سید اسدالله حجازی

سید اسدالله حجازی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه ژئوموفولوژی، دانشکده جغرافیا و برنامه ریزی، دانشگاه تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۴ مورد.
۱.

ارزیابی توان اکولوژیکی کشاورزی شهرستان دهگلان با رویکرد آمایش سرزمین

کلیدواژه‌ها: توان اکولوژیکی شهرستان دهگلان آمایش سرزمین فازی گاما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۲
ارزیابی توان اکولوژیکی بخشی از فرآیند برنامه ریزی آمایش سرزمین هر کشور و منطقه ای است که بر اساس آن ظرفیت و توانایی هر منطقه در راستای کاربری های خاصی مثل کشاورزی، توسعه ی کاربری ها و یا توسعه ی فیزیکی شهرها و غیره مورد ارزیابی و بر اساس مولفه های علمی، میزان توان منطقه تعیین و درجه بندی می-گردد. رویکرد ارزیابی توان اکولوژیکی، فعالیت های انسانی را در پهنه سرزمین و در راستای قابلیت و توانایی آن منطقه هموار می کند. از این نظر هدف این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیکی کاربری کشاورزی در شهرستان دهگلان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی – تحلیلی است. جهت انجام پژوهش با استفاده از لایه های اطلاعاتی و در محیط نرم افزار GIS عوامل موثر در ارزیابی توان اکولوژیکی نظیر: دما، بارندگی، نوع خاک، فرسایش خاک، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب و رودخانه ها تعیین، وزن دهی، ارزش گذاری و لایه های حاصل از آن با نرم افزار اکسپرت چویس اولویت گذاری شدند و با GIS ترسیم و با هم همپوشانی و تلفیق شدند و در نهایت اقدام به تهیه ی نقشه ی توان اکولوژیکی منطقه با استفاده از روش فازی گاما 7/. و 9/. گردید. نتایج حاصل که از همپوشانی لایه ها به دست آمد، بیانگر آن است، که بخش های مرکزی شهرستان وبخش های همجوار با مرکز شهرستان کشاورزی در وضعیت بسیار مناسب و مناسب البته کشاورزی زراعی دیم و بخصوص کشت گندم قرار دارد و هر چه از مرکز شهرستان به قسمت های اطراف شهرستان و ارتفاعات پیش می رویم، کشاورزی منطقه در وضعیت نامناسب قرار دارد و نشان می دهد که بخش قابل توجه کشاورزی شهرستان تحت تاثیر پتانسیل های بالقوه طبیعی منطقه قرار دارد.
۲.

پهنه بندی زمانی و مکانی خطر سیل خیزی در حوضه آبریز کَرگانرود با استفاده از مدل AWBM و روش Fuzzy-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی زمانی و مکانی روش Fuzzy-ANP سیل خیزی مدل AWBM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۷۶
ارزیابی پتانسیل سیل خیزی حوضه های آبریز مختلف از اقدامات مهم در زمینه کاهش خسارت های ناشی از سیل بشمار می رود. حوضه آبریز کرگان رود به عنوان یکی از حوضه های سیل خیز استان گیلان، در سال های اخیر همواره خسارت های فراوانی را به ساکنین منطقه تحمیل کرده است. از همین رو تحقیق جاری به دلیل خلاء مطالعاتی در این حوضه، اقدام به پهنه بندی خطر وقوع سیل نموده و به همین منظور از مدل AWBM و روش Fuzzy-ANP استفاده شده است که مقادیر به دست آمده از مدل سازی AWBM، روند رواناب را از لحاظ زمانی در سال های 2011، 2014، 2017 و اواخر 2018 صعودی برآورد نموده و با سیل های سال 90، 93، 96 و 97 برابری می کند. در پهنه بندی مکانی خطر وقوع سیل از 10 فاکتور موثر شامل: بارش، دما، فاصله از رودخانه، شیب، جهت شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، زمین شناسی و خاک استفاده شد. در تحلیل نتایج بیش ترین خطر سیل خیزی در نواحی جنوبی و خروجی حوضه به دریای خزر برآورد شده که سکونت در حریم رودخانه، عدم توجه به آبخیزداری، تخریب جنگل و مراتع و تغییر کاربری اراضی از جمله مهم ترین عوامل موثر در این مسئله به شمار می آیند. در مجموع 90/3 درصد از مساحت حوضه دارای بیش ترین خطر وقوع سیل از نظر مکانی محاسبه شده است.
۳.

بررسی مخاطرات معدن کاوی در مناطق فعال تکتونیکی با استفاده از روش تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: داشکسن آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک ناپایداری دامنه ای معدن کاری نقشه جابه جایی داشکسن آذرشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۶
داشکسن یکی از روستا های تاریخی استان آذربایجان شرقی است و در دهستان شیرامین بخش حومه شهرستان آذرشهر، در جنوب شهر تبریز و غرب آتشفشان سهند واقع شده است. در این نوشتار با هدف بررسی افزایش ناپایداری دامنه ای در ناحیه معدنی داشکسن آذرشهر، اقدام به بررسی های تکتونیکی نموده و بر اساس مشاهدات میدانی، گسل نرمال داشکسن منجر به جا به جایی واحد های چین خورده به اندازه 10 سانتی متر در ارتفاع 1373 متر از سطح دریا شده است لذا فعال بودن زمین ساخت به لحاظ مشاهدات میدانی کاملاً آشکار است. با انطباق گسل ها با نقشه جابه جایی منطقه موردمطالعه می توان نتیجه گرفت که بیشترین جابه جایی و به موجب آن شکستگی سنگ ها در ارتباط با گسل های نرمال فرعی با راستای شمال غرب – جنوب شرق است و با توجه به اینکه درزه های برشی نیز در راستای شمال غرب توسعه دارند؛ معادن نیز باید در بخش های مرکزی و جنوب منطقه داشکسن دارای شکستگی فراوان باشند بنابراین استخراج و کاوش در این محدوده صحیح نیست و علاوه بر این راه آهن، تونل و بخشی از جاده اصلی در معرض خطر از ناحیه گسلش نرمال فعال منطقه و ناپایداری های دامنه ای هستند. تراکم فعالیت معدنی در منطقه داشکسن بسیار بالاست و لازم است در نقاطی که شیب دامنه بسیار زیاد است، به خصوص در مناطق معدنی دارای درزه و شکستگی فراوان که در مجاورت پروژه های مهندسی از قبیل تونل و خطوط راه آهن هستند باید اقدامات لازم برای پایدار سازی دامنه ای صورت گیرد؛ بنابراین فعالیت استخراج و کاوش معادن در محیط نباید منجر به خطر افتادن جان مردم گردد.
۴.

مدل سازی حساسیت خطر وقوع سیل در حوضه آبریز الندچای بر پایه یک رویکرد طبقه بندی ترکیبی نوین (FURIA-GA-LogitBoost)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلاب FURIA الگوریتم ژنتیک مدل LogitBoost حوضه آبریز الندچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
با شروع فصل بهار سیلاب ها به عنوان مهم ترین مخاطره ژئومورفیک در سطح کشور مطرح می شوند که خسارت های جانی و مالی فراوانی را به بار می آورند. حوضه آبریز الندچای واقع در شهرستان خوی و شمال غرب کشور نیز به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی جزو حوضه های با پتانسیل بالای خطر وقوع سیل شناخته می شود. هدف از پژوهش حاضر مدل سازی تغییرات فضایی حساسیت خطر وقوع سیل در این حوضه با استفاده از مدل ترکیبی نوین FURIA-GA-LogitBoost می باشد. به همین منظور از 13 پارامتر مؤثر در وقوع سیل شامل لیتولوژی، گروه های هیدرولوژیکی خاک، شاخص پوشش گیاهی، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه، بارش، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شاخص قدرت آبراهه و شاخص حمل رسوب استفاده شده است. جهت اجرای مدل تحقیق از نرم افزار WEKA استفاده شده و نقشه نهایی حساسیت خطر وقوع سیل تهیه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد مناطق پایین دست حوضه حساسیت بالایی را از نظر خطر وقوع سیل دارند. این مناطق محل تمرکز مهم ترین اجتماعات انسانی حوضه آبریز (شهر خوی) و زمین های کشاورزی و باغات است که سیلاب به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک، تهدید جدی برای این مناطق محسوب می شود. بررسی میزان دقت نقشه نهایی با استفاده از منحنی ROC و سطح زیر منحنی (AUC) نشان داد که مدل به کار رفته در تحقیق به ترتیب با ضرایب 861/0 و 895/0 از نظر داده های آموزشی و اعتبارسنجی از عملکرد خوبی در تهیه نقشه حساسیت خطر وقوع سیل برخوردار بوده است.
۵.

بررسی علل تشدید حاشیه نشینی در تبریز از منظر عوامل برنامه ریزی ناحیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت حاشیه نشینی مدل معادلات ساختاری کلان شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۴
مقدمه: تکوین و تشدید حاشیه نشینی در پیرامون شهرها تحت تأثیر روابط نابرابر سیاسی- اقتصادی در سطح جهانی، ضعف برنامه های ملّی در سطح میانی و برنامه ریزی شهری در سطح خرد شکل گرفته و در این راستا شهر تبریز نیز همانند سایر شهرهای بزرگ ایران، خیل عظیمی از جمعیت حوزه های روستایی و شهرهای کم جمعیت را به سوی خود کشانده و زمینه ساز افزایش میزان حاشیه نشینی شده است و مهمّ ترین هدف از پژوهش حاضر بررسی علل و عوامل تشدید حاشیه نشینی در شهر از منظر عوامل برنامه ریزی ناحیه ای است.داده و روش: تحقیق حاضر، از دیدگاه ماهیت روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری، ساکنان مناطق حاشیه نشین کلانشهر تبریز (مناطق قربانی، سیلاب، حیدرآباد، مارالان، ساری زمی، آخمه قیه، آخر طالقانی، قسمت های از لاله، محله غازان داغی و پاتوق) می باشند. این مناطق طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای 309581 نفر جمعیت بوده و با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. افرادی به عنوان نمونه انتخاب گردید که اطلاعات کافی در این زمینه داشتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز از آمارهای توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای، کندال، تحلیل عاملی و تکنیک معادلات ساختاری) استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصله نشان م ی دهد، مهمترین عوامل مؤثر در تشدید و گسترش حاشیه نشینی در کلانشهر تبریز عبارتند از؛ 1) مدیریت و برنامه ریزی و سیاست گذاری و فناوری، 2) جاذبه های اقتصادی، رشد جمعیت و بروز مخاطرات محیطی، 3) نابرابری درآمدی و دسترسی به شغل و امکانات، 4) دافعه های اقتصادی محل سکونت مبدا و اختلافات قومی، 5) دافعه های اجتماعی فرهنگی محل سکونت قبلی، 6) رشد جمعیت روستا و میل به مهاجرت و 7) یافتن شغل و مسکن. در این میان عامل های اول و دوم به ترتیب با مقدار ویژه 60/5 و 45/5 از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در این میان عامل های اول (عامل مدیریت و برنامه ریزی و سیاست گذاری و فناوری) و دوم (عامل جاذبه های اقتصادی، رشد جمعیت و بروز مخاطرات محیط) به ترتیب با مقدار ویژه 5/60 و 5/45 از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند و عامل هفتم نیز با مقدار ویژه 1/51 از کمترین اهمیت برخوردار می باشد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر، نشان دهنده تأثیر عوامل مختلف بر تکوین و تشدید حاشیه نشینی است که در این رابطه باید عوامل و فاکتورهای کمی و کیفی را در تشدید و گسترش حاشیه نشینی در کلانشهرها لحاظ کرد.
۶.

بررسی توانمندی های ژئوتوریسمی ژئوسایت ها با استفاده از روش کامنسکو. مطالعه موردی: ژئوسایت های شهرستان بوکان

کلیدواژه‌ها: پتانسیل ژئوسایت روش کیفی و کمّی شهرستان بوکان توسعه ژئوتوریسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
ژئوتوریسم نوعی گردشگری مبتنی بر طبیعت از منظر و لندفرم است که بر استفاده پایدار از ژئوسایت ها از جمله ژئومورفوسایت ها تاکید دارد. لندفرم های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی از دیدگاه انسان ارزش علمی، زیبایی شناختی، فرهنگی و اقتصادی به دست می آورند، به عنوان ژئوسایت ها در نظر گرفته می شوند. توسعه ژئوتوریسم بر روی ژئومورفوسایت ها می تواند پس از ارزیابی ژئومورفوسایت ها در یک محیط توریستی انجام شود. در این تحقیق و پژوهش شهرستان بوکان برای تعیین پتانسیل و شناسایی ژئوسایت ها برای توسعه ژئوتوریسم مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. برای دستیابی به هدف از روش کیفی برای شناخت ژئوسایت ها و مدل کامنسکو برای ارزیابی کمی ژئوسایت ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده شهرستان بوکان دارای پتانسیل بالا برای توسعه ژئوتوریسم در همه ابعاد می باشد. از میان 12ژئوسایت منتخب، سد بوکان با امتیاز70 از 100دارای بالاترین ارزش کمی بوده و پارک ساحلی با امتیاز و ارزش69 دارای پتانسیل بالا برای توجه بیشتر در برنامه ریزی در حال حاضر هستند. همچنین ارزش متوسط به بالا و پتانسیل بالقوه ژئوسایت های کیوه رش، رودخانه سیمینه رود، تپه قلایچی و دشت سوتاو حمامیان می تواند در آینده نزدیک صنعت ژئوتوریسم و گردشگری را در ناحیه به اوج برساند. بنابراین نتیجه گیری می شود که با بهره برداری مناسب، ایجاد امکانات و توسعه زیرساخت های رفاهی در مناطق ژئوتوریستی شهرستان بوکان برنامه مدون شکل گیرد و برنامه ریزی دقیق و استفاده از کارشناسان علوم جغرافیایی و محیطی برای رسیدن به این هدف اساس کار واقع شود.
۷.

ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی و تاثیر وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه در توسعه آینده شهر بانه با استفاده از مدل LCM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ب‍ان‍ه توسعه سکونتگاه ژئومورفولوژی LCM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۱
میزان رشد جمعیت شهری در مناطق مختلف متفاوت است و نقش و موقعیت شهرها در این میزان بسیار تاثیرگذار است. شهر بانه در حال حاضر یکی از مهم ترین شهرهای غرب کشور محسوب می شود که بسیار مورد توجه قرار دارد و با توجه به موقعیت تجاری که دارد جمعیت شهری و گسترش نواحی سکونتگاهی شهری آن با روند قابل توجهی در حال افزایش است. با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، توسعه نواحی سکونتگاهی این شهر با محدودیت هایی مواجه است و به همین دلیل در ادامه روند توسعه این شهر، بسیاری از سکونتگاها در مناطقی استقرار می یابند که از نظر ژئومورفولوژی جزء مناطق مخاطره آفرین هستند. با توجه به موارد مذکور در این تحقیق به ارزیابی روند توسعه شهری بانه از سال 1990 تا 2020 پرداخته شده است و هدف از تحقیق حاضر این است تا روند توسعه شهری بانه در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 ارزیابی و سپس بر مبنای آن، میزان توسعه شهر بانه را تا سال 2030 پیش بینی کرد. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 و همچنین لایه های اطلاعاتی از جمله DEM 30 متر و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو نرم افزار ARC GIS و IDRISI استفاده شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای کاربری اراضی محدوده مطالعاتی در طی سال های 1990 تا 2020 تهیه شده است و سپس بر مبنای این نقشه ها با مدل LCM میزان توسعه نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 وسعت نواحی سکونتگاهی از 9 کیلومترمربع به 20 کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین نتایج حاصل از پیش بینی میزان توسعه نواحی سکونتگاهی نیز بیانگر این است که وسعت نواحی سکونتگاهی محدود مطالعاتی تا سال 2030 به حدود 4/27 کیلومترمربع خواهد رسید.
۸.

ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو دراستان آذربایجان شرقی با استفاده از روش پریرا وپرالونگ

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم ژئومورفوسایت روش پریرا روش پرالونگ شهرستان اسکو مقدمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۱
ژئوتوریسم(زمین گردشگری) از دو واژه زمین و توریسم تشکیل شده و به توریسمی اطلاق می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی باشند.استفاده صحیح و بهینه از این جاذبه ها در مناطق مختلف، مستلزم شناخت از جنبه های مختلف است.در این مقاله با استفاده از مقایسه ی دو روش پرالونگ و پریرا، قابلیت های ژئوتوریستی برخی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هر دو روش ابعاد متنوعی از توانمندی های ژئومورفوسایت ها را مورد ارزیابی و بهره وری غالب قرارمی دهد. در روش پریرا عیار ژئومورفولوژیکی و مدیریتی،و در روش پرالونگ عیار گردشگری و کیفیت بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفته است.در روش پرپرا که از میان 6 ژئومورفوسایت منتخب در منطقه مورد مطالعه، ژئوسایت کندوان بالاترین امتیاز (95/14) و قلغه آق گنبد پایین ترین امتیاز را(60/10)کسب کردند. بیشترین امتیاز در عیار مدیریتی و عیار ژئومورفولوژیکی متعلق به کندوان می باشد. علت اصلی پایین بودن امتیاز برخی از لندفرم ها طبق روش پرپرا، مناسب نبودن زیرساخت ها و نبود تجهیزات و سرویس های پشتیبانی و عدم دسترسی مناسب آن ها می باشد. و مطابق نتایج حاصل از روش پرالونگ، لندفرم کندوان با داشتن امتیاز (57/0)در عیار گردشگری و امتیاز(75/0) درکیفیت بهره وری می باشد و به عنوان با اهمیت ترین ژئوسایت شهرستان شناخته می شود. و دریاچه برکه گوگلی وقلعه اق گنبد دارای کمترین عیار گردشگری و کیفیت بهره وری می باشند.به طور کلی و بر اساس دو روش پریرا و پرالونگ که علاوه بر تفاوت های موجود از نظر شاخص ها اشتراکاتی نیز با هم دارند، ژئومورفوسایت هایی که بالاترین امتیاز را کسب نموده اند برای سرمایه گذاری و برنامه ریزی جهت گردشگری مناسب ترند و ژئوسایت های با امتیاز پایین نیز باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
۹.

ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی: حوضه آبریز رودخانه سراجو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی فازی حوضه آبریز سراجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۳
مدیریت بلایای طبیعی نیازمند اطلاعات مکانی، جهت آمادگی در برابر خطرات و کاهش روند آن ها می باشد. در این زمینه ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت و سازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ، ضروری می نماید. به دلیل کاربرد فزاینده روش های تصمیم گیری چند معیاره در بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش، در این مطالعه از مدل های فازی، در ترکیب با GIS استفاده می گردد. در راستای ارزیابی وقوع زمین لغزش، نقشه های عضویت فازی تهیه و با استفاده از ابزارهای GIS و تجزیه و تحلیل های آماری همبستگی و اهمیت هر کدام از زمین لغزش های رخداده بررسی و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش تولید گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که انطباق نقشه های گامای فازی مناطق دارای خطر زمین لغزش خیلی پر خطر، مساحتی به اندازه 2461 هکتار دارا می باشد که نیازمند مطالعات آبخیزداری و حافظت از خاک می باشند.
۱۰.

شبیه سازی وضعیت آتی فرسایش و رسوب تحت تاثیر تغییرات اقلیمی( مطالعه موردی حوضه آبخیز حاجیلر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش و رسوب SWAT SDSM GeoWEPP حاجیلر چای شمالغرب ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۵
تغییرات میزان فرسایش و رسوب حوضه یکی از مهمترین عواملی است که بر بخشهای مختلف زیست انسانی و حیات طبیعی تأثیر میگذارد و پیشبینی این تغییرات بصورت کمی، که عمدتاً تحت نوسانات دمایی و تغییر اقلیم در مناطق مختلف صورت میگیرد، جهت کنترل میزان فرسایش و رسوب در دورهی آتی ضروری هست. در تحقیق حاضر به بررسیو پیش بینی تغییرات فرسایش و رسوب در حوضه آبریز حاجیلر با استفاده از مدلهایGeoWEPP وSWAT اقدام گردید بر این اساس ابتدا با استفاده از دادههای وضع موجود ایستگاه سینوپتیک اهر و بهرهگیری از مدل SDSM به بررسیتغییرات دورهی آماری2424-2404 در سه سناریوی 6.RCP2-5.RCP4-5.RCP8 اقدام گردید، سپس شبیهسازی و پیشبینی تغییرات فرسایش و رسوب تحت تأثیر تغییرات اقلیمی با استفاده از مدلهای مطرح صورت گرفت. خروجیمدل SDSM حاکی از افزایش دما و کاهش بارندگی برای حوضه در افق 2404 اشد و بررسی نتایج شبیهسازی میزان رسوب مدلها نشان داد که در حوضه مورد مطالعه مدل GeoWEPP با انتخاب روش دامنه دارای سطح مناسبی در برآورد میزان رسوب نسبت به آمار مشاهدهای میباشد که مدل نهایی جهت پیشبینی میزان رسوب در دورهی مذکور حوضه انتخاب گردید. با استفاده از نتایج ریز مقیاس شده مدل گردش عمومی جو ، تغییرات رسوب در دورهیآماری2424-2404 تحت سه سناریو مطرح فوق، به ترتیب 21/1 ،05/0 ،20/2 -نسبت به دوره مشاهدهای برآورد گردید. آگاهی از روند تغییرات فرسایش و رسوب در حوضه آبریز حاجیلر منجر به کنترل مناسب رسوب و ایجاد اقدامات از پیش تعیین شده جهت حفاظت و بهرهبرداری از منابع طبیعی در دورههای آینده گردد.
۱۱.

ارزیابی قابلیت های اکوتوریسمی با استفاده از روش FUZZY-ANP (مطالعه موردی: دهستان مرگَوَر شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکوتوریسم توسعه پایدار دهستان مرگور تحلیل شبکه مدل فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۱۱
اکوتوریسم عبارت است از سفر هدف دار به طبیعت برای شناخت تاریخ طبیعی و فرهنگی محیط با پرهیز از ایجاد تغییر در اکوسیستم و ایجاد فعالیت های اقتصادی که منجر به بهره برداری صحیح از منابع محیط زیست و اشتغال زایی برای اهالی بومی شود که از آن می توان به عنوان یکی از منابع جدید درآمد در راستای توسعه پایدار نام برد. دهستان مرگور در شهرستان ارومیه با تنوع جغرافیایی و فرهنگی بالا و دارا بودن چشم اندازهای خاص گردشگری از مقاصد مهم گردشگری منطقه محسوب می شود و هدف از انجام این پژوهش ارزیابی توانمندی های اکوتوریسمی دهستان مرگور است. بر این اساس ابتدا مطالعات پایه انجام گرفت و با شناسایی عوامل اکولوژیکی اعم از اقلیمی، انسانی، زمین شناختی، توپوگرافی و گردشگری که در زمینه اکوتوریسم موثرند، ﻧﻘﺸﻪﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ اﻃﻼﻋﺎت جغرافیایی ﺗﻬﯿﻪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ با اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺒﮑﻪای پس از ساخت شبکه تحلیلی، ماتریس مقایسات زوجی تشکیل شده و وزن نسبی عناصر حاصل شد. در نهایت وزن نسبی عناصر به نقشه های مربوطه تخصیص یافته و نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسم با عملگر گامای فازی ایجاد شد. نتایج نشان داد که از کل مساحت منطقه مورد مطالعه حدود 50/14 درصد در گروه بسیار مناسب، 32/26 درصد در گروه نسبتاً مناسب، 27 درصد در گروه نسبتاً نامناسب و 15/32 درصد در گروه کاملاً نامناسب واقع شده اند با توجه به بکر بودن منطقه و لزوم ایجاد فرصت های سرمایه گذاری جدید در آن، نتایج تحقیق حاضر می تواند در زمینه شناسایی پتانسیل های منطقه و دستیابی به سطح بالاتری از توسعه اقتصادی و اجتماعی محلی مفید واقع گردد.
۱۲.

ارزیابی شاخص های ژئومورفولوژی نظامی منطقه جاسک و تاثیر آن برپهنه بندی دفاع سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی نظامی دفاع سرزمینی پهنه بندی دفاعی جاسک FANP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
تاریخ جنگ ها نشان داده که ژئومورفولوژی از وسیع ترین تا کوچک ترین مقیاس سرزمینی در سطح استراتژیکی و تاکتیکی، رویکردی اثرگذار بر دفاع سرزمینی به دنبال دارد. عوامل محیطی از جمله ژئومورفولوژی اساساً این الگو را ایجاد می کنند که نیروهای نظامی باید بر اساس آن بیاندیشند، طرح ریزی نمایند و تصمیم بگیرند تا بهترین استراتژی را انتخاب و اجرا نمایند. هدف این تحقیق، ارزیابی شاخص های ژئومورفولوژی نظامی منطقه جاسک و تاثیر آنها بر پهنه بندی دفاع سرزمینی در آن منطقه است. در این راستا تعداد 15 عامل تاثیرگذار مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای دستیابی به اهداف تحقیق، 17 پرسشنامه تدوین و از نظر کارشناسان خبره در حوزه دفاعی و ژئومورفولوژیکی استفاده شد. برای وزن دهی عامل ها و تشکیل سوپر ماتریس ها از نرم افزار  Super Decision  و در ترسیم لایه ها و فازی سازی آنها از نرم افزار ARC GIS و مدل FANP استفاده شد. برای تهیه نقشه پهنه بندی ژئومورفولوژی دفاعی، پهنه بندی منطقه در 5 پهنه دفاعی از بسیار نامناسب تا بسیار مناسب تعریف شد. نتایج نشان داد؛ پهنه های مناسب و بسیار مناسب از شرق کوه مبارک در غرب منطقه تا لیردف و بیاهی در شرق آن، پهنه های مناسب و بسیار مناسب در امتداد ارتفاعات و مناطق کوهستانی به صورت منفرد و مجرا و مناطق بسیار نامناسب، نامناسب و نسبتا نامناسب در امتداد مسیل های طغیانی و سیلابی، مناطق هموار و سطوح عارضه دار با رخنمون های سنگی دیده می شود که فاقد هر گونه پوشش گیاهی می باشند و آسیب پذیری و افزایش دیدبانی دشمن را به دنبال دارد.
۱۳.

پتانسیل سنجی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در شهرستان پاوه با استفاده از روش منطق Fuzzy

کلیدواژه‌ها: حرکات دامنه ای زمین لغزش شهرستان پاوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۶۶
کشور ایران به واسطه شرایط خاص جغرافیایی و اقلیمی از تنوع محیطی و آب و هوایی بالایی برخوردار است. این تنوع در کنار ایجاد مزیت های نسبی فراوان، افزایش پتانسیل مخاطرات طبیعی مختلفی را موجب شده است. زمین لغزش یکی از پدیده های طبیعی است که در بسیاری از نقاط جهان به وقوع می پیوندد و اغلب وقوع آن در مکانهایی که بشر اسکان دارد و به فعالیت میپردازد، خسارات مالی و جانی زیادی به همراه داشته است. ارزیابی پتانسیل وقوع پدیده زمین لغزش در مناطقی که به دلیل وضعیت جغرافیایی و سازه های انسانی مستعد لغزش می باشند ضروری می نماید. این پدیده در مناطق کوهستانی پتانسیل بیش تری برای وقوع دارد به همین دلیل نواحی کوهستانی غرب کشور از نظر وقوع زمین لغزش بسیار مستعد هستند. در این تحقیق سعی بر آن شده است تا با استفاده از مدل منطق فازی مناطق مستعد لغزش در منطقه موردمطالعه شناسایی شوند. به منظور بررسی و پهنه بندی مناطق مساعد برای وقوع زمین لغزش از پارامترهای ژئومورفولوژی، زمین شناسی و انسانی استفاده شده است. روش کار به گونه ای است که ابتدا لایه های اطلاعاتی تهیه و سپس با استفاده از نظر کارشناسان به صورت فازی شده و قابل مقایسه در آمده اند. در نهایت هرکدام از لایه ها در نرم افزار ARC GIS با استفاده از دستور Raster calculator با استفاده از منطق فازی با هم تلفیق شده اند و نقشه نهایی حاصل شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که شهر پاوه به دلیل وجود خطوط گسلی، شبکه رودخانه، راه ارتباطی و شیب زیاد داری پتانسیل بالایی در جهت وقوع لغزش هستند. همچنین بخش های عمده ای از مناطق جنوب و جنوب غربی شهرستان نیز پتانسیل بالایی جهت حرکات لغزشی دارند. مجموعه-ای از عوامل فوق بیانگر پتانسیل منطقه جهت وقوع حرکات دامنه ای به خصوص لغزش است.
۱۴.

تحلیل خصوصیات هیدروژئومورفیک حوضه آبریز الندچای به منظور اولویت بندی زیر حوضه ها از نظر حساسیت سیل خیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیل تحلیل هیدروژئومورفیک اولویت بندی GIS SWARA حوضه آبریز الندچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۳۳۵
تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی زیر حوضه های حوضه آبریز الند چای واقع در استان آذربایجان غربی از نظر حساسیت سیل خیزی انجام گرفته است. برای نیل به این هدف، ابتدا حوضه آبریز الندچای بر اساس خصوصیات شبکه زهکشی و توپوگرافی و با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شد. در مرحله بعد پارامترهای ژئومورفومتریک هر زیر حوضه از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی (شامل رتبه آبراهه، تعداد آبراهه، طول آبراهه، تناوب آبراهه، نسبت انشعاب، طول جریان در روی زمین، تراکم زهکشی، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ثابت نگه داشت کانال و ضریب رو)، پارامترهای شکلی حوضه (شامل مساحت، ضریب فشردگی، نسبت مدور بودن، نسبت کشیدگی، ضریب شکل و شاخص شکل) و خصوصیات برجستگی حوضه آبریز (شامل برجستگی، نسبت برجستگی، عدد سختی یا زبری و نسبت شیب) با به کارگیری قوانین ژئومورفولوژیکی هورتن، شوم و استرالر در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. به منظور وزن دهی 22 پارامتر مورد بررسی در تحقیق حاضر از روش وزن دهی نوین SWARA استفاده شده و وزن نسبی هر یک از پارامترها برای 15 زیر حوضه مورد مطالعه مشخص گردید. نتایج وزن دهی و اولویت بندی نشان داد که زیر حوضه های 3، 1، 4 و 2 به ترتیب با وزن 142/0، 122/0، 091/0 و 087/0 بیش ترین وزن را داشته و از حساسیت سیل خیزی بالایی برخوردار می باشند. در مقابل زیر حوضه 13 با وزن نهایی 018/0 و زیر حوضه 6 با وزن 020/0 به ترتیب کم ترین وزن را از نظر 22 پارامتر مورد بررسی داشته و درنتیجه در طبقه خیلی کم از نظر حساسیت سیل خیزی قرار دارند.
۱۵.

مکان یابی مناطق مستعد توسعه فیزیکی شهری با استفاده از روشهای OWA و ANP (مطالعه موردی: شهر بیجار)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی بیجار توسعه شهری ANP OWA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
امروزه بسیاری از نواحی شهری کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه خود سبب دست اندازی به محیط های طبیعی و از بین بردن آن ها شده اند و این روند موجب حرکت به سمت پیرامون و تغییر کاربری اراضی شده است. توسعه ی فیزیکی شهر، فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهت های عمودی و افقی از حیث کمی و کیفی افزایش می یابد. با توجه به قرارگیری شهر بیجار در یک منطقه کوهستانی و وجود نواحی کوهستانی از جمله نقاره کوب و کوه نسار در محدوده شهری این شهر، در تحقیق حاضر سعی بر آن شده است تا نواحی مستعد جهت اهداف توسعه شهری با استفاده از روش های میانگین گیری وزن دار ترتیبی و تحلیل شبکه ای صورت گیرد. به منظور پتانسیل سنجی منطقه موردمطالعه از معیارهای ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی و انسانی استفاده شده است. روش کار به این صورت است که پس از تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط ARCGIS، لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار IDRISI شده است و کار پهنه بندی در این نرم افزار صورت گرفته است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی از طریق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) لایه های اطلاعاتی وزن دهی شده اند و سپس با استفاده از روش میانگین گیری وزن دار ترتیبی (OWA) باهم تلفیق شده اند و در نتیجه مناطق مستعد جهت اهداف توسعه شهری بر مبنای مدل تلفیقی ANP و OWA در سه کلاس طبقه بندی شده اند. طبق نتایج ، کلاس مناسب شامل قسمت های شمال و شمال غربی محدوده مطالعاتی و منطبق بر جاده بیجار-زنجان و همچنین جاده بیجار-سنندج می باشد که به دلیل شیب کم، موقعیت ارتباطی مناسب، کاربری مناسب و فاصله از خط گسل دارای تناسب بالایی جهت اهداف مورد نظر هستند. اما کلاس نامناسب اغلب منطبق بر ارتفاعات و مناطق پرشیب و همچنین حریم رودخانه و خطوط گسل قرار دارند که بخش عمده ای از مناطق جنوبی محدوده مطالعاتی را دربرگرفته است.
۱۶.

ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه گردشگری با بهره گیری از مدل تلفیقی (AHP-TOPSIS) نمونه موردی: شهرستان سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری سرعین تفرج گسترده و متمرکز تاپسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۷۱
امروزه انسان ها به دنبال مکان هایی هستند که از کیفیت محیطی بالایی برخودار باشد. انسان ها محیط جذاب، تمیز، کم جمعیت و عاری از آلودگی را دوست دارند. افزایش آگاهی، ترویج عدالت و توسعه، پیشرفت کیفی زندگی، کیفیت بالای تجربه برای بازدیدکنندگان، نگهداری کردن با کیفیت از محیط، همه این موارد از اهداف گردشگری پایدار می باشند. بر این اساس در مطالعه حاضر که با هدف تعیین مناسبترین مکان های تفرج گسترده و متمرکز در دهستان های شهرستان سرعین با بکارگیری مدل تلفیقی تصمیم گیری چند معیاره و مدل اکولوژیکی ارزیابی توسعه توریسم استفاده شد. مهمترین شاخص هایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت، عبارتند از: تراکم پوشش گیاهی، توپوگرافی، میزان تابش خورشید، بارش، سنگ بستر، شبکه ارتباطی و نوع خاک. با تلفیق نقشه های مناطق مستعد مبادرت به تهیه نقشه نهایی توسعه تفرج گسترده و متمرکز اکوتوریسم گردید. نهایتاً لایه های تفرجگاهی از طریق برخورد مکانی با لایه جاذبه های طبیعی و دهستانها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مساحتی حدود 26807 هکتار در پهنه مناسب گردشگری گسترده و متمرکز و 2059 هکتار ناماسب برای پهنه های گردشگری می باشند. همچنین دهستان های سبلان و آب گرم برای گردشگری بسیار مناسب و پهنه آلوارس برای فعالیت های گردشگری نیازمند ایجاد امکانات و توسعه گردشگری در این دهستان می باشند.
۱۷.

ارزیابی توانمندی های اکوتوریسم دامنه های شمالی رشته کوه بزقوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکوتوریسم مکانیابی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ویکور دامنه های شمالی بزقوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۷۷
اکوتوریسم به عنوان یکی از شاخه های گردشگری، امروزه مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. شناسایی و انتخاب مناطق مناسب اکوتوریسم در برنامه ریزی و مدیریت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. دامنه های شمالی رشته کوه بزقوش در استان آذربایجان شرقی با دارا بودن انواع جاذبه های طبیعی یکی از مقاصد هدف گردشگران محسوب می شود. لذا در پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی پهنه های مستعد اکوتوریسم دامنه های شمالی بزقوش مدنظر قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرسنجی از کارشناسان، مهمترین معیارهای تاثیرگذار بر مکان یابی فعالیت های کوهنوردی، دامنه نوردی و اسکی شناسایی و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن معیارها تعیین شد. در ادامه نیز برای تلفیق لایه ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی از تکنیک ویکور استفاده شد. در نهایت با همپوشانی نقشه های کوهنوردی، دامنه نوردی و اسکی، پهنه های مستعد اکوتوریسم منطقه مشخص شد. نتایج نشان دهنده این بود که 43/15 درصد منطقه از لحاظ توانمندی های اکوتوریسم در وضعیت بسیار مناسب، 52/35 درصد مناسب، 91/39 درصد متوسط و 14/9 درصد در وضعیت نامناسب است. پهنه بسیار مناسب محدوده های اطراف چشمه های آبگرم اسبفروشان و الله حق و همچنین روستاهای جلده باخان و اردها را شامل می شود.
۱۸.

توسعه راهبردهای دفاع سرزمینی بر پایه تحلیل ژئومورفولوژیک در منطقه میناب و سیریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دفاع سرزمینی شاخص های ژئومورفولوژیکی میناب سیریک ماتریس SWOT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۸۷
سازمان های دفاعی و امنیتی در یک محیط بسیار پیچیده و ناپایدار عمل می کنند. برنامه ریزی بلندمدت دفاعی، تفکر در مورد شرایط احتمالی را تشویق می کند و به سازمان های دفاعی کمک می کند تا برای خطرات احتمالی آینده آماده شوند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی شاخص های ژئومورفولوژیکی منطقه میناب و سیریک در شرق تنگه هرمز و تأثیر آن در توسعه راهبردهای دفاع سرزمینی است. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن تحلیلی - توصیفی است. جمع آوری اطلاعات و داده های به صورت کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی به صورت کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری شامل 24 نفر از نخبگان و کارشناسان خبره در موضوعات دفاعی و امنیتی می باشند. ضریب معیارها بر اساس طیف لیکرت تعیین شد. با استفاده از ماتریس SWOT تعداد 34 شاخص (نقاط قوت 8، ضعف 9، فرصت 8 و تهدید 9) ازنظر کارشناسان مربوطه مورد ارزیابی و وزن دهی قرار گرفت. در ادامه، برای انتخاب استراتژی بهینه از بین استراتژی های به دست آمده از تحلیل سوات، از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) استفاده شد. نتایج حاصل از ماتریس سوات، استراتژی بازنگری (WO) را به عنوان استراتژی بهینه در منطقه مطرح می کند. درعین حال در اولویت بندی این استراتژی، با مدل (QSPM) اولویت و برتری راهبرد به کارگیری و استقرار سامانه های پیشرفته پدافندی، راداری و شنود، موازی با خط ساحل و نقاطی که حداکثر برد فرکانسی را ایجاد می نمایند نسبت به سایر استراتژی های بازنگری از اولویت بالایی ازنظر کارشناسان قرار گرفت.
۱۹.

آنالیز و روندیابی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (محدوده ی مطالعاتی: فهرج تا ارگ جدید بم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی مناطق خشک فهرج LCM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۵
یکی از مهم ترین معضلاتی که امروزه مناطق بیابانی با آن مواجه است، روند رو به رشد بیابان زایی و تغییرات کاربری های اراضی است. کاربری های اراضی در طول زمان در حال تغییر بوده و این تغییرات منجر به افزایش تخریب سرزمین و نابودی اکوسیستم به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر روند تغییرات کاربری اراضی شرق استان کرمان از فهرج تا ارگ جدید بم مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق به منظور پایش تغییرات کاربری اراضی محدوده ی مطالعاتی از تصاویر ماهواره ای سال های 2000، 2010 و 2017 استفاده شده است. پس از تهیه ی تصاویر موردنظر، ابتدا با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده ی نقشه ی کاربری اراضی برای سال های مذکور تهیه شده است و سپس با استفاده از مدل LCM (Land Change Modeler) میزان تغییرات محاسبه و نیز روند تغییرات مدل شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در محدوده ی مطالعاتی اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی بیش ترین میزان تغییر را داشته است؛ به طوری که در طی بازه ی زمانی موردمطالعه در کنار روند رو به رشد نواحی سکونتگاهی، اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی، روند کاهش داشته است. در کنار روند افزایش نواحی سکونتگاهی، اراضی بایر محدوده ی مطالعاتی نیز در طی بازه ی زمانی موردمطالعه روند افزایشی داشته است که با توجه به شرایط محیطی حاکم بر منطقه، تغییرات مذکور می تواند خطری جدی برای ساکنان آن باشد.
۲۰.

توان سنجی پتانسیل های ژئو توریستی جهت توسعه پایدار گردشگری با استفاده از مدل تاپسیس فازی سلسله مراتبی (مطالعه موردی : پارک ملی کنتال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ژئو توریسم تاپسیس پارک ملی کنتال سیستم اطلاعات جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۹۱
ژئوتوریسم یکی از بخش های نوین در علوم زمین مبتنی بر شناخت ژئوفوسایت ها یا چشم اندازهای ویژه ژئومورفولوژی است که با تاکید بر تعیین لندفرم های ویژه و با ارزش گردشگری وارد ادبیات جغرافیایی و گردشگری شده است. این شاخه از گردشگری با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی پتانسیل هایی را در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار عرضه می کند.دراین تحقیق با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) ازمجموعه منابع وجاذبه های توریستی پارک ملی کنتال،پتانسیل پهنه-های مناسب ژئوتوریستی، که شامل محدوده کوهنوردی، صخره نوردی، طبیعت گردی،پیاده روی،ورزش های زمستانی، طبیعت درمانی، تفرجگاههاییلاقی،مناظر دست نخورده،بررسی شده اند.سپس باتلفیق وهمپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط (GIS)،بااستفاده ازمدل TOPSIS فازی پهنه های هریک از موارد بررسی شده تعین گردید بر اساس مدل تاپسیس فازی که شامل کوهنوردی، دامنه نوردی، غارنوردی و صخره نوردی به علت وضعیت خاص توپوگرافی منطقه،مناطق مناسب برای کوهنوردی و صخر ه نوردی در محدوده ای مورد مطالعه گستردگی زیادی دارند بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات در نقشه ی پهنه بندی، جذاب ترین مناطق محدوده ای بیشتر در شرقی و غربی ی منطقه قرار دارند که این مناطق دارای دارای لندفرم های زیبای ژئومورفولوژیکی هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان