فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
292 - 305
حوزههای تخصصی:
هدف: خودرهبری در بهبود عملکرد اعضای هیات علمی نقش مهم و موثری ایفا می کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد و دولتی شهر کرج بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 12 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 سوال بود که مصاحبه ها به صورت انفرادی انجام و روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی دارای 53 کد باز یا شاخص، 14 کد محوری یا مولفه و 8 کد انتخابی یا بعد بود. ابعاد خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی شامل توسعه شخصی (با دو مولفه خودمدیریتی و خودهدایتی)، توسعه حرفه ای (با دو مولفه استراتژی حرفه ای و مهارت های حرفه ای و اجتماعی)، اخلاق مداری (با سه مولفه اخلاق مداری حرفه ای، اخلاق مداری روابطی و مهارت های تفکر انتقادی)، بهبود عملکرد (با دو مولفه اثربخشی و کارآمدی)، تحول گرا (با دو مولفه راهبرد رفتارمحور و خودانگیزی)، برنامه گرا (با یک مولفه هدفمند)، خودآگاهی (با یک مولفه شناخت انگیزه و رفتار خود) و اصلاح گر و هم افزا (با یک مولفه خودنظارتی و خودکنترلی) بودند. در نهایت، برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی 29 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی شامل شناخت خود، خودانگیزشی، خودکنترلی، اثربخشی، هدف گذاری، اصلاح و تحول، اخلاق مداری و خودشکوفایی شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی، برای بهبود خودرهبری در اعضای هیات علمی می توان زمینه را برای تحقق ابعاد، مولفه ها و مقوله های شناسایی شده فراهم کرد.
آسیب پذیری زنان سرپرست خانوار و دلالت های سیاست گذاری آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
313 - 338
اهمیت زنان سرپرست خانوار در تامین نیازهای اصلی اعضای خانوار از یک سو و محدودیت هایی که در بیشتر زمینه های اجتماعی-اقتصادی با آن رو به رو هستند، توجه به مسائل زنان سرپرست خانوار را در اغلب جوامع از جمله کشور ما ضروری کرده است. هدف این مطالعه استفاده از روش مرور نظام مند جهت بررسی و ارزیابی پیشنهادات سیاستی است که در ایران برای زنان سرپرست خانوار مطرح شده است. در مجموع 296 مقاله و 5 گزارش شناسایی شدند. در مرحله بازبینی و واجد شرایط بودن، تعداد کل متون انتخاب شده 79 متن در نظر گرفته شد که از این تعداد 62 مطالعه از روش کمی و 17 مطالعه از روش کیفی استفاده کرده اند. بر مبنای مطالعاتی که پیشنهادات سیاستی مطرح کرده بودند، ویژگی های زنان سرپرست خانوار، محورهای آسیب پذیری، ارزیابی سیاست گذاری ها و پیشنهادات مشخص شدند. یافته ها نشان داد که پیشنهادات سیاستی بیشتر براساس مشخصه های کم سوادی، غیر شاغل بودن و قرار داشتن در سنین میانسالی مطرح شده اند. بر مبنای محورهای آسیب پذیری، زنان سرپرست خانوار در بسیاری از موارد بیش از آن که از نظر مادی آسیب پذیر باشند، از نظر روانی و اجتماعی آسیب پذیر هستند. ارزیابی سیاست گذاری ها برای زنان سرپرست خانوار نشان داد که بیشترین مداخلات برای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار معطوف به حوزه اقتصادی بوده است و عمدتاً در قالب پرداخت های مالی دنبال شده اند و به سایر جنبه های توانمندسازی زنان توجه کافی نکرده اند در حالی که توانمندسازی زنان سرپرست خانوار هنگامی به موفقیت مورد انتظار دست می یابد که به طور همزمان به سلامت روانی و بهبود جایگاه اجتماعی و اقتصادی آن ها توجه کند.
The Comparative Study of White Marriage News based on Effective News Components in the Persian Section of Al-Alam, Persian BBC and Voice of America News Sites(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of present research was the comparative study of white marriage news based on effective news components in the Persian section of Al-Alam, Persian BBC and Voice of America news sites. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was quantitative. The research community was the white marriage news of Persian section of Al-Alam, Persian BBC and Voice of America news sites in 2017 and 2018 years. The research sample was all related news to white marriage, which were selected by census sampling method. The research tool was observation and recording of white marriage news in the Persian section of the mentioned sites, whose face validity was confirmed by experts and its reliability was estimated by the coefficient of agreement between the two coders 0.92. Finally, the data were analyzed by non-parametric test of chi-square in SPSS software. Findings: The comparative results showed that the Persian BBC news site has the most emphasis and Al-Alam news site has the least emphasis on white marriage based on the component of news rate and between them there was significant difference in terms of components of presentation style, news index, news values, news elements, news sources, news orientation, content bias, news type, news volume and news tactics (P<0.05). In addition, there was no significant difference between the three news sites in terms of emphasis on white marriage based on the component of inductive load of headline (P>0.05). Conclusion: The results showed the more emphasis of Persian BBC news sites and less emphasis of Al-Alam news sites on white marriage according to effective news components. These results indicated that the more damage of Persian BBC news site about white marriage and its consequences for families.
تحولات دین داری در بین دو نسل از زنان: مطالعه ی موردی: زنان منطقه ی 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول دین داری زنان در نسل های مختلف مسأله ی اصلی این تحقیق است و پژوهش با هدف شناسایی تحولات دین داری در بین زنان ساکن در منطقه ی 4 تهران انجام شده است تا بررسی شود که آیا بین دین داری دو نسل از زنان تفاوت قابل اعتنایی وجود دارد یا خیر. رویکرد روشی، کیفی و روش تحقیق، تحلیل روایت و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه ی روایی و روش نمونه گیری هدفمند به شیوه ی گلوله برفی بوده است. 40 نفر از زنان دو نسل (مادران متولد دهه ی 40 و 50 و دختران متولد دهه ی 60) برای مصاحبه انتخاب شدند. از مجموع 20 نفر از دختران، 2 نفر هیچ دینی را قبول نداشتند و نوگروندگان حاد (تحول یافته ی کامل در نظام اعتقادی) و 18 نفر نیز نوگروندگان غیرحاد (تحول یافته در درون نظام اعتقادی) بوده اند که در برخی امور دینی دچار تردید شده اند و اکنون به نحو گزینشی و بیشتر عقلانی دین داراند. از میان 20 نفر از مادران، 17 نفر نوگروی غیرحاد و صعودی داشته و دین داری 3 نفر نیز به صورت نزولی تحول یافته است. آنان درمورد حجاب و برخی از آیه های قرآنی مربوط به حقوق زنان، دچار شک و تردید جدی شده اند. بررسی تطبیقی تحولات دین داری میان مادران و دختران نشان می دهد که دختران به دلایلی چون حضور در دانشگاه، ارتقای سطح سواد و تحصیلات، تقویت روحیه ی پرسش گری و نقادی، تجربه ی تحول در دین داری را از سر گذرانده اند و به نقادی و بازاندیشی در دین داری خود اقدام نموده اند، به گونه ای که بخش مهمی از باورها و اعمال دینی ای را که در گذشته به سهولت و بدون هرگونه پرسش گری انجام می داده اند، کنار نهاده اند. در مقابل، از آن جا که مادران جامعه پذیری دینی و نیز تجربه ها و زیست جهان متفاوتی داشته اند و به دلایلی نتوانسته اند در محیط های دانشگاهی حاضر شوند، بازاندیشی چندانی در دین داری شان وجود نداشته است. در نتیجه، تحولات دین داری شان در مقایسه با دختران چندان مشهود و اساسی و همه جانبه نبوده است.
واکاوی چگونگی مدیریت منابع مالی در خانواده های ناتنی، یک نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده ی ناتنی به جهت ساختار متفاوت خود نسبت به خانواده های حاصل از ازدواج اول، دارای وضعیت پیچیده تری است. یکی از ابعاد حائز اهمیت این نوع از خانواده ها که بر روابط زوجین، والد ناتنی- فرزند ناتنی و به طورکلی ساختار خانواده اثرگذار است، کنترل مسائل پولی و مالی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف واکاوی چگونگی مدیریت منابع مالی در خانواده های ناتنی طراحی شده است. روش پژوهش، کیفی و به شیوه ی نظریه ی زمینه ای انجام شده است. 15 نفر از مردان ساکن در شهر اصفهان که دارای تجربه ی ازدواج مجدد پس از طلاق و زندگی در خانواده با حضور فرزند ناتنی بودند، به صورت هدفمند و به شیوه ی نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده های پژوهش ازطریق مصاحبه های عمیق گردآوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. نتایج نشان داد مردان در پی عواملی از جمله انتظارات مالی تحمیلی، وارسی تخصیص منابع مالی، حمایت های مالی نامناسب، اعمال قدرت زنان و... دچار نوعی هراس شده بودند که به زعم آنان منجر به خدشه دار شدن ساختار سنتی خانواده شده، اقتدار و محوریت تصمیم گیری از آن-ها سلب شده بود. در این میان، زنان نیز به طور ویژه با کسب سرمایه ی اقتصادی وارد رقابت با مردان شده و با شیوه های قدرت مدارانه مدیریت امور مالی، فضای رقابتی خانواده را تشدید کرده بودند. اگرچه راهبردهای اتخاذشده منجر به توافق های مصلحتی میان زوجین شده بود، اما ازآنجاکه کنترل مسائل پولی ناشی از وجود فرزندان ناتنی است، به نظر می رسد رقابت بر سر کسب اقتدار اقتصادی در خانواده های ناتنی دائمی است؛ در نتیجه منجر به قطبی شدن فضای خانواده می شود.
پیمایش جامعه شناختی فاصله اجتماعی بین قومی در دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 167
حوزههای تخصصی:
فاصله اجتماعی همان درجه دوری و نزدیکی افراد و گروهایی قومی است. ایران جامعه ای چند قومی با ساختار جغرافیایی قومی متفاوت و همراه با مناسک قومی متنوع است. همین امر وجود فاصله اجتماعی را امری طبیعی نموده است. دانشگاه محل حضور افراد با گروه های قومی متنوع است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش پیمایش جامعه شناختی فاصله اجتماعی بین دانشجویان است. روش پژوهش از نوع پیمایش (کمی) و ابزار آن پرسشنامه است. سطح پایایی متغیرها با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران برابر با 461 نفر تعیین گردید. یافته ها نشان می دهد میانگین فاصله اجتماعی در بین مردان بیشتر از زنان؛ در بین روستاییان بیشتر از شهری و در بین افراد مجرد بیشتر از متأهل است. یافته ها همچنین حکایت دارد رابطه بین سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت)، تعصب اجتماعی، تصورات قالبی، تبعیض اجتماعی، اختلافات تاریخی و شناخت و آگاهی اجتماعی با فاصله اجتماعی معنی دار است. نتایج رگرسیون نشان می دهد ضریب تعیین برابر با 0.349 است.یافته ها همچنین حکایت دارد رابطه بین سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت)، تعصب اجتماعی، تصورات قالبی، تبعیض اجتماعی، اختلافات تاریخی و شناخت و آگاهی اجتماعی با فاصله اجتماعی معنی دار است. نتایج رگرسیون نشان می دهد ضریب تعیین برابر با 0.349 است.
طراحی سناریوهای آینده آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۳۰-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش کلیدی آموزش عالی، مطالعه آینده دانشگاه ها و درک مسائل پیش روی آن ها اهمیت بالایی دارد. هدف این پژوهش تدوین سناریوهای آینده آموزش عالی در افق ده سال آینده کشور می باشد. با توجه به کیفی بودن تحقیق حاضر و حوزه آینده پژوهی؛ برای طراحی سناریوها از روش شبکه جهانی کسب وکار (GBN) استفاده شده که رایج ترین و کارآمدترین روش سناریو پردازی، خصوصاً در حوزه آموزش عالی کشور است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان آموزش عالی است که با استفاده از روش گلوله برفی تعداد 16 نفر از خبرگان مورد مصاحبه بدون ساختار قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ساختار نیافته با استفاده از روش تحلیل تم مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است؛ که درنهایت منجر به فهرستی از عوامل کلیدی در هفت حوزه (اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژی، سیاسی، قانونی و مدیریتی، مؤسسات حوزه آموزش عالی) و 33 عامل فرعی گردیده است. بحرانی ترین پیشران های آموزش عالی از حیث عدم قطعیت و میزان اهمیت شامل: عدم وجود سیاست های پایدار، سرمایه گذاری در تکنولوژی های نوین است. با استفاده از عدم قطعیت های بحرانی و ایجاد ماتریس سناریو و رجوع به همه عوامل و اطلاعات جمع آوری شده در مراحل قبل چهار متغیر پیشران بحرانی به نام های سرزمین دانش، سایه های خاکستری، دهکده سوخته، آب راکد تدوین گردید.
Presenting a Model of Sociological Factors Affecting Employment on the Attitude towards Unemployment Status of the Children of Devotees in Bushehr Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present research was to present a model of sociological factors affecting employment on the attitude towards unemployment status of children of devotees. Methodology: This was an applied correlational cross-sectional study. The study population included 835 unemployed children of devotees of Bushehr province in 2020. The sample size was estimated 332 people who were selected by multi-stage cluster random sampling method and based on Cochran's formula. The data were collected using demographic information form and a researcher-made questionnaires of sociological factors of employment and attitude towards unemployment and were analyzed using Pearson correlation coefficients and path analysis in SPSS and AMOS software. Findings: The results showed that the model of sociological factors affecting employment the attitude towards unemployment status in the children of devotees had a good fit. Also, all six sociological factors, including increasing young population, social class, government measures, social environment, self-employment bank facilities, and religious and cultural backgrounds, had a direct and significant effect on the attitude towards unemployment status in the children of devotees (P<0.05). Conclusion: The results revealed that the authorities in charge of planning jobs for the children of devotees can provide appropriate conditions to improve the sociological factors affecting employment in order to improve their attitude towards unemployment status.
جنبش تنباکو و پیداییِ «مردم» در عرصه سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
195-217
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسیِ ظهور پدیده ای نو در عرصه سیاست و مناسبات قدرت در ایران است. این پدیده نو همانا ظهورِ نوعی از سیاست ورزی است که بنیادِ مشروعیتِ دعاوی و مطالبات خود را برمبنای «مردم» و خواست و اراده آنان بنا می نهد. با واکاویِ تاریخ تحولات سیاسیِ ایران معاصر براساس آرای ارنستو لاکلائو در باب «امر سیاسی» و «سیاست مبتنی بر مردم» و به روش تحلیل گفتمان، به این نتیجه رسیدیم که به رغم تعدد جنبش ها، شورش ها و مقاومت ها در شهرها و روستاها در برابر حاکمان محلی و قدرت مرکزی، در «جنبش تنباکو» است که ما با نوعِ جدیدی از کردارِ سیاسی مواجه می شویم که خواست ها و مطالبات خود را به نام «مردم» و به نمایندگی از «مردم» طرح می کند.
مدل یابی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
309 - 332
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی عوامل کاهنده مهم آن به بررسی مدل یابی تعارضات زناشویی براساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی پرداخت. تحقیق حاضر بنیادین و از نوع همبستگی می باشد به طوری که با نمونه گیری خوشه ای 248 نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران (1396)، پرسش نامه خودشناسی قربانی و همکاران (2008)، پرسش نامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسش نامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (منصوری، 1380) و پرسش نامه تمایزیافتگی دریک (2011) بودند. داده های پیمایش پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SMART.PLS و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به شکل بدون خرده مقیاس تجزیه- تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای خودشناسی، عشق و هوش هیجانی، توانستند واریانس تمایزیافتگی را با مقدار 715/0 توجیه کنند و این سه متغیر همراه متغیر میانجی توانستند واریانس تعارضات زناشویی را با مقدار 517/0 پیش بینی کنند، همچنین نقش میانجی گری تمایزیافتگی در هر سه مسیر معنی دار بود. و نتایج نشان داد که مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق، هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی دارای برازش مطلوب است همچنین پیشنهاد این مطالعه بنیادی، تدوین پروتکل آموزشی- درمانی برای زوجین است تا قدم به قدم در جهت کاهش تعارضات زناشویی و سلامت جامعه به کار گرفته شود.
تحلیل پدیدارشناختی ادراک زندانیان جرایم خشن استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحلیل جرم، جایگاه مفهوم فرهنگ در کنار مفاهیم، نظریه ها و رویکردهای مختلف جامعه شناختی و روانشناختی در قالب جرم شناسی فرهنگی بروز و نمود پیدا کرده است. این مقاله با هدف دستیابی به ساختار صورتبندی ذهنی-ادراکی زندانیان جرایم خشن از تجربه تعلق خاطر به خرده فرهنگ لات بازی تدوین شده است. این پژوهش با پارادایم تفسیرگرایی و با استفاده از روش پدیدارشناسی سعی در شناسایی تجارب زیسته لاتها برآمده است. به همین منظور با تعداد 16 نفر از زندانیان جرایم خشن در زندانهای مازندران مصاحبه انجام شده است. تحلیل متون حاصل از مصاحبه ها از طریق روش تحلیل گفتمان جیمز پل جی انجام شده است. از نتایج قابل توجه اینکه، شکل گیری هویت مجرمان دارای تعلق خاطر به خرده فرهنگ لات بازی ، با نمایش ریاضت داوطلبانه ، پذیرش افتخارآمیز برچسب داغ و ننگ ، ذهنیت پارادوکسیکال ناامیدی و رستگاری نسبت به آینده ، همدلی و همراهی با سرنوشت هم طبقگان شکل پیدا کرده است.
Design of a Model for Performance Management based on Components of Talent Management
حوزههای تخصصی:
Purpose: Given the importance of performance management in improving organizational performance, the present study was conducted to design a model for performance management based on components of talent management. Methodology: This study was applied in terms of objective and mixed (qualitative and quantitative) in terms of research method. The population of qualitative study included literature on performance management based on the components of talent management during 2001-2021 and the population of quantitative study included managers and employees of the airports and air navigation of East Azerbaijan Province in 2021 (n=240). The sample size of qualitative study was n=30, and n=144 in quantitative study, who were selected as according to the table of Karjesi and Morgan by simple random sampling method. The tool of qualitative study was note-taking of the researches; and a 90-item researcher-made questionnaire in quantitative study, whose validity and reliability were appropriate. The qualitative study data were analyzed by coding method and MAXQDA; and quantitative study data were analyzed by exploratory factor analysis (EFA) and structural equation modeling using SPSS and LISREL. Findings: The results of qualitative study showed that for performance management based on components of talent management, 158 indicators and 71 components were identified in 6 categories, including talent sourcing, talent retention, talent development, creativity and innovation, performance development and professional competencies. Also, the results of quantitative study showed that the factor load of all 6 categories and 90 items was higher than 0.50 and the reliability of all categories was calculated higher than 0.90 by Cronbach's alpha. In addition, the performance management model based on components of talent management had a good fit and this model had a direct significant effect on all six categories (P<0.001). Conclusion: The performance management model based on the talent management components designed in the present study had a good validity. Therefore, to improve performance management, it is possible to provide the basis for improving the components of talent management.
رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ر`وش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. تعداد 248 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مشهد که در سال 97-1396 مشغول به فعالیت هستند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران، پرسشنامه خودکارآمدی شغلی شرر و همکاران، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پادساکف و همکاران استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری آن توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، اعتبار پرسشنامه حمایت سازمانی 84/0، پرسشنامه خودکارآمدی 74/0 و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی 81/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزار SPSS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد. از بین مولفه های حمایت سازمانی، فقط مولفه ی ارزیابی با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط دارد. همچنین تمامی مولفه های خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط دارند. علاوه بر این، مولفه ی ارزیابی با میزان بتا 177/0 ، بیشترین سهم را در پیش بینی عملکرد رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارا می باشد. همچنین مولفه ی مقاومت در برابر موانع با میزان بتا 213/0 ، بیشترین سهم را در پیش بینی عملکرد رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارا می باشد.
افزایش هوش سیال و ذهن خلاق دانش آموزان ابتدایی 7 تا 9 سال : اثر آموزش مهارت های ریاضی I Math(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
407 - 419
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ریاضی بر افزایش هوش سیال و ذهن خلاق دانش آموزان مقطع ابتدایی اول انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تجربی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان مدارس ابتدایی اول منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1401 بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 28 نفر از دانش آموزان جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش) 14 نفر بسته آموزش مهارت های ریاضی ) و یک گروه کنترل(14 نفر) ، جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مهارت های ریاضی را طی 10 جلسه 80 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها بسته آموزش مهارت های ریاضی و آزمون هوش سیال (سعادتی شامیر و زحمتکش،1401) و ذهن خلاق( سعادتی شامیر ،1400) استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بسته آموزش مهارت های ریاضی ، باعث افزایش هوش سیال و ذهن خلاق در دانش آموزان 7 تا 9 سال شد. آموزش مهارت های ریاضی به دانش آموزان سال های اول ابتدایی باعث افزایش ادراک، استدلال ، توجه ، حافظه و پردازش اطلاعات و همچنین سیالی، اولویت بندی، تمرکز پشتکار و ریسک پذیری در آنها شد.نتیجه گیری: دانش آموزانی که آموزش مهارت های ریاضی دقیق تری دریافت کنند قدرت ادراک، استدلال، توجه، حافظه و پردازش اطلاعات بیشتر و منظم تری پیدا می کنند و مهارت های شناختی و تحصیلی بالاتری از همسالان خود نشان می دهند و در مهارت های چون بازشناسی شکل ، تشخیص شکل از زمینه ، توجه دیداری ، شنیداری، استدلال تصویری، دیداری، محاسباتی، پردازش اطلاعات، توالی عددی، معنایی و تصویری و ذهن خلاق شامل سیالی، اولویت بندی، تمرکز پشتکار و ریسک پذیری عملکرد بهتری داشتند.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) بر هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) بر هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی دانش آموزان پسر انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر کلاس ششم در شهر حسن آباد از توابع شهرری در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. نمونه آماری را 50 نفر دانش آموزان بودندکه در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش بین فردی (چیسلت و چاپمن،2005)، پرسشنامه عشق به یادگیری (مک فارلن،2003) و پرسشنامه خودکنترلی (تانجنی،2004) استفاده شد. افراد گروه آزمایش ده جلسه به مدت یک ساعت تحت آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار 24- SPSS بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی باعث افزایش میزان هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی شد (p<0/05).
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که آموزش حل مسئله و تصمیم گیری می تواند به عنوان شیوه ای مهم برای خلق بروندادهای مثبت تحصیلی و شرایط مثبت روانی در فضای مدرسه باشد و معلمان و روان شناسان می توانند از این آموزش ها به عنوان یکی از روش ها برای آماده سازی دانش آموزان جهت زندگی در جهان پرتلاطم امروز بهره بگیرند
تاثیر رهبری اخلاقی بر فرسودگی شغلی با تاکید بر نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی و روانشناختی(مورد مطالعه: معلمان شهرستان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
85 - 51
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر فرسودگی شغلی با تاکید بر نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی و روانشناختی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه معلمان شاغل در دوره دوم متوسطه شهرستان بهبهان در سال تحصیلی1400-1399 با تعداد 380 نفر بوده اند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول مورگان تعداد 181 نفر محاسبه شده است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری اخلاقی کالشون وهمکاران(2011)، فرسودگی شغلی مسلاچ(2002)، سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران(2007) و سرمایه اجتماعی ابیلی(2011) استفاده گردید. . نوآوری پژوهش حاضر پرداختن به موضوع فوق در میان جامعه آماری معلمان به عنوان گروه شغلی حساس که نقش مهمی را در ساختن آینده دانش آموزان ایفا می نمایند، می باشد. نتایج نشان داد، رهبری اخلاقی بر سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی اثر مثبت و معناداری دارد؛ سرمایه اجتماعی بر فرسودگی شغلی و همچنین رهبری اخلاقی بر فرسودگی شغلی اثر منفی و معناداری دارد. اما سرمایه روانشناختی بر فرسودگی شغلی اثر معناداری ندارد؛ سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی در رابطه بین رهبری اخلاقی و فرسودگی شغلی دارند به طوری که رهبری اخلاقی تاثیر مستقیم و تاثیر غیرمستقیم بر فرسودگی شغلی دارد. لذا می توان با تقویت رهبری اخلاقی، سرمایه اجتماعی و روانشناختی معلمان مانع از ایجاد فرسودگی شغلی آنها شد.
تحلیل جامعه شناختی رابطه شاخص های اقتصادی و قتل در ایران در دورهای 1374-1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قتل، هولناک ترین جرم خشن، یک مسئله مهم اجتماعی است که می تواند تحت تأثیر شاخص های کلان اقتصادی باشد؛ اما در ایران به این موضوع کمتر توجه شده است. در این پژوهش کوشش شده است رابطه شاخص های اقتصادی مانند سرانه تولید ناخالص داخلی، مشارکت زنان در نیروی کار، بیکاری، تورم و ضریب نفوذ اینترنت با قتل بررسی شود. این پژوهش از نوع طولی است که به روش سری های زمانی انجام شده و طی آن رابطه شاخص های اقتصادی و قتل در دور ه 1397-1374 تحلیل شده است. برای بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای تحقیق، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، با بهبود شاخص های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و ضریب نفوذ اینترنت، از میزان قتل کاسته شده است؛ اما با بهبود مشارکت زنان در نیروی کار میزان قتل افزایش پیدا کرده است. با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری می شود که قتل ها در ایران تحت تأثیر شاخص های اقتصادی ِکلان است؛ البته باید به این نکته نیز توجه داشت که اقتصاد ایران یک اقتصاد دولتیِ وابسته به نفت و متأثر از تحریم های بین المللی است که بخشی از نوسان های شاخص های اقتصادی، تحت تأثیر تشدید یا تضعیف شدن آنهاست که در تحلیل های نهایی باید به آن توجه شود.
پیش بینی هوش هیجانی و سبک های دل بستگی براساس تجربه چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
107 - 139
حوزههای تخصصی:
این را باید پذیرفت که ارتباط متقابل بین مناطق و فرهنگ های مختلف جهان افزایش یافته و تجربه چندفرهنگی رشد کرده است. تجارب چندفرهنگی به فرد اجازه می دهد تا افراد با دیدگاه هایی که با فرهنگ بومی هم خوان نیست و شاید در تضاد است، روبه رو شود. بسیاری از متغیرهای اجتماعی و روان شناختی وجود دارند که به مباحث ارتباطات انسانی یا تعاملات اجتماعی می پردازند و می توانند متأثر از تجربه چندفرهنگی باشند؛ ازجمله آن ها می توان به هوش هیجانی و سبک های دل بستگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی هوش هیجانی و سبک های دل بستگی براساس تجربه چندفرهنگی در شهروندان شهرستان نهاوند- منطقه خزل بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان منطقه خزل در سال 99-98 (به تعداد 33000 نفر) را دربر دارد. روش نمونه گیری طبقه ای و روش تعیین حجم نمونه جدول مورگان است که تعداد نمونه 384 نفر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه تجربه های چندفرهنگی «ناروز» و «هیل» (2009)؛ مقیاس سبک های دل بستگی «هازن» و «شیور» (1987) و پرسشنامه هوش هیجانی «بار-ان» (1997) بوده است. از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد) و روش های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه چندفرهنگی قادر به پیش بینی هوش هیجانی است؛ تجربه چندفرهنگی به تنهایی 104/0 از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کند و با تمایل فرهنگی 127/0 از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کند. تمایل چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک اجتنابی است و 4/0% واریانس سبک اجتنابی را تبیین می کند. تجربه چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک ایمن است و 010/0% واریانس سبک ایمن را تبیین می کند. تجربه چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک دوسوگرا است و 012/0% واریانس سبک دوسوگرا را تبیین می کند.
تدوین الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس سند تحول بنیادین آموزش وپرورش وبرنامه درسی ملی در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
166 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سندهای تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در برنامه های آموزش وپرورش، پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی در آموزش وپرورش ایران انجام شد.روش شناسی: این مطالعه کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش دو سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در آموزش وپرورش ایران بودند که تمام جمله ها و پاراگراف ها آنها به روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مرور کامل هر دو سند مذکور و ثبت جمله ها و پاراگراف های مرتبط با رهبری مبتنی بر ارزش استفاده شد که روایی محتوایی با نظر 15 نفر از خبرگان و متخصصان تایید و پایایی آنها از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار 77/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که سند تحول بنیادین دارای 227 شاخص در دو مقوله فرایندها و رسالت ها بود؛ به طوری که مقوله فرایندها شامل دو زیرمقوله فرایندهای ساختاری رهبری (با سه مفهوم راهبردهای سازمان محور، راهبردهای خانواده محور و راهبردهای مدرسه محور) و فرایندهای محتوایی رهبری (با یک مفهوم راهبردهای تربیت محور) و مقوله رسالت ها شامل چهار زیرمقوله رسالت هایی درباره معلمان، دانش آموزان و فرهنگیان، فضاهای تربیتی، ساحت های ارزشی- تربیتی و ساحت های فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی بودند. دیگر یافته ها نشان داد که سند برنامه درسی ملی دارای 322 شاخص در چهار مقوله اصول، راهبردها، عناصر و شاخص ها بود؛ به طوری که مقوله اصول شامل سه زیرمقوله ارزش های حاکم بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و تربیتی، ارزش های حاکم بر انتخاب راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزش های ناظر بر برنامه های درسی و تربیتی، مقوله راهبردها شامل دو زیرمقوله راهبردهای تولید و اجرای برنامه ها و راهبرد مرکزی فطرت گرایی توحیدی، مقوله عناصر شامل پنج زیرمقوله تعقل، ایمان، علم، عمل و اخلاق و مقوله شاخص ها شامل شش زیرمقوله ارزش های دینی و ملی تربیت نسل، ارزش های اخلاقی تربیت نسل، برنامه های ارزشی تربیت نسل، الگوی هدف گذاری در تربیت نسل، اهداف کلی برنامه های درسی و تربیتی در تربیت نسل ارزشی و تحقق اهداف برنامه درسی و تربیتی در تربیت نسل ارزشی بودند. در نهایت، الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس هر دو سند سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به دو الگوی رهبری مبتنی بر ارزش طبق سندهای تحول بنیادین و برنامه درسی ملی، متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش می توانند از آنها بهره برداری کنند که برای این منظور بهبود مقوله ها و زیرمقوله ها ضروری است.
حافظه ی دیجیتال جنگ (مطالعه ی موردی: گروه تلگرامی رزمندگان سابق جنگ هشت ساله ی ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: رسانه های اجتماعی جدید، عرصه ی جدیدی را به وجود آورده اند که در آن خاطرات دیگر فقط مصرف نمی شوند؛ بلکه به طور خلاقانه و به شیوه ای مشارکتی تولید می شوند. در پژوهش حاضر، با مطالعه ی گروه تلگرامی متعلق به رزمندگان سابق یکی از تیپ های لشکر ده سیدالشهدا تهران، پرسش آن است که تظاهرات خاطرات جمعی جنگ در این عرصه ی جدید، در قالب چه الگوهای روایی یا طرح واره هایی پیکربندی می شوند؟ و این الگوها تا چه اندازه متفاوت از طرح واره هایی اند که شکل رسمی از حافظه ی جمعی جنگ را صورتبندی می کنند؟ در واقع، این بوم شناسی جدید حافظه ی جنگ تا چه اندازه ظرفیت تبدیل به عرصه ای برای ترویج حافظه ی جایگزین را دارد؟ روش مطالعه: در این مطالعه با روش مردم نگاری مجازی به مشاهده و توصیف نحوه ی ساختاریابی حافظه ی جمعی جنگ در میان اعضای گروه تلگرامی مورد بررسی پرداخته و با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک، طرح واره های شناختی سازنده ی چارچوب های معنایی و تفسیری یادآوری وقایع مهم جنگ الگویابی شده اند. یافته ها: طی فرایندهای کدگذاری، در مرحله ی اول، تعداد 404 مقوله ی توصیفی، در مرحله ی دوم تعداد 27 مقوله ی تفسیری و در نهایت از میان آن ها، چهار مقوله ی فراگیر یعنی «ساخت معنا در حافظه ی افراد»، «جایگاه های حافظه»، «جست وجو برای معنا» و «حافظه و هویت» شناسایی و استخراج شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که امکان استفاده از پلتفرم های پویا همچون تلگرام، ظرفیت و عملکرد حافظه ای رزمندگان سابق جنگ را گسترش داده است و عرصه ی جدیدی را برای پیکربندی، تجمیع و ترویج روایت های جایگزین و رقابت با چارچوب های رسمی حافظه ی جنگ به وجود آورده است.