فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the relationship between the learning organization and the components of the organization agility model in the metal production industries of Kaveh Industrial Town. Methodology: The research method was applied in terms of purpose and mixed in terms of data type. The statistical population of the study consisted of two parts: qualitative and quantitative. The qualitative part includes experts who use the purposeful sampling method and the principle of saturation of 25 people and the quantitative part includes all employees of the metal products industry of Kaveh industrial town, who use the purposeful sampling method with special conditions in mind as 300 people. Sample size was selected. In the qualitative section, the fuzzy Delphi process was used for the relationship between the learning organization and the components of the agility model of the organization, and the interpretive structural model (ISM) was used for the classification and leveling of the agility components. In the quantitative part, the structural equation model was used using Smart PLS software. Findings: The findings showed that the greatest impact on agility by transformational leadership, followed by learning organization, accountability, flexibility, organizational change, information technology and customer satisfaction. Conclusion: The results showed that the factors of information technology, transformational leadership, learning organization, flexibility, responsiveness, organizational change and customer satisfaction are the main structures of the organizational agility model of metal products industries in Kaveh industrial town.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه ی زیسته ی کاربران اینترنتی از سایت های قمار: مطالعه موردی کاربران سایت وان ایکس بت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در طول تاریخ مقوله ی کسب درآمد و ترکیب آن با سرگرمی، بشر را به گونه های مختلف به سوی خود جذب کرده است. اکنون که در قرن 21 سایت های قمار و شرط بندی آنلاین در این زمینه پیشتازند و کاربران این سایت ها به طور روزافزون در حال گسترش هستند. کشور ایران نیز از جمله کشورهای است که برخی از جوانان آن زمان و انرژی زیادی را در این سایت ها صرف می کنند. هدف این پژوهش مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران سایت های قمار و شرط بندی است تا به این سئوالات پاسخ دهد که کاربران ایرانی چگونه جذب چنین سایت هایی می شوند و چگونه درآمد حاصل از آن را برای خود توجیه می کنند؟روش مطالعه: روش شناسی این مطالعه پدیدارشناسی است و برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش پس از بررسی ادبیات موضوعی با 20 نفر کاربر سایت های قمار و پیش بینی مصاحبه ی عمیق و نیمه ساختار یافته صورت گرفت.یافته ها: بر اساس بررسی و تحلیل مصاحبه ها، با قطبی سازی، انتزاع و بسترمندسازی، منسجم سازی یک تم مرکزی (استحاله درآمد حلال) و دو تم بنیانی (کسب استقلال مالی و فرار از روزمرگی) و دو تم پسینی (وابستگی شدید و روش یابی) است که از 19 تم اصلی انتزاع شده است.نتیجه گیری: کاربران با ارائه یک تحلیل ذهنی از کار که مبتنی بر تولید خدمات است و اینکه امروز در ایران بسیاری از مردم بدون تولید خدمات خاصی کسب درآمد می کنند و درآمد آنها حرام محسوب نمی شود، درآمد حاصل از قمار را نتیجه تلاش و کوشش و تحقیقات شان می دانند و اینکه حق کسی را نخورده اند. همچنین با همه گیری فضای مجازی آنها باور دارند در آینده تعریف جدیدی از شغل ارائه خواهد شد و قمار در آینده یک شغل خواهد بود.
تحلیل جامعه شناختی دنیای هنر فرش (مورد مطالعه: منطقه اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
77 - 54
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از نظریه دنیای هنر هوارد بکر، دنیای هنر فرش اراک شناسایی و تحلیل شود. بکر معتقد است برای فهم جامعه شناسانه هنر، باید هنر را فعالیتی جمعی ببینیم. در این مقاله موضوع جمعی بودن فعالیت هنری، در مورد هنر فرش منطقه اراک مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق کیفی بوده و گردآوری اطلاعات در آن به روش میدانی و اسنادی انجام شده است. به منظور گرد آوری تصاویر قدیمی فرش و سایر داده های اطلاعاتی، از کتاب های تخصصی، گزارش ها، منابع مکتوب و پایگاه های اطلاعاتی معتبر استفاده شد. در بخش میدانی، طی چندین سفر به کانون های مهم بافت در منطقه، گفتگوهایی با طراحان، بافندگان، فروشندگان و کارشناسان فرش اراک، پیرامون ویژگی های هنری و فنی بافت، معانی نقوش و همین طور باورها و مناسک و روابط اجتماعی مرتبط با فرش در جامعه و فرهنگ انجام شد.مطالعه بر روی سه حوزه تولید، توزیع و مصرف هنر فرش اراک و روابط میان آنها، نشان داد که نه تنها تولید فرش، یک فعالیت هنری جمعی است، بلکه هر یک از مشارکت کنندگان در این دنیای هنر به اندازه سهم خود بر روی محصول نهایی که همان فرش است، اثر گذاشته و شکل و معناهای نهفته در آن را تعیین می کنند. همچنین، این هنر نه تنها در دل جامعه بوجود آمده و بنابراین از آن متاثر است، بلکه به واسطه رابطه تعاملی و متقابل تنگاتنگی که با جامعه دارد، بر آن تاثیر هم می گذارد.
تحلیل تجربه زیسته فقرای شهری از طرد اجتماعی از بازار کار مورد مطالعه؛ مناطق 17، 18 و 19 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر فهم تجربه زیسته فقرای شهری از علل موثر بر فقر است. روش تحقیق، گرندد تئوری و جامعه مورد مطالعه، شامل سرپرستان خانوارهای تهیدست شهری ساکن در مناطق 17 و 18 و 19 شهرداری تهران بوده است نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان طرد اجتماعی از بازار کار ظاهر گردید. یافته های تحقیق بر اساس مدل پارادیمی پژوهش در پنج محور( شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. در این مقاله شرایط علی مقوله طرد از بازار کار مطرح می شود. شرایط علی بر اساس نظر مشارکت کنندگان شامل چهار مقوله اصلی با عنوان های ضعف سرمایه اقتصادی، ضعف سرمایه انسانی، شرایط نامساعد اقتصادی و شرایط نامساعد اشتغال است. براساس یافته ها بسیاری از فقرای شهری ساکن در مناطق مورد مطالعه پیشینه فقر روستایی داشتند که بارزترین وجه آن ضعف سرمایه های اقتصادی و انسانی است. همچنین شرایط اشتغال آنان در شهر بسیار متاثر از شرایط نامساعد اقتصادی(مانند: تحریم های اقتصادی، شیوع بیماری کرونا، مکانیزه شدن تولید و ارائه خدمات و حضور اتباع خارجی) و شرایط نامساعد اشتغال (مانند: آسیب پذیری جسمی، آسیب پذیری روانی، درامد اندک، فقدان حمایت های اجتماعی و استثمار) بوده، به گونه ای که این شرایط منجر به تداوم فقر بین نسلی آنان شده است.
بررسی اثر بخشی سبک های مدیریت معلمان بر ابعاد تربیت حرکتی دانش آموزان: نقش مداخله-ای راهبرد یاددهی- یادگیری حل مسئله در مهارت بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
230 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، به بررسی اثر بخشی سبک های مدیریت معلمان بر تربیت حرکتی دانش آموزان با نقش مداخله ای راهبرد یاددهی- یادگیری حل مسئله در مهارت بسکتبال پرداخت.روششناسی: روش پژوهش آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 706 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم شهرستان سراب در نیم سال تحصیلی اول 97-1396 تشکیل دادند که از این بین 30 نفر با توجه به ارزیابی های اولیه و به صورت هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20) و کنترل(20 نفر)گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزش گروهی مهارت حل مسئله را در 12 جلسه تمرین 65 دقیقه ای در هر هفته یک جلسه دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی ابعاد تربیت حرکتی ولفگانگ و گلیکمن (1986) استفاده شد. برای جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره(آنکوا)با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معناداری 001/0 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد، استفاده از سبک های مختلف مدیریت کلاس در تمام ابعاد تربیت حرکتی ( شناختی، عاطفی، آمادگی جسمانی و مهارتی) معنی دار است. تمام ابعاد تربیت حرکتی تفاوت معناداری با سبک مداخله گرا وجود دارد، ولی تفاوت زیادی با سبک عدم مداخله گرا ندارند. همچنین سبک مدیریت کلاس تعامل گرا می تواند به همراه ارائه راهبرد حل مسئله اثربخش ترین سبک مدیریت کلاس باشد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش آموزش مهارت حل مسئله راهبردی کوتاه مدت، کارآمد و بی ضرر است که با هدف قرار دادن توانایی شناختی دانش آموزان می تواند آنها را در برابر یادگیری مهارت بسکتبال توانمند سازد.
مقایسه اثر بخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و سرمایه روانشناختی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
399 - 412
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و سرمایه روانشناختی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شد.روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه 7 شهر مشهد در سال تحصیلی 1399بود. تعداد 45 نفر که در متغیر وابسته دارای نمره پایین تر بودند و مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه(هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به فاصله یک هفته از اجرای پیش آزمون در مورد هر سه گروه، یکی از گروه های آزمایش در معرض متغیر مستقل آموزش سرزندگی تحصیلی و گروه دوم آزمایش در معرض آموزش سرمایه روانشناختی قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد و سپس از همه گروه ها پس آزمون گرفته شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی ریو (2013) استفاده شد. در این پژوهش جهت بررسی تفاوت های بین گروهی از تحلیل واریانس اندازه های مکرر چندمتغیره و تک متغیره عاملی با در نظر گرفتن عامل درون گروهی(آزمون) و بین گروهی (عضویت گروهی) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش سرزندگی تحصیلی و سرمایه روانشناختی باعث افزایش درگیری تحصیلی در دانش آموزان دختر می شود. نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و سرمایه روانشناختی بر درگیری تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش سرزندگی تحصیلی و سرمایه روانشناختی بر افزایش درگیری تحصیلی موثر هستند و تفاوتی بین میزان اثربخشی آنها وجود ندارد.
Presenting Model of Empowerment Elementary Period Managers based on Components of Futurology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted aimed to presenting model of empowerment elementary period managers based on components of futurology. Methodology: This study was applied in terms of purpose and combined (qualitative and quantitative) in terms of implementation method. The research population in the qualitative section was the specialists and experts of Tehran city and in the quantitative section were the primary school managers of Tehran city in the academic years of 2019-20. The research sample in the qualitative section was 12 people who were selected according to the principle of theoretical saturation by purposive and snowball sampling methods and in the quantitative section was 270 people who were selected according to the Krejcie and Morgan table by multi-stage cluster sampling method. Data were collected by methods of take noting, semi-structured interviews and researcher-made questionnaire whose face and structure validity of questionnaire were confirmed and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method 0.88. Qualitative data were analyzed by open, axial and selective coding methods and quantitative data were analyzed by structural equation modeling in SPSS-25 and LISREL-8.8 software. Findings: The findings of the qualitative section showed that the model of empowerment elementary period managers based on components of futurology had 6 main categories, 20 sub-categories and 85 indicators. The main categories and sub-categories were included transformation management (sufficient cognition of environment, responsibility and organizational health), empowerment (strengthening teachers' careers, applying participatory management and improving relationship between managers and teachers), sense of competence (having the enough motivation, support for managers, flexibility and creative thinking), organizational structure (organizational changes, lack of resources and inadequate distribution and lack of foresight), standardization (applying knowledge management, use of feedback system and modeling) and growth and improvement (foresight, self-efficacy, risk-taking and delegation of authority).The findings of the quantitative section showed that all six main categories had a significant effect on the model of empowerment elementary period managers based on components of futurology and the model had appropriate fitness indicators. Conclusion: Based on the results, the model of empowerment elementary period managers based on components of futurology can have practical implications for education specialists and planners and can be used to improve the structure of education.
برنامه تحرک بین المللی دانشجو واکاوی چالش های دانشجویان بین المللی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین المللی سازی آموزش عالی یکی از مهم ترین اتفاقات تأثیرگذار در دهه های اخیر بوده است فرایند جذب دانشجو به عنوان یکی از استراتژی های مؤثر در دستیابی به اهداف بین المللی سازی آموزش عالی، در دهه های اخیر به رقابتی جدی میان کشورها تبدیل شده است. از این رو به میزان شناخت و آگاهی دانشگاه ها از تجارت دانشجویان، امکان استفاده از مزایا و فرصت های بین المللی سازی برای آنان افزایش خواهد یافت. پژوهش حاضر با هدف آگاهی از چالش های دانشجویان بین المللی به منظور کمک به ارتقای راه های مؤثر در زمینه جذب، نگهداشت به واکاوی تجربیات دانشجویان بین المللی در ایران پرداخته است. پژوهش با رویکردی کیفی به گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری تجربیات زیسته 28 نفر از دانشجویان بین المللی اقدام نموده است. انتخاب مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری در دسترس و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده های پژوهش براساس تحلیل تم انجام شده است. یافته ها براساس چالش دانشجویان در سه مرحله پیش از تحصیل، حین تحصیل و پس از تحصیل تفکیک و تم های اصلی براساس کدگذاری حاصل از مفاهیم ذیل هر مرحله ارائه شده است. براساس نتایج پژوهش حاضر، چالش آکادمیک، سازگاری فرهنگی، موانع زبانی و چالش امنیت شغلی به عنوان تم های اصلی و تأثیرگذار در تحقق اهداف «برنامه تحرک بین المللی دانشجویان به داخل» نیازمند توجه بیشتر برنامه ریزان و مدیران دانشگاهی به منظور اصلاح و بهبوداست.
سودای مهاجرت: تمایل ایرانی ها به مهاجرت و عوامل تعیین کننده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مهاجرت و جابه جایی بین المللی جمعیت ها با هدف دستیابی به رفاه و شرایط زندگی بهتر روزبه روز درحال گسترش است. مهاجرت از ایران هرچند قدمتی طولانی دارد، اما در سال های اخیر روند افزایشی داشته، و همچنان، نسبت قابل توجهی از جمعیت نیز در سودای مهاجرت و تمنای رفتن به خارج از کشور هستند. بر این اساس، هدف از مقاله پیشِ رو، سنجش تمایل ایرانی ها به مهاجرت از کشور و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از تحلیل ثانویه داده های خرد پیمایش ملّی سرمایه اجتماعی با تعداد نمونه 14.200 نفر ساکن در مناطق شهری و روستایی ایران است. نتایج نشان داد حدود یک-چهارم پاسخ گویان میل به مهاجرت از ایران دارند. افرادی که در سودای مهاجرت از ایران هستند اغلب مرد، مجرد، جوان، تحصیل کرده دانشگاهی، با رضایت اجتماعی پایین، متعلّق به طبقه اجتماعی متوسط و بالا و ساکن در شهرهای بزرگ هستند. از این رو، اغلب افراد دارای میل مهاجرت را افراد تحصیل کرده، ماهر و متخصص تشکیل می دهند؛ بنابراین، سودای مهاجرت در میان ذهنیت ایرانی ها، -به ویژه نسل جوان- شکل گرفته و این وضعیت، می تواند منجر به افزایش حجم مهاجرت های بین المللی از کشور شود.
واکاوی مشکلات اجتماعی زنان دارای تجربه ازدواج موقت ساکن شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۴۳-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازدواج موقت علی رغم مشروعیت دینی و قانونی آن به عنوان یکی از مسائل چالش برانگیز در جامعه مطرح است. در این میان تعدادی از زنان به دلیل شرایط خاص و مختلفی که به آن مواجه هستند اقدام به ازدواج موقت می کنند. علی رغم اینکه زنان دارای تجربه ازدواج موقت و کودکان آنان در زندگی با مشکلات متعددی روبه رو می شوند، اطلاعات برنامه ریزان و سیاست گذاران جامعه درباره این قشر اندک است؛ بنابراین ضروری است تجربه زیسته زندگی این دسته از زنان موردمطالعه قرار گیرد. هدف این مطالعه واکاوی تجارب زنان دارای سابقه ازدواج موقت در شهر قم است. روش: این مطالعه با استفاده از روش کیفی و بر اساس رویکرد تحلیل محتوی عرفی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با پانزده نفر از زنان دارای تجربه ازدواج موقت و چهار نفر از مددکاران اجتماعی مرتبط با این گروه از زنان جمع آوری شده است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند است و جمع آوری داده ها تا زمان اشباع ادامه یافت. جوانب مربوط به صحت داده ها مدنظر قرار گرفت و تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری و طبقه بندی کدها انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه پس از چندین مرحله تحلیل و ادغام کدهای مشابه درنهایت ۷۲۸ کد استخراج شد. کدهای اصلی در چهارده زیر طبقه و زیر طبقات در چهار طبقه نهایی طبقه بندی شدند که عبارت اند از ۱. «مؤلفه های فردی»، ۲. «عوامل خانوادگی» ۳. «محیط اجتماعی آسیب زا» و ۴. «آسیب های چندگانه». درون مایه اصلی این پژوهش شامل «حریم ناامن» از طبقات ذکرشده استخراج شد. بحث: زنان دارای تجربه ازدواج موقت یکی از گروه های هدف پنهان و سخت در دسترس مرتبط با حوزه مددکاری اجتماعی هستند که با مشکلات مختلفی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی مواجه هستند. لزوم توجه به کاهش مشکلات مختلف این گروه از زنان و افزایش کیفیت زندگی آنان در سطوح مختلف، به ویژه از سوی مددکاران اجتماعی ضروری است.
طراحی مدل برای تعامل مناسب نهادهای خیریه و کمیته امداد امام خمینی(ره) در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۳۰۹-۲۷۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر ارائه مدل تعامل مناسب نهادهای خیریه و کمیته امداد امام خمینی(ره) به عنوان نهادی انقلابی و خدمت رسان به محرومان در ایران است. روش: از نوع کیفی با استفاده از تکنیک دلفی است.دلفی فرایندی است که درطی راندها می توان به جمع آوری اطلاعات و درنهایت، اجماع گروهی دست یافت. برای دستیابی به توافق و اجماع نظری متخصصان در ارتباط با نحوه تعامل کمیته امداد و مؤسسات خیریه، نمونه تحقیق از 23 نفر از افراد (مدیران و کارشناسان، اساتید دانشگاه) در مؤسسه های خیریه وکمیته امداد امام خمینی تشکیل شد. یافته ها: مدل ارائه خدمت رسانی در خیریه ها با کمیته امداد تفاوتهای بسیاری دارد؛ تنوع طرحها در خیریه ها برخلاف کمیته امداد بسیار کم است، مؤسسات خیریه به ویژه مؤسسات معروف و شناخته شده در کارهای تخصصی، از مدیریت بالایی برخوردارند. بحث: کمیته امداد امام خمینی می تواند با برقراری ارتباط مناسب با نهادهای خیریه از ظرفیتهای تخصصی نهادهای خیریه استفاده کند و خیریه ها نیز از امکاناتی چون امکانات سازمانی امداد، سابقه زیاد و مفید امداد در شناسایی نیازمندان، وجود بانک اطلاعاتی وسیع از مددجویان در امداد، بودجه های دولتی امداد و داشتن منافع اعتباری و اسمی مشترک بهره مند شود و درنهایت خدمت رسانی به فقرا و نیازمندان تسهیل و بیشتر شود. ارائه الگوی تعاملی مناسب و ارتباط کمیته امداد امام خمینی (ره) با نهادهای خیریه باید در راستای «توانایی خیریه ها در کمک به محرومین، هماهنگی خیریه ها با سیاستهای امداد، استفاده از ظرفیتهای مشترک یکدیگر برای اقدام هم افزایی و جلوگیری از موازی کاری و ارائه خدمات به نیازمندان با حفظ کرامت مددجویان، شفافیت مالی و ... باشد. داشتن ارتباط مناسب و مداوم با خیریه ها از طریق همایشها و جلسات مشترک، آشنایی با اقدامات و وظایف طرفین، یکسان سازی و یک کاسه کردن کمکها به نیازمندان مشترک و مدیریت منابع، شفاف سازی در زمینه کمکهای ارسالی مؤسسات خیریه به امداد و رساندن آن به دست نیازمندان واقعی، دخالت نکردن در امور یکدیگر، احترام به قوانین و مقررات حاکم بر مجموعه، شفاف سازی، تعامل دوطرفه، موازی کار نکردن» انجام پذیرد.
شهرنشینی در موقعیت مرزی: تحول حیات شهری در دربند دوره اسلامی با تکیه بر سهم عامل کوچ نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، شهرنشینی در شمال قفقاز به مثابه یک مؤلفه مهم حیات اجتماعی در پیوند با موقعیت جغرافیایی و یک عامل ساختاری بومی یعنی «کوچ نشینی» بررسی شده است. کانون تمرکز آن، شهر تاریخی دربند و مقطع تاریخی مطالعه، دوره اسلامی با تمرکز بر سده های یازدهم/ هفدهم و دوازدهم/ هجدهم است. مسئله محوری پژوهش ناظر بر واکاوی علل و عواملی است که مانع از تکوین یک شهرنشینی پررونق، پایدار و واجد هم بستگی اجتماعی در این مکان شد. مدعای پژوهش آن است که موقعیت راهبردی دربند در مرز ایران و دشت قبچاق، زمینه ای برای اعمال اقتدار دولت در قالب سیاست های مرزبانی و تکوین یک جامعه شهری در مقیاس محدود فراهم می کرد. هم زمان، دسترسی دربند به دریای خزر و تجارت چشمگیر آن، زمینه ساز شکل گیری یک شهرنشینی محدود اما پایدار در این مکان شد. باوجوداین، تجمع و گونه گونی کم مانند نیروهای کوچ نشین در داغستان و ظرفیتی که در این ناحیه برای اعمال نفوذ دولت های رقیب و ایجاد ناامنی وجود داشت، مانع از توسعه این شهرنشینی بود. تبیین رابطه موقعیت جغرافیایی، سیاست های مرزبانی و سهم نیروهای تمرکزگریز در فرسایش حیات شهری هدف اصلی این تحقیق است که با رویکرد جامعه شناسی تاریخی و رهیافت تببین علّی به آن پرداخته می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که بین موقعیت مرزی دربند و شکل گیری و تحول حیات شهری آن در گذار تاریخ می توان رابطه معناداری را تشخیص داد. در این زمینه، عامل تجارت چونان پوی ه ای ایجابی و نیروهای کوچ نشین همچون عاملی فرساینده سهم تعیین کننده ای داشته اند .
شناخت هویت های معاصر و فرزند ناخواهی در میان زوجین جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
125 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه نگرش به پدیده فرزند در دنیای کنونی می باشد. در دنیای کنونی، شاهد تحول و تغییر در همه ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی هستیم. دگرگونی هایی که ناگزیر و لازمه جهانی ست که ما را در بر گرفته است. از این رو بسیاری از نقش های جنسیتی و منابع هویتی از قبل موجود، اولویت خود را برای انسان مدرن امروزی از دست داده و امکان های جدیدتری را برای عرضه خود و احساس ارزشمندی در اختیار او قرار داده است. نگرش زوجین به فرزند، به همان اندازه که یک تصمیم و انتخاب فردی و یا زناشویی است، می تواند یک برآمده از تغییر هویت زوجین در عصر جدید می باشد که در هر دو صورت (خواستن یا نخواستن فرزند )، پیامدهای متفاوت تری بر زوجین دهه اخیر نسبت به زوجین نسل های قبل را در بر خواهد داشت. روش این نظریه داده بنیاد می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 18 نفر از زوجین جوان می باشد. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و در دسترس و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، تعیین گردیده است. بر اساس نتایج پژوهش، دو پدیده محوری " توافق ناپایدار یک طرفه" و " تقدم رهابودگی به تقیّد"، به عنوان پدیده های محوری و پدیده انتخابی " سیّالیت هویت" به عنوان پارادایم اصلی انتخاب گردید. از علل این پدیده، هویت بازاندیشی شده و خودآگاهی فرآیندی می باشد که در پیامد آن پذیرش اجتماعی فرزند نا خواهی در جامعه می باشد.
A Comparative Study of University' Social Responsibility Patterns: Strategies for Iranian Universities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present research was conducted with the aim of comparative study of university' social responsibility patterns to provide strategies for Iranian universities. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was all articles and books related to social responsibility and university' social responsibility patterns in the 1990 to 2021 years. Out of 23 resources related to university social response patterns number of 14 resources based on the inclusion criteria were selected as a sample by purposive sampling method. Data were collected by documentary method and take noting from them and were analyzed by content analysis method. Findings: Findings showed that the university' social responsibility patterns mainly emphasized on 10 components of environmental conditions (economic, political, cultural and social), law, ethics, humanitarian, stakeholders, philosophy and goals of the pattern, theoretical foundations, perceptual framework, implementation stages and evaluation and engineering system. Also, a comparative study of university' social responsibility patterns indicated that these patterns were more similar from each other in terms of four components of environmental conditions, stakeholders, implementation stages and evaluation and engineering system and were more different from each other in terms of six components of law, ethics, humanitarian, philosophy and goals of the pattern, theoretical foundations and perceptual framework. Conclusion: The results of this research can have practical implications for university specialists and planners. They can with the help of identified components take an effective step towards promoting social responsibility in universities
واکاوی الزام های اجرایی دوره های برخط آزاد انبوه در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
۱۳۴-۹۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزام های اجرایی دوره های برخط آزاد انبوه(موک) در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی انجام گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، کاربردی و نحوه گردآوری اطلاعات، کیفی بود. مؤلفه های مورد استفاده بر اساس بررسی اسناد و مدارک و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند شناسایی شدند. به منظور بررسی اسناد و مدارک و تحلیل یافته های مصاحبه از روش تحلیل محتوای استقرایی در سه سطح باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای شناسایی جامع مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الزام های اجرایی دوره های موک در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی، علاوه بر بررسی مطالعه های انجام شده در این زمینه، مصاحبه ای نیمه ساختارمند با 15 نفر از خبرگان حوزه در دوره های موک صورت گرفت. نتایج نشان داد که الزام های اجرایی دوره های موک در دانشگاه پیام نور از منظر اقتصادی شامل یازده مؤلفه اصلی: تشکیل تیم اقتصادی، تعیین اهداف اقتصادی از راه اندازی و ارائه دوره های موک، عرضه وتقاضا، هزینه و درآمدها، منابع، سرمایه گذاران، استراتژی قیمت گذاری، مدل کسب و کار، تهیه و نوشتن یک طرح و ارائه مدل اقتصادی، بازاریابی و مباحث مالی و حقوقی و 37 زیرمؤلفه است.
بررسی مدل علّی شیوه های فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد با نقش واسطه ای پرخاشگری و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
439 - 453
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای پرخاشگری و ناگویی خلقی در رابطه بین شیوه های فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی از نوع رگرسیون ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان و پیام نور رفسنجان بودند که از بین آن ها 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، گرایش به اعتیاد، ناگویی خلقی تورنتو و پرخاشگری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه افزایشی (مستقیم) و و ناگویی خلقی (p=0/ معن ادار بین پرخاشگری ( 013 با آمادگی به اعتیاد مواد وجود دارد و (p=0/015) سبک های فرزندپروری علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق پرخاشگری و ناگویی خلقی نیز بر آمادگی به اعتیاد مواد تأثیر می گذارند. بر اساس محاسبات انجام شده فاصله اطمینان معنی داری از روش بوت استرپ برای بررسی نقش میانجی متغیرهای پرخاشگری و ناگویی خلقی در رابطه سبک فرزندپروری (مقیاس آزادگذاری، مقیاس آمرانه و مقیاس اقتدار منطقی) به دست آمد. بر این اساس، اثر میانجی گری پرخاشگری و ناگویی خلقی بر رابطه بین سبک فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد تأیید می گردد.
تبیین تأثیر دینداری و سرمایۀ اجتماعی بر رضایتمندی سیاسی شهروندان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی سیاسی برای نظام های سیاسی در سطح ملی و بین المللی، اهمیت بسیار زیادی دارد؛ تا جایی که گسترش نارضایتی سیاسی در یک جامعه پایه های مشروعیت آن نظام را متزلزل می کند. ازجمله عوامل مؤثر بر رضایتمندی شهروندان که در نظریه های مختلف همچون نظریۀ سرمایۀ اجتماعی رابرت پاتنام و نظریه های فرهنگ گرایان سنتی و عقلایی و نظریه های جامعه شناسان دربارۀ دین بر آن تأکید شده است، میزان بهره مندی از سرمایۀ اجتماعی و دینداری شهروندان است. برای بررسی رضایتمندی سیاسی در سه حوزۀ رضایت از کنشگران اجتماعی، نهادهای سیاسی و روش کار و قواعد نظام سیاسی به روش پیمایشی، با نمونۀ 395 نفر پاسخگوی 18 سال به بالا که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، اطلاعات جمع آوری شد و پس از اجرای پرسش نامه میان نمونۀ آماری و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss ، نتایج نشان دادند میزان دینداری پاسخگویان در دو بعد عاطفی و مناسکی تأثیر مثبت و معنی داری بر رضایتمندی سیاسی داشته است. همچنین دو مؤلفۀ اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی بر رضایتمندی سیاسی تأثیر معنی داری داشته اند و سبب افزایش سطح رضایت سیاسی بین شهروندان شده اند. نتایج برازش الگو نشان می دهند میزان F در همۀ الگوهای آزمون شده معنی دار بوده است. میزان ضریب تعیین در الگوی نهایی پژوهش نیز نشان می دهد مجموع متغیرهای آزمون شده 35 درصد از واریانس رضایتمندی سیاسی را تبیین می کند. همچنین تأثیر غیرمستقیم دینداری بر رضایتمندی سیاسی در سطح 05/0، ازطریق دو بعد متغیر اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی تأیید شد.
Develop a Model of Educational leadership Based on the Teachings of Islam(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to develop an educational leadership model based on the teachings of Islam. Methodology: The present study was fundamentally-applied and in terms of data collection method, it was a mixed (qualitative-quantitative) exploratory research. The statistical population in the qualitative part of the research was Islamic experts who using purposive sampling method, 12 people were selected as the sample size. In the quantitative part, the statistical population included all principals and deputies of non-governmental schools in Tehran, of which 281 were selected using stepwise cluster random sampling and Cochran’s formula. Data were collected by two methods: information was collected by referring to the Quran, Nahj al-Balaghah, Imam Sajjad’s treatise on law and sufficient principles) and field (researcher-made questionnaire). The validity and reliability of the instrument were evaluated and confirmed in two parts: quantitative and qualitative. The collected data were analyzed in the qualitative part by meta-combined method using MAXQDA coding software and in the quantitative part by confirmatory factor analysis using Lisrel-V8.8 software. Findings: The results showed that among 112 indicators, three dimensions and twelve components are involved in developing a model of educational leadership based on the teachings of Islam, which are: the dimension of religiosity with the components of religiosity and divine help; The dimension of self-balance: the components of self-discipline, wonder-breaking and dignity-enhancing; The dimension of labor relations: components of organizational leadership, responsibility, trust building, heart writing, tolerance, participation, and central justice. Conclusion: The findings also showed that the model had a good fit.
Presenting a Model of Self-handicapping Based on Time Perspective and Intelligence Beliefs mediated by Academic Self-efficacy in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was conducted with the aim of presenting a model of self-handicapping based on time perspective and intelligence beliefs mediated by academic self-efficacy in students. Methodology: Present study was cross-sectional from type of correlation. The research population was all secondary high school students of Tehran city in 2019-20 academic years. The sample size was considered 400 people who were selected by multi-stage cluster sampling method. The research tools were the revised self-handicapping scale (Jones & Rhodewalt, 1982), time perspective questionnaire (Zimbardo & Boyd, 1992), intelligence beliefs scale (Abd-El-Fattah & Yates, 2006) and academic self-efficacy scale (Jinks & Morgan, 1999). Data were analyzed by structural equation modeling method in SPSS-25 and Amos-23 software. Findings: The findings showed that the model of self-handicapping based on time perspective and intelligence beliefs mediated by academic self-efficacy in students had a good fit. Also, time perspective and intelligence beliefs had a direct and positive effect on academic self-efficacy and time perspective, intelligence beliefs and academic self-efficacy had a direct and negative effect on self-handicapping. In addition, time perspective and intelligence beliefs with mediated by academic self-efficacy had an indirect and negative effect on self-handicapping (P<0.05). Conclusion: According to the results of this study, planning is necessary to reduce students’ self-disability which for this purpose, school counselors and psychologists can improve their time perspective, intelligence beliefs and academic self-efficacy through workshops
شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی مصرف شهروندان تهرانی
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
173 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی شهروندان تهرانی و الگوی مصرف آنها بوده است. چهارچوب نظری بر مبنای آرای نظریه پردازانی چون وبلن، گیدنز و بوردیو تدوین شده است و تلاش شده تا با بهره گیری از نظریه های این افراد و استفاده از مفاهیم و متغیرهای طرح شده در نظریه های آنها، مدل نظری پژوهش تدوین گردد و با طرح فرضیه های مستخرج از مدل در طول پژوهش به آزمون آنها اقدام گردد. رویکرد پژوهش حاضر، کمّی و روش پژوهش از نظر مسیر، توصیفی- تبیینی و از نظر هدف، کاربردی است. اطلاعات با استفاده از روش پیمایش و بهره گیری از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان بالای پانزده سال شهر تهران بوده که با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه، با 600 نفر از آنها گفت وگو شد. در بُعد عینیِ موضوع مورد مطالعه، نتایج نشان داد که مصرف فرهنگی از جمله متغیرهای تأثیرگذار در الگوی مصرف شهروندان است و علاوه بر آن، رابطه معناداری نیز میان مصرف فرهنگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی وجود دارد. از سوی دیگر، بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی مصرف پوشاک شهروندان تهرانی نیز رابطه وجود دارد. همچنین میزان استفاده شهروندان تهرانی از شبکه های اجتماعی مجازی بر پوشش آنها و نحوه خرید آنها تأثیرگذار بوده است. نتایج به دست آمده در بُعد ذهنیِ موضوع مورد مطالعه نیز بیانگر این است که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر ارزش ها و نگرش های اجتماعی شهروندان تهرانی مبنی بر گرایش به مصرف گرایی، اثرگذار بوده است.