مطالب مرتبط با کلیدواژه

دنیوی شدن


۱.

ملاحظه ای تاریخی درباره مناسبات جامعه شناختی نهادهای دین و هنرها (با تکیه بر مورد ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت دین مدرنیته هنر دنیوی شدن ساختارگرایی تکوینی افسون زدایی و باز افسون زدایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و دین
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه جامعه شناسی هنر
تعداد بازدید : ۱۲۸۱ تعداد دانلود : ۸۱۶
در این مقاله کوشش شده است تا ساحت های دین و هنر به مثابه حوزه گردش ایده نمایانده شده و با بیان رابطة هر یک با فضای اجتماعی و نسبت هر یک با قدرت، در ابتدا بر اساس مبانی نظری پی یر بوردیو امکان تحولات ساختاری در هر یک از این میدان ها طی تکوینی تاریخی نشان داده شود. با نگاهی تاریخی، سعی در نشان دادن این نکته بوده است که در سپهر سنتی، درآمیختگی دین و هنر به قسمی بوده است که جداسازی این دو از یکدیگر ناممکن می نماید و اصولا هنر دینی و دین آمیخته با هنر بوده است و مناسبات میدان های دین و هنر بر اساس همین درآمیختگی قابل فهم است. از سوی دیگر، برآمدن هنر مدرن براساس ایجاد تفکیک حوزه های متفاوت اجتماعی منتج از مدرنیته، منجر به استقلال هرچه بیشتر این میدان ها از هم شد. این امر که با گسترش دنیوی شدن صورت گرفت، هرچند صبغه دینی هنر را کاست، ولی به جای آن هنر را گاه در مقام والای رهایی بخشی قرار داد. با این همه، لازم است که نسبت این امر با فرایند دنیوی شدن سنجیده شود. امری که امروز نیز در باز- افسون زدایی جهان مدرن در قالب نشاندن هنر به جای دین در کار است.
۲.

جدال های الهیاتی در عالم قدیم و پدیدار شدن روشنفکری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات دنیوی شدن روشنفکری بابیه شیخیه صدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۴۷
تصور غالب درباره روشنفکری در ایران ، آن را پدیداری وارداتی و برآمده از خلاء توصیف می نماید.این تصور، مانع توجه به شرایط امکان درونی تفکر روشنفکری می گردد؛مدعای اصلی نویسندگان مقاله این است که هویت روشنفکری تنها با توجه به تجربه فکری ایران پیشاروشنفکری (عالم قدیم) در کنار تجربه فکری در غرب قابل ادراک است؛ در پژوهش های جاری برآمدن روشنفکران تنها در پرتو ارتباطات ایران و جهان غرب مورد تحلیل قرار می گیرد،اما این پدیدار بدون رخ نمودن تحولاتی در صورت بندی تفکر قدیم، زمینه و شرط ظهور در فضای فکری ایران نمی یافت. این نوشتار با تحلیل جدال های الهیاتی میان اندیشه الهیاتی صدرایی، شیخیه و بابیه در دوران «پیشاروشنفکری»، نشان خواهد داد که چگونه این جدال ها به ظهور تفکر روشنفکری به مثابه یک زبان فکری جدید مدد رسانده است. تحلیل جدال های الهیاتی در پیشاروشنفکری نشان می دهد، که شاهد به حجاب رفتن معرفت قدسی به مثابه امری عینی، بسط تصور طبیعت گرایانه از عالم و انسان، جانشینی علمحصولی به جای معرفت قدسی، و دنیوی شدن زبان الهیاتی هستیم، که پیش از ظهور پدیده روشنفکری، شرایط امکان تفکرات غیرالهیاتی را فراهم ساخته بود.
۳.

ارزیابی نظریه گیدنز، در باب دین و دنیوی شدن براساس مبانی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گیدنز دین دنیوی شدن بنیادگرایی بازاندیشی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۳۶۳
گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک و با عنایت به پیدایش جنبش های نوین دینی، به ویژه بنیادگرایی اسلامی، دنیوی شدن دین در دنیای مدرن را نپذیرفته و با تفسیر بازاندیشانه ، کارکردهای دین را متناسب با اقتضائات جامعه جدید، معنایابی کرده است. گیدنز معتقد است که دین می تواند با مدرنیته هم زیستی داشته باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. این نظریه، هرچند به لحاظ پاسخ گو دانستن دین به سوالات انسان مدرن، نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده؛ اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد. مغفول ماندن سرچشمه ها ی وحیانی دین، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، تعارض علم و دین، نادیده انگاشتن بُعد معرفتی دین و گرفتار شدن در دام ابدال های نابجا، پدیده انگاری و نفی حقانیت دین، همسان سازی هویت ادیان مختلف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، استقراء ناقص دین پژوهی (کلیسامحور) و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر از جمله اسلام و...، وزانت علمی نظریه وی را فروکاسته است. چنانچه مبانی اسلامی در این نظریه جایگزین شود، بی تردید رهیافت ها، لزوماً آن گونه که گیدنز ارائه داده، نخواهد بود و نفی دنیوی شدن به جای استناد به میزان حضور و عضویت افراد در مناسک و مراکز دینی، به ماهیت دین و جامعیت آموزه های آن، عیارسنجی خواهد شد.
۴.

تولید و عرضه معنویت در بازار مصرف سرمایه داری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عصر جدید اضطراب معنویت دنیوی شدن فرامادی گرایی شخصی شدن و انفسی سازی دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۳۵۳
موضوع این نوشتار شخصی شدنِ پدیده دین داری و کالاشدگی مقوله معنویت است که یکی از مسئله های عصر فرانوگرایی و انسان مضطرب دنیای فناوری شده است. سال ها جست وجو در پی نیاز فطری انسان - پیوند با فراماده - که با گریز فراوان از دین مداری همراه بود، گزیری از پذیرش نسخه های بدلی ادیان جانشین و صورتکی از عرفان های خودبنیاد به بار نیاورد. نظام سرمایه داری سایه ای فراخ بر سر بازار اقتصاد مغرب و مشرق گستراند و «مصرف» را سراسرِ هستی و چیستی انسانیت جلوه بخشید. در نتیجه «مرجعیت معنوی» که تا دیرگاهی برخاسته از نهادهای سنتی بود از میان رفت. «فرهنگ و دین» تن پوشی اقتصادی به تن کردند و با نشان های تجاریِ گونه گون در بازار تجارت دینی، چونان کالایی پُرخریدار به فروش رسیدند. روش این پژوهش توصیفی_ تحلیلی به همراه نقد رویکرد جدید غرب به دین و معنویت است؛ ساحتی که انسانِ عصر جدید دست خویش را در گزینشِ آنچه او را به فراماده پیوند می دهد آزاد دیده و معنویت های نوپدید نیز در بستر شعار «دین طبق سفارش شما»، فعالیتی پُرسود برای خود آفریدند. هدف این مقاله نیز اثبات این مسئله است که غرب پس از دوره شکوفایی، دوره زوالی را تجربه کرده است که با نادیده انگاری پیوند دین و معنویت و گرایش به معنویت خودساخته، ساحت قُدسی عالم را از زمین جدا کرد و اگرچه به فرامادی گرایی روی آورد، با این حال مرتبه فرامادیِ هستی را این جهانی نگریست.
۵.

بررسی انتقادی نظریه گیدنز در باب منشأ و معنابخشی دین، براساس آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک، منشأ دین را واکنشی به بی معنایی دانسته و «معنابخشی» را یکی از مهم ترین کارکردهای دین می داند. وی با بررسی پیامدهای مدرنیته چنین نتیجه می گیرد که دین می تواند الهام بخش دنیای بهتر در عصر مدرنیته متأخر باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. نوشتار حاضر این موضوع را با بهره گیری از الگوی تفسیر موضوعی با رویکرد «استنطاقی» در تفسیر میان رشته ای بررسی کرده است. این نظریه هرچند به لحاظ پاسخگو دانستن دین به سؤالات انسان امروزی، در زمره نظریه های معنویت گرایی دینی و نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده، اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از: همسان سازی هویت ادیان گوناگون، مغفول ماندن منشأ الهی برای ادیان توحیدی (از جمله اسلام)، نشاندن ریشه دینداری به جای منشأ دین، نفی سرشت فطری دینداری، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، تعمیم های نابجا و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر (از جمله اسلام)، و تبیین محدود از کارکرد معنابخشی دین.