غلامحسن جعفری

غلامحسن جعفری

مدرک تحصیلی: دانشیار ژئومورفولوژی، دانشگاه زنجان، زنجان. ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۹ مورد.
۱.

پتانسیل خروجی آب از چین خوردگیهای زاگرس به حوضه آبریز خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنگ حوضه آبریز دبی کارست زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۱
بر اثر شکل گیری تنگ ها در رشته کوه زاگرس آب فراوانی به حوضه خلیج فارس هدایت می شود که در صورت نبودن تنگ ها، آب ها موازی با چین خوردگی های زاگرس، به سمت جنوب شرق هدایت می شدند. هدف از پژوهش حاضر برآورد آب انتقال یافته با تنگ های زاگرس است. به این منظور از نقشه های 1:50000 توپوگرافی، 1:100000 زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاع ایران و منابع کتابخانه ای استفاده شد؛ بنابراین در این پژوهش لایه ایستگاه های هیدرومتری انتخاب و به عنوان نقطه خروجی، زیرحوضه های مسلط به آنها استخراج شد. در پژوهش حاضر روابط بین بارش با ارتفاع هر حوضه برآورد و بر اساس آنها لایه های هم بارش و متوسط بارش هر زیرحوضه محاسبه شد. با در نظر گرفتن وسعت زیر حوضه ها حجم بارش دوره های مدنظر برآورد و با دبی های ایجاد شده مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که با جریان های ناودیسی رشته کوه زاگرس، 110،695 میلیارد متر مکعب آب به خلیج فارس هدایت می شود. در میان پنج حوضه گیلوان، سیمره، سرتنگ دولاب، قره آغاج و دز زیرحوضه هایی که دبی کم دارند در دامنه های شرقی و زیرحوضه های با دبی زیاد در دامنه غربی تراست اصلی زاگرس واقع شده است. علت تفاوت در دبی دو دامنه را می توان در چند ویژگی زاگرس ردیابی کرد: 1- شیب دامنه های کوهستانی؛ 2- موقعیت دامنه ها نسبت به جریان های ورودی؛ 3- کارست و گسل خوردگی. هرچند حجم دبی حوضه های شرقی نسبت به دبی حوضه های غربی کمتر است، زمان آبدهی آنها طولانی تر است.
۲.

فراتحلیلی بر پژوهش های حوزه ی اسکان غیررسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی فراتحلیل بابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
وجود امکانات و زیرساخت های مختلف در شهرها موجب شده است تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازه وارد را مجبور می کند تا به دور از چشم مسؤولان و بدون اخذ مجوز از دستگاه های متولی، به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسؤولان درزمینه خدمات رسانی و همچنین برای حاشیه نشینان به وجود می آورد. این پژوهش با روش فراتحلیل )روشی سیستماتیک برای نیل به این اهداف با تحلیل آماری یافته های کمی حاصل از مطالعات مربوط به یک مسأله پژوهشی است (و با هدف شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه حاشیه نشینی در مجلات علمی- پژوهشی در داخل ایران نگارش شده است؛ به طوری که پس از جست وجو و شناسایی مقالاتی که طی سال های اخیر مستقیماً به موضوع یادشده پرداخته اند، بافهم رویکردها و ماهیت آن ها، به بررسی ساختار مقالات شامل روش شناسی، شاخص ها، نمونه گیری، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداختیم تا جنبه های مثبت و منفی را واکاوی کنیم. در چهارچوب این روش، در ابتدا واژه اسکان غیررسمی و سایر واژگان نزدیک به آن از نظر معنایی مانند آلونک نشینی، حاشیه نشنی و سکونتگاه های غیرقانونی در کتابخانه ها، مراکز و بانک های علمی فارسی مورد جست وجو قرار گرفتند و مرتبط ترین مطالعات با اهداف تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود مطالعات شامل انجام پژوهش در کشور ایران، انتشار مطالعه به زبان فارسی و تمام متن بودن آن ها بود. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات نوعی نظریه آزمایی بوده و منجر به نظریه سازی نشده است. هرچند که برخی از پژوهش ها، الگوها و پیشنهادهای بسیار خوب و تازه ای را ارائه داده اند، باتوجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آنها را در رده پژوهش های بنیادی و نظریه ساز قرار داد.
۳.

شناسایی، تراکم و خصوصیات فیزیوگرافی دولین ها در طبقات ارتفاعی مختلف (مناطق کارستی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولین کارست مورفومتری ارتفاعات زاگرس ضریب فشردگی نسبت دایره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۸
دولین یکی از شاخص ترین و اساسی ترین اشکال سطحی و مورفولوژیکی کارست، درنتیجه تأثیر شیمیایی آب بر سنگ های آهکی است که در شکل ها و اندازه های مختلفی به وجود می آید. دولین ها ازلحاظ ویژگی های مورفولوژیکی متفاوت هستند. در تحقیق حاضر پس از شناسایی دولین ها در زاگرس، پراکندگی و تغییر ویژگی های مورفولوژیکی آن ها مانند طول، عرض، مساحت و عمق در ارتباط با ارتفاع و اقلیم، با استناد به منابع اسنادی همچون نقشه های زمین شناسی 1:100000، لایه مدل رقومی ارتفاع باقدرت تفکیک 5/12 متر، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و پایگاه داده های اسفزاری 49ساله دما و بارش، در نرم افزارهای Arc GIS، Mapper Global و Excel مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بررسی پارامترهای مختلف دولین های زاگرس در طبقات ارتفاعی و اقلیمی مختلف دال بر این است که شکل و عمق آن ها از تغییرات اقلیمی کواترنری متأثر شده است. در ارتفاعات پایین تر که آب بیشتر از دمای کم در انحلال نقش داشته، دولین ها شکل نزدیک به دایره دارند و در مناطق مرتفع تر کشیده می شوند و هرچه دما پایین تر و احتمال تبدیل دولین به سیرک یخچالی-دولین بیشتر باشد، دولین شکل کشیده تری به خود گرفته است. همچنین ضریب فشردگی دولین ها دال بر این است که کشیدگی و طول آن ها با افزایش ارتفاع بیشتر می شود؛ به این صورت که در فاصله ارتفاعی 1000-500متر، نسبت دایره ای به ازای هر 1000متر افزایش ارتفاع، 8/0 بیشتر می شود و ضریب فشردگی 9/0 کاهش می یابد. در فاصله ارتفاعی 1000-2000 متر، با افزایش هر 100متر، نسبت دایره ای 44/0 و ضریب فشردگی 1/0 کمتر می شود. در طبقه 3700-3000 متر، نسبت دایره ای با افزایش هر 1000متر ارتفاع، 2/1 کاهش و فشردگی 3/1 افزایش می یابد.
۴.

آستانه های هیدرولوژیک حوضه آبی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاتاستروف سد حوضه آبریز بارش ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۵۸
فضا، قلمرو چندبُعدی و بی حدومرزی است که موقعیت نسبی پدیده ها در آن منعکس می شود. در طی چند دهه اخیر سطح آب دریاچه ارومیه به عنوان یک دستگاه جغرافیایی و سیستم پیچیده متأثر از برخی از عوامل طبیعی و انسانی، به شدت کاهش پیدا کرده است. درجهت بررسی آستانه ذخیره آب سدها در کاهش تراز آب دریاچه ارومیه، ابتدا بانک داده های مورد نظر تهیه شد: (DEM حوضه، داده های ایستگاه های کلیماتولوژی، دبی ایستگاه های هیدرومتری و اطلاعات سدها). روابط خطی بین ارتفاع و دما و بارش و ارتفاع در نرم افزار SPSS برآورد شد، با درنظرگرفتن ایستگاه های کلیماتولوژی و سدها به عنوان نقطه خروجی، زیرحوضه های متعددی استخراج شد و حجم ورودی آب به داخل حوضه های فاقد ایستگاه هیدرومتری، با استفاده از روش جاستین برآورد شد. همچنین درصد دبی سالانه نسبت به بارش سالانه و تغییرات حجم ذخیره آب سدها تجزیه وتحلیل شد. نتایج دال بر این است که حجم مخزن 46 سد در 12 زیرحوضه (68/1628 میلیون مترمکعب) حدود 21 درصد از حجم کل رواناب حوضه را به خود اختصاص داده اند، این عدد تا سال 1996 سدها 13 درصد بوده و در سال 2013 به 8/21 درصد رسیده است. در سال 1970 با ساخت سد مهاباد با حجم مخزن 8/197 میلیون مترمکعب، حجم مخزن سدها از آستانه محیطی گذشته و کاهش تراز آب دریاچه، غیرقابل بازگشت به گذشته شده است. بررسی حجم مخزن سد باتوجه به  حجم آبگیری و حجم بارش حوضه ای سدها بیان کننده این است که از مجموع 41 سد، مخزن 28 سد متناسب با پتانسیل بارشی حوضه ساخته شده است. نسبت حجم مخزن به حجم بارش 33 سد، شرایط خیلی مطلوب و 6 سد، شرایط مطلوب دارند.
۵.

تحلیل فضایی شاخص های مورفوتکتونیکی بر اساس کانون زلزله ها و عملکرد گسل های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زلزله گسل کواترنری انرژی مورفوتکتونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۹
زمین لرزه مسئول آزاد شدن انرژی درونی زمین، به صورت نقطه ای است. انرژی آزاد شده در کانون زلزله ها به صورت سطحی گسترش می یابد و سطوح ارضی را متأثر می سازد. در علوم زمین برای بررسی اثرپذیری سطوح ارضی از فعالیت های نئوتکتونیکی، از شاخص های مورفوتکتونیکی استفاده می شود. در این مقاله برای سنجش وضعیت فعالیت های نئوتکتونیکی سطوح ارضی ایران، در قالب زون های مورفوتکتونیکی، علاوه بر استفاده از حوضه هایی که بر اساس شاخص های مورفوتکتونیکی در مورد وضعیت تکتونیکی آن ها قضاوت شده است، از انرژی ثبت شده در کانون زلزله های 2009-1900 و همچنین وضعیت قرارگیری حوضه نسبت به گسل ها استفاده شده است؛ به این منظور ابتدا داده های زمین لرزه ای 110 ساله ایران، طی فرایند برنامه نویسی در متلب، ابتدا از حالت نقطه ای به حالت سطحی و سپس به رستری تبدیل گردید. علاوه بر آن با توجه به منابع اسنادی گسل های اصلی ایران در سه نوع تقسیم و تحلیل گردید. اسناد حوضه ای مربوط به شاخص های مورفوتکتونیکی ایران در غالب واحدهای مورفوتکتونیکی تحلیل و تفسیر گردید. نتایج دال بر این است که الف) مقدار انرژی آزاد شده از زمین لرزهها نمی تواند در ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه ها نقش زیادی داشته باشد. ب) قرارگرفتن حوضه در حریم گسل های کواترنری و لرزه ای جوان، تأثیر بسیار زیادی در منعکس شدن فعالیت های تکتونیکی در شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه داشته است. ج) مجاورت حوضه های نیمه فعال با حوضه های فعال، یا مجاورت حوضه های غیرفعال با حوضه های نیمه فعال میتواند ناشی از حد آستانه شاخص هایی باشد که برای برآورد وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه ها استفاده می شود.
۶.

پهنه بندی سطوح ارضی حوضه شاهرود در مقابل وقوع زمین لغزش به کمک مدل شانون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش شاهرود مدل آنتروپی شانون الموت طالقان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۵
جابه جایی مواد یکی از رخدادهای سطوح ارضی شیبدار است؛ برای کاهش خطرات ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار مؤثر است؛ یکی از مشکلات چنین رخدادهایی، عدم توانایی محقق در شناخت تمام و کامل عوامل مؤثر بر آن هاست و حتی در صورت شناخت، میانکنش های عوامل، ناشناخته باقی می ماند. در این بررسی تلاش شده است بر اساس تحلیل موقعیت زمین لغزش های حوضه شاهرود، به عوامل مؤثر امتیاز داده شود. با استفاده از نرم افزار ArcGIS، موقعیت مکانی  183 زمین لغزش نقطه ای حوضه شاهرود، با توجه به عوامل خطی  گسل، آبراهه و جاده و عوامل سطحی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، مقدار بارش و ارتفاع، تحلیل و تفسیر گردید؛ ماتریس آنتروپی برای آن ها تنظیم و سطوح ارضی حوضه شاهرود از نظر رخداد زمین لغزش، به کمک مدل شانون پهنه بندی گردید. بر اساس نتایج کاربرد مدل آنتروپی شانون ، پهنه های پرخطر 79/41% و متوسط 76/52% از مساحت حوضه را به خود اختصاص داده اند. انطباق زمین لغزش های رخداده با عوامل مؤثر بر زمین لغزش، تمرکز 86/74 درصد از زمین لغزش ها در شیب های 40-10 درصد، 97/64 درصدی آن ها در لیتولوژی های مارن - سیلتستون، کنگلومرا و بازالت، 97/87 درصدی آن ها در ارتفاع بین 2169-823 متر، 79/85 درصدی آن ها در طبقات بارشی نیمه خشک و معتدل (685-315 میلی متر) در سطوح ارضی با شیبی در جهت غربی، 74/55 درصدی آن ها در فاصله 300-0 متر از رودخانه و 500-0 متری از گسل و در فاصله 1000-500 متر از جاده را مورد تأیید قرار می دهد. چنین تغییراتی در توزیع زمین لغزش ناشی از تبعیت غیرخطی این رخداد ژئومورفولوژیکی از عوامل اثرگذار است؛ وقوع زمین لغزش تابعی از برهمکنش بین عوامل است تا اثرگذاری آن ها به صورت مجرد و انتزاعی.
۷.

مورفومتری و بازسازی زمین لغزش معلم کلایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الموت شاهرود حرکات دامنه ای کنگلومرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمین لغزش ها حجم زیادی از مواد را در یک مکان جابه جا نموده و در جای دیگر بر جای می گذارند به علاوه باعث افزایش رسوب در پایین دست حوضه می شوند که علاوه بر تهدیدات جمعیتی و فرسایشی، چشم انداز منطقه را به شدت متأثر می سازند. در این مقاله زمین لغزش معلم کلایه در حوضه الموت، یکی از زیرحوضه های اصلی شاهرود، بررسی می گردد. اساس تشخیص، شناسایی و بررسی زمین لغزش معلم کلایه بر مشاهدات میدانی و تفسیر پدیدارشناسانه آن استوار است. به این منظور علاوه بر مورفومتری اشکال مختلف در داخل خود زمین لغزش، به مناطق مرتفع مسلط به زمین لغزش صعود نموده و نقش لندفرم های مسلط به زمین لغزش در وقوع این حادثه کاتاستروفیک مورد ارزیابی قرارگرفت. با استفاده از نرم افزار Arc GIS، توپوگرافی قبل از زمین لغزش بازسازی گردید و نسبت به وضع موجود، تجزیه وتحلیل شد. با انجام محاسبات رستری در Arc GIS حجم مواد تخلیه شده توسط زمین لغزش برآورد گردید. زمین لغزش معلم کلایه با ابعاد 3/1 کیلومتر عرض (قسمت تاج زمین لغزش)، 6/1 کیلومتر طول و متوسط 80 متر عمق در کنگلومرای اندژ رخ داده و حجمی معادل 91 میلیون مترمکعب مواد را جابه جا نموده است. حضور کنگلومرا با شیب بسیار تند و سیلتستون مارن دار که با جذب آب که حالت اشباع داشته است منجر به جابه جایی مواد در یک سطح وسیع شده است؛ مساحت سطح گسیختگی زمین لغزش در حدود 632/2 کیلومترمربع و گسترش مواد جابه جاشده در سطحی معادل 5/13 کیلومترمربع است. زمین لغزش های کوچک در بالادست، شرایط هیدرولوژیکی مناطق پایین دست را به هم می ریزد و شرایط زمین لغزش های بزرگ فراهم می نماید.
۸.

تحلیل تغییرات بارش در شرق و غرب تراست اصلی زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراست اصلی زاگرس بیابان بادپناهی مناطق خشک سایه باران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۷۳
اثر ارتفاع بر افزایش بارش و اثر ناهمواری بر ایجاد بیابان ازجمله مسائلی است که ذهن محقق را درگیر کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت بارش در دامنه های غربی و شرقی تراست اصلی زاگرس است. برای دستیابی به این هدف، عملکرد و ارتباط عوامل ارتفاع و بارش به عنوان پارامترهای مؤثر در دامنه های مختلف زاگرس بررسی و نقشه های هم بارش و هم ارتفاع از محدوده مطالعه شده استخراج و تحلیل شده است. نتایج نشان داد که افزایش بارش در دامنه های روبه باد با افزایش ارتفاع هماهنگی مطلوبی دارد؛ ولی افزایش بارش تا تراست اصلی زاگرس تداوم ندارد. در غالب مناطق، فراوانی بارش قبل از بالاترین ارتفاع زاگرس (منطبق با تراست اصلی زاگرس) اتفاق افتاده است؛ به طوری که با عبور از تراست زاگرس (باوجود ارتفاع چشمگیر منطقه) مقدار بارش به طور محسوسی روند کاهشی دارد. در قسمت های شمالی زاگرس بیشترین تغییر بارش در قسمت بادپناه (در مجاورت بلندترین قله ها) اتفاق افتاده است. دامنه های شرق تراست اصلی زاگرس، هرچند به دلیل موقعیت بادپناهی، بارش کمتری را دریافت می کنند، به علت شیب سطح های ارضی کمتر (نسبت به دامنه های غرب تراست اصلی زاگرس)، سطح دریافت کننده بیشتری دارند. همچنین، به دلیل مرتفع بودن، مقدار زیادی از بارش را به صورت برف دریافت می کنند؛ در نتیجه با فراهم شدن امکان نفوذ بیشتر آب به درون زمین (در طی دوره ذوب برف)، اثر های اکولوژیکی فراوانی را بر محیط پیرامون می گذارند.
۹.

تحلیل رتبه بندی آبراهه های حوضه های آبریز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیزیوگرافی نگهداشت ویژه رده بندی رودخانه حوضه آبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
افزایش رتبه آبراهه های حوضه ای آبریز بر کانتکست های مختلف ژئومورفولوژیکی، ژئولوژیکی، کلیماتولوژی، اکولوژیکی و ... اثر می گذارد. به طور معمول، محققان در بررسی سیستم های باز، فرض را بر اثرگذاری بردارهای مشخص و در دسترس قرار می دهند و رفتار سیستم را در ارتباط با آ نها ارزیابی می کنند. در این پژوهش، افزایش رتبه آبراهه های حوضه های آبریز ایران در غالب ۹۸۴ زیر حوضه در ارتباط با نسبت انشعاب، طول و میانگین کل آبراهه ها و مساحت حوضه بررسی شده است. به این منظور، ابتدا لایه رودخانه های اصلی و آبراهه ها از 30*30 DEM مستخرج از ماهواره SRTM تهیه شد. پس از استخراج آبراهه در نرم افزار ArcGIS 10.3، براساس نظریه هورتن-استرالر رتبه بندی شد. رابطه بین رتبه برابر آبراهه با مساحت حوضه آبریز و همچنین ارتباط بین ثابت نگهداشت ویژه با شیب و تراکم زهکشی، به عنوان خصوصیات فیزیوگرافی حوضه آبریز ارزیابی شد. بین دو پارامتر، مجموع رتبه آبراهه ها و مساحت حوضه آبریز، رابطه مستقیمی وجود دارد؛ به گونه ای که در بیشتر حوضه های آبریز، ضریب تبیین این دو پارامتر ۹۹ درصد برآورد شده است. در حوضه های آبریز ایران مقدار ضریب، تبیین نسبت انشعاب و افزایش رتبه رودخانه ها از ۳۵ درصد در حوضه کویر سیاه کوه تا ۸۲ درصد در حوضه آبریز سفیدرود متغیر است. مساحت حوضه آبریز امکان دارد بر نسبت انشعاب با ضریب تبیین ۹۹ درصد اثر بگذارد. در برخی از حوضه های آبریز ایران، که تکتونیک فعال دارند یا رودخانه ها منحرف شده اند، گاه طول جریان در رتبه های پایین کمتر از رتبه های بالاتر است؛ به شرط آنکه توپوگرافی حوضه طی زمان، متعادل شده باشد. با افزایش رتبه آبراهه ها، میانگین طول جریان در همان رتبه افزایش می یابد. این فرض که هرچه ثابت نگهداشت حوضه بیشتر شود تراکم زهکشی حوضه کاهش می یابد، در بیشتر حوضه های آبریز ایران با ضریب تبیین بیشتر از ۹۰ درصد قابل تعمیم است.
۱۰.

تحلیل ارتباط ویژگی های لیتولوژی غالب و گسل های زیرحوضه های واحد زمین ساختی زاگرس و بُعد فراکتالی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بعد فرکتال واحد مورفوتکتونیک زاگرس هورتن - استرالر نسبت انشعاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۶
هندسه فرکتال ابزار مناسبی برای بررسی و شناخت رفتار پیچیده رودخانه است. مهم ترین ویژگی فرکتال، بُعد آن است. هدف این مقاله تعیین بُعد فرکتال و تحلیل آن با استفاده از تئوری هندسه فرکتال در زیرحوضه های واحد زمین ساختی زاگرس در غرب و جنوب غربی ایران است. برای بررسی بعد فرکتال واحد ژئومورفیک زاگرس، ابتدا لایه رودخانه های اصلی و آبراهه ها از 30*30 DEM مستخرج از ماهواره ی SRTM تهیه گردید. کل واحد ژئومورفیک ابتدا به یازده حوضه آبی حله، جراحی و زهره، کل مهران، کرخه، کارون، طشتک بختگان، مرزی غرب، مند، ابرقو- سیرجان، بندرعباس سدیچ، گاوخونی و هامون جازموریان تقسیم شد. سپس این حوضه های آبی به 272 زیرحوضه تقسیم شد. در گام بعدی رتبه بندی آبراهه ها به روش هورتن و استرالر انجام گرفت؛ به کمک طول شاخه ها و نسبت انشعاب، بُعد فرکتال تمامی زیرحوضه ها محاسبه شد. بعد فرکتال 30 زیرحوضه در این واحد مورفوتکتونیک 1-0 (02/11%)، 185 زیرحوضه 2-1 (01/68%) و 57 حوضه بیشتر از 2 (95/20%) برآورد گردید. تجزیه و تحلیل بعد فرکتال بین 2-1 زیرحوضه ها با رتبه نهایی هفت، در غالب زیرحوضه ها، نشان می دهد که این واحد زمین ساخت ازنظر حوضه ای به تکامل رسیده است و درصد کم تری از زیرحوضه ها، بعد فرکتال کمتر از یک و بیشتر از 2 دارند. بعد فرکتال کمتر از 1 و بیش از 2 می تواند انعکاسی از وضعیت تکتونیک و لیتولوژی زیرحوضه ها باشد که مانع از به تعادل رسیدن بعد فرکتال زیرحوضه ها، در سطح یا خط شده اند. تجزیه و تحلیل نهایی زیرحوضه ها در واحد زمین ساختی زاگرس نشان می دهد که نمی توان رابطه معنی داری بین بعد فرکتالی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه ها برآورد نمود.
۱۱.

تأثیرگذاری برخی از شاخص های اقلیمی بر آبگیری دریاچه های داخلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کواترنری اقلیم خط تعادل آب وخشکی دریاچه های داخلی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۱
یکی از مهم ترین عوامل ساختاری کره زمین اقلیم است. هرگونه ناهنجاری در هر یک از این مؤلفه ها سبب اختلال و اغتشاش در کل سیستم می شود. ضریب تغییرات کم بارش، معرف پایداری و توزیع زمانی یکنواخت است. به منظور بررسی ارتباط بین فاکتورهای اقلیمی و اثر آن بر آبگیری دریاچه های داخلی ایران از داده های 50 ساله اقلیمی دما و بارش پایگاه داده اسفزاری در یاخته های 15*15 کیلومتر استفاده شد. در پردازش های آماری علاوه بر اندازه گیری های گرایش مرکزی بارش و دما، از شاخص های پراکندگی استفاده گردید. آستانه های به دست آمده نشان می دهد که حوضه ای با دارا دمای متوسط از 78/15 کمتر، متوسط بارش سالانه از 215 میلی متر بیشتر، ضریب برفی از 13 درصد بیشتر، ضریب تغییرات بارش از 40 درصد کمتر و ضریب تغییرات دما از 43/7 بیشتر می تواند حیات دریاچه را تضمین می کند. همه ی حوضه های داخلی ایران در دوره کواترنری به یک تناسب دچار تغییر دما نشده اند وضعیت و شواهدی که از آبگیری دریاچه ها کواترنری وجود دارد با بارش دو برابر نسبت به شرایط کنونی و دمایی 6-12 درجه کاهش نسبت به امروز همخوانی ندارد؛ به طوری که با کاهش 3، 9 و 12 درجه دما و افزایش بارش، خط تعادل آب وخشکی نمی توانسته به آثار تراس های کواترنری برسد. تغییر ارتفاع خط تعادل آب وخشکی با مقدار تغییرات دما و بارش به تنهایی قابل تفسیر نیست و علیت را باید در تغییر رژیم بارش و وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه جستجو کرد.
۱۲.

بررسی خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های زاگرس در ارتباط با شرایط کارستی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارست اقلیم کواترنری یخچال انحلال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
بیشترین تأکید ژئومورفولوژیست ها بر این است که با شناسایی و بررسی اشکال زمین شناختی، تأثیراتی را بررسی کنند که این گونه اشکال از اقلیم گرفته اند یا برعکس بر آن اثر گذاشته اند. کارست به مثابه یک سیستم ژئومورفولوژی همواره متأثر از اقلیم و تغییرات آن بوده است. با توجه به پراکندگی سنگ های کربناته در زاگرس با استناد به منابع اسنادی مانند نقشه های زمین شناسی لایه مدل رقومی ارتفاع و نقشه های توپوگرافی، نخست زیرحوضه های واقع در این نوع لیتولوژی در نرم افزار Arc GIS تفکیک و سپس پارامترهای فیزیوگرافی مورد نیاز زیرحوضه ها در همین نرم افزار و همچنین در Mapper Global برآورد شد. در ادامه اطلاعات دما و بارش از پایگاه داده های 49ساله اسفزاری استخراج و داده های فیزیوگرافی و اقلیمی در نرم افزار MATLAB تجزیه و تحلیل و روابط رگرسیونی مورد نیاز برآورد شد. نتایج حاصل از بررسی پراکندگی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی در طبقات اقلیمی زاگرس نشان داد شرایط مختلف اقلیمی موجب تغییر عملکرد انحلال و درنتیجه تغییر شکل فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی شده است؛ به این صورت که در مناطق مرتفع تر به دلیل دمای پایین تر، عمل انحلال بیشتر در عمق متمرکز شده تا در سطح، و اشکال کارستی- یخچالی ایجاد کرده است و در ارتفاعات پایین تر به دلیل تأثیر آب فراوان بر فرایند کارستی- فیکاسیون، انحلال در سطح بیشتر از عمق شده، ضریب ناهمواری کاهش یافته و شکل عارضه کارستی به دایره نزدیک تر شده است. زمانی که شرایط کارستی- فیکاسیون ازلحاظ اقلیمی مساعدتر باشد، شکل حوضه های کارستی از حالت دایره ای خارج می شود و بیشتر حالت کشیده به خود می گیرد.
۱۳.

توزیع فضایی لندفرم های ماکروکارست زاگرس ایران با تأکید بر وضعیت دما و بارش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم ارتفاع کربنات کارستی - فیکاسیون زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
آثار و شواهد طبیعی دال بر این است که شرایط اقلیمی گذشته تغییرات شدیدی داشته است؛ بیشتر فرم سطوح ارضی با فرایندهای کنونی قابل توجیه نیست و منشأ آن ها به فرایندهای اقلیمی به غیراز اقلیم کنونی نسبت داده می شود. تغییرات اقلیمی همواره با پیشروی و پس روی یخچال ها همراه بوده است. تغییرات اقلیمی و جابه جایی ارتفاع برف مرز دائمی، قطعاً تغییراتی را در سیستم های شکل زا، ازجمله سیستم کارستی-فیکاسیون به همراه داشته است. با استناد به منابع اسنادی (نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع، اطلاعات دما و بارش پایگاه داده های اسفزاری، تصاویر ماهواره ای)، هدف این مقاله بررسی تغییرات ویژگی های هندسی لندفرم های کارستی (دولین، تنگ، کانیون، دشت آهکی یا پولیه، هوم، غار و چشمه)، در ارتباط با اقلیم کواترنری (دما و بارش)، ارتفاع و گسل است. با بررسی تراکم و پراکندگی این اشکال، با توجه به عوامل اثرگذار بر کارست (اقلیم، ارتفاع و تکتونیک) می توان نتیجه گرفت که هرچند تغییرات لندفرم های کارستی، از برداری همانند ارتفاع، به صورت بسیار تدریجی تبعیت می کند؛ ولی با در نظر گرفتن تغییرات دمایی، یخبندان، ریزش ها و لغزش هایی که در مناطق مرتفع اتفاق می افتد، نمی توان تغییرات برخی از لندفرم های کارستی را به طور قطعی به شرایط مطلوب یا نامطلوب انحلال نسبت داد. در تفسیر چنین لندفرم هایی باید پارادایم پالمسیست (چندنگارگی) مدنظر قرار گیرد. در تحول لندفرم های کارستی، فرایندها غالباً به صورت هم سو عمل کرده اند و نمی توان برای تغییر مرزهای کارستی-فیکاسیون کواترنری از منطق ریاضی استفاده نمود.
۱۴.

تحلیل فضایی ژئومورفوکلیماتیک حوضه آبی قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئونرون سلول لیتولوژیکی فرسایش خطی تحلیل برنده اسارت حوضه آبی قزل اوزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
غالب ژئومورفولوژیست ها تلاش نموده اند شکل تغییر و تحول ناهمواری ها را در روندی قابل پیش بینی تبیین کنند. با این وصف همواره مواردی در طبیعت یافت می شود که چنین نظمی را در چارچوب های تعریف شده، نقض می نمایند. مورفولوژی حوضه ها و شبکه های رودخانه ای در پاسخ به تغییرات محیطی، متحول می شود. شواهد توالی چهار ژئونرون بیجار، زنجان، میانه و طارم در حوضه قزل اوزن و اتصال آن ها به وسیله نرون های ماهنشان، هشتچین و میانه- طارم دال بر این است که هرکدام از آن ها به صورت حوضه های مستقل بوده اند. مستقل بودن هر یک از ژئونرون ها با توجه به سلول های اقلیمی، لیتولوژیکی، تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی قابل ردیابی است. به این منظور، با استفاده از DEM 30*30 لایه توپوگرافی حوضه قزل اوزن استخراج گردید. با استناد به نقشه های 1:100000 و 1:250000 زمین شناسی، لایه های لیتولوژی و گسل و به کمک نقشه های توپوگرافی 1:50000 لایه آبراهه ها رقومی گردید. مناطق استراتژیک با ترسیم نقشه های لیتولوژی، هم بارش، هم دما، توپوگرافی، خط تعادل آب ویخ کواترنری و گسل در مسیر رودخانه اصلی مشخص گردید. از روش رایت برای برآورد ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری استفاده شد. در منطقه بیجار، نزدیک سرچشمه قزل اوزن، 6 زیرحوضه وجود دارد که شبکه آبراهه ای همگرای سطحی دارند، چنین عملکردی نشان از ژئونروتیکی حوضه دارد که بحث داشتن سطح اساس محلی برای شبکه رودخانه های قزل اوزن را به میان می آورد. شبکه ژئونروتیکی حوضه ناشی از اثرگذاری عوامل مختلفی است که از تمرکز آن عوامل در یک مکان به عنوان سلول یادشده است. توزیع سلول های آب و هوایی بستگی به سلول های ژئومورفیکی دارد و تجدید ماده و انرژی را برای حوضه قزل اوزن به ارمغان آورده است. توزیع سلول های لیتولوژیکی و تکتونیکی بیشتر بر رفتار رودخانه اثر گذاشته و موجب فرسایش خط یا خط در سطح رودخانه شده است.
۱۵.

تحلیل فضایی تقارن یا عدم تقارن شبکه ی زهکشی در باتولیت الوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفولیتولوژی عدم تقارن تکتونیک تراکم زهکشی باتولیت الوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
عقیده ی عمومی بر این باور است که در مطالعه و بررسی لندفرم های توپوگرافیکی و الگوی سیستم شبکه ی زهکشی، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک، می توان وضعیت عملکرد تکتونیک فعال را ارزیابی نمود. این در صورتی است که ساختار اولیه ی زمین، نوع سنگ و عوامل محلی تعیین کننده ی میکروکلیما، مدنظر قرار نگیرند. در نظر گرفتن این عوامل، نتایج شاخص های ژئومورفیک را مورد تردید قرار می دهد. در این مقاله نقش عوامل مختلف در شاخص عدم تقارن زهکشی 117 زیرحوضه ی توده ی کوهستانی الوند همدان بررسی می گردد. برای این منظور پارامترهای جهت شیب غالب، متوسط شیب، متوسط ارتفاع، مساحت سمت راست و چپ، طول آبراهه ی اصلی، فاصله ی هوایی آبراهه ی اصلی، مجموع طول آبراهه ها، فاصله ی سرچشمه تا خط تقسیم آب و نوع سنگ بخش های مختلف زیرحوضه ها مشخص گردید. با استفاده از این پارامترها، ضریب گراولیوس، نسبت کشیدگی، تراکم زهکشی و شاخص عدم تقارن محاسبه و تجزیه وتحلیل شد. در زیرحوضه های وسیع شیب زیاد و متفاوت بودن جهت شیب دامنه، از جمله بردارهایی است که می تواند در عدم تقارن شبکه ی زهکشی اثر مهمی داشته باشد. کشیدگی بیشتر حوضه با تراکم زهکشی کم، در سنگ گرانیت، بر عدم تقارن شبکه ی زهکشی حوضه اثر دارد. بررسی شاخص مقدار شیب در کلاس های مختلف شاخص عدم تقارن در زیرحوضه هایی با سنگ غالب غیر از گرانیت، دال بر این است که تفاوت مقدار شیب چپ و راست در عدم تقارن حوضه نقش چندانی ندارد. بررسی ضریب گراولیوس دال بر این است که حوضه های پایدارتر ازنظر شاخص عدم تقارن، به شکل دایره ای نزدیک تر هستند.
۱۶.

ارزیابی ژئوتوریسم حوضه آبریز قزل اوزن بر اساس روش فاسیلاس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم ژئوسایت روش فاسیلاس قزل اوزن ماهنشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹ تعداد دانلود : ۴۷۱
کشور پهناور ایران شرایط جغرافیایی متنوعی دارد. به طوری که از سیزده اقلیم شناخته شده در جهان، یازده نوع آن را دارا است. این امر باعث شده تا ازلحاظ زیست محیطی، طبیعت گردی، تفریحی و اقتصادی، توانایی های بسیاری داشته باشد. هدف از تحقیق در این پژوهش بررسی، شناسایی و معرفی قابلیت های ژئوتوریستی حوضه قزل اوزن بر اساس روش فاسیلاس است. حوضه آبریز قزل اوزن لندفرم های بارزی از فرایندهای مختلف کواترنری دارد که در حال تغییر و تحول هستند. شناسایی ژئوسایت های نقش مهمی در تبیین تحولات کواترنری دارد. روش تحقیق بر اساس توصیف و تحلیل است که به صورت بازدیدهای میدانی کتابخانه ای به توصیف و تشریح منطقه پرداخته شده است. پس ازآن ژئوسایت های منتخب بر روی نقشه های توپوگرافی 50000/1 موقعیت یابی شد و با استفاده از نقشه های زمین شناسی 100000/1 منطقه، لیتولوژی لندفرم های مختلفی مثل دودکش های جن، قلعه بهستان، دربند قاطرچی، گنبدهای نمکی، دریاچه پری، معدن مس بایچه باغ، دایک های رسوبی، اشکال شبه کواستا، اشکال شبه کلوت، اشکال شبه کندوانی، سیرک های یخچالی و دره های تکتونیکی- یخچالی مشخص گردید. پس از شناسایی لندفرم ها، یکی از مدل های ژئوتوریستی متداول و جامع بنام فاسیلاس استفاده گردید. معیار تعریف شده در این مدل، در شش گروه اصلی قرارمی گیرند: علمی - اکولوژیکی، حفاظتی، فرهنگی، زیبایی شناختی، اقتصادی و پتانسیل مورداستفاده. با ارزیابی لندفرم ها در این مدل، مشخص گردید که دودکش های جن، قلعه بهستان، دربند قاطرچی و گنبدهای نمکی چهرآباد به علت کسب حداکثر امتیاز علمی و اکولوژیکی به عنوان مناسب ترین ژئوسایت ها انتخاب گردیدند و لندفرم سیرک های یخچالی بلقیس هم در این میان کمترین امتیاز را کسب کرد.
۱۷.

تجزیه و تحلیل روش های برآورد ارتفاع برف مرز دائمی یخچال های کواترنری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کواترنری ایران برف مرز جهت سیرک ، رایت پورتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۴۴۱
تغییرات اقلیمی کواترنری موجب جابه جایی ارتفاع برف مرز در نواحی کوهستانی ایران شده است. با توجه به گستردگی ایران در عرض های جغرافیایی مختلف و امتداد متنوع ناهمواری های آن، بررسی تغییرات این ارتفاع به صورت یک واحد امکان پذیر نیست. بر این اساس در حوضه های آبریز درجه 2 ایران به تفکیک، آثار یخچال های کواترنری شناسایی شد. ارتفاع برف مرز به روش های رایت، ارتفاع کف سیرک پورتر، نسبت پنجه به دیواره رایت و پورتر و نسبت های ارتفاعی برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که ارتفاع برف مرز برآورد شده با روش رایت در بسیاری از حوضه های آبریز با روش های دیگر همخوانی ندارد. از اعمال این روش در برآورد ارتفاع برف مرز دائمی در چنین حوضه های آبریزی صرف نظر شد. در مجموع از 21 حوضه آبریز دارای آثار سیرک یخچالی کواترنری، ارتفاع برف مرز 9 حوضه آبریز با روش نسبت های ارتفاعی، 6 حوضه آبریز با روش ارتفاع کف سیرک پورتر، 5 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره رایت و 1 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره پورتر همخوانی بیشتری دارد. بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری برآورد شده، در حوضه آبریز کویر درانجیر در واحد ژئومورفیک ایران مرکزی 3098 متر و پایین ترین آن در حوضه آبریز تالش- مرداب انزلی در واحد ژئومورفیک شمال 2033 متر است. اختلاف ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری ناهمواری های ایران، 1065 متر بوده است. این ارتفاع بین 2030 تا 3100 متر متغیر بوده است. در بین واحدهای ژئومورفیک بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری متعلق به ایران مرکزی (2853 متر) و پایین ترین آن در واحد ژئومورفیک شمال شرق (2424 متر) بوده است.
۱۸.

تحلیل فضایی لندفرم های کارستی زاگرس با توجه به موقعیت ارتفاعی و تکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارست انحلال آهک اقلیم تراکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۸
کارست حاصل فرایندهای متعددی است که در پهنه های آهکی و در شرایط اقلیمی، زمین شناسی و هیدرولوژیکی گوناگون پدید می آید و آثار آن به صورت فرم های مختلفی مثل گودال و غار در سطح و زیرزمین دیده می شود. در این مقاله با توجه به وسعت زیاد منطقه و پراکندگی لیتولوژی آهک در مناطق ارتفاعی مختلف و با استناد به منابع اسنادی مثل نقشه های زمین شناسی 1:100000، لایه مدل رقومی ارتفاع باقدرت تفکیک 5/12 متر و نقشه های توپوگرافی 1:50000، ابتدا اشکال کارستی واقع در زاگرس در نرم افزار Arc GIS شناسایی شد و داده های موردنیاز به کمک نرم افزارهای Mapper Global، Google earth استخراج گردید و پراکندگی آن ها با توجه به ارتفاع و درز و شکاف ها (گسل ها) و در Excel تجزیه وتحلیل شد. نتایج پراکندگی اشکال و عوارض کارستی نسبت به ارتفاع نشان می دهد که تراکم اشکال در سطوح ارتفاعی مختلف، با افزایش ارتفاع، بیشتر شده است و تراکم آن ها در طبقات بالاتر نسبت به طبقات پایین گاهی چندین برابر شده است و پراکندگی اشکال کارستی با توجه به فاصله از گسل نشان می دهد که همه اشکال کارستی به جز هوم ها، بدون استثنا بیشترین تراکم را در فاصله کمتر از 20 کیلومتر از گسل دارند. پراکندگی این اشکال ازجمله دولین ها و غارها در این فاصله، دال بر این است که تحول کارست با توجه به درز و شکاف ها بیشتر می شود و فرایند انحلال بخصوص در کارست عمقی، افزایش می یابد.
۱۹.

ارزیابی ارتباط گسل ها با چشمه های کارستی در توده کوهستانی پراو بیستون-کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسل چشمه کارست شواهد وزنی پراوبیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۱۶
پهنه های کارستی زاگرس بویژه استان کرمانشاه نقش مهمی در تغذیه آبخوان ها دارند و بسیاری از فعالیت های انسانی مانند تامین آب شرب و کشاورزی به وجود منابع آب کارست وابسته می باشند. با توجه به فراوانی ساختارهای تکتونیکی و شکل گیری پدیده های ژئومورفولوژیکی کارست در منطقه پراوبیستون به ارزیابی ارتباط ساختمان گسلی با چشمه های کارستی در این منطقه پرداخته شد. بدین منظور ابتدا مبادرت به تهیه لایه های اطلاعاتی شامل موقعیت مکانی چشمه ها، موقعیت مکانی چاله های بسته، گسل ها، بافر، شیب و لایه طبقات ارتفاعی شده و سپس نمودار گلسرخی گسل ها ترسیم شده و به وسیله روش شواهد وزنی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی رابطه بین چشمه و گسل در منطقه پراو بیستون با استفاده از روش وزنی نشان داد که ارتباط نزدیکی بین عناصر تکتونیکی با فراوانی چشمه ها، وجود دارد به گونه ای که در فواصل کم از گسل ها تعداد چشمه ها بیشتر و با فاصله گرفتن از گسل تعداد و فراوانی چشمه ها، کاسته می شود. همچنین نتایج حاصل نمودارهای گلسرخی نشان داد که گسل ها تاثیر مستقیمی در پیدایش و جهت گیری چشمه ها داشته اند. در بررسی رابطه شیب و فراوانی چشمه ها مشخص شد که بیشتر چشمه ها در شیب صفر تا 5 درصد و سطوح ارتفاعی بین 1200 تا 1400 متر واقع شده اند. سطوح ارتفاعی فوق، پایکوه ها و سطوح مشرف به دشت را شامل می شود.
۲۰.

برآورد ارتفاع برف مرز واحد ژئومورفیک ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کواترنری سیرک برف مرز نسبت پنجه به دیواره ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۴۳۹
در این مقاله سعی بر این است که ارتفاع برف مرز ایران مرکزی با روش های رایت، ارتفاع کف سیرک، نسبت پنجه به دیواره و نسبت های ارتفاعی برآورد گردد و بهترین روش برای برآورد ارتفاع برف مرز دائمی معرفی شود. در بررسی اثرگذاری مقدار شیب دامنه های کوهستانی و حداکثر ارتفاع قلل بر ارتفاع برف مرز دائمی برآورد شده، روابط خطی این پارامترها در روش های مذکور در دامنه های نسار و نگار مرتفع ترین قلل این واحد کوهستانی محاسبه شد. بر اساس فرم خطوط منحنی میزان در نقشه های توپوگرافی بیش از 3300 سیرک در ایران مرکزی شناسایی گردید. امتداد ناهمواری ها در بیشتر مناطق ایران مرکزی، شمال غربی- جنوب شرقی و گاهی به صورت غربی- شرقی است و بیشتر سیرک های یخچالی در دامنه های شمال شرق یا جنوب غرب شکل گرفته اند. نحوه پراکندگی سیرک ها حاکی از این است که دامنه های نسار (شمال شرقی) واحد ژئومورفیک ایران مرکزی شرایط بهتری برای شکل گیری سیرک های یخچالی داشته و 7/57% از سیرک ها در دامنه شمال شرقی شناسایی شده است. تجزیه وتحلیل ارتفاع برف مرزهای برآورد شده در روش نسبت پنجه به دیواره با اعمال روش رایت هم ازنظر ارتفاع و هم ازنظر اثر جهت بر تفاوت ارتفاع برف مرز با شرایط محیطی انطباق بیشتری دارد. ارتفاع برف مرز در این واحد بین 2743 متر تا 3098 متر متغیر برآورد گردید. متوسط ارتفاع برف مرز کواترنری واحد ایران مرکزی 2853 متر بوده است. تجزیه وتحلیل اثر مقدار شیب و ارتفاع قلل بر تفاوت ارتفاع مرز حاکی از آن است که 77% از اثرگذاری مقدار شیب در دامنه نگار و 35% از اثرگذاری ارتفاع قله مسلط به سیرک در دامنه نسار قابل تبیین است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان