مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
جامعه شناسی رمان
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
نقد جامعهشناختی ادبیات، یکی از شیوههای نسبتاً نوین در مطالعات ادبی است. در این شیوه به بررسی ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با ساختار و تحولات جامعهای که اثر مولود آن است میپردازند. آنچه در نقد جامعهشناختی ادبیات از اهمیت بیشتری برخوردار است، انعکاس تصویر جامعه در جهان تخیلی و هنری اثر ادبی و شکلهای مختلف آن است. تاریخچة شکلگیری نقد جامعهشناختی ادبیات به صورت روشمند و علمی به آغاز قرن نوزدهم میلادی باز میگردد. در مطالعات جامعهشناختی ادبیات از محققانی نظیر مادام دواستال و ایپولیت تن باید نام برد که اولین بار سعی کردند به تعامل جامعه و ادبیات بپردازند. این محققان در پی بازنمایی تصویر جامعه در ادبیات و نحوة این بازنمایی بودند. بعدها اندیشمندانی چون جورج لوکاچ و لوسین گلدمن به پشتوانة مطالعات فلسفی و تاریخی سعی داشتند بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی داد و ستد متقابلی را نشان دهند. از مباحث دیگری نظیر جامعهشناسی محتواهای ادبی و جامعهشناسی انواع ادبی و جامعهشناسی تولید، توزیع و مصرف کتاب نیز در متن این مقاله سخن رفته است.
«جامعه شناسی رمان خاله بازی از بلقیس سلیمانی بر مبنای نظریّه ""پی یر بوردیو""»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازخوانی آثار ادبی با رویکردهای تازه به پویایی فضای جامعه ادبی می انجامد. نقد جامعه شناسی در عرصه ادبیّات، به بررسی تأثیر متقابل ادبیّات و جامعه بر یکدیگر می پردازد و با تحلیل این تأثیر و تأثّرها، راهی نوین در برابر کسانی قرار می دهد که دغدغه اصلی ذهن آن ها شناخت انسان و جامعه جدید انسانی است. نگرش جامعه شناسانه به رمان با رویکرد جامعه شناسی زنان، منظری نسبتاً نوپدید است که از قابلیّت وگنجایی چشم گیری برای بحث های نوین و جذّاب در این زمینه برخوردار است. نگارندگان از این نظرگاه و با تکیه بر دیدگاه های «پی یر بوردیو»، نظریّه پرداز و منتقد فرانسوی، به بررسی رمان خاله بازی از بلقیس سلیمانی پرداخته اند. سلیمانی در این رمان با نگاهی واقع گرایانه و در عین حال انتقادی به مسایل اجتماعی و فرهنگی ایران، خصوصاً وضعیّت زنان در دهه شصت و قبل از آن می پردازد. روش تحقیق این مقاله، توصیفی - تحلیلی و بهره ور از دیدگاه جامعه شناسی بر پایه مکتب انتقادی پی یر بوردیو است. در رابطه دیالکتیکیِ عاملیّت و ساختارِ بوردیو در کنشِ افراد این داستان، بیشتر بازتولید ساختارهای ثابت فرهنگی وجود دارد؛ امّا در پایان رمان، شاهد تولید ساختاری جدید از سوی یکی از شخصیّت های اصلی آن هستیم. همچنین مفاهیم بازتاب یافته در رمان خاله بازی ناظر بر آن است که نویسنده آن – خواسته یا ناخواسته - با نگاهی به جامعه در بستر اسطوره ای، تاریخی، پیشامدرن، مدرن و پسامدرن و مقایسه ضمنی آن ها با یکدیگر، رابطه دیالکتیکی عاملیّت و ساختار بوردیو را تأیید می کند.
تحلیل محتوایی رمان «آتش به اختیار» اثر محمدرضا بایرامی بر اساس جامعه شناسی رمان «ژرژ لوکاچ» و «لوسین گلدمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان « آتش به اختیار »، یکی از آثار محمدرضا بایرامی در حوزه ادبیات داستانی است. این رمان، یکی از نقاط عطف و بزنگاه های هشت سال دفاع مقدّس را به تصویر کشده است. این جستار با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای و به صورت توصیفی – تحلیلی و استفاده از نظریه جامعه شناسی رمان (عمدتاً نظریه ژرژ لوکاچ و لوسین گلدمن) به تحلیل محتوایی رمان « آتش به اختیار » پرداخته است. حاصل مطالعه نشان می دهد که پرداختن به وقایع دفاع مقدّس، واقع گرایی و حقیقت مانندی، تقابل سنّت و مدرنیته، بازتاب فرهنگ عامه، استفاده از زبان عامیانه (تعبیرات و اصطلاحات، الفاظ و آواها)، ضرب المثل و... ، محتوای غالب در این اثر است. افکار و مضامینی که نویسنده در این اثر هنری به تصویر کشیده است، تبلوری از کیفیات روحی، عقاید، آرا و جهان بینی اوست. آن چه درخور توجه است، این است که نویسنده اثر، با تلفیق روش های گوناگون و بهره گیری از ذهن خلاق و سیّال خویش توانسته است از کثرت رویّه ، به وحدتی در خور دست یابد و سبکی خاص در داستان نویسی داشته باشد که در بومی نویسی ایشان تبلور یافته است.
جستاری جامعه شناختی در چگونگی شکل گیری رمان فارسی؛ خوانشی لوکاچی – بوردیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستاری جامعه شناختی پیرامون چگونگی شکل گیری رمان فارسی: خوانشی لوکاچی- بوردیویی این پژوهش با رویکرد جامعه شناختی و در حوزه ی جامعه شناسی ادبیات و رمان و در چارچوب روش کیفی و با بهره گیری از شیوه تحلیلی «تعیّن مرکب» لوکاچ با طرح این پرسش انجام شده است که چه عوامل جامعه شناختی با شکل گیری رمان فارسی ارتباط داشتند؟.مبانی نظری از تئوری های حوزه ی جامعه شناسی ادبیات(تئوری های لوکاچ و بوردیو)، و نمونه های مورد بررسی با تکنیک نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند.محدوده ی زمانی پژوهش،اواخر عهد قاجار و اوان انقلاب مشروطیت است.مفاهیم پژوهش،سکولاریسم و فردگرایی هستند،مفاهیمی که از آغاز انقلاب مشروطیت به واسطه فعالان سیاسی،روزنامه نگاران و نویسندگان حوزه های سیاست و ادبیات وارد میدان ادبی ایران شدند و پس از پیروزی جنبش مشروطه خواهی،موضوع کشمکش های موافقان و مخالفان مشروطیت واقع گردیدند.فرض اصلی این پژوهش مبتنی است بر متأثر شدن میدان ادبی ایران و نویسندگان این میدان از این ایدئولوژیها.بررسی داده های پژوهش نشان می دهند که شکل گیری رمان فارسی متأثر از ایدئولوژی های سکولاریسم و فردگرایی بوده است.
شهر و رمان؛ مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون شکل گیری رمان فارسی در فضای شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رهیافت جامعه شناسی رمان و در چارچوب روش شناختی پارادایم کیفی (روش اسنادی) انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه نیز با تکنیک نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش شناسی کیفی انتخاب شده اند. پرسش محوری پژوهش این است که آیا بین شهرنشینی در ایران با شکل گیری رمان فارسی مناسبتی وجود داشته است یا خیر؟. مبانی تئوریکی تحقیق اقتباسی است از تئوری های جامعه شناسانه مارکس، زیمل، گلدمن و لوکاچ؛ تئوری هایی که هر دو مفهوم محوری تحقیق (رمان و شهر) را بررسی کرده اند. برای بررسی موضوع، نُه رمان مشهور از میان رمان های معاصر انتخاب شدند. معیار انتخاب این نُه نمونه، بازنمایی و انعکاس دو پدیده شهر و رمان در آن ها بوده است. نتایج نشان می دهند که به میانجی عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بین گسترش شهرنشینی (به خصوص پس از آغاز حکومت پهلوی اول و دوم) از یک طرف، و شکل گیری و تکامل رمان فارسی از طرف دیگر، مناسبت و هم راستایی وجود داشته است.
نقد جامعه شناختی رمان بی کتابی نوشته محمدرضا شرفی خبوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد جامعه شناختی، از شیوه های شناخته شده در حوزه نقد ادبی، با تأکید بر ارتباط دوسویه ادبیات و جامعه، می کوشد نحوه بازنمایی ساختارهای اجتماعی را در آثار ادبی ارزیابی کند. این شیوهْ عمده مطالعات خود را بر روی نوع ادبی رمان که از میان انواع ادبی، بیشترین تناسب را با زیست جهان مدرن دارد، متمرکز کرده است. پژوهش حاضر بر آن بوده است تا از میان آثار برگزیده ادبیات داستانی معاصر، رمان بی کتابی، نوشته محمدرضا شرفی خبوشان را از دیدگاهی جامعه شناسانه بررسی و آن را در پیوند با جامعه ای که این اثر مولود آن است، ارزیابی کند. درهمین راستا، مقاله پیشِ رو از طریق کاربست نظریه های جامعه شناسی ادبیات، به ویژه آراء گلدمن و با تمرکز بر فرآیند تقلیل جایگاه و ارزش کتاب به اُبژه ای صرفاً تزئینی در این اثر، گفتمان مردسالار و دیگر ساختارهای معنادار، کوشیده است نشان دهد چگونه برخی خُرده فرهنگ ها ابتدا در بطن نظام های اجتماعی نفوذ می کند و بعد با تکرار مداوم، تبدیل به عادت واره می شود؛ سپس این عادت واره به تدریج در سیر تاریخی خود، رسوب می کند تا اینکه سال ها بعد، در زمانه ای دیگر، در برخورد با شرایط اجتماعی جدید، با خروج از حالت رسوب شدگی، به حالت هشیاری و بیدارشدگی می رسد و دوباره به چرخه می افتد. برآیندِ نهایی نشان می دهد نویسنده میان پیرنگ، کلیت و ساختار منسجم متن، با فرامتن، از طریق به کارگیری ساختارهای معنادار پیوند برقرار می کند؛ به نحوی که از یک سو می توان ساختار حاکم بر جامعه زمان قاجار را در ساخت هنری رُمان بازجُست و از سوی دیگر، همان ساختارها را می توان در هیئتی جدید در زمانه مؤلف رؤیت کرد.