مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
کودک کار
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به موضوع تخصیص زمان کودکان در میان خانوارهای ایرانی می پردازیم. برخی از محققین بر این باورند که والدین نسبت به فرزندانشان دارای ترجیحات یکسانی می باشند، اما در حقیقت پدر و مادر ممکن است اثرات متفاوتی بر تخصیص زمان فرزند دختر و پسر داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر قدرت چانه زنی والدین بر تخصیص زمان کودک بین کار و تحصیل در یک مدل جمعی خانوار است. در این مطالعه با به کارگیری مدل های اقتصاد سنجی پروبیت دوگانه و توبیت و با استفاده از اطلاعات هزینه و درآمد خانواده های ایرانی برای مناطق شهری و روستایی در سال 1390 که توسط مرکز آمار ایران گردآوری شده است، اثر قدرت چانه زنی والدین، ترتیب تولد کودکان، تحصیلات پدر و مادر، درآمدهای کاری و غیرکاری پدر و مادر بر تخصیص زمان کودک به کار و تحصیل را بررسی می کنیم.
تحلیل زمینه ها و علل به کارگیری کودکان در فعّالیت های کشاورزی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان ماهیدشت شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کلّی تحلیل زمینه ها و علل به کارگیری کودکان در فعّالیت های کشاورزی در مناطق روستایی انجام گرفته است.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار ۵ تا ۱۸ سال (۹۳۴ نفر)، والدین کودکانی که کودکانشان در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کارکودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (۱۹۷۰) ۲۷۲ نفر تعیین شد. در جامعه والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه نیز که ۳۰ نفر بودند، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطّلاعات از پرسش نامه ساختاریافته بهره گرفته شد و به منظور تعیین روایی از روش تأیید متخصّصان، جهت تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (عللα =۰/۸۳ و زمینه فعّالیت کودکان α =۰/۹۵). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.
یافته ها: طبق نتایج تحقیق، کودکان مواردی هم چون ارزان بودن استفاده از کودکان، زبر و زرنگ بودن آن ها و ایجاد مسؤولیت پذیری را از عوامل اصلی کار کودکان بیان کردند. این درحالی بود که والدین به عواملی هم چون عدم آگاهی والدین از خطرات کار کردن، ارزان بودن استفاده از نیروی کار خانوادگی، گوش به حرف بودن کودکان اشاره کردند. از طرفی، کارشناسان مهم ترین دلیل کار کودکان را، ارزان بودن استفاده از نیروی کار خانوادگی، فقر خانواده و وجود پدر و مادر ازکارافتاده بیان کردند.
محدودیت: محدودیت منابع فارسی در رابطه با موضوع تحقیق و مشکل بودن برقراری رابطه با کودکان، از عمده ترین چالش های تحقیق است.
راه کارهای علمی: با توجّه به یافته های تحقیق توصیه می شود که با ایجاد تنوّع در منابع درآمدی روستاییان، میزان درآمد خانوارهای روستایی را ارتقا داده تا سرپرستان به جای به کارگرفتن اجباری کودکان خود، از کارگران ماهر استفاده و از این طریق، فشار کم تری بر کودکانشان تحمیل کنند.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقی در این زمینه در ایران صورت نگرفته است.
روایت پژوهی کودک کار شدن در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة کودکان کار بیش از یک دهه است در ایران به مشکلی اجتماعی تبدیل شده است. این پدیده علی رغم جهان شمول بودن، ویژگی های خاصی در هر جامعه دارد. تحقیق حاضر فرایندهای تبدیل کودکان به کودکِ کار را بررسی و شناسایی می کند. بدین منظور، از روش روایت پژوهی برای یافتن این فرایندها و از تکنیک مصاحبة روایی به منظور دستیابی به روایت زندگی کودکان کار استفاده شده است. جامعة موردمطالعه در این تحقیق، کودکان کار ساکن در شهر مشهد در سال 1394 است. پس از انجام دادن پانزده مصاحبه با این کودکان، اشباع نظری حاصل شد و سپس بخش های متوالی و تقطیع بندی شدة مؤثر بر روی آوردن کودکان به کار به صورت خرده روایت استخراج شد و از این طریق فرایندهای کلی کودک کار شدن به صورت پیرنگ مشخص شد. براساس یافته های تحقیق می توان چهار فرایند کلی را برای کودک کار شدن درنظر گرفت که عبارت اند از: 1. فرایند کودکان خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی؛ در این فرایند، فقر اقتصادی در کنار اعتیاد موجود در خانواده موجب استفاده از کودک به عنوان نیروی کار می شود. 2. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ کارکردن در آن ها وجود دارد؛ در این گونه خانواده ها، کارکردن از کودکی در فرد نهادینه می شود و کودک به دلیل کسب مطلوبیت در خانواده به کارکردن روی می آورد. 3. فرایند کودکانی که والدین آن ها در قبال کودک خود بی مسئولیت اند؛ کودک در این گونه خانواده ها به دلیل کسب مزایای اقتصادی و اجتماعی برای خود به کارکردن روی می آورد؛ زیرا والدین بی مسئولیت کودک، شرایط رفاهی مناسبی را برای او فراهم نمی کنند. 4. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ تکدی گری در بین آن ها وجود دارد. در این گونه خانواده ها کودک به کارکردن وادار می شود تا برای خانواده درآمد کسب کند.
فعالیت های کشاورزی دهستان ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی آسیب های پیش روی کودکان کار روستایی در فعالیت های کشاورزی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار 5 تا 18 سال (934نفر) و والدین کودکانی که در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کار کودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 272 نفر تعیین شد. در بین والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه 30 نفر بودند که به صورت تمام شماری بررسی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از تأیید متخصصان بهره گرفته و. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (88/0=α). برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 18 نرم افزار SPSS استفاده شد. هرسه گروه، مشکلات بدنی (مشکلات پوستی و کمردرد و زانودرد) را به عنوان مهم ترین مشکلات عنوان کردند و بعداز آن به ترتیب مشکلات روان شناختی (عصبی و خشن شدن کودک و ازبین رفتن خلاقیت و احساس حقارت)، اجتماعی و فرهنگی (ادامه یافتن چرخه کار کودکان برای نسل های پی درپی، یادگیری کلمات توهین آمیز، عملکرد ضعیف تحصیلی) و اقتصادی (افزایش هزینه های تحصیل، افزایش هزینه های درمان خانوار) در اولویت قرار گرفتند. اگرچه نمی توان پدیده کار کودکان در محیط روستایی را حذف کرد، اما رعایت اصول ارگونومی مربوط به محیط کار می تواند میزان آسیب های وارده بر کودکان را کاهش دهد.
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی نسبت به کودکان کار شهر تهران (مورد مطالعه: شرکت های همکار مدیریت شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی وضعیت مسئولیت پذیری شرکت های همکار شهرداری تهران نسبت به کودکان کار و همچنین بررسی چگونگی استفاده و ترویج اصل مسئولیت اجتماعی شرکتی برای کاهش پدیده کار کودک در سطح شهر تهران می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش کیفی است که با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و مطلعین کلیدی از بین فعالین سازمان های مردم نهاد، کارشناسان و مدیران و خبرگان دانشگاهی انتخاب شدند. انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت که این امر با انجام 25 مصاحبه محقق شد. برای تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده از روش تحلیل مضمونی استفاده شد که در نهایت پنج مقوله کلی در دو دسته چیستی و چرایی مرتبط با موضوع پژوهش استخراج گردید. مقولات بدست آمده عبارت اند از: سه نسلی شدن پدیده کار کودک، زنجیره تأمین معیوب، زمینه های اثربخشی CSR ، سیاست های رفاهی- اقتصادی منجر به کار کودک، فقدان بستر مناسب عمل به CSR . نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر ماهیت و علل کار کودک و نحوه ارتباط آن با شرکت های همکار مدیریت شهری است. علاوه بر این، ماهیت مسئولیت اجتماعی در ارتباط با کودکان کار را تشریح کرده و نشان می دهد که زمینه عمل به مسئولیت اجتماعی برای این شرکت ها مهیاست یا خیر.
امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کار کودکان یک موضوع مهم جهانی است، زیرا بر بهزیستی جسمی، روانی، و اخلاقی کودکان تأثیر می گذارد و کودکان شاغل در معرض خطرات جسمی، تنش، و مشکلات روانی-اجتماعی قرار دارند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار با سایر همسالان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. برای انتخاب نمونه از مؤسسه کودکان کار شهرستان رشت 50 نفر در دامنه سنی 10 تا 12 سال و از میان همسالان آنها از یک مدرسه هم جوار نیز 50 نفر به روش در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، مقیاس امید کودکان (اشنایدر و همکاران، 1997)، پرسشنامه روابط دلبستگی (هالپرن و کاپنبرگ، 2006)، و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر کودکان - ویژه والدین و معلمان (راتر، 1975) بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که نمره شاخص کلی امید به آینده در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/002> P ) است و نمره کلی مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه والدین (0/003> P ) و از دیدگاه معلمان (0/001> P ) در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان، به طور معناداری بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های روابط دلبستگی، به غیر از واکنش هیجانی در کودکان کار از سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/001> P )، و میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه معلمان در کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری بیشتر است (0/002> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، می توان گفت که شرایط سخت زندگی کودکان کار باعث می شود تا حمایت لازم و کافی را از خانواده و والدین حامی دریافت نکنند و این خلأ، موجب عدم شکل گیری دلبستگی ایمن با والدین شده و میزان امید به آینده را در آنها کاهش می دهد. از سویی دیگر، محیط کار برای کودکان سرشار از بدرفتاری های جسمی و جنسی است که موجب بروز مشکلات هیجانی-رفتاری در آنها می شود.
کودک کار سنتی و مدرن در حقوق موضوعه ایران و کنوانسیون بین المللی حقوق کودک
منبع:
حقوق و مطالعات نوین سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
علی رغم پیش بینی ممنوعیت کار کودکان در کنوانسیون حقوق کودک، متأسفانه همچنان شاهد افزایش تعداد کودکانی هستیم که به جبر خانواده و فقر به محیط کار روی می آورند. تا چندی پیش کودک کار به کودکانی اطلاق می شد که در سطح خیابان از طریق فروش کالا و یا جمع آوری زباله به امرار معاش می پرداختند که امروزه از این دسته از کودکان کار، به کودک کار سنتی یاد می کنند. اما با دسترسی آسان مردم به شبکه های اجتماعی گونه دیگری از کودکان کار به نام کودک کار مدرن پدید آمدند، کودکانی که تنها از نظر ظاهر با کودک کار سنتی تفاوت دارند و عناصر کارگر و کارفرما و انگیزه کسب درآمد همچنان در آن ها دیده می شود. هرچند در کشورمان، در زمینه کار کودک قوانین متفاوتی تصویب نموده اند و در ماده 1 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان به طور گسترده به مصادیق سوء استفاده از کودکان اشاره شده است، اما توجه چندانی به این معضل اجتماعی نمی شود. لذا قانونگذار داخلی با اصلاح قوانین و جرم انگاری برای کارفرمایان کودکان و نظارت کافی بر نهاد خانواده و فضای مجازی می تواند در مقابل تعرض به حریم خصوصی کودک بایستد. در کنوانسیون حقوق کودک، تدوین گران تعیین حداقل سن کار کودک را به قوانین داخلی کشورها واگذار نموده اند و این امر راه را برای اعمال سلیقه در زمینه تدوین حقوق کودک و حقوق کار در قوانین داخلی کشورها باز می گذارد. در نتیجه می توان گفت که کنوانسیون حقوق کودک به علت عدم تعیین چارچوب مشخص موفق عمل نمی کند و نیازمند اصلاحات می باشد.
ارزشیابی اثربخشی طرح سامان دهی کودکان خیابانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده کودکان خیابانی یکی از آسیب های اجتماعی جوامع مدرن و صنعتی است. در ایران، سازمان بهزیستی از سال 1384، متولی طرح سامان دهی کودکان خیابانی شده است. این مطالعه، میزان اثربخشی این طرح در نیل به اهدافش را بررسی کرده است. روش پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل کودکان خیابانی مراکز سامان دهی کودکان کار خیابانی بهزیستی استان های منتخب (سراسر کشور) و والدین یا سرپرستان این کودکان است. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته براساس اهداف طرح بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تغییر معنادار و مؤثری در وضعیت اشتغال به تحصیل کودکان ایجاد نشده است. بعد از مداخله در طرح، وضعیت کار کودک به صورت معناداری کاهش یافته است؛ به طوری که حدود 23 درصد کودکان بعد از مداخله کار نمی کنند. با توجه به هدف بهبود سامان یابی کودکان خیابانی، حدود 15 درصد کودکان از سرپرستی والدین بی کفایت خود خارج شده اند. درباره وضعیت طرح در دستیابی به هدف بهبود ظرفیت های خانواده، درمجموع تنها 20 درصد از خانواده های این کودکان با توجه به معیارها توانمند شدند. با توجه به یافته های این پژوهش می توان عنوان کرد که طرح سامان دهی کودکان خیابانی با وجود اینکه در نیل به برخی اهداف موفق بوده است، توانمندسازی کودکان و خانواده ها در سطح قابل قبولی صورت نگرفته است و در دستیابی به مجموع اهداف خود نیاز به برنامه ریزی تخصصی تر وجود دارد؛ بنابراین نیاز است با توجه به ارزشیابی طرح، تغییراتی در اهداف، تعاریف، نحوه عملکرد و خدمات تخصصی ایجاد شود. پیشنهاد می شود شاخص های کمی و کیفی قابل سنجش برای اهداف طرح سامان دهی کودکان خیابانی تعریف و رویکردهای مداخله مددکاری اجتماعی براساس دیدگاه های جدید تنظیم شود.
اثربخشی شفقت درمانی بر حرمت خود، همدلی، و بخشش کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
181-196
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان کار به فعالیت هایی مشغول هستند که با سن آنها تناسب ندارند، به همین دلیل از تجربه دوران کودکی بی بهره می مانند و در نتیجه سلامت روانی ، جسمی، و اجتماعی آنها در معرض خطر قرار دارند. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی شفقت درمانی بر حرمت خود ، همدلی، و بخشش در کودکان کار است. روش: روش این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران کار10 الی 14 ساله شهر تهران در سال 1398 بودند که 24 کودک از طریق نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، مقیاس بخشایش گری ری و همکاران (2001) و پرسشنامه واکنش پذیری بین فردی دیویس (1983) بوده است. در این پژوهش ابتدا از تمام کودکان پیش آزمون به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای مداخله شفقت درمانی به روش گیلبرت (2009) را دریافت کردند؛ این در حالی بود که کودکان گروه گواه، هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. در پایان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با ویرایش 19 نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در متغیر حرمت خود در مرحله پس آزمون نشان داد و شفقت درمانی موجب افزایش حرمت خود در گروه آزمایش شده است (45.69 = F ، 0.001 ≥ P ) . همچنین یافته ها نشان داد که تفاوت میانگین متغیرهای همدلی و بخشش بین گروه های آزمایش و گواه به لحاظ آماری معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به اینکه حرمت خود به شکل گسترده ای بر موفقیت کودکان در زمینه های بسیاری از جمله کیفیت روابط بین فردی و سازش یافتگی تاثیرگذار است، می توان نتیجه گیری کرد که شفقت درمانی برای کودکان آسیب دیده که شرم و خودانتقادگری زیادی دارند با اصلاح و افزایش تعامل های بین فردی باعث افزایش حرمت خود می شود.
پاسخ های نظام سیاست جنایی ایران در پیشگیری از بزهکاری کودکان کار و خیابانی
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
9 - 32
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سیاست جنایی و به طور ویژه سیاست جنایی مشارکتی، در صدد است تا با به کارگیری تمام ظرفیت های موجود از ارتکاب بزهکاری توسط کودکان کار و خیابان جلوگیری کرده و فعالیت های خود را از سطح فرهنگ سازی و تدوین قوانین تا اجرای عادلانه احکام قضایی و کیفری در رابطه با کودکان و نوجوانان مرتکب بزه در پیش گیرد. پژوهش حاضر باهدف واکاوی قوانین موجود، بررسی ظرفیت نهادهای دولتی و غیردولتی و به دنبال دستیابی به پاسخ سیاست جنایی ایران در پیشگیری از بزهکاری کودکان کار و خیابانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی – تحلیلی است که داده های آن به روش کتابخانه ای از اسناد و قوانین و مقررات مرتبط جمع آوری شد. یافته ها و نتایج: . برای پیشگیری کردن از بزهکاری کودکان کار، در کنار پاسخ های تقنینی و قضایی، باید به دنبال حذف عوامل بزه در میان کودکان بود. بزرگترین مشکل در مسیر کودکان، مشکلات اقتصادی و پیرو آن محرومیت از تحصیل و روی آوردن به کار خیابانی است. مهمترین پاسخ های سیاست جنایی در عرصه غیرکیفری، ایجاد شرایطی برای تربیت و جامعه پذیری کودکان کار بزهکار است که در صورت روی آوردن به بزه و اعمال مجرمانه از ارتکاب مجدد به جرم خودداری کنند و به بیان بهتر، منفعتی در ارتکاب به جرم کسب نکنند.
طراحی الگوی مدیریت خدمات اجتماعی در سازمان های مردم نهاد حوزه کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
85 - 150
حوزه های تخصصی:
سازمانهای مردم نهاد حوزه کودکان کار با گروه گسترده ای از کودکانِ در وضعیت دشوار در ارتباط هستند و نقش آنها در رشد بهینه و ترمیم آسیبهای این کودکان بسیار کلیدی است. مدیریت خدمات اجتماعی در سازمانهای مردم نهاد میتواند منجر به ارتقای اثربخشی اقدامات و فعالیتهای این سازمانها در راستای تحقق بهترین منافع و مصالح کودکان گردد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت خدمات اجتماعی برای کودکان کار است. این پژوهش از روش شناسی کیفی مبتنی بر استراتژی استقرایی و تحلیل تماتیک بهره برده است. یافته ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و عمیق، بحث گروهی متمرکز ومشاهده همراه با مشارکت پژوهشگر به دست آمده اند. با روش نمونه گیری هدفمند با14 مدیر، 7 کارشناس و 9 کودک در سازمانهای مردم نهاد کودکان کار مصاحبه قرار شد و یافته ها به شیوه تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سه تم اصلی در این پژوهش به دست آمد: الف) یاوری دانش بنیاد، ب) نظام تنظیم گری مشارکتی ج) بهره وری خردگرا از ظرفیت های جامعه. سپس بر اساس فرایند شبکه سازی تم ها، مدل مدیریت خدمات اجتماعی سازمانهای مردم نهاد کودکان کار طراحی گردید. در ادامه جهت اعتباربخشی، مدل به دست آمده با نظریه های مرتبط با حوزه های مدیریت سازمان های مردم نهاد، خدمات اجتماعی کودکان مورد تطبیق قرار گرفته و از این نظریات در تبیین مدل به دست آمده استفاده شده است. مطالعات بیشتری نیاز است تا بر چگونگی کاربرد این مدل در سازمانهای مردم نهاد فعال در بخش کودک کار تأکید شود.
کودکان کار به مثابه جرم حکومتی؛ مطالعه تفصیلی در لزوم پاسخ ساختاری به پدیده کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک تعریف کلی، کودک کار به شخصی اطلاق می شود که با سن کمتر از سن قانونی و بر خلاف میل خود، مجبور به انجام فعالیت شغلی و کاری است. با وجود ممنوعیت به کارگیری کودکان، شاید به دلایلی نظیر گستردگی این پدیده، ماهیت شبکه ای و مخفی سوءاستفاده کنندگان از کودکان کار، وجود رابطه خویشاوندی بین کودکان کار و سوءاستفاده کنندگان از آنها و ...، تعقیب کیفری مرتکبان جرم علیه این کودکان، نتوانسته و نمی تواند آن چنان که باید، موجبات پیشگیری یا کنترل این پدیده نامیمون را فراهم کند. از این رو، به نظر می رسد این پدیده به پاسخی فراتر از پاسخ صرف کیفری، آن هم تنها به سوءاستفاده کنندگان از این کودکان، نیاز دارد. در نوشتار حاضر، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به سمت این موضوع جهت گیری شده است که پاسخ مناسب به پدیده نامیمون کودکان کار، نیازمند ارائه پاسخ ساختاری به این پدیده در قالبِ در نظر گرفتن مسئولیت، به طور خاص مسئولیت کیفری، برای تمامی اشخاص، نهادها، سازمانها و قوای کشوری است که به نحوی در این موضوع مدخلیت دارند. در نهایت نیز، این چنین نتیجه گیری شده است که به رغم وجود خلأهای قانونی در این حوزه، امکان ارائه پاسخ کیفری، ولو به صورت حداقلی، برای اشخاص (اعم از حقیقی و حقوقی) در قبال کوتاهی آنها در خصوص پدیده کودکان کار وجود دارد.
گونه شناسی کار کودکان و آسیب های ناشی از آن بر کودکان کار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
115 - 158
حوزه های تخصصی:
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت بهره کشانه کودکان و مسائل و پیامدهای ناشی از هر یک از انواع مشاغل بر کودکان را شناسایی کند تا از طریق شناخت درست به طرحریزی اقدامات لازم برای هر گونه شغلی کودکان در راستای کاهش و حذف کار کودکان کمک نماید.پژوهش به روش کیفی بوده و از طریق مطالعه اسنادی که در آن نمونه گیری به شیوه تعمدی و نظری بوده و نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزه کار کودکان انجام شده است. داده ها به شیوه تحلیل تماتیک تجزیه و تحلیل شده و درنهایت بر اساس یافته های پژوهش گونه های کار کودکان در هفت دسته شامل کار کارگاهی، دستفروشی، کار در خیابان، زباله گردی، تکدی گری، کار کودکان خیابانی و هم چنین کار پنهان کودکان سنخ بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ضمن تأیید پژوهشهای پیشین، تلاش دارد تا بر اساس یک رویکرد کل نگر به مسئله شناخت واقع بینانه کار کودک بپردازد. به گونه ای که این شناخت مبنای پژوهش ها و اقدامات علمی و عملی سیاست گذاران و نهادهای متولی سلامت و رفاه کودکان قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری و تعهد به مدرسه کودکان کار شهر تهران
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری و تعهد به مدرسه کودکان کار بود. این پژوهش از لحاظ هدف، جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا و شیوه گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی کودکان کار شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود. که از بین جامعه هدف براساس نوع پژوهش، تعداد 30 کودک کار با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند، سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) قرار داده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه احساس تعهد به مدرسه بیرو و اختلالات رفتاری راتر استفاده شد. کودکان گروه آزمایشی، در هشت جلسه 45 دقیقه ای در دوره آموزش مهارت های زندگی به صورت حضوری، شرکت داده شدند. پس از انجام برنامه مداخله ای نتایج حاصل از دو گروه آزمایش و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی منجر به کاهش مشکلات رفتاری کودکان کار شده است؛ همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی باعث می شود احساس تعهد به مدرسه در بین کودکان کار افزایش پیدا کند.
حمایت های حقوق بشری از کودکان قربانی کار با رویکردی بر نظام جامع تأمین اجتماعی
قربانی شدن می تواند سلامت جسمی و روانی کودک را در معرض مخاطره قرار دهد. در این بین برخی از گروه های آسیب پذیر بیش از دیگران در معرض خطر قربانی شدن و آسیب های ناشی از آن قرار می گیرند. کودکان کار به خاطر وضعیت و نیازهای خاص خود مثل کم سن و سال بودن، انجام کار اجباری، فقر، نیاز به توجه و محبت در این سنین و نظایر آن از یک سو؛ و از سوی دیگر همنشینی با همسالان کژرو بیش از دیگران نیاز به محیطی امن برای رشد و شکوفایی دارند. یکی از مهمترین جنبه های حمایتی از کودکان کار قربانی حمایت هایی در قالب تأمین اجتماعی و پزشکی است. این گونه حمایت ها در کشورهای واجد دولت رفاه و تأمین اجتماعی در سطوح حداقلی به صورت امری رایج و عادی درآمده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که آیا حمایت های انجام شدن از کودکان در بزه دیده یا در معرض بزه دیده گی در سطح بین الملل کافی است و با استانداردهای یک زندگی حداقلی تناسب دارد یا خیر؟ به نظر می رسد حمایت های لازم از سطح گذار از ضروریات به سوی داشتن استاندادرهای مطلوب قابل قبول بوده است. هدف از انجام این پژوهش نیز تبیین این استانداردها و نواقص موجود می باشد. در این مقاله پس از تبیین و شناخت قربانیان، حقوق آنان را به لحاظ پزشکی در حد استانداردهای حقوق بشری مورد تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است.
شناسایی چالش ها و موانع آموزش کارآفرینی به کودکان کار (یک مطالعه ی پدیدار شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
47 - 67
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، فهم تجارب زیسته معلمان از چالش های آموزش کارآفرینی به کودکان کار بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. بدین-منظور، داده ها با مصاحبه از 15 نفر از معلمانی که سابقه تدریس و کار با کودکان کار را داشتند گردآوری شد و به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از پنج مقوله اصلی، از جمله چالشهای فردی و محیطی، چالش های محتوایی و رویه ای، چالش های ساختاری، چالش های روشی، چالش های اقتصادی و 25 مقوله فرعی شامل تغییر نگرش، تأثیر همسالان، بی توجهی به ویژگی های روان شناختی، برخورد خشن با کودکان کار، مقاومت والدین و سرپرستان، مجهز نبودن کارگاه ها، آشنا نبودن مربی با زندگی کودک کار، برنامه های آموزشی تخیلی، بی توجهی به نیازهای کودک، نگرش کوتاه-مدت به آموزش کارآفرینی، ملموس نبودن دستاوردهای آموزش کارآفرینی، مشکلات جایابی، بی توجهی به مربیان کارآزموده، ضعف برنامه ریزی، آموزش توده-ای، تضادهای قانونی و آیین نامه ای، ضعف ابزار مرتبط با تدریس کارآفرینی به کودک کار، بی توجهی به سن کودک کار، استفاده نکردن از آموزش عملی، مربی-محوری، بی توجهی به شیوه های مشارکتی، کمبود بودجه، نیاز شدید مالی کودکان کار به کار روزمزد، عدم حمایت مالی، اجتماعی و نگاه اقتصادی کوتاه مدت بود.
سیمای کودکان کار در شعر نوجوان ایران
در این جستار کوشش شده است تا با رویکردی آماری و توصیفی - تحلیلی، چگونگی رویکرد به کودکان کار در شعر نوجوان ایران تا سال 1390 بررسی شود. بدین منظور، پانزده تن از شاعران کودک و نوجوان گزینش شده و سپس از میان آن دسته از مجموعه هایی که برای گروه های سنی «ج تا ه» سروده شده بودند، یک تا پنج مجموعه شعری برگزیده انتخاب شد تا با در نظر گرفتن سیر تاریخی سرودن اشعار، تحول این مضمون تا سال1390 بررسی شود. همچنین به پرسش هایی نظیر اینکه شعر نوجوان، منعکس کننده کدام یک از وجوه زندگی کودکان کار است و ازنظر توجه به معیارهای زیبایی شناختی چه تحولاتی در نحوه پرداختن به این موضوع در شعر نوجوان دیده می شود، پاسخ دهیم؛ نتایج نشان داد که شاعران در پرداختن به این واقعیت بارز اجتماعی تا حدّی غافل مانده اند. تنها تعداد اندکی از شاعران با رعایت وجه ادبی و دانش اجتماعی اثری برجسته خلق کرده ا ند. تنوع در نوع نگرش و تکراری نبودن محتوای آثاری با این موضوع، نشان از تأثر حقیقی شاعران از رنج ها و مشکلات این کودکان دارد و این امر موجب آفرینش آثاری تصویری و خلاق و ظرفیت های زیبایی شناختی آن ها را بالا کشیده است.