مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حوضه آبریز
حوزه های تخصصی:
شهرستان لارستان یادگاری از ایران باستان است که تاریخ شهرنشینی آن بالغ بر سه هزار سال می باشد و روند رشد شهری آن در طی این مدت طولانی از سیری صعودی و نزولی برخوردار بوده است و موقعیت استرانژویی این شهرستان به علت همجواری با محل احداث پروژه های عظیم نفتی در بنادر عسلویه– پارسیان و دالان از یکسو و نزدیکی به مبادی ورود و خروج کالا ازسوی دیگر موجب رشد شهرنشینی لارستان به صورت چشمگیر شده است و بی شک همراه با رشد شهرنشینی نیاز به واگذاری زمین و تغییر کاربری آن ها کاملا احساس می شود. البته هر چند که این تغییرات توام با پیامدهای خاص است که متاسفانه اکثر آن ها جنبه و ماهیتی منفی دارند، اما با شناخت و آگاهی از نواحی و بررسی پارامترهای مسلط به ناحیه و منطقه و به کارگیری و استفاده بهینه از علوم و فن آوری های جدید می توان به سمت توسعه پایدار حرکت کرد و پرواضح است که جغرافیا و شاخه های بسیار مهم آن به ویژه ژئومورفولوژی به عنوان علم تخصصی و کاربردی می تواند در این فرآیند نقش بسیار مهمی را ایفا کند چرا که شهرها همواره متاثر از پدیده های ژئومورفولوژی می باشند و عمدتا موقعیت شکل گیری آن ها در محیطی رخ می دهد که عرصه عملکرد پدیده های ژئومرفولوژی است. همچنین شهرها در راستای توسعه روز افزون خود، واحدهای مختلف ژئومرفولوژیکی و اراضی متفاوت توپوگرافی را به خود اختصاص می دهند. لذا امکان متاثر شدن از پدیده های ژئومرفولوژی و مسایل ناشی از آن، بیشتر از قبل برای شهرها مهیا می شود. در این برخورد، اگر برخی از اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک به هم خواهد خورد و خطرات بزرگی، شهرها را تهدید می کند و امکان دارد گاهی شدت این خطرات و بلایا و حوادث به حدی برسد که نتوان خسارت وارده را جبران کرد (رجایی، 1373). پدیده هایی هم چون سیلاب ها و طغیان های رودخانه ای، انواع حرکات دامنه ای، پیامدهای زمین لرزه ها و غیره که شهرها را همواره مورد تهدید قرار می دهند، از عواملی هستند که مستقیما و یا به طور غیر مستقیم به ژئومرفولوژی وابسته اند. در این مجال سعی شده تا عوامل ژئومرفولوژیکی باز دارنده توسعه و عمران شهر لار، به عنوان مرکز مهم تجاری، فرهنگی جنوب کشور که متاسفانه در حال حاضر مورد بی مهری سیاسی قرار گرفته است، تا حد امکان شناسایی، و مطرح شود تا شاید به عنوان مطالعات مقدماتی، جهت برنامه ریزی های عمرانی شهر، برای مسوولین محترم ذیربط مورد استفاده قرار گیرد
پتانسیل یابی منابع آب زیر زمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم جغرافیایی، مطالعه موردی: حوضه آبریز سیرجان
حوزه های تخصصی:
پلایای سیرجان با وسعت حدود 8027 کیلومتر مربع در استان کرمان واقع شده است. افت سطح آب زیر زمینی آبخوان سیرجان باعث پیشروی آب شور و افت کیفیت آب زیر زمینی شده است. در این پژوهش بناست با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی، به پتانسیل یابی منابع آب زیر زمینی پلایای سیرجان پرداخته شود. برای اطمینان از نتایج نهایی، لایه پتانسیل منطقه به سه روش Weighted Overlay ،Weighted sum و Raster Calculator، تهیه شده است. نتایج نشان می دهد که در بین سه روش فوق Weighted sum حداکثر پهنه را به پتانسیل بالا و در مقابل Raster Calculator حداقل پهنه را به پتانسیل بالا اختصاص داده است. اما روش Weighted Overlay حد فاصل بین دو روش قبلی است و نتایج حاصل از آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. در این میان پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه دوران چهارم و مخروطه افکنه ها است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در مدیریت منابع آب زیرزمینی و طرح های بهره برداری از این منابع موثر باشد.
تعیین کانون های بارش در حوضه های آبریز (مطالعه موردی حوضه مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های مورد علاقه اقلیم شناسان و هیدرولوژیست ها شناخت کانون های بارش است. منظور از کانون های بارش، مکانی است که در مدت یک بارش بیشترین بارندگی را دریافت می کند. هدف از این پژوهش شناسایی کانون های بارش حوضه مند به منظور پیش بینی سیلاب است. برای این منظور، داده های بارش روزانه 134 ایستگاه باران سنجی داخل و اطراف حوضه مند به مدت 34 سال مطالعه شده است. در مدت مورد بررسی 1691 روز بارشی در حوضه مند شناسایی شده است. برای شناخت کانون های بارش، در ابتدا بارش ایستگاهی هر روز با استفاده از نرم افزار Surfer.8 و انتخاب روش میان یابی کریجینگ به بارش یاخته ای تبدیل شده است. سپس برای هر روز بارشی نقشه همبارش روزانه تهیه شده است. با استفاده از نقشه همبارش روزانه حوضه، کانون های بارش هر روز شناسایی و مختصات جغرافیایی و مقدار بارش آن محاسبه شده است. سرانجام با همپوشی 1691 نقشه های همبارش روزانه، نقشه نهایی موقعیت و مقدار بارش کانون های بارش حوضه تهیه شده است. نتایج این پژوهش نشان داد کانون های بارش حوضه از عوامل مختلفی مانند ارتفاع از سطح دریا، عرض جغرافیایی و جهت ناهمواری ها پیروی می کند. همچنین شناسایی کانون های بارش به پیش بینی سیلاب های حوضه کمک می کند.
تحلیل کمّی و کیفی فرسایش در حوضه های آبریز جنوبی مشرف به شهر مشهد و پیامدهای زیست محیطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که فرسایش دارای پیامدهای متعددی چون ازبین رفتن خاک، آلوده شدن آب ها ،کاهش ظرفیت مخازن آب و پرشدن سدها،تهدید سلامت و تندرستی عمومی و... می باشد. لذا توجه به فرسایش و پیامدهای آن گام مهمی در جهت نیل به توسعه ی پایدار است. منطقه ی مورد مطالعه شامل حوضه های آبریز جنوب مشهد (طرق، مایان، دهبار و جاغرق) بوده و طبیعتاً نتایج حاصل از فرسایش این حوضه ها متوجه کلانشهر مشهد نیز می گردد. این حوضه ها حدود 429 کیلومترمربع وسعت دارند و از لحاظ ژئومورفولوژی بخشی از دامنه ی شمالی ارتفاعات بینالود می باشند. از نظر لیتولوژی نیز شیست های متامورفیک و فیلیت مشهد حدود 90 درصد این حوضه ها را پوشش داده اند. چند گسل نیز منطقه ی مورد مطالعه را تقطیع نموده اند که معروف ترین آن گسل سنگ بست- شاندیز است. این تحقیق بر پایه ی روش تجربی. تحلیل های کمّی و کیفی و بررسی های میدانی انجام گرفته و با توجه به ویژگی های طبیعی منطقه (9عامل زمین-شناسی، خاک،آب و هوا، رواناب، توپوگرافی، پوشش گیاهی،کاربری اراضی، فرسایش سطحی خاک، فرسایش رودخانه ای)، با استفاده از مدل ام پسیاک مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصل با داده های ایستگاه های رسوب سنجی مقایسه گردید. نتایج این بررسی حاکی از آن است که اولاً حوضه ی آبریز جاغرق نسبت به سایر حوضه های مورد مطالعه بیشترین فرسایش و رسوب را دارد. ثانیاً مدل ام پسیاک در این منطقه به خوبی پاسخ می دهد. زیرا به عنوان نمونه مقدار رسوب برآورد شده در حوضه ی جاغرق با مدل ام پسیاک 531 تن در کیلومترمربع در سال بوده، در حالی که در ایستگاه رسوب سنجی حوضه مربوطه 547 تن در هکتار در سال می باشد. ثالثاً مقدار فرسایش و رسوب در منطقه ی مورد مطالعه رو به افزایش بوده و این امر حاصل تغییرات کاربری اراضی و دخل و تصرف های انسانی می باشد. همچنین این افزایش فرسایش و رسوب نیز پیامدهای زیست محیطی را در منطقه به دنبال داشته است.
حوضه های آبریز از دیدگاه سیستمی (مطالعه موردی: حوضه آبریز رودگاماسیاب)
حوزه های تخصصی:
با ورود به نیم هدوم قرن بیستم، تحول بزرگی در دانش ژئومورفولوژی به وقوع پیوست که این تحول عظیم، چیزی غیر از بهکارگیری نظریه سیستمی در زمینه های مختلف این دانش نبود و این امر باعث شد تا ژئومورفولوژی با به کارگیری این دستگاه معرف تشناسی در حل و تشریح پدیده های طبیعی، بیش ازپیش بر جنبه های کاربردی خود بیفزاید. ژئومورفولوژیست ها بویژه در ایران برای تحلیل مسائل خود به همان روش های قدیمی توسل می جویند و اگر در به کارگیری نظریه سیستمی، نیز کاری صورت گرفته باشد، بیش تر به تبیین این نگرش و چارچوب فکری آن توجه شده تا جنبه کاربردی و عملی آن برای تحلیل پدیده ها و حل مشکلات. به همین علت، نگاه سیستمی به حوضه های آبریز به عنوان یک سیستم فرایند – واکنش که قادر به تبادل جریانی از انرژی، ماده و اطلاعات است و بررسی و تحلیل اجزای تشکیل دهنده این سیستم، از جمله اهداف این مقاله است.
امروزه در جغرافیا و بویژه در ژئومورفولوژی و با توجه به ماهیت آن، نیاز به تجدیدنظر در روش و متدولوژی داریم؛ زیرا دیگر ژئومورفولوژی تنها تشریح هندسی پدیده ها و تنها ماده و انرژی نیست، بلکه پدیده هایی که فراتر از ماده حرکت می کنند و ما به آنها اطلاعات می گوییم را نیز دربرمی گیرد. این تحول 13 ). داده های موردنیاز در این تحقیق، از : است که سبب کاربردی شدن این دانش م یشود (رامشت، 1380 طریق روش اسنادی و بررسی های کتابخان های (بررسی مقالات و کتب داخلی و خارجی) و جستجوهای اینترنتی به دست آمده است و در نهایت نتایج به دست آمده را در یکی از حوضه های آبریز مطرح کشور به کار گرفته و در این زمینه از داد هها و آمار اقلیمی و هیدرولوژیکی در دسترس در رابطه با حوضه مورد مطالعه نیز استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل اثرات تغییرات بارش در سیل خیزی حوضه آبریز رودخانه راوند (منطقه اسلام آباد غرب - استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز رودخانه راوند با 2297 کیلومتر مربع در جنوب غربی استان کرمانشاه قرار دارد و گاهی به علت ریزش بارش های شدید و کوتاه مدت، با خطر سیل و طغیان رودخانه مواجه است. بررسی آمار بارش دو ایستگاه باران سنجی و سینوپتیک حوضه و یک ایستگاه هیدرومتری طی دوره آماری (1384-1368) نشان داد که پارامترهایی همچون زمان بارش، نوع بارش و بارش های شدید کوتاه مدت و 24 ساعته می توانند باعث ایجاد سیلاب در منطقه گردند. در منطقه مورد مطالعه روند بارش با بارش های سنگین تطابق دارد به گونه ای که در هر سالی که مقدار بارندگی بیش تر بوده به تبع آن بارش های سنگین نیز افزایش داشته اند. هم چنین در این حوضه 66 /64 در صد بارش های سالانه بیش تر از 1 میلیمتر، 67/30 درصد بارش ها بیش تر از 10 میلیمتر و 66/4 درصد از بارش ها بیش تر از 30 میلیمتر می باشد. در این پژوهش سعی بر این خواهد بود که بدانیم مقدار بارش و تعداد روزهای بارانی در حوضه چه روندی دارند و تغییرات آنها چگونه است؟ و آیا این تغییرات در سیل خیزی حوضه تأثیر دارد یاخیر؟ پس از تهیه داده ها، نقشه ها و داده های مورد نیاز از سازمان های مربوطه با استفاده از نرم افزارهای minitb,Gis,smada و Spss عملیات لازم روی آنها انجام شد و دوره های بازگشت و روند و پیش بینی بارش و دبی تا ده سال آینده نیز مورد بررسی قرار گرفت و به نتیجه رسیدیم که بارش های منطقه مورد مطالعه در حال کم شدن و شدت بارش ها بیش تر و سیل خیزی، به علت عوامل انسانی و طبیعی افزایش یافته است.
اولویت بندی سیل خیزی واحدهای آب شناسی حوضه آبریز دالکی با استفاده از شبیه سازی HEC-HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه هایی که می توان خسارت ناشی از سیلاب را کاهش داد، تعیین مناطق مولد سیلاب و اعمال روش های مناسب کنترل آن می باشد. در این پژوهش، با تلفیق GIS و شبیه آب شناسی HEC-HMS، میزان مشارکت زیر حوضه های بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت واقع در حوضه آبریز دالکی در سیل خروجی کل حوضه بر اساس دوره برگشت های 2، 50 و 100 ساله تعیین می شود. بدین منظور با استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیر حوضه ها و در محیط شبیهHEC-HMS ، زیر حوضه های آبریز بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت ازنظر سیل خیزی اولویت بندی می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت زیر حوضه ها دربده خروجی کل حوضه تنها تحت تأثیر مساحت و بده اوج زیر حوضه نمی باشد و عواملی مانند موقعیت مکانی زیر حوضه ها، فاصله تا خروجی، ضریب CN و نقش روندیابی در رودخانه اصلی تأثیر بسزایی در سیل خیز بودن زیر حوضه ها دارند. علاوه بر این تغییری در اولویت بندی سیل خیزی زیر حوضه ها در دوره برگشت های مختلف دیده نشد.
تحلیل مؤلفه های کمّی حوضه آبریز و نقش آنها در میزان رسوب سالیانه 17 حوضه آبریز شمال شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در میزان رسوب سالیانه حوضه آبریز تأثیرگذار است. مؤلفه های کمّی حوضه آبریز و شبکه زهکشی نقش بسیار تعیین کننده ای در میزان رسوب رودخانه ها دارد. در این پژوهش شاخص های مورفومتری حوضه آبریز همچون مساحت (A)، محیط (P)، نسبت دایره ای (Re)، نسبت کشیدگی (Rf)، میانگین ارتفاع (H)، میانگین شیب (S)، تراکم زهکشی (Dd)، طول آبراهه ها (BL)، تراکم گسلی (DF)، درصد سازندهای فرسایش پذیر (PQ)، نسبت انشعابات (Rb)، تعداد ناهنجاری سلسله مراتبی (Ha)، شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a) و تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga) مربوط به 17 حوضه آبریز در شمال شرق کشور محاسبه شد؛ سپس با بهره گیری از داده های دبی و رسوب سازمان آب منطقه ای، دبی سالیانه رسوب (ss) هر ایستگاه با روش های چندمتغیره برآورد رسوب تعیین و پس از آن میزان رسوب سالیانه حوضه ها (تن در سال در هر کیلومترمربع) محاسبه شد. درنهایت با محاسبه رابطه خطی و ضریب همبستگی، تأثیر تک تک شاخص های مورفومتری حوضه آبریز در میزان رسوب سالیانه محاسبه و ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد حوضه های طرقبه و رادکان به ترتیب با میزان رسوب 05/1533، 07/1437 بیشترین و حوضه های ینگجه و باراریه با میزان رسوب 224، 462 ton/km2 در سال کمترین میزان رسوب سالیانه را به خود اختصاص داده اند. براساس محاسبات، شاخص هایP ،∆a ، Ha،L ،A ،Ga ، Re به ترتیب با 301/0، 279/0، 249/0، 232/0، 230/0، 18/0 و 152/0 بیشترین همبستگی را با میزان رسوب سالیانه دارند؛ همچنین بین شاخص های PQ، S، Dd، Rb ارتباط نسبتاً ضعیفی با میزان رسوب سالیانه برقرار است. در سایر شاخص ها هیچ گونه همبستگی با میزان سالیانه رسوب حوضه ها وجود ندارد. محاسبات حاکی است میزان رسوب سالیانه در حوضه های پژوهش به طور کامل متأثر از عوامل مورفومتری نیست و مؤلفه هایی مانند شدت و مدت بارش، نوع خاک، کاربری اراضی و پوشش گیاهی در برآورد میزان رسوب سالیانه حوضه ها باید لحاظ شود تا نتایج دقیق تری از آن به دست آید.
بررسی مورفوتکتونیکی غرب البرز مرکزی با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
105 - 124
حوزه های تخصصی:
البرز، قسمتی از کمربند کوهزایی آلپ-هیمالیا، نتیجه همگرایی صفحه ایران مرکزی و اوراسیا از اواخر تریاس بوده است و به واحدهای البرز خاوری، البرز مرکزی و البرز باختری تقسیم می شود. گستره مورد مطالعه در غرب البرز مرکزی قرار گرفته است و شامل حوضه های آبریز پلرود، صفا رود و چالکرود می باشد. از آن جا که رودخانه ها به سرعت تحت تأثیر فعالیت های زمین ساختی واقع می شوند، می توان با بررسی الگوی حوضه های آبریز و ژئومورفولوژی آن ها به تأثیر فعالیت زمین ساختی بر روی سیستم های رودخانه ای و زیر حوضه های آن ها پی برد. ریخت سنجی حوضه آبریز شامل بررسی آبراهه ها با استفاده از شاخص های ژئومورفیک حوضه آبریز صورت می گیرد. در این پژوهش از شاخص ها ی ژئومورفیک حوضه آبریز برای ارزیابی میزان فعالیت زمین ساختی فعال حوضه ها و رودخانه ها استفاده شده است. بدین منظور هفت شاخص ژئومورفیک، گرادیان طولی رودSL) )، ناهنجاری سلسله مراتبی (Δa)، شاخص انشعابات (R)، انتگرال و منحنی فرازسنجی (Hi)، برجستگی نسبی (Bh)، تراکم زهکشی (Dd) و ضریب شکل (Ff) به کار گرفته شده و در 38 زیرحوضه زهکشی گستره مورد پژوهش اندازه گیری شده است. در نهایت با استفاده از شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) گستره مورد بررسی به چهار رده فعالیت زمین ساختی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین تقسیم بندی شده است. نتایج شاخص های مزبور به خوبی با نتایج بدست آمده از مطالعات صحرایی هم خوانی دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بخش مرکزی و جنوبی منطقه مرتبط با فعالیت گسل های خزر، لاهیجان، کشاچال، سماموس، زرین رجه، درفک، دیلمان و سهیل، دارای بیشترین فعالیت زمین ساختی می باشد. در حالی که در بخش های شمالی که در بخش فروافتاده ساحلی دریای خزر واقع شده اند، مقدار این شاخص خیلی کم بوده و بیانگر فعالیت زمین ساختی پایین می باشد.
بررسی مورفوتکتونیک شرق رامسر، شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش های نوین به تحقیق و مطالعه در رابطه با تاثیر زمین ساخت فعال بر نیم رخ طولی رود پرداخته شده است. بنابراین نیم رخ طولی رود با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی (DEM) در محیط نرم افزارهای متلب و GIS به دست آمده و سپس مقادیر شاخص های شیب نرمال و تقعر رود در منطقه البرز مرکزی حدفاصل شهرهای چالوس تا رامسر و طالقان در امتداد هر رود محاسبه شده است. رودخانه های گستره مورد بررسی از نظر مقادیر شاخص شیب نرمال به 4 رده بسیار بالا ، بالا ، متوسط و کم تقسیم شد . نتایج حاصل از این رده بندی نشان می دهد که گستره مورد بررسی دارای فعالیت زمین ساختی بسیار بالا و بالا است، به طوری که حاشیه غربی دریای خزر با شاخص شیب نرمال 298 و بخش غربی مرکزی البرز در محدوده طالقان با شاخص شیب نرمال 109 بیشترین و کمترین فعالیت زمین ساختی حوضه مورد مطالعه را دارا هستند. پس از بررسی تاثیرگسل های اصلی منطقه مانندگسل خزر، البرز، راندگی طالقان ، آذرک و سیاه بیشه مشخص گردید که فعالیت زمین ساختی اخیر ناشی از حرکات گسل های مزبور بر رودهای منطقه مورد مطالعه اثرگذار بوده است، به طوری که عموما در محل تقاطع گسل با رودخانه ها نیم رخ طولی رود دستخوش تغییرات محسوسی در گرادیان شیب می شود. هم چنین شواهد زمین ریختی حاصل از مشاهدات صحرایی اثبات کننده نتایج این مطالعه است .
تحلیل مخاطرات لرزه ای حوضه آبریز تالار و بابل رود بر اساس ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
1-16
حوزه های تخصصی:
علمی که تأثیر تکتونیک فعال را با استفاده از شاخص های ژئومورفیک به عنوان سنجش و توصیف کمّی اشکال و چشم اندازهای زمین مشخص نماید، مورفوتکتونیک نامیده می شود؛ اندازه گیری های کمی شرایطی را فراهم می آورد تا با استفاده از آن ها به شناسایی وضعیت مناطق دارای زمین ساخت فعال پرداخته شود. در این مطالعه با استفاده از شاخص های کمی ریخت سنجی بخشی از البرز مرکزی که در محدوده حوضه های آبریز تالار و بابل رود قرار دارد مورد بررسی قرار گرفته است و 5 شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a)، انشعابات (R)، شکل حوضه (Ff)، تراکم زهکشی (Dd) و برجستگی نسبی (Bh) در 15 حوضه زهکشی در محیط نرم افزاری Arc GIS به منظور تعیین کمی میزان تکتونیک فعال این منطقه محاسبه شده است. نتایج به دست آمده از محاسبه شاخص های فوق بیان گر آن است که در محل تقاطع گسل های شمال البرز و خطیرکوه و هم چنین گسل هایی که در دامنه شمالی البرز در اثر فعالیت این گسل های بزرگ شکل گرفته اند مقادیر به دست آمده از شاخص های یادشده، بالا بوده که بیانگر وجود فعالیت تکتونیکی بالا و بسیار بالا در آن نواحی است. در اثر بالا بودن این مقادیر انتظار می رود که ریسک لرزه خیزی منطقه نیز در اثر گسیختگی گسل ها افزایش یابد.
بررسی خصوصیات هیدروژئومورفولوژی حوضه لتیان با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
203 - 213
حوزه های تخصصی:
فرسایش حوضه های آبریز و بار رسوب رودخانه ها، از چالش های جدی مدیریت منابع آب کشور است که تبعات منفی در بهره برداری از تأسیسات آبی و سدها دارد. SAWT یک مدل فیزیکی و نیمه توزیعی است که برای پیش بینی اثر تغییر کاربری، تغییر اقلیم و مدیریت آب در حوضه های آبریز بزرگ و پیچیده توسعه داده شده است. در این پژوهش با استفاده از مدل ابزار ارزیابی آب و خاک (SAWT) ،شبیه سازی رواناب و رسوب در بالا دست سد لتیان انجام شد و اثرات آن بر شرایط سد لتیان مورد بررسی قرار گرفت و زیرحوضه ها و واحدهای پاسخ هیدرولوژیک منطقه شامل 34 زیر حوضه و 206 واحد پاسخ هیدرولوژیک(HRU ) استخراج شد. پس از تعیین واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی حوضه مورد نظر با استفاده از داده های روزانه سینوپتیک، مقدار CN حوضه برابر 82.1 تعیین شد که به معنای آنست که از 395.9 میلی متر بارش سالانه در منطقه، خاک این حوضه تنها توانایی جذب 17.9 درصد آن را دارد و باقی بارش بر روی سطح به صورت رواناب سطحی و تبخیر و تعرق درمی آید که مقدار نسبتا بالایی است. بنابر نتایج مدل مقدار رواناب سطحی حوضه برابر67.06 میلی متر و مقدار تبخیر و تعرق در حوضه آبریز مورد نظر برابر 117.7 میلی متر در سال می باشد. همچنین مقدار رسوب میانگین تولیدی در حوضه معادل 1240.41 میلی گرم بر هکتار و بیشینه رسوب تولیدی در حوضه آبریز 3369.93 میلی گرم بر هکتار در سال است که ازین مقدار، 1231.65 میلی گرم بر هکتار در پایین دست حوضه رسوب می کند.
واحدهای هیدرولیک، مبنایی مناسب برای تقسیمات سیاسی-اداری و برنامه ریزی مکانی- فضایی (مطالعه موردی حوضه آبریز کرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی متمرکز و کلان بر اساس محدوده های سیاسی- قراردادی در سرزمین کم آب ایران، موجب بی هویتی سطوح عملکردی سرزمین شده و مشکلات عدیده ای را پدید آورده است. بنابراین، پیدا کردن بستر جغرافیایی مطلوب و واحد برنامه ریزی کارآمد برای سطوح پایین تر از سطح ملی همیشه مورد توجه اندیشمندان برنامه ریزی از جمله جغرافیدانان بوده است. هدف این پژوهش پیشنهاد مبنایی برای تقسیم بندی سیاسی فضا به منظور برنامه ریزی مکانی-فضایی و عبور از برنامه ریزی متمرکز ملی-بخشی است؛ پژوهش نظری و از دیدگاه ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و از نظر تقسیم بندی تحقیقات توصیفی از نوع موردی یا ژرفانگر است. پژوهش با رویکرد ترکیبی (قیاس و استقراء) ابتدا با قیاس و تحلیل منطقی به ارزیابی وضعیت موجود با استفاده از مطالعه اسنادی و سپس به صورت استقرایی به مطالعه حوضه آبریز کرخه به عنوان قلمرو مکانی پژوهش به منظور تبیین الگویی جایگزین، به کمک مطالعه تطبیقی و انجام تجزیه وتحلیل ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. در نظریات جدید توسعه به خصوص نظریه زیست منطقه گرایی به عوامل بوم شناختی در تعیین مناطق زیستی تأکید و نمود زیست منطقه در این نظریات به صورت مشخص از طریق حوضه های آبریز و ارتباط آن ها با اجتماعات معرفی شده است. یافته های پژوهش، مرز زیست منطقه را حوضه آبریز و حوضه آبریز کرخه را منطبق بر زیست منطقه لک زبانان معرفی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حوضه آبریز کرخه می تواند قلمرو فضایی مناسبی برای برنامه ریزی در منطقه مورد مطالعه باشد. زیرا همگنی (نسبی) در ساختار محیط طبیعی- اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همگرایی فضایی درون قلمروی و همچنین انطباق سکونتگاه های شهری روستایی بر سرشاخه های حوضه آبریز کرخه این نتیجه را تایید می کند.
بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر تغییرات هیدرولوژی حوضه آبریز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات دما و بارش و به تناسب آن تغییرات اقلیمی همراه با وقوع مخاطراتی همچون خشکسالی و سیل تاثیرات بسیار زیادی بر وضعیت هیدرولوژی حوضه های آبریز دارند. بنابراین بررسی اثرات تغییر اقلیم بر منابع آب ضرورری به نظر می رسد. در این پژوهش به بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر وضعیت هیدرولوژی حوضه آبریز حبله رود پرداخته شد. تغییرات دما و بارش با استفاده از داده های دمای حداقل، دمای حداکثر و بارش از سال 1996-2017 مورد بررسی قرار گرفت و با به کارگیری مدل LARS-WG تغییر اقلیم حوضه آبریز حبله رود با استفاده از مدل HadGEM2-ES و سناریوهای 2.6RCP، RCP4.5 و RCP8.5 در سال های 2021 تا 2050 شبیه سازی گردید. سپس با مدل هیدرولوژیکی SWAT وضعیت هیدرولوژیکی رواناب حوضه شبیه سازی شد. نتایج مدل LARS در دوره پایه نشاندهنده تطابق کامل این دوره با اختلاف ناچیز با داده های مدل سازی بود. همچنین مشخص گردید که در سال های 2021 تا 2050 دما و بارش تقریبا در تمامی ماه ها روند افزایشی داشته است. نتایج به دست آمده مدل SWAT نیز نشان داد همبستگی مناسب و قابل قبولی بین داده های شبیه سازی شده با مقادیر مشاهداتی حوضه حبله رود وجود دارد. علاوه بر این مبین گردید افزایش بارش در حوضه آبریز منجر به افزایش میزان رواناب سطحی در سطح حوضه مورد مطالعه در دوره پیش بینی 2021-2050 شده است. در نهایت یافته های این تحقیق نشان داد مدل LARS در بررسی تغییرات اقلیمی حوضه و مدل SWAT در شبیه سازی رواناب حوضه توانمندی بالایی دارند.
بازتاب های هیدروپلیتیک بحران آب حوضه آبریز زاینده رود بر ادراک محیطی قلمروداران استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش بارش، افزایش مصرف آب و ناکارامدی مدیریت منابع آب، امنیت آبی، معیشت و محیط زیست کشورهای واقع بر نوار بیابانی جهان را تهدید می کند. وضعیتی که آب را در مناسبات هیدروپلیتیک و در مقیاس فروملی وارد مناسبات قدرت واحدهای سیاسی- فضایی کرده است. ایران از آن دست کشورهای واقع بر روی کمربند خشک جهان است که بخش کلان منابع آب شرین تجدیدپذیر آن به شدت افت کرده است. داده های موجود نشان می دهند که حوضه آبریز زاینده رود طی دو دهه اخیر درگیر کاهش بارش بوده و عمده منابع آب آن نیز فروکاسته و کوشش کارگزاران در مقیاس فروملی برای تأمین آب به ناهم سویی منافع شهروندان انجامیده است. داده های مقاله حاضر که ماهیتی کاربردی دارد بر این فرضیه استوار است که مناسبات هیدروپلیتیک قلمروداران استان های پیرامون این حوضه تابعی از موقعیت جغرافیایی آنها نسبت به رودحانه است. درون دادهای مورد نیاز تحقیق به شیوه کتابخانه و از طریق بایگانی پُر بازدیدترین وب گاه های خبری منتسب به هر استان از 1392 تا مهر 1397، دیدگاه کنشگران و فعالان عرصه آب در استان های حوضه آبریز زاینده رود (یزد اصفهان و چهارمحال و بختیاری) به همراه خوزستان گرداوری و استخراج شده سپس با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti داده های کیفی، تحلیل محتوا شدند. نتیجه تحقیق نشان داد که رویکرد بخشی نگر به مقوله آب سبب شده است که مواضع دست اندرکاران استان های یاد شده تابع موقعیت جغرافیایی بالادستی و پایین دستی شان نسبت به زاینده رود باشد.
بررسی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش و سیل خیزی حوضه سقز قبل و بعد از احداث سد شهید کاظمی با استفاده از مدلArcSWAT
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
127 - 144
حوزه های تخصصی:
یکی از بلایای طبیعی که امروزه مردم را ازنظر جانی و مالی تهدید می کند سیلاب است، حوضه آبریز سقز چای که به سد شهید کاظمی می ریزد با توجه به گذشت حدود نیم قرن از احداث سد تغییرات زیادی را متحمل شده است. بنابراین به بررسی تغییرات و تأثیر آن بر فرسایش و سیل خیزی پرداخته شده است. شناسایی ویژگی های ژئومورفیک حوضه سقزچای قبل و بعد از احداث سد شهید کاظمی و همچنین میزان فرسایش حوضه قبل و بعد از احداث سد و مشخص کردن میزان تغییرات کاربری اراضی برافزایش یا کاهش پوشش گیاهی از اهداف این تحقیق است. در این پژوهش از داده های هیدرومتری، رسوب، خاک، تصاویر ماهواره ای قبل و بعد از احداث سد، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی استفاده شده است. پس از پیش پردازش تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ENVI نقشه های کاربری اراضی و NDVI تهیه و سپس داده ها وارد محیط Arc GIS شدند و نقشه های لازم و شاخص-های فیزیوگرافی حوضه تهیه گردید، داده های خاک، دبی و رسوب و نقشه های رستری وارد نرم افزار SWAT گردید و داده های لازم برای شبیه سازی آماده گردید و پس از چهل بار شبیه سازی با SWAT CUP نتایج صحت سنجی و واسنجی رسوب ضریب راندمان نش – ساتکلیف 64/0 و مقادیر این ضرایب به ترتیب 76/0 و 68/0 می-باشد و برای دبی دوره صحت سنجی راندمان نش – ساتکلیف 68/0 و مقادیر این ضرایب به ترتیب 86/0 و 67/0 بدست آمد که با توجه به میزان رسوب و دبی می توان گفت حوضه سیل خیز است، نزدیک بودن نتایج داده های مشاهده ای و شبیه سازی شده نشان می دهد مدل SWAT برای حوضه به خوبی پاسخگو است. درنهایت مشخص شد زمین های کشاورزی همراه با مراتع متراکم و مراتع به ترتیب با 134/2 و 1944/17 کاهش و زمین های بایر و مناطق مسکونی به ترتیب 46/16 و 0722/2 افزایش مساحت روبرو بوده اند.
جایگاه منابع آب و حوضه های آبریز در تقسیمات کشوری ایران
حوزه های تخصصی:
پراکندگی منابع آب در جغرافیای کم آب ایران عامل مهمی در ایجاد و شکل محدوده های سیاسی سطوح مختلف و به تبع آن برنامه ریزی جهت دستیابی به توسعه سرزمین است از اینرو می بایست مورد توجه اندیشمندان بویژه جغرافیدانان قرار گیرد. هدف این تحقیق واکاوی اهمیت فاکتور منابع آبی در اولویت دهی و توجه در تقسیم بندی سیاسی فضا است. تحقیق حاضر از نوع نظری و از دیدگاه ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. وضعیت موجود حوضه های آبریز در سطح استانی چیست.؟ واحدهای سیاسی سطح استانی به عنوان قلمرو مکانی پژوهش مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که منابع آب و حوضه های آبریز در کنار عوامل ساختاری محیط طبیعی-اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نیز سکونت گاه ها از جایگاه مهمی در تقسیم بندی سیاسی فضا برخوردار بوده و می بایست بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
بیلان آب اقلیمی 1 و تعیین تیپ های آب و هوایی در حوضه آبریز کشف رود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال اول پاییز ۱۳۸۳ شماره ۳
66 - 80
حوزه های تخصصی:
حوضه ی آبریز کشف رود بخشی از حوضه ی اصلی قره قوم بوده که در شمال شرق استان خراسان واقع شده است . در این حوضه بیلان آب اقلیمی و تیپ های آب و هوایی با تکیه بر عناصر هیدرواقلیم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به مساله کمبود آب در کشور به ویژه استان خراسان و محدوده مورد مطالعه، هرگونه پژوهش و بررسی در خصوص تعیین بیلان آب اقلیمی می تواند در نحوه صحیح کاربری اراضی و استفاده بهینه از منابع آب سطحی و زیرزمینی حائز اهمیت باشد. اهداف اساسی این مقاله عبارتند از : الف- محاسبه بیلان آب اقلیمی در حوضه و ب - تعیین تیپ های آب و هوایی در محدوده مورد مطالعه . با توجه به آنالیز بیلان آب در حوضه کشف رود، مشخص گردید که به موازات کاهش بارندگی و افزایش دما، میزان تبخیر و تعرق به شدت افزایش یافته و کمبود شدیدی از نظر نیاز آب در دوره گرم سال وجود دارد . به طوری که مجموع تبخیر و تعرق ماه های تابستان یا میزان تمرکز تابستانی تبخیر و تعرق ماه های 55 درصد میزان کل سالانه بوده است . فقر خاک از / 53 تا 9 / تابستان یا میزان تمرکز تابستانی تبخیر و تعرق بین 4 نظر ذخیره آب در اواخر بهار و سراسر تابستان و اوایل پاییز ضرورت یک سیستم آبیاری کارآمد را می طلبد. طبق روش تورنت ویت 2 عمده ترین تیپ های آب و هوایی در سطح حوضه از نوع خشک و نیمه خشک همراه با مازاد آب بسیار کم می باشد. نتایج حاصله از مطالعه بیلان آب اقلیمی در حوضه کشف رود مشخص می سازد که مازاد آب متعلق به دوره سرد سال بوده که البته حجم زیادی از آن به هدر می رود. بنابراین با توجه به شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک که حاکم بر منطقه می باشد، ارائه برنامه آبیاری در اولویت کارهای اقتصادی در زمینه بهره برداری از منابع آب می باشد.
برآورد سیلاب در حوضه رودخانه وربند لارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم تابستان ۱۳۸۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
55 - 74
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از زیانبارترین بلایای طبیعی است که همواره خسارت جانی و مالی فراوانی را به همراه دارد. در توسعه فیزیکی شهرها و مناطق وابسته به آنها ،پیش بینی و برآورد سیلابها، بسیار مهم است. مهمترین مشکل در برآورد سیلابها و طغیان های استثنایی رودخانه ها ، نبود آمار کافی و نتیجتا عدم ارزیابی مناسب جریان و مقدار آن می باشد. یکی از روش های برآورد سیلاب در مناطق فاقد آمار، استفاده از روش مدل سازی سیلاب است. در این نوشتار، دبی حداکثر لحظه ای، در حوضه آبریز رودخانه وربند لارستان با استفاده از نرم افزار Smada مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصله، پارامترهای مساحت حوضه و طول آبراهه اصلی بیشترین تاثیر، در ایجاد سیلاب منطقه به عهده دارند. و چنانچه از روش تجزیه خوشه ای به جای روش لانگبین در تعیین مناطق همگن استفاده شود ، مدل بدست آمده دارای دقت بیشتر و خطای کمتری خواهد بود .
هیدروژئومورفولوژی حوضه آبریز دشت گرو (استان هرمز گان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نهم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
63 - 78
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز دشت گرو در واحد مورفوتکتونیکی مکران واقع شده است. این دشت تحت تاثیر ویژگی های زمین شناسی و ژئومورفولوژی از نفوذپذیری اندکی بر خوردار بوده و تغذیه آب زیر زمینی به جزء در قسمت های کم شیب و سطح دشت به طور مناسب صورت نمی گیرد. بهره برداری بیش از ظرفیت منابع آبی در کنار خشکسالی های اخیر، کمیت منابع آب زیر زمینی را به شدت تقلیل داده است. هدف از این تحقیق بررسی علل اصلی به ویژه عوامل ژئومورفولوژیک و نیز عوامل انسانی مؤثر بر افت کمی و کیفی منابع آب دشت گرو می باشد. به منظور دست یابی به این هدف، ویژگی های زمین شناسی و ژئومورفولوژیک حوضه آبریز دشت و تأثیرات آن بر کمیّت و کیفیّت منابع آب زیر زمینی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق عمدتاً بر پایه روش تحلیلی و توصیفی استوار بوده است. ابزار تحقیق را نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و داده های آماری ایستگاه های هیدرومتری منطقه تشکیل داده اند. علاوه بر این از مشاهدات، مصاحبه و کارهای میدانی داده ها و نتایج کنترل و تکمیل گردیده اند .نتایج نشان می دهد که ویژگی های ژئومورفولوژیک حوضه آبریز دشت به طور مستقیم و غیر مستقیم از دیدگاه کاربردی در فعالیت های انسانی به ویژه در بخش کشاورزی و منابع آب تأثیر گذار بوده است. از دیدگاه مدیریتی لازم است بهره برداری از منابع آب زیرزمینی بر اساس ملاحظات ژئومورفولوژیک و در قالب پروژه های بلند مدت در برنامه ریزی لحاظ و اجرا گردد