری و محتوایی، با رقبای توسعه ایران، زیاد است. الزامات ساختاری و محتوایی برای تحقق نظام آموزش پرورش توسعه گرا در ایران شامل؛ تدوین شاخص های ارزیابی سند تحول: ایده برداری از کشورهای موفق، توجه به عدالت اجتماعی - آموزشی، تحقق چشم انداز مالی مندرج در سند تحول بنیادین؛ رفع موانع سیاسی احتمالی می باشد.
۴۵۵.

جهان زندگی ناباوران؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران و شریف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی دینداری پدیدارشناسی دانشجویان نخبگان منکرین دین دین گریزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۱۸
افراد در مواجهه با دین بطور معمول در دو دسته دیندار و بی دین جای می گیرند؛ اما در نگاهی عمیق تر دینداری امری است که تلون بسیاری می پذیرد. بنابراین پژوهش و سیاستگذاری در حوزه دین و دینداری بدون توجه به تنوع ها و تکثرات موجود در آن ناقص است. مطالعه باورها و سنت عملی برخاسته از آن در میان افرادی که از دید ناظری بیرونی، غیردیندار تلقی می شوند، همچنان در زمره مطالعات دینداری جای دارد؛ اما در مطالعات جامعه شناختی دین، کمتر به این طیف توجه می شود. همچنین تاثیرات برجسته نخبگان بر سرنوشت جوامع اهمیت مطالعه دینداری در بین آنان را دوچندان می کند. دین و دینداری را نیز می توان در سه بُعد معرفتی، گرایشی و رفتاری دسته بندی کرد. از آن جا که تحقیق در همه ابعاد سه گانه، مانع توجه کافی به جزئیات در هر یک از این ابعاد است، مقاله حاضر تنها به بعد معرفتی دینداری می پردازد. در این پژوهش چارچوبی متشکل از 6 محور به عنوان محورهای گفت وگو با مصاحبه شوندگان مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده های گردآوری شده، منجر به تمایز سه دسته «غیرمعتقدین به اصول دین»، «غیرمعتقدین به شریعت» و «معتقدین به شریعت» شد. در این تحقیق به سبب تنوع و گستردگی داده ها تنها به مطالعه مواضع معرفتی دانشجویان غیرمعتقد به اصول دین پرداخته می شود. در بررسی قشر ناباوران شش گونه بدست آمد که عبارتند از: منکر خدای برساخت گرای علم آیین، لاادری شک بنیاد، شک بنیاد خودآیین، لاادری گرای علم آیین، آرامش طلب تکلیف گریز و خداباورِ شک بنیادِ کثرت گرا.
۴۵۶.

چگونگی نقش آفرینی دولت ها در توسعه اقتصادفرهنگ مطالعه تطبیقی کشورهای پیشرفته، رشد یافته و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصادفرهنگ صنایع فرهنگی توسعه دولت حکمرانی مطالعه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۳
تمرکز بر تولید، توزیع و مصرف صنایع فرهنگیِ با ارزش افزوده بالا، از محوری ترین مسیرهای توسعه درکشورهای توسعه یافته است. در اغلب کشورهای پیشرفته ی جهان، دولت ها در برنامه ریزی و مدیریت اقتصادفرهنگ به عنوان صنایعی راهبردی در اقتصاد ملی و توسعه، نقش مهمی داشته اند. توسعه اقتصاد فرهنگ نیازمند نظمی درسیاست گذاری است که هماهنگی و هم سویی کارکردی نهادهای مرتبط با یکدیگر را مبنا قرار داده، و تولید، توزیع و مصرف مستمر و متعادل کالا و خدمات فرهنگی را در سطوح مختلف هدف گیری نماید. تحقق چنین هدف مهم و پیچیده ای، نیازمند نقش آفرینی بهینه دولت به عنوان سیاست گذار اصلی در این زمینه است. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای میزان توسعه یافتگی اقتصادفرهنگ کشورهای پیشرفته، رشد یافته و ایران، و چگونگی نقش آفرینی دولت ها در آن می باشد. با رویکرد تطبیقی و تحلیل ثانوی آمارهای موجود، توسعه اقتصادفرهنگ10 کشور اول توسعه یافته و 10 کشور اول رشدیافته، با ایران مقایسه و چگونگی نقش آفرینی دولت های آنها نیز با مصاحبه با متخصصین خارجی و داخلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در همه کشورهای مورد بررسی دولت بر اساس الگوی حکمرانی خود در اقتصادفرهنگ حضور موثر دارد اما میزان حضور و چگونگی نقش آفرینی آن متناسب با شرایط جامعه و صنایع فرهنگی است اما در ایران ضعف هایی در این خصوص وجود دارد. در این کشورها، آموزش و تامین نیروی انسانی، کسب و کارهای خرد و متوسط فرهنگی، تبلیغات و بازاریابی داخلی و خارجی، شبکه سازی کنشگران فرهنگ و هنر و وجود قوانین حمایت از حقوق مالکیت معنوی هم در داخل و هم در سطح بین المللی مورد حمایت دولت هایشان بوده است.
۴۵۷.

تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی در نوجوانان پایه ششم منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری آموزشی پیشرفت تحصیلی عملکرد تحصیلی خودکارآمدی انگیزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی نوجوانان پایه ششم در منطقه ۵ تهران انجام شد.   روش شناسی: پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. ۳۰ دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (۴۸ سوال) بود که پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش به مدت دو هفته آموزش مبتنی بر فناوری های آموزشی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکرد.   یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد فناوری های آموزشی بر تمام مؤلفه های عملکرد تحصیلی تأثیر معناداری داشت (p<0/01). عملکرد تحصیلی کل (89%)، خودکارآمدی (85%)، تأثیرات هیجانی (81%)، برنامه ریزی (89%) و انگیزش (85%) افزایش معناداری داشتند و فقدان کنترل پیامد با اندازه اثر 68% کاهش یافت.   نتیجه گیری: فناوری های آموزشی باعث بهبود معنادار عملکرد تحصیلی، خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، انگیزش و برنامه ریزی نوجوانان پایه ششم شده و احساس فقدان کنترل پیامد را کاهش می دهد، که نشان دهنده تأثیر مثبت آموزش های مبتنی بر فناوری بر پیشرفت تحصیلی است.
۴۵۸.

مطالعه جامعه شناختی نگرش شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سطح سواد قومیت مذهب وضعیت اقتصادی امنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۰
مقاله حاضر برگرفته از یک تحقیق می باشد، که با هدف بررسی مطالعه جامعه شناختی نگرش شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز انجام شده است. این تحقیق از نوع مطالعه ای توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را شهروندان شهر شیراز در سال 1402 تشکیل داده اند. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 26 سوالی، جهت ارزیابی نگرش شهروندان شیرازی نسبت به مهاجران افغانستانی در ایران است. محققان در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش می باشند که آیا رابطه معناداری بین سطح سواد، قومیت، نوع مذهب (شیعه و سنی)، وضعیت اقتصادی، احساس امنیت شهروندان و نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانی وجود دارد؟ نتایج آماری حاصل آزمون همبستگی پیرسون، به وسیله نرم افزار spss بیانگر آن است که، رابطه معناداری (همبستگی معناداری) بین سطح سواد ، قومیت، نوع مذهب (شیعه و سنی)، وضعیت اقتصادی و احساس امنیت شهروندان و نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانی وجود دارد.
۴۵۹.

بازنمایی زیست مجازی کودکان اینفلوئنسر در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی زیست مجازی کودکان اینفلوئنسر اینستاگرام هویت بخشی مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۶۵
با گسترش شبکه های اجتماعی و به ویژه اینستاگرام فعالیت کودکان اینفلوئنسر در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته است. کاربران شبکه های اجتماعی از این کودکان به عنوان "کودکان کار اینستاگرامی" یاد می کنند که تبدیل به منبع درآمدی برای خانواده هایشان شده اند. از همین رو هدف پژوهش حاضر نحوه بازنمایی زیست مجازی کودکان اینفلوئنسر در اینستاگرام است. در همین راستا نحوه فعالیت روزانه کودک، چگونگی تبلیغات، هویت بخشیدن و برندسازی مادر و تعاملات آن ها با فالوورها مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با توجه به هدف اصلی به صورت تحلیل محتوای کیفی با روش نتنوگرافی انجام شده است. بنابراین فضای اینستاگرام به عنوان میدان تحقیق در نظر گرفته شد و از طریق مشاهده و خواندن نوشتارها، دیدن تصاویر، عکس ها و ویدئوهای منتشرشده، 20 صفحه از کودکان اینفلوئنسر و شش صفحه از والدین کودکان اینفلوئنسر در بازه زمانی شش ماهه مورد بررسی قرا گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در صفحات کودکان اینفلوئنسر، زیست مجازی کودکان اینفلوئنسر بر روی چهار محور اصلی جذب فالوور، نقش آفرینی والدین، هویت بخشی مجازی و تبلیغات و کسب درآمد متمرکز است و در صفحات والدین کودکان اینفلوئنسر دو مقوله بازنمایی خانواده ای خوشبخت در فضای مجازی و ارتباط با فالوور خودنمایی می کند. کودکان اینفلوئنسر در خواب، موقع بازی، مسافرت، تفریح، کسب مهارت های اولیه رشدی و ... در حال تبلیغ و جذب فالوور هستند و می توان از آن ها به عنوان مقوله بهره کشی در لحظه یاد کرد. همچنین می توان گفت هدف تمام فعالیت های صفحات کودکان اینفلوئنسر در نهایت کسب تبلیغات و منفت مالی است.
۴۶۰.

بررسی پدیدارشناختی تحول خانواده در دوران پاندمی کرونا: نمونه موردی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تغییرات خانواده تحقیق کیفی تهران کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۳۵
مقدمه: خانواده نخستین بستری است که ذخیره واژگانی، اندوخته های فرهنگ و تمدن و ارزش های اخلاقی را به فرد انتقال می دهد. از همین رو خانواده محمل اولیه شکل گیری معنا محسوب می شود، و در خط مقدم وقایع عظیم و تحولات فرهنگی قرار دارد. یکی از مهم ترین وقایع مهم عصر حاضر که همه عرصه های زندگی بشر به ویژه نهاد خانواده را دستخوش تغییر ساخت فراگیری پاندمی کرونا بود. در جریان فراگیری کرونا خانواده ایرانی معنایی متفاوت از چیزی پیدا کرد که طی دهه های قبل صورت بندی شده بود. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تحولات معنای خانواده در دوران همه گیری کرونا و تغییرات آن است. روش: ازآن جاکه بررسی کیفی به صورت گسترده و پرداخت آن در مقیاس های کلان ممکن نیست تمرکز مطالعه حاضر به صورت خاص بر شهر تهران متمرکز است. در این مقاله از روش پدیدارشناسی توصیفی (استعلایی) استفاده شده است. نمونه گیری این تحقیق به صورت نظری بوده است بدین صورت که نمونه های این تحقیق 17 خانوار بوده اند که در سال های 1399 تا 1400 از میان خانواده های ساکن مناطق مختلف شهر تهران انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است و داده ها با روش کدگذاری به شیوه موستاکاس تحلیل شده اند. یافته ها: مبنای تحلیل یافته های کیفی این تحقیق می توان تحول خانواده را در دوران همه گیری کرونا به شرح زیر صورت بندی کرد: بازسازی خانواده (به دو شکل پویا و پذیرا)، آشکارسازی چهره های پنهان خانواده، گسست در میان اعضا، مجازی شدن کاکردهای خانواده، بازاندیشی در ارزشهای خانواده. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که پاندمی کرونا با واداشتن افراد به بازاندیشی عمیق در ساختار، ارزش ها و کاکردخانواده در پی تحول در شبکه روابط، قرنطینه، گسترش استفاده از فضای مجازی، ترس از مرگ و بحرانی شدن زندگی روزمره باعث تغییرات عمیق در مفهوم و عملکرد و انتظارات خانواده شد و تجربه ای متفاوت از زندگی خانوادگی را شکل داد که با افشاگری از موارد نادیده گرفته یا انکار شده درون خانواده بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان