مقالات
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید در کشورهای مختلف برحسب ضرورت ها و کارکردهای آنها احداث می شود و این سیاست می تواند از کشوری به کشور دیگر و حتی از منطقه ای در یک کشور به منطقه دیگر در همان کشور تفاوت داشته باشد و ضرورت یا عدم ضرورت آن متناسب با شرایط اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مردم مشخص می شود. امروز، هدف از ایجاد شهرهای جدید، تحقق ایده سکونت گا ههای ایده آل یا مدینه فاضله نیست، بلکه تمرکززدایی از مراکز شهری بزرگ و ایجاد انتظام فضایی ، هدف و آرمان اصلی آن است. این مقاله، با استفاده از مدل آنتروپی و تحلیل سلسله مراتبی، ضمن تحلیل شکاف های سکونتگاهی در نظام شهری استان آذربایجان شرقی، به ارزیابی نقش شهرجدید سهند در انتظام فضایی منطقه شهری تبریز می پردازد. نتایج حاکی است اگر چه احداث شهر جدید سهند مطابق با تئوریهای انتظام فضایی بخصوص تنوری فضایی هیلهورست صورت گرفته است، ولی تاکنون سرمایه گذاری های هنگفت در شهر جدید سهند، تاثیر بسیار ناچیزی در تعادل بخشی به سازمان فضایی شهرها و سلسله مراتب آنها در استان داشته است و تا پایان برنامه چهارم تنها 40 درصد اهداف مورد نظر در بخش جمعیت پذیری شهرهای جدید محقق شده است. توجه به تقویت شهرهای میانی به عنوان جایگزین شهرهای جدید از جمله پیشنهادهای جدی این مقاله برای مناطق شهری بزرگ است.
مکان یابی بهینه محـل برای دفن بهداشتی پسـماند های جـامد شــهری کرمانشاه به روش تجربی بر اساس ویژگی های ژئومورفولوژی منطقه
حوزه های تخصصی:
شهر کرمانشاه با جمعیتی معادل 766706 نفر در سال 138 5 ، روزانه 500 تا 600 تن زباله تولید می کند. این زباله ها در بخش جنوب ی شهر کرمانشاه و به فاصله حدود 15 کیلومتری از آن روی دامنه شمالی کوه سفید انباشته می شوند. آلودگی زیست - محیطی، آلودگی آب سراب قنبر و هزینه زیاد حمل زباله، از جمله مشکلات ناشی از مکان گزینی نادرست این محل به شمار می رود. در این پژوهش، سعی شده است تا به کمک GIS و با توجه به ویژگی های ژئومرفولوژی منطقه، مکان بهتری برای دفن بهداشتی زباله های شهر کرمانشاه در نظر گرفته شود. برای این کار، ابتدا نقشه ژئومرفولوژی محدوده شهرستان کرمانشاه با شناسایی هشت پهنه لندفرم، شامل: دشت سیلابی، دشت تراکمی، دشت فرسایشی هموار، دشت فرسایشی ناهموار، مخروط افکنه آبرفتی، دامنه منظم، دامنه لغزشی و دامنه نامنظم تهیه گردیده است. طبق این بررسی و با غربال شدن چهار معیار حذفی در این گونه مکان یابی ها، مانند: آب زیر زمینی، خاک، شیب و جنس زمین، دشت فرسایشی ناهموار نیمه جنوبی شهر کرمانشاه، پهنه مناسبی برای دفن بهداشتی زباله تشخیص داده شده است. سپس با استفاده از یازده متغیر: شیب، زمین شناسی، خاک، فاصله از راه، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، بارش، فاصله از سکونتگاه ها، جهت باد، فاصله از چاه و واحد های ژئومورفولوژی، به روش همپوشانی در محیط GIS مبادرت به انتخاب سه مکان مناسب در سطح دشت فرسایشی ناهموار بخش جنوب شرق شهر کرمانشاه و به فاصله حدود 3 کیلومتری از مرکز شهر گردید. سرانجام از طریق بررسی های میدانی، ویژگی های این سه مکان از نظر شش معیار: چشم انداز، اکولوژی، مالکیت زمین، ارزش ملک، فاصله از مراکز گردشگری، فراهم بودن خاک لازم برای دفن زباله، مشخص شدند و با توجه به معیارهای موجود در انتخاب مکان، امتیاز نهایی برای هر سایت محاسبه گردید و به ترتیب اولویت برای دفن بهداشتی زباله معرفی شدند.
مدل سازی توسعه کالبدی و تعیین مکان بهینه برای اسکان جمعیت شــهر سردشت تا افق 1400 به روش دلفی و منطق بولین در محیط GIS
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی حادث شده در شهرهای کشور، عدم جهت دهی مناسب و علم توسعه کالبدی آنها بوده است، که آثاری، همچون: تخریب زمینهای کشاورزی، رشد و گسترش شهرها در ارتفاعات با شیبهای زیاد، ادغام روستاها در کالبد شهرها، مشکلات زیست- محیطی و مخاطرات طبیعی، افزایش هزینه زیرساختها وخدمات شهری و عدم استفاده بهینه از زمین و ... را به دنبال داشته است. رعایت نکردن اصول شهرسازی یا ناتوانی در به کارگیری اصول، عدم بهرهمندی مشاوران از ابزارهای قوی تحلیل مناسبت محیطی و مسائل اجتماعی، اقتصادی و حقوقی، از اهم عوامل مؤثر در این زمینه بوده است. هدف این مقاله، تعیین الگوی مناسب برای جهتدهی توسعه کالبدی شهرهای کشور است که به صورت موردی، بر روی شهر سردشت انجام شده است. نوع تحقیق توسعهای ـ کاربردی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق محدوده 670 هکتاری اطراف شهر سردشت (جهات مختلف) بوده که با تشخیص ضرورت توسعه افقی شهر به دلیل نبود فضاهای کافی، در محیط GIS و با استفاده از روش تصمیمگیری دلفی و منطق بولین اقدام به تعیین جهت توسعه افقی شهر در آینده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بستر و فضای جغرافیایی شهر به لحاظ شرایط طبیعی ـ محیطی، پتانسیل اسکان جمعیت با توجه به رشد پیشبینی شده جمعیت ( 4/1 ) تا افق 1400 را نخواهد داشت. از یک طرف، محاط بودن شهر به وسیله عوارض طبیعی و ژئومورفولوژیک محیط پیرامون و از طرف دیگر، کمبودهای شدید شهر به لحاظ سرانه کاربریها، تجهیزات، تاٌسیسات و امکانات و خدمات و مهمتر از همه، سرپناه(مسکن) تا افق1400، شهر را با محدویتهای جدی روبه رو میسازد.
جنبش پیاده گستری، رویکردی نو در احیاء مراکز شهری؛ مورد مطالعه پیاده راه تربیت تبریز
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع احیای بافتهای مرکزی شهرها و توسعه پایدار آن، به صورت یک مساله ای مهم در برنامهریزی های شهری درآمده است. در طول دهههای گذشته، اتکای بیش از حد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده که افول ارزشهای اجتماعی، فرهنگی، بصری و کاهش کیفیت محیط شهری را در این بافتها به همراه داشت، انتقادات زیادی از سوی صاحبنظران مسائل شهری را در مورد شهرسازی مدرن مطرح ساخته است. شدت این انتقادات بیشتر متوجه کیفیات کالبدی- فضایی و جنبههای نامطلوب اجتماعی حاصل از این نظام شهرسازی بوده است. در این راستا، از راهکارهایی که برای طرح شهر مطلوب شهروندان در برابر اوضاع نابسامان شهرسازی مدرن، در عرصه شهرسازی جهان مطرح شده، میتوان به «جنبش پیادهگستری» اشاره نمود. این جنبش، نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این زمینه، مقاله حاضر، با روش تحلیلی- اسنادی و با استناد به مطالعات و بررسیهای میدانی در رابطه با محور پیاده تربیت، با هدف بررسی و شناخت بیشتر خاستگاه مکانی و زمانی زایش و پویش محورهای پیاده به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی و تعاملات اجتماعی شهرها در راستای انتظام بخشی و ساماندهی مراکز کهن شهری به رشته تحریر درآمده است. یافتههای تحقیق، حاکی از آن است که ساماندهی این محور در بافت مرکزی شهر موجب انطباق آن با سیاستهای پیادهگستری شده است؛ به گونه ای که پس از اجرای آن، مکانهای تجاری و کاربری های مرتبط با آن رونق گرفته است و با این روند، پیادهراه تربیت، نوید بخش چشم انداز روشن توسعه فضاهای تجاری و تفریحی بوده، با پذیرش گروههای مختلفی از شهروندان، زمینهای برای بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی و غنا بخشیدن به فضای شهری در بافت قدیم فراهم نموده است.
تاثیر مناطق نمونه گردشگری در محرومیت زدایی از دیدگاه اجتماعات محلی (مطالعه موردی: منطقه اورامان تخت کردستان)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان بزرگترین و پیچیدهترین صنعت دنیا به شمار می رود. تنوع ابعاد و پیچیدگیهای صنعت گردشگری متناسب با مناطق جغرافیایی، زمینههای ویژهای برای برنامهریزی و مدیریت گردشگری میطلبد. در مناطقی که پتانسیلهای بالقوه فراوانی برای توسعه صنعت گردشگری دارند، اما روند مطلوبی را طی ننمودهاند، باید به دنبال عوامل و عناصری گشت، که سبب سرعت بخشیدن به حرکت کند جریان گردشگری هستند. هر چند توسعه گردشگری در مناطق مختلف راه حل کلی برای همه مسائل نیست، اما راهبردهای نوینی پیشروی برنامهریزان و تصمیمگیران مرتبط میگذارد، که برای توسعه پایدار و کاهش محرومیت مناطق میتواند مؤثر باشد. بر این اساس، هدف مقاله، بررسی وضعیت مناطق نمونه گردشگری در جهت محرومیتزدایی از دیدگاه اجتماعات محلی است؛ به گونهای که سبب توسعه گردشگری و افزایش اشتغال محلی با شیوههای مشارکتی گردد. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانهای و بررسیهای میدانی است. مطالعه موردی شامل منطقه نمونه گردشگردی اورامانتخت است. دادهها و اطلاعات به طرق مختلف مراجعه به سازمانها و مراکز مرتبط و بررسیهای پیمایشی و پرسشنامه جمعآوری شدند، با استفاده از شیوه ارزیابی مشارکتی (PRA) قابلیتها و توانمندیهای منطقه اورامان در زمینه ایجاد اشتغال و به تبع آن محرومیتزدایی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. آثار مؤلفههای قابل انتظار در هفت گروه عمده و 71 زیرگروه بر اساس جاذبههای گردشگری (9 دسته) منطقه اورامان در جهت محرومیتزدایی بر اساس میانگین نمره (اهمیت)، وضعیت CPM مؤلفهها، ظرفیت ایجاد شده در منطقه و میانگین کل ارزشیابی شدند. نتایج نشان میدهد، با توجه به ویژگیهای جغرافیایی و ظرفیت تحمل منطقه، ارزیابی CPM حکایت از غلبه همزمان فعالیتهای بخش گردشگری در منطقه مبتنی بر الگوی زنجیرهای و منبعگرا بودن دارد.
اثرات آموزش های غیر رسمی بر توسعه اقتصادی روستاها (مطالعه موردی روستاهای شهرستان فریدن استان اصفهان)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های مورد عمل وزارت جهاد کشاورزی برای افزایش میزان عملکرد و بهره وری از منابع در مناطق روستایی، برگزاری آموزشهای غیر رسمی است. این تحقیق با هدف شناسایی آثار و پیامدهای اقتصادی این آموزشها در چارچوب پژوهش ارزشیابی و با استفاده از الگوی ارزشیابی شبه تجربی انجام گرفته است. در این الگو با تکمیل 262 پرسشنامه از خانوارهای روستایی در شهرستان فریدن، در قالب گروه تجربی و شاهد، اطلاعات لازم جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در شاخص افزایش تولیدات دامی، تفاوت مشاهده شده بین دو گروه معنی دار و آموزشهای غیر رسمی در زمینه افزایش تولیدات دامی فراگیران مؤثر است. در شاخص بهبود و افزایش درآمد نیز تفاوت مشاهده شده بین دو گروه معنی دار و این آموزشها در بهبود نسبی درآمد دامداران روستایی مؤثر است. در شاخص افزایش سرمایه گذاری در امور دامداری تفاوت مشاهده شده بین دو گروه در خصوص متغیرهای دریافت وام، سرمایه گذاری در احداث جایگاه دام، سرمایه گذاری در بهسازی جایگاه دام، سرمایه گذاری در خرید وسایل و تجهیزات و سرمایه گذاری در سایر فعالیتهای دامداری، معنی دار و تنها درخصوص متغیر تمایل به دریافت دام دامداری و تمایل به افزایش دام تفاوت معنی دار است. لذا با توجه به اینکه آموزشهای غیر رسمی به عنوان یکی از روشهای مؤثر در بهبود و ارتقای سطح تولید و بهره وری نهایی، نوسازی شیوه های گوناگون تولید و توسعه اجتماعی و فرهنگی روستایی مؤثر است، فراهم نمودن امکانات کافی و مناسب در چهارچوب یک برنامه مشخص و مدون، ارائه این خدمات توسط اتحادیه های صنفی، شرکتهای تعاونی، سازمانهای غیر دولتی همراه با رفع مسائل و مشکلات دامداران و ارائه وسایل و ابزار خاص به صورت رایگان یا یارانه دار به فراگیران مد نظر قرار گیرد.
بررسی عوامل اجتماعی– اقتصادی– ترافیکی موثر بر تداوم سفرهای طولانی آونگی شغلی (نمونه شهر وزوان در سال 1387)
حوزه های تخصصی:
سفرهای شغلی طولانی آونگی، نوعی از سفرهای شهری، بین شهری و یا میان شهری برای انجام شغل است که معمولاً به طور روزانه انجام می پذیرد و حداقل در کوتاه مدت سفرهای ناگزیری هستند و در حوزه های مادر شهری به طور نمایان تری وجود دارند. در این مقاله، به بررسی کلی سفرهای شغلی آونگی، عوامل تداوم آن برای اهالی وزوان و در واقع، تحلیل عدم تبدیل آن به مهاجرت در شهر وزوان و تاثیر عوامل جهت جغرافیایی سفرها و میزان رضایت از این سفرها بر آن پرداخته شده است. روش تحقیق در این مطالعه به صورت پیمایشی و از طریق تکمیل پرسشنامه از شاغلین ساکن در شهر وزوان - که سفر شغلی به خارج از شهر انجام می دهند انجام شده است - برای سنجش ارتباط بین متغیرها و تاثیر آنها بر متغیر وابسته (علاقه به ادامه سفر شغلی) از آزمونهای آماری همبستگی و رگرسیون خطی استفاده شده است. در زمینه تاثیر عوامل از روش تحلیل مسیر و مدل سازی بهره گرفته شده و مدل نهایی از طریق مسیر یابی نهایی ارائه شده است. نتیجه مطالعه آن است که پدیده سفرهای شغلی خارج از شهر وزوان پدیده ای غالب است که از یک سو، ناشی از نبود فرصتهای شغلی در این شهر و از سوی دیگر، به خاطر جاذبه قوی حوزه مادر شهری اصفهان است. این امر علی رغم عدم رضایت نسبی از مشاغل و فواصل نسبتاً دور مشاغل، هنوز ادامه دارد. در این میان، عامل اصلی در تداوم این سفرها، تمایل خانواده ها و خود شاغلان در باقی ماندن در شهر وزوان است. طبق داده های مربوط به فراوانی ها، 82 درصد؛ یعنی 173 نفر از افراد خانواده هایشان رضایت ناچیزی در مورد سفرهای شغلی سرپرستشان داشته اند. علی رغم آنکه اکثرمسافران شغلی یا۱۷۳نفر ازآنان نیز رضایت کمی ازسفرشان دارند، ولی نتایج حاصل ازضریب رگرسیونی نشان داد که بین دو متغیر رضایت خانواده در باقی ماندن در محل سکونت، با متغیر علاقه به سفر رابطه قوی و مستقیم (672/0) وجود دارد که عامل اصلی علاقه به ادامه سفرهای شغلی درشهر وزوان است .