مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
جمعیت شهری
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تحولات جمعیتی و جغرافیایی منطقه کاشان از سالهای 1335 تا 1375 می پردازد . روند این تحولات نشان می دهد که جمعیت شهر کاشان پیوسته در حال افزایش بوده و جمعیت مناطق روستایی در حال کاهش و برخی روستاها خالی از سکنه شده اند . به طوری که در دهه 1375-1365 جمعیت روستایی این شهرستان دارای رشد منفی 2/3 درصد بوده است . در حالیکه متوسط رشد نقاط روستایی کل کشور درصد بوده است . این تغییر و تحولات جمعیتی بازتابهای جغرافیایی در منطقه بجای گذاشته که مهمترین آن گسترش فضای شهر کاشان می باشد .
بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت شهری استان فارس با استفاده از شاخص های نخست شهری و تمرکز
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نظام توزیع جمعیت در کانون های شهری استان فارس در دوره زمانی 1385-1335 می پردازد. روند رو به رشد شهرنشینی همگام با افزایش تعداد شهرها و به خصوص افزایش شهرهای زیر 25000 نفر جمعیت، از مهمترین خصوصیات نظام توزیع جمعیت شهری استان فارس است. گرایش به شهرنشینی در استان فارس در طول یک دوره پنجاه ساله از روند حاکم بر تحولات جمعیتی کل کشور تبعیت می کند، به طوری که در سال 1335 تنها 35/32 درصد از جمعیت استان در مناطق شهری سکونت داشته اند که این نسبت درآخرین سرشماری سال 1385 به 17/61 رسیده است. در زمینه افزایش تعداد نقاط شهری نیز تعداد شهرهای استان از 13 شهر در سال 1335 به 73 شهر در سال 1385 رسیده است. در این میان، شهر شیراز به علت موقعیت سیاسی - تاریخی و داشتن امکانات اقتصادی، همواره جاذب جمعیت بوده و در طول پنج دهه اخیر به عنوان شهر نخست استان عمل نموده است. سهم 3/46 درصدی از جمعیت شهری استان، به همراه فاصله 87/9 برابری با شهر دوم استان(مرودشت) در سال 1385، بیانگر نامتعادل بودن توزیع فضایی جمعیت شهری استان فارس است
تأثیر توزیع نامتوازن جمعیت در شهرها (در قالب پدیده نخست شهری) بر ظرفیت مالیاتی (مطالعه موردی: استان خوزستان)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات اقتصاد شهری به شکل گیری یک شهر بسیار بزرگ در میان شهرهای کوچک، نخست شهری گفته می شود. تمرکز بیش از حد جمعیت، امکانات و فعالیت های اقتصادی در نخست شهر باعث می شود که نخست شهر فاصله اجتماعی-کارکردی بسیاری با دیگر شهرهای منطقه پیدا کند. نخست شهری توسط حاکمیت و دولت ملی که عمدتاً در نخست شهرها مستقر هستند، تشویق می شود. وجود پتانسیل های مدیریتی کارآمد مورد نیاز دولت های ملی کشورها در این شهرها و منابع محدود سرمایه گذاری زیرساختی دولت از عوامل این تشویق هستند. این حمایت ها باعث می شود بخش عمده ای از جمعیت و فعالیت های اقتصادی کشور (یا منطقه)
در نخست شهر متمرکز شود که این تمرکز بالا می تواند بر ظرفیت مالیاتی منطقه تأثیرگذار باشد. در این مقاله با استفاده از داده های سری زمانی (1390 – 1366) و روش خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده (ARDL) با کمک نرم افزار مایکروفیت به بررسی تأثیر نخست شهری بر ظرفیت مالیاتی در استان خوزستان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که نخست شهری اثر منفی معناداری را بر ظرفیت مالیاتی در کوتاه مدت (با ضریب 3/2-) و بلندمدت (با ضریب 5/3-) دارد. همچنین ضریب جمله تصحیح خطا (ecm) معنادار بوده و نشان می دهد که در هر سال 65/0 از عدم تعادل کوتاه مدت برای دستیابی به تعادل بلندمدت تعدیل می شود.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های ساحلی جنوب کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
23-50
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با رویکرد پدافند غیرعامل بررسی شده است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است و در آن از مقایسه ی درصد جمعیت شهری، شهرستان مرکز استان با جمعیت شهری سایر شهرستان های استان و قانون رتبه - اندازه زیپف و شاخص نخست شهری استفاده شده است. نتایج نشان داد که استان هرمزگان با تجمع 90/55 درصد جمعیت شهری استان در شهرستان بندرعباس بدترین وضعیت را در بین چهار استان بررسی شده دارد و استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب با 07/44، 55/33 و 73/32، درصد جمعیت شهری استان در شهرستان های زاهدان، اهواز و بوشهر در رتبه دوم تا چهارم قرار دارند. بنابراین استان بوشهر بهترین وضعیت را از لحاظ پراکنش جمعیتی به خود اختصاص می دهد. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که استان های خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با پدیده نخست شهری مواجه می باشند و شهرهای بندرعباس، زاهدان و اهواز به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان قرار دارند. استان بوشهر دارای پدیده ی نخست شهری نمی باشد. نتایج مدل قانون رتبه - اندازه نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان نسبت به مدل رتبه- اندازه زیپف فاصله زیادی دارند، که دراین بین وضعیت استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان از استان خوزستان بدتر است. و استان بوشهر فاقد پدیده ی نخست شهری بوده و ازاین رو دارای تعادل در نظام شهری است. اما این نوع تعادل از نوع الگوی مختلط است. یعنی سلسله مراتب شهری استان بوشهر نه دارای پدیده ی نخست شهری است و نه استاندارد هست؛ بلکه حالتی بینابین دارد. بنابر نتایج به دست آمده از مدل های مقایسه جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت سایر شهرستان های استان و مدل نخست شهری و مدل رتبه - اندازه زیپف، به این نتیجه می رسیم که وضعیت استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از رتبه یک (بدترین حالت)، تا رتبه چهارم (بهترین حالت)، قرار دارند. بنابراین استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از بدترین حالت تا بهترین حالت را در زمینه رعایت پدافند غیرعامل دارا می باشند.
بررسی اثرات جمعیتی برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1383 1327) بر توزیع، سلسله مراتب و اندازه جمعیت شهری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی، در دهه های اخیر، همگام با مهاجرت های شدید روستا شهری، و همزمان با سیر تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و منطقه ای، از مهم ترین عرامل توسعه نامتوازن نظام شهری و شهرنشینی در ایران شده است. از سوی دیگر، توزیع شهرها، و به تبع آن تمرکز جمعیت و سلسله مراتب شهری در کشور ما، همسانی و مشابهت زیادی ندارد. آغاز این ناهمسانی از برنامه های عمرانی پنج ساله کشور که در سال های قبل از انقلاب در جهت قطبی کردن مناطق جمعیتی کشور و سیاست های بعد از انقلاب اجرا شده است، متأثر می باشد. هدف اصلی مطالعه بررسی روند تغییرات اندازه توزیع جمعیت در سلسله مراتب شهری ایران طی چهار دهه اخیر با توجه به تاثیر جمعیتی برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی پنج ساله کشور در رشد شهری می باشد. برای تعیین سلسله مراتب شهری از نظریه رتبه اندازه که توسط جورج زیپف1 معرفی شده استفاده می شود؛ تعیین جمعیت مطلوب شهری برای توسعه پایدار طبق قانون رتبه اندازه با استفاده از پرونده (URBINDEX) در بسته نرم افزاری (PAS2 هدف نهایی مقاله می باشد. نتایج اولیه نشان می دهد که جمعیت شهر اول تهران چند برابر شهر دوم، سوم و چهارم می باشد و حتی از مجموع چهار شهر اول نیز بیشتر است و تمرکز در شهرهای بزرگ تر نسبت به شهرهای میانه بیشتر است. توزیع سلسله مراتب بین 10 شهر اول نامتوازن است؛ با برنامه ریزی مناسب از متغیرهای جمعیتی می توان به جای نقش تاثیرپذیر و انفعالی، نقش فعال و مؤثر در تاثیرگذاری بر ماهیت توسعه استفاده نمود
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت پراکندگی (یکی از عناصر اصلی پدافند غیرعامل)، جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است. در این پژوهش برای سنجش وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور (پدافند غیرعامل)، از مدل های مقایسه ی درصد جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت شهری سایر شهرستان های استان (برای سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان)، قانون رتبه - اندازه زیپف و الگوی نخست شهری، استفاده شده است. نتایج مدل سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان نشان داد که استان های خراسان رضوی و کرمان به ترتیب با تجمع 07/64 و 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد و کرمان بدترین وضعیت (رتبه پنجم)، و بهترین وضعیت (رتبه اول)، را در بین پنج استان بررسی شده دارند. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که همه ی استان های بررسی شده با پدیده نخست شهری مواجه می باشند که در این بین شهر مشهد بدترین حالت را در بین استان های بررسی شده دارد. نتایج مدل رتبه – اندازه زیپف نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و کرمان، نسبت به مدل رتبه - اندازه زیپف فاصله داشته؛ که به ترتیب با 25/51 -، 03/36-، 20/26-، 78 /23- و 26/21-، درصد از بدترین تا بهترین وضعیت قرار دارند که در این بین وضعیت استان های خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان از سایر استان ها بدتر است. بنا بر نتایج به دست آمده از مدل های مختلف این پژوهش به این نتیجه می رسیم که استان خراسان رضوی با تجمع 07/64، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد، 25/10 برابر بودن جمعیت شهر مشهد نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 25/51 - ، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بدترین حالت (عدم رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است و استان کرمان با تجمع 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر کرمان، 57/2 برابر بودن جمعیت شهر کرمان نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 26/21-، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بهترین حالت (رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است.
شاخص های جمعیت شناختی و ضرورت های برنامه سازی
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۱
124 - 146
حوزه های تخصصی:
مدیریت استراتژیک یکی از مهمترین شاخه های مدیریت است که در طی دو دهه اخیر توسعه روز افزون یافته است. از آنجا که تفکر استراتژیک را «اقدام در زمان حال در پرتو بصیرت روشن نسبت به آینده» تعریف کرده اند؛ بصیرت روشن نسبت به آینده، به معنای آگاهی از محیط آینده، و آگاهی از عملکرد سازمان در آینده است. از این رو برنامه ریزی محتوایی برنامه های رسانه باید برگرفته از شاخصهای مختلف محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... باشد تا علاوه بر رضایت مندی مخاطبان، هر یک از گروههای سنی نیز از برنامه های رسانه بطور مطلوب بهره مند شوند.
در این مقاله با تأکید بر شاخصهای جمعیتی به عنوان یکی از مهمترین ساز و کارهای برنامه سازی، توجه دست اندرکاران رسانه را به این مهم جلب می نماید تا از طریق آن نقشه راه و افق محتوایی برنامه ها در صدا و سیما روشن تر ترسیم گردد.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان خوزستان با رویکرد پدافند غیرعامل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
248 - 261
حوزه های تخصصی:
پدافند غیرعامل نوعی دفاع غیر نظامی است و به مجموعه اقداماتی اطلاق می گردد که به جنگ افزار نیاز ندارد و با اجرای آن می توان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تأسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری نموده یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد. اقدامات پدافند غیرعامل شامل پوشش، پراکندگی، تفرقه و جابجایی، فریب، مکان یابی، اعلام خبر، قابلیت بقا، استحکامات، استتار، اختفاء، ماکت فریبنده و سازه های امن است. در این پژوهش بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان خوزستان با رویکرد پدافند غیرعامل بررسی شده است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است و در آن از مقایسه ی درصد جمعیت شهر مرکز استان با سایر شهرهای استان و قانون رتبه- اندازه زیپف استفاده شده است. نتایج نشان داد 55 / 33 درصد جمعیت شهری استان خوزستان در شهر اهواز قرار دارد. نتایج مدل قانون رتبه- اندازه نشان می دهد که شهر اهواز به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری استان خوزستان قرار دارند و نقش شهرهای میانی و کوچک در سیستم شهری این استان بسیار کم است. در ﻣﺠﻤﻮع ﺳﻠﺴﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺷﻬﺮی اﺳﺘﺎن ﺧﻮزﺳﺘﺎن دارای ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻧﺎﻣﺘﻌﺎدل اﺳﺖ و ﺷﻬﺮ اﻫﻮاز ﺑ ﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﺨﺴﺘیﻦ ﺷﻬﺮ در ﺷﺒکﻪ ﺷﻬﺮی اﺳﺘﺎن ﺧﻮدﻧﻤﺎیی ﻣی کﻨد. و هنوز سلسله مراتب شهری در شبکه شهری خوزستان نسبت به مدل رتبه- اندازه زیپف فاصله زیادی دارد. لذا با ارائه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی و کاهش رشد شهر اهواز در این استان می توان باعث توزیع بهینه جمعیت و سلسله مراتب شهری مطلوب در سطح این استان شد؛ و بدین وسیله به بحث پراکندگی مطلوب جمعیتی و بحث پدافند غیرعامل دست یافت.
تخمین تابع تقاضای مسکن با استفاده از روش رگرسیون داده های پانل (مطالعه موردی: شهرهای غرب استان مازندران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۵
99 - 108
حوزه های تخصصی:
برایبسیاریازخانوارهامفهوممسکنچیزیبیشترازیکسرپناهاست.برای اینگونهخانوارهااحتمالاًمسکنمهمترینداراییدرسبدمالیآنهااست. اینوضعیتبهگونه ایاستکهمسکندربیشترکشورهای صنعتیبهعنوانمهمترینجزءتشکیلدهنده ثروتشخصیمحسوبمی شود. باعنایتبهگرانبودنهزینه خدماتدراینبخش،خدماتمسکنازجمله هزینه هایعمدهیخانواربهحسابمی آید.قیمتمسکنازمهمترینعلائق صاحباناملاک،بانکها،سیاستگذارانونیزمالکانواحدهایمسکونیاست. بنابراین،تغییراتقیمتآنبرایخانوارها،بنگاه هایتولیدکننده یمسکنونیزبرایدولتمهماست.نوساناتقیمتدراینعرصه، شرایطجوامعرابهلحاظاقتصادی - اجتماعیتحتتأثیرقرارمی دهد.بنابراین، برآوردقیمتواحدهایمسکونیوتعیینعواملتأثیرگذاردراینحوزهبهحل برخیازمشکلاتپیرامونموضوعمسکنکمکخواهدکردوبهطورمسلمامر سیاستگذاریدراینعرصهراتسهیلمی کند. در این مطالعه با استفاده از روش تابع قیمت هدانیک تقاضای مسکن شهرهای غرب استان مازندران و عوامل موثر بر قیمت مسکن در این شهرها بررسی شده است. جامعه آماری این مطالعه مجتمع های مسکونی بیش از دو واحد مسکونی را در بر می گیرد که توسط یک تابع لگاریتمی دو طرفه و با استفاده از روش اقتصاد سنجی پانل برآورد می گردد. بر اساس نتایج ناشی از تخمین، مساحت (زیر بنا) و لوکس بودن واحد مسکونی به صورت مثبت و فاصله تا مرکز شهر به صورت منفی قیمت واحدهای مسکونی را متاثر می کنند و تعداد واحدهای مسکونی در هر مجتمع قیمت واحدهای مسکونی را تحت تاثیر قرار نداده و اصلی ترین عامل موثر به قیمت واحدهای مسکونی مساحت منزل مسکونی است. طبقه بندی JEL : R21,D12,C23
مقایسه تطبیقی عوامل موثر بر سالخوردگی در مناطق شهری و روستایی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹ و ۱۱۰
۱۷-۴۰
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، سالخوردگی جمعیت و عوامل تأثیرگذار بر آن از مباحث مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور است. در این زمینه تفکیک شاخص های مورد نظر در مناطق شهری و روستایی در تنظیم و حتی پیش برد برنامه های لازم کمک شایانی خواهد کرد. لذا، هدف از این مطالعه مقایسه تطبیقی عوامل موثر بر سالخوردگی در مناطق شهری و روستایی استان های ایران در دو دوره آماری 1390 و 1395 است. روش پژوهش این مطالعه توصیفی تحلیلی، از نوع تحقیقات کاربردی بوده و شیوه های جمع آوری اطلاعات اسنادی است. جمعیت کشور (به تفکیک مناطق شهری و روستایی) به عنوان جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفته است. برای جمع آوری داده ها از سالنامه آماری کشور و سرشمارهای عمومی نفوس و مسکن طی سال های 1390 و 1395 استفاده گردیده است. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزارهای مرتبط نظیر SPSS و Excel استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده مشخص شد، شاخص سالمندی در دو دوره مورد بررسی دارای روندی صعودی بوده و این روند صعودی در مناطق شهری بسیار قابل توجه است. همچنین، نتایج مقایسه شاخص میزان خام موالید نشان از تفاوت معنی دار و مثبت بین مناطق شهری و روستایی (با نفع مناطق شهری) و در شاخص های نرخ باروری کل و نرخ تجدیدنسل نشان از تفاوت معنی دار و منفی بین مناطق شهری و روستایی (با نفع مناطق روستایی) در هر دو دوره آماری مورد بررسی را دارد.
تحلیل فضایی رابطه شهرنشینی و طلاق در استان های کشور
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی تمام عرصه های زندگی انسان ازجمله روابط انسانی و تعاملات متقابل اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است. این فرآیند نوعی تغییر و دگرگونی اجتماعی محسوب می شود. رشد سریع جمعیت شهری، تراکم و افزایش آن منجر به پیامدهای آسیب زای ارتباطی و تعاملی شده است. یکی از این پیامدهای آسیب زا، افزایش طلاق در بین شهروندان می باشد. بر اساس آمار رسمی مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال، تعداد طلاق های ثبت شده در کشور در سالیان اخیر در حال افزایش بوده و نرخ رشد طلاق روندی صعودی را طی کرده است که این مسئله می تواند زنگ خطری برای کانون خانواده تلقی شود. هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه شهرنشینی با میزان طلاق در بین استان های کشور می باشد. داده های حاصل از سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران که شامل داده های مربوط به وضعیت زناشویی افراد 10 سال به بالا در استان های کشور است، موردبررسی و تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. روش تحقیق، اسنادی و کتابخانه ای با استفاده از اطلاعات مرکز آمار و سازمان ثبت احوال است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته ها نشان می دهد بیشترین طلاق در سرشماری سال 90 مربوط به استان های تهران، البرز و خراسان رضوی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین استان های مختلف کشور تفاوت معناداری میان میزان طلاق مشاهده می شود و نتایج آزمون همبستگی بیانگر رابطه میان شهرنشینی و طلاق است.
تحلیل تحولات جمعیت شهری استان تهران و پیامدهای آن درنظام شبکه شهری منطقه طی سال های (1395-1355)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
233-247
حوزه های تخصصی:
استان تهران به دلیل استقرار پایتخت، کلان شهر تهران بیش ترین تغییرات شهر و شهرنشینی را به خود دیده است. سوال این است که تحولات جمعیتی شهری استان تهران چه پیامدهایی داشته است؟ بنابراین این پژوهش سعی دارد پیامدهای تحولات جمعیتی استان تهران بر شبکه شهری آن را طی سال های 1355-1395 بررسی نماید. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و نوع آن استنباطی است . داده ها به شیوه کتابخانه ای استخراج و با استفاده از مدل های برنامه ریزی منطقه ای ازجمله رتبه-اندازه شهر و شاخص نخست شهری، ضریب آنتروپی و نخست شهری و منحنی لورنز و ضریب جینی تحلیل شده اند . نتایج یافته ها نشان می دهد، افزایش جمعیتی شهری در استان تهران برخاسته از پراکنده رویی کلانشهر تهران است و تمرکز جمعیت شهری در قسمت غربی استان به تبعیت از راه های ارتباطی بیشتر از جهات دیگر آن بیشتر است با این که شهرهای متوسط تا حدودی گسیختگی فضایی در شبکه شهری استان را ترمیم کرده، با توجه به مدل رتبه-اندازه هم چنان فاصله بین کلان شهر تهران با سایر شهرهای استان بسیار زیاد است و تعادل در شبکه شهری استان وجود ندارد. ضمن آن که جمعیت شهری نه به صورت یکنواخت بلکه به صورت خوشه ای در پیرامون کلان شهر تهران و در مرتبه بعد شهرهای متوسط مستقر شده اند.
تاثیر توسعه مالی بر توسعه انسانی در کشورهای درحال توسعه با تمرکز بر ویژگی های نهادی، اجتماعی و اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
217 - 238
حوزه های تخصصی:
پیوند میان توسعه مالی و توسعه انسانی از مقوله های مهم و اساسی در روند دستیابی به توسعه می باشد. در فرایند توسعه دستیابی به زندگی بهتر و افزایش رفاه با تمرکز بر دسترسی به یک زندگی مادی آبرومند، سلامت و دسترسی به دانش حاصل می شود. این مطالعه به بررسی ارتباط توسعه مالی و توسعه انسانی متمرکز شده است. سه شاخص سنجش توسعه مالی شامل نسبت بدهی های نقدی سیستم مالی بر تولید ناخالص داخلی، نسبت دارایی بانک های تجاری بر کل دارایی سیستم بانکی و نسبت اعتبارات اختصاص یافته به بخش خصوصی بر تولید ناخالص داخلی، با اطلاعات مربوط به شاخص توسعه انسانی و شاخص های توسعه مالی در برخی کشورهای درحال توسعه ارزیابی شده است. با منظور نمودن متغیرهای کنترلی نهادی، اجتماعی و اقتصادی و در قالب یک مدل اقتصاد سنجی در چارچوب مدل های پانل دیتا، برآوردها نشان می دهد که در کشورهای درحال توسعه، از سه شاخص توسعه مالی، تنها شاخص نسبت دارایی بانک های تجاری بر کل دارایی سیستم بانکی دارای ارتباط معنادار و مستقیم با شاخص توسعه انسانی دارد. نتایج نشان داد که در کشورهای درحال توسعه شاخص کارایی حاکمیت، ارتباط معناداری با HDI ندارد، اما دو متغیر کنترلی دیگر، یعنی نسبت جمعیت شهری به کل جمعیت و درآمد ملی سرانه (برحسب PPP) ارتباط مستقیم و قوی با HDI دارند.
تحلیل شبکه شهری و توزیع فضایی جمعیت در کانون های شهری استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۰۴-۱۷۹
حوزه های تخصصی:
شهرها مهمترین پدیده های انسان ساخت موجود در پهنه سرزمین هستند که نقش عمده ای در توسعه و یا عدم توسعه مناطق و نواحی دارند. براساس آمار ارائه شده توسط سازمان ملل بیش از 50 درصد مردم در شهرها زندگی می کنند و نرخ رشد جمعیت شهری 4برابر جمعیت روستایی است. برهمین اساس مطالعه شهرها از آن جهت که محل بار گذاری انسان و فعالیت هستند حائز اهمیت است. تحولات جمعیتی در سال های اخیر در کشور موجب گردیده که رشد جمعیت شهری در مقاطع مختلف زمانی نا هماهنگ و توزیع رشد آن در شهرهای مختلف کشور ناموزون و روند رشد فزاینده و سریع گردد. رشد جمعیت شهرنشین کشور و عدم توجه به شبکه شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سوی و رشد شتابان شهرنشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی کشور منجر شده است. مهاجرت و روند رو به رشد شهرنشینی و تحولات اقتصادی- اجتماعی و سیاسی دهه های اخیر استان تهران از مهم ترین عوامل ایجاد الگوی نامتوازن شبکه شهری بوده است. امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی-اقتصادی آنها شکل تازه ای از شهر و شهر نشینی و شهرگرایی را به وجود آورده است. ساماندهی و تعادل بخشی فضا از مسائل کلیدی در حوزه برنامه ریزی شهری است. شهرهای بزرگتر با جذب و تمرکز مازاد بیشتر، تسلط خویش را بر شهرهای کوچک تر اعمال می کنند. تداوم این شرایط باعث شکل گیری عدم توازن در توزیع فضایی شهر ها و بروز مشکلات ناشی از ازدحام و تراکم در شهرها و تخلیه مکان های دیگر می گردد. این مقاله بر آن است تا با بررسی و تحلیل شبکه شهری در استان تهران راهکارهایی جهت تعادل بخشی ارائه کند. روش تحقیق: از این رو روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از مدل های رتبه- اندازه، منحنی لورنز و ضریب آنتروپی و همچنین برای تحلیل کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار Excel به بررسی و تحلیل شبکه شهری استان تهران پرداخته است. یافته ها: نتایج یافته ها نشان می دهد، استان تهران به ویژه کلانشهر تهران بخاطر موقعیت، اداری و سیاسی، اقتصادی و عدم وجود عدالت فضایی و سیاست های آمایش سرزمین در ایران، بسیاری از فعالیت های صنعتی و خدماتی در آن متمرکز شده است. میزان تمرکز در کشور، در استان تهران و در میان شهرهای استان تهران، در کلانشهر تهران بیشتر است. وجود تمرکز باعث مهاجرت می گردد و شهرنشینی در استان تهران با پراکنده رویی کلان شهر تهران و ایجاد منطقه کلان شهری تهران ابعاد وسیع تری یافته است. به طوری که این استان دارای شهرهای متوسط، کوچک و روستاشهر شده است. در حالی که در سال 1355 فقط دارای 6 شهر کوچک بوده است. دگرگونی در مناطق کلان شهری محصول تمرکززدایی است که می توان آن را پویش گسیختگی نام نهاد. مبنای تشکیل منطقه کلان شهری ارتباط مستقیمی با سطح فناوری های ارتباطی مانند خطوط راه آهن و بزرگراه ها دارد. زیرا با تسهیل رفت و برگشت تهران بر سر راه محورهای ارتباطی آن به صورت خوشه ای با مرکزیت کلان شهر تهران ایجاد شده اند. بنابراین، ساختار فضایی شبکه شهری استان تهران بر الگوی توسعه مرکز- پیرامون متمرکز بوده و عدم توزیع متناسب جمعیت و خدمات در سطح منطقه، نظام شبکه ای نامتعادلی را رقم زده و نوعی واگرایی و عدم یکپارچگی در منطقه را به وجود آورده است. زیرا هیچ یک از شهرها منطقه کلان شهری تهران حتی کلان شهر تهران، جایگاه مناسبی در عرصه رقابت تولیدی در سطح ملی و به خصوص بین المللی ندارند. درحالی که این نوع تجمع شهر و شهرنشینی مخاطرات طبیعی و انسانی متعددی به همراه داشته و مانع توسعه پایدار است. افزایش جمعیتی شهری در استان تهران برخاسته از پراکنده رویی کلانشهر تهران است و تمرکز جمعیت شهری در قسمت غربی استان به تبعیت از راه های ارتباطی بیشتر از جهات دیگر آن است. با اینکه شهرهای متوسط تا حدودی گسیختگی فضایی در شبکه شهری استان را ترمیم کرده، با توجه به مدل رتبه-اندازه همچنان فاصله بین کلان شهر تهران با سایر شهرهای استان بسیار زیاد است و تعادل در شبکه شهری استان وجود ندارد. ضمن آنکه جمعیت شهری نه به صورت یکنواخت بلکه به صورت خوشه ای در پیرامون کلان شهر تهران و در مرتبه بعد شهرهای متوسط مستقر شده اند.
جمعیت و شهرنشینی در استان گیلان:یک بررسی جغرافیایی
منبع:
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی) دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۸۶ شماره ۵
5 - 22
شهر و شهر نشینی حاصل روابط متقابل انسان و محیط است. ارتباط انسان با محیط پیرامونی خویش منجر به تحولات ساختاری و دگرگونی های مکانی زیادی شده که نمونه ای از آن پیدایش یک پدیده مکانی فضایی تحت عنوان شهر می باشد. شهر از آن لحاظ که دارای کارکردهای گوناگون است در مطالعات جغرافیایی جایگاه مناسبی دارد. شکل گیری شهر و فرهنگ شهر نشینی در کشور ما سابقه زیادی دارد و استان گیلان نیز از مناطقی است که شهر نشینی در آن از قدمت زیادی برخوردار است. در این استان پیدایش و تکوین شهرها به تناسب عوامل جغرافیایی در تمام قسمت ها دارای روند یکسان نبوده و تفاوت هایی را نش ان می دهد ک ه این مقاله تلاش دارد تا این مقوله را با محوریت سه عامل مهم جغرافیایی یعنی جمعیت، موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
مسیریابی بهینه تخلیه اضطراری در بافت های مرکزی شهری (نمونه مورد مطالعه: منطقه 1 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
79 - 94
حوزه های تخصصی:
تخلیه اضطراری و شناسایی مسیرهای بهینه تخلیه یکی از ابعاد اساسی مدیریت بحران به شمار می آید که کشورهای مختلف بنا بر سطح توسعه و میزان آینده نگری خود به آن توجه می نمایند. با توجه به خلأ مطالعاتی و عدم توجه کافی سیستم مدیریت شهری کشور و ضعف مطالعاتی و پژوهشی در این زمینه، این مطالعه شناسایی مسیرهای بهینه تخلیه اضطراری در منطقه 1 شهرداری اصفهان به عنوان یکی از هسته های هویتی- تاریخی و مرکزیت تجاری - گردشگری شهر اصفهان را وجه همت خود قرار داده است (در قالب ایجاد شبکه پویا و قابل استفاده جهت انواع مختلف بحران های انسانی - طبیعی). در این راستا شش شاخص اصلی کیفیت بنا، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، قدمت بنا، عرض مسیر و شیب مسیر بر اساس پیشینه علمی و در دسترس بودن داده های مورد نیاز احصا گردیدند. بعد از آن 32 خیابان بر مبنای عرض حداکثری و پوشش حداکثری منطقه انتخاب شد و وضعیت شاخص های مذکور برای این خیابان ها و محدوده واقع در شعاع 100 متری آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس شاخص های مورد اشاره در سیستم تحلیل شبکه ای و نرم افزار SuperDecision مورد وزن دهی قرار گرفتند و پس از ایجاد شبکه، شناسایی مسیر بهینه بر مبنای هرکدام از شاخص ها مورد آزمون قرار گرفت و شش مسیر منحصربه فرد بر اساس هرکدام از شاخص های پژوهش مورد شناسایی قرار گرفتند. در نهایت با روی هم اندازی لایه ها، مسیر تخلیه اضطراری نهایی به سمت منطقه امن ترسیم گردید.
تحلیل فضایی – زمانی اراضی شهری و پیراشهری با توجه به پراکندگی جمعیت در گستره استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
177 - 197
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی یک پدیده مهم اجتماعی و اقتصادی بوده که در سراسر جهان در حال وقوع است و فرایندی پویا از تغییر رابطه انسان و زمین است. گرچه گسترش شهری بیشتر به دلایل اقتصادی و جمعیتی است، اما تنها پیامدهای اجتماعی- فضایی و اقتصادی سیاسی ایجاد نمی کند و بر روی عوامل طبیعی و زیستی اثرگذار است. استان مازندران هم به واسطه موقعیت نسبی و شرایط محیطی حاکم مورد توجه مهاجران و گردشگران قرار گرفته و افزایش جمعیت و فضای ساخته شده در آن شدت گرفته است. بر این اساس در این پژوهش روند رشد جمعیت و فضای ساخته شده در محیط شهری و پیراشهری (حاشیه شهرها و روستاها) از سال 1355 تا 1400 مورد سنجش قرار می گیرد. در تحلیل ها داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن به همراه تصاویر ماهواره سنتینل 1 و 2 و لندست مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد در طی دوره های مورد بررسی از سال 1355 تا 1400 مساحت اراضی ساخته شده استان تقریبا 3.5 برابر شده و از 20 هزار هکتار به 71 هزار هکتار رسیده است. نرخ رشد سالانه طی این دوره تقریبا 2 درصد است که برای اراضی شهری 2.04 درصد و برای اراضی پیراشهری 3.45 درصد است. در صورتی که برای جمعیت این نسبت برعکس است و رشد سالانه برای جمعیت شهری 2.85 و برای جمعیت پیراشهری 0.75 است. درصد تغییرات اراضی شهری در شهرستان های سوادکوه با 44 درصد و بهشهر با 39 درصد بیشتر از سایر شهرستان ها بود که نشان می دهد اراضی پیراشهری رشد قابل توجهی در این شهرستان ها داشتند.