فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقارن با تحول تکنولوژی ارتباطی در دهه های اخیر، آموزش در منزل به عنوان جایگزینی برای آموزش در مدرسه در بسیاری از کشورها گسترش یافته است . در سال های اخیر، خانواده ها به دلایل متعدد از جمله ارزش های خاص فرهنگی و مذهبی ، عدم تناسب برنامه های مدرسه با نیازهای فرزندان و پایین بودن سطح آموزش در برخی مدارس به آموزش فرزندان خود در منزل رغبت بیشتری نشان داده اند. بزرگ ترین مزیت آموزش در منزل این است که می توان با توجه به ویژگی ها، علایق و توانایی های هر دانش آموز برای او برنامه ریزی نمود. مدت زمان دوره تحصیلی نیز با توجه به توانایی دانش آموزان تنظیم می شود و آنان مجبور نیستند با همکلاسی های خود همگام باشند. بدین ترتیب از آموزش لذت برده ، دچار اضطراب و نگرانی نمی شوند.
این روش محدودیت هایی دارد که از آن جمله می توان به محدود شدن روابط اجتماعی دانش آموزان اشاره کرد. هم چنین جایگزینی ارتباط غیرمستقیم به جای ارتباط چهره به چهره ممکن است به کاهش تجارب دانش آموزان بیانجامد. به رغم این محدودیت ها، آموزش در منزل در مواردی که بین فرهنگ و ارزش های خانواده و جامعه اختلاف زیادی وجود دارد، یا هدف های آموزشی که خانواده برای فرزندان در نظر گرفته است تفاوت چشمگیری با هدف های آموزشی مدرسه دارد و یا برای کودکان با بیماری های مزمن و معلولیت های شدید مفید به نظر می رسد. به کارگیری این روش در کنار تکنولوژی های آموزشی نظیر شرکت در کلاس های مجازی و استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند مؤثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی آموزش در منزل به منزله یکی از روش های غیررسمی آموزشی است که گاه می تواند جایگزین مناسبی برای آموزش های رسمی باشد. در این مطالعه جنبه های مختلف آموزش در منزل، روش های تسهیل کننده، مزایا و محدودیت های آن نقد و بررسی شده است.
رابطه احساس محرومیت نسبی با گرایش به هوّیت ملی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است پاسخ علمی به این پرسش ارائه شود که بین گرایش به هویت ملی و احساس محرومیت نسبی چه نسبتی وجود دارد؟ برای ورود به بحث، از مدخل بررسی محتوای مفهومی هویت ملی وارد شده و علل و دلایل ابهام در تعریف هویت ملی را برشمرده ایم. در نوشتار حاضر هویت ملی به مثابه نوعی هویت اجتماعی تلقی شده، طوریکه در این نوع تلقی دایره اجتماع و ملت بر یکدیگر منطبق شده اند. به همین جهت برای تشریح و تبیین هویت ملی به سراغ نظریه هویت اجتماعی رفته ایم. نظریه هویت اجتماعی عمدتاً به دست تاجفل صورت بندی شده است و منظور از آن، انگاره ای است که از پیوستن فرد به یک گروه و یا طبقه اجتماعی خاص سرچشمه می گیرد. مقصود تاجفل از طرح نظریه هویت اجتماعی، صورت بندی بسیاری از فرایندهای روانشناسی اجتماعی بوده است که زمینه ساز بروز و ظهور محرومیت نسبی اند. هویت اجتماعی و احساس محرومیت نسبی با یکدیگر پیوند نزدیکی دارند. پس از واکاوی این دو نظریه، به رویکردی تلفیقی پرداخته ایم که به منظور شناخت شرایط روانی-اجتماعی است که افراد تحت آن شرایط گرایش می یابند. در اعتراضات جمعی به منظور حصول تغییرات اجتماعی وارد شوند. شایان ذکر است که این تحقیق بصورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 87-88 انجام شده است. روش نمونه گیری در مرحله اول نمونه گیری طبقه بندی شده و در مرحله دوم نمونه گیری سهمیه ای بوده است و حجم نمونه 490 نفر بوده است. فرضیه اصلی این است که گرایش دانشجویان به هویت ملی؛ یعنی احساس تعلق، تعهد و وفاداری آنان به سرزمین، ملت، جامعه و دولت ایران با میزان احساس محرومیت نسبی رابطه دارد. یافته های تجربی نشان می دهد که فرضیه اصلی تحقیق قابل تایید در جامعه آماری است و احساس محرومیت نسبی با گرایش به هویت ملی، همبستگی معکوس و نسبتاً قوی دارد.
بررسی تطبیقی جامعه شناسی علم بوردیو و رویکرد کنش گر شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی مفاهیم کلیدی جامعه شناسی علم پیر بوردیو و رویکرد کنش گر - شبکه اختصاص دارد. بوردیو با روی آوردن به مفاهیم میدان، سرمایه، و سرمایة نمادین به اوضاع و احوال تولید علم توجه دارد که از استدلال اولیة وی دربارة حامیان و مدعیان علم در رقابت بر سر سرمایه به وجود آمده است. وی در فعالیت های علمی خود، با نقد رویکرد شبکه- کنش گر که بر بطلان تمایز بین کنش گران انسانی و غیر انسانی تأکید دارد، تصویری گسترده از ناهنجاری های جامعه شناسی جدید علم ارائه می کند، ضمن این که، نظریة کنش گر - شبکه نیز بوردیو را به کاستی های جامعه شناسی کلاسیک علم متهم می کند. در این مقالة بر آن ایم تا با بررسی تطبیقی ابعاد نظری هر دو رویکرد از زوایای متعدد، تمایزات مفهومی و مبنایی آن دو را مشخص کنیم.
عوامل زمینه ای موثر بر اعتماد عمومی به سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و زمینه ساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است. بدون اعتماد عمومی افراد نسبت به یکدیگر، جامعه تجزیه می شود. اعتماد عمومی از ملزومات اساسی پیشرفت هر جامعه و زمینه ساز موفقیت دولت ها است. اعتماد منجر به بروز رفتارهای مشارکتی و کاهش تعارض و همچنین کاهش هزینه انجام کار می شود. کارکرد اثر بخش سازمان ها در جامعه به میزان اعتماد مردم به این سازمان ها بستگی دارد. اگر اعتماد شهروندان از بین برود، کارکنان بخش دولتی در انجام دادن وظایفشان با دشواری های بیشتری مواجه می شوند همچنین با افول اعتماد عمومی، مشارکت عموم مردم در فرایندهای سیاسی خط مشی گذاری کاهش خواهد یافت. کاهش اعتماد شهروندان به دولت و نهادهای دولتی از بحران های جهان امروز است. یکی از اساسی ترین چالش های فراروی مدیریت دولتی چگونگی حفظ و ارتقاء اعتماد عمومی نسبت به سازمان های دولتی است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر اعتماد عمومی به سازمان های دولتی با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عواملی نظیر: اعتماد به دولت، اوضاع اقتصاد، رسانه ها، صنعتی شدن، جرم و جنایات، مدیریت دولتی نوین اگر چه در اختیار سازمان های دولتی نیستند، اما بستر اعتماد عمومی به سازمان های دولتی را شکل می دهند.
نقش فرهنگ و ساختارهای فرهنگی در تحولات جمعیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جمعیت و تحولات آن، محور همة سیاست گذاری های کلان است و غفلت از آن، پیامدی جز نابسامانی در ساحت های مختلف جامعه نخواهد داشت. این تحولات متأثر از عوامل گوناگونی هستند که هر کدام فراز و نشیب هایی را برای جمعیت تولید می کنند. در این میان نقش فرهنگ و ساختارهای فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش کوشیده ایم تا با روش اسنادی و کتابخانه ای به تبیین نقش فرهنگ در فرایندهای سه گانة باروری، مرگ ومیر و مهاجرت بپردازیم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عناصر فرهنگی چون سطح سواد و تحصیلات، دین و مذهب، تغییرات هویتی و نگرشی، ایدة ترجیح جنسی و ارزشمندی فرزندداری در باروری تأثیر دارند. از سوی دیگر مرگ ومیر نیز به نوعی متأثر از ابعاد فرهنگی چون سطح تحصیلات، میزان اطلاعات، سطح دین داری، الگوی تربیت، سبک زندگی و خرده فرهنگ های قومیتی و نژادی والدین است. این پژوهش همچنین بر نقش دین و دگرگونی های بینشی و ارزشی در فرایند مهاجرت تأکید می کند.
اندیشه های یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت بیشنهای یورگن هابرماس با بررسی زندگینامه وی آغاز و با نمایاندن نقش او به عنوان معمار اصلی نظریه انتقادی جدید، پایان می پذیرد. دراین راستا رگه های عمده اندیشه وی به ترتیب زیر مورد تشریح و تحلیل قرار می گیرد:
ترمیم و تکمیل نظریه های پیشینیان: کار و زبان (کش ارتباطی)، برداشت کلی از دانش؛ مقوله بندی جدید از دانش، جایگاه و نقش علوم و هرمنوتیک، نقد پاره ای از نظریه های کارل مارکس: ماتریالیسم تاریخی، تکامل و ....، نقد پاره ای از نظریه های ماکس وبر: عقلانیت، نوگرایی و ....
رابطه بین عوامل فردی،خانوادگی، اجتماعی واقتصادی با میزان رضایت اززندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط عوامل فردی،خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی با میزان رضایتمندی سالمندان از زندگی بود . روش اعمال شده در پژوهش ، توصیفی ازنوع همبستگی وجامعه آماری مورد مطالعه کلیه سالمندان 65 سال به بالای ساکن در مناطق یازده گانه شهر اصفهان در سال 86 13 بالغ بر 84912 نفربودکه از این تعداد حجم نمونه بااستفاده از فرمول کرجسی ومورگان 384نفر محاسبه شد واعضاء نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل دوبخش می شد: بخش اول متعلق به سؤالات جمعیت شناختی در خصوص ویژگیهای فردی گروه نمونه ازقبیل( سن ، جنس ، تحصیل و...)وبخش دوم مربوط به متغیرهای موردآزمون (اجتماعی ، خانوادگی،اقتصادی وفردی)بود که باطیف لیکرت پنج درجه ای وضریب پایائی84/0برای 29 گویه اول وضریب پایائی 88/0برای 15 سؤال بخش دوم مورد استفاده قرارگرفت. یافته های تحقیق نیز در دو سطح توصیفی(درصد،فراوانی ،میانگین، انحراف معیار،میانه و نما)واستنباطی(آزمونهای همبستگی پیرسون، اسپیرمن،T،Fورگرسیون چند گانه جهت ارائه مدل)مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان دادکه بین عوامل خانوادگی(618/.=r )، عوامل اجتماعی(625/0= r) ،عوامل اقتصادی (656/0=r) ، استقلال فردی (525/0=r) و سطح سلامت جسمانی (183/0=r )درسطح خطای(01/0P<) بارضایتمندی سالمندان از زندگی ارتباطی معنادار وجود داشت . همچنین در خصوص وضعیت تاهل سالمندان با( 516/4=F )درسطح خطای( 01/0P<)تفاوتی معناداربین متاهلین وغیر متاهلین از نظر میزان رضایت از زندگی وجود داشت
عوامل موثر بر توسعه گردشگری روستایی ( مطالعه موردی روستاهای حاشیه زاینده رود بخش سامان استان چهار محال و بختیاری )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قالب نگرشی جامع و نظاموار و مبتنی بر واقعیات منطقه به منظور رسیدن به چارچوبی علمی و کاربردی برای مطالعه و تحلیل محور مطالعاتی سطح بندی فضایی ضروری می نماید. براین اساس سامانه بندی گردشگری بخش سامان در سه سطح (ماکروسامانه مزوسامانه، میکروسامانه که در این مقاله به عنوان سطح برنامه ریزی محسوب می شوند و بر اساس حوضه آبریز، سرشاخه های اصلی و فرعی رودخانه زاینده رود تقسیم بندی گردیده اند) قابل سطح بندی و مطالعه است. به این ترتیب کل محدوده (بخش سامان) تشکیل یک ماگرو سامانه توریستی را می دهد و کل حوزه مطالعاتی را شامل می شود. این محدوده به لحاظ طبیعی و انسانی تشکیل حوزه ای همگن را می دهد، ماکرو سامانه گردشگری سامان در سطح میانی به چند مزو سامانه گردشگری تبدیل می گردد که همپوشی کاملی را در سطح محدوده مطالعاتی ارایه می دهد. این مزو سامانه ها که منطبق بر مرز حوضه های آبخیز و عوامل ترپوگرافیک به عنوان شاخص ترین عناصر طبیعی و بهترین محدوده برای برنامه ریزی صنعت گردشگری می باشند، مبنای علمی و اجرایی برای سامانه بندی گردشگری ارایه می دهند و در صورت برخورداری از کانون های جذاب و نقطه ای امکان برنامه ریزی و توسعه گردشگری را در سطح محدوده مطالعاتی فراهم می نمایند. برای شناسایی جایگاه و نقش هر یک از مزوسامانه می بایست روشی به کار گرفته شود که ضمن معرفی توانمندی های هر مزو سامانه جایگاه آن را نیز، در نظام اولویت بندی مشخص سازد. براین اساس اقدام به طراحی 25 شاخص در زمینه قابلیت های طبیعی - اکولوژیک، اجتماعی فرهنگی و قابلیت های خدماتی گردید. و برای اینکه نحوه ارتباط میان سطح دو (مزو سامانه ها) و سطح سه (میکروسامانه ها) یا کانونهای جاذب برقرار گردد می بایست با یکی از روش های ممکن به استانداردسازی امتیازها در هر شاخص اقدام شود. به این ترتیب پس از انجام بررسی های لازم روش Z.Scour برای استانداردسازی شاخص ها انتخاب و اعمال می شود. به این ترتیب با کمک نرم افزار Spss/ps، Exell در توزیع Z انحراف معیار هر یک از مقادیر مربوطه به شاخص طبیعی – فرهنگی - اجتماعی و خدماتی نسبت به میانگین بدست آمده و پس از حصول نمره Z اقدام به تشخیص و تبیین سطح زیر منحنی برای هر یک از نمرات بدست آمده، Z می شود تا نمره نهایی برای بدست آوردن نمره (S) که جمع نمرات آن بیانگر رتبه هر مزو سامانه می باشد و در نهایت خدمات قابل پیش بینی را لازم دارد، بدست آید
عوامل موثر بر مشارکت فرهنگی زنان در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مطالعه به منظور بررسی عوامل موثر بر مشارکت فرهنگی زنان در استان فارس انجام گرفته است. در این بررسی، از نظریه های کالینز، بوردیو، فمینیسم و هویت اجتماعی استفاده شده است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. حجم نمونه 1340 نفر است که از بین زنان سه شهر (شیراز، آباده و فیروزآباد) در استان فارس، انتخاب شدند. برای سنجش عوامل موثر بر مشارکت فرهنگی زنان در استان فارس، از متغیرهای جامعه پذیری، خودپنداره، نقش های جنسیتی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و ویژگی های جمعیتی (سن، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر پاسخگویان) استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، خودپنداره، نقش های جنسیتی و وضعیت تاهل، به ترتیب، بیشترین تاثیر را در مشارکت فرهنگی زنان داشته اند.
"
تأملی بر نسبت فمینیسم با انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ایران معاصر، زنان برای تغییر وضعیت خود بارها به اقدامات جمعی دست زده اند، اما فقط در جریان انقلاب سال 1357 بود که مشارکت آنها سیمایی متفاوت یافت، تاآنجاکه به منزلة شاخصه انقلاب مطرح شد. ازآنجاکه خواسته های زنان، به مثابة یکی از متغیرهای اصلی، توجه پژوهشگران و نظریه پردازان نسل چهارم انقلاب را به خود معطوف کرده است، شناسایی نسبت این مشارکت گسترده با گفتمان فمینیستی در آستانة انقلاب اسلامی ضروری می نماید. ازاین رو، نوشتار حاضر بر آن است تا نشان دهد در جریان منازعات گفتمانی، کدام گفتمان توانست در جایگاه گفتمان مسلط، مشارکت گستردة زنان در مبارزه های انقلابی را رقم زند. به بیان دیگر، واکاوی نقش گفتمان فمینیستی در حضور متفاوت زنان، که نه با سیمای زن سنتی نسبتی داشت و نه با آرمان های گفتمان مدرنیزاسیون پهلوی، هدفی است که مقالة حاضر، در امتداد آن، به مطالعة گفتمان های سنتی، مدرنیزاسیون و مقاومت (مارکسیست، ملی گرا و انقلاب اسلامی) می پردازد. مبتنی بر امکانات مفهومی روش تحلیل گفتمان، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ازیک سو، خواسته های زنانه در نسبت با معنای مرکزی گفتمان های مقاومت، یعنی ضرورت واژگونگی روابط قدرت سیاسی، اساساً مسئله ای انحرافی تعریف شده و ازسوی دیگر، ناسازگی های مندرج در گفتمان مدرنیزاسیون، مخاطبان گفتمان فمینسیتی را دچار نوعی بی اعتمادی و سردرگمی درباب ارادة حکومت در رفع تبعیض واقعی علیه زنان و پاسخ به خواسته های فمینیستی آنها کرد و درنهایت، آنها را با معنای کانونی گفتمان مقاومت پیوند داد و از این رهگذر، وضعیتی را رقم زد که طیف وسیعی از زنان، بی هیچ دغدغة زنانه ای، به جریان مبارزات انقلابی بپیوندند.
سرمایه فرهنگی و اقتصادِ فرهنگ (با تأکید بر نظریه های پییِر بوردیو و دیوید تراسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دو مفهوم سرمایه فرهنگی و اقتصاد فرهنگ و رابطه میان آن دو در حوزه علوم اجتماعی می پردازد. در تشریح این دو مفهوم، از نظریه های پی یر بوردیو و دیوید تراسبی استفاده شده است. در بخش نظریات بوردیو، مفاهیمی چون منش، میدان، سرمایه (در قالب نظریه های عمل اجتماعی و سرمایه فرهنگی)، و در بخش نظریات تراسبی سه مفهوم ارزش ها، کالاها و صنایع فرهنگی (در قالب نظریه اقتصاد فرهنگ) مطرح شده اند. همچنین این مقاله ضمن بررسی مقولات مذکور، به رابطه دیالکتیکی میان آنها نیز می پردازد؛ به طوری که مفهوم ذائقه در نظریات بوردیو به عنوان نقطه عطفی می باشد که در مناسبات اقتصادی (تولید و مصرف) محصولات فرهنگی و هنری نیز اثرگذار می باشد و سرانجام می تواند در ارتقا سرمایه فرهنگی کنش گران اجتماعی و کسب سرمایه اقتصادی آنان در میدان تولیدات فرهنگی نقشی فعال داشته باشد
بررسی تجارب زیسته زنان روسپی (مورد مطالعه: شهرهای یزد و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسپیگری پدیده ای بسیار پیچیده، چندبعدی، ناآشکارو تودرتوست که در جامعه ما به لایه های زیرین خزیده و به صورت گسترده در زیر لایه های عمیق نفس می کشد و به زیست خود ادامه می دهد. بدین گونه است که به ویژه در سال های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف نموده و سازمان ها و نهاده
معرفی کتاب: زبان خاموش
آسیب شناسی تجربی خدمت نظام وظیفه از منظر سربازان دارای مدرک تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتباع ذکور ایرانی، بر اساس قانون خدمت وظیفه عمومی با پدیده ای به نام سربازی مواجه هستند. سربازی، به طورکلی به دو بخش دوره آموزشی و دوره خدمت در یگان، تقسیم می شود که هر دوره، دارای پیامدهای جسمی و روانی و نیز پیامدهای اجتماعی برای سربازان است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه عمیق و دقیق پدیده سربازی برای آسیب شناسی تجربی آن از منظر سربازان دارای تحصیلات تکمیلی است. در این پژوهش از روش پدیدارشناسی برای رسیدن به هدف استفاده شد. بدین منظور، از بین سربازان مشغول به خدمتی که دارای تحصیلات تکمیلی هستند به روش نمونه گیری هدفمند، افرادی، انتخاب شدند و با روش مصاحبه عمیق با ایشان مصاحبه گردید. در مجموع، داده های پژوهش پس از 12 مصاحبه به اشباع رسید. این مصاحبه ها شامل 8 مصاحبه با سربازان دارای مدرک کارشناسی ارشد و 4 مصاحبه با سربازانِ دارای مدرک دکتری تخصصی است. برای تحلیل اطلاعات از رویکرد تجزیه و تحلیل درون مایه ای ون منن استفاده شد که حاصل آن 11 درون مایه اصلی و 16 درون مایه فرعی از مسائل مختلف سربازی است. درون مایه های اصلی یازده گانه شامل حکمرانی تعریف سنتی قدرت در نیروهای نظامی، وابستگی مستقیم قوای نظامی به حکومت، تقابل با برنامه ریزی و آینده نگری، انتظار طولانی و از دست دادن فرصت ها، تغییر قوانین و برنامه ریزی، ضعف در برنامه ریزی کلان، بستر ظهور ناهنجاری های رفتاری، ضعف در رعایت شأن سرباز، مسائل اجتماعی، عدم تعریف جنگ نرم و احساس رهاشدگی و آزادی است.
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب مطالعه موردی: گرایش به حجاب در بین دانشجویان دختر دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه جامعه شناختی، حجاب در بستری از روابط اجتماعی شکل می گیرد که در آن چهارچوب، مسائل زنان دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و همچنین مؤلفه های مذهبی، معنوی، منزلتی، شخصیتی و رفتاری است که از پارادایم و منظرهای مختلف قابل بررسی است. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش دانشجویان دختر نسبت به حجاب است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران تشکیل می دهند که تعداد آنها در سال 1390، برابر با 13000 نفر بوده است. پرسش نامه محقق ساخته با پایایی 74/0 به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در اختیار 560 نفر از آنها قرار داده شد. نتایج تحلیل مسیر و رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مهم ترین متغیر مؤثر بر گرایش به حجاب، متغیر گرایش به فمینیسم بوده است. سایر متغیرهای مؤثر به ترتیب عبارتند از: عوامل محرک اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، سبک زندگی و محل سکونت. مدل تحلیلی، تنها 33 درصد عوامل مؤثر بر حجاب را تبیین کرده است. در ضمن، گرایش به حجاب و فمینیسم به عنوان دو گرایش متعارض، در حد متوسط به بالا و تا حد قوی در بین جامعه آماری مشاهده شده است
تغییرات نظری و مفهومی در نظریات جمعیت شناسی و توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر در اصول و مفاهیم تئوریهای جریان عمده توسعه (بهویژه نوسازی) در دهههای اخیر از جمله تغییر؛ از اصلکارکردگرایی به سرزمین گرایی، ازاصل نوسازی استاندارد به تکثرگرایی فرهنگی و ازاصل رشد اقتصادی به پایداری اکولوژیکی، شیوه تحلیل جمعیت و تعاملات آن با پدیدههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متحول شد. فرایند این تغییرات را میتوان از تئوری انتقال جمیعت به رژیمهای جمعیتی، ازتبیینهای ساختاری به تحلیلهاینهادی و ازتحلیل در قالب نظریههای رفتارمنطقی و عقلانیت آگاهانه به تأکید برهویت و عقلانیت ناآگاهانه مشاهده و تشریح کرد. این نوشتار به بیان فرآیند مذکور در حوزه جمعیت و توسعه روستایی و عمدتاً به تشریح اهمیت عناصر و شرائط نهادی در شکلگیری چارچوبهای نظری به منظور تحلیل جمعیت و توسعه روستایی میپردازد
نظریه های کارکردی قشربندی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج بود. به همین منظور، تعداد 200 زوج (400نفر) از زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی تجارب شخصی در روابط صمیمانه، بخشش و تعارضات زناشویی براتی و ثنایی استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و آزمون تی برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میان سبک های دلبستگی، تعارضات زناشویی و بخشش رابطه ای معنادار وجود دارد. هم چنین، میزان تعارضات زناشویی در زوج هایی که سبک دلبستگی هر دوی آن ها ایمن است کم تر و میزان بخشش در آن ها بیش تر از زوج هایی است که سبک های دلبستگی هر دوی آن ها ناایمن و یا سبک دلبستگی یکی از آن ها ایمن و دیگری ناایمن است. در نهایت، زوج های بدون تعارض نسبت به زوج های دارای تعارضات زناشویی، یکدیگر را بیش تر می بخشند.
نظریة عدالت سندل و چندفرهنگ گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة عدالت سندل بر اساس عضویت افراد در اجتماع ها شکل گرفته و هدفش ارزشمند شمردن خیر عمومی است. دفاع سندل از خیر عمومی، مستلزم ارزشمند شمردن اجتماع ها و فرهنگ های مختلف موجود در آنهاست که نقش تقویم بخش در هویت فرد دارند. خیر مورد نظر سندل در درون اجتماع و زمینه های فرهنگی به دست میآید. آموزة عضویت در اجتماع ها که نقطة کانونی نظریة عدالت سندل است دارای دلالت فرهنگی است. به این دلیل که شیوه های عضویت در اجتماع ها را رویکردهای فرهنگی موجود در اجتماع، مشخص و صورت بندی می کند. بخشی از اجتماع، فرهنگ و در واقع، فرهنگ های مختلفی است که در درون آن وجود دارد. خود مورد نظر سندل، خودی روایت گونه است که از طریق قرار گرفتن در یک زمینة تاریخی و فرهنگی خاص، تفسیر می شود. آراء سندل دربارة عدالت تأثیر قابل ملاحظه ای در فلسفة اخلاقی و سیاسی معاصر داشته است. یکی از این تأثیرها، رویکرد به اجتماع و فرهنگ است که به ویژه از سوی فلاسفة سیاسی لیبرال مورد غفلت قرار گرفته بود.