فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
192 - 226
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های کشورهای درحال توسعه تمرکز شدید و تعادل نامتوازن است، برای ایجاد تعادل و توسعه همه جانبه در کشور مطالعه و پژوهش درباره مناطق کمتر توسعه یافته جهت برنامه ریزی های آینده امری لازم و ضروری می باشد، این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی استان کردستان پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن تلفیقی از تحلیل محتوا و تحلیل مقایسه ای است. از نرم افزار max QDA برای تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده با صاحب نظران استان و تحلیل مقایسه ای آمار اخذ شده از مرکز آمار ایران در سال 1395 استفاده شده است. بر اساس دیدگاه پارسونز و گرب و نظریه دولت محوری، تأثیر ایدئولوژی و ساختار قدرت بر خرده نظام فرهنگی و تأثیر خرده نظام فرهنگی بر خرده نظام های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، علل توسعه نیافتگی تبیین شده است. فرض اساسی این پژوهش که فرهنگ یک متغیر بسیار مهم در دستیابی به توسعه است، تأیید گردیده است. بر اساس دیدگاه های نظری، توسعه فرهنگی پیش شرط توسعه همه جانبه است؛ بر اساس نتایج این پژوهش می توان با تأکید بر نقش دولت، ساختار قدرت و ایدئولوژی در راستای حمایت و استفاده از ظرفیت های قومی و بومی و تأکید بر این امر که محوریت توسعه مشارکت است. بر این اساس سیاست ها و برنامه ریزی فرهنگی در راستای مشارکت اقوام و نخبگان آن ها، ارتقاء شاخص های توسعه فرهنگی و استفاده از ظرفیت رسانه و صنایع فرهنگی از سوی نهادها، همچنین دوری از فرایندهای آسیب زایی مانند تبعیض و تمرکزگرایی، موجبات بهبود شاخص های کیفیت زندگی، افزایش سرمایه گذاری اقتصادی و توسعه استان کردستان را فراهم می آورد.
رابطه کیفیت حکمرانی با سلامت در کشورهای منطقه جنوب غربی آسیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
۱۵۹-۱۸۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش حکمرانی خوب به عنوان عامل کلیدی برای اثربخشی توسعه در سالهای اخیر شناخته شده و بر آن تأکید شده است. این مورد بحث می شود که صرفاً تخصیص منابع عمومی برای کالاها و خدمات مناسب ممکن است به پیامدهای مناسب در این بخش نینجامد. اگر نهادهای بودجه ای که دربرگیرنده تدوین بودجه، اجرا و نظارت هستند نقص داشته باشند. به گونه ای که صرفاً تخصیص منابع بودجه ای برای کالاها و خدمات مناسب باشد، ممکن است به پیامدهای مثبت در بخش سلامت نینجامد. به عبارتی حکمرانی عامل تعیین کننده اثربخشی مخارج عمومی است. مطالعات نشان داده است که حکمرانی منجر به بهتر شدن پیامدهای توسعه می شود. به گونه ای که رابطه خیلی نزدیکی بین حکمرانی و گسترش وسیع شاخصهای بخش سلامت ازجمله نرخ مرگ ومیر نوزادان و مادران، امید به زندگی در بدو تولد و سالهای تحصیل و غیره وجود دارد. با توجه به وضعیت نامناسب خدمات بهداشتی و درمانی در کشورهای درحال توسعه به دلیل مدیریت نامناسب سیاستهای دولت در این بخش، سرمایه گذاری کم در بخشهای اجتماعی از قبیل بهداشت و درمان، هدف اصلی این تحقیق «بررسی تأثیر شاخص کیفیت حکمرانی بر شاخصهای بخش سلامت طی دوره 1996 تا 2014 برای کشورهای منطقه جنوب غربی آسیا» است. مدیریت بودجه ای ضعیف یکی از دلایل متعددی است که دولتها در کشورهای درحال توسعه، مخارج عمومی خود را به طور کارا در جهت ارائه خدمات انجام نمی دهند. پیشنهاد منطقی بدین صورت است؛ مدیریت منابع عمومی برای ارتقای مؤلفه های بخش سلامت، آموزش بهتر، پرسنل ماهرتر، کار کردن در یک محیط سازمانی با یک سیستم انگیزشی که باعث کاهش مالیاتها شود و کارایی هزینه را ارتقاء دهد به گونه ای که بسیاری از مطالعات اثرات فساد و نهادها را به طورکلی روی متغیرهای دیگر ازجمله رشد اقتصادی، سرمایه گذاری عمومی و زیرساختهای اجتماعی می پردازد. می توان گفت که شاخصهای حکمرانی (مشتمل بر شفافیت و پاسخگویی، ثبات سیاسی، عدم خشونت و تروریسم، اثربخشی دولتی، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد) دارای تأثیر منفی قوی روی نرخ مرگ ومیر است. روش: از روش داده های تابلویی و نرم افزار استاتا 12 برای تخمین داده ها و اطلاعات استفاده است. پژوهش حاضر مطالعه ای بین کشوری بوده و با توجه به اینکه داده های حکمرانی از سال 1996 میلادی منتشر شده است، دوره مورد مطالعه محدود به تعداد سالهایی است که نمی توان از اقتصادسنجی سری زمانی استفاده کرد. ازاین رو برای تخمین مدل از روش اقتصادسنجی داده های ترکیبی (پانل داده ها) استفاده می شود. همچنین تخمین داده های سری زمانی طی دوره 21 ساله 2015-1996 با استفاده از نرم افزار استاتا 12.انجام شد. تخمین داده ها به روش داده های تابلویی مزایایی فراتر از روش صرف برش مقطعی دارد. به گونه ای که کار کردن با پانل اجازه می دهد که به حساب می آید که چگونه حکمرانی روی سلامت در طول زمان در میان یک کشور ممکن است روی عملکرد سیستم مراقبت سلامت کشور دیگر تأثیر داشته باشد. منفعت داده های تابلویی، بیشتر نمودن درجه آزادی به وسیله اضافه نمودن تغییرپذیری بعد سری زمانی است. بر مبنای دلایل اقتصادی و اقتصادسنجی، در دسترس بودن داده ها و مطالعات گذشته روی پیامدهای بخش بهداشت در اینجا برازش بر اساس مدل اثرات ثابت انجام شد. همچنین داده ها از یک نمونه از 23 کشور آسیای جنوب غربی استفاده شد. داده های سالانه برای هر کشور برای دوره زمانی پوشش در بر گرفته شده از سال 1996 تا 2014 جمع آوری شده است. معیار برای انتخاب کشورها بر مبنای در دسترس بودن داده ها بوده است. داده های حکمرانی از شاخص کلی حکمرانی 2014 و دیگر داده ها از شاخص توسعه جهانی گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از برآورد شاخص کیفیت حکمرانی بر شاخصهای بخش سلامت در گروه منتخب کشورهای منتخب جنوب غربی آسیا با محاسبه میانگین موزون شاخصهای حکمرانی خوب بر اساس مدل گانی و دانکن (2004)، کیفیت حکمرانی معرفی شده و تأثیر آن بر شاخصهای این بخش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که کیفیت حکمرانی که از طریق میانگین موزون شاخصهای حکمرانی خوب محاسبه شده است که از 4 مؤلفه «نرخ مرگ ومیر نوزادان، نرخ مرگ ومیر کودکان زیر 5 سال، امید به زندگی در بدو تولد و نرخ خام مرگ ومیر» به عنوان شاخصهای بخش سلامت استفاده شده است. نتایج نشان داد که در هر 4 مدل، شاخص کیفیت حکمرانی دارای تأثیر معناداری بر مؤلفه های توسعه بخش سلامت می باشند. به عبارتی می توان بیان داشت که کشورهای با حکمرانی بهتر دارای وضعیت کارآمدتری در بخش بهداشت و سلامت هستند. بحث: در این مقاله تأثیر حکمرانی خوب بر شاخصهای بخش سلامت در طی دوره 1996
Presenting a Model for promoting happiness of High School Students (first grade) in Tehran City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study presents a model for promoting happiness in high school student. The research method was descriptive-survey in terms of collecting the information. Methodology: The research data are collected by Oxford Hills and Argyle (2002) standard questionnaire and a researcher-made questionnaire of the factors affecting happiness in different levels distributed among 384faculty members and the students (first grade). The participants were selected based on Krejci and Morgan's table using cluster sampling method. Findings: The validity and reliability of the questionnaires were approved by experts. The results showed that three groups of factors (personal, family and school) affect the happiness of the students. The optimism, feeling meaning in life, having purpose, extraversion, positive attitude and communication with friends (personal factors), the mental health factor (family factor) and happy physical environment and feeling of belonging to the school (school factor) were the effective factors. Discussion: The results of further analysis showed that among these factors, the school factor has less impact on the students’ happiness.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار در سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی ایران: ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
۱۳۸-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های اثرگذار سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد و ابزار گرداوری داده ها مصاحبه باز بود. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و شامل 40 نفر از پژوهشگران و صاحب نظران در سطوح وزارت علوم تحقیقات و فناوری و دانشگاه های سه استان کردستان، همدان و سیستان و بلوچستان انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل تم در قالب کدهای باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. فرض اصلی پژوهش، سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی در دو بعد عمودی و افقی بود. سیاست گذاری عمودی مبتنی بر بازار کار ازجمله؛ فرهنگ سازی کار، اصلاح ساختارهای بازار و دانشگاه، نیازسنجی بر اساس بازار کار، اصلاح قوانین (آموزش، پژوهشی، جذب اساتید) مبتنی بر بازار کار، حمایت دولت از تولید دانش و کالای داخلی، تبلیغات ایده های دانشگاهی در راستای بازار کار، سیاست گذاری کلان مبتنی بر بازار کار، سیاست گذاری خرد مبتنی بر بازار کار می باشد و سیاست گذاری افقی مبتنی بر بازار شامل؛ تغییر برنامه درسی مبتنی بر اقتصاد در دانشگاه ها، ارتباط صنعت و دانشگاه، تربیت دانشجوی کارآفرین در بازار کار، سیاست کارورزی و مهارت آموزی، کاربرد فناوری اطلاعات در بازار کار و دانشگاه، توجه به مسائل آموزشی مبتنی بر اقتصاد، تبدیل نیروی انسانی به سرمایه انسانی، تغییر نظام ارزیابی در دانشگاه بود. درنهایت با استفاده از یافته های پژوهش، مدلی تحت عنوان مدل سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار ارائه گردید.
بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 80- 1306(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 70، 80 و 90 می پردازد. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر دیدگاه راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش تحقیق تحلیل محتوی کیفی است. 18 فیلم انتخاب و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد: در دهه 70 بشتر زمان فیلم ها به درون خانه محدود شده است. آن بخشی هم که در بیرون خانه است به ابعاد فیزیکی، جمعیتی، مهاجرت، حاشیه نشینی و مناطق فقیرنشین تقلیل داده شده است. حیات شهری در این دوره چنان کم نمایش داده می شود که اسطوره-مکان «جامعه بدون شهر» شکل می گیرد. در دهه 80 ساخت و سازهای انبوه، تغییرات گسترده و گسترش نامکان ها در میان آثار سینمایی برجسته است. همچنین سویه های تاریک این تغییرات مانند قطبی شدن فضای شهر (فقیر/غنی) و آسیب های اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، اعتیاد، دختران فراری که در نهایت احساس یاس و سرخوردگی را در بین ساکنان شهر به وجود آورده است، اسطوره-مکان «سازندگی منفی و شهر سراب» را برساختند؛ در دهه 90 شهری بازنمایی می شود که پس از تغییرات و ساخت و سازهای گسترده ی دهه قبل اکنون به بن بست رسیده است. شهری که با ساختارهای عینی و متصلب خود در برابر ساکنانش قد علم می کند و آنها را به چالش می طلبد و در مقابل، ساکنان در برابر این ساختارها حالت انفعال در پیش می گیرند. مفهوم مرکزی بازنمایی شهر در این دهه «شهر متصلب و سوژه ناتوان» است. سرانجام، سینما با تاکید بر نماهای بسته و توجه به «خانه» کمتر تصویری از کلیت شهر ارائه می دهد و بر سویه های تاریک شهر متمرکز است.
سنخ شناسی طلاق و پیامدهای اجتماعی آن (مطالعه موردی: زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی انواع طلاق و پیامدهای اجتماعی آن انجام شده است و در آن از نظریه کنش عقلانی وبر و کنش منطقی پارتو و همچنین نظریه اقتصادی گری بکر مبنی بر گونه های طلاق عقلانی (جاه طلبانه، فاعلانه، توافقی، منفعلانه) و طلاق غیرعقلانی (اجباری و شتاب زده) با متغیرهای سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و اخلاقی، فرصت های اجتماعی، دوگانگی نقش، رابطه های اجتماعی و پایگاه اجتماعی استفاده شده است. پژوهش حاضر، با روش پیمایشی و روش شناسی کمی انجام شده است. جامعه آماری، همه زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد استان چهارمحال و بختیاری در سال 1395 بوده است که تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با تکنیک طبقه ای منظم با ابزار پرسش نامه محقق ساخته و استاندارد (در حوزه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی) مطالعه و بررسی شده اند. ابزار سنجش با روایی صوری و سازه ای (تحلیل عاملی) ارزیابی شده است و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 87/0 اعلام شده است. داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss و Amos ارائه شده است. نتیجه ها نشان می دهند همه متغیرهای پژوهش در سطح p=/0001 معنی دار بوده اند؛ به طوری که طلاق عقلانی جاه طلبانه برارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و کیفیت زندگی، تأثیر مثبت و مستقیم و بر سرمایه اجتماعی، دوگانگی نقش و پایگاه اجتماعی، تأثیر منفی و معکوس دارد. طلاق عقلانی فاعلانه بر ارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی و پایگاه اجتماعی، تأثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تأثیر مثبت و مستقیم دارد. طلاق عقلانی توافقی بر ارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی و کیفیت زندگی، تأثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تأثیر مثبت و مستقیم دارد. طلاق عقلانی منفعلانه بر ارتباط های اجتماعی متمرکز، فرصت های اجتماعی و کیفیت زندگی، تأثیر مثبت و مستقیم و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تأثیر منفی و معکوس دارد. طلاق غیرعقلانی شتاب زده و اجباری بر فرصت های اجتماعی، تأثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، دوگانگی نقش و امنیت اجتماعی و اخلاقی، تأثیر مثبت و مستقیم دارد. در کل نتیجه ها نشان می دهند طلاق های عقلانی، پیامدهای اجتماعی کمتری نسبت به طلاق های غیرعقلانی دارند و با توجه به نقش فاعل کنش در تصمیم به طلاق، پیامدها نیز متفاوت اند.
شناخت و ارزیابی عوامل مرتبط با مشارکت شهروندان در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها پدیده ی نوینی نیست، گرچه از نیمه دوم قرن بیستم اهمیت بیشتری یافته است. برای تقویت و گسترش این مفهوم، شناخت عوامل مرتبط با آن امری ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مرتبط با مشارکت شهروندان در مدیریت شهری می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه ساکنان شهر آمل و حجم نمونه را 352 نفر تشکیل داده اند. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. نتایج آزمون تی نشان می دهد که میزان مشارکت شهروندان کمتر از حد متوسط بوده است. از بین انواع مشارکت شهروندان، تنها مشارکت اجتماعی در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار داشته و مشارکت های مالی، فیزیکی، فکری، ذهنی و سیاسی از حد متوسط پایین تر بوده است. نتایج رگرسیون نشان می دهد که از بین 8 مولفه که مورد آزمون قرار گرفتند، تنها چهار مولفه عضویت انجمنی، آگاهی، بی قدرتی و پایگاه اجتماعی – اقتصادی با ضرایب همبستگی 383/0، 333/0، 230/0- و 227/0 به ترتیب با میزان مشارکت رابطه داشته اند.
تحلیل عوامل مؤثر بر تنبلی اجتماعی (مطالعه مقایسه ای میان کارمندان دو شهر یزد و خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
91 - 116
تنبلی اجتماعی به عنوان «کاهش قابل ملاحظه تلاش افراد در کارهای گروهی در مقایسه با انجام همان کار به صورت انفرادی» تعریف شده است. با توجه به این مسئله، هدف مقاله حاضر بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تنبلی اجتماعی در سطح خرد، میانه و کلان و ارائه راهکارهای لازم برای آن در جامعه می باشد. برای این منظور، با استفاده از داده های پیمایشی در بین 400 نفر از کارمندان دو شهر یزد و خرم آباد به بررسی عوامل تأثیرگذار پرداخته می شود. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند گانه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نبود انگیزه پیشرفت و غضب اخلاقی در سطح خرد و بیگانگی سیاسی و عام گرایی در سطح کلان با 0.48 درصد تبیین، مهم ترین تبیین کننده های تنبلی اجتماعی در این پژوهش می باشند.
تبیین جامعه شناختی تاثیر دینداری بر اشکال و موضوعات بیگانگی (از خود، از جامعه و از سیاست) در نزد شهروندان بالغ تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
185 - 208
دین و نقش و تاثیر آن در ابعاد مختلف جامعه و از جمله آسیب های اجتماعی از جمله موضوعات مورد نظر بسیاری از صاحب نظران در حوزه های مختلف فکری بوده است. به همین منظور در این مقاله به بررسی تاثیر دینداری بر اشکال و و موضوعات بیگانگی (از خود، از جامعه، از سیاست) پرداخته شده است. روش پژوهش پیمایش و تکنیک گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری آن شامل شهروندان بالغ شهر تهران می باشد که از این جامعه 384نفر به روش نمونه گیری احتمالی چند مرحله ای انتخاب شده اند. در این پژوهش برای بررسی اشکال بیگانگی از نظریه سیمن و کنیستون و برای سنجش موضوعات بیگانگی از مقیاس دین، نتلر و فیوئر، اسرول و شوارتز استفاده شده است. شاخص دینداری نیز با توجه به مقیاس گلاک و استارک در 4بعد احساس، اعتقاد، عمل و پیامد مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد بین متغیر دینداری و بیگانگی اجتماعی رابطه ای وجود نداشته است ولی بین متغیر دینداری و بیگانگی سیاسی و بیگانگی از خود و اشکال بیگانگی رابطه معنی دار و معکوس مشاهده شده است. در میان ابعاد دینداری، بعد پیامدی با تمامی موضوعات بیگانگی رابطه معنی دار داشته است و بیشترین همبستگی آن نیز با بیگانگی از خود نشان داده شده است. بیشترین تاثیرگذاری در اشکال بیگانگی را نیز بعد پیامدی داشته است و بیشترین همبستگی نیز میان این بعد با تنفر از خویشتن به دست آمده است.
شاخص های بومی امنیت اجتماعی در مقاصد گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
57 - 90
حوزههای تخصصی:
در امنیت اجتماعی نگاه ایجابی در مقابل نگاه سلبی در برقرای امنیت در جامعه قرار دارد به طوری که برخلاف نگاه سلبی که برقراری امنیت در جامعه را فقط از جانب دولت می بیند، نگاه ایجابی علاوه بر دولت برای جامعه و گروه های متشکل از آن نیز نقش قائل است. ایجاد امنیت مطلوب اجتماعی در یک مقصد گردشگری علاوه بر نقش حمایتی دولت ها از جامعه محلی، نیازمند تعامل جامعه میزبان گردشگر با دولت و تعامل گروههای هویتی جامعه است. بر اساس گفتمان ایجابی، شاخص های بومی امنیت اجتماعی در مقاصد گردشگری جمهوری اسلامی ایران شناسایی و استخراج شده است. تحقیق حاضر کاربردی بوده و دارای رویکردی توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از تکنیک اسنادی-کتابخانه ای استفاده شده است و برای تحلیل داده ها نیز از نظرسنجی خبرگی با استفاده از پرسشنامه خبرگی بهره برده شده است. به طوری که در این پژوهش پس از شناسایی نظریه های سه گانه ایجابی امنیت اجتماعی شده (تأمین اجتماعی، فرهنگ اجتماعی و هویت اجتماعی) شاخص های مرتبط با این ابعاد از مفاهیم و نظریه های جامعه شناسی گردشگری و امنیت اجتماعی استخراج و در ابعاد سه گانه جانمایی گردید. پس از مطالعه و بررسی اسناد، فهرستی از گزاره های مرتبط شناسایی، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند که سرانجام 8 مؤلفه و 18 شاخص از سه بُعد تأمین اجتماعی، فرهنگ اجتماعی و هویت اجتماعی احصا گردید. شاخص های استخراجی می توانند ابزاری برای سنجش ظرفیت ها و تدوین پیش ران ها برای آینده امنیت اجتماعی در مقاصد گردشگری ایران باشند.
طراحی مدل مفهوم خانواده در زوجین متقاضی طلاق بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با روش کیفی، از روش داده بنیاد تلاش می کند تا مفهوم خانواده در تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نماید. هدف این مطالعه، رسیدن به درکی از تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق و استخراج مدل از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با زوجین متقاضی طلاق در دادگاه خانواده کرج بدست آمد. روش نمونه گیری هدفمند و با حجم نمونه 9 زوج (18 نفر) به اشباع نظری رسید. داده ها به روش اشتراوس کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که شرایط علی شامل: دگرگونی ساختاری و ایدئولوژیکی خانواده، تحولات خانواده، مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی و شرایط زمینه ای شامل: نابسامانی خانوادگی، عدم وجود تعامل اظهاری، داشتن تعاملات ابزاری و بی توجهی به بُعد پیامدی دین و شرایط مداخله ای شامل: عدم برخورداری از مهارت زندگی، فرهنگ نادرست استفاده از تکنولوژِی مدرن و عدم تفکیک حوزه خصوصی و عمومی خانواده می باشند و پیامدها شامل: اجتناب ناپذیری طلاق، آسیب های طلاق و از دست دادن حمایت خانوادگی می باشند. درنتیجه توسعه نامتوازن خانواده با آموزش مهارت های زندگی و حمایت های اجتماعی تا حد زیادی مرتفع می شود.
بررسی نقش میانجی انگیزه پیشرفت در رابطه سرمایه اجتماعی و روحیه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی انگیزه پیشرفت در رابطه سرمایه اجتماعی و تمایل به کارآفرینی دانشجویان است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در تمام مقاطع در سال تحصیلی 96-95 می باشند که از بین آن ها، 382 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب و داده ها جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس و آزمون تی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بین سرمایه اجتماعی کل، اعتماد اجتماعی، هنجار اجتماعی، شبکه اجتماعی و انگیزه پیشرفت با روحیه کارآفرینی دانشجویان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنا داری بین ابعاد روحیه کارآفرینی و متغیرهای مستقل تحقیق بود. نتایج تحقیق همچنین میانگین نمره دانشجویان را برای روحیه کارآفرینی، متوسط رو به بالا ارزیابی نمود (51/66 درصد). نتیجه تحلیل مسیر صورت گرفته نیز نشان داد که متغیر انگیزه پیشرفت به صورت مستقیم 29/0 درصد بر متغیر وابسته تأثیر داشته و همچنین متغیر شبکه اجتماعی بیشترین تأثیر را هم به صورت مستقیم (36/0 درصد) و هم به صورت غیرمستقیم (40/0 درصد) از طریق متغیر انگیزه پیشرفت بر متغیر روحیه کارآفرینی داشته است.
تحلیل کیفی واسطه گری در بازار مسکن شهر مشهد: رویکردی جامعه شناختی به پدیده ای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به واکاوی تجربه ی زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از واسطه گری بنگاه داران در این بازار می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و از نظر نتایج پژوهش، کاربردی و از جهت معیار زمان، مطالعه ای مقطعی (1396-1395) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه ی عمیق با 19 نفر از فعالان حوزه ی بازار مسکن در مشهد به روش نظریه ی زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، ابتدا 167 مقوله ی فرعی، پس از چند مرحله کدگذاری، 19 مقوله ی محوری و درنهایت براساس کدگذاری گزینشی پدیده ی مرکزی «مشاور املاک به مثابه ی واسطه ی اقناع گر» به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده ی مرکزی شناسایی شده تحت تأثیر مجموعه ای از شرایط زمینه ای شامل «تخصص زدایی از حرفه ی بنگاه داری» و «رونق یابی واسطه گری ها در حیات کلان شهری»، شرایط مداخله ای متشکل از «فقدان نظارت کافی توسط متولیان»، «تجربه ی زیسته ی بنگاه دار» و «فقدان شفافیت در اطلاعات بازار مسکن» و شرایط علّی شامل «فقدان سرمایه در نزد بنگاه دار»، «وابستگی اطلاعاتی کنشگران بازار مسکن به بنگاه دار»، «جایگاه تثبیت شده قانونی» و «دلال مسلکی» بوده است. بر پایه ی بخش دیگری از نتایج، عاملان اجتماعی مورد نظر (بنگاه داران)، راهبردهایی همچون «اشباع اطلاعاتی»، «انتقال نقش»، «جانبداری منفعت طلبانه»، «پنهان کاری هدفمند» و «به کارگیری روش های خلاقانه» اخذ می کنند که منجر به پیامدهایی شامل «بازاندیشی معطوف به منفعت» و «تأثیرگذاری اغواگرایانه بر بازار مسکن» می شود.
تحلیل رابطه اشتغال نیروی انسانی و راهبرد توسعه پایدار منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با معرفی شاخص های توسعه پایدار توسط سازمان ملل، علاوه بر اهمیت دادن به متغیرهای کمی اقتصادی، به جنبه های کیفی زندگی انسان همچون آموزش و اشتغال، تأکید شد و این گونه بیان شد که تقویت و تکامل توانایی ها، مهارت ها و قابلیت های انسانی، خطر بیکاری را کاهش و درنتیجه وضعیت اقتصادی - اجتماعی به سمت توسعه پایدار حرکت می نماید . هدف از این پژوهش، تحلیل وضعیت اشتغال در بخش های عمده اقتصادی استان لرستان طی سال های 1390-1380 است. برای این منظور از داده های مربوط به نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال های 1380 و 1390 استفاده شد تا با به کارگیری دو مدل اقتصاد پایه و تغییر سهم، به بررسی علل رشد متناسب یا نامتناسب شاغلان استان لرستان نسبت به کل و همچنین تشخیص بخش های دارای مزیت نسبی و قدرت رقابتی استان بپردازیم. نتایج حاصل از پژوهش، نشان دهنده نامتناسب بودن وضعیت رشد شاغلان استان لرستان نسبت به شاغلان کشور در دوره مورد بررسی است، به طوریکه مدل تحلیل تغییر- سهم، علت این عدم تناسب را تغییرات رقابتی و ساختاری منفی بیان می کند؛ بنابراین لازم است با فعال سازی قابلیت های منطقه ای و پیاده سازی برنامه های توسعه ای متناسب با شرایط کسب وکار، حجم قابل توجهی از تقاضا برای اشتغال در استان فعال شود. در عین حال سیستم آموزش مهارتی و تخصصی طرف عرضه نیروی کار نیز مبتنی بر واقعیت های طرف تقاضا تنظیم گردد. نتایج حاصل از بکارگیری ضریب نسبت مکانی، بیانگر پایه ای بودن بخش کشاورزی و غیرپایه ای بودن بخش های صنعت و خدمات و بنابراین توصیه به حرکت بخش کشاورزی استان در جهت مزیت نسبی کشور است.
مطالعه گفتمان دانش آموزی وارتباط آن بانظام ارزش های حاکم برجامعه (با تاکید بر مطالعه نظام ارزشی حاکم بر دانش آموزان دوره متوسطه و دبیران آنها در شهرستان بوکان در سال تحصیلی 97-96)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
103-132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه گفتمان دانش آموزی و ارتباط آن با نظام ارزش های حاکم بر جامعه با تاکید بر مطالعه نظام ارزشی حاکم بر دانش آموزان دوره متوسطه و دبیران آنها در شهرستان بوکان انجام شده است. دو گروه از نظر ارزش های مادی و فرامادی، جمع گرایی و فرد گرایی، دینی و سنتی، تحصیلات و علم و خانواده مورد بررسی قرار گرفتند. با قرار دادن سوالات در دو دسته کلی ارزش های مدرن و ارزش های سنتی، مشخص گردید که میانگین گفتمان مدرن، بیشتر از گفتان سنتی می باشد. این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 360 دانش آموزان مقطع متوسطه و 184دبیران آنها انجام شده است. نتایج نشان می دهد که بین دو گروه در ارزش های مادی تفاوت معنی دار وجود ندارد؛ درحالی که بین دو گروه در ارزش های فرامادی، جمع گرایی و فردگرایی ، دینی و سنتی، ارزش های مربوط به تحصیلات و علم و خانواده تفاوت معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش در هر دو حوزه ی گفتمان، گسست را نشان می دهد. جهت مقایسه نظام ارزشی بین دو گروه از آزمونt مستقل استفاده شد.
تحلیلی بر احساس تعلق مردم به جامعه در حال تغییر ایران و عوامل موثر بر آن (موردمطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
3 - 26
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله سنجش میزان احساس تعلق به جامعه ایران و عوامل مؤثر بر آن است. تعلق اجتماعی در دو بعد تعلق عاطفی و تعلق عملی تعریف و با بهره گیری از روش پیمایش و استفاده از پرسش نامه محقق ساخته در طیف لیکرت و تکنیک نمونه گیری خوشه ای از مناطق 22 گانه تهران، 1016 پرسش نامه صحیح از ساکنین ۱۸ تا 65 سال به دست آمد. یافته ها نشان داد که تعلق به جامعه ایران در سطح متوسط قرار دارد و متغیرهای تعلق دینی، اعتماد اجتماعی، خِردگرایی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با میزان احساس تعلق رابطه دارد. همچنین متغیرهای زمینه ای تحصیلات، سن، وضع تأهل، با متغیر وابسته رابطه دارد. مدل های رگرسیونی چندگانه نشان داد که مجموع متغیرهای مزبور 325/0 تغییرات تعلق عاطفی و 321/0 تغییرات تعلق عملی را تبیین می کند. خِردگرایی و تعلق دینی الگوهای متفاوتی را از تأثیر بر ابعاد تعلق اجتماعی نشان داد.
بررسی تأثیر عزت نفس و مهارت های اجتماعی بر اضطراب اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه دو کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، بررسی تأثیر عزت نفس و مهارت های اجتماعی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. در همین راستا، تحقیق حاضر با روش کمی مبتنی بر تکنیک تحقیق پیمایشی (همبستگی) انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 2 شهر تبریز تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر 2397 نفر است. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران با درجه دقت 5 درصد و سطح اطمینان 95 درصد برابر 338 نفر محاسبه شده است. روش نمونه گیری طبقه ای متناسب توأم با تصادفی ساده بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (28 گویه ای)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (10 گویه ای) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (39 گویه ای) استفاده شد.
یافته های تحقیق نشان داد به ازای هر 100 نفر تقریباً 3/20 نفرشان دچار اختلال اضطراب اجتماعی هستند. همچنین میزان عزت نفس دانش آموزان دختر در سطح پایین و مهارت های اجتماعی آن ها نیز در سطح متوسط به بالاتر ارزیابی شده است. نتایج بررسی فرضیه ها نیز نشان داد که میزان عزت نفس (000/0sig= با 47/0-r=) و مهارت های اجتماعی (000/0sig= با 21/0-r=) دانش آموزان دختر بر میزان اضطراب اجتماعی آن ها تأثیر منفی و کاهشی دارد. طبق نتایج مدل ساختاری می توان گفت که تأثیر عزت نفس در کاهش اضطراب اجتماعی به مراتب بیشتر از مهارت های اجتماعی بوده و این دو متغیر توانسته اند 26 درصد از تغییرات اضطراب اجتماعی را مورد تبیین قرار دهند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که میزان اضطراب اجتماعی برحسب متغیرهای سن، رشته تحصیلی و تحصیلات پدر و مادر یکسان بوده و تفاوت مشاهده شده معنی دار تلقی نمی شود.
تعامل بین سبک زندگی پایدار و توسعه پایدار خانوادههای روستایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۸
۳۱۹-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه:امروزه پایداری خانواده های روستایی در دو حوزه سبک زندگی و توسعه اقتصادی-اجتماعی از اهمیت برجسته ای برخوردار است و ازآنجاکه ناپایداری خانواده ها در حوزه های مذکور موجب ناپایداری جامعه در سطح کلان می شود، بنابراین لازم است با اجرای پژوهشهایی، رابطه این دو حوزه در جهت پایداری خانواده های روستایی بررسی ش.ئ تا زمینه توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان، برای تحقق پایداری اقتصادی-اجتماعی و سبک زندگی در روستاها فراهم شود. بر همین اساس، تحقیق حاضر با تلفیقی از نظریه های اینگلهارت، وبر و بوردیو به بررسی رابطه تعاملی بین سبک زندگی پایدار و توسعه پایدار اقتصادی-اجتماعی در سطح خانواده های روستایی می پردازد. روش: روش تحقیق پیمایش و نمونه آماری شامل 376 نفر از سرپرستان خانواده های روستایی شهرستان بستان آباد بود که بر اساس فرمول کوکران و با شیوه های نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، طبقه بندی شده متناسب و تصادفی ساده انتخاب و پیمایش شدند. یافته ها: بین سبک زندگی پایدار و توسعه پایدار اقتصادی-اجتماعی در سطح خانواده های روستایی همبستگی وجود دارد که دراین بین، سبک زندگی پایدار بیشترین همبستگی را با پایداری اقتصادی این خانواده ها داشته است. در نقطه مقابل نیز، سبک زندگی پایدار خانواده ها در بُعد اقتصادی بالاترین همبستگی را با توسعه پایدار آنها داشته است. بحث: اگرچه ادبیات نظری موجود صرفاً بر رابطه یک سویه و علی میان سبک زندگی و توسعه پایدار تأکید دارند، اما نتایج تحقیق حاضر، افق نظری خود را فراتر نهاده و با مفروض گرفتن رابطه همبستگی بین این دو متغیر، به آزمون تجربی آن پرداخت که نتایج نیز دلالت بر آن داشت. این نتیجه، افق نظری و مطالعاتی جدیدی را حوزه مطالعاتی سبک زندگی و توسعه می گشاید.
اعتباریابی پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی در زوجین ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
57-73
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی و همبستگی آن با آزمون پنج عاملی شخصیت در زوجین ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه محقق اردبیلی بودند که از این بین 502 نفر در سال تحصیلی 95-94 به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند؛ روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و آزمون سازی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چرخه مشکلات رفتاری بین فردی (IPC-32) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (NEO-5) بود. از روش آرایش تصادفی برای بررسی روایی ساختاری ابزار استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آرایش تصادفی الگوهای نظمی مفروض (RTHOR) استفاده شد که برازش مناسبی را برای ساختار پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی نشان داد. تفاوت معناداری بین نمونه ایران و آمریکا وجود نداشت. زنان و مردان مشکلات بین فردی خود و همسران شان را به صورت مشابه و منطبق با ساختار چرخه ای IPC گزارش کردند. ضریب آلفای کرونباخ در خرده مقیاس های پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی بین 70/0 تا 89/0 برآورد شده است. نتایج از نظر بعد بین فرهنگی نیز از این مدل حمایت می کند. همبستگی آن با آزمون پنج عاملی شخصیت نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که ابعاد پرسشنامه پنج عاملی شخصیت با چرخه بین فردی هم خوانی دارند.
تأثیر سیاست های کشورداری مغولان بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریان در طول تاریخ ایران به دلیل کارکرد اقتصادی و اجتماعی مؤثرشان در جامعه مورد توجه حکومت های با ساختار ایلی مسلط بر جامعه ایران قرار داشتند. جایگاه بازاریان و به خصوص اصناف پیشه ور نزد حکومت ها با حمله مغول به ایران به مراتب بیشتر از گذشته بهبود یافت و استپ نشیان مغول از همان آغاز حملات خود به ایران تولیدات پیشه وران را ارج نهادند و در خلال کشتارهای خود مانع از مرگ بسیاری از افراد این طبقه مولد شدند. بر این اساس پرسشی که در این پژوهش نگارندگان درپی پاسخ به آن هستند این است که سیاست های کشورداری مغولان و ایلخانان چه تأثیری بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران نهاد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که به حاشیه راندن نهاد حسبه از سوی مغولان نامسلمان تا دوره غازان خان، حمایت مغولان از پیشه وران هنگام حمله به ایران و رهانیدن آن ها از کشتار که از نیازهای های اقتصادی و تسلیحاتی مغولان و ایلخانان نشأت می گرفت از جمله سیاست های مغولان و سپس ایلخانان در ارتباط با پیشه وران بود. این سیاست گذاری ها در بعد اجتماعی باعث تشکل یابی پیشه وران و نزدیکی آن ها به گروه های دیگر از جمله اهل فتوت شد و در بعد سیاسی منجر به حضور اصناف در رویدادهای سیاسی هم در دوران ایلخانان و هم دوره فترت شد. این پژوهش در صدد است تا با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل داده های تاریخی درباب تأثیر سیاست گذاری های مغولان و ایلخانان بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران بپردازد.