مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانشجویان دکتری
حوزه های تخصصی:
به دلیل حضور چشمگیر زنان در عرصه های علمی کشور و با توجه به هم رایی جامعه شناسان بر دیندار بودن بیش تر زنان نسبت به مردان و نقش مهمی که آن ها در آینده ی علمی کشور ایفا خواهند کرد، در این پژوهش به دنبال فهم رابطه ی دینداری دانشجویان زن دوره ی دکتری دانشگاه شیراز با علم گرایی آن ها هستیم. جامعه ی آماری این پژوهش را، تمامی دانشجویان زن مشغول به تحصیل در دوره ی دکتری که شامل 199 نفر می شود، تشکیل می دهند، در این پژوهش تمام شماری صورت گرفته و به تمامی دانشجویان برای جمع آوری داده ها مراجعه شده است. روش پیمایش به عنوان روش پژوهش مورد نظر این مطالعه و پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش نظریه ی ماکس وبر در باب تمایز میان علم و دین است. نتایج توصیفی نشان می دهد که بیش از شصت درصد پاسخگویان از میزان دینداری، متوسطی برخوردارند و میان دینداری پاسخگویان به عنوان متغیر مستقل با گرایش علمی، معدل لیسانس و فوق لیسانس به عنوان بخشی از متغیر وابسته رابطه ی معکوس و منفی وجود دارد، درحالی که این رابطه بین فعالیت علمی و دینداری رابطه ای مثبت و مستقیم است
مطالعه رابطه میان دینداری دانشجویان دوره دکتری دانشگاه شیراز با گرایش و فعالیت علمی آنان
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه میان دینداری و گرایش و فعالیت علمی در میان دانشجویان دوره دکتری دانشگاه شیراز است. جامعه آماری این تحقیق را تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره دکتری که شامل 642 نفر می شود، تشکیل می دهند. در این تحقیق تمام شماری صورت گرفته و به تمامی دانشجویان برای جمع آوری اطلاعات مراجعه شده است، اما جمع آوری اطلاعات تنها از 449 نفر از این دانشجویان میسرگردید. روش پیمایش به عنوان روش تحقیق مورد نظر این مطالعه و پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. چارچوب نظری مورد استفاده در این تحقیق نظریه مرتون در باب هماهنگی میان علم و دین است. نتایج توصیفی نشان می دهد که بیش از شصت درصد پاسخ گویان از میزان دینداری متوسطی برخوردارند؛ همچنین رابطه میان دینداری وگرایش علمی برای پاسخ گویان رابطه معکوس و منفی است، درحالی که این رابطه برای فعالیت علمی مثبت و مستقیم و نشان دهنده جهت گیری متفاوت پاسخ گویان نسبت به رابطه علم و دین در قلمرو عین و ذهن است.
نگرش دانشجویان و دانش آموختگان دکتری کتابداری و اطلاع رسانی درباره چشم انداز فرصت های شغلی این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر چگونگی نگرش دانشجویان و دانش آموختگان مقطع دکتری کتابداری و اطلاع رسانی درباره فرصت های شغلی این رشته است. روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر مطالعه آمیخته (ترکیبی) است که در بخش کمّی آن از پرسشنامه و در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شده است. گروه مورد مطالعه دانشجویان و دانش آموختگان دکتری کتابداری و اطلاع رسانی در سال های 1388 - 1390 است که در دانشگاه های دولتی و آزاد یا مشغول به تحصیل بوده اند یا به تازگی فارغ التحصیل شده اند. از 120 نفر عضو این گروه 62 نفر به پرسشنامه الکترونیکی پاسخ گفته اند و 15 نفر نیز در مصاحبه تلفنی شرکت کرده اند. داده های گردآوری شده در بخش کمّی از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و براساس آمار توصیفی تحلیل شده است. پس از آن در بخش کیفی داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه گردآوری با رویکرد کیفی تحلیل شده اند. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که از میان عوامل مؤثر بر موفقیت در یافتن شغل مناسب، گروه مورد مطالعه در این تحقیق بیشترین امتیاز را به ترتیب به پیشینه آموزشی، مهارت های رایانه ای، پیشینه پژوهشی، برخورداری از مهارت زبان انگلیسی، و برخورداری از مهارت های ارتباطی نسبت می دهند. پس از این عوامل، موضوع پایان نامه و شهرت استادان راهنما و مشاور از نظر آنان مهم تلقی می شود. نتایج تحلیل مصاحبه ها نیز نشان می دهد که آنان علاوه بر عوامل مذکور به متغیرهای دیگری همچون علایق فردی، توان تخصصی، موقعیت جغرافیایی محل استخدام، پیگیری اخبار بازار کار، اعتبار دانشگاه محل تحصیل، کارورزی و مهارت های عملی، و سرانجام توان برقرای ارتباط با متخصصان حوزه های دیگر نیز اشاره کرده اند. از نظر جامعه مورد مطالعه، مهم ترین موانع بازدارنده در فرآیند استخدام عبارتند از: فقدان شایسته سالاری، نبود مقبولیت اجتماعی، جذب نیروهای غیرمتخصص، نبود شفافیت در فرآیند استخدام، مصاحبه غیرتخصصی در آزمون استخدامی و نبود هماهنگی میان پذیرش دانشجو و ظرفیت بازار کار. نتیجه گیری: دانشجویان و دانش آموختگان این رشته از یک سو امیدوارند براساس امتیازهایی که در خلال تحصیل در مقطع دکتری کسب کرده اند فرصت های شغلی بهتری به دست آورند، و از سوی دیگر نیز نگرانند موانع کوچک و بزرگی که در این راه وجود دارد، آنان را از رسیدن به جایگاهی که سزاوار آنند بازدارد.
شناسایی و تحلیل ارزش ها در دانشجویان دکتری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، که با روش پدیدارشناسی انجام گرفت، شناسایی ارزش ها در دانشجویان دورة دکتری و مقایسة آن با مقیاس های رایج و توضیح تفاوت های احتمالی بود. نمونة پژوهش، شامل 14 نفر از دانشجویان پسر گروه های آموزشی مختلف دانشگاه تبریز بود که طی یک مصاحبه سازمان نیافته ارزش هایشان را بازگفتند. تحلیل داده ها با روش امیت و همکاران (1999) انجام شد. متغیر های حاصل از مطالعه عبارتند از: ارزش های اخلاقی، ارزش های دینی، ارزش های خانوادگی، ارزش های اجتماعی، ارزش های مادی، ارزش های ملی، نوع دوستی، پیشرفت شخصی، مفید بودن، نمایش خود واقعی، احترام نفس و ایمنی. نتایج پژوهش بیانگر وجود متغیر های مساعد در نظام ارزشی دانشجویان دورة دکتری در جامعه است. همچنین این نتایج نشان می دهد که ارزش های دانشجویان دکتری متفاوت از ارزش های مطرح در مقیاس های رایج می باشد، بنابراین، این مقیاس ها کارآمدی لازم برای بررسی ارزش های گروه مذکور را ندارد. یافته های حاصل می تواند مورد استفادة نظام آموزش عالی و مؤسسات متقاضی افراد دارای تحصیلات بالا قرار گیرد.
مدل درخواست بازخورد و تجدیدنظر در تصمیم بر اساس نگرش دانشجویان دکتری نسبت به بازخوردهای ارائه شده در مورد نوشتار و گروه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف آگاهی از ادراک و نگرش دانشجویان دکتری نسبت به ویژگی های متفاوت بازخوردهایی که در مورد نگارش علمی دریافت می کنند و رابطه آن با ویژگی های متفاوت بازخورد دهنده و چگونگی تجدید نظر آن ها در تصمیم هایشان تحت تأثیر این عوامل و سایر عوامل مرتبط صورت گرفت. روش: بر مبنای طرح همبستگی و اجرای پرسشنامه، داده ها از 165 دانشجوی دکتری رشته روانشناسی و علوم تربیتی گردآوری شد. برای توصیف پاسخ شرکت کنندگان به هر یک از سؤال های پرسشنامه، با استفاده از روش های توصیفی داده ها تحلیل شد. در ادامه برای آزمون فرضیه های پژوهش و روابط بین متغیرهای انگیزه های نوشتار علمی، نگرش به برنامه و رشته، درخواست بازخورد، نگرش به بازخورد انتقادی، مهارت و دانش بازخورد دهنده، شخصیت و کمک بازخورد دهنده و تجدید نظر در تصمیم ها، داده ها با استفاده از تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج: تحلیل مسیر ضمن مشخص کردن روابط بین متغیر های دخیل در فرایند ارائه بازخورد به دانشجویان دکتری پیشایندهای مؤثر بر درخواست بازخورد و تجدید نظر در تصمیم را نشان می دهد. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود فرایند بازخورد در دورة دکتری ارائه شده است.
مطالعه تجربی رابطه توانمندسازی روانشناختی و بلوغ رفتار تسهیم دانش دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر موضوع تسهیم دانش در محیط های دانشگاهی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و صاحبنظران به کاوش و فهم عوامل موثر بر این رفتار علاقه مند شده اند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین توانمندسازی روانشناختی دانشجویان و رفتار تسهیم دانش آنان با لحاظ نمودن نقش میانجی نگرش به تسهیم دانش است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر به وسیله مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره دکتری دانشگاه شیراز بوده که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 250 نفر انتخاب و در نهایت 214 پرسشنامه تحلیل شد. یافته های پژوهش بیانگر رابطه معنادار بین توانمندسازی روانشناختی و رفتار تسهیم دانش در دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز و رابطه مثبت و معنادار بین توانمندسازی روانشناختی و نگرش به تسهیم دانش در دانشجویان وجود دارد.
شناسایی و تحلیل اولویت های پژوهشی در هر یک از محورهای پژوهشی علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه استادان و دانشجویان دکتری این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشأ بسیاری از مشکلاتی که در پژوهش های حوزه ی علم اطلاعات و دانش شناسی وجود دارد (مانند کاربردی نبودن، تکراری و فاقد نوآوری بودن)، مربوط به نامشخص بودن نیازها و اولویت های پژوهشی این رشته است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی و دسته بندی موضوعات پژوهشی مهم در علم اطلاعات و دانش شناسی و سنجش میزان اهمیت آن ها به منظور تعیین اولویت های پژوهشی در این رشته است. پژوهش حاضر از نوع نظری- کاربردی و روش پژوهش سندی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه ی پژوهش حاضر شامل استادان و دانشجویان مقطع دکتری در رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی در دانشگاه های تهران، خوارزمی، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان و شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 95-1394 هستند که به دلیل محدود بودن جامعه ی پژوهش (165 نفر)، پرسشنامه بین تمامی افراد جامعه توزیع (به صورت الکترونیکی و حضوری) و در نهایت 112 پرسشنامه گردآوری شد (نرخ بازگشت 63 درصد). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی (آزمون رتبه ای فریدمن) استفاده شده است. به منظور شناسایی اولویت های پژوهشی در علم اطلاعات و دانش شناسی به مرور متون این حوزه و نظرخواهی از استادان این رشته پرداخته شده است. نتایج این بررسی ها شناسایی 120 موضوع پژوهشی در علم اطلاعات و دانش شناسی بود که در 22 محور کلی تقسیم بندی شدند. نتایج بیانگر آن است که تحت تأثیر تحولاتی که در طی سال های اخیر در رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی به وجود آمده است از جمله تغییر عنوان رشته و تا حدودی تغییر سرفصل های درسی و به تبع آن محتوای رشته، تحولات ناشی از ورود فناوری به رشته و حرکت بیش تر این حوزه به سمت میان رشته ای شدن سبب شده که جامعه ی پژوهش حاضر، موضوعات تازه و کاربردی، موضوعات مبتنی بر آینده و موضوعات مرتبط با فناوری های اطلاعاتی را نسبت به موضوعات سنتی و مباحث نظری، برای انجام پژوهش های آینده در این رشته دارای اولویت بیش تری بدانند.
داوری اخلاقی بر مبنای استثنایی سازی موقعیت: کاوش پدیدارشناختی اخلاق پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف کاوش پدیدارشناختی فهم دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز از اخلاق پژوهش انجام گرفته است و از طریق مصاحبه عمیق با 8 نفر، داده های مورد نظر جهت تحلیل جمع آوری گردید. داده ها با روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل و در اولین مرحله هفت زیر تم پیرامون موضوع مقاله حاضر استخراج گردید. در ادامه هفت زیر تم اولیه توسط محقق در دو تم اصلی: باز اندیشی در مفاهیم و برجسته سازی تعدد موقعیت ها مفهوم سازی شد. در نهایت استثنایی سازی موقعیت، به عنوان مفهوم مرکزی تجربه زیسته مشارکت کنندگان در مواجهه با شرایط متعارض اخلاقی که شیوه داوری اخلاقی آنها را تعیین می کند کشف شد. بنابراین افراد با رجوع به معانی مطلوب خود از مفاهیم و انتخاب گزینشی از موقعیت های چندگانه ای که با آن مواجه می شوند، تفسیری خاص و استثنایی از انجام رساله انجام می دهند. این شیوه تفسیر، آنها را یاری می رساند تا به مدیریت تعارضات و داوری اخلاقی بپردازند.
تجارب پژوهشگران در مواجهه با چالش های اخلاق استنادی؛ مطالعه موردی دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
59 - 85
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم امر پژوهش و انتشار نتایج آن در قالب نوشتارهای علمی، رعایت اخلاق پژوهش است. اما در حال حاضر اخلاق استنادی به عنوان بخشی از اخلاق پژوهش با چالش های جدی روبرو است. پژوهش حاضر به بررسی تجربیات پژوهشگران در حوزه رفتار استنادی و چالش های اخلاقی آن پرداخته و جنبه های اخلاقی رفتار استنادی پژوهشگران و مصادیق بی اخلاقی استنادی را بررسی و مورد تحلیل قرار داده و عوامل زمینه ساز و انگیزه های دانشجویان را در عدم رعایت اخلاق استنادی مورد واکاوی قرار می دهد. پژوهش، بصورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. جامعه پژوهش را 19 نفر از دانشجویان دکتری دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان تشکیل می دهند. با توجه به تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با پژوهشگران، در بحث اخلاق استنادی در مجموع، 5 مقوله اصلی شامل انواع استناد، گرایش استنادی، تأثیر همکاران، مهارت و آموزش و قوانین و سازوکارها شناسایی شدند.
شناسایی و تحلیل موضوعات پژوهشی کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه استادان و دانشجویان دکتری این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه و پژوهش در زمینه چالش ها و نیازهای پژوهشی کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی، می تواند به توسعه کارآفرینی در این حوزه کمک کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی و دسته بندی محورهای پژوهشی مهم کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی و سنجش میزان اهمیت آن ها به منظور تعیین مهم ترین نیازهای پژوهش در این زمینه است. روش شناسی: پژوهش حاضر که به صورت پیمایشی انجام شده است، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه استادان و دانشجویان مقطع دکتری در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در دانشگاه های تهران، خوارزمی، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان و شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1395 تا 1396 هستند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که برای سنجش روایی صوری آن از نظرات متخصصان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و کارآفرینی و برای سنجش روایی سازه آن از ضریب هم بستگی پیرسون و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی (آزمون های فریدمن و تی مستقل) انجام گرفته است. یافته ها: پس از مرور متون و نظرخواهی از استادان، 58 موضوع پژوهشی شناسایی و در 8 محور کلی دسته بندی شدند. مهم ترین محورهای پژوهشی از دیدگاه جامعه مورد بررسی شامل «آموزش کارآفرینی»، «پژوهش در کارآفرینی»، «فناوری اطلاعات» و «رابطه کارآفرینی و علم اطلاعات و دانش شناسی» هستند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که از دیدگاه استادان و دانشجویان دکتری، موضوعات تازه و کاربردی و موضوعات مرتبط با فناوری های اطلاعاتی نسبت به موضوعات سنتی و مباحث نظری، برای انجام پژوهش های آینده در این زمینه دارای اولویت بیشتری هستند. برنامه ریزی در زمینه پژوهش به منظور هدفمند کردن موضوعات پژوهش ها، مستلزم شناسایی مهم ترین محورهای پژوهشی است. نتایج این پژوهش به روشن شدن نیازهای پژوهشی حوزه کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی کمک می کند.
سرمایه اجتماعی دانشگاهی: مقایسه دانشجویان ایرانی در حال تحصیل در ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی وضعیت مؤلفه های سیزده گانه سرمایه اجتماعی دانشگاهی و مقایسه آن در میان 190 نفر دانشجوی دکتری در حال تحصیل در سه دانشگاه تهران، تربیت مدرس و فردوسی مشهد (به عنوان نمونه ایرانی) و دانشجویان دکتری ایرانی در حال تحصیل در دانشگاه میسور هند (نمونه خارج از کشور) پرداخته است. این مطالعه با پرسشنامه محقق ساخته و به روش پیمایش در میان دانشجویان دانشگاه های ایرانی و دانشگاه میسور هند انجام شده است. نتایج نشان می دهد وضعیت سرمایه اجتماعی دانشگاهی در میان دانشجویان دکتری ایرانی در حد متوسط به پایین است. در میان چهار گروه از دانشجویان مورد مطالعه پیوند با اعضای خانواده بیش از تعاملات در فضای مجازی گسترش دارد. از میان چهار نوع اعتماد سنجیده شده در این پژوهش، اعتماد به استادان در میان دانشجویان از سایر اعتمادها بیشتر است. شبکه سازی در دوران دبیرستان و دانشگاه پایین ترین سطح وضعیت سرمایه اجتماعی برآورد شده است. مقایسه دانشجویان در حال تحصیل در ایران و هند نشان می دهد، میانگین استانداردشده شاخص های سیزده گانه در میان دانشجویان دکتری در حال تحصیل در دانشگاه میسور هند از دانشجویان در حال تحصیل در سه دانشگاه ایرانی تا حدی بیشتر است. ارتباط با خانواده و شبکه سازی در دوران دبیرستان در میان دانشجویان ایرانی خارج از کشور در مقایسه با دانشجویان ایرانی نیز بیشتر ارزیابی شده است.
مقایسه عملکرد دانشجویان دکتری در دو آزمون سنتی و الکترونیکی بسندگی زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جامعه آماری این پژوهش تعداد 300 دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه پیام نور بوده است که از این تعداد، فقط 75 نفر هم در آزمون وزارت علوم و هم آزمون پیام نور شرکت کرده بودند. از این تعداد نیز، فقط تعداد 60 نفر حاضر به ارایه ی نمرات خود در هر دو آزمون شدند. یافته ها حاکی از ضریب همبستگی مثبت و بسیار بالا بین نتایج آزمون کاغذی و الکترونیکی (r = 0.71) بود. در ضمن با توجه به عدم وجود بخش شنیداری در آزمون پیام نور، امکان مقایسه این بخش نیز میسر نشد. پس نتایج بخش شنیدن در آزمون وزارت علوم با نتیجه کلی آزمون پیام نور مقایسه شد و حاکی وجود رابطه ای نه چندان قوی بود ( r = 0.38). به همین دلیل، تصمیم به مقایسه ی دو بخش دیگر آزمون وزارت علوم با آزمون پیام نور گرفته شد. بین عملکرد داوطلبان در بخش دستور زبان آزمون وزارت علوم و نمره نهایی پیام نور نیز رابطه چندان قوی نبود ( r = 0.33). بین عملکرد داوطلبان در بخش واژگان و درک مطلب آزمون پیام نور و نمره نهایی آزمون پیام نور، رابطه ای قوی تر از دو بخش قبلی ولی نه چندان معنادار ( r = 0.53) وجود داشت.
بررسی میزان آشنایی دانشجویان دکتری حسابداری با روش شناسی تحقیق در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت اشراف پژوهشگران به روش شناسی پژوهش، جهت انجام پژوهش های بدیع و اثرگذار، پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان آشنایی دانشجویان دکتری با روش شناسی تحقیق در حسابداری است. این مقاله از نوع توصیفی پیمایشی و از حیث هدف از نوع کاربردی است. در راستای انجام این پژوهش، پرسشنامه ای 60 سؤالی در سال 1399 در خصوص میزان آشنایی 178 دانشجویان دکتری حسابداری ورودی 1396 دانشگاه های دولتی، آزاد و پردیس با روش شناسی استفاده شده است. روش نمونه گیری در مرحله اول به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای است که تعداد نمونه در هر طبقه (شامل سه طبقه دولتی، آزاد و پردیس) را مشخص می کند و در وهله دوم پرسشنامه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای با رعایت نسبت ها در دانشگاه های انتخاب شده بین دانشجویان دکتری توزیع شده است. برای انجام این پژوهش از آزمون میانگین تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که میزان شناخت دانشجویان دکتری حسابداری از روش شناسی پژوهش در سطح ضعیف و غیر مطلوبی می باشد و میزان آشنایی دانشجویان دکتری حسابداری دانشگاه های دولتی نسبت به دانشگاه آزاد و پردیس بیشتر است. یافته های این پژوهش لزوم تقویت بنیه پژوهشی دانشجویان حسابداری و توجه هرچه بیشتر به درس روش تحقیق در این رشته را مبین می سازد.
تجربه زیسته دانشجویان از جامعه پذیری دانشگاهی در دوران شیوع ویروس کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
178 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف عمیق از تجربه زیسته دانشجویان دکتری دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی و امیرکبیر از جامعه پذیری دانشگاهی خود در دوران کرونا است. با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی استفهامی و نمونه گیری نظری، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 دانشجوی دکتری (در سال 1399) انجام شد. سپس اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA11 و روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و درنهایت 139 کد باز، 20 کد محوری و 5 کد انتخابی شامل آموزش (با 5 کد محوری)، پژوهش (با 4 کد محوری)، تعاملات کنشگران علمی (با 6 کد محوری)، زیست روزمره (با 3 کد محوری) و تعاملات علمی بین المللی (با 2 کد محوری) استخراج شد. یافته ها نشان داد استفاده از اساتید سایر دانشگاه ها برای تدریس، امتحان جامع مجازی، عدم کسب مهارت ها از طریق سیستم مجازی، افت یادگیری، تأخیر در فرصت های مطالعاتی خارج از کشور، دسترسی محدود به منابع موردنیاز، محدودیت ارتباطات رشته ای و بین رشته ای، تجربه احساس تنهایی، کاهش فرصت تدریس یاری اساتید، کاهش حس پویایی از تجربیات دانشجویان در فرایند جامعه پذیری دانشگاهی در دوران شیوع ویروس کرونا بوده است. بحران کرونا شیوه های پیشین آموزش و حتی برخی شیوه های پژوهش را بی اعتبار ساخته است. ضرورت جلوگیری از اجتماعات (علمی و غیرعلمی) بر ارتباطات و اجتماعات تأثیرگذار بوده است. دانشجویان کاهش تعاملات رشته ای و بین رشته ای با دیگر دانشجویان را آسیب زننده می دانند از طرف دیگر، افزایش چشمگیر کنفرانس ها، سمینارها و لایوهای مجازی به دلیل کم هزینه بودن و امکان مشارکت از نقاط مختلف کشور و دنیا زمینه تعاملات اعضای هیئت علمی، دانشجویان و متخصصین و تقویت اجتماعات علمی را فراهم کرده است. این موارد نشان از تغییر در شیوه-های جامعه پذیری دانشجویان دکتری در دوران حضور فیزیکی اندک در دانشگاه می دهد.
تجربه زیسته دانشجویان دکتری دانشگاه کردستان در بازماندگی از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
۱۲۸-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته دانشجویان دکتری دارای تأخیر در ازدواج در دانشگاه کردستان بود. در این راستا از روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. میدان مطالعه و جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دکتری دانشگاه کردستان که دارای تأخیر در ازدواج بودند در نظر گرفته شد؛ پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. اشباع نظری در این پژوهش با مصاحبه 19 نفر حاصل شد، لذا حجم نمونه در این مرحله از پژوهش 19 (15 دختر و 4 نفر پسر) نفر بود. مدت زمان مصاحبه ها بین 40 تا 100 دقیقه بود. تحلیل مصاحبه ها به روش تحلیل هفت مرحله ای کلایزی بود و جمع آوری و تحلیل داده ها به صورت هم زمان انجام شد، به این صورت که ابتدا مصاحبه ها به صورت گفتاری و کلمه کلمه نوشته شد و سپس گزارش مصاحبه ها به صورت نوشتاری آماده شد. در مراحل بعدی واحدهای معنایی به صورت جمله از متن گزارش مصاحبه ها استخراج و به صورت کدهایی مشخص شد. در ابتدا 476 مفهوم استخراج شد که بعد از دسته بندی و ادغام موارد مشابه به 157 واحد معنایی تقلیل و نهایتاً در 8 مضمون اصلی دسته بندی شد. جهت قابلیت اعتماد یافته های پژوهش نیز از طریق ارسال ایمیل به چند نفر از شرکت کنندگان و تائید نتایج تحلیل مصاحبه از طرف آن ها از صحت یافته ها اطمینان حاصل شد. نتایج یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر تأخیر و بازماندگی از ازدواج دانشجویان شامل 6 مضمون اصلی؛ تحولات اجتماعی- فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل خانوادگی، عوامل مربوط به شرایط شغلی، عوامل فردی و عوامل دولتی- حکومتی است و پیامدها و تبعات تأخیر در ازدواج دارای دو مضمون اصلی پیامدهای منفی و پیامدهای مثبت بود که پیامدهای منفی دارای 6 مضمون فرعی؛ فردی/ شخصی؛ اجتماعی/ فرهنگی؛ خانوادگی؛ اقتصادی؛ سیاسی و فردی بود و پیامدهای مثبت تنها شامل پیامدهای فردی می شد.
تحلیل تجارب زیسته فرصت های مطالعاتی خارج از کشور دانشجویان دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۴۲-۲۴
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: فرصت های مطالعاتی هم چنان گنجینه هایی جهت مطالعه و تأمل برای دانشگاهیان به شمار می روند. بررسی جریان و تجارب فرصت مطالعاتی در دانشجویان دکتری به عنوان یکی از مهم ترین افرادی که نقش تولید دانش را بر عهده دارند، تاکنون در کانون توجه پژوهشگران در دانشگاه شیراز نبوده است. هدف این مطالعه، واکاوی تجارب زیسته دانشجویان دکتری در دانشگاه شیراز از فرصت های مطالعاتی بود که با رویکردی تفسیری و راهبرد پدیدارشناسی انجام شد. روش شناسی: مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش، دانشجویان دکتری در حوزه های علوم پایه، فنی- مهندسی، کشاورزی، دامپزشکی و علوم انسانی بودند که در 3 سال گذشته، دوره فرصت مطالعاتی خود را در یکی از دانشگاه های معتبر خارج از کشور گذرانده بودند. با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری معیار و حداکثر تنوع رشته ای 23 دانشجوی دکتری به عنوان مشارکت کننده انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. پس از کدگذاری داده ها، با تحلیل مضمون، مقوله ها استخراج شدند. یافته ها: یافته های مطالعه در پنج مضمون سازمان دهنده؛ زمانی برای گفتگوی بین فرهنگ ها؛ زمانی برای جامعه پذیری؛ زمانی جهت آشنایی، تعامل و فهم ساختار آکادمیک؛ فرصتی برای خودشناسی و توسعه حرفه ای؛ زمانی برای جدایی و گام برداشتن در مسیر جدید پژوهشی، بازآرایی گردیدند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه کنونی نشان داد که استفاده از فرصت های مطالعاتی خارج از کشور به شناخت دنیای بزرگ تر، شکوفا شدن استعدادها، آشنایی با عقاید و فرهنگ های مختلف، استقلال و قوی شدن دانشجو، جهان بینی نو و تغییر در دیدگاه، رسیدن به رشد و خودباوری را برای دانشجویان به ارمغان آورد.
"امر موقت" و توسعه هویت حرفه ای دانشجویان دکتری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در چند سال اخیر، تعداد دانشجویان دکتری افزایش یافته است. این پدیده، نگرش به فعالیت ها و جایگاه دانشجویان دکتری را تغییر داده و بر فرآیند توسعه هویت حرفه ای آنها تأثیر گذاشته است. در همین راستا این پژوهش سعی دارد توسعه هویت حرفه ای دانشجویان دکتری علوم اجتماعی را بررسی کند. روش تحقیق، نظریه مبنایی است. این مقاله خوانشی عمل گرایانه از روش نظریه مبنایی دارد و مدلی برای منطق کشف آن با استفاده از قیاس محتمل ارائه کرده است که نقش محقق و مفاهیم موجود در پیشینه نظری تحقیق در مراحل مختلف گردآوری و تفسیر داده ها را روشن می کند. داده ها از طرق مصاحبه با 15 نفر از دانشجویان رشته های علوم اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی گردآوری شده اند. یافته های تحقیق نشان دهنده عدم تعیّن هویت حرفه ای دانشجویان دکتری است. دانشجویان در حوزه های مختلف به صورت موقت، فعالیت های متنوعی انجام می دهند که واکنشی به فقدان چشم انداز موقعیت حرفه ای آنها است. فعالیت های متنوع و موقت دانشجویان دکتری در زمینه های مختلف با مفهوم نظری «امر موقت» توضیح داده شده است تا بتوان تنوع کنش های دانشجویان را در سطح تجربی توضیح داد. به طور خلاصه «امر موقت»، موقعیت زمانی بین حال و آینده نا معلوم است. این موقعیت ابهام آمیز، شکننده و سیّال است. فرد در این موقعیت نمی تواند نقش و جایگاه خود را در آینده تشخیص دهد. بنابراین به تناسب نیاز و برآوردهای ذهنی خود آموزش های متفاوتی می بیند و فعالیت های مختلفی در میدان های مختلف انجام می دهد. بر این اساس عدم تعیّن هویت حرفه ای، تاکتیک ارادی دانشجو برای رویارویی با «امر موقت» است.
بررسی مقایسه ای وضعیت توسعه حرفه ای دانشجویان دکتری رشته های علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف مشخص کردن وضعیت توسعه حرفه ای دانشجویان دکتری رشته های اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت آموزشی و مقایسه وضعیت توسعه حرفه ای دانشجویان این دو رشته انجام شده است. روش: این تحقیق از حیث هدف تحقیقی، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری شامل دانشجویان دکتری رشته های اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت آموزشی است که از بین آنها 117 نفر با استفاده از روش تصادفی نسبی، به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین نمرات دانشجویان دکتری رشته اطلاعات و دانش شناسی در مؤلفه های برقراری ارتباطات، رفتار اخلاقی، کار گروهی و رهبری گروه و مدیریت مسیر حرفه ای به طور معناداری بالاتر از میانگین به دست آمده از دانشجویان دکتری رشته مدیریت آموزشی است. در مؤلفه های انجام دادن و مدیریت تحقیق و پاسخگویی مدنی، از ابعاد دیگر توسعه حرفه ای، میانگین نمرات این دو گروه تفاوت معناداری با هم دارند و میانگین به دست آمده برای دانشجویان دکتری رشته اطلاعات و دانش شناسی در این دو مؤلفه، به میزان شایان ملاحظه ای پایین تر از میانگین به دست آمده از دانشجویان دکتری رشته مدیریت آموزشی است. میانگین به دست آمده از دو گروه، در مؤلفه های کارآفرینی و خلاقیت، کارآمدی فردی، تدریس و آموزش و تفسیر و انتقال دانش، تفاوت معناداری ندارد و دو گروه دارای وضعیت به تقریب مشابهی هستند.
بررسی سهم واسطه گری پرسه زنی سایبری در روابط بین کیفیت نظارت و راهنمایی استاد راهنما و تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی سهم واسطه گری پرسه زنی سایبری در روابط بین کیفیت نظارت استاد راهنما و تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دکتری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 201 نفر از دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز بودند، که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های کیفیت نظارت استاد راهنما (هرمن و همکاران، 2014)، پرسه زنی سایبری (درون، 2011) و تعلل ورزی تحصیلی (مک کلوزی، 2011) بودند که پس از محاسبه روایی و پایایی بین نمونه توزیع و داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که کیفیت نظارت استاد راهنما تاثیر منفی و معناداری بر رفتار پرسه زنی سایبری دانشجویان دارد، رفتار پرسه زنی سایبری تاثیر مثبت و معناداری بر افزایش تعلل ورزی دانشجویان در اتمام رساله دکتری دارد، و کیفیت نظارت استاد راهنما تاثیر منفی، اما غیرمعنادار بر تعلل ورزی دانشجویان در اتمام رساله دارد.
بررسی تجربه پژوهشی دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل مؤثر بر آن
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۰
77 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش پیمایشی، عوامل تبیین کننده تجربه پژوهشی[1] دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار داده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای است که بر مبنای پرسشنامه PREQ طراحی و هنجارسازی شده است. جامعه آماری این پژوهش، آن دسته از دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد می باشند که در دوره زمانی مورد مطالعه، طرح مقدماتی پایان نامه (پروپوزال) آنها در شورای آموزشی دانشکده به تصویب رسیده است و یا از پایان نامه خود دفاع نموده اند. نمونه مورد بررسی بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین گردید. یافته های پژوهش نش ان داد که: بین تم ام عوامل تبیین کننده تجربه پژوهشی رابطه معناداری وجود دارد. رضایت کلی دانش جویان از عوامل هفت گانه تبیین کننده تجربه پژوهشی، متفاوت است. متغیر جنسیت بر میزان رضایت دانشجویان از عوامل تبیین کننده تجربه پژوهشی مؤثر است. نتایج کلی پژوهش نشان داد که به طور کلی، دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی مشهد از عوامل مختلف تبیین کننده تجربه پژوهشی رضای ت نسبی دارند.
<br clear="all" />
[1]. Research experience