جغرافیا و مخاطرات محیطی

جغرافیا و مخاطرات محیطی

جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان 1402 شماره 48 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش خاک شهرستان گیوی با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره MABAC و تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده های OLI - TM)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک تغییرات کاربری مدل MABAC روش شی گرا شهرستان گیوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۴۷
در سال های اخیر، تأثیر متقابل تغییر کاربری اراضی و فرسایش خاک تبدیل به یک نگرانی عمده زیست محیطی شده است. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در شهرستان گیوی است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 2000 و 2021، تهیه شده است. در مرحله بعد با توجه به شرایط طبیعی و انسانی محدوده، سایر عوامل مؤثر برای فرسایش در منطقه شناسایی شد و لایه های اطلاعاتی هر یک از معیارها، توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با استفاده از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، انجام شد. نتایج نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2000 مربوط به مراتع خوب و متوسط، به ترتیب با 172/313 و 144/283 کیلومترمربع است و در سال 2021، بیشترین میزان مساحت مربوط به مراتع ضعیف و اراضی بایر (هموار) به ترتیب با 077/335 و 815/329 کیلومتر مربع است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2000 به ترتیب 34/16 و 36/20 درصد و با توجه پهنه بندی فرسایش 2021 به ترتیب 92/22 و 58/25 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه فرسایش بسیار زیاد و زیاد قرار دارند. کاهش مراتع خوب و متوسط و اراضی با پوشش گیاهی متراکم و تبدیل آن ها به مناطق کشاورزی، مراتع ضعیف، انسان ساخت و اراضی بایر بیشترین میزان تأثیر را بر فرسایش خاک داشته است.
۲.

تحلیل عوامل مؤثر بر آسیب پذیری منطقه حفاظت شده ارسباران و تدوین راهبردهای مدیریتی با استفاده از مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدلDPSIR ارزیابی آسیب پذیری تهدیدها ارزش ها منطقه حفاظت شده ارسباران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۳۸
مناطق حفاظت شده یکی از مهم ترین و مؤثرترین ابزار در جهان هستند که برای حفاظت از تنوع زیستی تأسیس شده اند. استفاده از روش های بین المللی در مدیریت مناطق حفاظت شده، رسیدن به توسعه پایدار را در کنار حفاظت حداکثری از تنوع زیستی میسر خواهد کرد. منطقه حفاظت شده ارسباران یکی از ارزشمندترین منابع طبیعی کشور از لحاظ گونه های گیاهی و جانوری و یکی از مناطق زیستکره بیوسفر نه گانه ایران است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی با هدف ارزیابی آسیب پذیری منطقه حفاظت شده ارسباران با تلفیق مدل DPSIR، به منظور ارائه راهکارهای مدیریتی است. در این روش ابتدا با استفاده از مدلDPSIR ، نیرومحرکه، فشار، وضعیت، اثر و پاسخ، تهدیدها و ارزش های منطقه و ارتباط بین آن ها بررسی و ارزیابی گردیدند. درنهایت، راهبردهایی در قالب پاسخ های احتمالی به هر یک از مؤلفه های مدل DPSIR ارائه گردید. 8 نیروی محرکه اصلی با عنوان افزایش جمعیت، توسعه گردشگری، توسعه راه های ارتباطی، فعالیت های دامداری و دامپروری، توسعه سکونتگاه های روستایی، توسعه فعالیت های کشاورزی، کارخانه استخراج مس سونگون و عدم مدیریت منسجم برای منطقه شناسایی و به تبع آن ها فشارها، وضعیت و اثرات منطقه مشخص و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در منطقه حفاظت شده ارسباران بیشترین اثرات تهدیدهای منطقه بر ارزش های اکولوژیکی ازجمله از بین رفتن گیاهان درختچه ای و درختی، زیستگاه حیات وحش و کاهش تنوع زیستی و ارزش های فرهنگی شامل قرار گرفتن تحت حمایت سازمان حفاظت محیط زیست یونسکو و قرار گرفتن در اختیار برنامه انسان و زیستکره می باشند و از لحاظ آسیب پذیری، تخریب و تغییر کاربری اراضی، جنگل زدایی و دامداری و دامپروری بیشترین آسیب را به منطقه وارد می کنند. در پایان راهبردهای مدیریتی برای مواجهه با عوامل تهدیدکننده ارائه گردید.
۳.

تحلیل شبکه اعتماد در بین بهره برداران جنگل و مرتع حوزه آبخیز قلعه شاهین شهرستان سرپل ذهاب (مورد مطالعه: روستای نقاره کوب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد سرمایه اجتماعی منابع طبیعی مدیریت تضاد تحلیل شبکه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۰
پژوهش حاضر، به تحلیل شبکه اعتماد بین بهره برداران محلی جنگل و مرتع روستای نقاره کوب در حوزه آبخیز قلعه شاهین شهرستان سرپل ذهاب پرداخته است. نوع پژوهش آمیخته موازی است. جامعه آماری بهره برداران جنگل و مرتع روستای نقاره کوب حوزه آبخیز قلعه شاهین شهرستان سرپل ذهاب (534 = N نفر) بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان 223= nنفر به صورت تصادفی، انتخاب شدند. سپس با رویکرد شبکه ای کل و با استفاده از تکنیک گلوله برفی 39 نفر از بهره برداران موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ساختارمند تا رسیدن به اشباع داده و پرسشنامه تحلیل شبکه ای بود. شاخص های تراکم، اندازه، انتقال یافتگی، دوسویگی، مرکزیت و مفاهیم نقاط برشی و حفره های ساختاری موردمطالعه و یافته های این تحقیق با کمک نرم افزار UCINET و NetDraw، SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد میزان اعتماد بین بهره برداران محلی در سطح متوسط ارزیابی شد و در بین انواع اعتماد، اعتماد ارتباطی و اعتماد رویه ای بیشتر از دیگر انواع اعتماد بود و کمترین نوع اعتماد، اعتماد گرایشی بود. در شبکه اعتماد با تراکم پایین، پایداری شبکه (دوسویگی) متوسط بوده و افراد کمتری از طریق واسطه ها با هم در ارتباط هستند (انتقال یافتگی ضعیف) ازاین رو تعادل شبکه ضعیف بوده و سرعت گردش اطلاعات در شبکه متوسط تا پایین است. نتایج تحقیق، مؤید درصد بالای تمرکز در پیوندهای درونی نسبت به پیوندهای بیرونی است؛ بنابراین، الزامی است با تشکیل یک شبکه متعادل و پایدار اعتماد و در نظر گرفتن کنشگران کلیدی، بتوان به مدیریت مؤثر تضادها در این حوزه پرداخت.
۴.

تحلیل سطح آگاهی و دانش مدیریت ریسک کودکان روستایی از مخاطره زلزله (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان زیرکوه واقع در استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت ریسک کودکان روستایی زلزله ادراک و دانش شهرستان زیرکوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۰
در سال های اخیر، مطالعات حوزه ادراک و دانش کودکان از مخاطرات و تقویت میزان آمادگی آن ها در برابر مخاطرات نسبت به گذشته به شدت گسترش یافته است. علت این مسئله را می توان تغییر رویکردهای مدیریت بلایا از رویکردهای انفعالی گذشته به تلاش برای مدیریت پیش از خطر و تأثیر فزاینده آمادگی همه گروه ها و اقشار یک جامعه ازجمله کودکان، در موفقیت این رویکرد دانست. در این راستا مطالعه حاضر به ارزیابی و تحلیل سطح آگاهی کودکان از مخاطره زلزله در قالب متغیرهای شناخت مخاطره و علل و اثرات و نحوه رویارویی با آن در قالب متغیرهای آگاهی از اقدامات پیشگیرانه، آمادگی و شیوه های مطلوب واکنش در بین 169 کودک 5 تا 12 ساله در شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه پرداخته است. یافته های تحقیق بیانگر این است که میانگین سطح آگاهی و دانش مدیریت ریسک کودکان 5 تا 12 ساله روستایی موردمطالعه از زلزله و شیوه های واکنش با آن بسیار اندک و نیازمند اصلاح و تقویت است؛ نتایج آزمون T تک نمونه در ارزیابی میانگین آگاهی و دانش مدیریت ریسک در هر چهار بعد موردسنجش پایین تر از سطح ارزش متوسط است. همچنین بر اساس نتایج آزمون همبستگی رابطه مستقیم و معنادار بین ادراک و آگاهی از ماهیت زلزله با دانش مدیریت ریسک در هر 4 بعد وجود دارد.
۵.

ارتباط شاخص های پوشش گیاهی با رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آتش سوزی فعال شاخص NDVI شاخص EVI نواحی رویشی ایران MODIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۸
مخاطره آتش سوزی در ایران به طور فزاینده ای به یک ریسک جدی در طول سال تبدیل شده و محدود به چند ماه از سال نیست؛ بر این اساس پایش جنگل ها برای شناسایی و تعیین نواحی مستعد رخداد آتش سوزی ها گامی مؤثر برای توسعه سامانه های هشدار سریع است. این پژوهش با هدف ارتباط شاخص های پوشش گیاهی با رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران انجام شده است. در این پژوهش از داده های سنجنده MODIS ماهواره Terra شامل محصول آتش سوزی فعال (MOD14A2) و شاخص های پوشش گیاهی NDVI و EVI (MOD13A3) در بازه زمانی 2020-2001 استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشینه رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران از اواخر فصل بهار تا اوایل فصل پاییز رخ می دهد. روند افزایشی رخداد آتش سوزی در دوره گرم سال با افزایش دما، کاهش رطوبت و ذوب زودهنگام برف در فصل بهار و در فصل پاییز هم زمان با خزان پوشش گیاهی و شروع دیرهنگام بارش های پاییزی مرتبط است. بیشینه متوسط ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه رویشی ارسباران با 1791 متر در ماه اکتبر و بیشینه ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه ایرانی-تورانی با 1565 متر در ماه اوت مشاهده شده است. توزیع فضایی شاخص های NDVI و EVI حاکی از آن است که تراکم پوشش گیاهی در شدت و گسترش آتش سوزی تأثیرگذار بوده و شرایط را برای گسترش آتش سوزی ها فراهم می سازد به گونه ای که مناطق بایر با پوشش گیاهی کم در مرکز، شرق و جنوب شرق ایران تقریباً بدون رخداد آتش سوزی و بیشینه رخداد آتش سوزی های فعال در شمال، غرب و شمال غرب ایران مشاهده شده است.
۶.

بررسی حداکثر دبی مقادیر سیلاب حوضه آبریز شیراز در توزیع گمبل تیپ یک (مطالعه موردی: رودخانه خشک، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیل دبی حداکثر توزیع گمبل حوضه شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۲
پژوهش حاضر با هدفِ شناسایی مطالعه جامع، جهت مقادیر دبی های مؤثر بر وقوع سیلاب های شهری رودخانه خشک شیراز انجام شده است. حوضه آبریز شیراز با مساحت برابر 10/1865 کیلومترمربع و اقلیم خشک و نیمه خشک، همراه با پوشش گیاهی متوسط به دلیل خشکسالی ها و تغییرات کاربری اراضی است که نشان از شرایط سیلابی حوضه در زمان رخداد رگبارهای ناگهانی دارد. روش تحقیق آماری- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. بدین منظور در جمع آوری داده ها از آمار درازمدت بارش در ایستگاه باران سنجی حوضه آبریز شیراز در یک دورۀ 50 ساله و آمار دبی حداکثر روزانه در یک دورۀ 44 ساله ایستگاه های آب سنجی موجود در منطقه، پس از بررسی موقعیت مکانی، کیفیت تجهیزات، مدت و کیفیت داده های ایستگاه های آب سنجی، استفاده شده است. سپس به منظور انتخاب توزیع مناسب، داده های هر ایستگاه در محیط  "Excle" وارد شده و اقدام به استخراج ماکزیمم مقادیر دبی شده و خروجی ها و ضوابط جبری در نرم افزار Graphers 16 محاسبه و تهیه شده است. در مرحله بعد جهت رفع اوریب یا بایاس از میانگین و انحراف استاندارد مقادیر دبی در تابع احتمال تیپ یک گمبل، با محاسبه گشتاور دوم توزیع حد آستانه از ساختار جز به جز ریمان استفاده شده است. درنهایت این تحقیق نشان داد تا قبل از قاجاریه دقیقاً توسعه فیزیکی شهر شیراز خارج از محدوده عبور رودخانه خشک بوده است؛ اما به تدریج با روند توسعه شهرنشینی، عدم رعایت حریم رودخانه و مدیریت های غلط شهری در حال حاضر کوچک ترین بارش های سالانه موجب وقوع سیلاب شهری شیراز شده است؛ به طوری که با این تفاسیر بروز فاجعه در به وقوع پیوستن دبی پیک طی صدسال با احتمال 70 در صد با حدود 200 مترمکعب در ثانیه حتمی است، اما این به معنای وقوع سیل در شیراز طریق رودخانه خشک نبوده است.
۷.

اولویت بندی و تحلیل فضایی پتانسیل سیل خیزی مبتنی بر رویکرد FUZZY-AHP (مطالعه موردی: حوزه آبخیز قمصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توابع فازی مناطق مستعد سیل خیز مناطق نیمه خشک نرم افزار Expert Choice

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۳
سیل یکی از بلایای طبیعی است که می تواند فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و پایداری محیط را تهدید کند؛ بنابراین شناسایی مناطق مستعد سیل خیز حوزه آبخیز امری ضروری در این زمینه است. هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی و تحلیل فضایی سیل خیزی حوزه آبخیز قمصر با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره و منطق فازی است که با رویکرد توصیفی – تحلیلی و با روشFUZZY-AHP انجام شده است. برای این منظور ابتدا 14 معیار مؤثر بر سیل خیزی حوضه (شامل باران، ارتفاع، کاربری اراضی، بافت خاک، سنگ شناسی، فاصله از رودخانه، شیب، تراکم زهکشی، رتبه آبراهه، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص توان آبراهه، تجمع جریان، انحنای سطح، انحنای طولی) شناسایی شد و سپس در نرم افزار Expert choice 11 بین معیار ها با روش AHP مقایسه های زوجی انجام گردید و وزن نهایی هر معیار به دست آمد. در ادامه، معیار ها با استفاده از توابع فازیlinear  و large فازی سازی شدند و درنهایت وزن های نهایی به دست آمده برای هر معیار در لایه های مربوطه اعمال شد و نقشه نهایی سیل خیزی حوضه تهیه گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی معیار های کمی و کیفی بر اساس نظر کارشناسان آبخیزداری با روش AHP نشان داد از بین 14 معیار پیشنهادی، معیار باران با وزن نهایی 229/0 بیش ترین تأثیر را در سیل خیزی حوضه دارد. همچنین معیارهای بافت خاک سنگین تا خیلی سنگین (499/0)، واحد سنگی Plvav (252/0)، کاربری های پهنه های آبی و اراضی لخت به ترتیب با وزن نهایی 345/0 و 225/0 نقش پررنگ تری در سیل خیزی حوضه دارند. نتایج حاصل از نقشه نهایی سیل خیزی حوضه نشان داد که حدود 841/30، 056/27 و 406/12 درصد از مساحت کل حوضه به ترتیب در طبقه سیل خیزی متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارند که این مناطق بیشتر در بخش مرکزی و در امتداد جنوب شرقی حوضه واقع شده اند؛ بنابراین آگاهی از پتانسیل سیل خیزی حوضه می تواند در جهت تدوین برنامه های مدیریت بحران در هنگام مواجه شدن با سیلاب مؤثر واقع شود.
۸.

بررسی تأثیر شبکه موجک بر کارایی شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی رسوبات سیلابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسوب معلق داده کاوی یادگیری ماشین شبکه عصبی مصنوعی شبکه موجک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۵
معمولاً سهم قابل ملاحظه ای از خسارت های ناشی از سیلاب، به رسوبات معلق در جریان سیل و هزینه های لایروبی ناشی از نشست آن ها در مناطق طبیعی، مسکونی و صنعتی برمی گردد. ازاین رو هنگام وقوع سیلاب علاوه بر پارامتر دبی آب، پایش دبی رسوبات حمل شده در آب نیز بسیار حائز اهمیت است. امروزه شبکه های عصبی مصنوعی به خوبی برای پیش بینی سری های زمانی غیرخطی توسعه یافته اند، اما ماهیت غیرخطی داده های رسوب و تأثیر گسترده ای از عوامل مختلف بر میزان دبی رسوب، منجر شده تا پیش بینی این داده ها همواره با چالش هایی مواجه باشند. تئوری موجک ازجمله روش های پیش پردازشی است که می تواند با تجزیه سری های زمانی اصلی به سیگنال های فرعی منجر به وضوح بهتر روابط درونی داده های غیرخطی گردد. در تحقیق حاضر مقادیر داده های رسوب در دو ایستگاه آبنما و میناب از حوزه آبخیز رودان هرمزگان قبل از ورود به شبکه عصبی مصنوعی از طریق تبدیل موجک به سیگنال های فرعی شکسته شد و سپس توسط شبکه عصبی مصنوعی فرایند پیش بینی صورت پذیرفت. همچنین به منظور بررسی تأثیر تبدیل موجک در عملکرد مدل شبکه عصبی، نتایج حاصل از این مدل ترکیبی با نتایج به دست آمده از مدل شبکه عصبی منفرد مقایسه گردید و کارایی آن ها با استفاده از روش اعتبارسنجی چندتکه، همبستگی و ریشه میانگین مربعات خطا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد شبکه عصبی مصنوعی در دو ایستگاه موردمطالعه به ترتیب با همبستگی 89/0 و 68/0 و شبکه عصبی موجکی با همبستگی 9/0 و 8/0 قادر به شبیه سازی میزان رسوبات هستند. همچنین آماره نرمال شده ریشه میانگین مربعات خطا به ترتیب در شبکه های عصبی مصنوعی 104/0 و 35/0 و در شبکه های ترکیبی 124/0 و 18/0 به دست آمد. با توجه به نتایج داده ها، تأثیر موجک در شناسایی سیگنال های فرعی و در نتیجه بهبود عملکرد مدل نسبت به شبکه های عصبی منفرد در پیش بینی میزان رسوبات قابل حمل در سیلاب به وضوح قابل توجه است.
۹.

بررسی قابلیت مدل دوبعدی HEC-RAS در تهیه نقشه خطر سیلاب در رودخانه قره چای رامیان، استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه خطر سیل مدل HEC-RAS دوبعدی مدیریت ریسک سیل رودخانه قره چای استان گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۳
تغییرات در الگوها و شدت های بارش ناشی از تغییر اقلیم جهانی موجب تشدید رخدادهای سیل به عنوان یکی از رایج ترین بلای طبیعی در سطح دنیا شده است. این در حالی است که بشر نمی تواند جلوی بروز سیل را بگیرد، اما می تواند اثرات این مخاطره را با شناسایی دقیق مناطق مستعد سیل و اجرای اقدامات مدیریت ریسک محور کاهش دهد. حوزه آبخیز قره چای یکی از سرشاخه های حوضه گرگانرود در استان گلستان به عنوان منطقه موردمطالعه انتخاب شد که رخدادهای سیلابی متعددی را تجربه نموده است. در این مطالعه خطر سیل با استفاده از مدل هیدرولیکیHEC-RAS  دوبعدی ارزیابی شده است. بدین منظور مقادیر دبی رخداد سیلابی سال ۱۳۹۷ به عنوان ورودی مدل مذکور انتخاب شدند و بهینه سازی ضرایب زبری مانینگ مطابق با شواهد موجود انجام شد و سپس واسنجی مدل انجام شد. شاخص های آماری مورد استفاده در ارزیابی مدل همگی توصیف کننده شبیه سازی خوب آن می باشند. نتایج نشان داد با افزایش دوره بازگشت سیل، گستره، عمق و میزان خطر ناشی از آن افزایش می یابد؛ به طوری که با در نظر گرفتن دوره بازگشت صدسال در مطالعه حاضر، پهنه سیلاب بخش هایی از روستای سیدکلاته را تحت تأثیر قرار داده است. در نقشه پهنه بندی خطر سیل، حدود نیمی از بازه موردمطالعه در کلاس بسیار کم خطر (کلاس یک) قرار دارند. نتایج مطالعه به منظور اتخاذ راهبردها و برنامه های مناسب با هدف سازگاری با شرایط تغییر اقلیم و به عنوان ابزار مناسب برای شناسایی مناطق مستعد و در معرض خطر سیل کاربرد دارد.
۱۰.

تحلیل سینوپتیک اثر کم فشارهای بریده در بارش سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم کم فشار بریده روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX CMIP5 سناریوهای RCP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۱
بارش های سنگین امروزه به خاطر مخاطرات و خسارات وارده، از جنبه های مهم در مطالعات آب و هوایی هستند. کم فشارهای بریده با ایجاد ناپایداری جوی در رخداد بارش سنگین در ایران تأثیرگذار هستند. در این راستا ابتدا متغیرهای آب وهوایی دما، بارش و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال جو در ارتباط با تشکیل کم فشارهای بریده طی دوره (2018-1986) بررسی شد. سپس جهت پیش نگری تغییرات رخداد کم فشار بریده درآینده و اثر آن بر بارش سنگین، از پایگاه داده ECMWF نسخه ERA-Interim و مدل های CMIP5 با رویکرد ریزمقیاس نمایی CORDEX تحت دو سناریوی انتشار خوش بینانه RCP4.5  و بدبینانه RCP8.5 تا سال 2099 استفاده شد. نتایج نشان داد که در سناریوی RCP4.5 افزایش بارش به میزان حداقل 41/2 میلی متر و در سناریوی RCP8.5  کاهش بارش حداکثر به میزان 91 میلی متر برآورد شد. ناهنجاری های فشار سطح 500 هکتوپاسکال براساس RCP4.5 و RCP8.5 به میزان 5/61 و 5/92 ژئوپتانسیل متر افزایش خواهد داشت. کمترین فراوانی رخداد کم فشار بریده در سال های 1995 و 1996 به تعداد 10 رخداد، و بیشترین رخداد در سال های 1986 با 30 رخداد بوده است. با افزایش دمای هوا و پیش روی پرفشارجنب حاره ای به سمت عرض های بالا، محل تشکیل و مسیر حرکت کم فشارهای بریده در دوره 33 ساله به سمت عرض های جغرافیایی شمالی تر کشیده شده اند که می تواند شواهدی از اثرات تغییر اقلیم در ایران باشد. وجود رابطه مستقیم معنادار بین فراوانی رخداد کم فشار بریده و بارش سنگین در سطح خطای 5 درصد تأیید شد. همچنین میزان تأثیر کم فشارهای بریده در فراوانی بارش سنگین ایستگاه های ایران به ویژه ایستگاه های شمالی چشم گیرتر بوده است.
۱۱.

تعیین فرکانس طبیعی خاک شهر بهبهان با استفاده از تحلیل داده های میکروترمور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی اثرات محلی ساختگاه نوع خاک تشدید تحلیل H/V

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۸
تغییر شکل خاک می تواند تأثیر عمده ای بر ورودی های طراحی لرزه ای سازه ها داشته باشد. در عمل، خاک اغلب توسط سنگ های پیرامونی احاطه شده است. در این حالت، وقوع پدیده تشدید یا تشدید لحظه ای به دلیل نزدیک بودن فرکانس سازه به فرکانس طبیعی خاک، می تواند اثرات مخربی داشته باشد. ازاین رو، فرکانس طبیعی خاک در آیین نامه های ساختمانی در ارائه شکل طیف موردتوجه است. در این مقاله، از روش H/Vبر پایه اندازه گیری غیر مخرب نوفه های محیطی برای تعیین فرکانس طبیعی خاک شهر بهبهان استفاده شده است. این روش روشی ارزان و موفق برای ارزیابی خصوصیات خاک است. بعد از ثبت داده های میکروترمور در 69 ایستگاه، تحلیل H/V برای برآورد فرکانس تشدید نقاط برداشت شده انجام گردید. سپس نقشه های فرکانس طبیعی خاک ارائه گردید. نتایج نشان می دهد محدوده فرکانس طبیعی خاک در شهر بهبهان در بازه 57/0 تا 42/5 هرتز است. این نوع خاک در محدوده خاک نوع 2 و 3 (استاندارد 2800) قرار می گیرد. همچنین بر اساس اطلاعات ساخت وساز در پهنه شهر بهبهان، نقشه مناطق مستعد تشدید ارائه شده است.
۱۲.

پهنه بندی سطوح ارضی حوضه شاهرود در مقابل وقوع زمین لغزش به کمک مدل شانون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش شاهرود مدل آنتروپی شانون الموت طالقان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۵
جابه جایی مواد یکی از رخدادهای سطوح ارضی شیبدار است؛ برای کاهش خطرات ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار مؤثر است؛ یکی از مشکلات چنین رخدادهایی، عدم توانایی محقق در شناخت تمام و کامل عوامل مؤثر بر آن هاست و حتی در صورت شناخت، میانکنش های عوامل، ناشناخته باقی می ماند. در این بررسی تلاش شده است بر اساس تحلیل موقعیت زمین لغزش های حوضه شاهرود، به عوامل مؤثر امتیاز داده شود. با استفاده از نرم افزار ArcGIS، موقعیت مکانی  183 زمین لغزش نقطه ای حوضه شاهرود، با توجه به عوامل خطی  گسل، آبراهه و جاده و عوامل سطحی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، مقدار بارش و ارتفاع، تحلیل و تفسیر گردید؛ ماتریس آنتروپی برای آن ها تنظیم و سطوح ارضی حوضه شاهرود از نظر رخداد زمین لغزش، به کمک مدل شانون پهنه بندی گردید. بر اساس نتایج کاربرد مدل آنتروپی شانون ، پهنه های پرخطر 79/41% و متوسط 76/52% از مساحت حوضه را به خود اختصاص داده اند. انطباق زمین لغزش های رخداده با عوامل مؤثر بر زمین لغزش، تمرکز 86/74 درصد از زمین لغزش ها در شیب های 40-10 درصد، 97/64 درصدی آن ها در لیتولوژی های مارن - سیلتستون، کنگلومرا و بازالت، 97/87 درصدی آن ها در ارتفاع بین 2169-823 متر، 79/85 درصدی آن ها در طبقات بارشی نیمه خشک و معتدل (685-315 میلی متر) در سطوح ارضی با شیبی در جهت غربی، 74/55 درصدی آن ها در فاصله 300-0 متر از رودخانه و 500-0 متری از گسل و در فاصله 1000-500 متر از جاده را مورد تأیید قرار می دهد. چنین تغییراتی در توزیع زمین لغزش ناشی از تبعیت غیرخطی این رخداد ژئومورفولوژیکی از عوامل اثرگذار است؛ وقوع زمین لغزش تابعی از برهمکنش بین عوامل است تا اثرگذاری آن ها به صورت مجرد و انتزاعی.
۱۳.

تحلیل وضعیت تکتونیکی طاقدیس های شمال غربی زاگرس و ارتباط آن با کانون های زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکتونیک طاقدیس کانون زمین لرزه شمال غرب زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۲۵
عوامل تکتونیکی نقش مهمی در تغییرات لندفرمی مناطق دارند و بر مبنای این تغییرات نیز می توان وضعیت تکتونیکی مناطق را ارزیابی کرد؛ بنابراین تحلیل وضعیت تکتونیکی لندفرم ها جهت مدیریت محیطی و برنامه ریزی های مختلف، حائز اهمیت است. بر این اساس، در این پژوهش به بررسی وضعیت تکتونیکی طاقدیس های مناطق شمالی و غربی استان کرمانشاه و ارتباط آن با کانون های زمین لرزه پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی ۳۰ متر SRTM، نقشه های توپوگرافی ۱:۵۰۰۰۰، نقشه های ۱:۱۰۰۰۰۰ منطقه و همچنین اطلاعات مربوط به کانون زلزله های رخ داده در منطقه در طی سال های ۱۹۰۰ تا ۲۰20، به عنوان داده ها تحقیق استفاده شده است. این تحقیق در سه مرحله کلی انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از 8 شاخص ژئومورفیک، به تحلیل وضعیت تکتونیکی 5 طاقدیس ازگله، دنه خشک، سنجابی، ماهیدشت و ویس پرداخته شده است. در مرحله دوم، نقشه موقعیت کانون های زمین لرزه های رخ داده در منطقه طی سال های 1990 تا 2020 تهیه شده است و در مرحله سوم نیز رابطه بین فعالیت تکتونیکی طاقدیس ها از نظر شاخص های مختلف و کانون های زمین لرزه های رخ داده مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصله، طاقدیس های مناطق غربی (طاقدیس ازگله و دنه خشک) دارای وضعیت تکتونیکی فعال تری نسبت به طاقدیس های مناطق شرق هستند. همچنین با توجه به اینکه مناطق غربی منطقه دارای بیش ترین تعداد کانون های زمین لرزه بوده است؛ بنابراین می توان گفت بین کانون های زمین لرزه و وضعیت تکتونیکی طاقدیس ها، رابطه مستقیمی برقرار است.
۱۴.

بررسی آثار و نشانه های تکتونیک فعال در حوضه سد بیدواز اسفراین با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های مورفوتکتونیکی تکتونیک فعال کوه های آلاداغ سد بیدواز اسفراین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۵
حوضه آبریز سد بیدواز در شمال باختری شهرستان اسفراین واقع شده و از نظر زمین شناسی بخشی از پهنه ساختاری آلاداغ- بینالود محسوب می شود. جهت مدیریت منابع آب و استفاده بهینه از این منابع بر روی شاخه اصلی این رودخانه سدی احداث شده است. با آبگیری این سد مشخص گردید فرار آب از این سد بیشتر از استانداردهای موجود در این زمینه است. اقدامات بعدی جهت کاهش فرار آب از این سد نتیجه مثبتی نداشت. هرچند احداث این سد فواید زیادی برای مردم منطقه داشته، اما افزایش فرار آب سبب دلهره مردم ساکن در پایین دست آن شده است. فرار زیاد آب از این سد این فرض را در ذهن تداعی می کند که ممکن است فرار آب ناشی از فعالیت های تکتونیکی باشد. به دلیل اینکه زندگی بیش از 70 هزار نفر ازجمله مردم شهر اسفراین و چند روستای پرجمعیت ارتباط زیادی با آب دریاچه این سد دارد مطالعه فعالیت های تکتونیکی در زیر حوضه های آن ضروری است. در این تحقیق که با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی و با هدف مشخص شدن فعالیت های تکتونیکی در این سد انجام شد، مشخص گردید منطقه از نظر تکتونیکی در ردیف مناطق فعال تکتونیکی قرار دارد. شواهدی چون فعالیت گسل ها، بررسی زمین لرزه های منطقه، نتایج حاصل از مطالعات شاخص های مورفوتکتونیکی و همچنین بررسی نیمرخ های ترسیمی از زیر حوضه های این رودخانه همه دلالت بر فعال بودن این حوضه از نظر تکتونیکی دارند؛ بنابراین لازم است در نحوه بهره برداری، نگهداری و مسائل فنی این سد توجه بیشتری مدنظر مدیران قرار گیرد.
۱۵.

زمین ساخت فعال حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد بر اساس شاخص های ریخت سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های ریخت سنجی زمین ساخت فعال مخاطرات محیطی حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۷
شاخص های ریخت سنجی به عنوان ابزاری برای شناسایی و مشخص کردن بخش های تغییر شکل یافته به وسیله گسل های فعال مورداستفاده قرار می گیرند. تاکنون در گستره موردبررسی ارتباط بین زمین ساخت فعال و ریخت زمین ساخت موردمطالعه قرار نگرفته است. با تعیین فرآیندهای فعال در حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد و تمهیدات لازم، تا حدود زیادی می توان از خسارت های ناشی از بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله در این منطقه جلوگیری کرد. بر همین اساس حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد با استفاده از شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a)، گرادیان طولی رود (SL)، شکل حوضه (Ff)، تراکم زهکشی (Dd) و برجستگی نسبی (Bh) در 18 حوضه زهکشی منطقه مشخص و بر اساس آن پهنه بندی شد. در امتداد گسل های شمال البرز، خزر و آذرک، حسن گیل و راندگی طالقان میزان این شاخص ها افزایش یافته و در نتیجه می توان استنباط کرد که زمین ساخت منطقه موردبررسی در اثر فعالیت این گسل ها فعال است. شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) منطقه از لحاظ سطح فعالیت زمین ساختی به چهار دسته بسیار بالا، بالا، متوسط و کم پهنه بندی شد. در حدود 5/66 درصد از منطقه تحت سیطره فعالیت گسل های اصلی منطقه است و هم چنین گسل های فرعی دیگری که در اثر حرکات زمین ساختی اخیر تشکیل شده اند، فعالیت زمین ساختی متوسط به بالایی را ارائه می دهند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳