فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگر چه ضایعات ساختمانی بخشی جداناپذیر از پسماندهای شهری است، اما به دلیل تفاوت هایی که میان این ضایعات و پسماند ها و مسائل محیط زیستی دیده می شود باید اولویتهای مناسبی برای بهره وری و کسب منابع بهینه تعریف شود. هدف پژوهش حاضر را بررسی وضعیت رها سازی نخاله های ساختمانی درحاشیه راه ها، با بهره برداری از روش ترکیبی تحلیل شبکه در تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab است برای مدیریت نخاله های ساختمانی کلانشهر کرج، از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در نرم افزارهای SPSS، Expert Choice و Matlab استفاده شده است. حجم نمونه آماری پژوهش حاضر را، استادان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه موردبررسی و متخصصان مدیریت پسماند و GIS شاغل در سازمان شهرداری کرج و یا سمت های مشابه، تشکیل داده اند، در مجموع تعداد 30 پرسشنامه، با بهره برداری از تکنیک نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند، در دی ماه 1399 جمع آوری شدند. یافته های پژوهش دلالت بر این دارند که مهم ترین معیار در خوشه عوامل محیط زیستی رها سازی نخاله های ساختمانی، آلودگی خاک در شهر است. همچنین مهم ترین معیار ها در خوشه مدیریت شهری ، سلامت و بهداشت می باشد. از طرفی دیگر، مهم ترین معیار در خوشه عوامل اقتصادی رها سازی نخاله های ساختمانی ، هزینه آموزش مدیریت نخاله های ساختمانی اولویت بندی شد، زیرا دارای بالا ترین رتبه فازی بر اساس محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab، جهت مدیریت نخاله های ساختمانی کرج هستند. نتایج بصورت شفاف آسیب پذیری خاک و سلامت انسان را در برابر مدیریت غیر مسئولانه دورریزهای ساختمانی اثبات نمود . در نتیجه جایگاه این موارد و اولویتهای آنها باید در تنظیم مجدد فعالیت های ساخت وساز با هدف توسعه محیط زیستی ، اقتصادی ، اجتماعی و افزایش بهره وری فرآیند ساخت وساز مورد توجه قرار گیرد.
بررسی رابطه اشکال کارستی و ساختارهای تکتونیکی محدوده تمتمان نازلو چای، شمال غرب ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
43 - 65
حوزههای تخصصی:
نتایج حاصل از بررسی منطقه محدوده تمتمان نازلو چای، شمال غرب ارومیه، نشان می دهد اقلیم منطقه نیمه خشک و سرد بوده و رژیم بارش آن مدیترانه ای است. ژئومورفولوژی آن جوان و توپوگرافی اش رابطه مستقیم با ساختارهای زمین شناسی دارد؛ یعنی اغلب چین ها و شکستگی ها ارتفاعات را می سازند. سنگ شناسی سازند همراه با عملکرد فرآیندهای تکتونیکی که منجر به انحلال و ایجاد درزه و شکاف در سنگ ها شده است، شرایط لازم را جهت تشکیل اشکال نه چندان تکامل یافته کارستی فراهم کرده است مهم ترین اشکال کارستی منطقه عبارتند از کارن، پیناکل ها، کانال ها و دولین انحلالی و حفرات انحلالی، چشمه های کارستی و غارها که در امتداد درزه و شکاف ها و گسل ها گسترش یافته اند و بیانگر ارتباط بین این اشکال و ساختارهای تکتونیکی منطقه هستند. در این تحقیق به منظور پی بردن به ارتباط بین تکتونیک و کارست زایی، اقدام به اندازه گیری شیب و امتداد شکستگی ها (درزه ها و گسل ها) در 7 ناحیه شده است. نتایج به دست آمده از بررسی های صحرایی و مقایسه آن ها با اطلاعات موجود در اسناد سنجش ازدور نشان می دهد جهت غالب درزه ها در منطقه با جهت گسل ها انطباق دارد همچنین مشخص شده است که اشکال کارستی بیشتر در امتداد همین درزه ها به وجود آمده است. از طرف دیگر قسمت اعظم دره ها با ساختارهای زمین شناسی منطقه، یعنی گسل ها و چین ها نیز همخوانی دارد بنابراین تکتونیک نقش مؤثری در ایجاد اشکال کارستی و مخاطرات آن در منطقه داشته است بر اساس نقشه پهنه بندی مخاطرات ریزش سنگ تولید شده، 77/3 درصد از کل منطقه در محدوده خطر بالا قرار دارد.
ارزیابی پتانسیل انتشار گرد و غبار کلاس های ژئومورفولوژی استان ایلام با تأکید بر تغییر کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
101 - 121
حوزههای تخصصی:
برداشت، حمل و رسوب گذاری گردوغبار، فرایندهای سطحی ژئومورفیک مهمی هستند که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی برجای می گذارند. محیط های طبیعی مختلف تا وقتی که پایداری خود را از دست ندهند، در مقابل فرسایش بادی مقاوم هستند؛ اما وقتی فعالیت های انسان پایداری این سطوح ژئومورفیک را تغییر می دهد، مناطق مستعد فرسایش بادی بیشتر شده و پتانسیل انتشار گردوغبار افزایش یابد. در این پژوهش سعی شد پتانسیل انتشار گردوغبار کلاس های ژئومورفولوژی استان ایلام با تأکید بر تغییر کاربری اراضی ارزیابی شود. بدین منظور در ابتدا نقشه ژئومورفولوژی بر اساس طرح طبقه بندی ژئومورفیک خاستگاه های گردوغبار ترجیحی (PDS) و با ترکیبی از داده های سنجش ازدور و تعدادی نقشه موضوعی (سنگ شناسی و خاک) تهیه گردید. سپس با استفاده از تصاویر لندست 7 (سنجنده ETM + ) و لندست 8 (سنجنده OLI) کاربری اراضی به ترتیب برای سال های 2000 و 2015 استخراج و با مقایسه آن ها، نقشه تغییر کاربری اراضی تهیه شد. سرانجام نقشه تغییر کاربری اراضی بر روی نقشه ژئومورفولوژی انطباق داده شد تا وضعیت تغییر کاربری در هر کلاس ژئومورفولوژی مشخص گردد. نتایج نشان داد در استان ایلام 6 کلاس ژئومورفولوژی بر اساس طرح طبقه بندی ژئومورفیک خاستگاه های گردوغبار ترجیحی (PDS) وجود دارد. در اکثر این کلاس ها مهم ترین تغییر کاربری که صورت گرفته است، تغییر کاربری از مرتع به کشاورزی بوده است. هرچند ازنظر ژئومورفولوژی سطوح آبرفتی پرشیب، درشت دانه و برش یافته (a2)؛ سطوح آبرفتی کم شیب، ریزدانه و برش یافته (c3) و سطوح با انتشار کم (7) پتانسیل کمی در انتشار گردوغبار دارند، اما تغییر کاربری اراضی نه تنها در این سه کلاس، بلکه در سایر کلاس های ژئومورفولوژی باعث شده است پتانسیل انتشار گردوغبار کلاس های ژئومورفولوژی افزایش یابد.
بازتاب همه گیری کرونا بر افزایش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی در جوامع شهری (نمونه مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
107 - 125
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان گفت همه گیری کرونا یکی از اصلی ترین مخاطرات دهه های اخیر بوده است که در گستره ای جهانی، جوامع را با چالش های جدی اقتصادی و اجتماعی مواجه نمود. از همین رو، تحلیل بازتاب این همه گیری بر افزایش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی به عنوان زیربنای تدوین پژوهش حاضر موردتوجه قرار گرفت. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی انجام پذیرفته است. با بررسی پژوهش های پیشین، 24 متغیر اقتصادی و اجتماعی شهری که با همه گیری بیماری کرونا تحت تأثیر قرار گرفته اند شناسایی شده و در دو محله با ساختار اقتصادی و اجتماعی متفاوت در شهر شیراز موردبررسی قرار گرفته اند. ازاین رو تعداد 100 پرسشنامه (بیش از 4 برابر تعداد متغیرها) در هر یک از محلات توزیع شده است. در ادامه داده های حاصل از پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS وارد شده و به کمک مدل تحلیل عاملی اکتشافی موردسنجش قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد پیامدهای منفی همه گیری کرونا بر جوامع شهری به ترتیب در 5 عامل «بنیه اقتصادی خانوار»، «حمایت دولتی»، «سلامت جسمی و روانی»، «هزینه خانوار» و «تعاملات اجتماعی» خود را نشان داده است. بازتاب این پیامدها در محلات فقیر بیش از محلات مرفه است؛ به طوری که به ویژه در متغیرهای «تهیه وسایل آموزش مجازی»، «مصرف خوراکی و مواد غذایی»، «تأمین کالاهای اساسی»، «ناامنی، جرم و جنایت»، «مصرف پوشاک» و «اشتغال و کسب وکار» موجب نابرابری هایی شدید می شود. از همین رو در پایان با بهره گیری از مدل تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی، عوامل دارای اولویت برای کاربست در سیاست ها و برنامه های مسئولین دولتی و مدیران شهری مشخص شده اند.
ارزیابی دیدگاه کارشناسان و مدیران ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان نسبت به جنبه های حقوقی و قانونی مدیریت سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مسائل حقوقی و قانونی جایگاه ویژه در مدیریت سیل دارند. تحقیق حاضر با روش توصیفی-پیمایشی به بررسی مهمترین مسائل حقوقی مرتبط با سیل پرداخته است. جمعیت موردمطالعه شامل کارکنان دارای پست کارشناسی در ادارات حقوقی و همچنین رؤسای ادارات منابع طبیعی در شهرستانهای استان گلستان بودند که با روش سرشماری بررسی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط کارشناسان حقوقی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مورد تأئید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نرم افزار SPSS18 انجام شد. بدین منظور از آمار توصیفی و آزمون های نشانه و ویلکاکسون استفاده گردید. نتایج نشان داد تأثیر نظام فعلی حقوقی در جلوگیری از بروز سیلاب، نافذ بودن نظرات حقوقی درباره حریم رودخانه ها و مسیل ها، قدرت واحدهای حقوقی برای تنظیم تخلف درباره حریم رودخانه ها و مسیل ها و همچنین میزان موثربودن ساختار فعلی واحدهای حقوقی برای مقابله با عوامل وقوع سیل در حد متوسط بوده است. این در حالی است که مهمترین ضعف حقوقی در مدیریت سیل به نظارت بر اجرای قوانین ارتباط داشت. ازنظر پاسخگویان، رعایت نکردن قوانین و مقررات منابع طبیعی در بروز سیلاب نقش زیادی داشته است و میزان همپوشانی و تداخل وظایف بین متولیان حریم رودخانه ها و مسیل ها و همچنین تفاوت دیدگاه و نظر در بین متولیان نسبت به حریم رودخانه ها و مسیل ها در حد زیاد است. مهمترین راهکارهای بیان شده برای اصلاح نظام حقوقی و بهبود مدیریت سیل شامل اعمال مجازات سنگین برای تعرض به حریم رودخانه ها و مسیل ها و اولویت دادن به رسیدگی به پرونده های قضایی مربوط به منابع طبیعی می باشد. با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهادها و توصیه های کاربردی به منظور بهبود مدیریت سیل ارائه شده است.
بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند در مزارع گندم؛ طراحی مدل قصد رفتاری با رویکرد بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۲۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم در ایران باعث کاهش بارندگی، افزایش درجه حرارت و خشکسالی های مستمر گردیده است. تولید کشاورزی در ایران متاثر از تغییر اقلیم با کاهش میزان تولید محصولاتی مانند گندم مواجه شده است. با توجه به سیاست دولت در خودکفایی تولید گندم و ایجاد امنیت غذایی پایدار استفاده از فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند برای مقابله با اثرات تغییر اقلیم ضرورت دارد. هدف این مطالعه طراحی الگوی رفتاری بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند با تاکید روی انگیزه می باشد. روش این پژوهش کمی، از نظر هدف کاربردی و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. برای آزمون مدل و فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری بیزی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 800 گندمکار شهرستان نظرآباد استان البرز می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 260 نفر و روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای با انتساب متناسب تعیین شد. نتایج نشان داد هنجارهای شخصی(0/453)، هنجارهای ذهنی(0/221) و کنترل رفتاری درک شده(0/185) بترتیب موثرترین متغیرها بر قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند می باشند. گویه استفاده از کشاورزی حفاظتی در سال آینده در قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند، گویه استفاده از این فناوری ها بدلیل تاثیر افراد فامیل در هنجارهای ذهنی، گویه احساس بهتر و موثرتر بودن در استفاده از این فناوری ها در هنجارهای شخصی و گویه دسترسی به آموزشهای مربوط به فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند در کنترل رفتاری درک شده، بیشترین تاثیر را روی رفتار بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند دارند.
عوامل مؤثر بر قصد دیدار گردشگران از جاذبه های گردشگری استان کرمان با تأکید بر تبلیغات الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر در قصد دیدار گردشگران از جاذبه های گردشگری استان کرمان با تأکید بر تبلیغات الکترونیکی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد بوده است. روایی پرسش نامه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و روایی محتوا و پایایی پرسش نامه و متغیرهای آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه تأیید شد. نمونه آماری پژوهش را 433 نفر از گردشگران ایرانی و خارجی تشکیل دادند که در سال 99 از جاذبه های گردشگری استان کرمان دیدن کردند. با توجه به شیوع بیماری کرونا، پرسش نامه پژوهش به صورت حضوری یا بعد از گرفتن آدرس پست الکترونیکی، توزیع و جمع آوری شد. نتایج نشان داد که تبلیغات الکترونیکی با ضریب استاندارد 73/0 و مقدار t، 276/10 بر بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی، و با ضریب 26/0 و t، 626/4 در تصویر مقصد تأثیر دارد. همچنین تصویر مقصد در نگرش به آن با ضریب 93/0 و t، 341/13 تأثیرگذار است. درنهایت نتایج نشان دهنده تأثیرگذاری بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی با ضریب 16/0 و t، 725/3 و نگرش به مقصد با ضریب 81/0 و t، 978/11 در قصد دیدار است.
الگوی گردشگری خلاق مبتنی بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ محور با تأکید بر ایده شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
35 - 52
حوزههای تخصصی:
حفاظت و توسعه هم زمان بافت تاریخی شهر خلاق سنندج نیاز به خوانش و رمزگشایی لایه های گوناگون متن آن دارد تا خلاقیت و فرهنگ، به منزله نیروهای توسعه و محرکه اقتصادی، پیشرفت اجتماعی، فرهنگی و سرمایه های انسانی، در بستر مکان خلاق خود سبب تحقق توسعه گردشگری خلاق شوند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در الگوی گردشگری خلاق مبتنی بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ محور در بافت تاریخی شهر خلاق سنندج است. این پژوهش از نوع کاربردی و براساس روش ترکیبی (اکتشافی و توصیفی پیمایشی) است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است. در بخش اول پژوهش، دیدگاه جامعه آماری شامل خبرگان حوزه پژوهش، یعنی بافت تاریخی شهر خلاق سنندج، با روش کیفی و نمونه گیری هدفمند بررسی شد. اطلاعات به کمک روش تحلیل موضوعی و با مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته گردآوری و مضمون ها و مقوله های اثرگذار در بازآفرینی فرهنگ محور شناسایی شدند. در بخش دوم پژوهش، با روش کمّی و غربالگری، عوامل شناسایی شده با روش دلفی فازی بررسی و سپس با روش تحلیل عامل تأییدی تحلیل شدند. هفت مضمون فضایی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی، ساختاری و نهادی و 27 مقوله از پژوهش شناسایی شدند و الگوی گردشگری خلاق مبتنی بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ محور ارائه شد. الگوی گردشگری خلاق می تواند، با بهره گیری از تمرکز فرهنگی بر ظرفیت بالقوه فرایندهای خلاق در بافت تاریخی شهر خلاق سنندج، سبب رشد اقتصاد خلاق شود و امکان مشارکت بین گردشگران و ساکنان را فراهم آورد
عوامل پیشران در تحقق گردشگری پایدار شهری با رویکرد اکوتوریسم (نمونهٔ موردی: شهر خوانسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری، در کنار تمام مزایای خود، در صورت عدم برنامه ریزی صحیح می تواند پیامدهای منفی متعددی بر محیط طبیعی و جامعهٔ انسانی مقصد تحمیل کند. ازین رو، «پایداری» به یکی از الزامات برنامه ریزی گردشگری تبدیل شده است. پژوهش حاضر، با درک اهمیت این موضوع، تلاش کرده است راهبردهای تحقق گردشگری پایدار با محوریت اکوتوریسم را برای شهر خوانسار شناسایی کند. روش تحقیق حاضر توصیفی تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. در ابتدا، متغیرهای مرتبط با موضوع از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج شده که ماحصل آن دستیابی به طیف جامعی از متغیرها در 13 بُعد شامل محیط طبیعی، آلاینده ها و آسیب های اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، حمل ونقلی، ظرفیت قابل تحمل شهر، بهداشت و سلامت، جاذبه های گردشگری، بنیان های جامعهٔ محلی، زیرساخت های کالبدی گردشگری، زیرساخت های غیرکالبدی گردشگری و رضایتمندی از گردشگری بوده است. در ادامه، متغیرها برای اجرای مدل معادلات ساختاری آینده پژوهی در نرم افزار Micmac وارد شده اند و مقایسات زوجی میان متغیرها به روش دلفی و با مشارکت 15 کارشناس انجام شده است. یافته ها نشان می دهد متغیرهای «طرح ها و برنامه های بلندمدت توسعه گردشگری » و «وجود جاذبه های گردشگری، آثار تاریخی و حفاظت آن ها» بیشترین تأثیر را در تحقق گردشگری پایدار شهر خوانسار خواهند داشت و بنابراین راهبردهایی که اولویت بیشتری دارند باید بر مبنای آن ها تدوین شوند.
تحلیل آماری-سینوپتیکی بارش های سنگین منجر به سیلاب فروردین 1398 در حوضه آبریز درود بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
169 - 188
حوزههای تخصصی:
رخداد بارش سیل آسای فروردین 1398 در استان لرستان نمونه ای بارز از بارش های سنگینی بود که خسارت های بسیار قابل توجهی به زیرساخت های کشاورزی، شهری، حمل ونقل و ارتباطات برجای گذاشت. هدف از این پژوهش، بررسی و الگویابی سینوپتیکی-آماری بارش سنگین فروردین 1398 در حوضه آبریز درود-بروجرد است. در این راستا، از داده های مربوط به میزان بارش روزانه ایستگاهی ماه فروردین 1398 ایستگاه های سینوپتیک بروجرد و درود، داده های فاکتورهای سینوپتیکی پایگاه اقلیمی NOAA برای دو روز 5 و 12 فروردین 1398 و داده های جو بالای پایگاه دانشگاه وایومینگ برای روزهای 5 و 12 فروردین 1398 استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که رخداد بارشی فروردین 1398، ازجمله بارش های سنگینی بوده که در موج اول (5 فروردین) 15 درصد از کل بارش سال و در موج دوم (12 فروردین) 20 درصد از کل بارش متوسط سالانه منطقه، ثبت شده است. تحلیل الگوهای سینوپتیکی این رخدادهای بارش سنگین نشان داد که الگوی سینوپتیک مشابهی مولد این دو موج بارش سنگین در منطقه بوده است. در هر دو روز وجود یک ناوه عمیق با یک هسته بسته شده با ارتفاع 5500 و 5550 ژئوپتانسیل متر بر روی شرق دریای مدیترانه و قرارگیری غرب ایران در بخش جلویی یک ناوه بسیار عمیق شرایط صعود و ورود سیستم های کم فشار را برای غرب کشور به وضوح فراهم کرده است. در این دو روز شاخص امگا به صورت معنی داری به مقدار حدی (0.2-)رسیده بود. ازلحاظ تأمین رطوبت بارش های این دو روز نتایج نشان داد که در سطح 850 میلی-بار، تزریق رطوبت در منطقه موردمطالعه با تعامل دو سیستم سیکلونی (در شرق دریای مدیترانه) و آنتی سیکلونی (روی خلیج عدن) صورت گرفته است و منبع تأمین رطوبت نیز به ترتیب دریای مدیترانه، دریای سرخ و خلیج فارس بوده است که رطوبت را در سطح منطقه به 11 تا 13 گرم در کیلوگرم هوای خشک رسانده است. شاخص های ناپایداری جو بالا، وجود ناپایداری بسیار شدید را در منطقه تایید نمی کرد. ناپایداری متوسط در ترازهای پایین جو که قابلیت گسترش به تراز فوقانی را نداشته است (نمودار Skew-T)، بیانگر آن بوده است که یک سامانه سینوپتیک سراسری، کل منطقه را درگیر کرده است و عامل همرفت محل نقشی نداشته است.
مدل سازی توسعه فرونشینی دشت مرودشت در رابطه با برداشت آب های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
17 - 34
حوزههای تخصصی:
برداشت بیش از حد از سفره های آب زیرزمینی در کشور سبب افت شدید سطح ایستابی آبخوان و از بین رفتن لایه های آبدار زمین گردیده است که آثار آن پدیده فرونشست می باشد. در این پژوهش شبیه سازی تغییرات سطح آب زیرزمینی حوضه مرودشت – خرامه از یک دوره صحت سنجی و پردازش مجموعه گسترده ای از داده های خام در مدل ریاضی مادفلو استفاده شد. نتایج خروجی از تحلیل حساسیت پارامترهای مؤثر در واسنجی آبخوان مرودشت، نشان دهنده تأثیر حداکثری پارامترهای هدایت هیدرولیکی و ناهمسانگردی هدایت هیدرلیکی افقی و یک مجموعه گروه خطی شبکه آبراهه ای است. از این رو با آمار سازمان آب منطقه ای فارس مبنی بر وجود چاه هایی با آبدهی بالا در این مناطق هماهنگی دارد. با توجه به شرایط حاکم بر آبخوان در صورت ادامه روند بهره برداری کنونی پیش بینی می شود تراز سطح آب زیرزمینی در طی سال های 2019 تا 2029 میزان15 متر افت خواهد داشت هم چنین با توجه به نشست میانگین زمین که به طور میانگین0.76 متر به ازای 10 متر افت تراز آبخوان می باشد، میزان نشست متوسط زمین با روند کنونی برداشت در ده سال آینده 114.78سانتی متر قابل پیش بینی می باشد و با افزایش 30 درصدی برداشت، میزان افت تراز آبخوان در طی 20 سال آینده در حدود 37 متر می باشد که افت سالانه آن در حدود 1.9 متر می باشد. فرونشست زمین در این حالت نیز در حدود 280 سانتی متر پیش بینی می شود. در نهایت با استناد به نقشه های تهیه شده از آبخوان مرودشت با توجه به آبرفتی بودن سفره آب زیرزمینی اثر افت سطح آب را می توان با فاصله مکانی کم مشاهده کرد. که میزان فرونشست در حاشیه جنوبی و جنوب غربی دشت به دلیل ضخامت کم رسوبات و در نواحی شمالی و شمال شرقی دشت به دلیل رسوبات دانه درشت، کمتر از قسمت های مرکزی دشت باشد.
طراحی مدل توسعه ی صنعت گردشگری ایران با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه ی صنعت گردشگری ایران با رویکرد توسعه ی پایدار است. روش: جامعه ی آماری در پژوهش کیفی شامل خبرگان و متخصصان در سازمان گردشگری و در پژوهش کمّی کارکنان ستادی سازمان های گردشگری در تهران و استان مازندران است. روش نمونه گیری در بخش مطالعه ی کیفی هدفمند و در بخش کمّی تصادفی طبقه ای است. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، مرور متون، ادبیات مربوطه و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات به شیوه ی مصاحبه و پرسش نامه است. برای انتخاب مصاحبه شوندگان از نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد و طی آن تلاش شد خبرگان، علاوه بر دانش نظری، تجربه ی عملی نیز داشته باشند. رواسازی مقیاس اندازه گیری بر پایه ی «وابسته به محتوا» و «وابسته به سازه» بررسی و پایایی آن براساس آلفای کرونباخ ارزیابی می شود. در این پژوهش، به منظور تبیین روابط ساختاری عوامل توسعه ی صنعت گردشگری ایران با رویکرد توسعه ی پایدار از تکنیک دیمتل، از آزمون دالالا استفاده شده است. یافته ها: نتایج مقاله نشان می دهد که براساس تکنیک دالالا مهم ترین مؤلفه از دید خبرگان شاخص رقابت پذیری است و نیز براساس تکنیک معادلات ساختاری مشخص شد که تمام عوامل شناسایی شده تأثیر معناداری در توسعه ی صنعت گردشگری دارند و درنهایت مدل نهایی ارائه شد.
رابطه تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان مشایخ شهرستان ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
196 - 165
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سکونتگاه های روستایی کشور با مسائل متعددی ازجمله سطح پایین اشتغال و درآمد، اثرات نامطلوب تغییرات اقلیمی، نارسایی امکانات و خدمات و... مواجه هستند. در چنین شرایطی، رفتارهای مشارکتی روستاییان در امور مختلف جامعه محلی می تواند نقش مثبت و مهمی در ارتقای کیفیت زندگی و بهبود محیط محلی داشته باشد؛ ازاین رو شناسایی عوامل مرتبط با انجام رفتارهای مشارکتی اهمیت فراوان دارد. نظر به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی رابطه تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی روستاییان در دهستان مشایخ پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق به لحاظ مکانی، نقاط روستایی دارای حداقل 100 نفر جمعیت واقع در دهستان مشایخ شهرستان ممسنی و واحد تحلیل، افراد 18 ساله و بیشتر ساکن در سکونتگاه های مذکور بود. فرایند نمونه گیری با استفاده از روش احتمالی طبقه بندی شده صورت گرفت و برای 380 نفر پرسشنامه تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مختلف و نرم افزار SPSS استفاده شد. براساس نتایج آزمون T تک نمونه ای و در سطح اطمینان 95 درصد، میانگین رفتارهای مشارکتی و تعلق مکانی به طور معناداری از حد متوسط بیشتر بود. براساس یافته ها، بین تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی روستاییان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0 > p، 424/0 = r). همچنین بین تعلق مکانی و هریک از ابعاد پنج گانه رفتارهای مشارکتی رابطه مثبت معناداری مشاهده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد، بین روستاهای موردمطالعه از نظر میانگین رفتارهای مشارکتی تفاوت معناداری وجود داشت. درمورد تعلق مکانی نیز نتایج مشابهی حاصل شد. تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی می توانند به عنوان دو عامل قدرتمند در توسعه روستایی نقش ایفا کنند و رابطه مثبت میان آن ها نشان می دهد که این دو عامل می توانند هم افزایی مطلوب و ارزشمندی به نفع سکونتگاه های روستایی داشته باشند.
شناسایی و تحلیل گفتمان های اجتماعی توسعه گردشگری در عرصه های طبیعی با روش شناسی Q (مورد مطالعه: جنگل های بلوط استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است توسعه گردشگری از نظر محتوای وسیع تری که در آن فعالیت می کند، ارزیابی شود و به طور خاص، گفتمان های حمایت کننده فعالیت های گردشگری در منطقه شناسایی شوند، گفتمان غالب معرفی شود و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا این گفتمان ها با اهداف توسعه پایدار گردشگری، به گونه ای که برای مدت زمان نامشخصی حیات خود را در منطقه بدون تأثیرات منفی بر منابع طبیعی، ارزش های فرهنگی و منافع اقتصادی آن حفظ کند، همسو هستند. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، از حیث ماهیت از نوع تحقیقات کیفی-کمّی و به لحاظ شیوه اجرا جزو تحقیقات اکتشافی از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افرادی از جامعه محلی، کارآفرینان، متولیان دولتی و خصوصی بخش گردشگری و همچنین مسئولان، دانشگاهیان و NGO های مرتبط با محیط زیست وحفاظت جنگل ها بودند. نمونه افراد معمولاً به طور هدفمند و با اندازه ای کوچک انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده های Q، با استفاده از نرم افزار PQMethod 2.35 انجام شده است. سه فاکتور به دست آمده درمجموع 42 درصد از واریانس مطالعه را توضیح می دهند: فاکتور اول 26 درصد واریانس مطالعه را تبیین می کند و دیدگاه مشترک 23 نفر را نشان می دهد؛ نمونه Q 9 نفر از شرکت کننده ها در فاکتور دوم بارگذاری شده است. این عامل 9 درصد از واریانس مطالعه را توضیح می دهد؛ فاکتور سوم 7 درصد از واریانس مطالعه را تبیین می کند. سه نفر از شرکت کنندگان با این عامل مرتبط هستند. در این پژوهش سه گفتمان شناسایی شد که در هرکدام ضمن نشان دادن اهمیت جنگل های بلوط، توسعه گردشگری از زاویه ای متفاوت ارزیابی شده است. این گفتمان ها «گفتمان توسعه پایدار اکوتوریسم روستایی»، «گفتمان حفاظتی ناسازگار با توسعه گردشگری » و «گفتمان توسعه گردشگری انبوه» هستند.
تحلیل رابطه تغییرات کارکردی با ارزش های روستایی در نواحی حومه ای (مورد مطالعه: روستاهای بخش لواسانات شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که در سال های آینده ارزش های روستایی نسبت به سال های گذشته بیشتر مشخص و مورد توجه قرار بگیرد. زیرا که توزیع و پراکندگی جمعیت شهرها و روستاهای پیرامون آن ها که موجب بروز مشکلات متعددی گشته و توجه به این سکونتگاه ها به عنوان مناطقی سالم، ارزان، آرام و سکونتگاهی که منشأ پیدایش سکونتگاه های شهری بوده، بیشتر گردد. اما در ارتباط با ارزش های روستایی موضوعی که می تواند در این ارتباط مشخص گردد، تغییر کارکرد نواحی روستایی به خصوص در مناطق پیرامون شهرها و ارزش های این مناطق روستایی است. مشخص است اگر چانچه ارزش های موجود در مناطق روستایی شناسایی و تغییرات کارکردی در این نواحی همسو با ارزش های این مناطق باشد، می تواند به عنوان فرصتی برای توسعه در این نواحی به شمار آید. تحقیق به بررسی ارزش های روستایی در نواحی روستایی بخش لواسانات پرداخت. تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی بود. بررسی تحولات کارکردی از بررسی متون اسنادی و مصاحبه با افراد آگاه و برای بررسی مهم ترین ارزش های روستایی نیز از مصاحبه هدفمند و مشاهده میدانی استفاده شد. همچنین در بخش دوم تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده و 9 نقطه روستایی نیز به عنوان جامعه هدف و 214 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. نواحی روستایی از ارزش های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی برخوردار هستند. تغییرات کارکردی در روستاهای نزدیک به نواحی شهری، به دلیل جمعیت پذیری بالا و نزدیکی به نواحی شهری بیشتر بوده و به علاوه در روستاهایی که در فاصله دورتری از نقاط شهری قرار داشته اند، به دلیل جمعیت پذیری و دگرگونی اجتماعی پایین، بافت سنتی و اجتماعی روستا در طول زمان تغییرات کارکردی کمتری صورت گرفته است. بنابراین به طور کلی ارزش های روستایی که در مناطق روستایی مورد مطالعه بررسی شدند، به عنوان توانمندی های روستایی معرفی می گردند که در صورت توجه به این ارزش ها و تغییرات کارکردی که بتواند همسو با این ارزش ها باشد، می تواند به عنوان رویکردی مناسب برای توسعه درون زا در مناطق روستایی باشد.
نقش بررسی های استریوگرافی در جهت یابی خطر مهاجرت بارخان های سوران در منطقه بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
77 - 100
حوزههای تخصصی:
تپه های ماسه ای منطقه مورد مطالعه در پایین دست حوضه آبخیز روتک و 40 کیلومتری غرب شهرستان سراوان (بلوچستان) و در حاشیه شمالی اراضی زراعی منطقه واقع بوده و جهت مهاجرت و میزان حمل ماسه از نظر زمانی و مکانی از اهداف اصلی این تحقیق است. از داده های سمت و سرعت باد ایستگاه های سراوان، خاش و ایرانشهر (1391-1385) برای بررسی دینامیک تپه ها استفاده گردید. تپه های با مورفولوژی بارخان انتخاب و ژئومتری آنها به روش استریوگرافی و میزان تحرک آنها به روش فرایبرگر و دین (1979) بررسی گردید. نتایج نشان داد که سمت پیشروی بارخانها در این دوره از نظر زمانی متنوع بوده ولی از نظر مکانی برآیند جهت پیشروی آنها از طرف غرب و شمال غرب بطرف شرق و جنوب شرق بوده است. در حالیکه بادهای غالب از نظر فراوانی وقوع عمدتا با جهت شمال شرقی وزیده اند (گلباد)، اما گلماسه ها و جهت پیشروی تپه ها در اغلب موارد با جهت باد غالب همخوانی نداشتند. برآیند حرکت تپه ماسه ها در این دوره براساس درصد فراوانی وقوع ازطرف شمال غرب 9/28 %، از طرف جنوب غرب و شمال غرب و بدون پیشروی 8/17%، از طرف جنوب شرق 7/10%، و از طرف غرب و جنوب 5/3% بوده است. نتایج روش استریوگرافی دینامیک لحظه ای بارخان ها را نیز در این دوره عمدتا منطبق با گلماسه های حاصل از روش فرایبرگر و دین نشان دادند، بطوریکه میزان حمل ماسه ها بین 17 تا 20 m3/yr.m و شدت بادها کم انرژی بود. همچنین حمل ماسه های منطقه زمانی صورت می گیرد، که سرعت آستانه فرسایش بیشتر یا حداقل مساوی 78/6 m/s باشد. این نتیجه گیری از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند در طراحی شبکه بادشکن ها مورد استفاده قرار گیرد. بدین معنی که برای تثبیت تپه ها شبکه های بادشکن باید عمود بر جهات وزش بادهای غرب تا شمال غرب تعبیه شوند، و سرعت باد در بین ردیف های بادشکن هم نباید از 78/6 m/s تجاوز نماید.
واکاوی مطالعات مدیریت منابع آب در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
251 - 271
حوزههای تخصصی:
تنش آبی مسئله مهمی است که جهان امروز با آن مواجه است. عده ای آن را متأثر از تغییر اقلیمی و خشکسالی ها و شماری دیگر آن را ناشی از مدیریت نامطلوب ساکنان کره خاکی می دانند. هرساله دانشمندان و متخصصین گرد هم می آیند تا برای حل مسئله کم آبی چاره ای بیندیشند. ایران نیز به خاطر قرار گرفتن در کمربند خشک جغرافیایی و نوار بیابانی، جزو مناطق کم باران جهان محسوب می شود و از این قاعده مستثنا نیست. هدف این مقاله واکاوی مدیریت منابع آب در سرزمین ایران است که به شیوه فرا تحلیلی انجام شده است. مقالات جمع آوری شده در دو سطح ملی و فراملی به تفکیک، شناسایی و مقوله بندی شدند. مطالعات نشان داد که برای حل مسئله آب و مواجهه با تغییر اقلیم، سازگاری و پیشگیری، رفع موانع اقتصادی و کاربست فناوری همراه با افزایش همکاری ذینفعان، تدوین سناریو کاملاً همکارانه به عنوان جایگزین سناریو انتقال آب و نیز برنامه ریزی متفکرانه و همه جانبه در کنار آگاهی کنشگران و اراده جمعی در حکمرانی خوب، ازجمله راهکارهای مناسب هستند؛ اما با وجود چنین راهکارهایی می بایست تاکنون مسائل مدیریت منابع آب حل می شد، اما چرا مسئله آب همچنان چالش برانگیز است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد، حل این معضل از راه فهم چرایی ها به دست نیامده، بلکه صرفاً شرایط مطلوب در مقابل شرایط نامطلوب مطالعه شده است. این تحقیق در پی یافتن چگونگی حادث شدن مدیریت منابع آب بدین شکل است.
ارزیابی شیوه های مدیریت آب کشاورزی در حوضه کوهستانی رودخانه کشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
163 - 187
حوزههای تخصصی:
انتقال آب مناطق کوهستانی استان لرستان به سایر استان ها، ورود کشاورزان غیربومی به منطقه، در کنار وقوع خشکسالی باعث کاهش سطح آب رودخانه های استان لرستان و همچنین رودخانه کشکان شده است. این موضوع کشاورزانی را که از منابع آب سطحی برای کشاورزی استفاده می کنند، با مشکلاتی روبرو ساخته است. برای سازگاری با این چالش، مدیریت آب از موضوعات مهم است که می تواند به بهره وری بهینه آب کشاورزی کمک کند. هدف این مطالعه ارزیابی مدیریت آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان در شهرستان پلدختر است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه است. پژوهش حاضر دارای دو جامعه آماری است. جامعه آماری اول کشاورزان حوضه رودخانه کشکان است که از طریق فرمول کوکران 354 کشاورز برای تحلیل های کمی انتخاب شد. جامعه آماری دوم شامل کارشناسان کشاورزی و مدیریت آب است که با روش نمونه گیری هدفمند 30 کارشناس برای تحلیل های کیفی انتخاب شد. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که استفاده از لوله برای انتقال آب، کاهش دفعات آبیاری، آبیاری در زمان تبخیرکم، سیمان زدن جوی های آب، لایروبی کانال های آب و استفاده از مخازن کوچک آب مهم ترین شیوه های مدیریت منابع آب کشاورزی در منطقه می باشند. نتایج کیفی نشان داد که اقدامات مهندسی، تکنولوژی، نهادی/مدیریتی، اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی مهم ترین اقداماتی است که می تواند جهت مدیریت بهینه آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان از سوی کشاورزان مورداستفاده قرار گیرد.
ارزیابی ابعاد و شاخص های تاب آوری شهری در بافت فرسوده شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
39 - 58
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری به جایگاهی از شهر اشاره دارد که به دلیل مدیریت و برنامه ریزی درست قدرت تحمل خود را در برابر بحران های طبیعی و انسانی افزایش داده و با کم ترین میزان خسارت مالی و جانی می تواند بحرانی را پشت سر گذاشته و در کوتاه ترین زمان به حالت طبیعی خود بازگردد. اما متأسفانه در اکثر شهرهای ایران قسمتی از شهر که هسته اولیه شهر را تشکیل می دهد و هویت، اصالت و تاریخ شهر را یدک می کشد به دست فراموشی سپرده شده اند و به دلیل ضعف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی منتظر کوچک ترین تلنگر طبیعی می باشند که شیرازه آن ها را از هم جدا کند و تلفات جانی و مالی عظیمی را برای ساکنانشان بر جای گذارد. در همین راستا پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل ابعاد و شاخص های تاب آوری شهری در بافت فرسوده شهر بروجرد می باشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و با استفاده از روش های پرسشنامه صورت گرفته جامعه آماری آن تمامی ساکنان بافت فرسوده شهر بروجرد می باشد که در سرشماری سال 1395 جمعیتی بالغ بر 37104 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است، که مطابق این فرمول 384 نمونه برآورد شد. این پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در سطح محدوده پخش گردید. بعد از استخراج اطلاعات موردنظر با استفاده از نرم افزارSPSS و نرم افزار معادلات ساختاریsmart pls تجزیه وتحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بافت فرسوده شهر بروجرد در تمامی ابعاد تاب آوری در وضعیت نامطلوبی است. مطابق آزمون فریدمن، بعد اجتماعی با 88/3، بعد اقتصادی با 57/2، بعد کالبدی با 33/2 و بعد نهادی با 57/1 به ترتیب در وضعیت بهتر تا بدتر می باشد. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که برای تاب آورسازی بافت فرسوده بروجرد به ترتیب بعد اجتماعی با 355/0 و بعد کالبدی با 300/0 و بعد اقتصادی با 291/0 و بعد نهادی با 277/0 اثرگذارند.
ارزیابی میزان تاثیر ذرات معلق و پوشش گیاهی بر تشکیل جزایر گرمایی و خنک در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۱۴-۹۷
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی و جزایر حراتی شهرها یکی از بزرگ ترین چالش های جهان امروز است. جزایر سرمایی(جزایر خنک) واژه ایست که در مقابل جزایر گرمایی قرار می گیرد و بیان کننده مناطقی از سطح شهر است که نسبت به نواحی اطراف دارای دمای پایین تری است. در این تحقیق برای بررسی عوامل موثر بر شکل گیری جزایر خنک و گرمایی شهری، ابتدا با استفاده از پردازش تصاویر لندست و استفاده از الگوریتم تک کانل دمای سطح زمین به دست آمد. سپس برای بررسی پارامترهای موثر بر تغییرات دمای سطح زمین؛ معیارهای تغییرات ذرات معلق و تغییرات پوشش گیاهی درنظر گرفته شد. برای پوشش گیاهی از شاخص NDVI و برای میزان ذرات معلق از الگوریتم ارائه شده توسط Saraswat و همکاران استفاده شد. مطابق نتایج، بالاترین میزان جزیره حرارتی به ترتیب در محله بوستان ولایت، شهرک شهید باقری و فرودگاه بودند و پایین ترین میزان جزایر خنک به ترتیب در بهاران، نیاوران و دربند بود. ضریب پیرسون به دست آمده از رابطه بین دمای سطح و پوشش گیاهی 21.29-درصد بود که نشان دهنده رابطه معکوس بین دما و پوشش گیاهی است، همچنین میزان شاخص پوشش گیاهی در مناطق گرم و سرد بیانگر این موضوع است. در خصوص رابطه دمای سطح زمین و آلودگی هوا، همبستگی بین این دو پارامتر، برابر با 19.31 درصد بود و مقایسه میزان شاخص آلودگی در مناطق دارای جزایر خنک و گرم نشان داد که رابطه معناداری بین کاهش آلاینده های هوا و جزایر خنک وجود دارد اما عکس این قضیه چندان صادق نیست.