فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۲۱ تا ۵٬۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه افراد با ورود به دوره سالمندی تغییرات بسیاری در زندگی شان احساس می کنند. یکی از این بسترهای تحولی ناظر بر ساختار مصرف و سبک زندگی آنان است؛ این نوشتار با رویکردی پدیدارشناختی به دنبال درک تجارب زیسته سالمندان از این مقوله است. بر این مبنا، ابتدا با طرح ملاحظات نظری، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و در نظر داشتن اشباع اطلاعاتی، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته را میان 21 نفر از سالمندان شهر کرمان به اجرا گذارده است. سپس با اهتمام به روش کلایزی مضامین اصلی«مصرف تجسدی» با 2 درون مایه فرعی تر رژیم های مصرف، مصرف پوشاک و مضمون اصلی «مصرف فرهنگی» با درون مایه های مصرف هنری، مصرف فراغتی و سبک گذران دینی، تحلیل یافته ها پیگیری شده است. یافته ها و مفاهیم مشترک در تجربه سالمندان نشان می دهد که ما با یافته های ناهمسازی رو به رو هستیم. مصرف سالمندان، از سویی متأثر از ساختارهای حاکم بر فرهنگ جامعه و انتظارات متفاوت از سالمندان، شرایط جسمانی و عدم استطاعت مالی است و ازدیگر سو، بر بنیادهای منزلت یابی و مصارف عامیانه استوار است.
تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی همسرگزینی در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته نوسازی اثرات غیر قابل انکاری بر رخساره زندگی اجتماعی انسان از جمله خانواده و ازدواج گذاشته است. با توجه به ماهیت متفاوت اجتماعات انسانی، انتظار نمی رود که تغییرات در همه جوامع به طرز یکسانی ظاهر شده باشد. هدف از این مقاله بررسی و تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان در خصوص الگوی همسرگزینی در بستر اقتصادی اجتماعی و فرهنگی شهر کوهدشت است. ساکنان این منطقه از نظر ترکیب قومی و فرهنگی لُر و لَک هستند. فقر مطالعات در زمینه الگوهای همسرگزینی در میان زنان این گروه قومی ضرورت این مطالعه را اجتناب ناپذیر می سازد. داده ها حاصل پیمایشی است که در فروردین 1392 بر نمونه ای بالغ بر 395 زن دست کم یکبار ازدواج کرده ساکن در خانوارهای معمولی شهر کوهدشت انجام شد. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحله ای، تصادفی و تصادفی سیستماتیک است. نتایج نشان می دهد که نگرش بیش از نیمی از زنان، متفاوت از تجربه آن ها در خصوص انتخاب همسر است. بر پایه این بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، وضعیت اشتغال، سن ازدواج، پایبندی به ارزش های خانواده بزرگ و استقلال زنان، بیشترین تأثیر را در تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی انتخاب همسر دارند. نتایج بیانگر این واقعیت است که ترکیبی از مشخصه های اقتصادی اجتماعی، جمعیتی و عوامل و زمینه های قومی فرهنگی تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوهای همسرگزینی به دست می دهد.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست بر اساس ماتریسSWOT و QSPM (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
نتیجه طبیعی به کارگیری رویکرد نوسازی در کشورهای درحال توسعه، شکل گیری و گسترش مهاجرت های گسترده از روستا به شهر است. این امر موجب تغییر ساختار جنسی جمعیت در تعدادی از سکونتگاههای روستایی کشور شده است. بدیهی است با استمرار شرایط موجود در آینده زنان ذینفعان اصلی برنامه های توسعه در نواحی روستایی خواهند بود. مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی زنان در گروه خاصی از روستاها یعنی سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست به جهت شرایط خاص و اولویت دار آنها، تدوین گردیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای می باشد. گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای دارای نسبت جنسی پائین یعنی کمتر از 95 نفر مرد به ازای 100 نفر زن بوده است. در مطالعه حاضر با استفاده از ماتریس تحلیلی SOWT، راهبردهای مطلوب توانمندسازی زنان در سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست شناسایی و به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، راهبردها اولویت بندی گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد به منظور توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست، استراتژی های تهاجمی (حداکثر– حداکثر) بهینه هستند. همچنین مهمترین راهبرد توانمندسازی زنان در روستاهای مورد نظر «افزایش توجه به زنان در برنامه های توسعه نواحی روستایی در سطوح بالای تصمیم گیری»، با امتیاز 4.29، بوده است.
عوامل موثر بر انگیزه های زنان از تماشای سریالهای شبکه ماهواره ای جم (GEM TV) (مطالعه موردی: زنان شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثربر انگیزه-های زنان از تماشای سریالهای شبکه ماهواره-ای جم (GEM TV) است. این پژوهش با توجه به نوع آرایش متغیرها و اهداف پژوهش در قالب طرحهای همبستگی-مقایسه ای پی-ریزی شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مخاطب سریالهای شبکه جم در شهر کامیاران است که بااستفاده از نمونه-گیری گلوله برفی 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه اصلاح شده شهابی و جهانگردی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای همبستگی، تی (t test) و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که هرچه سن افراد بالاتر میرود، تمایل افراد به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه آموزشی کاهش می یابد و در عوض تمایل آنها به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه های تسهیل تعامل اجتماعی و فرار از واقعیات روزمره افزایش می یابد. یافته ها حاکی از آن است که انگیزه آموزشی افراد مجرد در تماشای سریالهای شبکه جم بیشتر از افراد متاهل است. همچنین نتایج نشان داد که در تماشای سریالهای شبکه جم انگیزه های کسب آموزش و کسب پرستیژ اجتماعی در طبقات اقتصادی بالا نسبت به طبقات پایین بیشتر است و در عوض انگیزه های فرار از واقعیات روزمره و تسهیل تعامل اجتماعی در افراد طبقات پایین بیشتر است. در این رابطه به نظر میرسد که طبقه، سن و وضعیت تاهل به عنوان اصلی ترین مولفه ها، در نوع انگیزه زنان از تماشای سریال ها تاثیر زیادی داشته باشند.
استعاره و بینش جامعه شناختی دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه مفهومی انتزاعی است و غالباً از طریق چیزی ملموس و عینی درک می شود. در این باره، یکی از حوزه های عینی که در شکل گیری استعاره از آن کمک گرفته می شود، اندام های بدن است. هدف این مقاله تبیین استعاره ها در بینش جامعه شناختی دورکیم بر اساس نظریه معاصر استعاره ی لیکاف است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. از یک سو استعاره ها در تکوین نظریه جامعه-شناختی دورکیم اثربخش بوده اند، زیرا مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان از طریق مفاهیم عینی ادراک می شوند؛ از سوی دیگر، پارادایم ها نقش عمده ای در تولید مفاهیم و استعاره ها دارند. رویکردهای اثباتی/ تطوری/ کارکردی در تخیّل جامعه شناختی دورکیم مؤثر بوده اند. بنابراین هم دورکیم در تولید مفاهیم و استعارات نقش داشته و هم پارادایم ها در اندیشه او موثر بوده اند. هسته اصلی استعارات در تخیّل دورکیم استعاره پیشرفت است. وی غالباً از استعاره های قطبی و تقابلی برای مقایسه جوامع سنتی و مدرن استفاده می کند. او جوامع گذشته را فروتر از جوامع مدرن محسوب می کند و دوران مدرن را دوره بلوغ انسان می داند که توانسته در نسبت با جوامع سنتی، جهان پیچیده تری را خلق کند. دورکیم این پیچیدگی را با بدن انسان و سلول تمثیل می کند و آن را ارگانیک می داند و برعکس جهان سنتی را با تمثیل شی انگارانه مکانیکی تلقی کرده و اجزای آن را مولکولی فرض می کند.
مؤلفه های تمدنی جامعه اسلامی در تفکر اجتماعی شیعی و سلفی: مقایسه تطبیقی آرای شهید مطهری و سیدقطب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایده پردازی برای شاخصه های تمدن اسلامی یا مؤلفه های تمدنی جامعه اسلامی از جمله تلاش های مشترک شهید مطهری و سیدقطب بوده است. شهید مطهری یکی از متفکران برجسته در جریان فکری انقلاب اسلامی و سیدقطب یکی از متفکران تأثیرگذار در جریان های سلفی گرایی معاصر (از جمله القاعده و داعش) به شمار می روند. این مقاله، با استفاده از روش شناسی بنیادین و روش پژوهش اسنادی، پنج مؤلفه زیر درباره تمدن اسلامی را از نظر این دو متفکر به طور تطبیقی تحلیل می کند: 1. هستی شناسی و جهان بینی اسلامی؛ 2. منزلت و جایگاه باورهای اسلامی در تمدن آفرینی؛ 3. نقش جهاد، تحرک و اصلاح اجتماعی در تمدن سازی؛ 4. چگونگی رابطه تمدن اسلامی در مصاف با سایر تمدن ها و جوامع؛ 5. کیفیت تولید و انتقال علم در تمدن اسلامی. در مجموع، به نظر می رسد که با وجود برخی اشتراکات (از جمله در مبانی هستی شناختی)، تفاوت های آشکاری در ابعاد معرفتی متأثر از سنت های فکری متفاوت (تفکر عقلانی شیعی در مقابل نگرش کلام اشعری و ظاهرگرایی) در نزد آن دو متفکر قابل شناسایی هستند.
تحلیل کارکرد ارتباطی رجزهای یاران امام حسین(ع) در قیام عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در پی آن است تا از رهگذر واکاوی نقش ارتباطی رجزهای یاران امام حسین(ع) در قیام عاشورا، کارکرد «رجز» به مثابه یک رسانه سنتی را در این رویداد مهم تاریخ اسلام از منظر ارتباطی تبیین نماید. به این منظور و با بهره گیری از نظریه کارکردگرایی در مطالعه کارکردهای پیام های ارتباطی، بر «آگاه سازی» پیام های ارتباطی به عنوان یکی از کارکردهای پیام های ارتباطی تمرکز شده و با استفاده از مدل ارتباطی «لاسول»، رجزهای یاران امام(ع) از جهت نقش «آگاهی بخش» آنها بررسی شد. در تحلیل محتوای رجزها از روش «تحلیل محتوای کیفی» (با رویکرد تلخیصی) استفاده شد. از جمله مهم ترین نتایج به دست آمده این است رجزهای یاران سیدالشهداء(ع) در رویداد عاشورا، علاوه بر کارکردهای رایج این رسانه سنتی در آن دوران (از جمله بیان جنگاوری و نسب رزمنده)، هم سو با اهداف ترسیمی امام حسین(ع) از قیام عاشورا بوده و از این منظر، واجد کارکرد «آگاهی بخشی» است.
اثر ادبی به منزله پاسخی ایدئولوژیک؛ بررسی جامعه شناختی آذر، ماه آخر پاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه 1320، هم زمان با تبعید رضاشاه از ایران، با گشایش فضای فرهنگی سیاسی کشور آغاز می شود. حزب توده قدرت بیشتری می یابد. اما، قدرتِ حزبْ مدیون حضور نیروهای شوروی در ایران، طی جنگ جهانی دوم، است. این پرسش برای اعضا و هواداران مطرح می شود که پس از خروج نیروهای شوروی از ایران برای حزب و اعضا و هواداران حزب چه اتفاقی می افتد؟ در نتیجه، برای در دست گرفتن قدرت و سرنگونی رژیم شاه، در میان آنان درخواست اقدام و عمل فوری شدت می گیرد. حزب از عمل امتناع می کند و اعضا و هواداران را به بردباری و صبر دعوت می کند. ابراهیم گلستان، در مجموعه داستان آذر، ماه آخر پاییز، به شکلی هنری، این پاسخ حزب را مجسم کرده است. این مطالعه، با استفاده از نظریه بازتاب، بر آن است تا روشن کند شرایط و انتظارات این دوره، به ویژه اعضا و هواداران، چگونه در این اثر بازتاب یافته است؟ پاسخ این انتظارات چه بوده است؟ و این پاسخ تا چه حد به پاسخ حزب نزدیک یا از آن دور بوده است؟ ادعای مطالعه حاضر این است که، به رغم اینکه نویسنده آشکارا از سبک های روایتی مدرن بهره جسته است، همچنان در همان قالب های مرسوم مکتب رئالیسم سوسیالیستی، مکتب رسمی ادبیات و هنر اتحاد جماهیر شوروی، عمل می کند و تا حد بسیار زیادی به پاسخ های حزب و انتظارات اعضا و هواداران خود مشروعیتی ایدئولوژیک می بخشد.
تحلیلی بر وضعیت عوامل مؤثر بر تجارب پژوهشی (فرآیند پایان نامه نویسی) دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تغییرات آن در دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت بررسی عوامل و موانع پژوهشی و تولید علم در دانشگاه ها به ویژه در تحصیلات تکمیلی نیازمند مطالعه و واکاوی عوامل مؤثر بر فرآیند تجارب پژوهشی (پایان نامه نویسی) و ارزیابی مستمر است. در این راستا این تحقیق به منظور بررسی وضعیت عوامل مؤثر بر تجارب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی و مقایسه آن نسبت به وضعیت گذشته (مطالعه 1383) و ارزیابی میزان تغییرات تجارب پژوهشی در فعالیت های پژوهشی دوره های تحصیلات تکمیلی (فرآیند اجرای پایان نامه) صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و مقایسه ای تحلیلی بوده و 78 نفر از دانش آموختگان دانشگاه شهید بهشتی که از نیمسال دوم سال تحصیلی 1391-1390 تا نیمسال اول 1392-1391 موفق به دفاع از پایان نامه خویش شده و در مرحله تسویه حساب قرار داشتند، به عنوان نمونه آماری به پرسشنامه این تحقیق پاسخ دادند. اب زار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد PREQ بوده که طبق آخرین ویرایش دارای 7 عامل اصلی است. عامل استاد و مشاور نیز مؤلفه ای بود که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. بررسی کلی نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین کلی تمامی عامل های مورد بررسی در حد متوسط بوده است. دو عامل جو فکری دانشکده و زیرساخت ها نسبت به میانگین کل عامل ها پایین تر از حد متوسط و سایر عامل ها بالاتر از حد متوسط بوده اند. مقایسه با سال 1383 نیز نشان می دهد در عامل توسعه ی مهارت ها افت و در عامل جو فکری افزایش ناچیزی (0.03) ایجادشده است. عامل کمبود منابع مهم ترین مشکل و موضوع پایان نامه مهم ترین عامل انگیزاننده ی در فرآیند یایان نامه نویسی بوده است.
تجربه زیسته دانشجویان دکتری دانشگاه کردستان در بازماندگی از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
۱۲۸-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته دانشجویان دکتری دارای تأخیر در ازدواج در دانشگاه کردستان بود. در این راستا از روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. میدان مطالعه و جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دکتری دانشگاه کردستان که دارای تأخیر در ازدواج بودند در نظر گرفته شد؛ پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. اشباع نظری در این پژوهش با مصاحبه 19 نفر حاصل شد، لذا حجم نمونه در این مرحله از پژوهش 19 (15 دختر و 4 نفر پسر) نفر بود. مدت زمان مصاحبه ها بین 40 تا 100 دقیقه بود. تحلیل مصاحبه ها به روش تحلیل هفت مرحله ای کلایزی بود و جمع آوری و تحلیل داده ها به صورت هم زمان انجام شد، به این صورت که ابتدا مصاحبه ها به صورت گفتاری و کلمه کلمه نوشته شد و سپس گزارش مصاحبه ها به صورت نوشتاری آماده شد. در مراحل بعدی واحدهای معنایی به صورت جمله از متن گزارش مصاحبه ها استخراج و به صورت کدهایی مشخص شد. در ابتدا 476 مفهوم استخراج شد که بعد از دسته بندی و ادغام موارد مشابه به 157 واحد معنایی تقلیل و نهایتاً در 8 مضمون اصلی دسته بندی شد. جهت قابلیت اعتماد یافته های پژوهش نیز از طریق ارسال ایمیل به چند نفر از شرکت کنندگان و تائید نتایج تحلیل مصاحبه از طرف آن ها از صحت یافته ها اطمینان حاصل شد. نتایج یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر تأخیر و بازماندگی از ازدواج دانشجویان شامل 6 مضمون اصلی؛ تحولات اجتماعی- فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل خانوادگی، عوامل مربوط به شرایط شغلی، عوامل فردی و عوامل دولتی- حکومتی است و پیامدها و تبعات تأخیر در ازدواج دارای دو مضمون اصلی پیامدهای منفی و پیامدهای مثبت بود که پیامدهای منفی دارای 6 مضمون فرعی؛ فردی/ شخصی؛ اجتماعی/ فرهنگی؛ خانوادگی؛ اقتصادی؛ سیاسی و فردی بود و پیامدهای مثبت تنها شامل پیامدهای فردی می شد.
بازنمایی خانواده در رمان های فارسی (تحلیل روایی پنج رمان در دهه های 1340 و 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارهای جامعه در دهه های 1340 و 1380 دست خوش تحولات بسیاری شد. در دهه 1340 شاه به یک رشته اصلاحات با نام «انقلاب سفید» دست زد؛ از جمله اهداف شاه تبدیل ایران از یک کشور عقب افتاده فئودالی به یک کشور پیشرفته صنعتی بود. در دهه 1380 نیز، با به قدرت رسیدن اصلاح طلبان، گفتمان های موجود در جامعه تغییر کرد و به زنان و خواسته های اجتماعی طبقه متوسط جدید توجه شد. خانواده، یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی، از ساختارهای جامعه تأثیر می پذیرد. هدف از مطالعه حاضر تفسیر و مقایسه شیوه بازنمایی خانواده در رمان های دو دهه 1340 و 1380 است. در این زمینه، پنج رمانِ متعلق به این دو دهه انتخاب شد. رویکردِ کلی مطالعه حاضر نظریه بازنمایی و روش به کاررفته در آن تحلیل روایت است که در انگاره تفسیری قرار می گیرد. با کاربردِ نظریه بازنمایی تلاش شد تا ارتباط میان سطح متن رمان و سطح فرامتنِ اجتماعی اقتصادی کشف شود. بر اساس نتایج تحلیل ها، تحولات این دو دهه، که شتاب زده صورت گرفته است، باعث شده که در بازنمایی وضعیت خانواده ها، در سطح نظریه، روابط متقابل بین اعضای خانواده پُرتنش باشد و در سطح معنای بازنمایانه خانوادهْ واپاشیده شود.
رابطه نابرابری درآمدی و رشد اقتصادی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۳
125-89
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تأمین عدالت اجتماعی و رفع فقر و محرومیت از طریق ایجاد تعادل در توزیع درآمد و ثروت میان آحاد جامعه مورد توجه و تأکید قانون اساسی است. در این میان، تبیین ارتباط میان نابرابری درآمدی و رشد اقتصادی از عرصه های چالش برانگیز مباحث اقتصادی در دهه های اخیر بوده و با وجود تحقیقات گسترده در این زمینه، هنوز هم موضوعات مبهم فراوانی در این خصوص وجود داشته و مطالعات تجربی نیز به یک سری نتایج ضد و نقیض منتهی شده است. گروهی با اعتقاد به وجود تضاد و ناسازگاری میان این دو مقوله، توزیع نابرابر درآمد را در مراحل اولیه رشد هر کشور ضروری تلقی می کنند و در مقابل، مخالفان این نظریه معتقدند افزایش نابرابری درآمدی مانع رشد اقتصادی می شود. در این راستا و در مطالعه حاضر، ضمن مروری بر مبانی نظری تأثیرات متفاوت نابرابری درآمدی بر رشد اقتصادی، سطح نابرابری به عنوان عامل تعیین کننده علامت این ارتباط در نظر گرفته شده و رابطه ای غیرخطی میان این دو متغیر تصریح شده است. روش: با استفاده از الگوی رگرسیون غیرخطی انتقال ملایم (STR)، تأثیر نابرابری درآمدی بر تولید ناخالص داخلی سرانه ایران طی دوره زمانی 1391-1348 مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: ارتباط میان دو متغیر نابرابری درآمدی و رشد اقتصادی در ایران غیرخطی بوده و دارای ساختار دو رژیمی است؛ به طوری که در رژیم اول تأثیر نابرابری درآمدی بر تولید ناخالص داخلی سرانه منفی و در رژیم دوم مثبت است. بنابراین نمی توان تأثیر مثبت یا منفی خالص نابرابری بر رشد اقتصادی که در غالب مطالعات تجربی حاصل شده است را پذیرفت. درضمن نرخی بهینه برای ضریب جینی معادل 3838/0 برآورد شد که حداکثرکننده تولید ناخالص داخلی سرانه بوده در سطوح کمتر از این نرخ، افزایش نابرابری موجب افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه می شود و برعکس. بحث: نقش و تأثیر نابرابری درآمدی در مسیر نیل به رشد اقتصادی بسیار مهم بوده و راهبردهای توسعه اقتصادی کشور می بایست مبتنی بر رشد سریع اقتصادی و توزیع عادلانه درآمد باشد. با توجه به نتایج تحقیق و برآورد نرخی بهینه برای متغیر ضریب جینی، سیاست گذاران کشور می بایست ضمن اتخاذ سیاست «رشد همراه با توزیع» در جهت کاهش نابرابری درآمدی و افزایش سهم طبقات کم درآمد به ویژه طبقه متوسط جامعه، حصول نرخ بهینه نابرابری درآمدی را از طریق اهرمهای بازتوزیع درآمد اعم از سیاستهای فقرزدایی مبتنی بر کاهش نابرابری در توزیع درآمدها و توزیع مجدد آن با استفاده از یارانه های هدفمند و اخذ مالیات از گروههای پردرآمد در دستور کار خود قرار دهند.
بررسی رابطه میان مدیریت منابع انسانی اسلامی و تعهد کارکنان با میانجی گری عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی اسلامی از مولفه های کلیدی برای پیاده سازی رویکرد مدیریت اسلامی در سازمان ها به شمار می رود. پیاده سازی رویه های مدیریت منابع انسانی اسلامی در سازمان ها می تواند منشا تغییراتی مثبت در نگرش های اعضا نسبت به کار و محیط کاری گردد که این امر به نوبه خود منجر به ارتقای سطح بهره وری خواهد شد. دو مورد از مهمترین نگرش های سازمانی ذکر شده در ادبیات شامل تعهد کارکنان و عدالت سازمانی می باشند؛ اپژوهش حاضر هدف خود را بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی اسلامی بر تقویت تعهد کارکنان از طریق بالا بردن سطح عدالت ادراک شده در سازمان تعیین نموده است. این مطالعه از حیث هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی می باشد. مساله سرمایه انسانی در ادارات عمومی به دلیل عدم وجود انگیزه سود (آن گونه که در شرکت های تجاری مطرح است) مغفول مانده است؛ بدین خاطر ۱۴۰ نفر از کارکنان اداره اوقاف و امور خیریه شهر تهران به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها به صورت میدانی و با توزیع پرسشنامه صورت پذیرفت. داده های گردآوری شده با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار SmartPLS تحلیل گردید. یافته های تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین سه بُعد مدیریت منابع انسانی اسلامی (استخدام، توسعه، جبران خدمات)، عدالت سازمانی و تعهد کارکنان است. بُعد چهارم مدیریت منابع انسانی اسلامی (ارزیابی عملکرد) فاقد تاثیر قابل توجهی بر تعهد کارکنان با میانجی گری عدالت سازمانی از نظر آماری می باشد. ضریب مسیر ضعیف به دست آمده برای فرضیه مذکور ناشی از تصور منفی کارمندان نسبت به ارزیابی عملکرد در اثر عدم پیاده سازی صحیح آن می باشد.
ویژگی های شخصیتی، طرحواره های ناسازگار اولیه و کارکرد خانواده در زوجین متقاضی و غیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
575-592
حوزههای تخصصی:
تصمیم به طلاق به متغیرهای فردی و بین فردی بستگی دارد. ویژگی های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه عوامل فردی مهمی هستند که در کنار کارکرد خانواده به عنوان یک عامل بین فردی در کنارآمدن با مشکلات زندگی نقش مهمی ایفا می کنند و می توانند تعیین کننده گرایش یا عدم گرایش زوجین به سمت طلاق باشند. نمونه پژوهش 285 نفر از زوجین متقاضی طلاق (147 نفر) و عادی (138 نفر) بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از مناطق مسکونی و دادگاه های خانواده شهر تهران انتخاب شده، و پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی، طرحواره های ناسازگار اولیه، و کارکرد خانواده را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که دو گروه در طرحواره های ناسازگار اولیه (محرومیت هیجانی، رهاشدگی و طرد، بی اعتمادی، بدبینی و بازداری هیجانی)، ویژگی های شخصیتی (روان رنجور خویی، تجربه گرایی، توافق پذیری، و با وجدان بودن)، و کارکرد خانواده (حل مسئله، نقش ها، و کنترل رفتار) با یکدیگر تفاوت دارند. تحلیل رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که 34 تا %45 تقاضای طلاق توسط خرده مقیاس های فوق تبیین می شود. به نظر می رسد که توجه به چنین متغیرهایی در پیشگیری اولیه و ثانویه نقش مهمی داشته و لازم است که روان شناسان و مشاوران در محیط های بالینی و مشاوره ای به این متغیرها توجه کنند.
هویت در آستانه کولی های ساکن در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از طریق تحلیل، روایت هایی از کولی بودن ونحوه حضور اجتماعِ کولی ها در شهر تهران مطالعه شده است.عمده ترین و مکررترین تعاملاتی که کولی ها با محیط اجتماعی پیرامون خود در دوران اخیر تجربه کرده اند یعنی چهار چرخه گدایی مصرف، اعتیاد پاکی، زندان آزادی و روابط ناپایدار جنسی در پرتو مفهوم آستانگی توضیح داده شده است؛ چگونگی «بودنِ» کولی ها به عنوان یک اجتماع در حال گذردر بستر های کنونی جامعه ایران به طور عام و در متن های شهری ای چون محله های خاک سفید، دروازه غار و لب خط در تهران به طور خاص توضیح و نشان داده شده است که چگونه کولی ها با گذر از مرحله پیشاآستانگی در مرحله آستانگی باقی مانده و نتوانسته اند از این مرحله خارج شوند و بدین ترتیب دارای هویت های درآستانه ای شده اند که گذار آنها را به مرحله پساآستانگی و جذب ایشان در بسترهای کنونی شهر تهران را با موانع جدی روبه رو ساخته است.
تبیین ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی با نقش میانجی استرس ادراک شده زنان سرپرست خانوار شهر سنندج انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان شاغل سرپرست خانوار شهر سنندج در سال 1393 است که از بین آنان 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های: حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران(1988) ، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983 ) و کیفیت زندگی (SF-36) است. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده ازروش الگویابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در الگوی نهایی بازنگری شده پژوهش، در میان رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده (خانواده و افراد مهم) و ابعاد کیفیت زندگی (معطوف به سلامت جسم و روان)، کاهش استرس تنها رابطه بین حمایت خانواده و کیفیت زندگی معطوف به سلامت روان را میانجی گری می کند.
تیپ شناسی نحوه مواجهه روشنفکران و نخبگان ایرانی با تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند با تمرکز بر مدرنیته به عنوان اصلی ترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورت های متکثر رویارویی و مواجهه ایرانیان با این تمدن را قالب بندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم به عنوان مهم ترین جلوه تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعه ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده در مقاله، مجموعه مواجهات جامعه ایران با تمدن غرب تحت سه مقوله غرب شیفتگی، غرب گزینی و غرب گریزی تیپ بندی شده است. از بین این سه تیپ، دو مورد نخست، حاوی زیرمجموعه هایی نیز هستند که به شکل بارز از یکدیگر متمایز و تعریف شده اند و برای هر تیپ و زیرمجموعه های آنها مجموعه نمایندگان فکری و نمونه های استنادی ارائه شده است. مقاله تیپ شناسی حاصل شده، به عنوان اساس فهم تعامل ذهنی جامعه ایران با آنچه از آن به عنوان کلیت تمدن غرب یاد می شود، در حوزه مطالعات میان فرهنگی و سیاست بین الملل توصیه می شود.
بازنمایی فرایند شکل گیری دگرگونی های ارزشی در افراد با محوریت زنان: مطالعه ای به روش نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزههای تخصصی:
ا رزش های اجتماعی تا زمانی که با سایر ارزش ها ارتباط ارگانیک دارند، ماندگارند، اما به محض محدودشدن دامنه ارتباط یا ایجاد اختلال در ارتباط، علائم حیاتی ارزش ها رو به نیستی می رود. اهمیت ارزش ها و نقش آن در تعالی جامعه از یکسو و فقدان شناخت کافی، موثق و به موقع از فرایند سُست شدن ارزشهای بالنده و رسوخ ضدارزش ها در جامعه امروزی، ضرورت این مطالعه را دوچندان نمود. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی چگونگی بروز دگرگونی های ارزشی در جامعه به ویژه در زنان است. بدین منظور ۳۶ نفر از زنان و مردان (۱۲ مرد و ۲۴ زن)، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها و بررسی میزان همگرایی و غنی سازی یافتهها، از چندین فن، شامل مصاحبه بدون ساختار، مصاحبه نیمه ساختارمند، مشاهده و نامه نگاری شرکت کنندگان، استفاده شد. مرور و مقایسه متوالی داده های گردآوری شده، به استخراج ۱۰ مقوله و ۳ مقوله کلی منتج گردید. تحلیل ساختار ارزش ها و تعامل زنان با دیگران، منجر به شکل گیری نظریه میانی شد. الگوی بدست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، مقوله محوری که زمینه ساز بروز دگرگونی های ارزشی در افراد به ویژه زنان می شود، «عدم توجه به مبدأ هستی و نگاه کوته بینانه به فلسفه وجودی انسان» است که باعث سُست شدن باورها و در نتیجه شکسته شدن حریم ها و بی توجهی به نقش ها و مسئولیت ها می شود. چنانچه فردی تحت تاثیر شرایط واسطه ای و محیطی ویژه، قرار گیرد، احتمال ورودش به دگرگونی های ارزشی، افزوده می شود و مبتنی بر راهبرد لذت جویی آنی، احتمال ایجاد پیامدهایی چون: مسخ ارزش ها و بروز دگرگونی های ارزشی افزایش خواهد یافت. در این مقاله، نحوه شکل گیری نظریه میانی مورد بررسی قرار گرفته است.
نقش عنصر تواضع در شکل گیری و تقویت ارتباطات میان فردی از منظر آیات و روایات
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی انسان مبتنی بر ارتباطات میان فردی است در دین اسلام ضوابطی وجود دارد که تعیین کننده حدود روابط بین افراد است و عنصر تواضع از جمله آنهاست که نقش مهمی برای برقراری ارتباط و تداوم آن دارد. تواضع به معنای کوچک کردن خود در برابر دیگران در قرآن و روایات به وفور در این مورد پرداخته شده است و اغراض بکار گیری آن حد و مرز تواضع ممدوح و مذموم است مثلا بکار بردن آن با اغراض مادی و شهواتی و غیر الهی از مصادیق تواضع مذموم است. ارتباطات میان فردی فرآیندی است که دارای دو قسم کلامی و غیر کلامی می باشد. و تواضع می تواند نمود خود را در رفتار و کلام نشان دهد و چه بسا ضروری است با به کار بستن عوامل پیدایش تواضع و آثار آن تواضع به معنای واقعی نمود پیدا کند تا از ابزار سوء ا ستفاده و نیل به مقاصد دنیوی محفوظ باشد عواملی که باعث اصلاح رابطه با دیگران می شود اشاره شده است که عبارتند از ادب و احترام متقابل، مثبت اندیشی، راز داری، همگامی، هنرخوب گوش کردن، استفاده از نشانه های غیر کلامی، سلامت و عفت کلام، شایسته سخن گفتن، استوار و سنجیده بودن، ضایع نکردن حقوق دیگران، دوری از افراط و تفریط، ترک عجب و کبر، کینه توز نبودن، انتقاد مودبانه، دوری از خودنمایی کردن، داشتن ارتباط دو طرفه، دوری از تجسس، ترک مجادله، طعنه نزدن، ترک غیبت، ترک دروغ، اجتماعی بودن، پرحرف نبودن، زشت حرف نزدن، ترک در گوشی حرف زدن (ترک نجوا) و نداشتن گفتگوهای دستوری و منفعلانه. شناخت ظرفیت درونی، کنترل غضب و گذشت از مردم برخی از اموری است که طبق آیات و روایات تواضع در ایچاد آنها نقش اساسی دارد تا شکل گیری ارتباطات میان فردی بوسیله تواضع مشخص شود. عنصر تواضع با نمود خود در محبت، حق پذیری، منظم شدن کارها، بزرگی و سربلندی و رشد علمی و ... در تقویت ارتباطات میان فردی نقش اساسی دارد.