مطالب مرتبط با کلیدواژه

نامکان


۱.

بررسی مفهوم نامکانی در عکاسی ایران با نگاهی به آثار محمد غزالی و مهران مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامکان عکاسی معاصر ایران مارک اوژه مهران مهاجر محمد غزالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۶ تعداد دانلود : ۳۴۷
بیان مسئله: نامکانی مفهومی است که نخستین بار توسط انسان شناس فرانسوی، «مارک اوژه» در سال ۱۹۹۲ مطرح شد. این پژوهش در پی بررسی این مفهوم در عکاسی معاصر ایران، با استفاده از نظریات «اوژه» است. در این فرآیند نخست به تشریح نامکانی و عوامل پیدایش آن و سپس به ویژگی های دوران سوپرمدرنیته پرداخته شده و با استفاده از آن توضیح داده میشود که چگونه نامکانی در این عصر ایجاد می گردد. همچنین در ادامه به رابطه نامکانی و عکاسی و اینکه چگونه نامکانی پس از مدرنیسمِ عکاسی، در آثار جریاناتی نظیر زمین نگاری نوین هویدا شد، پرداخته می شود. در ادامه آثار دو عکاس معاصر ایرانی، «محمد غزالی» و «مهران مهاجر» مطالعه شده و چگونگی نمود نامکانی در آثار این دو جستجو می شود. هدف: شناخت مفهوم نامکانی با استفاده از نظریات اوژه در آثار دو عکاس معاصر ایرانی محمد غزالی و مهران مهاجر است. روش پژوهش: منابع این پژوهش کتابخانه ای و روش ارائه آن توصیفی وتحلیلی است. یافته ها: شیوه های بازنمایی مهاجر و غزالی، بیانگر مؤلفه های نامکانی است و فضا در آثارشان، برملاکننده مناسبات جغرافیایی، انسان شناختی و جامعه شناختی است. دو عکاس برای بازنمایی فقدان هویت، تاریخ و رابطه در نامکان، به تمهیداتی چون مواجهه موقت به واسطه عکاسی اسنپ شاتی و اتفاق، بازنمایی مخدوش بودن هویت جمعی در ارتباط با عامل هویت ساز، جایگزینی ارتباط بین فرد و شیء به جای افراد با یکدیگر و همگانی کردن خلق اثر در راستای افراط در مرجعیت های فردی متوسل شدند. افزون بر این، مشخص شد که با به تصویر کشیدن امور جزیی مخدوش مستتر در امر کلی بنای تاریخی از مکان، نسبت با زمان حال، نامکان می سازد.  
۲.

ارزیابی کیفی روند توسعه بر بافت پیرامونی مکان مقدس با تأکید بر خیابان امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان مقدس آیین نامکان خیابان امام رضا (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
از دیرباز مکان های آیینی نقش اصلی در توسعه و ریخت شهر ایفا می کرده اند اما امروزه رشد سریع شهرها به ویژه شهرهای بزرگ منجر به تغییر و تحولات گسترده کالبدی، فعالیتی و عملکردی شده است. این تحولات باعث شده عرصه های عمومی شهری که روزگاری مقر شیرین ترین خاطرات مردم و عظیم ترین رویدادها و مهم ترین مکان برای رویارویی شهروندان بوده است، به گذرگاه هایی ناآشنا، بی روح و سخت بدل شوند؛ به گونه ای که قدرت کشف و درگیری انسان با فضا را از میان برده اند .محور آیینی امام رضا (ع) به عنوان آستانه ورود به مکان مقدس، یک محور فعال شهری در بافت سنتی شهر است که از دوره پهلوی تاکنون کیفیت دسترسی به این مرکزیت را تعریف کرده و از مهم ترین ارزش های مکان مندی فضا برخورداراست. اما امروزه به دلیل تحولات کالبدی و شکاف هایی که با گذشته تاریخی خیابان به وجود آمده، هویت مکانی محور را خدشه دار کرده است. هدف از این مقاله، ابتدا تبیین عوامل مؤثر بر عدم تداوم هویتی مکان وسپس بررسی مؤلفه ها و ویژگی هایی است که به منظور ایجاد مکان مندی در محور امام رضا (ع)، نیازمند بازتعریف دوباره در فضا هستند. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی و بر مبنای اسناد، منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد تداوم کالبدی در محور امام رضا (ع) ضمن حفظ جنبه های هویتی و جلوگیری از گسست تاریخی محور با گذشته خود، قادر به حل مشکلات ارتباطی- عملکردی به بهترین نحو است. به طوری که استمرار مکان مندی در محور، ملزوم به وجود این ویژگی ها بوده و فقدان هرکدام موجب تضعیف مکان مندی ودر نتیجه منظر آیینی محور می شود.
۳.

تکه پارگی، مونوریل و حیات شهری در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مونوریل کرمانشاه تکه پارگی نامکان استراتژی تاکتیک سکنی گزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
این مقاله به دنبال بررسی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مونوریل بر حیات شهری کرمانشاه است. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء میشل دوسرتو درباب استراتژی شهرسازان و تاکتیک های مردم در زندگی روزمره است. شهرسازان با رویکردی از بالا و انتزاعی به مداخله در شهر می پردازند. مردم نیز از طریق کنش های زندگی روزمره و حکایت های فضایی، شهر را برای خود قابل سکونت می کنند. روش پژوهش در این مقاله مردم نگاری است و از مشاهده و مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که کرمانشاه شهری تکه پاره و چندفرهنگی است که نیازمند فضای عمومی برای همبستگی اجتماعی است. محل احداث مونوریل، کریدور اصلی شهر و فضای عمومی است که نقش برجسته ای در جامعه چند فرهنگی کرمانشاه دارد. مونوریل به مثابه دیوار سبب تفکیک بیشتر شهر و از بین رفتن فضای عمومی شده است و بخشی از آن را به نامکان تبدیل کرده است. سازه بتونیِ مونوریل کسالت بار، بیگانه کننده و یکنواخت است و امکان شکل گیری تاریخ را غیرممکن ساخته، و با عبور از کنار شکارگاه خسروپرویز و تاقبستان امکان ثبت جهانی آنها را به تعویق انداخته است. با فقیر شدن فضای عمومیِ شهر، مردم به سکنی گزینی جمعی پرداخته اند؛ تبدیل بزرگراه های شرقی و غربی شهر به پارکِ خطی و شکل گیری خودانگیخته بازارچه دولت آباد نمونه بارز این سکنی گزینی است.
۴.

بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 80- 1306(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره - مکان بازنمایی سینما شهر فضاسازی اجتماعی هویت نامکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۲
این مقاله به بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 70، 80 و 90 می پردازد. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر دیدگاه راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش تحقیق تحلیل محتوی کیفی است. 18 فیلم انتخاب و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد: در دهه 70 بشتر زمان فیلم ها به درون خانه محدود شده است. آن بخشی هم که در بیرون خانه است به ابعاد فیزیکی، جمعیتی، مهاجرت، حاشیه نشینی و مناطق فقیرنشین تقلیل داده شده است. حیات شهری در این دوره چنان کم نمایش داده می شود که اسطوره-مکان «جامعه بدون شهر» شکل می گیرد. در دهه 80 ساخت و سازهای انبوه، تغییرات گسترده و گسترش نامکان ها در میان آثار سینمایی برجسته است. همچنین سویه های تاریک این تغییرات مانند قطبی شدن فضای شهر (فقیر/غنی) و آسیب های اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، اعتیاد، دختران فراری که در نهایت احساس یاس و سرخوردگی را در بین ساکنان شهر به وجود آورده است، اسطوره-مکان «سازندگی منفی و شهر سراب» را برساختند؛ در دهه 90 شهری بازنمایی می شود که پس از تغییرات و ساخت و سازهای گسترده ی دهه قبل اکنون به بن بست رسیده است. شهری که با ساختارهای عینی و متصلب خود در برابر ساکنانش قد علم می کند و آنها را به چالش می طلبد و در مقابل، ساکنان در برابر این ساختارها حالت انفعال در پیش می گیرند. مفهوم مرکزی بازنمایی شهر در این دهه «شهر متصلب و سوژه ناتوان» است. سرانجام، سینما با تاکید بر نماهای بسته و توجه به «خانه» کمتر تصویری از کلیت شهر ارائه می دهد و بر سویه های تاریک شهر متمرکز است.
۵.

بررسی پدیدارشناسی «مکان» و «نامکان» در نمایشنامه پلکان و شب روی سنگفرش خیس اکبر رادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی مکان نامکان اکبر رادی شب روی سنگفرش خیس پلکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
رویکرد پدیدارشناسی به دلیل پذیرفتن انسجام، یکپارچگی و تقسیم ناپذیری تجربه انسان و همچنین پذیرفتن این حقیقت که معانی تعریف شده توسط خواسته های انسان در مرکز تجارب ما قرار دارند. و آن چه اهمیت پیدا می کند، پدیده مکان است. مکان، هویت مند، رابطه مند و دارای تاریخ است. بر این اساس،نامکان محدوده ای است تهی از هویت و تاریخ و تحقق آن درون فضاهایی همسان شکل می گیرد. این پژوهش،کیفی، توصیفی، تحلیلی؛ با استفاده از تکنیک کتابخانه ای گرداوری شده است. اهمیت این پژوهش بر این است که رادی در نمایشنامه های خود به مفهوم مکان، اشاره دارد. او به یک باره داشتن احساس تعلق به آن را می آزماید، و شخصیت های آثارش را در رویارویی با آن ها قرار می دهد. هدف این پژوهش تفکیک و یافتن فضا ها و مکان ها و نامکان های موجود در نمایشنامه های "شب روی سنگفرش خیس" ، "پلکان" ؛ و تفکیک آن ها و نتیجه گیری در تاثیر مکان و نامکان بر فرد و نحوه واکنش فرد به آن ها و یافتن روح مکان و پی بردن داشتن حس تعلق به مکان در شخصیت های «آن ها» می باشد،. پژوهشی که در این زمینه پیشگام است.
۶.

بررسی مفهوم نامکان از منظر «مارک اُژه» در عکاسی منظره شهری تهران در دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارک اُژه نامکان عکاسی ایران منظره شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۵
ثبت شهر از همان ایام آغازین اختراع دوربین عکاسی مورد توجه قرار گرفته بود. از همین رو عکاسی شهری به عنوان سبکی مستقل از عکاسی خیابانی پدیدآمد و با پیشرفت حاصل شده در دوربین های جدید، امکان ثبت مردم در محیط پیرامونشان و چگونگی ارتباطشان با فضاها میسر گردید. سپس، به موازات گسترش شهرهاوشکل گیری فضاهای جدید شهری، مفهومی تحت عنوان نامکان شکل گرفت. تحقیق حاضر تلاش دارد تا پس از کسب شناخت دقیقی از مفهوم نامکان، از منظری نو به تجزیه وتحلیل مجموعه عکس های منظره شهری تهران دردهه ی80 شمسی بپردازد. دراین راستا، نظریه نامکان«مارک اُژه» به منظور مطالعه وتحلیل مجموعه تصاویر مورد نظر استفاده شد.«اُژه» شکل گیری نامکان ها را بازتابی از دنیای معاصر می داند و معتقد است اگر نتوان برای فضایی ویژگی های هویت، ارتباط و وجه تاریخی قائل شد، آن محیط به نامکان تبدیل می شود. برپایه این سه مشخصه بنیادین، تعمق در اندیشه های«اُژه»و بهره بردن از مطالعات تصویری که مسئله نامکان را برمبنای درک«اُژه» بررسی کرده بودند، عوامل سازنده سه مؤلفه یادشده مشخص شد. این پژوهش که پس از انتخاب موضوع با جستجوی کلیدواژه های مربوطه و بررسی و مطالعه مطالب مربوطه در تارنماهای مختلف خارجی و داخلی و فیش برداری از آنها و در نهایت تحلیل و مناسب نگاری متون به انجام رسیده است، تلاش دارد تا ویژگی های تمایز مکان را از نامکان مشخص کند وسپس تعیین کند که چگونه مفهوم نامکان درآثار عکاسان منظره شهری ایرانی نمایان شده است. یافته های پژوهش حاکی ازآن است که ویژگی های نامکان را دربرخی از آثارعکاسان منظره شهری ایران دردهه1380 شمسی که به عکاسی از فضاهایی چون پایانه های حمل ونقل(مترو)و حومه شهر پرداخته اند، می توان سراغ گرفت.