فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درباره چگونگی برساخت ستم دیدگی کردهای ایران در فیس بوک ازنظر انتقادی مطالعه و بررسی کرده است. ایده نظری این مقاله، این است که منطق سرمایه داری مجازی بر فیس بوک کردی حاکم است و ایدئولوژی های مختلف وضعیت های گوناگون مرتبط با کردها را به نفع خودشان مصادره می کنند. روش پژوهش، مردم نگاری انتقادی مجازی است و فیس بوک کردی برای میدان مطالعه انتخاب شده است. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری شبکه ای، نمونه گیری گلوله برفی و نمونه گیری نظری) بوده است. داده های پژوهش شامل مصاحبه های ساختارنیافته آنلاین و چهره به چهره، یادداشت های میدانی حاصل از مشاهدات مشارکتی و غیرمشارکتی و تصاویر و ویدئوهای فیس بوکی بوده است. برای تحلیل داده ها از روش نظریه مبنایی برساختی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این اند که ستم دیدگی کردها در فیس بوک توسط ایدئولوژی مصادره می شود. ایدئولوژی، شکلی از لذت قومی ازلی را بازتعریف می کند، سرقت آن توسط یک دیگری سیاه را برساخت می کند و درنهایت، ممکن بودن بازپس گیری لذت قومی به سرقت رفته را تنها با پیروی از انگاره های ایدئولوژیک مدنظر خودش تحقق پذیر می داند؛ این در حالی است که این ایدئولوژی ها به وضعیت ستم دیدگی خاتمه نمی دهند؛ بلکه تولیدکننده شکل جدیدی از ستم دیدگی اند. به طور کلی، در فیس بوک کردی شاهد زایش ستم و ژانوس رهایی هستیم. این مسئله به معنای وجودنداشتن امکان رهایی بخشی واقعی نیست. فیس بوک کردی مانند هر فضای دیگری، همزمان با سلطه ایدئولوژیک، امکان های مختلف را برای رهایی بخشی و مقاومت تولید می کند. درون این امکان هاست که می توان شکلی از رهایی بخشی را جستجو کرد که به جای تمرکز بر ویرانی و مرگ «دیگری»، بر گفتگو و همزیستی مسالمت آمیز تأکید می کند.
سالمندی و ناخشنودی در روابط خانوادگی (مطالعه ای پدیدارشناسانه در بین سالمندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
79 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت، سنخ ها و تجربه زیسته سالمندان در زمینه ناخشنودی در روابط خانوادگی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به مطالعه ناخشنودی های سالمندان تهرانی در این روابط پرداخته است. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند با استراتژی دردسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 30 نفر از مردان و زنان سالمند شهر تهران بود که با آنها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد و داده ها با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) تحلیل شدند. یافته ها حاکی است که سالمندان ضمن درک غفلت گونه از ناخشنودی، تجارب چندگانه ای از ناخشنودی و انواع آن داشتند که مهمترین آنها، سوء رفتار کلامی، سوء رفتار جسمی، سوء رفتار احساسی/عاطفی، بی اعتباری و نامراقبتی توسط اعضای خانواده بود. ناخشنودی را براساس نوع آن که سالمندان در روابط خانوادگی تجربه کرده اند، می توان به 5 سنخ تقسیم کرد: عاطفی، کلامی، مراقبتی، اقتصادی و مالی، و جسمی. در مقابل، سالمندان استراتژی های متفاوتی را برای مواجهه با این ناخشنودی ها در پیش گرفته اند که رایج ترین آنها، سکوت و تساهل، و طرد انتخابی است. یافته ها دلالت بر آن دارند که سالمندان، اگرچه ناخشنودی های مضاعف و چندگانه ای را تجربه می کنند، اما شکل این تجربه فراگیر نبوده و از الگوی متفاوتی در بین سالمندان برحسب مرد و زن، بی /کم سواد و باسواد، و شاغل و غیرشاغل تبعیت می کند.
The Effectiveness of Life Skills Training on individual-social adjustment and Psychological capital in high school students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The purpose of this study was to investigate the effectiveness of life skills training on personal-social adjustment and psychological capital of high school students in Tehran during 1397. Methodology: The method used in this study was applied in terms of purpose and in terms of data collection, a quasi-experimental design with pretest-posttest design with control group and random sampling. The statistical population consisted of all female secondary school students in 1397. Using random sampling, 30 students in both experimental and control groups (15 subjects) and control (15 subjects) were considered as the sample size. The experimental group received 8 life skills training sessions, and the control group did not receive any treatment. In order to collect information, two questionnaires, personal-social adjustment (California, 1953) and McGee's Psychological Capital questionnaires (2011) were used. In order to determine the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient was used and the coefficient for each questionnaire was higher than 0.7. Content validity was also used to assess the validity of the questionnaire, which was approved by the relevant experts. Data analysis was performed using SPSS software in two sections: descriptive and inferential (covariance analysis). Findings: Findings showed that life skills training increased personal and social compatibility of students. Based on the results of the findings, life skills training increased the psychological capital and its components in students(P> .0 / 01). Conclusion: Therefore, it seems that life skills training can enhance students' adaptation and provide effective techniques for increasing psychological capital.
Investigation into the Effective Factors Involved in Personal Brand Equity of University Professors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Nowadays personal branding is considered a very important issue for specialists like the university professors, as one of the important classes of experts in the society, and the success criteria of personal branding activities is their perceived brand equity by the students. The purpose of present study is to investigate the effective factors involved in personal brand equity of university professors. Methodology: This is an applied study in terms of purpose and it is a survey-analytical study in terms of method. The statistical population consists of the students at Azad University Central Tehran Branch in Iran, Faculty of Management and the data were collected from 275 students using probability convenience sampling method. Structural equation modeling and SMART PLC has been used to test the hypotheses. Findings: The results show that competence of professors, the students' awareness of them and the instruction perceived quality by the students affect the professor brand equity through affecting the extent of attachment between the students and professors and the effect on the communicative variables such as commitment, trust and loyalty. Discussion: Today being good in what we are doing as an expert doesn’t pay off enough and we can’t expect others to know our competencies and respect that while we are not communicating those thing properly through personal branding. Findings show that university professors must take a good care of their awareness, competencies and perceived instructional qualities which all let them have higher brand equity through communicative variables and benefit a lot from that.
بررسی نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط بین ابهام مرزی با حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده در دختران نوجوان خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
231-249
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط بین ابهام مرزی با حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده در دختران نوجوان خانواده های طلاق است. بدین منظور 159 نفر از دختران نوجوان 16-12 ساله به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به مقیاس ابهام مرزی، مقیاس والدگری معکوس، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاسچندبعدیرضایتاز زندگیدانشآموزان و مقیاس استرس ادراک شده پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط ابهام مرزی با رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده بود. اما این نقش در ارتباط ابهام مرزی با حمایت خانوادگی معنادار نبود. بنابراین نتیجه گرفته می شود که چنانچه ابهام در مرزهای خانواده بعد از طلاق والدین از بین نرود، والدگری معکوس به عنوان یک نتیجه از ابهام مرزی منجر به کاهش حمایت و رضایت خانوادگی و افزایش استرس ادراک شده در دختران نوجوان شده و در ارتباط بین ابهام مرزی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده نقش واسطه ای ایفا می کند. کلید واژه ها: ابهام مرزی، والدگری معکوس، حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی، استرس ادراک شده.
بررسی تحولات سیاست گذاری رفاهی مسکن در ایران (1358-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 120
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه سیاست مسکن در ایران می پردازد. سیاست مسکن به عنوان بعدی از سیاست اجتماعی می تواند تحت تأثیر جهت گیری ها و رویکردهای دولت ها قرار گیرد. اما درباره اینکه در ایران دولت های گوناگون چه جهت گیری نسبت به سیاست مسکن داشته اند دریافت دقیقی وجود ندارد. این مسئله خصوصاً درباره گروه های کم درآمد دارای اهمیت مدیریتی است. پرسش این پژوهش این است که تأثیر عملکرد دولت ها بر سیاست مسکن اقشار کم درآمد در ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش سیاست مسکن در دو بعد درون داد قانونی و برون داد اجرایی در طول سال های 1358 تا 1392 با استفاده از داده های کیفی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سیاست مسکن در بعد درون داد قانونی در بازه زمانی مورد بررسی تابعی از رویکرد دولت ها بوده است. اما از بعد برون داد اجرایی باوجود تفاوت در نوع سیاست گذاری مسکن در دولت های مختلف، نتایج و عملکرد سیاست گذاری در خصوص تأمین مسکن اقشار کم درآمد مشابه بوده است. این بدان معنی است که سوای اختلافات در برخی درون دادهای قانونی، سیاست های دولت های یادشده در حوزه مسکن خصوصاً از دولت سازندگی تاکنون نتوانستند از چنان سنجیدگی و کارایی لازم برخوردار باشند که کم درآمدها را به حق خود در زمینه تأمین مسکن مناسب برسانند و لذا اسکان غیررسمی افزایش یافته و بر میزان بی مسکنی و بدمسکنی در طول سال های اخیر افزوده شده است. با فاصله گرفتن از دهه اول انقلاب تاکنون سیاست گذاری مسکن به گونه ای بوده که انباشت سرمایه را برای سوداگران فراهم کرده و از سوی دیگر منجر به شهروندزدایی از اکثریت جامعه گشته است. این امر منجر به کالایی شدن زمین و مسکن و رشد ارزش مبادلاتی آن شده است.
تبیین جامعه شناختی رابطه مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
219 - 254
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف رابطه میان مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 به تعداد 1196 نفر بود. جهت تعیین نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی نسبتی و با بهره گیری از فرمول کوکران 291 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای رفاه ذهنی 95/0 و برای مدرنیته 92/0 بدست آمد. در تدوین چارچوب نظری رفاه ذهنی از نظریه دورکیم و گیدنز برای شادی و نظریه فیلیپس برای کیفیت زندگی و برای مدرنیته از نظریه گیدنز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد: بین مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد؛ شاخص های مدرنیته به میزان 17 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین می کنند که بیشترین سهم را جامعه پذیری مدرن با 392/0 = β و پس ازآن عناصر هویتی مدرن با 247/0 = β و سبک زندگی مدرن نیز با 194/0- = β داشتند.
Design and validation of art teaching pattern in elementary school of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to design and validate the model of teaching appropriate art for primary school students in Iran. Methodology: The present research is applied in terms of practical purpose, descriptive correlation in terms of data collection and content analysis in terms of qualitative research method and using textbooks and articles of journals and conferences, in order to extract dimensions, components and indicators of learning environment. There has been a change in learning. Then, the experts of educational sciences and psychology, using the Delphi method, after discovering, rejecting or confirming the discovered components, and after calculating the validity and reliability of the researcher-made questionnaire made from the dimensions, components and indicators obtained, provide a qualitative model of art education model. Was. Findings: The results of the present study were based on a model of 61 themes as basic themes and 24 organized themes and 7 comprehensive themes were extracted. Based on the results of this model, 7 indicators of art teaching model include teaching method index including group and individual dimensions, student index which includes dimensions of knowledge, attitude, skill, intelligence and thinking, teacher index which includes dimensions of teaching method, scientific development and promotion. , An index of opportunities that includes the dimensions of culture, heritage, art and art in society, an index of weaknesses that includes the dimensions of parents, education, time, equipment and books and an index of strengths that includes upstream documents and the status of art and finally an index of principles that includes The principle of moderation, the principle of creation, the combination of art with the goals and the principle of freedom. Conclosion: Through the teaching of art, children's skills, creativity, talent, intelligence and imagination can be explored and hidden points in the child's mind can be discovered.
فراتحلیل مطالعات ناظر به برساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی مورد کاوش: مقالات علمی پژوهشی داخلی 1395-1386(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه بازنمایی اجتماعی و زیبایی شناسنانه بدن در حوزه عمومی از رایج ترین دستورکارهای پژوهشی دهه اخیر در ایران بوده است. پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت فراتحلیل پژوهش های ناظر به ساخت اجتماعی بدن را با به منظور رسیدن به تصویری نسبتاً جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به ساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1395-1386 پدیده مدیریت بدن در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ فراتحلیلِ 29 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد بدن های طبیعی زیست شناختی کنش گران اجتماعی متأثر از 48 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، به نوعی مصنوع اجتماعی فرهنگی بدل شده اند. متغیرهای اجتماعی در 8/57% موارد بیشترین فراوانی، و متغیرهای فرهنگی در 2/27% موارد کمترین فراوانی را دارا هستند؛ در 2/78% پژوهش ها، متغیرهای روان شناختی توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند؛ بدین سان، متغیرهای اجتماعی، و روان شناختی، بیشترین اهمیت، و متغیرهای زمینه ای و فرهنگی اهمیت کمتری نزد نویسندگان پژوهش های مرور شده داشته اند. فقدان راهکار اجرایی در 2/78% مطالعات و امتناع پژوهش گران داخلی از مطالعه چگونگی برساخته شدن اجتماعی بدن از منظر نسبت گزینی آن با ابعاد مختلف گفتمان مسلط دینی و سیاسی محوری ترین وجه مغفول در پژوهش های فراتحلیل شده است.
بررسی شیوه های پیشگیری وضعی از وقوع سرقت احشام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت احشام جزء جرایمی است که امنیت عمومی را به مخاطره انداخته و به احساس امنیت عمومی، آرامش ذهنی و سلامت افراد آسیب می رساند. این پژوهش به منظور بررسی شیوه های پیشگیری وضعی از وقوع سرقت احشام در شهرستان بندرگز انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری هم اهالی 17 روستا و فرماندهان نیروی انتظامی در شهرستان بندرگز، دامداران، شوراها، کارشناسان جهاد کشاورزی و اتحادیه دامداران می باشند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه که 183 نفر می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی به صورت جداول توزیع فراوانی، ضریب همبستگی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، پیشگیری محیطی (متغیر مستقل) و مؤلفه های آن بر سرقت احشام تأثیر دارد. بیش از 50 درصد از اعضای جامعه اعتقاد به تأثیر زیاد گویه ها (افزایش زحمت، افزایش خطر، کاهش منافع ناشی از جرم، کاهش تحریک و حذف بهانه ها) بر پیشگیری از سرقت احشام دارند. نتیجه گیری: نتایج تبیینی نیز گویای این واقعیت است که بین شیوه های پیشگیری وضعی و سرقت احشام رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تبیینی نشان می دهد که؛ شیوه های پیشگیری وضعی32 درصد از تغییرات مربوط به سرقت احشام را تبیین می کند، که نشان دهنده نتیجه مثبت و ارزشمند اقدامات کلانتری پیرامون پیشگیری از سرقت احشام با محوریت پیشگیری وضعی بوده است.
واکاوی فهم گردشگری و زمینه های فرهنگی و اجتماعی شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به مثابه پدیده ای «معنا ساز»، بر اساس درک و فهم کنشگران از آن، ذیل زمینه مندی فرهنگی- اجتماعی در هر جامعه ساخت می یابد. نویسندگان با استفاده از روش شناسی کیفی مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته صورت دادند تا چگونگی فهم و درک از پدیده گردشگری را در بین ایشان دریابند. نتایج نشان می دهد گردشگری امری هویت بخش (وجه ممیزه فرد مدرن و سنتی)، در اندیشه و کنش انسان امروز است که در بستر نظام مدرنیته شامل تعطیلات سازی، سبک زندگی مبتنی بر جدایی کار و اوقات فراغت، صنعت گردشگری و رسانه های مروج آن میسر می شود. بنیادی ترین معنا یا جوهره ی هستی شناختی گردشگری با گریز ازخودبیگانگی محصول زندگی کاری و روزمره شهری مترادف است. در کنار معنای اصلی یادشده، معانی از قبیل مقاومتی نرم در شکل نفی، شورش و تهاجم علیه روزمرگی زیست شهری، تلاش برای جستجوی اصالت همراه با کشف فضاهای جدید و بکر طبیعی و واقعیتی هزینه بر و کالایی شده قابل شناسایی است؛ که این معانی متاثر از رویکرد های تحلیلی جامعه شناختی در سطوح سه گانه خرد، میانی و کلان در قالب یک مدل نظری ارائه شده است.
جنسیت، فهم از درد و رفتار بیماری: مطالعه ای در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
1 - 42
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله آن است که رابطه جنسیت با درک از درد و مواجهه با آن چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت داده بنیان و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. حجم نمونه 34 نفر بود که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله تعاون و سعدی در شهر سمنان انجام شد. یافته ها نشان دادکه مقوله درد در چهار پارادایم سنتی (رفتار بهداشتی سنتی)، بدن زیبا و متناسب (رفتار بهداشتی مدرن)، بدن به مثابه ابزار، بازگشت به طبیعت (رفتار سلامتی پسامدرن) شناسایی شد. از نظر زنان به ویژه در پارادایم سنتی و بدن به مثابه ابزار بسیاری از دردها طبیعی بوده و کاملا زنانه است. آنان این دردها را تحمل می کنند. مردان به درد طبیعی باور ندارند. درد تحمیلی بین هر دو جنس دیده می شود. درزنان فهم تحمیلی از درد وجود دارد و آن را به ماهیت زنانه خود مربوط می دانند؛ اما مردان درد تحمیلی را با نقش نان آوری خود مرتبط می دانند. زنان در پارادایم بدن زیبا و متناسب دردهای زنانه را تحمیلی می دانند و سعی می کنند در مقابل آن مقاومت کنند. زنان در پاردایم سنتی درد زنانه را طبیعی دانسته، آن را پذیرفته و تحمل می کنند. در پاردایم بازگشت به طبیعت نیز درد انکار شده و به مثابه نوعی آگاهی تلقی می شود.
بررسی غرور ملی و عوامل مؤثر بر آن در میان شهروندان شهر کاشان در سال 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
116 - 144
حوزههای تخصصی:
غرور ملی یکی از انواع احساسات مثبت به دولت- ملت و دلبستگی های ملی است که می تواند بیانگر نوعی وفاداری ملی باشد. بدین سبب، این مفهوم در تحقیقات مختلف مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف این مقاله، سنجش احساس غرور ملی در دو بعد غرور ملی سیاسی و غرور ملی فرهنگی در شهر کاشان و تعیین عوامل مؤثر بر آن بود. این تحقیق، در چارچوب روش های کمٌی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام پذیرفته است. بدین منظور تعداد 574 نفر از شهروندان شهر کاشان که بالای 18 سال سن داشتند، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب، و با استفاده از پرسش نامه ساختار یافته، به صورت حضوری با آن ها مصاحبه شد. یافته ها نشان می دهند که میانگین احساس غرور ملی کلی و غرور ملی فرهنگی شهروندان کاشانی قدری بالاتر از حد متوسط، ولی غرور ملی سیاسی آن ها اندکی پایین تر از این حد می باشد. افزون براین، متغیر های سن، استفاده از رسانه ملی، خوش/بدبینی به آینده کشور، احساس تبعیض اجتماعی و نگرش سیاسی از عوامل مؤثر بر احساس غرور ملی است. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که غرور ملی به عنوان یکی از شاخص های مهم دلبستگی ملی در حد قابل ملاحظه ای تحت تأثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار دارد.
واکاوی «اجرت المثل زوجه» در فقه حنفی، امامیه و قانون حمایت خانواده مصوب 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
393-409
حوزههای تخصصی:
اجرت المثل زوجه بنابر نظر مشهور امامیه و فقهای عظام معاصر بر اساس آیه6 سوره مبارکه طلاق، بنای عقلاء و قاعده احترام به عمل مسلم و استیفاء، قابل مطالبه می باشد. در حقوق موضوعه ایران نیز ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 با ارجاع امر به تبصره ماده336 قانون مدنی، اجرت المثل زوجه را قابل مطالبه دانسته است. عدم وظیفه شرعی زوجه به کارهای انجام گرفته، تعلّق عرفی اجرت المثل برای امور انجام شده، دستور زوج، عدم قصد تبرّع از شرایط تعلّق اجرت المثل به زوجه می باشد. مطابق نظریه مشهور فقهای حنفی، اجرت المثل جزء احوال شخصیه محسوب و به دلیل روایت و سیره عملی رسول اکرم(ص)، به زوجه اجرت المثل کارهای زندگی مشترک پرداخت نمی شود . آراء دادگاهها در خصوص زوجین تابع فقه حنفی به دو دسته تقسیم می شوند. برخی اجرت المثل را جزء احوال شخصیه دانسته و حکم بر بطلان دعوا صادر می نمایند و برخی اجرت المثل زوجه را خارج از شمول احوال شخصیه دانسته و مطابق قاعده استیفاء حکم به پرداخت اجرت المثل صادر می نمایند.
پدیدارشناسی زندگی پس از اخراج از کارخانه(مورد مطالعه کارکنان کارخانه ذوب آهن کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعطیلی کارخانه ذوب آهن استان کردستان سبب اخراج نیروی کار کارخانه شد و پیگیری های متعدد کارکنان اخراج شده در سطوح نهادی مختلف به نتیجه ای نرسید. افراد اخراج شده از کار و افراد بیکار را باید به لحاظ جامعه شناختی به عنوان دو گروه متمایز در نظر گرفت. دانش علمی موجود در کشور بیشتر متمرکز بر موضوع بیکاری و در حوزه مطالعات اقتصادی و با روش کمی است. بر همین اساس هدف کلی این تحقیق، مطالعه جامعه-شناختی پیامدهای اخراج از کار است. در راستای این هدف به بررسی تجربه زیسته کارکنان اخراجی به روش پدیدارشناسی توصیفی هفت مرحله ای کُلایزی پرداخته شد و چالشهای زندگی پس از اخراج از کارخانه مورد شناسایی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان میدهد که مهمترین مسائل کارکنان اخراج شده را میتوان در چهار مقوله اصلی که شامل مسائل شغلی و مالی (با 9 مقوله فرعی)، مسائل خانوادگی (با 5 مقوله فرعی)، مسائل اجتماعی (با 7 مقوله فرعی) و مسائل روانی (با 7 مقوله فرعی) دسته بندی نمود. پروژه های صنعتی بزرگی مانند کارخانه ذوب آهن باید به دور از ملاحظات سیاسی و همراه با مطالعه برآورد اقتصادی و ارزیابی تاثیر اجتماعی پروژه ها پیش از آغاز به کار باشد.
نشانه شناسی و تحلیل راهبردهای انتقال ایدئولوژی در سریال های تاریخی : مورد مطالعه سریال «در چشم باد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش نحوه نمایش وقایع تاریخی دوره قاجار و پهلوی برای بازتولید ایدئولوژی دوره معاصر و ایجاد پشتوانه تاریخی برای آن را در سریال تاریخی " در چشم باد" با استفاده از راهبردهای انتقال ایدئولوژی مطالعه می کند. ترکیب نظریه برساخت معنای استوارت هال با راهبردهای انتقال ایدئولوژی تامپسون، چارچوب نظری مناسبی برای دستیابی به هدف پژوهش ارائه می دهد. با شناسایی دو مولفه اصلی بازنمایی شده در سریال یعنی نهاد مطبوعات و شخصیت های سیاسی تاریخی، از نشانه شناسی جان فیسک برای تحلیل و شناخت رمزگان به کار رفته در فیلم، و مطالعه اسنادی برای فهم تنوع روایتهای تاریخی دوران بازنمایی شده استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که این سریال با استفاده از حذف و گزینش و تحریف زمانی به تقویت ایدئولوژی جمهوری اسلامی در دوره معاصر پرداخته و از از سه راهبرد الف) عادی سازی یا چیزوارگی به وسیله بازنمایی برخی روایات، و چشم پوشی از روایت های دیگر برای طبیعی جلوه دادن وقایع اجتماعی و سیاسی آن دوران، ب) مشروعیت زدایی در همه مولفه ها ج) چندپارگی به وسیله مطلوبیت زدایی از برخی شخصیت های مهم سیاسی. با استفاده از این سه راهبرد، روایت های تاریخی در خدمت تقویت ایدئولوژی جمهوی اسلامی ایران بوده اند. این پژوهش نشان می دهد که بهره مندی از متون و اسناد تاریخی در تحلیل نشانه شناسی می تواند ضمن افزودن بر غنای تحلیل و درک رمزگان ایدئولوژیک، ابزار مناسبی برای شناخت راهبردهای انتقال ایدئولوژی در مطالعه فیلم باشد.
نقش خشونت ساختاری درکاهش سلامت روان زنان شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
215 - 244
حوزههای تخصصی:
خشونت ساختاری، یکی از انواع خشونت ها در سراسر جهان می باشد که به تبعیض ها، محرومیت های نظام مند و ممنوعیت های نهادینه شده درجامعه اشاره دارد. برخلاف خشونت فیزیکی، خشونت ساختاری در ساختارهای یک جامعه نهفته است و درتوزیع نابرابر قدرت، مالکیت منابع و فرصت ها نمایان می شود به طوری که؛ زاینده ی برخی پیامدهای اجتماعی و روانی درسطح جامعه و به ویژه زنان و دختران است. هدف از پژوهش حاضر، با توجه به اهمیت موضوع به نقش خشونت ساختاری درکاهش سلامت روان زنان شهر زاهدان می پردازد. داده ها به صورت پیمایشی جمع آوری شده است، جامعه ی آماری کلیه ی شهروندان بالای ۲۰ سال شهر زاهدان، می باشد، با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ی آماری تحقیق ۳۸۴ نفر به دست آمده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی که با استفاده از نرم افزار Pls به دست آمده حاکی از معنادار بودن رابطه بین نقش خشونت ساختاری بر کاهش سلامت روان زنان است، مقدار به دست امده، در این آزمون برابر با 0.۵۷۸ می باشد که مقداری مثبت است. بر این اساس فرضیه صفر پژوهش رد و فرض مقابل تأیید می شود. همچنین تمام ابعاد ابعاد خشونت ساختاری ( نابرابری جنسیتی، نظام مردسالار، کمبود امکانات اجتماعی ، عدم حمایت قانونی و عدم دسترسی به فرصت های شغلی برابر) درکاهش سلامت روانی زنان موثر و هریک سهم مشخصی دارند.
رابطه جنسیت، وضعیت تأهل و شیوه اعمال قدرت در خانواده با دین داری دانشجویان دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، نهاد مهم اجتماعی است که با تاروپود جامعه ایران گره خورده و منشأ تحولات مهمی همچون انقلاب اسلامی شده است. در این زمینه برای گسترش دین داری در کشور به ویژه بین جوانان تلاش های زیادی انجام شده است؛ بنابراین، با توجه به اهمیت دین داری، در پژوهش حاضر تلاش شده است میزان دین داری و عوامل مرتبط با آن بین دانشجویان بررسی شود. نمونه آماری 407 نفر از دانشجویان پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران است که ازطریق نمونه گیری خوشه ای 15 کلاس درس به صورت تصادفی انتخاب شد و به مقیاس شیوه اعمال قدرت در خانواده (خوش فر و محمدی نیا، 1393) و مقیاس دین داری (Glock & Stark, 1965) پاسخ دادند. نتایج نشان می دهند بیشتر دانشجویان (3/54 %) دین داری بالایی دارند و تفاوتی در دین داری پسران و دختران وجود ندارد؛ اما متأهلان از مجردها دین دارترند. براساس ضرایب رگرسیون گام به گام، سه متغیر شیوه اعمال قدرت دموکراتیک، استبدادی و وضعیت تأهل 13 درصد واریانس دین داری را پیش بینی می کنند.
بررسی رابطه سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر تغییر در سبک زندگی را راهی برای باز اندیشی در ارزش ها و نگرش های افراد بدانیم، می توانیم تفاوتهای افراد در زمینه نگرش نسبت به طلاق توافقی را که نوعی باز تعریف در طلاق سنتی است بهتر درک کنیم. هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی و نگرش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت است. روش تحقیق پیمایشی بوده که در فرایند آن ۴۰۰ نفر از شهروندان ۱۸ ساله و بالاتر در شهر رشت با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق اعتبار سازه ای و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دادند که بین ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و مصرف رسانه ای) با گرایش به طلاق توافقی همبستگی معنی داری وجود دارد؛ یعنی هر چه مصرف فرهنگی بالاتر، اِعمال مدیریت بدن و مصرف رسانه ای بیشتر باشد افراد گرایش بیشتری به طلاق توافقی دارند. با کنترل متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، جنس و تأهل، شدت این رابطه تعدیل می شود، به نحوی که بین متأهلین و افراد ۴۴ ساله و بالاتر شدت رابطه بین متغیرهای سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی بالاتر است.
رابطه استفاده از شبکه های مجازی با سلامت روان و انزوا طلبی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه استفاده از شبکه های مجازی با سلامت روان و انزوا طلبی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران انجام شد. روش : این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و همبستگی بود. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل دانش آموزان دختر مدارس متوسطه منطقه 1 تهران در سال تحصیلی 95-96 بوده و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده از شبکه های مجازی و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ(1976) و انزواطلبی اجتماعی وودورث(1920)، استفاده شده، که روایی آنها از طریق روایی صوری بررسی شد و پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (86/0)، (88/0) و (90/0) محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون از طریق نرم افزار "21 SPSS" استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین استفاده از شبکه های مجازی با انزواطلبی و هر چهار مؤلفه سلامت روانی (علایم جسمانی، اختلال خواب و اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) در دانش آموزان دختر رابطه معنادار وجود دارد (0.01˂p < /span>)؛ همچنین این رابطه برای استفاده از شبکه های مجازی و علایم جسمانی در سطح 5 درصد (0.05˂p < /span>)، و برای سه متغیر دیگر در سطح 1 درصد معنادار بود (0.01˂p < /span>). نتیجه گیری: از آنجایی که استفاده از شبکه های مجازی در سلامت روانی و منزوی شدن دانش آموزان موثر است، می توان در جهت شناسایی دانش آموزان دارای مشکل در این زمینه، به آموزش های مرتبط به این حوزه در راستای افزایش سلامت روانی و جلوگیر از انزوا طلبی آنها اقدام کرد.